35:34
|
28:35
|
تعصب و تقلید (2) | کتمان حقیقت | Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
التفسیر الأقوم - آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره = و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الا أمانی و ان هم الا یظنون + فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت أیدیهم و ویل لهم مما یکسبون
معانی أُمّی و أَمانیّ این آیه راجع به یهود است که میفرماید: جماعتی از آنها اُمّی و درسنخوانده هستند، عالم نیستند و سواد ندارند، طبقۀ عامّۀ مردم هستند و از کتاب خدا و تورات هیچ خبری ندارند الاّ یک خیالات و آرزوهایی که علمای آنها به آنها گفتند، و آنان هم به آن خیالات و اوهام دلبستگی پیدا کردند، و از روی تلقین باطلی که علما به آنها دادند، آن را کتاب خدا و تورات شمردند. حضرت در «و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» میفرماید: إنّ الأُمِّیَّ منسوبٌ إلی أُمّه، أی: هو کما خرَج مِن بَطْن أُمِّه، لا یَقرَأُ و لا یَکتُبُ؛ «امیون: یعنی مادریها، اُمّ: یعنی مادر، اُمّی: یعنی کسی که سوادش همان قدر است که از شکم مادرش بیرون آمده، چیزی نخوانده، یاد نگرفته، مطالعه نکرده، بحث نکرده است.» اُمّی این درسنخواندههایی هستند که: لا یَعلَمونَ الکتابَ المُنزَلَ مِن السّماءِ و لا المُتکذَّب به، و لا یُمَیِّزون بَینَهما؛ «اینها بین آن کتابی که از آسمان نازل شده با آن کتابی که به دروغ به خدا نسبت دادند، هیچ فرقی نمیگذارند؛ بین تورات واقعی با تورات مجعول فرق نمیگذارند؛ بین آیاتی که خدای علیّ أعلی بر حضرت موسی فرستاده و آیاتی که علمای یهود تحریف میکنند و به خورد مردم میدهند، هیچ فرقی نمیگذارند و به آنها هرچه را بگویند که خدا اینطور گفته است، آنها همینطور قبول میکنند. و خداوند در اینجا این «امیون» را تنقیص میکند و میگوید: وای بر این عوام مردم که حرف علمای خودشان را بیچون و چرا گوش میکنند!» خوب گوش کنید مطلب از دستتان نرود تا برسیم به نتیجه. «الا امانی» أی: إلّا أن یُقرَأَ عَلَیهم و یُقال لهم: إنّ هذا کتابُ الله و کلامُه؛ «اینها از کتاب خدا هیچ نمیدانند مگر أمانی. «امانی» یعنی آنچه را که بزرگان و علمای آنها به سلیقۀ خودشان برای آنها میخوانند و میگویند: این کتاب خداست، این کلام خداست.» لا یَعرِفونَ إن قُرِئَ مِن الکتاب خِلافُ ما فیه؛ «اگر خلاف کتاب خدا را برای آنها بخوانند، اینها نمیفهمند و درک نمیکنند که این خلاف است.» تکذیب نبوّت پیغمبر و امامت امیرالمؤمنین توسط علمای یهود «و إن هم الا یظنون» أی: ما یَقرَأُ عَلَیهم رُؤَساؤهم مِن تکذیبِ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فی نُبوَّتِه و إمامةِ علیٍّ علیه السّلام سیّدِ عترتِه؛ «و إن هم الا یظنون» یعنی آنچه را که بزرگان و رؤسای آنها بر آنها میخوانند از تکذیب محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در نبوّتش، و در امامت علی بزرگ و آقا و سیّد و سالار تمام عترت پیغمبر.» یعنی این محمّدی که آمده و ادّعای پیغمبری میکند، دروغ میگوید. آن محمّدی که موسی گفت، این نیست؛ آن یکطور دیگر است. با اینکه خودشان میدانند این همان است، امّا به عوامشان میگویند: «این محمّد دروغ میگوید، این آن نیست، آن محمّدی که موسی گفته است و در تورات آمده، غیر از این محمّدی است که دارای این صفات است!» درحالیکه صفاتی که این محمّد دارد، همان صفاتی است که در توراتِ خودشان هست و موسی هم همین را گفته است! امّا اینها میآیند و تورات را بر خلاف آنچه که هست، برای مردم میخوانند! و هم یُقلِّدونَهم مع أنّه مُحَرَّمٌ عَلَیهم تقلیدُهم؛ «این عوام از علمایشان تقلید میکنند درحالیکه تقلید کردن اینها از علمایشان حرام است.» فویل للذین یکتبون الکتاب ثم یقولون هذا من عند الله ؛ «وای بر کسانی که کتابی را با دست خودشان مینویسند، آنوقت به خدا نسبت میدهند و میگویند: این برای خداست!» از پیش خود خبری نقل میکند و به خدا نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به پیغمبر نسبت میدهد، از پیش خود خبری نقل میکند و به امام نسبت میدهد؛ میگوید: این برای امام است، این برای پیغمبر است، این از نزد خداست! حضرت امام حسن عسکری میفرماید: هذا القومُ الیهود؛ «اینها یهودیها هستند.» کَتَبوا صفةً زَعَموا أنّها صفةُ محمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم، و هی خلافُ صفَتِهِ؛ «[علمای آنها] یک صفاتی را از پیغمبر آخر الزمان مینویسند و میگویند که: صفات پیغمبر آخر الزمان اینطور است! درحالیکه این صفاتی را که میگویند، خلاف آن صفاتی است که در پیغمبر و در تورات واقعی است، و خود آنها هم میدانند!»
7:58
|
Seerat e Imam Ali Naqi a.s | 4th part - Urdu
امام كی غلو كے خلاف جدوجہد، غاليوں کی تکذیب اور لعنت، فرمان امام\"غاليوں سے دور رہو\" شیعوں کی مشکلات،
امام كی غلو كے خلاف جدوجہد، غاليوں کی تکذیب اور لعنت، فرمان امام\"غاليوں سے دور رہو\" شیعوں کی مشکلات،
11:40
|
ظلم، مفهوم، حقیقت (3) - Farsi
#ظلم
#التفسير_الأقوم
واژه ظلم، یک مفهوم عام و قابل انطباق بر مصادیق گوناگون و متعدد است که میتوان...
#ظلم
#التفسير_الأقوم
واژه ظلم، یک مفهوم عام و قابل انطباق بر مصادیق گوناگون و متعدد است که میتوان آن را در همه ابعاد زندگی بشر اعم از جوارحی و جوانحی ملاحظه کرد. هر رفتار یا گفتار یا باوری که انسان را از مسیر حق به سوی باطل سوق دهد و از حدود الهی خارج کند، مصداقی از مصادیق ظلم است. ظلم در ارتباط با خود انسان، در ارتباط با خداوند سبحان و در ارتباط با همنوعان و تک تک خلایق جهان، با اجزاء و اعضای طبیعت و یا سایر موجودات، قابل مصداق یابی است و در واقع انواع و مصادیق ظلم میتوانند در حوزه فردی و اجتماعی، محیط زیست و محیط طبیعی، موجودات و پدیده های فراطبیعی ، مادی و معنوی بازیابی شوند و تقریبا همه ابعاد و شئون زندگی بشر را شامل میشوند.
با توجه به معنای ظلم که همان زیر پا گذاشتن معیارها و استانداردهای خردمندانه و خدا پسندانه و خروج از حدود و معیارهای مطلوب الهی است، نقض این حدود در همه ابعاد و روابط انسان چه در ارتباط با خدا، چه در ارتباط با خود و یا در ارتباط با همنوعان و طبیعت پیرامون انسان، ظلم به آنها هم محسوب میشود. این تجاوز از حدود الهی، منجر به دور شدن انسان از هدف خلقت و رشد نکردنِ در مراتب بندگی خداست.
هدف خلقت چیست؟ پروردگان سبحان در سوره ذاریات، آیه ۵۶ بیان فرموده است. قال الله الحکیم: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند».
و في كتاب علل الشّرائع ص 9 ح 1 ، بإسناده إلى أبي عبد اللَّه- عليه السّلام- قال: خرج الحسينُ بنُ عليٍ على أصحابِهِ فقال:
أيّها النّاس، إنّ اللَّهَ ما خلقَ العِبادَ إلّا لِيعرفُوه، فَإذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوه، فَإذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ مَنْ سِوَاه.
فقال له رجلٌ: يا ابن رسول اللَّه، بأبي أنت و أمّي، فما معرفةُ اللَّه؟
قال: معرفةُ أهلِ كلِّ زَمَانٍ إمَامَهم الَّذي تَجبُ عَلَيهم طَاعَتُه.
پس هدف از خلقت ما شناخت خداوند متعال و پرستش او و دوری از اله های غیر او است. اما این هدف بدون شناخت امام زمان و حجت بالغه الهی و اطاعت از ایشان قابل تحقق نیست. به تعبیر دیگر، عدل، در دوران ما، همان تبعیت از امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء است و ظلم، چیزی جز نافرمانی و عدم اطاعت از آن بزرگوار و برگزیدن غیر ایشان بر ایشان نیست.
هر كس بر مولانا حضرت بقیه الله الاعظم عج پيشى بگیرد، از دين خدا بيرون می رود و هر كه از آن بزرگوار عقب بماند، غرق و هلاک می شود و هر كه با آن حضرت مخالفت كند به تباهى كشيده می شود و هر كس همراه و همگام آن امام حق عج باشد به مقصد سعادت می رسد. فإن من تقدم عليهم مَرَق و من تخلف عنهم غَرِق و من خالفهم مُحِق و من لزمهم لحِق.
همه ظلم ها و ستمهایی که ما مرتکب می شویم ، سبب دوری ما از امام زمانمان عج و مانع رشد مادی و معنوی ما و سد راه ما جهت وصول به سعادت جاویدان و موجب گرفتاری ما به انواع بلا و عذاب الهی می شوند.
از این جهت ، هر ظلم و ستمی که با زیرپا گذاشتن حدود الهی،از ما صادر شود، پیش از آنکه ظلم به دیگران باشد، ظلم به نفس است. چنانکه پروردگار منان در سوره طلاق، آیه ۱ می فرمایند: ﴿مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾ هر کس از احکام الهي پای فراتر نهد، بیگمان به خویش ستم کرده است. چرا؟ چون ضرر اصلی آن تعدی به خود او برمیگردد و با آن تعدی به عذاب الهی گرفتار می شود. همچنین در سوره بقره آیه 231 می فرمایند: ﴿لَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾؛ «به همسران مطلقه خود برای طولانی کردن مدت عده طلاق یا طلاق مجدد، رجوع نکنید تا به آنها زیان برسانید و (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ظلم کرده است» . چرا؟ چون انسان با هر بار ستم کردن به دیگران، در واقع به خود ظلم می کند و از مقام قرب الهی و بهشت رضوان او دورتر می شود و حتی با انجام برخی از ظلم ها مثل شرک به خداو تکذیب و قتل انبیاء و اوصیاء و امثال آن بهشت الهی را بر خود حرام می کند. چنانکه مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در احتجاج خود با آن زندیق فرمودند: \"وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ إِذْ حَرَمُوهَا الْجَنَّةَ وَ أَوْجَبُوا عَلَيْهَا خُلُودَ النَّار\").
حدودی را که خداوند برای بشر قرار داده است، یا مبین رابطه درست انسان با ذات باری تعالی است و نحوه ی ارتباط انسان را با خالقش معلوم می کند، یا، حدود الهی بیانگر نحوه تعامل انسان با خودش است و یا این حدود، نشانگر نحوه ارتباط صحیح و رفتار عادلانه فرد با همنوعانش است یا این حدود نحوه ی ارتباط صحیح انسان را با خلایق دیگر و طبیعت پیرامونش بیان می کنند. در کتاب مصباح الشریعه ص 5 از قول ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت مولانا امام صادق علیه السلام به این حقیقت تصریح شده است: \"قَالَ الصَّادِقُ(ع): أُصُولُ الْمُعَامَلَاتِ تَقَعُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَوْجُهٍ مُعَامَلَةُ اللَّهِ وَ مُعَامَلَةُ النَّفْسِ وَ مُعَامَلَةُ الْخَلْقِ وَ مُعَامَلَةُ الدُّنْيَا\"
More...
Description:
#ظلم
#التفسير_الأقوم
واژه ظلم، یک مفهوم عام و قابل انطباق بر مصادیق گوناگون و متعدد است که میتوان آن را در همه ابعاد زندگی بشر اعم از جوارحی و جوانحی ملاحظه کرد. هر رفتار یا گفتار یا باوری که انسان را از مسیر حق به سوی باطل سوق دهد و از حدود الهی خارج کند، مصداقی از مصادیق ظلم است. ظلم در ارتباط با خود انسان، در ارتباط با خداوند سبحان و در ارتباط با همنوعان و تک تک خلایق جهان، با اجزاء و اعضای طبیعت و یا سایر موجودات، قابل مصداق یابی است و در واقع انواع و مصادیق ظلم میتوانند در حوزه فردی و اجتماعی، محیط زیست و محیط طبیعی، موجودات و پدیده های فراطبیعی ، مادی و معنوی بازیابی شوند و تقریبا همه ابعاد و شئون زندگی بشر را شامل میشوند.
با توجه به معنای ظلم که همان زیر پا گذاشتن معیارها و استانداردهای خردمندانه و خدا پسندانه و خروج از حدود و معیارهای مطلوب الهی است، نقض این حدود در همه ابعاد و روابط انسان چه در ارتباط با خدا، چه در ارتباط با خود و یا در ارتباط با همنوعان و طبیعت پیرامون انسان، ظلم به آنها هم محسوب میشود. این تجاوز از حدود الهی، منجر به دور شدن انسان از هدف خلقت و رشد نکردنِ در مراتب بندگی خداست.
هدف خلقت چیست؟ پروردگان سبحان در سوره ذاریات، آیه ۵۶ بیان فرموده است. قال الله الحکیم: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند».
و في كتاب علل الشّرائع ص 9 ح 1 ، بإسناده إلى أبي عبد اللَّه- عليه السّلام- قال: خرج الحسينُ بنُ عليٍ على أصحابِهِ فقال:
أيّها النّاس، إنّ اللَّهَ ما خلقَ العِبادَ إلّا لِيعرفُوه، فَإذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوه، فَإذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ مَنْ سِوَاه.
فقال له رجلٌ: يا ابن رسول اللَّه، بأبي أنت و أمّي، فما معرفةُ اللَّه؟
قال: معرفةُ أهلِ كلِّ زَمَانٍ إمَامَهم الَّذي تَجبُ عَلَيهم طَاعَتُه.
پس هدف از خلقت ما شناخت خداوند متعال و پرستش او و دوری از اله های غیر او است. اما این هدف بدون شناخت امام زمان و حجت بالغه الهی و اطاعت از ایشان قابل تحقق نیست. به تعبیر دیگر، عدل، در دوران ما، همان تبعیت از امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء است و ظلم، چیزی جز نافرمانی و عدم اطاعت از آن بزرگوار و برگزیدن غیر ایشان بر ایشان نیست.
هر كس بر مولانا حضرت بقیه الله الاعظم عج پيشى بگیرد، از دين خدا بيرون می رود و هر كه از آن بزرگوار عقب بماند، غرق و هلاک می شود و هر كه با آن حضرت مخالفت كند به تباهى كشيده می شود و هر كس همراه و همگام آن امام حق عج باشد به مقصد سعادت می رسد. فإن من تقدم عليهم مَرَق و من تخلف عنهم غَرِق و من خالفهم مُحِق و من لزمهم لحِق.
همه ظلم ها و ستمهایی که ما مرتکب می شویم ، سبب دوری ما از امام زمانمان عج و مانع رشد مادی و معنوی ما و سد راه ما جهت وصول به سعادت جاویدان و موجب گرفتاری ما به انواع بلا و عذاب الهی می شوند.
از این جهت ، هر ظلم و ستمی که با زیرپا گذاشتن حدود الهی،از ما صادر شود، پیش از آنکه ظلم به دیگران باشد، ظلم به نفس است. چنانکه پروردگار منان در سوره طلاق، آیه ۱ می فرمایند: ﴿مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾ هر کس از احکام الهي پای فراتر نهد، بیگمان به خویش ستم کرده است. چرا؟ چون ضرر اصلی آن تعدی به خود او برمیگردد و با آن تعدی به عذاب الهی گرفتار می شود. همچنین در سوره بقره آیه 231 می فرمایند: ﴿لَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾؛ «به همسران مطلقه خود برای طولانی کردن مدت عده طلاق یا طلاق مجدد، رجوع نکنید تا به آنها زیان برسانید و (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ظلم کرده است» . چرا؟ چون انسان با هر بار ستم کردن به دیگران، در واقع به خود ظلم می کند و از مقام قرب الهی و بهشت رضوان او دورتر می شود و حتی با انجام برخی از ظلم ها مثل شرک به خداو تکذیب و قتل انبیاء و اوصیاء و امثال آن بهشت الهی را بر خود حرام می کند. چنانکه مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در احتجاج خود با آن زندیق فرمودند: \"وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ إِذْ حَرَمُوهَا الْجَنَّةَ وَ أَوْجَبُوا عَلَيْهَا خُلُودَ النَّار\").
حدودی را که خداوند برای بشر قرار داده است، یا مبین رابطه درست انسان با ذات باری تعالی است و نحوه ی ارتباط انسان را با خالقش معلوم می کند، یا، حدود الهی بیانگر نحوه تعامل انسان با خودش است و یا این حدود، نشانگر نحوه ارتباط صحیح و رفتار عادلانه فرد با همنوعانش است یا این حدود نحوه ی ارتباط صحیح انسان را با خلایق دیگر و طبیعت پیرامونش بیان می کنند. در کتاب مصباح الشریعه ص 5 از قول ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت مولانا امام صادق علیه السلام به این حقیقت تصریح شده است: \"قَالَ الصَّادِقُ(ع): أُصُولُ الْمُعَامَلَاتِ تَقَعُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَوْجُهٍ مُعَامَلَةُ اللَّهِ وَ مُعَامَلَةُ النَّفْسِ وَ مُعَامَلَةُ الْخَلْقِ وَ مُعَامَلَةُ الدُّنْيَا\"
Video Tags:
Press,Farsi,Russian,Persian,iran
international,BBC,CNN,Arabic,Iran,Iranian,Indian,Songs,اهل
بیت,ولاية,آل
محمد,الشيعة,الرافضي,الرفضة,ياسر
الحبيب,القزويني,آل
سيف,الشيرازي,ولاية
الفقيه,الوائلي,الخميني,الخامنئي,فدك,صوت
العترة,أهل
السنة
و
الجماعة,ایران,خمینی,خامنه
ای,ولایت
فقیه,خبر,Ahlulbayt
TV,Imam
Hussain
TV,al-shia.org,IMAM
ALI
TV,
12:07
|
Tafseer E Surah Al Baqarah | Ayat 87-88 | Anbeya ke moqable mein Bani israel ka rad e amal | Maulana Syed Naseem Abbas Kazmi | Urdu
اس ویڈیو میں سورہ بقرہ کی آیت نمبر ۸۷ اور ۸۸ کی تفسیر بیان کی گئی ہے۔
ان آیات میں بنی اسرائیل کا انبیاء کے...
اس ویڈیو میں سورہ بقرہ کی آیت نمبر ۸۷ اور ۸۸ کی تفسیر بیان کی گئی ہے۔
ان آیات میں بنی اسرائیل کا انبیاء کے مقابلے میں جو رد عمل تھا اس کو بیان کیا گیا ہے, دو بڑے کام کئے انہوں نے, بعض کو قتل کر دیا اور بعض کی تکذیب کی اور مختلف قسم کے بہانے بناتےتھے لہذاخدا نے ان پر لعنت کی اور ان کو اپنی رحمت سے دور کر دیا۔
#quran #surahalbaqarah #tafseer #tafseerquran #maulanasyednaseemabbaskazmi
More...
Description:
اس ویڈیو میں سورہ بقرہ کی آیت نمبر ۸۷ اور ۸۸ کی تفسیر بیان کی گئی ہے۔
ان آیات میں بنی اسرائیل کا انبیاء کے مقابلے میں جو رد عمل تھا اس کو بیان کیا گیا ہے, دو بڑے کام کئے انہوں نے, بعض کو قتل کر دیا اور بعض کی تکذیب کی اور مختلف قسم کے بہانے بناتےتھے لہذاخدا نے ان پر لعنت کی اور ان کو اپنی رحمت سے دور کر دیا۔
#quran #surahalbaqarah #tafseer #tafseerquran #maulanasyednaseemabbaskazmi