14:41
|
Video Tags:
Kamyab,,Azdwaji,,Zindigi,,Ka,,Saleeqa,,Sahar,,Urdu
39:10
|
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11 Farsi
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای...
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسئولین حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، پاسداری حقیقی از انقلاب اسلامی را حفظ حركت پیشرونده، پرشتاب، پرنشاط و انقلابی نظام اسلامی به سمت اهداف والای ترسیم شده دانستند و تأكید كردند: یكی از موارد بسیار مهم و ضروری برای ادامه حركت تكاملی و رو به جلوی انقلاب اسلامی، پرهیز از دمیدن و مشتعل كردن فضای اختلاف، هیاهو و جنجال در جامعه است و همه دستگاهها و جریانهای سیاسی و فكری باید به حفظ وحدت، پایبندی عملی داشته باشند.
در این دیدار كه در آستانه سوم شعبان سالروز میلاد بزرگ پاسدار اسلام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و روز پاسدار برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای با تبریك اعیاد شعبانیه بویژه سوم شعبان، نامگذاری سالروز میلاد حضرت امام حسین علیهالسلام به عنوان روز پاسدار را ابتكاری پرمغز و جهتدِه خواندند و افزودند: معنای واقعی پاسداری از اسلام با همه ابعاد آن، در دوران ده ساله امامت حضرت اباعبدالله علیهالسلام تحقق پیدا كرد، بنابراین بازخوانی رفتار و حركات آن حضرت در دوران امامت، ترسیم كننده مبانی و شاخص های واقعی پاسداری است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین دوران ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به سرفصلهای مهم حركت ایشان از جمله انذار، تحرك تبلیغاتی، بیدار و حساس كردن خواص، ایستادگی با جان و مجاهدت در مقابل حركت انحرافی فوقالعاده خطرناك آن زمان، و عمل براساس دستورات اسلام، اشاره و خاطرنشان كردند: حركت و ایثار امام حسین علیهالسلام و ابعاد گسترده آن بویژه فجایعی كه برای خاندان آن حضرت پیش آمد، موجب ماندگاری این حركت در تاریخ و حفظ اسلام و ارزشها شد.
حضرت آیتالله خامنهای یكی از ابعاد سخت حركت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را صبر ایشان در مقابل تردید افكنیهای خواص و صاحب نامان آن دوران ارزیابی كردند و افزودند: سختترین صبر امام حسین علیهالسلام ایستادگی در برابر سخنان به ظاهر مصلحتاندیشانه و وسوسههای افراد صاحب نفوذ و تأثیرگذاری بود كه با توجیهات به ظاهر شرعی، امام را از گام گذاشتن در این مسیر منع میكردند اما حضرت اباعبدالله علیهالسلام با صبر بر این تردیدافكنیها و با عزم و اراده، وارد میدان شدند و جریان اسلام را از انحرافی بزرگ نجات دادند.
ایشان پس از تبیین معنای واقعی پاسداری در چارچوب حركت امام حسین(ع)، افزودند: نامگذاری سوم شعبان به عنوان روز پاسدار، بدین معنا است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می خواهد همواره در راه حضرت سیدالشهداء حركت كند و بررسی منصفانه عملكرد سپاه از ابتدای پیروزی انقلاب تاكنون نیز نشان می دهد سپاه پاسداران حقاً و انصافاً در این راه قدم برداشته و ایستادگی كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی لازمه ادامه حركت رو به رشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به ویژگیها و شاخصهای ترسیم شده برای پاسداری را، ارتقای توانایی، كیفیت و هوشمندی سپاه در همه ابعاد دانستند و خاطرنشان كردند: اگر نسل گذشته سپاه در شرایط و انگیزههای قوی اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس رشد و تكامل پیدا كرد، نسل جوان و جدید سپاه نیز باید از لحاظ معرفت، آگاهی، بصیرت، فداكاری، انجام درست كار و انجام به هنگام وظیفه، به مراتب بالاتر و مستحكمتر باشد زیرا امروز اگرچه جنگ نظامی وجود ندارد ولی جنگی ظریفتر و البته خطرناكتر در جریان است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به تشریح معنای واقعی هویت پاسداری سپاه پرداختند و افزودند: نباید از مفهوم پاسداری از انقلاب معنایی محافظهكارانه و حفظ وضع موجود انقلاب برداشت شود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأكید بر اینكه انقلاب در ذات خود یك حركت پیشرونده و پرشتاب به سمت اهداف ترسیم شده است، خاطرنشان كردند: پاسداری از انقلاب به معنای حفظ حركت پیش رونده و انقلابی نظام اسلامی است.
ایشان لازمه پاسداری سپاه از حركت انقلابی و پیشرونده نظام اسلامی را دو حركت درونی و بیرونی در سپاه پاسداران دانستند و افزودند: حركت درونی كه سپاه همواره به آن نیاز دارد دارای دو بُعد معنوی و مادی است كه بعد معنوی آن، توجه ویژه به ارزشها و مشخص كردن شاخصهای ارزشی پاسداری و سنجش و ارزیابی همه فرماندهان و بدنه سپاه براساس این شاخصها، به منظور پیشرفت است.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص بُعد مادی حركت درونی سپاه خاطرنشان كردند: كارهای تشكیلاتی، علمی، تحقیقاتی، و آموزشهای نظامی اجزاء بُعد مادی حركت درونی سپاه هستند كه با قرار گرفتن در كنار بُعد معنوی، یك مجموعه زنده، پرنشاط، همیشه جوان و دارای حركت رو به جلو بوجود خواهند آورد.
حضرت آیتالله خامنهای تأكید كردند: چنین مجموعهای به عنوان الگوی معنویت، بصیرت، پایبندی به اصول، فكر، تدبیر و حركت در مسیر صحیح، می تواند تأثیرگذار در پیشبرد حركت مجموعه انقلاب اسلامی باشد.
ایشان یكی از موارد لازم و بسیار مهم برای پاسداری از حركت پیشرونده و رو به تحول نظام اسلامی را پرهیز از كارهای غیر مفید و مضر برای این حركت دانستند و افزودند: یكی از این كارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل كردن فضای اختلاف و هو و جنجال است كه باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: باید هرچه ممكن است اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را كم كرد و در فضای بحثهای اختلافی ندمید.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف شدید از برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی در كشور افزودند: كسانی كه به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یك نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری كرد.
ایشان با تأكید بر لزوم تفكیك میان اختلاف نظر با ایستادگی یك جریان در مقابل نظام، خاطرنشان كردند: زمانی ممكن است، جریانی در مقابل انقلاب اسلامی بایستد، كه در آن زمان قطعاً وظیفه همه، دفاع از انقلاب است، همانگونه كه در حوادث سال 88 اتفاق افتاد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص افزودند: اما زمانی موضوع، اختلاف نظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلاف نظرها و در پیش گرفتن شیوه تبیین و روشنگری، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: من با حركت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل حرف غلط مخالفتی ندارم اما نباید این حرف غلط را نیز تابلو كرد تا همه از آن مطلع شوند.
ایشان تأكید كردند: هرگونه حركت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میكند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر لزوم حفظ بیش از پیش وحدت در جامعه افزودند: همه باید همچون صف واحد و دیواری نفوذناپذیر، در مقابل دشمن بایستند.
حضرت آیتالله خامنهای مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به حفظ و تقویت امید، همت، تلاش و حركت پیشروندگی توصیه كردند و افزودند: یكی از موارد ضروری در سپاه استمرار برنامهریزی است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات منطقه، آن را بیسابقه و فصل جدیدی در منطقه و دنیا خواندند و تأكید كردند: در این تحولات، تودههای مردمی با گرایشهای توحیدی و الهی به معنای واقعی كلمه در میدان هستند و فصل جدیدی در تاریخ منطقه و جهان ورق خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به هراس امریكا و صهیونیستها از الگو قرار گرفتن نظام اسلامی برای مردم منطقه افزودند: امریكا و رژیم صهیونیستی هر اندازه هم كه در تبلیغات و رسانههای خود، این موضوع و گرایشهای اسلامی مردم منطقه را انكار كنند، نمیتوانند واقعیات موجود و حقیقی را تغییر دهند.
ایشان تأكید كردند: موج بعدی حركتی كه اكنون در منطقه آغاز شده است، در كشورهایی فراتر از منطقه خواهد بود و چنین رویدادی به وقوع خواهد پیوست.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریك اعیاد شعبانیه و روز پاسدار گزارشی از فعالیتهای حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه بویژه تعیین شاخصها و معیارهای ارزشی پاسداران ارائه كرد و گفت: توسعه و تعمیق آموزشهای عقیدتی و فراهم كردن زمینه شایستهگزینی، شایستهسنجی، شایستهپروری و شایستهگماری در سپاه از جمله برنامههای نمایندگی ولی فقیه است.
سردار سرلشگر جعفری فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی با گرامیداشت روز پاسدار، حفظ و تقویت شاكله معنوی مجموعه سپاه را از اهداف اصلی برنامههای در دست اقدام خواند و گفت: خودسازی معنوی، توسعه معرفت، شناخت و خودآگاهی، هوشمندی انقلابی، و طراحی راهبردهای اطمینان بخش محورهای اصلی برنامه باز مهندسی در سپاه است.
وی تأكید كرد: منظومهای مدون تحت عنوان شایستههای پاسداری و شاخصهای ارزشی و معنوی تدوین شده است.
More...
Description:
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسئولین حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، پاسداری حقیقی از انقلاب اسلامی را حفظ حركت پیشرونده، پرشتاب، پرنشاط و انقلابی نظام اسلامی به سمت اهداف والای ترسیم شده دانستند و تأكید كردند: یكی از موارد بسیار مهم و ضروری برای ادامه حركت تكاملی و رو به جلوی انقلاب اسلامی، پرهیز از دمیدن و مشتعل كردن فضای اختلاف، هیاهو و جنجال در جامعه است و همه دستگاهها و جریانهای سیاسی و فكری باید به حفظ وحدت، پایبندی عملی داشته باشند.
در این دیدار كه در آستانه سوم شعبان سالروز میلاد بزرگ پاسدار اسلام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و روز پاسدار برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای با تبریك اعیاد شعبانیه بویژه سوم شعبان، نامگذاری سالروز میلاد حضرت امام حسین علیهالسلام به عنوان روز پاسدار را ابتكاری پرمغز و جهتدِه خواندند و افزودند: معنای واقعی پاسداری از اسلام با همه ابعاد آن، در دوران ده ساله امامت حضرت اباعبدالله علیهالسلام تحقق پیدا كرد، بنابراین بازخوانی رفتار و حركات آن حضرت در دوران امامت، ترسیم كننده مبانی و شاخص های واقعی پاسداری است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین دوران ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به سرفصلهای مهم حركت ایشان از جمله انذار، تحرك تبلیغاتی، بیدار و حساس كردن خواص، ایستادگی با جان و مجاهدت در مقابل حركت انحرافی فوقالعاده خطرناك آن زمان، و عمل براساس دستورات اسلام، اشاره و خاطرنشان كردند: حركت و ایثار امام حسین علیهالسلام و ابعاد گسترده آن بویژه فجایعی كه برای خاندان آن حضرت پیش آمد، موجب ماندگاری این حركت در تاریخ و حفظ اسلام و ارزشها شد.
حضرت آیتالله خامنهای یكی از ابعاد سخت حركت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را صبر ایشان در مقابل تردید افكنیهای خواص و صاحب نامان آن دوران ارزیابی كردند و افزودند: سختترین صبر امام حسین علیهالسلام ایستادگی در برابر سخنان به ظاهر مصلحتاندیشانه و وسوسههای افراد صاحب نفوذ و تأثیرگذاری بود كه با توجیهات به ظاهر شرعی، امام را از گام گذاشتن در این مسیر منع میكردند اما حضرت اباعبدالله علیهالسلام با صبر بر این تردیدافكنیها و با عزم و اراده، وارد میدان شدند و جریان اسلام را از انحرافی بزرگ نجات دادند.
ایشان پس از تبیین معنای واقعی پاسداری در چارچوب حركت امام حسین(ع)، افزودند: نامگذاری سوم شعبان به عنوان روز پاسدار، بدین معنا است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می خواهد همواره در راه حضرت سیدالشهداء حركت كند و بررسی منصفانه عملكرد سپاه از ابتدای پیروزی انقلاب تاكنون نیز نشان می دهد سپاه پاسداران حقاً و انصافاً در این راه قدم برداشته و ایستادگی كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی لازمه ادامه حركت رو به رشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به ویژگیها و شاخصهای ترسیم شده برای پاسداری را، ارتقای توانایی، كیفیت و هوشمندی سپاه در همه ابعاد دانستند و خاطرنشان كردند: اگر نسل گذشته سپاه در شرایط و انگیزههای قوی اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس رشد و تكامل پیدا كرد، نسل جوان و جدید سپاه نیز باید از لحاظ معرفت، آگاهی، بصیرت، فداكاری، انجام درست كار و انجام به هنگام وظیفه، به مراتب بالاتر و مستحكمتر باشد زیرا امروز اگرچه جنگ نظامی وجود ندارد ولی جنگی ظریفتر و البته خطرناكتر در جریان است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به تشریح معنای واقعی هویت پاسداری سپاه پرداختند و افزودند: نباید از مفهوم پاسداری از انقلاب معنایی محافظهكارانه و حفظ وضع موجود انقلاب برداشت شود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأكید بر اینكه انقلاب در ذات خود یك حركت پیشرونده و پرشتاب به سمت اهداف ترسیم شده است، خاطرنشان كردند: پاسداری از انقلاب به معنای حفظ حركت پیش رونده و انقلابی نظام اسلامی است.
ایشان لازمه پاسداری سپاه از حركت انقلابی و پیشرونده نظام اسلامی را دو حركت درونی و بیرونی در سپاه پاسداران دانستند و افزودند: حركت درونی كه سپاه همواره به آن نیاز دارد دارای دو بُعد معنوی و مادی است كه بعد معنوی آن، توجه ویژه به ارزشها و مشخص كردن شاخصهای ارزشی پاسداری و سنجش و ارزیابی همه فرماندهان و بدنه سپاه براساس این شاخصها، به منظور پیشرفت است.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص بُعد مادی حركت درونی سپاه خاطرنشان كردند: كارهای تشكیلاتی، علمی، تحقیقاتی، و آموزشهای نظامی اجزاء بُعد مادی حركت درونی سپاه هستند كه با قرار گرفتن در كنار بُعد معنوی، یك مجموعه زنده، پرنشاط، همیشه جوان و دارای حركت رو به جلو بوجود خواهند آورد.
حضرت آیتالله خامنهای تأكید كردند: چنین مجموعهای به عنوان الگوی معنویت، بصیرت، پایبندی به اصول، فكر، تدبیر و حركت در مسیر صحیح، می تواند تأثیرگذار در پیشبرد حركت مجموعه انقلاب اسلامی باشد.
ایشان یكی از موارد لازم و بسیار مهم برای پاسداری از حركت پیشرونده و رو به تحول نظام اسلامی را پرهیز از كارهای غیر مفید و مضر برای این حركت دانستند و افزودند: یكی از این كارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل كردن فضای اختلاف و هو و جنجال است كه باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: باید هرچه ممكن است اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را كم كرد و در فضای بحثهای اختلافی ندمید.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف شدید از برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی در كشور افزودند: كسانی كه به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یك نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری كرد.
ایشان با تأكید بر لزوم تفكیك میان اختلاف نظر با ایستادگی یك جریان در مقابل نظام، خاطرنشان كردند: زمانی ممكن است، جریانی در مقابل انقلاب اسلامی بایستد، كه در آن زمان قطعاً وظیفه همه، دفاع از انقلاب است، همانگونه كه در حوادث سال 88 اتفاق افتاد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص افزودند: اما زمانی موضوع، اختلاف نظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلاف نظرها و در پیش گرفتن شیوه تبیین و روشنگری، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: من با حركت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل حرف غلط مخالفتی ندارم اما نباید این حرف غلط را نیز تابلو كرد تا همه از آن مطلع شوند.
ایشان تأكید كردند: هرگونه حركت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میكند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر لزوم حفظ بیش از پیش وحدت در جامعه افزودند: همه باید همچون صف واحد و دیواری نفوذناپذیر، در مقابل دشمن بایستند.
حضرت آیتالله خامنهای مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به حفظ و تقویت امید، همت، تلاش و حركت پیشروندگی توصیه كردند و افزودند: یكی از موارد ضروری در سپاه استمرار برنامهریزی است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات منطقه، آن را بیسابقه و فصل جدیدی در منطقه و دنیا خواندند و تأكید كردند: در این تحولات، تودههای مردمی با گرایشهای توحیدی و الهی به معنای واقعی كلمه در میدان هستند و فصل جدیدی در تاریخ منطقه و جهان ورق خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به هراس امریكا و صهیونیستها از الگو قرار گرفتن نظام اسلامی برای مردم منطقه افزودند: امریكا و رژیم صهیونیستی هر اندازه هم كه در تبلیغات و رسانههای خود، این موضوع و گرایشهای اسلامی مردم منطقه را انكار كنند، نمیتوانند واقعیات موجود و حقیقی را تغییر دهند.
ایشان تأكید كردند: موج بعدی حركتی كه اكنون در منطقه آغاز شده است، در كشورهایی فراتر از منطقه خواهد بود و چنین رویدادی به وقوع خواهد پیوست.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریك اعیاد شعبانیه و روز پاسدار گزارشی از فعالیتهای حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه بویژه تعیین شاخصها و معیارهای ارزشی پاسداران ارائه كرد و گفت: توسعه و تعمیق آموزشهای عقیدتی و فراهم كردن زمینه شایستهگزینی، شایستهسنجی، شایستهپروری و شایستهگماری در سپاه از جمله برنامههای نمایندگی ولی فقیه است.
سردار سرلشگر جعفری فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی با گرامیداشت روز پاسدار، حفظ و تقویت شاكله معنوی مجموعه سپاه را از اهداف اصلی برنامههای در دست اقدام خواند و گفت: خودسازی معنوی، توسعه معرفت، شناخت و خودآگاهی، هوشمندی انقلابی، و طراحی راهبردهای اطمینان بخش محورهای اصلی برنامه باز مهندسی در سپاه است.
وی تأكید كرد: منظومهای مدون تحت عنوان شایستههای پاسداری و شاخصهای ارزشی و معنوی تدوین شده است.
Supreme Leader Meets with Pilgrims at Imam Ridha (a.s) Shrine - 21 March 2013 - Mashhad - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22233
بیانات در حرم مطهر رضوی
در اولین روز سال ۱۳۹۲
بسماللهالرّحمنالرّحیم...
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22233
بیانات در حرم مطهر رضوی
در اولین روز سال ۱۳۹۲
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الطّیبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الأرضین. السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها.
به همهی برادران و خواهران عزیزی كه در این محفلِ گرم و پرشور حضور یافتهاند، سلام و تبریك عرض میكنم و خدا را از اعماق دل سپاسگزارم كه فرصت عنایت كرد و مهلت داد تا یك بار دیگر و یك سال دیگر و یك نوروز دیگر، در جوار بارگاه ملكوتی حضرت ابا الحسن الرّضا (علیه ءالاف التّحیّة و السّلام) در جمع شما مردم عزيز مشهد و زوار محترمی كه از اكناف كشور حضور دارند، امكان و توفيق ملاقات و ديدار پيدا كنم و با شما دربارهی مسائل جاری و مهم كشور سخن بگويم. از خداوند متعال مسئلت ميكنيم كه دل ما را و زبان ما را هدايت فرمايد و آنچه مورد رضای او است، بر قلب و زبان ما جاری شود. اين هم يك توفيق بزرگی است كه در عيد نوروز، در كنار شادیها و زيبائیهائی كه در طبيعتِ نوروز وجود دارد، اين فرصت، هر ساله برای ما دست ميدهد كه در چنين روزی در جمع شما مردم، به مسائل كشور و ارزيابی وضع كنونی خود و نگاه به گذشته و آيندهی خود بپردازيم؛ با يك نگاه اجمالی، وضع دخل و خرج يكسالهی خودمان را در ابعاد كلان ملی بررسی كنیم، محاسبه كنیم؛ محاسبهی نفس ملی، محاسبهی نفس عمومی. همچنان كه در مسائل شخصی، محاسبهی نفس برای ما لازم است ــ كه فرمود: «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا»؛[1] باید محاسبهی كار خود و اعمال خود و حركات شخصی خود را داشته باشیم ــ محاسبهی ملی هم یك كار بااهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه كنیم، به خودمان نگاه كنیم؛ آنچه را كه بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.
برادران و خواهران عزیز توجه كنند كه ما ملت ایران، فقط خودمان نیستیم كه به مسائل خودمان نگاه میكنیم و آن را تقویم و ارزیابی میكنیم؛ كسان دیگری هم هستند كه كار ما را مورد مطالعه قرار میدهند؛ دربارهی مسائل ما، كارهای ما، اقدامات ما قضاوت ميكنند و نظر ميدهند. ملتهائی هستند كه از تجربههای ما استفاده ميكنند، بعضِ ديگری هستند كه به مطالعهی اوضاع ملت ايران اشتغال دارند؛ از پيشرفتهای ما خرسند ميشوند، از موفقيتهای ما خوشحال ميشوند؛ ما اگر پيروزی به دست بياوريم، آنها احساس پيروزی ميكنند؛ اگر تلخی و تلخكامی در كار ما باشد، آنها تلخكام ميشوند. كسان ديگری هم در دنيا هستند كه كار ما را زير ذرهبين دارند، كار ما را مطالعه ميكنند؛ آنها بعكس، از لغزشهای ما خوشحال ميشوند، از موفقيتهای ما احساس دلتنگی ميكنند، بدخواه ملت ايرانند؛ اينها هم كار ما را زير نظر دارند. اينها عمدتاً كسانی هستند كه در طول سالهای متمادی همه چيز اين كشور در اختيار آنها بوده است، بر همهی امور كشور ما مسلط بودند؛ انقلاب آمده است دست اینها را كوتاه كرده؛ لذا با انقلاب بدند، با مردم انقلابی بدند، با حكومت انقلابی بدند، با نظام انقلابی دشمنند. بنابراین ما زیر نظر جامعهی بزرگی از آحاد بشر هستیم؛ كار ما را نگاه میكنند، عمل ما را میسنجند.
بنابراین ما كه به عملكرد خودمان و برنامهی گذشته و آیندهی خودمان نگاه میكنیم، نگاهمان بايد واقعبینانه باشد؛ ارزیابی ما ارزیابی درستی باشد. بعضی از مردمِ خود ما وقتی به اوضاع كشور نگاه میكنند، فقط ضعفها را میبینند؛ گرانی را میبینند، افت تولید در برخی از واحدهای تولیدی كشور را میبینند، فشارهای دشمنان را میبینند. این نگاه، نگاه ناقصی است. بنده نگاه متفاوتی دارم. من وقتی به اوضاع كشور و اوضاع ملتمان نگاه میكنم، یك میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میكنم كه ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پيروز ظاهر شده است.
ضعفها هست، مشكلات هست؛ در مجموعهی حوادث و رويدادهای كشور، تلخیها و تلخكامیهائی وجود دارد؛ ولی كسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همهی وجود تلاش كردند كه ملت ايران را فلج كنند؛ اين را به زبان آوردند. آن خانم بیكفايتی كه مسئوليت سياست خارجی كشور آمريكا را بر عهده داشت، سينهاش را سپر كرد و گفت ميخواهيم تحريمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال كنيم كه ايران فلج شود! اين را صريحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم كرد كه فعاليتها و اقدامهاي آنها چه بود و چه شد و به كجا انجاميد. بنابراين از يك طرف، تلاش دشمن است در اين عرصهی عظيم و ميدان بزرگی كه ملت ايران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف ديگر، وجود دستاوردهای بزرگی است كه نشاندهندهی ظرفيت و قدرت و هوشمندی اين ملت بزرگ است. وقتی انسان اين صحنه را ملاحظه ميكند، مثل صحنهی هماورديِ ورزشكاران قدرتمندی است كه زحمت و تلاش و كوشش و خستگی در آن هست، اما يك قهرمان، در اين ميدان موفق ميشود، پيروز ميشود؛ همه او را تحسين ميكنند و آفرين ميگويند. اين قهرمان در اين صحنهی عظيمی كه در مقابل چشم ما است، ملت ايران است. هر كس اين صحنه را درست ببيند و درست مطالعه كند، به ملت ايران آفرين ميگويد؛ همچنان كه ما امروز صدای آفرين هوشمندان نكتهبين دنيا را ميشنويم كه از ميان همان كشورهائی كه دشمن و بدخواه ملت ايرانند، نخبگان سياسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنياديده و مجرب كه اوضاع را زير نظر دارند، به ملت ايران آفرين ميگويند. اين عرصهای است كه در مقابل چشم ما است. بنابراين نگاه كردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. بايد ديد مجموعهی اين تلاشها در سطح كشور چگونه انجام ميگيرد و به چه سرانجامی منتهی ميشود. با اين ديد وقتی به صحنه نگاه كنيم، بايد به ايران و ايرانيِ مسلمان آفرين بگوئيم.
گفتيم بعضیها از پيشرفت ملت ايران غمگين و ناراحت ميشوند. اينها چه كسانی هستند؟ اين را بعد عرض خواهم كرد. دشمنانی كه مايل نيستند پيشرفت و ترقی و رشد همهجانبهی ملت ايران را ببينند، دو كار عمده در برنامهی آنها وجود دارد: يكی اين كه تا آنجائی كه بتوانند، مانعتراشی كنند كه ملت نتواند به اين پيشرفتها و رشد دست پيدا كند؛ با تحريم، با تهديد، با مشغول كردن مديران به كارهای درجهی دو و فرعی، به منعطف كردن حواس ملت بزرگ ايران و نخبگان كشور به كارهائی كه در فهرست كارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ يعنی مانع شدن عملی.
كار دوم اين است كه در تبليغاتِ خودشان پيشرفتها را انكار كنند. امروز یك شبكهی تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانهها در دنیا مشغول به كار است، برای اینكه اثبات كند كه در ملت ایران، در كشور ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزیهای ملت را انكار كنند؛ اگر ضعفهائی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده كنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّتها و نقاط جوشش را ــ كه در سراسر كشور و در هر گوشه و كنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند ــ از چشمها پنهان كنند.
رئیس جمهور آمریكا در نطق رسمی، از مشكلات اقتصادی ایران حرف میزند؛ مثل اینكه از پیروزی خود دارد صحبت میكند؛ كه بله، در ایران پول ملی افت كرده است، مشكلات اقتصادی اینچنین و آنچنان است. البته او به قوّتهای این ملت، به تلاشهای مثبت و سازندهای كه در این كشور دارد انجام میگیرد، به پیروزیهای بزرگ این ملت اشارهای نكرده است و هرگز نخواهد كرد. سی سال است كه ما با چنین چالشی مواجهایم ــ كه من در ارزیابی این سی سال، بعداً یك كلمه عرض خواهم كرد ــ اما چالشی كه ملت ایران با آن مواجه است و دشمنانی ــ هم در عمل و هم در تبليغات ــ كوشش ميكنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگير كشور ايران كه در سايهی اسلام زندگی ميكند، بشوند، امروز چند برابر است.
سال 91 كه گذشت، يكی از سالهای بسيار پر كار برای دشمنان ما در اين زمينه بود. آنها گفتند ميخواهيم ملت ايران را با تحريمها فلج كنيم. اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، بانشاط باشد، رو به پيشرفت باشد، آنها در دنيا بیآبرو ميشوند؛ لذا اگر ميتوانند، بايد نگذارند؛ و اگر كار از دستشان خارج شد، لااقل در تبليغات جور ديگری اين مطلب را منعكس و وانمود كنند. اينها اين دو كار را امروز با شدت بيشتری انجام ميدهند؛ هم ممانعت عملی ــ با فشار، با تهديد، با تحريم و امثال اينها ــ هم با تلاش تبليغاتی برای كوچك نشان دادن نقطههای قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطههای ضعف.
عرض كرديم دشمنانی هستند. اين دشمنان چه كسانی هستند؟ لانهی اصلی توطئه عليه ملت ايران كجاست؟ پاسخ به اين سؤال، دشوار نيست. امروز سی و چهار سال است كه هرگاه نام «دشمن» برده ميشود، ذهن ملت ايران متوجه دولت آمريكا ميشود. خوب است دولتمردان آمريكا به اين نكته توجه كنند و اين را بفهمند كه ملت ايران در طول اين سی و چند سال چيزهائی ديده است، مراحلی را گذرانده است، كه تا ميگويند دشمن، ذهن ملت ايران متوجه به آمريكا ميشود. اين مسئلهی بسيار مهمی است برای يك دولتی كه ميخواهد در دنيا با آبرو زندگی كند؛ اين مسئله، مسئلهی قابل توجه و قابل دقتی است؛ بايد روی اين مسئله تكيه كنند. مركز توطئه اينجا است، اساس دشمنی اينجا است.
البته دشمنهای ديگری هم هستند كه ما اينها را در درجهی اول و در رديف اول به حساب نمیآوريم: دشمن صهيونيستی هم هست، منتها رژيم صهيونيستی در قواره و اندازهای نيست كه در صف دشمنان ملت ايران به چشم بيايد. گاهی سردمداران رژيم صهيونيستی، ما را تهديد هم ميكنند؛ تهديد به حملهی نظامی ميكنند؛ اما بهنظرم خودشان هم ميدانند، و اگر نميدانند، بدانند كه اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد. دولت انگليسِ خبيث هم با ملت ايران دشمنی ميكند؛ اين هم يكی از دشمنان سنتی و قديمی ملت ايران است؛ منتها دولت انگليس نقش مكمل آمريكا را در اين ميدان بازی ميكند. خود دولت انگليس استقلالی ندارد كه انسان او را يك دشمن مستقلی به حساب بياورد؛ دنبالهروِ آمريكا است.
بعضی از دولتهای ديگر هم دشمنیهائی دارند. من اينجا مناسب ميدانم كه بگويم مسئولين دولت فرانسه هم در چند سال اخير دشمنیهای آشكاری با ملت ايران كردهاند؛ اين يك ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سياستمدار عاقل، هرگز نبايد انگيزهی اين را داشته باشد كه موجودی را كه دشمن او نيست، تبديل به دشمن كند. ما با دولت فرانسه، با كشور فرانسه مشكلی نداشتيم؛ نه در طول تاريخ مشكلی داشتيم، نه در دوران حاضر؛ اما سياست غلط از زمان ساركوزی ــ كه دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این كار غلطی است، كار غیرمدبرانه و غیرعاقلانهای است، كار ناهوشمندانهای است.
آمریكائیها وقتی حرف میزنند، میگویند \\\\\\\\\\\\\\\"جامعهی جهانی\\\\\\\\\\\\\\\". اسم چندتا كشور را گذاشتهاند «جامعهی جهانی»؛ كه در رأس آنها آمریكا است، دنبال سرش هم صهیونیستها و دولت انگلیس و بعضی از دولتهای خردهریز دیگر است! جامعهی جهانی به هیچ وجه در صدد دشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.
خب، حالا كه بنا است به سال 91 نگاه كنیم، این را بگوئیم كه از اول سال 91 آمریكائیها برنامههای جدید خودشان را شروع كردند؛ با اینكه در زبان اظهار دوستی كردند، گاهی با ما اظهار دوستی كردند ــ در نامه و پیغام و امثال اینها ــ گاهی در رسانهها با ملت ایران اظهار دوستی كردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی كردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری كنند؛ تحریمهای شدیدی را از اوائل سال 91 گذاشتند ــ تحریم نفت، تحریم بانك و مبادلات بانكی و پولی بین جمهوری اسلامی و كشورهای دیگر ــ كارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند.
اين هم يكی از آن لطائف عالم است كه آمريكائیها دشمنی ميكنند، ميگويند شما نفهميد كه ما با شما دشمنيم؛ مخالفت و عناد ميورزند، متوقعند كه ملت ايران نفهمد كه آنها معاندند و دشمنی ميكنند! اين سياست از اواخر دوران بوش در مقابل ايران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سياست را دولتمردان آمريكا ادامه ميدهند؛ همان پنجهی چدنيِ زير دستكش مخملی. من چند سال پيش اينجا در جوار بقعهی علیبنموسیالرضا (عليه السّلام) در همين سخنرانيِ اول فروردين گفتم مراقب باشيد اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای اين نباشد كه دستكش مخملی بر روی پنجهی چدنی كشيديد و ميخواهيد تظاهر به دوستی كنيد، اما در باطن دشمنی ميكنيد. آمريكائیها برای متوقف كردن فروش نفت و انتقال پول ايران، مأمور ويژه فرستادند. از آمريكا افراد برجسته و خاصی را مأمور كردند كه با كشورها تماس بگيرند، به كشورها مسافرت كنند؛ حتّی با سران شركتها صحبت كنند برای اينكه ارتباطات و اتصالات اقتصادی مربوط به نفت را با جمهوری اسلامی پيگيری نكنند؛ آنها را مجازات كنند به خاطر اين كه با جمهوری اسلامی ارتباط مالی دارند، ارتباط پولی دارند، يا معامله در مورد نفت دارند؛ اين كار را از اول سال 91 و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع كردند. انتظار داشتند ايران در مقابل اين حركتِ برنامهريزی شده كه با شدت دنبال هم ميكردند، دست از فعاليتهای رشديابندهی علميِ خود بردارد و تسليم زورگوئیهای آمريكا شود.
البته من اين را بگويم ــ اين را يك بار ديگر هم چند ماه قبل از اين گفتم ــ كه آمريكائیها اظهار خوشحالی كردند و گفتند كه فلانی اعتراف كرد كه تحريمها اثر گذاشته. بله، تحريمها بیاثر نبود؛ ميخواهند خوشحالی كنند، بكنند. تحريمها بالاخره اثر گذاشت؛ اين هم يك اشكال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابستهی به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كاری كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاههای نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان \\\\\\\\\\\\\\\"تكنوكرات\\\\\\\\\\\\\\\" لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامهريزی كرد. وقتی برنامهی اقتصادی يك كشور به يك نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمركز پيدا ميكنند. بله، تحريمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را كه دشمن ميخواست؛ كه من حالا اين مسئله را شرح خواهم داد. اين در مورد كار اقتصادی بود.
در عرصهی سياسی هم در طول سال 91 سعی كردند ايران اسلامی را به تعبير خودشان در دنيا منزوی كنند؛ يعنی دولتها را در رابطهشان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل كنند و نگذارند جمهوری اسلامی سياستهای خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح كشورِ خود گسترش دهد و اعمال كند. اين كار با شكست كامل روبهرو شد. در مسائل بينالمللی سعی اينها اين بود كه ما چون اجلاس غيرمتعهدها را در تهران داشتيم، كاری كنند كه اين اجلاس سست و سبك برگزار شود؛ همه شركت نكنند، يا شركت فعال نكنند. درست عكس آنچه كه آنها ميخواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملتهای جهان عضو جنش غيرمتعهدها هستند. سران كشورها در تهران شركت كردند، مسئولان بلندپايه شركت كردند. همه ايران را تحسين كردند، همه از پيشرفتهای علمی و فنّاوری و اقتصادی كشور اظهار شگفتی كردند. همه در مقابل ملت ايران احساس تمجيد و تحسين كردند؛ اين را به ما هم گفتند، در مصاحبههايشان هم گفتند؛ به كشورهايشان هم كه برگشتند، اين را همه تصديق كردند. درست نقطهی مقابل آنچه كه دشمنان ملت ايران ميخواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثير بگذارند.
در زمینهی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد كنند، ناامید كنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراكم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی كه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز كردند، مشت محكمی بر دهان آنها زدند. در عرصهی امنیتی هم تلاش كردند امنیت كشور را به هم بزنند ــ كه تفاصیل آن را مسئولان در مصاحبهها و در گفتارها برای مردم بیان كردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمینهی سیاسی در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی را یك بار دیگر تجربه كردند. در مسائل منطقهای كار به جائی رسید كه اعتراف و اقرار كردند كه بدون حضور ايران و بدون رأی ايران، هيچ مشكل بزرگی در منطقه حل نخواهد شد. در قضيهی حملهی رژيم صهيونيستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد كه خودشان اعتراف كردند كه در مقابل مبارزان فلسطينی شكست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتيم، آنها گفتند و اصرار كردند ــ كه اگر چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود، قدرتنمائی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطينی نميتوانستند در مقابل اسرائيل مقاومت كنند، چه برسد به اين كه اسرائيل را به زانو در بياورند؛ كه در جنگِ هشت روزه فلسطينیها توانستند اسرائيل را به زانو در بياورند، و اين اولين بار در تاريخ تشكيل رژيم جعلی و غاصب صهيونيستی بود.
گفتيم كه تلاشهای اينها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در كنار اثر منفی، يك اثر مثبت بزرگی هم كه مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ يعنی تحريم موجب شد كه نيروهای درونی و ظرفيت عظيم ملت ايران فعال شود، استعدادهائی بروز كند و كارهای عظيمی تحقق پيدا كند؛ كه اگر تحريم نبود، اين كارها اتفاق نمیافتاد. ما به بركت تحريم توانستيم به كارهای بزرگی دست بزنيم؛ جوانان ما توفيقاتی به دست بياورند كه اگر تحريم نبود، ما به اين توفيقات يقيناً دست پيدا نميكرديم. در زمينهی كارهای زيربنائی ــ كه بعد عرض خواهم كرد ــ در سال 91 پيشرفتهائی صورت گرفت كه در مقايسهی با سالهای قبل هم، سال 91 يك سال برجستهای است. كارهای زيربنائيِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمينهی راه، در زمينهی انرژی، در زمينهی كشف منابع جديد نفت، در زمينهی كشف منابع جديد اورانيوم، در زمينهی ايجاد و توسعهی نيروگاه و پالايشگاه و دهها كار صنعتی بزرگ؛ كه اينها همه زيرساختهای اقتصادی آيندهی كشور است. بله، ما اگر چنانچه اين زيرساختها را از قبل فراهم كرده بوديم، تحريم دشمن همين مقدار اثر منفی را هم كه كرد، نميكرد. اين كارها را ما انجام داديم و توانستيم پابهپای دشمنی و تحريم دشمنان، در جهت مثبت جلو برويم. كارهای بزرگی انجام گرفت؛ يك قلم، پيشرفتهای بزرگ علمی در طول سال 91 است. در زمينهی علم و فنّاوری كارهائی شد كه حقيقتاً چشمپُركن و برای انسانی كه معتقد به آيندهی كشور است، خرسندكننده و خوشحالكننده است. يعنی همين سالی كه خواستند بر ملت ايران سخت بگيرند، جوانان عزيز ما، دانشمندان ما ماهوارهی ناهيد را به فضا فرستادند؛ كاوشگر پيشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگندهی فوق پيشرفته ساخته شد. اهميت هر كدام از اينها به قدری است كه جا دارد يك ملت برای هر يك از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی كند، برايش سرود بسازند، جشنواره درست كنند. كارها چون متراكم است، درست تبليغ نميشود و خبررسانيِ كاملی هم انجام نميگيرد. وقتی كه اين موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر اين قضيه برای دانشمندان دنيا و ناظران بين المللی تعجبآور بود كه اول انكار كردند؛ ولی بعد كه ديدند چارهای نيست و حقايق و نشانههای درستی و واقعيت را مشاهده كردند، مجبور شدند كه قبول كنند.
در حوزهی سلامت و مهندسی پزشكی كارهای بزرگی انجام گرفت كه مربوط به سلامت مردم است. در زمينهی زيستفنّاوری در منطقه اول شديم. كارهای تخصصی برجستهای در اين زمينه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر اين اساس توليد شد. اين همان سالی است كه بر ملت ايران سخت گرفتند، برای اينكه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم كنند. در همين سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ كه يك انقلاب در زمينهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا كردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بوديم. در ركوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم كشور در تولیدات علمیِ كل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانهی دانشجویان، كشور نسبت به سال گذشته سی و یك درصد رشد داشت. در سال 91، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا كرد كه بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجويان در كشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، كشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا كند. اینها همه مربوط به آن سالی است كه دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج كردند تا ملت ایران را از كار بیندازند.
حوادث سال 91 درس بزرگی به ما میدهد؛ این درس این است كه یك ملت زنده از تهدید و فشار و سختگیری دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. برای ما و برای همهی كسانی كه مسائل ايران را دنبال ميكنند، معلوم شد كه آنچه برای يك ملت مهم است، تكيه به استعداد درونی خود، توكل به خدای بزرگ، اعتماد به خود و عدم تكيهی به دشمنان است؛ اين است كه ميتواند يك ملت را به جلو ببرد. سال 91 برای ما يك ميدان رزمايش بود، يك ميدان تمرين بود. به كوری چشم دشمن، ما ملت ايران فلج كه نشديم، در اين ميدان رزمايش توانستيم از خودمان برجستگیهائی را هم نشان دهيم. البته ضعفهای خودمان را هم شناختيم؛ خاصيت رزمايش اين است. در يك تمرين رزمی و در يك رزمايش، يك مجموعهی رزمی، هم قوّتهای خود را ميشناسد، هم ضعفهای خود را ميشناسد و آنها را برطرف ميكند. ما ضعفهای خودمان را هم شناختيم. ضعف ما در اقتصاد، كه به سختيِ معيشت گروههائی از مردم منتهی شد، عبارت است از وابستگی به نفت ــ كه عرض كردم اين يكی از ضعفهای ما است ــ بیاعتنائی به سياستهای كلان اقتصادی، و سياستها و تصميمگيریهای پیدرپيِ روزمرّه. مسئولين كشور ــ مسولينِ امروز و بخصوص مسئولين آينده كه بعد از انتخاباتِ امسال بر سر كار خواهند آمد ــ به اين نكته توجه كنند؛ كشور بايد سياست اقتصاديِ كلانِ روشن و مدوّن و برنامهريزیشده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغيير و تبديلی در آن ايجاد كند.
درس بزرگ ديگر ما اين بود كه بنيهی كشور قوی است. وقتی بنيه قوی شد، تأثيرات خصمانهی دشمنان به حداقل ميرسد. اگر مسئولين كه در اين كشور بزرگ و با اين بنيهی قوی، مسئوليت را پذيرفتند، با تدبير كار كنند، مديران با هم باشند، با هم فعاليت كنند ــ توصيهای كه ما هميشه به مسئولين و مديران كشور ميكنيم ــ با حزم و تدبير عمل كنند، آن وقت ميتوانيم از هر تهديدی يك فرصتی بسازيم؛ همچنان كه در سال 91 از تهديدهای دشمن فرصت ساختيم و توانستيم به طرف جلو حركت كنيم. آنچه كه مسئولين كشور و ملت عزيز ما در سال 91 انجام دادند، انشاءالله بايد آثار آن در زندگی مردم، در آينده و در سالهای بعد خود را نشان دهد و نشان خواهد داد.
البته اقتصاد مسئلهی مهمی است كه بنده در اين چند سال پیدرپی بر روی آن تكيه كردهام، اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نيست؛ امنيت كشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پيشرفتهای علمی مهم است و اساس كار و زيربنای كار است ــ كه اگر چنانچه در كشور علم پيشرفت كند، همهی كارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای كشور مهم است، زيردست نبودن يك ملت و ارباب نداشتن يك ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای يك ملت و يك كشور پشتوانهی استقلال و امنيت كشور است و مهم است. در همهی اين موارد، ما پيشرفت داشتيم؛ هم در زمينهی امنيت، هم در زمينهی سلامت، هم در زمينهی نفوذ بينالمللی، هم در زمينهی تسلط بر حوادث گوناگونی كه بر كشور و بر منطقه جاری است.
ملت ما با پيشرفتها ثابت كرد كه در سايهی آمريكا زندگی نكردن، به معنای عقبافتادگی نيست؛ اين نكتهی مهمی است. قدرتمندان عالم، استعمارگران ــ در روزی كه استعمارِ مستقيم بود ــ و امروز آمريكا، ميخواهند به ملتهای دنيا اثبات كنند كه اگر ميخواهيد زندگی خوب داشته باشيد و پيشرفت كنيد، بايد زير سايهی ما بيائيد. ملت ايران اثبات كرد كه اين حرف دروغ است. ملت ما ثابت كرد كه وابسته نبودن به آمریكا و قدرتهای بزرگ نه فقط موجب عقبافتادگی نیست، بلكه موجب پیشرفت است؛ دلیل واضح این است كه شما این سی سالِ جمهوری اسلامی را مقایسه كنید با سی سالِ بعضی از كشورهائی كه در سایهی آمریكا زندگی كردند، دل خودشان را به سالی دو سه میلیارد دلار كمك آمریكا خوش كردند و تسلیم آمریكا شدند؛ ببینید آنها كجایند، ما كجائیم؟ هستند كشورهائی كه خودشان را به دُم آمریكا بستند و دنبالهروِ آمریكایند. سی سال تجربه در مقابل ما است. ببینید سی سالِ جمهوری اسلامی چگونه گذشته است و جمهوری اسلامی و ملت ایران از كجا به كجا رسیده است، آنها در چه وضعی هستند. هر كس این را مطالعه كند، خواهد فهمید كه وابسته نبودن به قدرتهای بزرگ، برای یك ملت فرصت است، نه تهدید؛ و این فرصت را بحمدالله ملت ایران با قدرت خود، با شجاعت خود، با هوشمندیِ خود به دست آورده است.
دو موضوع لازم را در اینجا باید عرض كنم، كه اینها مربوط به آینده است: یك مسئله این است كه ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حركت كنیم. در مقابل فعالیت دشمن، كشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه بايد نقشهی دشمن را حدس زد و تشخيص داد و جلوتر از دشمن عمل كرد. ما در يك مواردی اينجوری عمل كرديم، موفقيتش را ديديم؛ يك نمونه، همين مسئلهی تأمين سوخت بيست درصدِ مورد نياز نيروگاه تحقيقاتی تهران است كه راديوداروهای مهمِ مورد نياز كشور در آنجا توليد ميشود. اين نيروگاه كوچك احتياج داشت به سوخت بيست درصد، كه ما بيست درصد را توليد نميكرديم و هميشه اين را از خارج تهيه ميكرديم. دشمنان ما فكر كردند كه از اين فرصت استفاده كنند، اين نياز ملی را گرو بگيرند، برای اينكه جمهوری اسلامی را وادار كنند به قبول تحميلها و تحكمهای خودشان؛ خواستههای خودشان را به اين وسيله تحميل كنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنكه كار به نقطهی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شدهی بيست درصد را تهيه كنند و آن سوخت را تبديل كنند به صفحهی مورد نيازی كه در آن نيروگاه لازم بود تهيه شود. مخالفين ما حدس هم نميزدند كه ما بتوانيم اين كار را انجام دهيم؛ اما مسئولين كشور بوقت متوجه اين نياز شدند، دستبهكار شدند؛ استعداد ايرانی شكوفا شد، بُروز كرد و اين كار را با موفقيت انجام داديم. آنها در حالی كه انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بيستدرصد را درخواست كند، جمهوری اسلامی اعلام كرد كه ما سوخت بيستدرصد را در داخل تهيه كرديم و احتياجی به شما نداريم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما اين كار را نميكردند، ما امروز بايد با اصرار، با التماس، با هزينهی زياد، در مقابل كسانی كه دوست ما نيستند، ميرفتيم؛ يا سوخت بيستدرصد را درخواست ميكرديم، يا راديوداروها و محصول را درخواست ميكرديم. مسئولين كشور پيشبينی كردند، بوقت فهميدند؛ آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پيروز شديم. اين بايد يك برنامهای باشد برای همهی مسائل اساسی كشور و همهی نيازهای كشور.
دولتها، صنعتگران، كشاورزان، سرمايهداران و كارآفرينان، پژوهشگران علمی، طراحان علمی و صنعتی همه موظفند به اين وظيفهی اخلاقيِ بزرگ، به اين وظيفهی عاقلانه، كه پيش از نياز، خودشان را آماده كنند و يك قدم جلوتر از نقشهی دشمن حركت كنند. مديران اقتصادی، استادان دانشگاه، انجمنهای علمی، پاركهای علمی و فنّاوری، همهی اينها بايد پيشدستی را در كار علمی وجههی همت خودشان قرار دهند؛ مقالهی علمی مينويسند، در اين جهت باشد؛ پژوهش علمی ميكنند، در اين جهت باشد؛ كار صنعتی ميكنند، كار فنی ميكنند، كار علمی ميكنند، همه در اين جهت باشد؛ مديران دولتی، مديران دانشگاهها، مديران علمی، آحاد ملت در اين جهت حركت كنند.
وظيفهی همهی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند. اين مطلب اوّلی كه لازم بود عرض كنم.
مطلب دوم: آمريكائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پيغام ميدهند كه بيائيد دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو كنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میكنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریكا بارها و بارها میگویند بیائید در كنار گفتگوهای 1+ 5 كه دربارهی مسائل هستهای بحث میكنند، آمریكا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث كنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد كه گفتگو در منطق حضرات آمریكائی به این معنی نیست كه بنشینیم تا به یك راه حل منطقی دست پیدا كنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است كه بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول كنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام كردیم و گفتیم كه این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم. در این خصوص، چند مطلب را باید روشن كنم:
یك مطلب این است كه آمریكائیها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ كه ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است كه ما نگران این نیستیم كه شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، كه حالا هی اصرار میكنید كه ما این قصد را نداریم. آن روزی هم كه شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بصراحت اعلام كردید، هیچ كاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.
نكتهی دوم: آمريكائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند كه ما در پیشنهادِ مذاكرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم كه مذاكره كنید و مذاكرهی منطقی بكنیم؛ یعنی مذاكرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم كه در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیكنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور كنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یك سخن منطقی و صادقانه را قبول كنید، ما چرا باید حرفی را كه شما میزنید ــ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول كنیم؟ برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائیها، یك تاكتیك آمریكائی و برای فریب دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. میتوانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.
همینجا من این را بگویم كه از جملهی تاكتیكهای تبلیغاتی اینها این است كه گاهی شایع میكنند كه از طرف رهبری، كسانی با آمریكائیها مذاكره كردند؛ این هم یك تاكتیك تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا كنون از سوی رهبری، هیچ كس با آنها مذاكره نكرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، كسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ كه ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاكره كردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند كه خطوط قرمز رهبری را رعایت كنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت كنند.
نكتهی سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوی، برداشت ما این است كه آمریكا مایل به تمام شدن مذاكرات هستهای نیست. آمریكائیها دوست ندارند گفتگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئلهی هستهای، فقط میخواهد حق غنیسازیِ او ــ كه حق طبیعیاش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفتهایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت توليد سلاح هستهای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند \\\\\\\\\\\\\\\"جامعهی جهانی\\\\\\\\\\\\\\\"! ــ میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میكنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریكائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال اين نظارتها و مقررات نداشتيم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائیها یك سنگی میاندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
نكتهی چهارم و آخر در این مسئله این است كه اگر آمریكائیها صادقانه میخواهند كار تمام شود، بنده راه حل را ارائه ميدهم. راه حل اين است: آمريكائیها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ايران دست بردارند. پيشنهاد مذاكره، حرف منطقی و متين و مستدلی نيست؛ حرف درست اين است. اگر ميخواهند مشكلات فیمابين وجود نداشته باشد ــ كه ميگويند ما ميخواهيم بين ايران و آمريكا مشكلی وجود نداشته باشد ــ دست از دشمنی بردارند. سی و چهار سال است كه دولتهای گوناگون آمريكا با فهم غلط از ايران و ايرانی، دشمنیهای گوناگونی را با ما طراحی كردهاند. از سال اول پيروزی انقلاب و تشكيل نظام اسلامی، اينها با ما دشمنی كردند؛ در زمينهی امنيت، عليه امنيت ما برنامهريزی كردند؛ حركات خصمانه انجام دادند؛ عليه تماميت ارضی ما اقدام كردند؛ از دشمنان ريز و درشت ما در طول سالهای متمادی هميشه حمايت كردند؛ عليه اقتصاد ملی ما فعاليت كردند؛ از همهی ابزارها عليه ملت ايران استفاده كردند؛ و در همهی اينها هم بحمدالله شكست خوردند؛ بعد از اين هم در مقابلهی با ملت ايران اگر اين دشمنیها را ادامه دهند، شكست خواهند خورد. بنابراين بنده مسئولان آمريكائی را هدايت ميكنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه ميگردند، راه عاقلانه اين است كه سياست خود را تصحيح كنند؛ عمل خود را تصحيح كنند و دست از دشمنی با ملت ايران بردارند. اين بحث تمام شد.
يك بحث ديگری دارم كه بايد با اجمال آن را هم عرض كنم و آن، مسئلهی بسيار مهم انتخابات است. انتخابات در كشور ما مظهر «حماسهی سياسی» است. آنچه كه عرض كردم كه وظيفهی ما است و وظيفهی قشرهای گوناگون بود كه انجام دهيم، مظهر «حماسهی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسهی سياسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثير يكايك مردم در انتخاب مديران كشور است. انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما كه مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموكراسيِ ليبرال غربی مطرح كرديم، مظهر مردمسالاری اسلامی همين حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهميتی كه انتخابات دارد، دشمنان ملت ايران هميشه سعی كردهاند انتخابات را از شور و هيجان بيندازند؛ برنامهريزی كردند كه مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد كنند، مردم را نااميد كنند. در طول سالهای مختلف كه ما انتخابات داشتيم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات رياست جمهوری ــ هميشه دشمنان ما سعی كردند اين انتخابات را بیرونق كنند؛ اين به خاطر اهميت انتخابات در كار كشور است.
من چند نكته را در باب انتخابات عرض ميكنم. البته دو ماه و اندی فرصت باقی است؛ اگر عمری بود، باز در فرصتهای ديگر راجع به انتخابات مطالب ديگری را عرض ميكنم؛ فعلاً چند نكته را عرض ميكنم.
نكتهی اول اين است كه در درجهی اول، گسترش مشاركت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهميت دارد. شور انتخاباتی در كشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی ميتواند تهديدهای دشمنان را بیاثر كند؛ ميتواند دشمن را نااميد كند؛ ميتواند امنيت كشور را تأمين كند. ملت عزيز ما در همهی نقاط كشور اين را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آيندهی كشور تأثير دارد؛ در امنيت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم كشور تأثیر میگذارد. این نكتهی اول؛ كه انتخابات باید به توفیق الهی، به كمك پروردگار، با همت ملت ایران، با مشاركت گسترده تحقق پیدا كند.
نكتهی دوم: در انتخابات، همهی سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شركت كنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفهی همه است. انتخابات مال یك سلیقهی خاص، مال یك جریان فكری و سیاسیِ خاص نیست. همهی كسانی كه به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال كشور معتقدند، به آیندهی كشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شركت كنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب كسانی است كه با نظام اسلامی مخالفند.
نكتهی سوم: در نهايت، رأی مردم تعیین كننده است. آنچه كه اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق كنید، ملاحظه كنید، دقت كنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب كنید. رهبری، یك رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یك رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی كه در صندوق انداخته نشود، هیچ كس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممكن است آن كسانی كه صندوق دست آنها است، بعد باز كنند، خط اين حقير را بشناسند، بفهمند بنده به چه كسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، كسی مطّلع نخواهد شد. اينجور نيست كه كسی بيايد نسبت بدهد كه رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نيست. اگر چنين نسبتی داده شد، اين نسبت درست نيست. البته اين روزها با اين وسائل عجيبِ رسانهايِ كنونی ــ اين پيامكها و امثال اينها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممكن است يك نفر هزاران پيامك بفرستد. برای من گزارش دادند كه ممكن است در ايام انتخابات، روزی چند صد ميليون پيامك رد و بدل شود. مراقب باشيد، تحت تأثير اين چيزها قرار نگيريد؛ نگاه كنيد، تشخيص بدهيد، اصلح را بشناسيد و برای ادای تكليف، اسم او را به صندوق رأی بيندازيد. البته هر كسی و يا فعالان سياسی ميتوانند ديگران را هم با نظر خودشان همرأی كنند ــ اين اشكالی ندارد ــ اما از حقير كسی چيزی در اين زمينه نخواهد شنيد. در عين حال مردم ميتوانند به همديگر بگويند، سفارش كنند، تأكيد كنند، توصيه كنند، يكديگر را توجيه كنند و به هم كمك كنند برای شناخت اصلح. به هر حال آنچه كه ملاك عمل است، رأی آحاد مردم است.
نكتهی چهارم: در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند. ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند، باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یك چنین حوادثی خواهد ایستاد.
نكتهی آخر: این را همه بدانند كه آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی كه وجود دارد. این را همه توجه كنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات كسبی و ممكنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر كسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی كه امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین كند؛ آن چیزهائی كه امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ كه ممكن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور كند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی كه پشت سر هم میآیند، بايد رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تكامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛ هر كسی میآید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این كشور را اداره كرد. كشور، كشور بزرگی است؛ ملت، ملت باعظمتی است؛ مسائل تشویق كننده و مبشّر، فراوان است؛ مشكلات هم بر سر راه هر ملتی، و از جمله بر سر راه ما وجود دارد. آن كسانی كه آمادهی این میدان میشوند، بايد با كمال قوّت، با كمال قدرت، با توكل به خدا، با اعتماد به توانائیهای این ملت پیش بروند.
پروردگارا! آنچه را كه به خیر و صلاح این كشور است، برای این ملت مقدّر بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولیعصر را از همهی ما خشنود كن. پروردگارا! روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طیبهی شهدا را از ما خشنود و راضی بگردان. آنچه گفتیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و آن را به كرمت از ما قبول كن.
والسّلام علیكم و رحمة الله و بركاته
More...
Description:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22233
بیانات در حرم مطهر رضوی
در اولین روز سال ۱۳۹۲
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الطّیبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الأرضین. السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها.
به همهی برادران و خواهران عزیزی كه در این محفلِ گرم و پرشور حضور یافتهاند، سلام و تبریك عرض میكنم و خدا را از اعماق دل سپاسگزارم كه فرصت عنایت كرد و مهلت داد تا یك بار دیگر و یك سال دیگر و یك نوروز دیگر، در جوار بارگاه ملكوتی حضرت ابا الحسن الرّضا (علیه ءالاف التّحیّة و السّلام) در جمع شما مردم عزيز مشهد و زوار محترمی كه از اكناف كشور حضور دارند، امكان و توفيق ملاقات و ديدار پيدا كنم و با شما دربارهی مسائل جاری و مهم كشور سخن بگويم. از خداوند متعال مسئلت ميكنيم كه دل ما را و زبان ما را هدايت فرمايد و آنچه مورد رضای او است، بر قلب و زبان ما جاری شود. اين هم يك توفيق بزرگی است كه در عيد نوروز، در كنار شادیها و زيبائیهائی كه در طبيعتِ نوروز وجود دارد، اين فرصت، هر ساله برای ما دست ميدهد كه در چنين روزی در جمع شما مردم، به مسائل كشور و ارزيابی وضع كنونی خود و نگاه به گذشته و آيندهی خود بپردازيم؛ با يك نگاه اجمالی، وضع دخل و خرج يكسالهی خودمان را در ابعاد كلان ملی بررسی كنیم، محاسبه كنیم؛ محاسبهی نفس ملی، محاسبهی نفس عمومی. همچنان كه در مسائل شخصی، محاسبهی نفس برای ما لازم است ــ كه فرمود: «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا»؛[1] باید محاسبهی كار خود و اعمال خود و حركات شخصی خود را داشته باشیم ــ محاسبهی ملی هم یك كار بااهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه كنیم، به خودمان نگاه كنیم؛ آنچه را كه بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.
برادران و خواهران عزیز توجه كنند كه ما ملت ایران، فقط خودمان نیستیم كه به مسائل خودمان نگاه میكنیم و آن را تقویم و ارزیابی میكنیم؛ كسان دیگری هم هستند كه كار ما را مورد مطالعه قرار میدهند؛ دربارهی مسائل ما، كارهای ما، اقدامات ما قضاوت ميكنند و نظر ميدهند. ملتهائی هستند كه از تجربههای ما استفاده ميكنند، بعضِ ديگری هستند كه به مطالعهی اوضاع ملت ايران اشتغال دارند؛ از پيشرفتهای ما خرسند ميشوند، از موفقيتهای ما خوشحال ميشوند؛ ما اگر پيروزی به دست بياوريم، آنها احساس پيروزی ميكنند؛ اگر تلخی و تلخكامی در كار ما باشد، آنها تلخكام ميشوند. كسان ديگری هم در دنيا هستند كه كار ما را زير ذرهبين دارند، كار ما را مطالعه ميكنند؛ آنها بعكس، از لغزشهای ما خوشحال ميشوند، از موفقيتهای ما احساس دلتنگی ميكنند، بدخواه ملت ايرانند؛ اينها هم كار ما را زير نظر دارند. اينها عمدتاً كسانی هستند كه در طول سالهای متمادی همه چيز اين كشور در اختيار آنها بوده است، بر همهی امور كشور ما مسلط بودند؛ انقلاب آمده است دست اینها را كوتاه كرده؛ لذا با انقلاب بدند، با مردم انقلابی بدند، با حكومت انقلابی بدند، با نظام انقلابی دشمنند. بنابراین ما زیر نظر جامعهی بزرگی از آحاد بشر هستیم؛ كار ما را نگاه میكنند، عمل ما را میسنجند.
بنابراین ما كه به عملكرد خودمان و برنامهی گذشته و آیندهی خودمان نگاه میكنیم، نگاهمان بايد واقعبینانه باشد؛ ارزیابی ما ارزیابی درستی باشد. بعضی از مردمِ خود ما وقتی به اوضاع كشور نگاه میكنند، فقط ضعفها را میبینند؛ گرانی را میبینند، افت تولید در برخی از واحدهای تولیدی كشور را میبینند، فشارهای دشمنان را میبینند. این نگاه، نگاه ناقصی است. بنده نگاه متفاوتی دارم. من وقتی به اوضاع كشور و اوضاع ملتمان نگاه میكنم، یك میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میكنم كه ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پيروز ظاهر شده است.
ضعفها هست، مشكلات هست؛ در مجموعهی حوادث و رويدادهای كشور، تلخیها و تلخكامیهائی وجود دارد؛ ولی كسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همهی وجود تلاش كردند كه ملت ايران را فلج كنند؛ اين را به زبان آوردند. آن خانم بیكفايتی كه مسئوليت سياست خارجی كشور آمريكا را بر عهده داشت، سينهاش را سپر كرد و گفت ميخواهيم تحريمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال كنيم كه ايران فلج شود! اين را صريحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم كرد كه فعاليتها و اقدامهاي آنها چه بود و چه شد و به كجا انجاميد. بنابراين از يك طرف، تلاش دشمن است در اين عرصهی عظيم و ميدان بزرگی كه ملت ايران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف ديگر، وجود دستاوردهای بزرگی است كه نشاندهندهی ظرفيت و قدرت و هوشمندی اين ملت بزرگ است. وقتی انسان اين صحنه را ملاحظه ميكند، مثل صحنهی هماورديِ ورزشكاران قدرتمندی است كه زحمت و تلاش و كوشش و خستگی در آن هست، اما يك قهرمان، در اين ميدان موفق ميشود، پيروز ميشود؛ همه او را تحسين ميكنند و آفرين ميگويند. اين قهرمان در اين صحنهی عظيمی كه در مقابل چشم ما است، ملت ايران است. هر كس اين صحنه را درست ببيند و درست مطالعه كند، به ملت ايران آفرين ميگويد؛ همچنان كه ما امروز صدای آفرين هوشمندان نكتهبين دنيا را ميشنويم كه از ميان همان كشورهائی كه دشمن و بدخواه ملت ايرانند، نخبگان سياسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنياديده و مجرب كه اوضاع را زير نظر دارند، به ملت ايران آفرين ميگويند. اين عرصهای است كه در مقابل چشم ما است. بنابراين نگاه كردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. بايد ديد مجموعهی اين تلاشها در سطح كشور چگونه انجام ميگيرد و به چه سرانجامی منتهی ميشود. با اين ديد وقتی به صحنه نگاه كنيم، بايد به ايران و ايرانيِ مسلمان آفرين بگوئيم.
گفتيم بعضیها از پيشرفت ملت ايران غمگين و ناراحت ميشوند. اينها چه كسانی هستند؟ اين را بعد عرض خواهم كرد. دشمنانی كه مايل نيستند پيشرفت و ترقی و رشد همهجانبهی ملت ايران را ببينند، دو كار عمده در برنامهی آنها وجود دارد: يكی اين كه تا آنجائی كه بتوانند، مانعتراشی كنند كه ملت نتواند به اين پيشرفتها و رشد دست پيدا كند؛ با تحريم، با تهديد، با مشغول كردن مديران به كارهای درجهی دو و فرعی، به منعطف كردن حواس ملت بزرگ ايران و نخبگان كشور به كارهائی كه در فهرست كارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ يعنی مانع شدن عملی.
كار دوم اين است كه در تبليغاتِ خودشان پيشرفتها را انكار كنند. امروز یك شبكهی تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانهها در دنیا مشغول به كار است، برای اینكه اثبات كند كه در ملت ایران، در كشور ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزیهای ملت را انكار كنند؛ اگر ضعفهائی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده كنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّتها و نقاط جوشش را ــ كه در سراسر كشور و در هر گوشه و كنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند ــ از چشمها پنهان كنند.
رئیس جمهور آمریكا در نطق رسمی، از مشكلات اقتصادی ایران حرف میزند؛ مثل اینكه از پیروزی خود دارد صحبت میكند؛ كه بله، در ایران پول ملی افت كرده است، مشكلات اقتصادی اینچنین و آنچنان است. البته او به قوّتهای این ملت، به تلاشهای مثبت و سازندهای كه در این كشور دارد انجام میگیرد، به پیروزیهای بزرگ این ملت اشارهای نكرده است و هرگز نخواهد كرد. سی سال است كه ما با چنین چالشی مواجهایم ــ كه من در ارزیابی این سی سال، بعداً یك كلمه عرض خواهم كرد ــ اما چالشی كه ملت ایران با آن مواجه است و دشمنانی ــ هم در عمل و هم در تبليغات ــ كوشش ميكنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگير كشور ايران كه در سايهی اسلام زندگی ميكند، بشوند، امروز چند برابر است.
سال 91 كه گذشت، يكی از سالهای بسيار پر كار برای دشمنان ما در اين زمينه بود. آنها گفتند ميخواهيم ملت ايران را با تحريمها فلج كنيم. اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، بانشاط باشد، رو به پيشرفت باشد، آنها در دنيا بیآبرو ميشوند؛ لذا اگر ميتوانند، بايد نگذارند؛ و اگر كار از دستشان خارج شد، لااقل در تبليغات جور ديگری اين مطلب را منعكس و وانمود كنند. اينها اين دو كار را امروز با شدت بيشتری انجام ميدهند؛ هم ممانعت عملی ــ با فشار، با تهديد، با تحريم و امثال اينها ــ هم با تلاش تبليغاتی برای كوچك نشان دادن نقطههای قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطههای ضعف.
عرض كرديم دشمنانی هستند. اين دشمنان چه كسانی هستند؟ لانهی اصلی توطئه عليه ملت ايران كجاست؟ پاسخ به اين سؤال، دشوار نيست. امروز سی و چهار سال است كه هرگاه نام «دشمن» برده ميشود، ذهن ملت ايران متوجه دولت آمريكا ميشود. خوب است دولتمردان آمريكا به اين نكته توجه كنند و اين را بفهمند كه ملت ايران در طول اين سی و چند سال چيزهائی ديده است، مراحلی را گذرانده است، كه تا ميگويند دشمن، ذهن ملت ايران متوجه به آمريكا ميشود. اين مسئلهی بسيار مهمی است برای يك دولتی كه ميخواهد در دنيا با آبرو زندگی كند؛ اين مسئله، مسئلهی قابل توجه و قابل دقتی است؛ بايد روی اين مسئله تكيه كنند. مركز توطئه اينجا است، اساس دشمنی اينجا است.
البته دشمنهای ديگری هم هستند كه ما اينها را در درجهی اول و در رديف اول به حساب نمیآوريم: دشمن صهيونيستی هم هست، منتها رژيم صهيونيستی در قواره و اندازهای نيست كه در صف دشمنان ملت ايران به چشم بيايد. گاهی سردمداران رژيم صهيونيستی، ما را تهديد هم ميكنند؛ تهديد به حملهی نظامی ميكنند؛ اما بهنظرم خودشان هم ميدانند، و اگر نميدانند، بدانند كه اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد. دولت انگليسِ خبيث هم با ملت ايران دشمنی ميكند؛ اين هم يكی از دشمنان سنتی و قديمی ملت ايران است؛ منتها دولت انگليس نقش مكمل آمريكا را در اين ميدان بازی ميكند. خود دولت انگليس استقلالی ندارد كه انسان او را يك دشمن مستقلی به حساب بياورد؛ دنبالهروِ آمريكا است.
بعضی از دولتهای ديگر هم دشمنیهائی دارند. من اينجا مناسب ميدانم كه بگويم مسئولين دولت فرانسه هم در چند سال اخير دشمنیهای آشكاری با ملت ايران كردهاند؛ اين يك ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سياستمدار عاقل، هرگز نبايد انگيزهی اين را داشته باشد كه موجودی را كه دشمن او نيست، تبديل به دشمن كند. ما با دولت فرانسه، با كشور فرانسه مشكلی نداشتيم؛ نه در طول تاريخ مشكلی داشتيم، نه در دوران حاضر؛ اما سياست غلط از زمان ساركوزی ــ كه دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این كار غلطی است، كار غیرمدبرانه و غیرعاقلانهای است، كار ناهوشمندانهای است.
آمریكائیها وقتی حرف میزنند، میگویند \\\\\\\\\\\\\\\"جامعهی جهانی\\\\\\\\\\\\\\\". اسم چندتا كشور را گذاشتهاند «جامعهی جهانی»؛ كه در رأس آنها آمریكا است، دنبال سرش هم صهیونیستها و دولت انگلیس و بعضی از دولتهای خردهریز دیگر است! جامعهی جهانی به هیچ وجه در صدد دشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.
خب، حالا كه بنا است به سال 91 نگاه كنیم، این را بگوئیم كه از اول سال 91 آمریكائیها برنامههای جدید خودشان را شروع كردند؛ با اینكه در زبان اظهار دوستی كردند، گاهی با ما اظهار دوستی كردند ــ در نامه و پیغام و امثال اینها ــ گاهی در رسانهها با ملت ایران اظهار دوستی كردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی كردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری كنند؛ تحریمهای شدیدی را از اوائل سال 91 گذاشتند ــ تحریم نفت، تحریم بانك و مبادلات بانكی و پولی بین جمهوری اسلامی و كشورهای دیگر ــ كارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند.
اين هم يكی از آن لطائف عالم است كه آمريكائیها دشمنی ميكنند، ميگويند شما نفهميد كه ما با شما دشمنيم؛ مخالفت و عناد ميورزند، متوقعند كه ملت ايران نفهمد كه آنها معاندند و دشمنی ميكنند! اين سياست از اواخر دوران بوش در مقابل ايران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سياست را دولتمردان آمريكا ادامه ميدهند؛ همان پنجهی چدنيِ زير دستكش مخملی. من چند سال پيش اينجا در جوار بقعهی علیبنموسیالرضا (عليه السّلام) در همين سخنرانيِ اول فروردين گفتم مراقب باشيد اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای اين نباشد كه دستكش مخملی بر روی پنجهی چدنی كشيديد و ميخواهيد تظاهر به دوستی كنيد، اما در باطن دشمنی ميكنيد. آمريكائیها برای متوقف كردن فروش نفت و انتقال پول ايران، مأمور ويژه فرستادند. از آمريكا افراد برجسته و خاصی را مأمور كردند كه با كشورها تماس بگيرند، به كشورها مسافرت كنند؛ حتّی با سران شركتها صحبت كنند برای اينكه ارتباطات و اتصالات اقتصادی مربوط به نفت را با جمهوری اسلامی پيگيری نكنند؛ آنها را مجازات كنند به خاطر اين كه با جمهوری اسلامی ارتباط مالی دارند، ارتباط پولی دارند، يا معامله در مورد نفت دارند؛ اين كار را از اول سال 91 و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع كردند. انتظار داشتند ايران در مقابل اين حركتِ برنامهريزی شده كه با شدت دنبال هم ميكردند، دست از فعاليتهای رشديابندهی علميِ خود بردارد و تسليم زورگوئیهای آمريكا شود.
البته من اين را بگويم ــ اين را يك بار ديگر هم چند ماه قبل از اين گفتم ــ كه آمريكائیها اظهار خوشحالی كردند و گفتند كه فلانی اعتراف كرد كه تحريمها اثر گذاشته. بله، تحريمها بیاثر نبود؛ ميخواهند خوشحالی كنند، بكنند. تحريمها بالاخره اثر گذاشت؛ اين هم يك اشكال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابستهی به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كاری كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاههای نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان \\\\\\\\\\\\\\\"تكنوكرات\\\\\\\\\\\\\\\" لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامهريزی كرد. وقتی برنامهی اقتصادی يك كشور به يك نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمركز پيدا ميكنند. بله، تحريمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را كه دشمن ميخواست؛ كه من حالا اين مسئله را شرح خواهم داد. اين در مورد كار اقتصادی بود.
در عرصهی سياسی هم در طول سال 91 سعی كردند ايران اسلامی را به تعبير خودشان در دنيا منزوی كنند؛ يعنی دولتها را در رابطهشان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل كنند و نگذارند جمهوری اسلامی سياستهای خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح كشورِ خود گسترش دهد و اعمال كند. اين كار با شكست كامل روبهرو شد. در مسائل بينالمللی سعی اينها اين بود كه ما چون اجلاس غيرمتعهدها را در تهران داشتيم، كاری كنند كه اين اجلاس سست و سبك برگزار شود؛ همه شركت نكنند، يا شركت فعال نكنند. درست عكس آنچه كه آنها ميخواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملتهای جهان عضو جنش غيرمتعهدها هستند. سران كشورها در تهران شركت كردند، مسئولان بلندپايه شركت كردند. همه ايران را تحسين كردند، همه از پيشرفتهای علمی و فنّاوری و اقتصادی كشور اظهار شگفتی كردند. همه در مقابل ملت ايران احساس تمجيد و تحسين كردند؛ اين را به ما هم گفتند، در مصاحبههايشان هم گفتند؛ به كشورهايشان هم كه برگشتند، اين را همه تصديق كردند. درست نقطهی مقابل آنچه كه دشمنان ملت ايران ميخواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثير بگذارند.
در زمینهی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد كنند، ناامید كنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراكم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی كه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز كردند، مشت محكمی بر دهان آنها زدند. در عرصهی امنیتی هم تلاش كردند امنیت كشور را به هم بزنند ــ كه تفاصیل آن را مسئولان در مصاحبهها و در گفتارها برای مردم بیان كردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمینهی سیاسی در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی را یك بار دیگر تجربه كردند. در مسائل منطقهای كار به جائی رسید كه اعتراف و اقرار كردند كه بدون حضور ايران و بدون رأی ايران، هيچ مشكل بزرگی در منطقه حل نخواهد شد. در قضيهی حملهی رژيم صهيونيستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد كه خودشان اعتراف كردند كه در مقابل مبارزان فلسطينی شكست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتيم، آنها گفتند و اصرار كردند ــ كه اگر چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود، قدرتنمائی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطينی نميتوانستند در مقابل اسرائيل مقاومت كنند، چه برسد به اين كه اسرائيل را به زانو در بياورند؛ كه در جنگِ هشت روزه فلسطينیها توانستند اسرائيل را به زانو در بياورند، و اين اولين بار در تاريخ تشكيل رژيم جعلی و غاصب صهيونيستی بود.
گفتيم كه تلاشهای اينها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در كنار اثر منفی، يك اثر مثبت بزرگی هم كه مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ يعنی تحريم موجب شد كه نيروهای درونی و ظرفيت عظيم ملت ايران فعال شود، استعدادهائی بروز كند و كارهای عظيمی تحقق پيدا كند؛ كه اگر تحريم نبود، اين كارها اتفاق نمیافتاد. ما به بركت تحريم توانستيم به كارهای بزرگی دست بزنيم؛ جوانان ما توفيقاتی به دست بياورند كه اگر تحريم نبود، ما به اين توفيقات يقيناً دست پيدا نميكرديم. در زمينهی كارهای زيربنائی ــ كه بعد عرض خواهم كرد ــ در سال 91 پيشرفتهائی صورت گرفت كه در مقايسهی با سالهای قبل هم، سال 91 يك سال برجستهای است. كارهای زيربنائيِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمينهی راه، در زمينهی انرژی، در زمينهی كشف منابع جديد نفت، در زمينهی كشف منابع جديد اورانيوم، در زمينهی ايجاد و توسعهی نيروگاه و پالايشگاه و دهها كار صنعتی بزرگ؛ كه اينها همه زيرساختهای اقتصادی آيندهی كشور است. بله، ما اگر چنانچه اين زيرساختها را از قبل فراهم كرده بوديم، تحريم دشمن همين مقدار اثر منفی را هم كه كرد، نميكرد. اين كارها را ما انجام داديم و توانستيم پابهپای دشمنی و تحريم دشمنان، در جهت مثبت جلو برويم. كارهای بزرگی انجام گرفت؛ يك قلم، پيشرفتهای بزرگ علمی در طول سال 91 است. در زمينهی علم و فنّاوری كارهائی شد كه حقيقتاً چشمپُركن و برای انسانی كه معتقد به آيندهی كشور است، خرسندكننده و خوشحالكننده است. يعنی همين سالی كه خواستند بر ملت ايران سخت بگيرند، جوانان عزيز ما، دانشمندان ما ماهوارهی ناهيد را به فضا فرستادند؛ كاوشگر پيشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگندهی فوق پيشرفته ساخته شد. اهميت هر كدام از اينها به قدری است كه جا دارد يك ملت برای هر يك از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی كند، برايش سرود بسازند، جشنواره درست كنند. كارها چون متراكم است، درست تبليغ نميشود و خبررسانيِ كاملی هم انجام نميگيرد. وقتی كه اين موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر اين قضيه برای دانشمندان دنيا و ناظران بين المللی تعجبآور بود كه اول انكار كردند؛ ولی بعد كه ديدند چارهای نيست و حقايق و نشانههای درستی و واقعيت را مشاهده كردند، مجبور شدند كه قبول كنند.
در حوزهی سلامت و مهندسی پزشكی كارهای بزرگی انجام گرفت كه مربوط به سلامت مردم است. در زمينهی زيستفنّاوری در منطقه اول شديم. كارهای تخصصی برجستهای در اين زمينه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر اين اساس توليد شد. اين همان سالی است كه بر ملت ايران سخت گرفتند، برای اينكه او را از زندگی و از همهی فرآوردههای استعداد بشری محروم كنند. در همين سال، در حوزهی نانوفنّاوری ــ كه يك انقلاب در زمينهی فنّاوری و صنعت است ــ رتبهی اول را در منطقه پیدا كردیم. در همین سال، در چندین حوزهی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بوديم. در ركوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم كشور در تولیدات علمیِ كل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانهی دانشجویان، كشور نسبت به سال گذشته سی و یك درصد رشد داشت. در سال 91، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا كرد كه بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجويان در كشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزهی آب، در حوزهی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژیهای نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هستهای، كشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا كند. اینها همه مربوط به آن سالی است كه دشمنان ملت ایران همهی تلاش خود را بسیج كردند تا ملت ایران را از كار بیندازند.
حوادث سال 91 درس بزرگی به ما میدهد؛ این درس این است كه یك ملت زنده از تهدید و فشار و سختگیری دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. برای ما و برای همهی كسانی كه مسائل ايران را دنبال ميكنند، معلوم شد كه آنچه برای يك ملت مهم است، تكيه به استعداد درونی خود، توكل به خدای بزرگ، اعتماد به خود و عدم تكيهی به دشمنان است؛ اين است كه ميتواند يك ملت را به جلو ببرد. سال 91 برای ما يك ميدان رزمايش بود، يك ميدان تمرين بود. به كوری چشم دشمن، ما ملت ايران فلج كه نشديم، در اين ميدان رزمايش توانستيم از خودمان برجستگیهائی را هم نشان دهيم. البته ضعفهای خودمان را هم شناختيم؛ خاصيت رزمايش اين است. در يك تمرين رزمی و در يك رزمايش، يك مجموعهی رزمی، هم قوّتهای خود را ميشناسد، هم ضعفهای خود را ميشناسد و آنها را برطرف ميكند. ما ضعفهای خودمان را هم شناختيم. ضعف ما در اقتصاد، كه به سختيِ معيشت گروههائی از مردم منتهی شد، عبارت است از وابستگی به نفت ــ كه عرض كردم اين يكی از ضعفهای ما است ــ بیاعتنائی به سياستهای كلان اقتصادی، و سياستها و تصميمگيریهای پیدرپيِ روزمرّه. مسئولين كشور ــ مسولينِ امروز و بخصوص مسئولين آينده كه بعد از انتخاباتِ امسال بر سر كار خواهند آمد ــ به اين نكته توجه كنند؛ كشور بايد سياست اقتصاديِ كلانِ روشن و مدوّن و برنامهريزیشده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغيير و تبديلی در آن ايجاد كند.
درس بزرگ ديگر ما اين بود كه بنيهی كشور قوی است. وقتی بنيه قوی شد، تأثيرات خصمانهی دشمنان به حداقل ميرسد. اگر مسئولين كه در اين كشور بزرگ و با اين بنيهی قوی، مسئوليت را پذيرفتند، با تدبير كار كنند، مديران با هم باشند، با هم فعاليت كنند ــ توصيهای كه ما هميشه به مسئولين و مديران كشور ميكنيم ــ با حزم و تدبير عمل كنند، آن وقت ميتوانيم از هر تهديدی يك فرصتی بسازيم؛ همچنان كه در سال 91 از تهديدهای دشمن فرصت ساختيم و توانستيم به طرف جلو حركت كنيم. آنچه كه مسئولين كشور و ملت عزيز ما در سال 91 انجام دادند، انشاءالله بايد آثار آن در زندگی مردم، در آينده و در سالهای بعد خود را نشان دهد و نشان خواهد داد.
البته اقتصاد مسئلهی مهمی است كه بنده در اين چند سال پیدرپی بر روی آن تكيه كردهام، اما تنها مسئله هم مسئلهی اقتصاد نيست؛ امنيت كشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پيشرفتهای علمی مهم است و اساس كار و زيربنای كار است ــ كه اگر چنانچه در كشور علم پيشرفت كند، همهی كارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای كشور مهم است، زيردست نبودن يك ملت و ارباب نداشتن يك ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای يك ملت و يك كشور پشتوانهی استقلال و امنيت كشور است و مهم است. در همهی اين موارد، ما پيشرفت داشتيم؛ هم در زمينهی امنيت، هم در زمينهی سلامت، هم در زمينهی نفوذ بينالمللی، هم در زمينهی تسلط بر حوادث گوناگونی كه بر كشور و بر منطقه جاری است.
ملت ما با پيشرفتها ثابت كرد كه در سايهی آمريكا زندگی نكردن، به معنای عقبافتادگی نيست؛ اين نكتهی مهمی است. قدرتمندان عالم، استعمارگران ــ در روزی كه استعمارِ مستقيم بود ــ و امروز آمريكا، ميخواهند به ملتهای دنيا اثبات كنند كه اگر ميخواهيد زندگی خوب داشته باشيد و پيشرفت كنيد، بايد زير سايهی ما بيائيد. ملت ايران اثبات كرد كه اين حرف دروغ است. ملت ما ثابت كرد كه وابسته نبودن به آمریكا و قدرتهای بزرگ نه فقط موجب عقبافتادگی نیست، بلكه موجب پیشرفت است؛ دلیل واضح این است كه شما این سی سالِ جمهوری اسلامی را مقایسه كنید با سی سالِ بعضی از كشورهائی كه در سایهی آمریكا زندگی كردند، دل خودشان را به سالی دو سه میلیارد دلار كمك آمریكا خوش كردند و تسلیم آمریكا شدند؛ ببینید آنها كجایند، ما كجائیم؟ هستند كشورهائی كه خودشان را به دُم آمریكا بستند و دنبالهروِ آمریكایند. سی سال تجربه در مقابل ما است. ببینید سی سالِ جمهوری اسلامی چگونه گذشته است و جمهوری اسلامی و ملت ایران از كجا به كجا رسیده است، آنها در چه وضعی هستند. هر كس این را مطالعه كند، خواهد فهمید كه وابسته نبودن به قدرتهای بزرگ، برای یك ملت فرصت است، نه تهدید؛ و این فرصت را بحمدالله ملت ایران با قدرت خود، با شجاعت خود، با هوشمندیِ خود به دست آورده است.
دو موضوع لازم را در اینجا باید عرض كنم، كه اینها مربوط به آینده است: یك مسئله این است كه ما در برنامهریزیها همیشه باید جلوتر از دشمن حركت كنیم. در مقابل فعالیت دشمن، كشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه بايد نقشهی دشمن را حدس زد و تشخيص داد و جلوتر از دشمن عمل كرد. ما در يك مواردی اينجوری عمل كرديم، موفقيتش را ديديم؛ يك نمونه، همين مسئلهی تأمين سوخت بيست درصدِ مورد نياز نيروگاه تحقيقاتی تهران است كه راديوداروهای مهمِ مورد نياز كشور در آنجا توليد ميشود. اين نيروگاه كوچك احتياج داشت به سوخت بيست درصد، كه ما بيست درصد را توليد نميكرديم و هميشه اين را از خارج تهيه ميكرديم. دشمنان ما فكر كردند كه از اين فرصت استفاده كنند، اين نياز ملی را گرو بگيرند، برای اينكه جمهوری اسلامی را وادار كنند به قبول تحميلها و تحكمهای خودشان؛ خواستههای خودشان را به اين وسيله تحميل كنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنكه كار به نقطهی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شدهی بيست درصد را تهيه كنند و آن سوخت را تبديل كنند به صفحهی مورد نيازی كه در آن نيروگاه لازم بود تهيه شود. مخالفين ما حدس هم نميزدند كه ما بتوانيم اين كار را انجام دهيم؛ اما مسئولين كشور بوقت متوجه اين نياز شدند، دستبهكار شدند؛ استعداد ايرانی شكوفا شد، بُروز كرد و اين كار را با موفقيت انجام داديم. آنها در حالی كه انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بيستدرصد را درخواست كند، جمهوری اسلامی اعلام كرد كه ما سوخت بيستدرصد را در داخل تهيه كرديم و احتياجی به شما نداريم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما اين كار را نميكردند، ما امروز بايد با اصرار، با التماس، با هزينهی زياد، در مقابل كسانی كه دوست ما نيستند، ميرفتيم؛ يا سوخت بيستدرصد را درخواست ميكرديم، يا راديوداروها و محصول را درخواست ميكرديم. مسئولين كشور پيشبينی كردند، بوقت فهميدند؛ آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پيروز شديم. اين بايد يك برنامهای باشد برای همهی مسائل اساسی كشور و همهی نيازهای كشور.
دولتها، صنعتگران، كشاورزان، سرمايهداران و كارآفرينان، پژوهشگران علمی، طراحان علمی و صنعتی همه موظفند به اين وظيفهی اخلاقيِ بزرگ، به اين وظيفهی عاقلانه، كه پيش از نياز، خودشان را آماده كنند و يك قدم جلوتر از نقشهی دشمن حركت كنند. مديران اقتصادی، استادان دانشگاه، انجمنهای علمی، پاركهای علمی و فنّاوری، همهی اينها بايد پيشدستی را در كار علمی وجههی همت خودشان قرار دهند؛ مقالهی علمی مينويسند، در اين جهت باشد؛ پژوهش علمی ميكنند، در اين جهت باشد؛ كار صنعتی ميكنند، كار فنی ميكنند، كار علمی ميكنند، همه در اين جهت باشد؛ مديران دولتی، مديران دانشگاهها، مديران علمی، آحاد ملت در اين جهت حركت كنند.
وظيفهی همهی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند. اين مطلب اوّلی كه لازم بود عرض كنم.
مطلب دوم: آمريكائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پيغام ميدهند كه بيائيد دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو كنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میكنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریكا بارها و بارها میگویند بیائید در كنار گفتگوهای 1+ 5 كه دربارهی مسائل هستهای بحث میكنند، آمریكا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث كنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد كه گفتگو در منطق حضرات آمریكائی به این معنی نیست كه بنشینیم تا به یك راه حل منطقی دست پیدا كنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است كه بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول كنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام كردیم و گفتیم كه این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم. در این خصوص، چند مطلب را باید روشن كنم:
یك مطلب این است كه آمریكائیها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ كه ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است كه ما نگران این نیستیم كه شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، كه حالا هی اصرار میكنید كه ما این قصد را نداریم. آن روزی هم كه شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بصراحت اعلام كردید، هیچ كاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.
نكتهی دوم: آمريكائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند كه ما در پیشنهادِ مذاكرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم كه مذاكره كنید و مذاكرهی منطقی بكنیم؛ یعنی مذاكرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم كه در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیكنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور كنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یك سخن منطقی و صادقانه را قبول كنید، ما چرا باید حرفی را كه شما میزنید ــ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول كنیم؟ برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائیها، یك تاكتیك آمریكائی و برای فریب دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. میتوانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.
همینجا من این را بگویم كه از جملهی تاكتیكهای تبلیغاتی اینها این است كه گاهی شایع میكنند كه از طرف رهبری، كسانی با آمریكائیها مذاكره كردند؛ این هم یك تاكتیك تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا كنون از سوی رهبری، هیچ كس با آنها مذاكره نكرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، كسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ كه ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاكره كردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند كه خطوط قرمز رهبری را رعایت كنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت كنند.
نكتهی سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوی، برداشت ما این است كه آمریكا مایل به تمام شدن مذاكرات هستهای نیست. آمریكائیها دوست ندارند گفتگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئلهی هستهای، فقط میخواهد حق غنیسازیِ او ــ كه حق طبیعیاش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفتهایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت توليد سلاح هستهای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند \\\\\\\\\\\\\\\"جامعهی جهانی\\\\\\\\\\\\\\\"! ــ میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میكنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریكائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال اين نظارتها و مقررات نداشتيم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائیها یك سنگی میاندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
نكتهی چهارم و آخر در این مسئله این است كه اگر آمریكائیها صادقانه میخواهند كار تمام شود، بنده راه حل را ارائه ميدهم. راه حل اين است: آمريكائیها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ايران دست بردارند. پيشنهاد مذاكره، حرف منطقی و متين و مستدلی نيست؛ حرف درست اين است. اگر ميخواهند مشكلات فیمابين وجود نداشته باشد ــ كه ميگويند ما ميخواهيم بين ايران و آمريكا مشكلی وجود نداشته باشد ــ دست از دشمنی بردارند. سی و چهار سال است كه دولتهای گوناگون آمريكا با فهم غلط از ايران و ايرانی، دشمنیهای گوناگونی را با ما طراحی كردهاند. از سال اول پيروزی انقلاب و تشكيل نظام اسلامی، اينها با ما دشمنی كردند؛ در زمينهی امنيت، عليه امنيت ما برنامهريزی كردند؛ حركات خصمانه انجام دادند؛ عليه تماميت ارضی ما اقدام كردند؛ از دشمنان ريز و درشت ما در طول سالهای متمادی هميشه حمايت كردند؛ عليه اقتصاد ملی ما فعاليت كردند؛ از همهی ابزارها عليه ملت ايران استفاده كردند؛ و در همهی اينها هم بحمدالله شكست خوردند؛ بعد از اين هم در مقابلهی با ملت ايران اگر اين دشمنیها را ادامه دهند، شكست خواهند خورد. بنابراين بنده مسئولان آمريكائی را هدايت ميكنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه ميگردند، راه عاقلانه اين است كه سياست خود را تصحيح كنند؛ عمل خود را تصحيح كنند و دست از دشمنی با ملت ايران بردارند. اين بحث تمام شد.
يك بحث ديگری دارم كه بايد با اجمال آن را هم عرض كنم و آن، مسئلهی بسيار مهم انتخابات است. انتخابات در كشور ما مظهر «حماسهی سياسی» است. آنچه كه عرض كردم كه وظيفهی ما است و وظيفهی قشرهای گوناگون بود كه انجام دهيم، مظهر «حماسهی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسهی سياسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثير يكايك مردم در انتخاب مديران كشور است. انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما كه مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموكراسيِ ليبرال غربی مطرح كرديم، مظهر مردمسالاری اسلامی همين حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهميتی كه انتخابات دارد، دشمنان ملت ايران هميشه سعی كردهاند انتخابات را از شور و هيجان بيندازند؛ برنامهريزی كردند كه مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد كنند، مردم را نااميد كنند. در طول سالهای مختلف كه ما انتخابات داشتيم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات رياست جمهوری ــ هميشه دشمنان ما سعی كردند اين انتخابات را بیرونق كنند؛ اين به خاطر اهميت انتخابات در كار كشور است.
من چند نكته را در باب انتخابات عرض ميكنم. البته دو ماه و اندی فرصت باقی است؛ اگر عمری بود، باز در فرصتهای ديگر راجع به انتخابات مطالب ديگری را عرض ميكنم؛ فعلاً چند نكته را عرض ميكنم.
نكتهی اول اين است كه در درجهی اول، گسترش مشاركت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهميت دارد. شور انتخاباتی در كشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی ميتواند تهديدهای دشمنان را بیاثر كند؛ ميتواند دشمن را نااميد كند؛ ميتواند امنيت كشور را تأمين كند. ملت عزيز ما در همهی نقاط كشور اين را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آيندهی كشور تأثير دارد؛ در امنيت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم كشور تأثیر میگذارد. این نكتهی اول؛ كه انتخابات باید به توفیق الهی، به كمك پروردگار، با همت ملت ایران، با مشاركت گسترده تحقق پیدا كند.
نكتهی دوم: در انتخابات، همهی سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شركت كنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفهی همه است. انتخابات مال یك سلیقهی خاص، مال یك جریان فكری و سیاسیِ خاص نیست. همهی كسانی كه به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال كشور معتقدند، به آیندهی كشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شركت كنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب كسانی است كه با نظام اسلامی مخالفند.
نكتهی سوم: در نهايت، رأی مردم تعیین كننده است. آنچه كه اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق كنید، ملاحظه كنید، دقت كنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب كنید. رهبری، یك رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یك رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی كه در صندوق انداخته نشود، هیچ كس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممكن است آن كسانی كه صندوق دست آنها است، بعد باز كنند، خط اين حقير را بشناسند، بفهمند بنده به چه كسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، كسی مطّلع نخواهد شد. اينجور نيست كه كسی بيايد نسبت بدهد كه رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نيست. اگر چنين نسبتی داده شد، اين نسبت درست نيست. البته اين روزها با اين وسائل عجيبِ رسانهايِ كنونی ــ اين پيامكها و امثال اينها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممكن است يك نفر هزاران پيامك بفرستد. برای من گزارش دادند كه ممكن است در ايام انتخابات، روزی چند صد ميليون پيامك رد و بدل شود. مراقب باشيد، تحت تأثير اين چيزها قرار نگيريد؛ نگاه كنيد، تشخيص بدهيد، اصلح را بشناسيد و برای ادای تكليف، اسم او را به صندوق رأی بيندازيد. البته هر كسی و يا فعالان سياسی ميتوانند ديگران را هم با نظر خودشان همرأی كنند ــ اين اشكالی ندارد ــ اما از حقير كسی چيزی در اين زمينه نخواهد شنيد. در عين حال مردم ميتوانند به همديگر بگويند، سفارش كنند، تأكيد كنند، توصيه كنند، يكديگر را توجيه كنند و به هم كمك كنند برای شناخت اصلح. به هر حال آنچه كه ملاك عمل است، رأی آحاد مردم است.
نكتهی چهارم: در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند. ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند، باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یك چنین حوادثی خواهد ایستاد.
نكتهی آخر: این را همه بدانند كه آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی كه وجود دارد. این را همه توجه كنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات كسبی و ممكنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر كسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی كه امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین كند؛ آن چیزهائی كه امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ كه ممكن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور كند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی كه پشت سر هم میآیند، بايد رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تكامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛ هر كسی میآید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این كشور را اداره كرد. كشور، كشور بزرگی است؛ ملت، ملت باعظمتی است؛ مسائل تشویق كننده و مبشّر، فراوان است؛ مشكلات هم بر سر راه هر ملتی، و از جمله بر سر راه ما وجود دارد. آن كسانی كه آمادهی این میدان میشوند، بايد با كمال قوّت، با كمال قدرت، با توكل به خدا، با اعتماد به توانائیهای این ملت پیش بروند.
پروردگارا! آنچه را كه به خیر و صلاح این كشور است، برای این ملت مقدّر بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولیعصر را از همهی ما خشنود كن. پروردگارا! روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طیبهی شهدا را از ما خشنود و راضی بگردان. آنچه گفتیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و آن را به كرمت از ما قبول كن.
والسّلام علیكم و رحمة الله و بركاته
28:43
|
30Jun11 ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Farsi
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت...
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و قشرهای مختلف مردم، با تبریك عید شریف مبعث به ملت ایران و امت اسلامی، بعثت پیامبر اكرم (ص) را بزرگترین نعمت الهی و برترین و پربركت ترین روزهای سال خواندند و تأكید كردند: بیداری اسلامی ملتهای منطقه، حركتی در مسیر نبوی است و ملتهای مسلمان و ملت بزرگ ایران، با هوشیاری اجازه نخواهند داد امریكایی ها و صهیونیستها، با ایجاد اختلاف و حیله های دیگر، این حركت عظیم را منحرف و یا بر آن موج سواری كنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به «آثار تعیین كننده، بسیار عمیق و پیش برنده» دوران 23 ساله بعثت پیامبر خاتم (ص) در تاریخ و سرنوشت بشریت افزودند: نبی مكرم اسلام (ص) در همین دوران كوتاه كه فقط 10 سال آن به ایجاد نظام اسلامی اختصاص داشت، جامعه ای بر پایه های ایمان، عقلانیت، مجاهدت و عزت بنا كردند كه تمدنهای امروز بشری نیز، مدیون تمدن اسلامیِ شكل گرفته برچنین پایه هایی است.
ایشان، مشكلات و دردهای دیروز و امروز امت اسلامی را ناشی از ناسپاسی نعمت عظیم بعثت دانستند و خاطرنشان كردند: اگر ملتهای مسلمان، ایمان را در دل و عمل تقویت كنند، از عقلانیت و خرد انسانی به عنوان هدیه بزرگ الهی بهره گیرند، جهاد فی سبیل الله را در میدانهای نظامی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دنبال كنند و احساس عزت و كرامت انسانی را مغتنم بشمارند یقیناً به جایگاه شایسته خود دست می یابند.
حضرت آیت الله خامنه ای، حوادث جاری در برخی كشورهای شمال افریقا و خاورمیانه را، نشان دهنده توجه ملتهای مسلمان به نعمت سعادت بخش اسلام خواندند و افزودند: بیداری عظیم اسلامی در مصر و تونس و دیگر كشورها نشان می دهد موازنه ظالمانه و تحقیركننده ای كه غربی های سلطه گر و حكام وابسته، در 150 سال اخیر بر ملتهای منطقه تحمیل كرده بودند به هم خورده و فصل جدیدی در تاریخ منطقه آغاز شده است.
رهبر انقلاب اسلامی، آینده تحولات منطقه را به فضل الهی، روشن دانستند و با اشاره به لجاجت و «جان سختی» قدرتهای مستكبر برای انكار و مخفی كردن جنبه اسلامی این تحولات افزودند: امریكایی ها، صهیونیستها و مزدوران و همراهان آنها در منطقه، همه امكانات خود را به كار گرفته اند تا حركت عظیم ملتها را منحرف كنند و با روی كار آوردن عناصر وابسته، معادلات ظالمانه گذشته را دوباره حاكم سازند اما وقتی ملتی بیدار شد و جان بر كف به میدان آمد نمی توان او را شكست داد.
ایشان با اشاره به لزوم بیداری، هوشیاری و بصیرت ملتها و نخبگان جهان اسلام در مقابل تلاشها و طرحهای پیچیده امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی افزودند: البته تحركات سلطه گران، دردسرهایی را برای ملتهای بیدار شده به همراه خواهد آورد اما به بركت هوشیاری و مراقبت مردم و نخبگان امت اسلامی، مسیر روشنی كه در منطقه آغاز شده، انشاءالله با قوت ادامه خواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی، در همین زمینه با یادآوری توطئه های گوناگون دشمنان اسلام در قبال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان كردند: ایجاد اختلاف، نفوذ، ترور، «درگیریهای قومی مذهبی»، فتنه انگیزی و تحریك دشمن خارجی به حمله به ایران از جمله تحركات ناكام مستكبران برای تضعیف حركت عظیم ملت ایران بوده است كه همین توطئه ها یا نظائر آنها در قبال ملتهای بیدار شده منطقه نیز طراحی و اجرا خواهد شد.
ایشان در تشریح راههای اصولی مقابله با اینگونه توطئه ها، پرهیز ملتها و نخبگان جهان اسلام از مباحث بیهوده و كم اهمیت، بی توجهی به «اختلافات مذهبی، قومی و سلیقه ای» و درك عظمت تاریخی قیام ملتهای مسلمان را مورد تأكید قرار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به حمایتهای همیشگی ملت ایران و نظام اسلامی از هر حركت عدالت طلبانه و ضد استكباری افزودند: هرجا حركتی علیه امریكا و صهیونیسم روی دهد و هر ملتی كه بر ضد دیكتاتوری بین المللی امریكا و دیكتاتورهای داخلی قیام كند با حمایت ملت فهیم ایران روبرو خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، شبیه سازی را یكی از طرحهای پیچیده امریكا خواندند و با اشاره به حوادث سوریه افزودند: امریكایی ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی، در سوریه، سعی می كنند این كشور را كه در خط مقاومت قرار دارد دچار مشكل كنند اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر كشورهای منطقه متفاوت است.
ایشان افزودند: جوهره بیداری اسلامی در كشورهای منطقه، حركت ضدصهیونیستی و ضد امریكایی است اما در حوادث سوریه، دست امریكا و اسرائیل آشكار است و «منطق و معیار ما ملت ایران» این است كه هرجا به نفع امریكا و صهیونیسم شعار داده شود حركت، انحرافی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته پایداری ملت ایران و نظام اسلامی بر این منطق و معیار دشمنان نظام را خشمگین می كند و بر توطئه های آنان می افزاید اما ملت آب دیده و مقاوم ایران، در مواضع خود سستی نخواهد كرد.
ایشان با اشاره به مظلومیت ملت بحرین افزودند: حركت مردم بحرین، ماهیتاً شبیه حركت ملت مصر و تونس و یمن است و تفكیك میان این تحركات مشابه، معنا ندارد اما متأسفانه برخی به جای توجه به حرف دل ملتها، همان راهی را می روند كه دشمنان اسلام می خواهند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با یادآوری كار و تلاش گسترده و پرامید دستگاههای گوناگون در سراسر كشور، موضوع ادغام وزارتخانه ها و كوچك كردن دولت را، بسیار مهم برشمردند و با اشاره به همكاری متقابل دولت و مجلس در این مسئله افزودند: اینگونه كارها باید با جدیت دنبال شود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طمع ورزیهای دشمنان به برخی مسائل و حوادث داخلی تأكید كردند: ملت ایران با ایستادگی، اعتماد و امید بی پایان به كمك پروردگار و مسئولان كشور با همكاری و وحدت كلمه، بار دیگر امید دشمنان را به یأس و نومیدی تبدیل خواهند كرد.
در آغاز این دیدار كه سفیران كشورهای اسلامی نیز حضور داشتند، رئیس جمهور، پیامبر خاتم را بزرگترین هدیه پروردگار به بشریت خواند و افزود: بعثت بزرگترین حادثه تاریخ است كه می تواند بشر را در گذر از مسیر نورانی كلمه توحید، به حیات طیبه و سعادت حقیقی برساند.
آقای احمدی نژاد جهل و غفلت بشر و ظلم و بی عدالتی طاغوتها را موانع اصلی بهره گیری كامل جوامع بشری از پیام حیات بخش بعثت پیامبر اعظم خواند و افزود: شیطان بزرگ امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی با سركوب ملتها، جامعه بشری را از حركت در صراط مستقیم الهی باز می دارند.
رئیس جمهور، بشر امروز را بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیام بعثت خواند و افزودند: ظهور بقیه الله الاعظم (عج) تكمیل كننده حادثه تاریخی بعثت و نوید سعادت حقیقی بشر خواهد بود.
More...
Description:
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و قشرهای مختلف مردم، با تبریك عید شریف مبعث به ملت ایران و امت اسلامی، بعثت پیامبر اكرم (ص) را بزرگترین نعمت الهی و برترین و پربركت ترین روزهای سال خواندند و تأكید كردند: بیداری اسلامی ملتهای منطقه، حركتی در مسیر نبوی است و ملتهای مسلمان و ملت بزرگ ایران، با هوشیاری اجازه نخواهند داد امریكایی ها و صهیونیستها، با ایجاد اختلاف و حیله های دیگر، این حركت عظیم را منحرف و یا بر آن موج سواری كنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به «آثار تعیین كننده، بسیار عمیق و پیش برنده» دوران 23 ساله بعثت پیامبر خاتم (ص) در تاریخ و سرنوشت بشریت افزودند: نبی مكرم اسلام (ص) در همین دوران كوتاه كه فقط 10 سال آن به ایجاد نظام اسلامی اختصاص داشت، جامعه ای بر پایه های ایمان، عقلانیت، مجاهدت و عزت بنا كردند كه تمدنهای امروز بشری نیز، مدیون تمدن اسلامیِ شكل گرفته برچنین پایه هایی است.
ایشان، مشكلات و دردهای دیروز و امروز امت اسلامی را ناشی از ناسپاسی نعمت عظیم بعثت دانستند و خاطرنشان كردند: اگر ملتهای مسلمان، ایمان را در دل و عمل تقویت كنند، از عقلانیت و خرد انسانی به عنوان هدیه بزرگ الهی بهره گیرند، جهاد فی سبیل الله را در میدانهای نظامی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دنبال كنند و احساس عزت و كرامت انسانی را مغتنم بشمارند یقیناً به جایگاه شایسته خود دست می یابند.
حضرت آیت الله خامنه ای، حوادث جاری در برخی كشورهای شمال افریقا و خاورمیانه را، نشان دهنده توجه ملتهای مسلمان به نعمت سعادت بخش اسلام خواندند و افزودند: بیداری عظیم اسلامی در مصر و تونس و دیگر كشورها نشان می دهد موازنه ظالمانه و تحقیركننده ای كه غربی های سلطه گر و حكام وابسته، در 150 سال اخیر بر ملتهای منطقه تحمیل كرده بودند به هم خورده و فصل جدیدی در تاریخ منطقه آغاز شده است.
رهبر انقلاب اسلامی، آینده تحولات منطقه را به فضل الهی، روشن دانستند و با اشاره به لجاجت و «جان سختی» قدرتهای مستكبر برای انكار و مخفی كردن جنبه اسلامی این تحولات افزودند: امریكایی ها، صهیونیستها و مزدوران و همراهان آنها در منطقه، همه امكانات خود را به كار گرفته اند تا حركت عظیم ملتها را منحرف كنند و با روی كار آوردن عناصر وابسته، معادلات ظالمانه گذشته را دوباره حاكم سازند اما وقتی ملتی بیدار شد و جان بر كف به میدان آمد نمی توان او را شكست داد.
ایشان با اشاره به لزوم بیداری، هوشیاری و بصیرت ملتها و نخبگان جهان اسلام در مقابل تلاشها و طرحهای پیچیده امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی افزودند: البته تحركات سلطه گران، دردسرهایی را برای ملتهای بیدار شده به همراه خواهد آورد اما به بركت هوشیاری و مراقبت مردم و نخبگان امت اسلامی، مسیر روشنی كه در منطقه آغاز شده، انشاءالله با قوت ادامه خواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی، در همین زمینه با یادآوری توطئه های گوناگون دشمنان اسلام در قبال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان كردند: ایجاد اختلاف، نفوذ، ترور، «درگیریهای قومی مذهبی»، فتنه انگیزی و تحریك دشمن خارجی به حمله به ایران از جمله تحركات ناكام مستكبران برای تضعیف حركت عظیم ملت ایران بوده است كه همین توطئه ها یا نظائر آنها در قبال ملتهای بیدار شده منطقه نیز طراحی و اجرا خواهد شد.
ایشان در تشریح راههای اصولی مقابله با اینگونه توطئه ها، پرهیز ملتها و نخبگان جهان اسلام از مباحث بیهوده و كم اهمیت، بی توجهی به «اختلافات مذهبی، قومی و سلیقه ای» و درك عظمت تاریخی قیام ملتهای مسلمان را مورد تأكید قرار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به حمایتهای همیشگی ملت ایران و نظام اسلامی از هر حركت عدالت طلبانه و ضد استكباری افزودند: هرجا حركتی علیه امریكا و صهیونیسم روی دهد و هر ملتی كه بر ضد دیكتاتوری بین المللی امریكا و دیكتاتورهای داخلی قیام كند با حمایت ملت فهیم ایران روبرو خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، شبیه سازی را یكی از طرحهای پیچیده امریكا خواندند و با اشاره به حوادث سوریه افزودند: امریكایی ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی، در سوریه، سعی می كنند این كشور را كه در خط مقاومت قرار دارد دچار مشكل كنند اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر كشورهای منطقه متفاوت است.
ایشان افزودند: جوهره بیداری اسلامی در كشورهای منطقه، حركت ضدصهیونیستی و ضد امریكایی است اما در حوادث سوریه، دست امریكا و اسرائیل آشكار است و «منطق و معیار ما ملت ایران» این است كه هرجا به نفع امریكا و صهیونیسم شعار داده شود حركت، انحرافی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته پایداری ملت ایران و نظام اسلامی بر این منطق و معیار دشمنان نظام را خشمگین می كند و بر توطئه های آنان می افزاید اما ملت آب دیده و مقاوم ایران، در مواضع خود سستی نخواهد كرد.
ایشان با اشاره به مظلومیت ملت بحرین افزودند: حركت مردم بحرین، ماهیتاً شبیه حركت ملت مصر و تونس و یمن است و تفكیك میان این تحركات مشابه، معنا ندارد اما متأسفانه برخی به جای توجه به حرف دل ملتها، همان راهی را می روند كه دشمنان اسلام می خواهند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با یادآوری كار و تلاش گسترده و پرامید دستگاههای گوناگون در سراسر كشور، موضوع ادغام وزارتخانه ها و كوچك كردن دولت را، بسیار مهم برشمردند و با اشاره به همكاری متقابل دولت و مجلس در این مسئله افزودند: اینگونه كارها باید با جدیت دنبال شود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طمع ورزیهای دشمنان به برخی مسائل و حوادث داخلی تأكید كردند: ملت ایران با ایستادگی، اعتماد و امید بی پایان به كمك پروردگار و مسئولان كشور با همكاری و وحدت كلمه، بار دیگر امید دشمنان را به یأس و نومیدی تبدیل خواهند كرد.
در آغاز این دیدار كه سفیران كشورهای اسلامی نیز حضور داشتند، رئیس جمهور، پیامبر خاتم را بزرگترین هدیه پروردگار به بشریت خواند و افزود: بعثت بزرگترین حادثه تاریخ است كه می تواند بشر را در گذر از مسیر نورانی كلمه توحید، به حیات طیبه و سعادت حقیقی برساند.
آقای احمدی نژاد جهل و غفلت بشر و ظلم و بی عدالتی طاغوتها را موانع اصلی بهره گیری كامل جوامع بشری از پیام حیات بخش بعثت پیامبر اعظم خواند و افزود: شیطان بزرگ امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی با سركوب ملتها، جامعه بشری را از حركت در صراط مستقیم الهی باز می دارند.
رئیس جمهور، بشر امروز را بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیام بعثت خواند و افزودند: ظهور بقیه الله الاعظم (عج) تكمیل كننده حادثه تاریخی بعثت و نوید سعادت حقیقی بشر خواهد بود.
[03 May 2012] دیدار با معلمان - Meeting with Teachers - Farsi
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم...
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز؛ معلمان ارزشمند فرزندان و نونهالان اين ملت. لازم است در آغاز عرايض، تجليل كنيم، تكريم كنيم از ياد شهيد بزرگوارمان، شهيد مطهرى؛ چون اين بزرگوار، معلم بود؛ معلمى براى همهى سطوح، با عملكرد نافذ و ماندگار. صحت عمل او هم با خون او امضاء شد. نام اين بزرگوار بر روى يادبود تجليل از معلمان كشور قرار دارد، و اين يك كار شايستهاى است؛ رحمت خدا بر آن بزرگوار.
هدف اصلى از اين جلسه، اظهار ارادت ماست به شما معلمين عزيز. حرفهائى در زمينهى تعليم و تربيت و آموزش و پرورش و سازمان و تشكيلات و محتوا و صورت و بقيهى چيزها هست؛ كه خب، در مناسبتهاى مختلف عرض كرديم و عرض ميكنيم. ديدار ساليانهى روز معلم را كه قرار گذاشتيم، براى اين است كه نشان بدهيم، ثابت كنيم و اعلام كنيم كه ما براى مقام معلم يك منزلت و والائىِ برجستهاى قائليم؛ حقيقت قضيه هم همين است، شايسته هم همين است.
آنچه كه به معلم ارزش ميدهد، چند چيز است؛ يكى از اينها عبارت است از اينكه مادهى خامى كه در دست معلم است و با كار خود و تلاش خود ميخواهد او را به محصول نهائى برساند، يك مادهى بىجان نيست؛ انسان است. اين خيلى مهم است. يك وقت انسان يك مادهى جامد را با تلاش خود، ابتكار خود، عرق ريختن و ساعتها صرف كردن، تبديل ميكند به يك محصول مطلوب؛ كه به جاى خود ارزشمند است. يك وقت اين مادهاى كه دست ماست، يك موجود انسانى است، با استعدادهايش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفيتهاى فراوانى كه در يك انسان وجود دارد. اين نوجوان ممكن است فردا كسى مثل امام بزرگوار ما بشود، ممكن است يك مصلح اجتماعى بشود، ممكن است يك دانشمند برجسته بشود، ممكن است يك انسان صالح و والا بشود. همهى اين استعدادها در مجموعهى نوجوانان و كودكانى كه در اختيار معلم قرار ميگيرند، وجود دارد. ما ميخواهيم اين استعداد را به فعليت برسانيم؛ ببينيد چقدر اين كار مهم است. بيشتر خطابم به عامهى مردم ماست، به قشرهاى مختلف جامعهى ماست؛ قدر معلم را بدانند، منزلت معلم را بشناسند.
خود معلم عزيز هم اهميت جايگاه خود و برجستگى مسئوليت و مأموريت خود را بدرستى تشخيص بدهد، قدر خود را بداند؛ بداند كه اگر اين كار با همت درست، با نيت درست، با قصد الهى، با تلاش مناسب انجام بگيرد، چقدر براى جامعه ارزش افزوده ايجاد ميكند. اين ارزش افزوده، يك چيز معمولىِ متعارفى نيست؛ اين فوقالعاده است. تربيت يك انسان والا، دانا، توانا و صالح، ببينيد چقدر اهميت دارد. از اين همه انسانهائى كه زير دست معلمين واقع ميشوند، گاهى ممكن است يك انسان دنيائى را متحول كند. همين كودك اگر درست تربيت نشد، ممكن است يك هيتلر از آب در بيايد، يك چنگيز از آب در بيايد؛ قضيه اين است. اهميت كار معلم، ارزش والاى حركت او و تلاش او و دلسوزى او و درست انديشيدن او و درست كار كردن او اينجورى معلوم ميشود.
و همچنين خطاب به مجموعهى آموزش و پرورش و سازمان آموزش و پرورش است؛ كه خب، اين معلمان با سازماندهى اين سازمان، با مقررات اين سازمان مشغول كار ميشوند و با برنامهى آن عمل ميكنند و تدريس ميكنند. پس هم عموم مردم، هم خود معلمان، هم سازمان متبوع، جايگاه معلم را فراموش نكنند. معلم، آن توليد كنندهاى است، آن كارگرى است، آن سرانگشت ماهرى است كه برترين محصولات آفرينش را، بالاترين مواد خام را تبديل ميكند به برترين محصول نهائى، كه ميتواند مورد استفاده قرار بگيرد.
خب، پس ما حق داريم كه عرض كنيم اين سالى يك بار كه ما اينجا جمع ميشويم، براى عرض ارادت به معلمهاست. ميخواهيم عرض كنيم كه ما اين مرتبهى والا و اين منزلت عالى را براى شما معلمين ميشناسيم. اگر معلم خوب عمل كند، صحيح عمل كند، با تدبير عمل كند، با دلسوزى عمل كند، به نظر ما همهى مشكلات جامعه حل ميشود. نه اينكه بخواهيم بگوئيم عوامل مؤثر در تربيت جوانان ما، بيرون از محيط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانوادهها مؤثرند، رسانهها مؤثرند، فضاى اجتماعى مؤثر است - در اينها ترديدى نيست - اما آن سازندهى اصلى، آن دست ماهر اصلى كه ميتواند يك ساخت مستحكمى درست كند كه اين عوامل گوناگون نتوانند تأثير بنيانىاى روى اين محصول بگذارند، دست معلم است. اين، ارزش معلم است.
من به شما عرض بكنم؛ پيش خداى متعال، اين ارزش، حسنات فراوانى را به وجود مىآورد. يعنى شما در اتاق درس و در محيط آموزش كه قرار ميگيريد و با اين نوجوان و با اين كودك مواجه ميشويد، بدانيد كه كاتبان عمل، كرامالكاتبين الهى، لحظه به لحظهى كار شما را حسنه مينويسند. چقدر اين مقرون به صرفه است كه انسان كارش، زندگىاش، شغلش چيزى باشد كه هر لحظهى آن ميتواند عبادت باشد.
البته در كنار اين اهميت والائى كه عرض كرديم، يك نكتهى ديگر هم وجود دارد، كه آن هم اهميت اين كار را نشان ميدهد و آن، زحمتى است كه معلم بر خود هموار ميكند. در اتاق درس و محيط آموزش، معلمين با كودكان، با نوجوانان، با اخلاقهاى مختلف، با احساسات گوناگون و هيجانات جوانىِ مخاطبين مواجهاند؛ اينها را بايد تحمل كنند، صبر كنند؛ اين هم ارزش كار را بالا ميبرد. بنابراين روز معلم روز مباركى است؛ انشاءاللّه بر همهى معلمين مبارك باشد، بر ملت ايران هم مبارك باشد.
يك نكتهى ديگر، مربوط به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش، يك سازمان فراگيرِ سراسرىِ كشورى است. يكى از فرصتهائى كه در اختيار كشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است. شما مسئولان و بزرگان آموزش و پرورش، يك سازمان چندين ميليونى در اختيار داريد كه مثل يك رشتهى اعصاب، در سراسر اين جسمِ گسترده پراكنده است؛ مثل كانالكشى خون كه در رگهاى بدن انسان جريان دارد. اين سازمان تا اعماق شهرها و روستاها گسترده است. خوشبختانه بخصوص بعد از انقلاب شايد نقطهاى در كشور نباشد كه آموزش پرورش در آنجا حضور نداشته باشد. آموزش و پرورش سازمان عظيمى است؛ ديگر ما يك چنين سازمان بزرگِ فراگيرِ همهجائىِ همهكسى نداريم. مردم مىآيند فرزندان خود را با ميل، با رغبت، با درخواست، با تمنا، در اختيار اين سازمان ميگذارند.
اين سازمان، متعهد كارهاى بزرگى است؛ كه اين فرصتى كه در اختيار دارد، مسئوليت او را مضاعف ميكند. من ميخواهم روى اين نكتهى «مضاعف بودن مسئوليت» تكيه كنم. همان طور كه وزير محترم اخيراً اشاره كردند و بنده هم مطلعم، تلاشهاى خوبى در سطح وزارت دارد انجام ميگيرد؛ وقت ميگذارند، كار ميكنند، جلسات فراوان ميگذارند، همفكرى ميكنند، تبادل نظر ميكنند؛ اينها بسيار باارزش است، ما تقدير ميكنيم از تلاشى كه انجام ميگيرد؛ منتها توجه كنيد كه عظمت كار در حدى است كه هرچه بيشتر تلاش كنيم، نبايد خودمان را قانع كنيم و بگوئيم خب، كار ما تمام شد.
ما قبلاً دربارهى تحول بنيادى مطالبى عرض كرديم؛ مدتها من در ديدارهاى با معلمان، با مسئولين فرهنگ، با شوراى عالى انقلاب فرهنگى و ديگران اين را تكرار كردم و خوشبختانه به نتيجه هم رسيد؛ به اين معنا كه سند تحول بنيادى تهيه و تصويب شد. امروز آموزش و پرورش يك سند مكتوبى در دست دارد كه شيوهى تحول بنيادى در آموزش و پرورش را تعيين كرده. خيلى خوب، بخشى از اين كار انجام گرفت. منتها اين سند مثل نسخهى پزشك است. اگر ما به پزشك مراجعه كرديم، حق معاينه هم داديم و پزشك هم معاينهى كاملى كرد و يك نسخهاى نوشت و به ما داد، ما هم توى جيبمان گذاشتيم، رفتيم خانه و فكر كرديم تمام شد، اين با نرفتن پيش پزشك هيچ تفاوتى ندارد؛ جز اينكه يك پولى هم خرج كرديم، يك راهى هم رفتيم. دوا را بايد گرفت، دارو را بايد مصرف كرد. در اين نسخه نوشته شده كه چه داروئى را، چه مقدارى، در چه زمانى بايد مصرف كنيم. بايد اين كار را كرد؛ اگر نكرديم، رفتن پيش پزشك و گرفتن نسخه، كأنلميكن است. خب، حالا ما سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را داريم؛ اين نسخه است؛ اين نسخه احتياج دارد به اين كه يك برنامهريزى دقيق بر اساس بندبند اين سند انجام بگيرد؛ چون بحث بر سر تحول بنيادين است؛ بحث تحول شكلى كه نيست.
شكل جديد آموزش و پرورش ما سوغاتى بود، وارداتى بود، اهدافى پشت سرش بود. خب، ما سالها هم به اين شكل عمل كرديم. بالاخره اگر خودى هم بود، اگر از درون برآمده و جوشيده هم بود، بعد از سالها انسان به يك اِشكالى برخورد ميكند؛ لذا يك نوسازى لازم است. پس اين تحول بنيادى، يك كار لازمى است. اگر ميخواهيم تحول بنيادى در آموزش و پرورش انجام بگيرد؛ يعنى اين پولى كه شما خرج ميكنيد، اين وقتى كه شما ميگذاريد، اين همه معلمى كه شما در سراسر كشور به مدارس و سراغ دانشآموزان ميفرستيد، اگر بخواهيم اينها چند برابر اثر كند و به شكل بهينه از آن بهرهبردارى شود، بايد اين تحول صورت بگيرد. اين تحول احتياج دارد به برنامهريزى. بايد قدمبهقدمِ اين سند تحول برنامهريزى شود.
بايد يك نقشهى راه وجود داشته باشد. اينجور نباشد كه امروز يك مسئولى، يك وزيرى، يك مديرى در بخشى تصميمى بگيرد، بعد فردا يكى بيايد طبق سليقه، آن را عوض كند. اين، هدر دادن وقت و نيروى كشور خواهد بود. اين يك نكتهى اساسى است. بايد يك برنامهريزى مستحكم و دقيق براى اين تحول بنيادين صورت بگيرد؛ بايد يك نقشهى راهى در اختيار باشد؛ اين را همه قبول كنند، همه تأييد كنند، همه تصديق كنند و تضمين شده باشد كه آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق اين برنامه خواهد رفت.
اينجا يك نكتهى دومى وجود دارد و آن، مسئلهى رها نشدن كار است؛ كه آن هم به همين نكتهى اول ارتباط پيدا ميكند. كار را نبايد رها كرد. كار را بايد تا رسيدن به نتيجهى نهائى دنبال كرد؛ والّا يك كارى را شروع كنيم، يك مقدارى سر و صدا هم بشود، بعضى هم خوشحال بشوند، يا تمجيد كنند، يا انتقاد كنند، بعد يك مدتى بگذرد، آتش ما فرو بنشيند، سرد بشويم، در نتيجه كار دنبال نشود؛ در اين صورت اصل كار ضربه خواهد خورد. اين را من براى مديران عرض ميكنم؛ مديران ارشد، مديران وزارتخانهاى، مديران استانها و شهرها و مراكز.
خب، مسئلهى كتاب مهم است، مسئلهى برنامهريزى مهم است، مسئلهى مقررات مهم است، و مسئلهى معلم از همه مهمتر است. اگر براى بهتر كار كردن معلمين ما آموزش لازم است، دوره گذاشتن لازم است، دوره ديدن لازم است - اينها جزو كارهاى اوّلى است، جزو كارهاى اصلى است - اينها بايد انجام بگيرد.
از همهى اين مطالب، من ميخواهم اهميت آموزش و پرورش را نتيجه بگيرم. واقعاً اگر انسان بخواهد كارهاى كشور را، اين بخشها و قسمتهاى گوناگون كشور را تقسيمبندى كند و به حسب اهميت، موقع اينها را مشخص كند، آن بالابالاها آموزش و پرورش قرار ميگيرد. جوان ما به آموزش و پرورش بستگى دارد، اخلاق ما به آموزش و پرورش بستگى دارد. يك عدهاى مينالند از اين كه چرا ما از لحاظ اخلاقى جلو نميرويم. البته اين درست است، ما هم قبول داريم كه بايد در زمينهى اخلاقى جلوتر رفت؛ منتها يكى از شرائطش اين است كه ما براى جوانهامان الگو داشته باشيم. بعضىها با رفتارهاى خود، با عملكرد خود، با اظهارات خود، الگوهاى بدى براى جوانهاى ما ميشوند. الگوسازى، يكى از اساسىترين كارهاست. ما الگوهاى خوب خيلى داريم. اينقدر جوانهاى خوب، اينقدر چهرههاى نورانى - در تاريخ كه بماند - در زمان خودمان داريم كه همين قدر كافى است با تعريف هر كدام از اينها - تعريف به معناى معرفى كردن - يك چهرهى برجسته و يك الگو جلوى جوانانمان بگذاريم. اينها جوانهائى بودند كه از پيشروان خودشان جلو افتادند؛ جوانهائى كه پاى درس بنده و امثال بنده نشستند، اما صد پله از ما جلو رفتند؛ ما وعده كرديم، آنها عمل كردند؛ ما ياد داديم، آنها عمل كردند؛ ولى خودمان عمل نكرديم. چقدر از اين جوانها، چقدر از اين شهدا كسانى بودند كه از امثال ماها چيزى ياد گرفتند، اما آنها بهتر از ما شدند، جلوتر از ما شدند، بيشتر به كشور آبرو بخشيدند، پيش خدا بيشتر آبرو پيدا كردند؛ «چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد»؛(1) وعده را ما كرديم، او عمل كرد. ما اين همه جوان خوب داريم؛ اينها را يكىيكى در بياورند، بگذارند جلوى جوان نسل حاضر؛ غيرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداكارىهاى او را، بينش والاى او را، رفتار نيك او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوى چشم جوان نسل امروز؛ خود اين آموزنده است.
به هر حال كارهاى زيادى داريم. در آموزش و پرورش، در دستگاههاى تبليغاتى، در صدا و سيما، در دستگاههاى دولتى، در ملبسين به لباس بنده، خيلى كار داريم، خيلى كار بايد انجام بدهيم. ما مسئوليم. شانهمان زير سنگينى بار مسئوليت بايد خم شود. مسئوليت را بپذيريم. بايد كار كرد. همه بايد كار كنند.
يك جمله راجع به انتخابات عرض كنم. يكى از كارها، همين انتخابات پسفرداست. ملت ايران، هوشيارانه، در لحظهى لازم، كار لازم را در طول اين سى و سه سال انجام داده. قبل از پيروزى انقلاب هم همين جور بود و همين منتهى شد به پيروزى انقلاب. در اين دوران سى و سه ساله هم ملت ايران همين جور عمل كردند و هر بارى كه اين هوشيارى بيشتر، اين موقعشناسى بهنگامتر بوده است، ملت ايران دستاوردهاى ارزشمند و بزرگى را به دست آورده است؛ يكىاش همين انتخابات اخير اسفند ماه بود، كه ملت ايران خوب عمل كردند، خوب درخشيدند؛ اثر خودش را هم گذاشت. ولى خب، بخشى از كار انجام گرفته است، بخشى از كار مانده است. ملت ايران با اين قدم بلندى كه انشاءاللّه در روز جمعه برخواهد داشت، پاى صندوقهاى رأى خواهد رفت و كار مجلس شوراى اسلامى را به نهايت خواهد رساند و انشاءاللّه باز يك درخشش بيشتر و خيرهكنندهترى را در دنيا از خود نشان خواهد داد.
دنيا دنيائى است كه ملتها بايد خود را نشان بدهند. ملتها از كنار كشيدن، از بيكار ماندن، از چشم به اين و آن دوختن، به جائى نخواهند رسيد. ملتها با هوشيارى، با در ميدان بودن، با خود را و ظرفيتهاى خود را به ميدان آوردن، ميتوانند موفقيت كسب كنند. امروز دنيا اينجورى است، هميشه همين جور بوده است؛ منتها امروز اين بيدارى در ميان ملتها بيشتر پيدا شده است. يك ملت بزرگ با يك تاريخ كهن، گاهى اوقات با يك ميراث علمىِ برجسته، وقتى از حال خود غافل ميشود، وارد ميدان نيست، تلاشى نميكند، ناگهان مىبينيد ميرود در رديف يك ملت عقبافتادهى بىسابقهى بىميراثِ بىريشه.
ملت ايران در صحنه است، آماده است، خوشبختانه بابصيرت است، موقعشناس است؛ بحمداللّه دشمنشناس هم هست. در اين سى و سه سال، دشمنهاى خودمان را شناختيم؛ فهميديم چه كسانى هستند كه گاهى ممكن است رياكارانه و دروغپردازانه تظاهر به دوستى هم بكنند، اما دشمنند. براى اينكه در اين دنياى بزرگ، در اين كشمكش ميان قدرتهاى مادى دنيا، ملت ايران بتواند از حق خود دفاع كند، از آيندهى خود دفاع كند، از نسلهاى بعدى دفاع كند، بايد بيدار باشد، هوشيار باشد، در صحنه باشد؛ يكى از نمونههايش همين انتخابات است، و البته نمونههاى زيادى دارد.
ما افق را روشن مىبينيم. من بحمداللّه از لطف الهى، يك لحظه هم احساس نكردم كه اين افق روشنِ اميد در دلم دچار تيرگى و ترديد شده. هميشه هر وقت نگاه ميكنم، احساس ميكنم آينده روشن است؛ و بحمداللّه همين هم تحقق پيدا ميكند. من به شما عرض بكنم؛ به فضل پروردگار، فرداى ايران اسلامى، آن روزى كه همين جوانهاى امروز بيايند وارد عرصهى كار بشوند، از امروز بمراتب بهتر خواهد بود.
اميدواريم خداوند متعال شماها را موفق بدارد، جوانهاى ما را توفيق بدهد، به همه كمك كند. انشاءاللّه بتوانيم هر كدام در هر جا كه هستيم، به وظائفان عمل كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
More...
Description:
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز؛ معلمان ارزشمند فرزندان و نونهالان اين ملت. لازم است در آغاز عرايض، تجليل كنيم، تكريم كنيم از ياد شهيد بزرگوارمان، شهيد مطهرى؛ چون اين بزرگوار، معلم بود؛ معلمى براى همهى سطوح، با عملكرد نافذ و ماندگار. صحت عمل او هم با خون او امضاء شد. نام اين بزرگوار بر روى يادبود تجليل از معلمان كشور قرار دارد، و اين يك كار شايستهاى است؛ رحمت خدا بر آن بزرگوار.
هدف اصلى از اين جلسه، اظهار ارادت ماست به شما معلمين عزيز. حرفهائى در زمينهى تعليم و تربيت و آموزش و پرورش و سازمان و تشكيلات و محتوا و صورت و بقيهى چيزها هست؛ كه خب، در مناسبتهاى مختلف عرض كرديم و عرض ميكنيم. ديدار ساليانهى روز معلم را كه قرار گذاشتيم، براى اين است كه نشان بدهيم، ثابت كنيم و اعلام كنيم كه ما براى مقام معلم يك منزلت و والائىِ برجستهاى قائليم؛ حقيقت قضيه هم همين است، شايسته هم همين است.
آنچه كه به معلم ارزش ميدهد، چند چيز است؛ يكى از اينها عبارت است از اينكه مادهى خامى كه در دست معلم است و با كار خود و تلاش خود ميخواهد او را به محصول نهائى برساند، يك مادهى بىجان نيست؛ انسان است. اين خيلى مهم است. يك وقت انسان يك مادهى جامد را با تلاش خود، ابتكار خود، عرق ريختن و ساعتها صرف كردن، تبديل ميكند به يك محصول مطلوب؛ كه به جاى خود ارزشمند است. يك وقت اين مادهاى كه دست ماست، يك موجود انسانى است، با استعدادهايش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفيتهاى فراوانى كه در يك انسان وجود دارد. اين نوجوان ممكن است فردا كسى مثل امام بزرگوار ما بشود، ممكن است يك مصلح اجتماعى بشود، ممكن است يك دانشمند برجسته بشود، ممكن است يك انسان صالح و والا بشود. همهى اين استعدادها در مجموعهى نوجوانان و كودكانى كه در اختيار معلم قرار ميگيرند، وجود دارد. ما ميخواهيم اين استعداد را به فعليت برسانيم؛ ببينيد چقدر اين كار مهم است. بيشتر خطابم به عامهى مردم ماست، به قشرهاى مختلف جامعهى ماست؛ قدر معلم را بدانند، منزلت معلم را بشناسند.
خود معلم عزيز هم اهميت جايگاه خود و برجستگى مسئوليت و مأموريت خود را بدرستى تشخيص بدهد، قدر خود را بداند؛ بداند كه اگر اين كار با همت درست، با نيت درست، با قصد الهى، با تلاش مناسب انجام بگيرد، چقدر براى جامعه ارزش افزوده ايجاد ميكند. اين ارزش افزوده، يك چيز معمولىِ متعارفى نيست؛ اين فوقالعاده است. تربيت يك انسان والا، دانا، توانا و صالح، ببينيد چقدر اهميت دارد. از اين همه انسانهائى كه زير دست معلمين واقع ميشوند، گاهى ممكن است يك انسان دنيائى را متحول كند. همين كودك اگر درست تربيت نشد، ممكن است يك هيتلر از آب در بيايد، يك چنگيز از آب در بيايد؛ قضيه اين است. اهميت كار معلم، ارزش والاى حركت او و تلاش او و دلسوزى او و درست انديشيدن او و درست كار كردن او اينجورى معلوم ميشود.
و همچنين خطاب به مجموعهى آموزش و پرورش و سازمان آموزش و پرورش است؛ كه خب، اين معلمان با سازماندهى اين سازمان، با مقررات اين سازمان مشغول كار ميشوند و با برنامهى آن عمل ميكنند و تدريس ميكنند. پس هم عموم مردم، هم خود معلمان، هم سازمان متبوع، جايگاه معلم را فراموش نكنند. معلم، آن توليد كنندهاى است، آن كارگرى است، آن سرانگشت ماهرى است كه برترين محصولات آفرينش را، بالاترين مواد خام را تبديل ميكند به برترين محصول نهائى، كه ميتواند مورد استفاده قرار بگيرد.
خب، پس ما حق داريم كه عرض كنيم اين سالى يك بار كه ما اينجا جمع ميشويم، براى عرض ارادت به معلمهاست. ميخواهيم عرض كنيم كه ما اين مرتبهى والا و اين منزلت عالى را براى شما معلمين ميشناسيم. اگر معلم خوب عمل كند، صحيح عمل كند، با تدبير عمل كند، با دلسوزى عمل كند، به نظر ما همهى مشكلات جامعه حل ميشود. نه اينكه بخواهيم بگوئيم عوامل مؤثر در تربيت جوانان ما، بيرون از محيط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانوادهها مؤثرند، رسانهها مؤثرند، فضاى اجتماعى مؤثر است - در اينها ترديدى نيست - اما آن سازندهى اصلى، آن دست ماهر اصلى كه ميتواند يك ساخت مستحكمى درست كند كه اين عوامل گوناگون نتوانند تأثير بنيانىاى روى اين محصول بگذارند، دست معلم است. اين، ارزش معلم است.
من به شما عرض بكنم؛ پيش خداى متعال، اين ارزش، حسنات فراوانى را به وجود مىآورد. يعنى شما در اتاق درس و در محيط آموزش كه قرار ميگيريد و با اين نوجوان و با اين كودك مواجه ميشويد، بدانيد كه كاتبان عمل، كرامالكاتبين الهى، لحظه به لحظهى كار شما را حسنه مينويسند. چقدر اين مقرون به صرفه است كه انسان كارش، زندگىاش، شغلش چيزى باشد كه هر لحظهى آن ميتواند عبادت باشد.
البته در كنار اين اهميت والائى كه عرض كرديم، يك نكتهى ديگر هم وجود دارد، كه آن هم اهميت اين كار را نشان ميدهد و آن، زحمتى است كه معلم بر خود هموار ميكند. در اتاق درس و محيط آموزش، معلمين با كودكان، با نوجوانان، با اخلاقهاى مختلف، با احساسات گوناگون و هيجانات جوانىِ مخاطبين مواجهاند؛ اينها را بايد تحمل كنند، صبر كنند؛ اين هم ارزش كار را بالا ميبرد. بنابراين روز معلم روز مباركى است؛ انشاءاللّه بر همهى معلمين مبارك باشد، بر ملت ايران هم مبارك باشد.
يك نكتهى ديگر، مربوط به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش، يك سازمان فراگيرِ سراسرىِ كشورى است. يكى از فرصتهائى كه در اختيار كشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است. شما مسئولان و بزرگان آموزش و پرورش، يك سازمان چندين ميليونى در اختيار داريد كه مثل يك رشتهى اعصاب، در سراسر اين جسمِ گسترده پراكنده است؛ مثل كانالكشى خون كه در رگهاى بدن انسان جريان دارد. اين سازمان تا اعماق شهرها و روستاها گسترده است. خوشبختانه بخصوص بعد از انقلاب شايد نقطهاى در كشور نباشد كه آموزش پرورش در آنجا حضور نداشته باشد. آموزش و پرورش سازمان عظيمى است؛ ديگر ما يك چنين سازمان بزرگِ فراگيرِ همهجائىِ همهكسى نداريم. مردم مىآيند فرزندان خود را با ميل، با رغبت، با درخواست، با تمنا، در اختيار اين سازمان ميگذارند.
اين سازمان، متعهد كارهاى بزرگى است؛ كه اين فرصتى كه در اختيار دارد، مسئوليت او را مضاعف ميكند. من ميخواهم روى اين نكتهى «مضاعف بودن مسئوليت» تكيه كنم. همان طور كه وزير محترم اخيراً اشاره كردند و بنده هم مطلعم، تلاشهاى خوبى در سطح وزارت دارد انجام ميگيرد؛ وقت ميگذارند، كار ميكنند، جلسات فراوان ميگذارند، همفكرى ميكنند، تبادل نظر ميكنند؛ اينها بسيار باارزش است، ما تقدير ميكنيم از تلاشى كه انجام ميگيرد؛ منتها توجه كنيد كه عظمت كار در حدى است كه هرچه بيشتر تلاش كنيم، نبايد خودمان را قانع كنيم و بگوئيم خب، كار ما تمام شد.
ما قبلاً دربارهى تحول بنيادى مطالبى عرض كرديم؛ مدتها من در ديدارهاى با معلمان، با مسئولين فرهنگ، با شوراى عالى انقلاب فرهنگى و ديگران اين را تكرار كردم و خوشبختانه به نتيجه هم رسيد؛ به اين معنا كه سند تحول بنيادى تهيه و تصويب شد. امروز آموزش و پرورش يك سند مكتوبى در دست دارد كه شيوهى تحول بنيادى در آموزش و پرورش را تعيين كرده. خيلى خوب، بخشى از اين كار انجام گرفت. منتها اين سند مثل نسخهى پزشك است. اگر ما به پزشك مراجعه كرديم، حق معاينه هم داديم و پزشك هم معاينهى كاملى كرد و يك نسخهاى نوشت و به ما داد، ما هم توى جيبمان گذاشتيم، رفتيم خانه و فكر كرديم تمام شد، اين با نرفتن پيش پزشك هيچ تفاوتى ندارد؛ جز اينكه يك پولى هم خرج كرديم، يك راهى هم رفتيم. دوا را بايد گرفت، دارو را بايد مصرف كرد. در اين نسخه نوشته شده كه چه داروئى را، چه مقدارى، در چه زمانى بايد مصرف كنيم. بايد اين كار را كرد؛ اگر نكرديم، رفتن پيش پزشك و گرفتن نسخه، كأنلميكن است. خب، حالا ما سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را داريم؛ اين نسخه است؛ اين نسخه احتياج دارد به اين كه يك برنامهريزى دقيق بر اساس بندبند اين سند انجام بگيرد؛ چون بحث بر سر تحول بنيادين است؛ بحث تحول شكلى كه نيست.
شكل جديد آموزش و پرورش ما سوغاتى بود، وارداتى بود، اهدافى پشت سرش بود. خب، ما سالها هم به اين شكل عمل كرديم. بالاخره اگر خودى هم بود، اگر از درون برآمده و جوشيده هم بود، بعد از سالها انسان به يك اِشكالى برخورد ميكند؛ لذا يك نوسازى لازم است. پس اين تحول بنيادى، يك كار لازمى است. اگر ميخواهيم تحول بنيادى در آموزش و پرورش انجام بگيرد؛ يعنى اين پولى كه شما خرج ميكنيد، اين وقتى كه شما ميگذاريد، اين همه معلمى كه شما در سراسر كشور به مدارس و سراغ دانشآموزان ميفرستيد، اگر بخواهيم اينها چند برابر اثر كند و به شكل بهينه از آن بهرهبردارى شود، بايد اين تحول صورت بگيرد. اين تحول احتياج دارد به برنامهريزى. بايد قدمبهقدمِ اين سند تحول برنامهريزى شود.
بايد يك نقشهى راه وجود داشته باشد. اينجور نباشد كه امروز يك مسئولى، يك وزيرى، يك مديرى در بخشى تصميمى بگيرد، بعد فردا يكى بيايد طبق سليقه، آن را عوض كند. اين، هدر دادن وقت و نيروى كشور خواهد بود. اين يك نكتهى اساسى است. بايد يك برنامهريزى مستحكم و دقيق براى اين تحول بنيادين صورت بگيرد؛ بايد يك نقشهى راهى در اختيار باشد؛ اين را همه قبول كنند، همه تأييد كنند، همه تصديق كنند و تضمين شده باشد كه آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق اين برنامه خواهد رفت.
اينجا يك نكتهى دومى وجود دارد و آن، مسئلهى رها نشدن كار است؛ كه آن هم به همين نكتهى اول ارتباط پيدا ميكند. كار را نبايد رها كرد. كار را بايد تا رسيدن به نتيجهى نهائى دنبال كرد؛ والّا يك كارى را شروع كنيم، يك مقدارى سر و صدا هم بشود، بعضى هم خوشحال بشوند، يا تمجيد كنند، يا انتقاد كنند، بعد يك مدتى بگذرد، آتش ما فرو بنشيند، سرد بشويم، در نتيجه كار دنبال نشود؛ در اين صورت اصل كار ضربه خواهد خورد. اين را من براى مديران عرض ميكنم؛ مديران ارشد، مديران وزارتخانهاى، مديران استانها و شهرها و مراكز.
خب، مسئلهى كتاب مهم است، مسئلهى برنامهريزى مهم است، مسئلهى مقررات مهم است، و مسئلهى معلم از همه مهمتر است. اگر براى بهتر كار كردن معلمين ما آموزش لازم است، دوره گذاشتن لازم است، دوره ديدن لازم است - اينها جزو كارهاى اوّلى است، جزو كارهاى اصلى است - اينها بايد انجام بگيرد.
از همهى اين مطالب، من ميخواهم اهميت آموزش و پرورش را نتيجه بگيرم. واقعاً اگر انسان بخواهد كارهاى كشور را، اين بخشها و قسمتهاى گوناگون كشور را تقسيمبندى كند و به حسب اهميت، موقع اينها را مشخص كند، آن بالابالاها آموزش و پرورش قرار ميگيرد. جوان ما به آموزش و پرورش بستگى دارد، اخلاق ما به آموزش و پرورش بستگى دارد. يك عدهاى مينالند از اين كه چرا ما از لحاظ اخلاقى جلو نميرويم. البته اين درست است، ما هم قبول داريم كه بايد در زمينهى اخلاقى جلوتر رفت؛ منتها يكى از شرائطش اين است كه ما براى جوانهامان الگو داشته باشيم. بعضىها با رفتارهاى خود، با عملكرد خود، با اظهارات خود، الگوهاى بدى براى جوانهاى ما ميشوند. الگوسازى، يكى از اساسىترين كارهاست. ما الگوهاى خوب خيلى داريم. اينقدر جوانهاى خوب، اينقدر چهرههاى نورانى - در تاريخ كه بماند - در زمان خودمان داريم كه همين قدر كافى است با تعريف هر كدام از اينها - تعريف به معناى معرفى كردن - يك چهرهى برجسته و يك الگو جلوى جوانانمان بگذاريم. اينها جوانهائى بودند كه از پيشروان خودشان جلو افتادند؛ جوانهائى كه پاى درس بنده و امثال بنده نشستند، اما صد پله از ما جلو رفتند؛ ما وعده كرديم، آنها عمل كردند؛ ما ياد داديم، آنها عمل كردند؛ ولى خودمان عمل نكرديم. چقدر از اين جوانها، چقدر از اين شهدا كسانى بودند كه از امثال ماها چيزى ياد گرفتند، اما آنها بهتر از ما شدند، جلوتر از ما شدند، بيشتر به كشور آبرو بخشيدند، پيش خدا بيشتر آبرو پيدا كردند؛ «چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد»؛(1) وعده را ما كرديم، او عمل كرد. ما اين همه جوان خوب داريم؛ اينها را يكىيكى در بياورند، بگذارند جلوى جوان نسل حاضر؛ غيرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداكارىهاى او را، بينش والاى او را، رفتار نيك او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوى چشم جوان نسل امروز؛ خود اين آموزنده است.
به هر حال كارهاى زيادى داريم. در آموزش و پرورش، در دستگاههاى تبليغاتى، در صدا و سيما، در دستگاههاى دولتى، در ملبسين به لباس بنده، خيلى كار داريم، خيلى كار بايد انجام بدهيم. ما مسئوليم. شانهمان زير سنگينى بار مسئوليت بايد خم شود. مسئوليت را بپذيريم. بايد كار كرد. همه بايد كار كنند.
يك جمله راجع به انتخابات عرض كنم. يكى از كارها، همين انتخابات پسفرداست. ملت ايران، هوشيارانه، در لحظهى لازم، كار لازم را در طول اين سى و سه سال انجام داده. قبل از پيروزى انقلاب هم همين جور بود و همين منتهى شد به پيروزى انقلاب. در اين دوران سى و سه ساله هم ملت ايران همين جور عمل كردند و هر بارى كه اين هوشيارى بيشتر، اين موقعشناسى بهنگامتر بوده است، ملت ايران دستاوردهاى ارزشمند و بزرگى را به دست آورده است؛ يكىاش همين انتخابات اخير اسفند ماه بود، كه ملت ايران خوب عمل كردند، خوب درخشيدند؛ اثر خودش را هم گذاشت. ولى خب، بخشى از كار انجام گرفته است، بخشى از كار مانده است. ملت ايران با اين قدم بلندى كه انشاءاللّه در روز جمعه برخواهد داشت، پاى صندوقهاى رأى خواهد رفت و كار مجلس شوراى اسلامى را به نهايت خواهد رساند و انشاءاللّه باز يك درخشش بيشتر و خيرهكنندهترى را در دنيا از خود نشان خواهد داد.
دنيا دنيائى است كه ملتها بايد خود را نشان بدهند. ملتها از كنار كشيدن، از بيكار ماندن، از چشم به اين و آن دوختن، به جائى نخواهند رسيد. ملتها با هوشيارى، با در ميدان بودن، با خود را و ظرفيتهاى خود را به ميدان آوردن، ميتوانند موفقيت كسب كنند. امروز دنيا اينجورى است، هميشه همين جور بوده است؛ منتها امروز اين بيدارى در ميان ملتها بيشتر پيدا شده است. يك ملت بزرگ با يك تاريخ كهن، گاهى اوقات با يك ميراث علمىِ برجسته، وقتى از حال خود غافل ميشود، وارد ميدان نيست، تلاشى نميكند، ناگهان مىبينيد ميرود در رديف يك ملت عقبافتادهى بىسابقهى بىميراثِ بىريشه.
ملت ايران در صحنه است، آماده است، خوشبختانه بابصيرت است، موقعشناس است؛ بحمداللّه دشمنشناس هم هست. در اين سى و سه سال، دشمنهاى خودمان را شناختيم؛ فهميديم چه كسانى هستند كه گاهى ممكن است رياكارانه و دروغپردازانه تظاهر به دوستى هم بكنند، اما دشمنند. براى اينكه در اين دنياى بزرگ، در اين كشمكش ميان قدرتهاى مادى دنيا، ملت ايران بتواند از حق خود دفاع كند، از آيندهى خود دفاع كند، از نسلهاى بعدى دفاع كند، بايد بيدار باشد، هوشيار باشد، در صحنه باشد؛ يكى از نمونههايش همين انتخابات است، و البته نمونههاى زيادى دارد.
ما افق را روشن مىبينيم. من بحمداللّه از لطف الهى، يك لحظه هم احساس نكردم كه اين افق روشنِ اميد در دلم دچار تيرگى و ترديد شده. هميشه هر وقت نگاه ميكنم، احساس ميكنم آينده روشن است؛ و بحمداللّه همين هم تحقق پيدا ميكند. من به شما عرض بكنم؛ به فضل پروردگار، فرداى ايران اسلامى، آن روزى كه همين جوانهاى امروز بيايند وارد عرصهى كار بشوند، از امروز بمراتب بهتر خواهد بود.
اميدواريم خداوند متعال شماها را موفق بدارد، جوانهاى ما را توفيق بدهد، به همه كمك كند. انشاءاللّه بتوانيم هر كدام در هر جا كه هستيم، به وظائفان عمل كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
71:12
|
[Majlis 1] Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi | Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat | Ayaam-e-Fatimiya (sa)
Majlis 1 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 27 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala...
Majlis 1 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 27 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
More...
Description:
Majlis 1 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 27 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
Video Tags:
Fatimiya,Ayaam
Fatimiya,شہادت
بی
بی
فاطمہ,شہادت
زہرا,فاطمہ
زہرا,مجلس,مصائب,January
2018,Moulana,2018,1439,Majlis,Ayaam-e-Fatimiya,Masjid
Imambargah,Shah-e-Karbala,Shah-e-Karbala
Rizvia
Society,Imambargah
Shah-e-Karbala
Rizvia
Society,Janab
e
Syeda,Salika
e
Ibadat,Ibadat,Salika,عبادت,سلیقہٗ,جناب
سیدہ,محمد
علی
نقوی,Ayaam-e-Fatimiya
2018,Ayaam-e-Fatimiya
1439,Moulana
Muhammad
Ali
Naqvi,Muhammad
Ali
Naqvi,Ali
Naqvi
54:36
|
[Majlis 2] Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi | Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat | Ayaam-e-Fatimiya (sa)
Majlis 2 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 28 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala...
Majlis 2 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 28 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
More...
Description:
Majlis 2 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 28 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
62:02
|
[Majlis 3] Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi | Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat - 1439/2018
Majlis 3 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 29 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala...
Majlis 3 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 29 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
More...
Description:
Majlis 3 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 29 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
60:52
|
[Majlis 4] Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi | Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat - 1439/2018
Majlis 4 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 30 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala...
Majlis 4 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 30 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
More...
Description:
Majlis 4 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 30 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
81:33
|
[Majlis 5] Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi | Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat - 1439/2018
Majlis 5 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 31 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala...
Majlis 5 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 31 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
More...
Description:
Majlis 5 - Ayaam-e-Fatimiya (sa) 1439/2018
Khitaab: Moulana Muhammad Ali Naqvi
Topic: Janab e Syeda Ka Salika e Ibadat
Date: 31 January 2018
Venue: Masjid Imambargah Shah-e-Karbala Rizvia Society Karachi,
3:24
|
اے شہ رگ سے بھی زیادہ قریب | محمد حسین پویانفر | Farsi Sub Urdu
صرف خدا حقیقی محبوب ہے، در حقیقت صرف خدا ہے جو حقیقی محبت اور واقعی عشق کرنے کا سزاوار ہے دیگر اشیاء اور اشخاص...
صرف خدا حقیقی محبوب ہے، در حقیقت صرف خدا ہے جو حقیقی محبت اور واقعی عشق کرنے کا سزاوار ہے دیگر اشیاء اور اشخاص اپنے اس رابطے کے اعتبار سے جو اس سے رکھتے ہیں محبوب واقع ہوتے ہیں۔
خداوند منبع مطلق عشق و کمال ہے عارفان کی انتہائی آرزو لقائے الٰہی ہوتی ہے. مولائے عارفان امیرالمومنین امام علی علیہ السلام اور دیگر آئمہ معصومین علیہم السلام کی مناجات اور دعائیں ان کا اپنے محبوب حقیقی سے عشق اور کمال معرفت کو نمایاں کرتی ہیں اور ساتھ ساتھ عشق، معرفت اور کمال کے متلاشیوں کو اس جانب سفر کی تشویق اور ہمکلام ہونے کا سلیقہ سکھاتی ہیں۔
ایک خوبصورت حافظ شیرازی کا کلام محمد حسین پویانفر کی آواز میں اس ویڈیو میں مشاہدہ کیجئے۔
#ویڈیو #اے_شہ_رگ_سے_بھی_زیادہ_قریب #تیرا_خیال #ہمراہ #بیدار_دل #جمال #گیسو #عشق #دلربائی #خلوت_گاہ #خاک_کے_ارادتمند
More...
Description:
صرف خدا حقیقی محبوب ہے، در حقیقت صرف خدا ہے جو حقیقی محبت اور واقعی عشق کرنے کا سزاوار ہے دیگر اشیاء اور اشخاص اپنے اس رابطے کے اعتبار سے جو اس سے رکھتے ہیں محبوب واقع ہوتے ہیں۔
خداوند منبع مطلق عشق و کمال ہے عارفان کی انتہائی آرزو لقائے الٰہی ہوتی ہے. مولائے عارفان امیرالمومنین امام علی علیہ السلام اور دیگر آئمہ معصومین علیہم السلام کی مناجات اور دعائیں ان کا اپنے محبوب حقیقی سے عشق اور کمال معرفت کو نمایاں کرتی ہیں اور ساتھ ساتھ عشق، معرفت اور کمال کے متلاشیوں کو اس جانب سفر کی تشویق اور ہمکلام ہونے کا سلیقہ سکھاتی ہیں۔
ایک خوبصورت حافظ شیرازی کا کلام محمد حسین پویانفر کی آواز میں اس ویڈیو میں مشاہدہ کیجئے۔
#ویڈیو #اے_شہ_رگ_سے_بھی_زیادہ_قریب #تیرا_خیال #ہمراہ #بیدار_دل #جمال #گیسو #عشق #دلربائی #خلوت_گاہ #خاک_کے_ارادتمند
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
Muhammad
Hussain
Poyanfar,
allah,
haqiqat,
eshq,
imam,
imam
ali,
maerefat,
hafez,
hafez
shirazi,
6:14
|
(1) غلو چیست؟ و غالی کیست؟ | Farsi
غلو، به معنی افراط در دین و تجاوز کردن از حد و اندازه است. و یکی از عواملی که باعث میشود شیطان بر انسان حاکم و...
غلو، به معنی افراط در دین و تجاوز کردن از حد و اندازه است. و یکی از عواملی که باعث میشود شیطان بر انسان حاکم و مسلط شود و او را به سوی عذاب الهی بکشد، غلو در دین است.
غلو در لغت به معنای زیادت و بلند شدن است. در مثل گفته می شود آب دهان دانه گیاه را بلند و بزرگ کرد؛ یعنی بیشتر از اندازهاش گردانید. در لسان العرب غلو چنین معنا شده است: غلو تجاوز کردن از حد و اندازه، و یا خارج شدن از حد اعتدال است. و گفته شده غلو بلند شدن و تجاوز از حد و اندازه در هر چیز را گویند.
ابن اثیر اصل و ریشۀ کلمهٔ غلو را به معنای ارتفاع و بلندی می داند و نیز تجاوز از حد و اندازه در هر چیز را غلو مینامد. به عبارت دیگر، واژه غلوّ در مقابل تقصیر است، و در لغت به معناى تجاوز از حدّ و افراط در شىء است؛ یعنى فرد یا چیزى بیش از آنچه در او است، توصیف شود. و یا در ستایش زیبایىهاى ظاهرى و معنوى فردى، بیش از حدّ سخن گفته شود.
غلو در اصطلاح شرع به معنای افراط در دین است و آن تجاوز از حد وحی به سوی هوا و هوس و سلیقههای مختلف است؛ مانند اینکه پیامبران و امامان را خدا بدانند؛ مثل نصاری که به پیامران و بزرگان خود مقام الوهیت قایل شدند.
مصداق بارز غلو در دین اسلام که اگر بدون قرینه به کار برود بر آن صدق میشود، غلو کسانی است که به الوهیت ائمه به ویژه امام علی (علیهالسلام) اعتقاد دارند
More...
Description:
غلو، به معنی افراط در دین و تجاوز کردن از حد و اندازه است. و یکی از عواملی که باعث میشود شیطان بر انسان حاکم و مسلط شود و او را به سوی عذاب الهی بکشد، غلو در دین است.
غلو در لغت به معنای زیادت و بلند شدن است. در مثل گفته می شود آب دهان دانه گیاه را بلند و بزرگ کرد؛ یعنی بیشتر از اندازهاش گردانید. در لسان العرب غلو چنین معنا شده است: غلو تجاوز کردن از حد و اندازه، و یا خارج شدن از حد اعتدال است. و گفته شده غلو بلند شدن و تجاوز از حد و اندازه در هر چیز را گویند.
ابن اثیر اصل و ریشۀ کلمهٔ غلو را به معنای ارتفاع و بلندی می داند و نیز تجاوز از حد و اندازه در هر چیز را غلو مینامد. به عبارت دیگر، واژه غلوّ در مقابل تقصیر است، و در لغت به معناى تجاوز از حدّ و افراط در شىء است؛ یعنى فرد یا چیزى بیش از آنچه در او است، توصیف شود. و یا در ستایش زیبایىهاى ظاهرى و معنوى فردى، بیش از حدّ سخن گفته شود.
غلو در اصطلاح شرع به معنای افراط در دین است و آن تجاوز از حد وحی به سوی هوا و هوس و سلیقههای مختلف است؛ مانند اینکه پیامبران و امامان را خدا بدانند؛ مثل نصاری که به پیامران و بزرگان خود مقام الوهیت قایل شدند.
مصداق بارز غلو در دین اسلام که اگر بدون قرینه به کار برود بر آن صدق میشود، غلو کسانی است که به الوهیت ائمه به ویژه امام علی (علیهالسلام) اعتقاد دارند
3:37
|
حج طرز زندگی سکھاتا ہے | امام سید علی خامنہ ای | Farsi Sub Urdu
مناسک و اعمال حج میں پوشیدہ حکمتوں میں سے ایک حکمت طرز زندگی کی تعلیم دینا ہے. حج کے مناسک ہمیں زندگی اور...
مناسک و اعمال حج میں پوشیدہ حکمتوں میں سے ایک حکمت طرز زندگی کی تعلیم دینا ہے. حج کے مناسک ہمیں زندگی اور انسانی معاشرے کے مختلف بنیادی پہلووں کی تعلیم دیتے ہیں اور ان کی طرف ہماری توجہ مبذول کراتے ہیں ان میں سے دو اہم پہلو باہمی زندگی گزارنے کا سلیقہ سکھانا اور سادہ زندگی گزارنے کی تعلیم ہے. لاکھوں مسلمان کندھے سے کندھا ملا کر حج کے مراسم انجام دیتے ہیں اور ایک دوسرے کو کسی بھی قسم کی تکلیف دینے سے اجتناب کرتے ہیں کیونکہ یہ حج کی تعلیمات کے خلاف ہے. اسی طرح معاشرے میں سادہ زندگی کے فروغ کی تعلیم بھی حج کی اہم تعلیمات میں سے ہے. اگر مناسک حج کی فقط ان دو تعلیمات کو ہم اسلامی معاشروں میں اجرا کریں اور عمل پیرا ہوں تو بہت ساری ہماری معاشرتی مشکلات حل ہو سکتی ہیں.
اس بارے میں ولی امر مسلمین سید علی خامنہ ای حفظہ اللہ کے بیانات سے استفادہ کرنے کے لیے اس ویڈیو کا ضرور مشاہدہ کیجئے.
#ویڈیو #حج #طرز_زندگی #مناسک #اعمال #بنیادی_امور #آگے_بڑھنا #ٹہرنا #اجتناب #باہمی_زندگی #شناسائی #سادہ_زندگی #احرام #اضافی_لباس #توسیع_پسندی #عیش #آرائش #تعلیم
More...
Description:
مناسک و اعمال حج میں پوشیدہ حکمتوں میں سے ایک حکمت طرز زندگی کی تعلیم دینا ہے. حج کے مناسک ہمیں زندگی اور انسانی معاشرے کے مختلف بنیادی پہلووں کی تعلیم دیتے ہیں اور ان کی طرف ہماری توجہ مبذول کراتے ہیں ان میں سے دو اہم پہلو باہمی زندگی گزارنے کا سلیقہ سکھانا اور سادہ زندگی گزارنے کی تعلیم ہے. لاکھوں مسلمان کندھے سے کندھا ملا کر حج کے مراسم انجام دیتے ہیں اور ایک دوسرے کو کسی بھی قسم کی تکلیف دینے سے اجتناب کرتے ہیں کیونکہ یہ حج کی تعلیمات کے خلاف ہے. اسی طرح معاشرے میں سادہ زندگی کے فروغ کی تعلیم بھی حج کی اہم تعلیمات میں سے ہے. اگر مناسک حج کی فقط ان دو تعلیمات کو ہم اسلامی معاشروں میں اجرا کریں اور عمل پیرا ہوں تو بہت ساری ہماری معاشرتی مشکلات حل ہو سکتی ہیں.
اس بارے میں ولی امر مسلمین سید علی خامنہ ای حفظہ اللہ کے بیانات سے استفادہ کرنے کے لیے اس ویڈیو کا ضرور مشاہدہ کیجئے.
#ویڈیو #حج #طرز_زندگی #مناسک #اعمال #بنیادی_امور #آگے_بڑھنا #ٹہرنا #اجتناب #باہمی_زندگی #شناسائی #سادہ_زندگی #احرام #اضافی_لباس #توسیع_پسندی #عیش #آرائش #تعلیم
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
hajj,
islam,
muslim,
musalman,
imam,
imam
khamenei,
manasek,
hekmat,
zendegi,
insan,
mueashere,
taklif,
taelim,
28:35
|
تعصب و تقلید (2) | کتمان حقیقت | Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»
7:59
|
التفسير الأقوم - راسخون در علم و تبیین، تفسیر و تأویل قرآن کریم - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ
منصور بن حازم می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم، بی شک، خداوند سبحان برتر و بزرگ تر از آن است که به وسیله خلقش شناخته شود، بلکه بر عکس این مخلوقات الاهی هستند که به پروردگار منان شناخته می شوند. فرمودند: درست است.
قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ
بعد عرض کردم: کسی که بداند برای او پروردگاری هست، اصولا باید به این نکته توجه بکند که پروردگار او از یک سری چیزها شادمان و از برخی امور به خشم می آید و خوشحالی و خشم پروردگار منان یا به وسیله وحی مستقیم به بنده یا با ارسال رسل و انزال کتب معلوم می شود. بنابر این کسی که بر او وحی نازل نمی شود، باید در جستجوی کسی باشد که به او وحی نازل می شود، یعنی باید به دنبال یافتن پیام آوران خداوند متعال باشد و وقتی آن حضرات را یافت، باید بداند که آنها حجت خدایند و اطاعتشان لازم است و در نتیجه از آن بزرگواران تبعیت کند.
قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً
وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى
من به مردم یعنی اهل خلاف و بدعت، یعنی پیروان ابوبکر و عمر گفتم: آیا شما باور دارید که حضرت ختمی مرتبت ، رسول خدا (ص) در میان خلق خدا حجّت بودند ؟ گفتند: بله.
گفتم: وقتی رسول خدا به شهادت رسیدند، حجت خدا بر خلقش کیست؟ گفتند: قرآن، من هر چه در قرآن نظر کردم ، دیدم صاحبان مذاهب و مسالک مختلف از جمله اهل خلاف، بکریه و عمریه ، مجبره ، مفوضه و حتی زندیقی که به قرآن ایمان ندارد، به هنگام مباحثه، به منظور غلبه بر رقیبانشان، به آیات قرآن کریم استدلال می کنند، یعنی از آیات قرآن کریم سوء استفاده ابزاری می کنند ، به اصطلاح مصادره به مطلوب می کنند و آیات قرآن را به رأی و سلیقه خودشان تفسیر و تأویل و بر آنچه به آن معتقدند، تطبیق می کنند. از اینجا فهمیدم که قرآن کریم به تنهایی و بدون قیّم و سرپرستی که آنرا طبق مراد حضرت حق جلت اسماؤه و عظمت آلاؤه، تبیین و تفسیر و تأویل کند، حجّت نیست و فهمیدم که حجت اصیل و حقیقی، آن قیم ، آن مبین ، آن مفسر و آن مأولی است که به جز حق درباره آیات قرآن کریم نمی گوید
فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ.
پس به اهل خلاف و بکریه و عمریه گفتم : قیّم قرآن کیست؟ گفتند: ابن مسعود قرآن را می دانست، عمر هم می دانست، حذیفه هم می دانست، گفتم: آیا اینها تمام قرآن را می دانستند؟ گفتند: نه! هر کدام فقط سهمی از قرآن را می دانستند.
پس گواهی می دهم که مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تنها قیّم و مبین و مفسر و مأول قرآن پس از رسول خدا هستند و اطاعت آن بزرگوار بر ما واجب است و ایشان حجّت خدا بر مردم پس از رسول خدا (ص) هستند و هر آنچه آن بلند مرتبه در باره آیات قرآن کریم بفرمایند، حق است. حضرت فرمودند: خدایت رحمت کند.
من کسی را ندیدم که بگوید کسی جز مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به تمام قرآن آگاه است. وقتی مطلبی مورد اختلاف مردم باشد و این یکی بگوید: نمی دانم و آن یکی بگوید نمی دانم، این مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است که می گوید می دانم.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ
منصور بن حازم می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم، بی شک، خداوند سبحان برتر و بزرگ تر از آن است که به وسیله خلقش شناخته شود، بلکه بر عکس این مخلوقات الاهی هستند که به پروردگار منان شناخته می شوند. فرمودند: درست است.
قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ
بعد عرض کردم: کسی که بداند برای او پروردگاری هست، اصولا باید به این نکته توجه بکند که پروردگار او از یک سری چیزها شادمان و از برخی امور به خشم می آید و خوشحالی و خشم پروردگار منان یا به وسیله وحی مستقیم به بنده یا با ارسال رسل و انزال کتب معلوم می شود. بنابر این کسی که بر او وحی نازل نمی شود، باید در جستجوی کسی باشد که به او وحی نازل می شود، یعنی باید به دنبال یافتن پیام آوران خداوند متعال باشد و وقتی آن حضرات را یافت، باید بداند که آنها حجت خدایند و اطاعتشان لازم است و در نتیجه از آن بزرگواران تبعیت کند.
قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً
وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى
من به مردم یعنی اهل خلاف و بدعت، یعنی پیروان ابوبکر و عمر گفتم: آیا شما باور دارید که حضرت ختمی مرتبت ، رسول خدا (ص) در میان خلق خدا حجّت بودند ؟ گفتند: بله.
گفتم: وقتی رسول خدا به شهادت رسیدند، حجت خدا بر خلقش کیست؟ گفتند: قرآن، من هر چه در قرآن نظر کردم ، دیدم صاحبان مذاهب و مسالک مختلف از جمله اهل خلاف، بکریه و عمریه ، مجبره ، مفوضه و حتی زندیقی که به قرآن ایمان ندارد، به هنگام مباحثه، به منظور غلبه بر رقیبانشان، به آیات قرآن کریم استدلال می کنند، یعنی از آیات قرآن کریم سوء استفاده ابزاری می کنند ، به اصطلاح مصادره به مطلوب می کنند و آیات قرآن را به رأی و سلیقه خودشان تفسیر و تأویل و بر آنچه به آن معتقدند، تطبیق می کنند. از اینجا فهمیدم که قرآن کریم به تنهایی و بدون قیّم و سرپرستی که آنرا طبق مراد حضرت حق جلت اسماؤه و عظمت آلاؤه، تبیین و تفسیر و تأویل کند، حجّت نیست و فهمیدم که حجت اصیل و حقیقی، آن قیم ، آن مبین ، آن مفسر و آن مأولی است که به جز حق درباره آیات قرآن کریم نمی گوید
فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ.
پس به اهل خلاف و بکریه و عمریه گفتم : قیّم قرآن کیست؟ گفتند: ابن مسعود قرآن را می دانست، عمر هم می دانست، حذیفه هم می دانست، گفتم: آیا اینها تمام قرآن را می دانستند؟ گفتند: نه! هر کدام فقط سهمی از قرآن را می دانستند.
پس گواهی می دهم که مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تنها قیّم و مبین و مفسر و مأول قرآن پس از رسول خدا هستند و اطاعت آن بزرگوار بر ما واجب است و ایشان حجّت خدا بر مردم پس از رسول خدا (ص) هستند و هر آنچه آن بلند مرتبه در باره آیات قرآن کریم بفرمایند، حق است. حضرت فرمودند: خدایت رحمت کند.
من کسی را ندیدم که بگوید کسی جز مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به تمام قرآن آگاه است. وقتی مطلبی مورد اختلاف مردم باشد و این یکی بگوید: نمی دانم و آن یکی بگوید نمی دانم، این مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است که می گوید می دانم.
Video Tags:
منصور
بن
حازم,قیم,مفسر,مبین,مأول,تبیین,تفسیر,تأویل,علم,عمل,التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,علوم
تجربی,دانش
بشر,روایات
غیر
معتبر,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
3:37
|
مجالس عزاداری میں بیان کئے جانے والے مطالب کی اقسام | آیت اللہ مصباح یزدی | Farsi Sub Urdu
مجالس عزادری میں بیان کئے جانے والے مطالب کی مجموعی طور پر تین قسمیں بنتی ہے، پہلی قسم یقینیات کی ہے یعنی وہ...
مجالس عزادری میں بیان کئے جانے والے مطالب کی مجموعی طور پر تین قسمیں بنتی ہے، پہلی قسم یقینیات کی ہے یعنی وہ مطالب جنکی صحت پر ہمیں یقین ہے اور اس میں کسی قسم کی تردید نہیں پائی جاتی، دوسری قسم ان مطالب کی ہے جو بطور قطعی جھوٹ پر مبنی ہیں اور تیسری قسم مظنونات کی ہے جن کی صحت کے بارے میں ظن پایا جاتا ہے۔
پہلی اور دوسری قسم کا حکم معلوم ہے یعنی جہاں یقینات کی بات ہو انکے بیان کرنے میں کوئی حرج نہیں اور دوسری قسم کی حرمت، قطعی ہے اسکے بارے میں نہی از منکر ضروری ہے، تاہم تسری قسم جو مظنونات پر مشتمل ہے اسکا کیا حکم ہے؟ اس کو کس پیرائے میں بیان کیا جانا چاہئے؟ وہاں امر بالمعروف اور نہی عن المنکر کا کیا حکم ہے؟ اگر مجالس عزاء میں صرف یقینیات پر اکتفاء کیا جائے تو اسکا لازمہ کیا ہوتا ہے؟
ان تمام سوالات کے جوابات کو علامہ تقی مصباح یزدی رضوان اللہ علیہ کے علمی بیانات کی روشنی میں آپ اس ویڈیو میں ملاحظہ کرسکتے ہیں۔
#ویڈیو #مصباح_یزدی #مجالس_عزاداری #سلیقہ # امر_بالمعروف #نہی_عن_المنکر #مظنونات #مطالب #جھوٹ #یقینی #تقوی #معتبر_دلیل #مصائب #معطل
More...
Description:
مجالس عزادری میں بیان کئے جانے والے مطالب کی مجموعی طور پر تین قسمیں بنتی ہے، پہلی قسم یقینیات کی ہے یعنی وہ مطالب جنکی صحت پر ہمیں یقین ہے اور اس میں کسی قسم کی تردید نہیں پائی جاتی، دوسری قسم ان مطالب کی ہے جو بطور قطعی جھوٹ پر مبنی ہیں اور تیسری قسم مظنونات کی ہے جن کی صحت کے بارے میں ظن پایا جاتا ہے۔
پہلی اور دوسری قسم کا حکم معلوم ہے یعنی جہاں یقینات کی بات ہو انکے بیان کرنے میں کوئی حرج نہیں اور دوسری قسم کی حرمت، قطعی ہے اسکے بارے میں نہی از منکر ضروری ہے، تاہم تسری قسم جو مظنونات پر مشتمل ہے اسکا کیا حکم ہے؟ اس کو کس پیرائے میں بیان کیا جانا چاہئے؟ وہاں امر بالمعروف اور نہی عن المنکر کا کیا حکم ہے؟ اگر مجالس عزاء میں صرف یقینیات پر اکتفاء کیا جائے تو اسکا لازمہ کیا ہوتا ہے؟
ان تمام سوالات کے جوابات کو علامہ تقی مصباح یزدی رضوان اللہ علیہ کے علمی بیانات کی روشنی میں آپ اس ویڈیو میں ملاحظہ کرسکتے ہیں۔
#ویڈیو #مصباح_یزدی #مجالس_عزاداری #سلیقہ # امر_بالمعروف #نہی_عن_المنکر #مظنونات #مطالب #جھوٹ #یقینی #تقوی #معتبر_دلیل #مصائب #معطل
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
majlis,
majalis,
azadari,
mataleb,
Ayatollah
Misbah
Yazdi,
munkar,
maeruf,
masaeb,
imam,
imam
husayn,
1:43
|
ذکر حسینؑ قائم و دائم رہے | امام سید علی خامنہ ای | Farsi Sub Urdu
اسلامی تعلیمات میں ہمیشہ دعا کرنے کی تاکید کی گئی ہے، کیونکہ دعا ایک ایسا وسیلہ ہے جس کے سائے میں جہاں ایک طرف...
اسلامی تعلیمات میں ہمیشہ دعا کرنے کی تاکید کی گئی ہے، کیونکہ دعا ایک ایسا وسیلہ ہے جس کے سائے میں جہاں ایک طرف اللہ تعالٰی سے انسان کا رابطہ برقرار ہوتا ہے وہیں دوسری طرف اس کی حوائج بھی پوری ہوتی ہیں۔ دعا کے باب میں جو بات اہم ہے وہ یہ ہے کہ ہمیں اپنی دعاؤں میں کیا مانگنا ہے اور کیسے مانگنا ہے؟ چنانچہ اس سلسلے میں جو ہستیاں ہمارے لئے نمونہ عمل ہوسکتی ہیں وہ بزرگان دین ہیں جن کے نقش قدم پر چل کر ہم دعا کرنے کا طریقہ اور سلیقہ سیکھ سکتے ہیں۔ اسی ضمن میں رہبر انقلاب اسلامی کی دعاؤں پرمشتمل یہ ویڈیو ہمارے لئے راہ گشا ثابت ہوسکتی ہے۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #ذکر_حسینؑ #نعمت #جہاد_تبیین #سپاہی #قلب_امام_زمانہؑ #خوشنود #درود_اور_سلام #مرضی #فضل_و_کرم #شامل_حال
More...
Description:
اسلامی تعلیمات میں ہمیشہ دعا کرنے کی تاکید کی گئی ہے، کیونکہ دعا ایک ایسا وسیلہ ہے جس کے سائے میں جہاں ایک طرف اللہ تعالٰی سے انسان کا رابطہ برقرار ہوتا ہے وہیں دوسری طرف اس کی حوائج بھی پوری ہوتی ہیں۔ دعا کے باب میں جو بات اہم ہے وہ یہ ہے کہ ہمیں اپنی دعاؤں میں کیا مانگنا ہے اور کیسے مانگنا ہے؟ چنانچہ اس سلسلے میں جو ہستیاں ہمارے لئے نمونہ عمل ہوسکتی ہیں وہ بزرگان دین ہیں جن کے نقش قدم پر چل کر ہم دعا کرنے کا طریقہ اور سلیقہ سیکھ سکتے ہیں۔ اسی ضمن میں رہبر انقلاب اسلامی کی دعاؤں پرمشتمل یہ ویڈیو ہمارے لئے راہ گشا ثابت ہوسکتی ہے۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #ذکر_حسینؑ #نعمت #جہاد_تبیین #سپاہی #قلب_امام_زمانہؑ #خوشنود #درود_اور_سلام #مرضی #فضل_و_کرم #شامل_حال
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
Zekr,
Qaem,
Daem,
Imam
Khamenei,
Islam,
Dua,
Allah,
Rahbar,
Imam
Husayn,
Hussain,
Hosain,
Jihad
Tabiyn,
Imam
Zaman,
ذکر,
حسین,
قائم,
دائم,
امام
سید
علی
خامنہ
ای,