4:01
|
1:51
|
7:21
|
LEADER - Ability to overcome various threats is one of the main strengths of Nizam - 882011 Speech - Farsi
LEADER necessary to avoid negativeness or unconditional positiveness - 882011 Speech - Farsi
ساعت خبر: 21:11 - تاريخ خبر: 16/05/1390
حضرت آیتالله...
LEADER necessary to avoid negativeness or unconditional positiveness - 882011 Speech - Farsi
ساعت خبر: 21:11 - تاريخ خبر: 16/05/1390
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار رؤسای قوای مجریه، مقننه و قضائیه، رئیس مجلس خبرگان، اعضای هیئت وزیران، نمایندگان مجلس، مسئولان دستگاهها و سازمانهای مختلف، ائمهی جمعه و نمایندگان ولیفقیه در استانها و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، در سخنان بسیار مهمی با اشاره به شرایط بسیار فوقالعاده و بیسابقهی منطقه و جهان، به تبیین شرایط و جایگاه فعلی کشور با درنظرگرفتن نقاط قوت و ضعف پرداختند و تاکید کردند «در بررسی شرایط کشور، باید هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی در کنار یکدیگر دیده شوند و از منفیگرایی یا مثبتگرایی مطلق پرهیز شود».
•ضرورت پرهیز از منفیگرایی یا مثبتگرایی مطلق
به گزارش پخش اخبار چند رسانه ای واحد مرکزی خبر به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای ؛ ایشان در همین رابطه افزودند:
«البته در این نگاه کلی، بایستی واقعبینانه نگاه کنیم. خودمان را نبایستی دچار خطا بکنیم. یکسو نگری نکنیم. نقاط مثبتی داریم، نقاط منفیای هم داریم. هر دو را ببینیم. غلبهدادن نگاه منفی خلاف واقعبینی است، موجب ناامیدی است. نقطهی مقابلش هم همینجور است: یعنی غلبهدادن نگاه مثبت، بدون دیدن نقطهی منفی، این هم گمراهکننده است، موجب یک رضایتی میشود در انسان که احیاناً این رضایت، رضایت کاذب است؛ این هم درست نیست. نقاط منفی را هم باید در کنار نقاط مثبت دید.
اولین نقطهی مثبت نظام و نقطهی قوت نظام، این است که نظام ثابت کرده است که توانایی غلبهی بر تهدیدها را دارد؛ این خیلی چیز مهمی است. ما در طول این سی و دو سال، تهدیدهای فراوانی داشتیم: تهدید سیاسی، تهدید امنیتی، تهدید نظامی، تهدید اقتصادی؛ لازمهی این تهدیدها این بوده است که نظام ضربه بخورد، آنها البته میخواستند ساقط کنند نظام را، حالا این دور از دسترسشان بود، لااقل نظام را عقب نگه دارد، کشور را عقب نگه دارد. نظام بر همهی این تهدیدها غلبه پیدا کرده. به نظر من نقطهی قوت درجهی اول نظام این است.
دوم: اعتماد میان مردم و نظام. کمتر نظامی در دنیا وجود دارد که مردمش نسبت به آن نظام حکومتی، اعتمادی را که مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی دارند، داشته باشند؛ کمتر کشوری است.
سوم: پیشرفت در شرایط تحریم. یکی از نقاط مهم قوت کشور این است. ما در سختترین شرایط تحریم، کشور پیشرفت کرده. پیشرفت در اعتماد به نفس ملی: امروز ما به خصوص جوانهایمان اعتماد به نفسشان از ده سال پیش، از بیست سال پیش بیشتر است. درست گفتند ایشان، بنده این را اطلاع دارم، در زمینههای علمی، هرکاری که زیرساخت آن در کشور موجود باشد، جوانهایمان آماده هستند انجام بدهند. یعنی هیچ چیزی نیست که ما به جوانهای دانشمندان بگوییم این را دنبال کنید و اینها بعد از اندکی نتوانند؛ مشروط بر اینکه زیرساختش موجود باشد. یک چنین وضعی ما بحمدالله داریم. کارهای عمرانی گستردهای که در کشور انجام گرفته. پیشرفت اینهاست. در این زمینهها پیشرفتهای خیلی زیادی داشتیم.
چهارم، از نقاط مثبت: اعتبار بینالمللی. بنده موافق نیستم با این نظر که امروز وضع ما از لحاظ بینالمللی وضع منفی است؛ به هیچ وجه. این هم گاهی شنیده میشود، گفته میشود در بعضی از اظهارات. نخیر، ما وضعمان امروز از لحاظ بینالمللی بسیار خوب است. امروز، جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور محترم، اثرگذار، معتبر، متنفذ در دنیا، در فضای سیاست بینالمللی شناخته شده است.
نقطهی روشن دیگر، مسالهی ثبات کشور است. این همه توطئه، این همه دسیسه... البته ثبات غیر از رکود است. ما رکود نداریم، حرکت داریم، پیشرفت داریم، جوشش داریم در کشور، اما نظام، نظام ثابت و مستقری است.
اما نقاط ضعف هم داریم. اگر نقاط منفی را نبینیم، ضعفهای خودمان را نشناسیم، یقیناً ضربه خواهیم خورد.
نقاط ضعف ما، هم در زمینههای اقتصادی است، هم زمینهی فرهنگی است، خطاها داشتیم، ضعفها داشتیم. بر بعضی از چالشها نتوانستیم غلبه کنیم؛ این واقعیتی است. حتی در همان تهدیدهایی که مستقیماً از طرف دشمن است، اگر ما ضربهای خوردیم، تقصیر خود ماست. کوتاهیهای خود ماست، تقصیر خود ماست.
یک جاهایی طبق وظیفه عمل نکردیم؛ یک جاهایی مراقبتهایی که باید انجام بدهیم، انجام ندادیم؛ یک جاهایی دلبستگیهای خودمان را زیر پا نگذاشتیم؛ منجر شده به اشکالاتی، این هم باید در نظر داشته باشیم. به چیزهایی که باید از آن پرهیز کرد و بر حذر بود، سرگرم شدیم: به منازعات سیاسی، به مشاجرات؛ اینها نقاط ضعف است. به رفاهطلبی سرگرم شدیم، به منشهای اشرافیگری سرگرم شدیم. غفلت از روحیهی جهادی و ایثار؛ گاهی اینها را داشتیم. غفلت از تهاجم فرهنگی دشمن، غفلت از درکمینبودن دشمن؛ مواردی از این چیزها غفلت کردیم. غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانهای کشور، بی مبالاتی نسبت به حفظ بیتالمال؛ اینها گناهان ماست، اینها نقاط ضعف ماست. میل به رفتارهای قبیلهای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد. در زمینهی اقتصاد خوب فعالیتهای زیادی شده با ارزش هم هست، اما مسئلهی اشتغال حلنشده است، مسئله تورم حلنشده است، مسئله فرهنگ کار حلنشده است، مسئلهی ساعات مفید کار حلنشده است؛ باید فرهنگ کار در کشور یک جوری باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر یک ساعت کار را با شوق، بیفزایند بر مدت و مقدار کاری که انجام میدهند. باید کار کرد؛ با بیکاری و بیمیلی به کار و تنبلی و وادادگی، کشور پیش نخواهد رفت.
نقاط قوت امیدهای ما را افزایش میدهد، ظرفیتها را به ما نشان میدهد؛ نقاط منفی، اولویتها را به ما نشان میدهد که چه کار باید بکنیم.»
ولیامر مسلمین در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره مسائل اخیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خاطر نشان کردند: «بیداری اسلامی ملتهای منطقه حادثهی عظیمی است که نظیر آن از اول انقلاب تا امروز، در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه نداشته است».
اخبار تکمیلی متعاقباً از همین پایگاه منتشر میشود
More...
Description:
LEADER necessary to avoid negativeness or unconditional positiveness - 882011 Speech - Farsi
ساعت خبر: 21:11 - تاريخ خبر: 16/05/1390
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار رؤسای قوای مجریه، مقننه و قضائیه، رئیس مجلس خبرگان، اعضای هیئت وزیران، نمایندگان مجلس، مسئولان دستگاهها و سازمانهای مختلف، ائمهی جمعه و نمایندگان ولیفقیه در استانها و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، در سخنان بسیار مهمی با اشاره به شرایط بسیار فوقالعاده و بیسابقهی منطقه و جهان، به تبیین شرایط و جایگاه فعلی کشور با درنظرگرفتن نقاط قوت و ضعف پرداختند و تاکید کردند «در بررسی شرایط کشور، باید هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی در کنار یکدیگر دیده شوند و از منفیگرایی یا مثبتگرایی مطلق پرهیز شود».
•ضرورت پرهیز از منفیگرایی یا مثبتگرایی مطلق
به گزارش پخش اخبار چند رسانه ای واحد مرکزی خبر به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای ؛ ایشان در همین رابطه افزودند:
«البته در این نگاه کلی، بایستی واقعبینانه نگاه کنیم. خودمان را نبایستی دچار خطا بکنیم. یکسو نگری نکنیم. نقاط مثبتی داریم، نقاط منفیای هم داریم. هر دو را ببینیم. غلبهدادن نگاه منفی خلاف واقعبینی است، موجب ناامیدی است. نقطهی مقابلش هم همینجور است: یعنی غلبهدادن نگاه مثبت، بدون دیدن نقطهی منفی، این هم گمراهکننده است، موجب یک رضایتی میشود در انسان که احیاناً این رضایت، رضایت کاذب است؛ این هم درست نیست. نقاط منفی را هم باید در کنار نقاط مثبت دید.
اولین نقطهی مثبت نظام و نقطهی قوت نظام، این است که نظام ثابت کرده است که توانایی غلبهی بر تهدیدها را دارد؛ این خیلی چیز مهمی است. ما در طول این سی و دو سال، تهدیدهای فراوانی داشتیم: تهدید سیاسی، تهدید امنیتی، تهدید نظامی، تهدید اقتصادی؛ لازمهی این تهدیدها این بوده است که نظام ضربه بخورد، آنها البته میخواستند ساقط کنند نظام را، حالا این دور از دسترسشان بود، لااقل نظام را عقب نگه دارد، کشور را عقب نگه دارد. نظام بر همهی این تهدیدها غلبه پیدا کرده. به نظر من نقطهی قوت درجهی اول نظام این است.
دوم: اعتماد میان مردم و نظام. کمتر نظامی در دنیا وجود دارد که مردمش نسبت به آن نظام حکومتی، اعتمادی را که مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی دارند، داشته باشند؛ کمتر کشوری است.
سوم: پیشرفت در شرایط تحریم. یکی از نقاط مهم قوت کشور این است. ما در سختترین شرایط تحریم، کشور پیشرفت کرده. پیشرفت در اعتماد به نفس ملی: امروز ما به خصوص جوانهایمان اعتماد به نفسشان از ده سال پیش، از بیست سال پیش بیشتر است. درست گفتند ایشان، بنده این را اطلاع دارم، در زمینههای علمی، هرکاری که زیرساخت آن در کشور موجود باشد، جوانهایمان آماده هستند انجام بدهند. یعنی هیچ چیزی نیست که ما به جوانهای دانشمندان بگوییم این را دنبال کنید و اینها بعد از اندکی نتوانند؛ مشروط بر اینکه زیرساختش موجود باشد. یک چنین وضعی ما بحمدالله داریم. کارهای عمرانی گستردهای که در کشور انجام گرفته. پیشرفت اینهاست. در این زمینهها پیشرفتهای خیلی زیادی داشتیم.
چهارم، از نقاط مثبت: اعتبار بینالمللی. بنده موافق نیستم با این نظر که امروز وضع ما از لحاظ بینالمللی وضع منفی است؛ به هیچ وجه. این هم گاهی شنیده میشود، گفته میشود در بعضی از اظهارات. نخیر، ما وضعمان امروز از لحاظ بینالمللی بسیار خوب است. امروز، جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور محترم، اثرگذار، معتبر، متنفذ در دنیا، در فضای سیاست بینالمللی شناخته شده است.
نقطهی روشن دیگر، مسالهی ثبات کشور است. این همه توطئه، این همه دسیسه... البته ثبات غیر از رکود است. ما رکود نداریم، حرکت داریم، پیشرفت داریم، جوشش داریم در کشور، اما نظام، نظام ثابت و مستقری است.
اما نقاط ضعف هم داریم. اگر نقاط منفی را نبینیم، ضعفهای خودمان را نشناسیم، یقیناً ضربه خواهیم خورد.
نقاط ضعف ما، هم در زمینههای اقتصادی است، هم زمینهی فرهنگی است، خطاها داشتیم، ضعفها داشتیم. بر بعضی از چالشها نتوانستیم غلبه کنیم؛ این واقعیتی است. حتی در همان تهدیدهایی که مستقیماً از طرف دشمن است، اگر ما ضربهای خوردیم، تقصیر خود ماست. کوتاهیهای خود ماست، تقصیر خود ماست.
یک جاهایی طبق وظیفه عمل نکردیم؛ یک جاهایی مراقبتهایی که باید انجام بدهیم، انجام ندادیم؛ یک جاهایی دلبستگیهای خودمان را زیر پا نگذاشتیم؛ منجر شده به اشکالاتی، این هم باید در نظر داشته باشیم. به چیزهایی که باید از آن پرهیز کرد و بر حذر بود، سرگرم شدیم: به منازعات سیاسی، به مشاجرات؛ اینها نقاط ضعف است. به رفاهطلبی سرگرم شدیم، به منشهای اشرافیگری سرگرم شدیم. غفلت از روحیهی جهادی و ایثار؛ گاهی اینها را داشتیم. غفلت از تهاجم فرهنگی دشمن، غفلت از درکمینبودن دشمن؛ مواردی از این چیزها غفلت کردیم. غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانهای کشور، بی مبالاتی نسبت به حفظ بیتالمال؛ اینها گناهان ماست، اینها نقاط ضعف ماست. میل به رفتارهای قبیلهای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد. در زمینهی اقتصاد خوب فعالیتهای زیادی شده با ارزش هم هست، اما مسئلهی اشتغال حلنشده است، مسئله تورم حلنشده است، مسئله فرهنگ کار حلنشده است، مسئلهی ساعات مفید کار حلنشده است؛ باید فرهنگ کار در کشور یک جوری باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر یک ساعت کار را با شوق، بیفزایند بر مدت و مقدار کاری که انجام میدهند. باید کار کرد؛ با بیکاری و بیمیلی به کار و تنبلی و وادادگی، کشور پیش نخواهد رفت.
نقاط قوت امیدهای ما را افزایش میدهد، ظرفیتها را به ما نشان میدهد؛ نقاط منفی، اولویتها را به ما نشان میدهد که چه کار باید بکنیم.»
ولیامر مسلمین در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره مسائل اخیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خاطر نشان کردند: «بیداری اسلامی ملتهای منطقه حادثهی عظیمی است که نظیر آن از اول انقلاب تا امروز، در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه نداشته است».
اخبار تکمیلی متعاقباً از همین پایگاه منتشر میشود
1:53
|
سید علی خامنه ای | دلبسته نشویم | Farsi
هر آنچه که ما جمع میکنیم، نابود خواهد شد. همه چیز در این دنیا برای آمدن و رفتن است. چیزی بقاء ندارد. انسان به...
هر آنچه که ما جمع میکنیم، نابود خواهد شد. همه چیز در این دنیا برای آمدن و رفتن است. چیزی بقاء ندارد. انسان به این توجه کند. به یاد عاقبت کار در هنگام آغاز کار باشد. این عبرتی برای ماست و دلبستگیهای ما را به تعلقات و نفس کم میکند
More...
Description:
هر آنچه که ما جمع میکنیم، نابود خواهد شد. همه چیز در این دنیا برای آمدن و رفتن است. چیزی بقاء ندارد. انسان به این توجه کند. به یاد عاقبت کار در هنگام آغاز کار باشد. این عبرتی برای ماست و دلبستگیهای ما را به تعلقات و نفس کم میکند
28:35
|
تعصب و تقلید (2) | کتمان حقیقت | Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»