6:34
|
7:42
|
[02] [Short Documentary] کربلا درس و عبرت Urdu
کربلا درس و عبرت
دوسری قسط \'فطرت بیدار\'
البلاغ پاکستان
Short Documentary : Karbala Dars e Ibrat
Episode No. 01
Topic : Imam e Zamana Ki Raah Main...
کربلا درس و عبرت
دوسری قسط \'فطرت بیدار\'
البلاغ پاکستان
Short Documentary : Karbala Dars e Ibrat
Episode No. 01
Topic : Imam e Zamana Ki Raah Main Rukawat Na Bane
Presents By Al-Balagh Pakistan
More...
Description:
کربلا درس و عبرت
دوسری قسط \'فطرت بیدار\'
البلاغ پاکستان
Short Documentary : Karbala Dars e Ibrat
Episode No. 01
Topic : Imam e Zamana Ki Raah Main Rukawat Na Bane
Presents By Al-Balagh Pakistan
8:03
|
[09-Nauha 2016] اے محبانِ حسینؑ ابنِ علی بیدار ہو | Dasta e Imamia-ISO Muharram 1438 - Urdu
[09-Nauha 2016] اے محبانِ حسینؑ ابنِ علی بیدار ہو | Dasta e Imamia-ISO Muharram 1438 - Urdu
Voice: Aatir Haider
Kalam: Jafar Askari
Editted By : Wisdom Gateway...
[09-Nauha 2016] اے محبانِ حسینؑ ابنِ علی بیدار ہو | Dasta e Imamia-ISO Muharram 1438 - Urdu
Voice: Aatir Haider
Kalam: Jafar Askari
Editted By : Wisdom Gateway Productions
Audio & Released By : Al-Baqei Productions
More...
Description:
[09-Nauha 2016] اے محبانِ حسینؑ ابنِ علی بیدار ہو | Dasta e Imamia-ISO Muharram 1438 - Urdu
Voice: Aatir Haider
Kalam: Jafar Askari
Editted By : Wisdom Gateway Productions
Audio & Released By : Al-Baqei Productions
1:38
|
28:43
|
30Jun11 ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Farsi
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت...
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و قشرهای مختلف مردم، با تبریك عید شریف مبعث به ملت ایران و امت اسلامی، بعثت پیامبر اكرم (ص) را بزرگترین نعمت الهی و برترین و پربركت ترین روزهای سال خواندند و تأكید كردند: بیداری اسلامی ملتهای منطقه، حركتی در مسیر نبوی است و ملتهای مسلمان و ملت بزرگ ایران، با هوشیاری اجازه نخواهند داد امریكایی ها و صهیونیستها، با ایجاد اختلاف و حیله های دیگر، این حركت عظیم را منحرف و یا بر آن موج سواری كنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به «آثار تعیین كننده، بسیار عمیق و پیش برنده» دوران 23 ساله بعثت پیامبر خاتم (ص) در تاریخ و سرنوشت بشریت افزودند: نبی مكرم اسلام (ص) در همین دوران كوتاه كه فقط 10 سال آن به ایجاد نظام اسلامی اختصاص داشت، جامعه ای بر پایه های ایمان، عقلانیت، مجاهدت و عزت بنا كردند كه تمدنهای امروز بشری نیز، مدیون تمدن اسلامیِ شكل گرفته برچنین پایه هایی است.
ایشان، مشكلات و دردهای دیروز و امروز امت اسلامی را ناشی از ناسپاسی نعمت عظیم بعثت دانستند و خاطرنشان كردند: اگر ملتهای مسلمان، ایمان را در دل و عمل تقویت كنند، از عقلانیت و خرد انسانی به عنوان هدیه بزرگ الهی بهره گیرند، جهاد فی سبیل الله را در میدانهای نظامی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دنبال كنند و احساس عزت و كرامت انسانی را مغتنم بشمارند یقیناً به جایگاه شایسته خود دست می یابند.
حضرت آیت الله خامنه ای، حوادث جاری در برخی كشورهای شمال افریقا و خاورمیانه را، نشان دهنده توجه ملتهای مسلمان به نعمت سعادت بخش اسلام خواندند و افزودند: بیداری عظیم اسلامی در مصر و تونس و دیگر كشورها نشان می دهد موازنه ظالمانه و تحقیركننده ای كه غربی های سلطه گر و حكام وابسته، در 150 سال اخیر بر ملتهای منطقه تحمیل كرده بودند به هم خورده و فصل جدیدی در تاریخ منطقه آغاز شده است.
رهبر انقلاب اسلامی، آینده تحولات منطقه را به فضل الهی، روشن دانستند و با اشاره به لجاجت و «جان سختی» قدرتهای مستكبر برای انكار و مخفی كردن جنبه اسلامی این تحولات افزودند: امریكایی ها، صهیونیستها و مزدوران و همراهان آنها در منطقه، همه امكانات خود را به كار گرفته اند تا حركت عظیم ملتها را منحرف كنند و با روی كار آوردن عناصر وابسته، معادلات ظالمانه گذشته را دوباره حاكم سازند اما وقتی ملتی بیدار شد و جان بر كف به میدان آمد نمی توان او را شكست داد.
ایشان با اشاره به لزوم بیداری، هوشیاری و بصیرت ملتها و نخبگان جهان اسلام در مقابل تلاشها و طرحهای پیچیده امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی افزودند: البته تحركات سلطه گران، دردسرهایی را برای ملتهای بیدار شده به همراه خواهد آورد اما به بركت هوشیاری و مراقبت مردم و نخبگان امت اسلامی، مسیر روشنی كه در منطقه آغاز شده، انشاءالله با قوت ادامه خواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی، در همین زمینه با یادآوری توطئه های گوناگون دشمنان اسلام در قبال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان كردند: ایجاد اختلاف، نفوذ، ترور، «درگیریهای قومی مذهبی»، فتنه انگیزی و تحریك دشمن خارجی به حمله به ایران از جمله تحركات ناكام مستكبران برای تضعیف حركت عظیم ملت ایران بوده است كه همین توطئه ها یا نظائر آنها در قبال ملتهای بیدار شده منطقه نیز طراحی و اجرا خواهد شد.
ایشان در تشریح راههای اصولی مقابله با اینگونه توطئه ها، پرهیز ملتها و نخبگان جهان اسلام از مباحث بیهوده و كم اهمیت، بی توجهی به «اختلافات مذهبی، قومی و سلیقه ای» و درك عظمت تاریخی قیام ملتهای مسلمان را مورد تأكید قرار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به حمایتهای همیشگی ملت ایران و نظام اسلامی از هر حركت عدالت طلبانه و ضد استكباری افزودند: هرجا حركتی علیه امریكا و صهیونیسم روی دهد و هر ملتی كه بر ضد دیكتاتوری بین المللی امریكا و دیكتاتورهای داخلی قیام كند با حمایت ملت فهیم ایران روبرو خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، شبیه سازی را یكی از طرحهای پیچیده امریكا خواندند و با اشاره به حوادث سوریه افزودند: امریكایی ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی، در سوریه، سعی می كنند این كشور را كه در خط مقاومت قرار دارد دچار مشكل كنند اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر كشورهای منطقه متفاوت است.
ایشان افزودند: جوهره بیداری اسلامی در كشورهای منطقه، حركت ضدصهیونیستی و ضد امریكایی است اما در حوادث سوریه، دست امریكا و اسرائیل آشكار است و «منطق و معیار ما ملت ایران» این است كه هرجا به نفع امریكا و صهیونیسم شعار داده شود حركت، انحرافی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته پایداری ملت ایران و نظام اسلامی بر این منطق و معیار دشمنان نظام را خشمگین می كند و بر توطئه های آنان می افزاید اما ملت آب دیده و مقاوم ایران، در مواضع خود سستی نخواهد كرد.
ایشان با اشاره به مظلومیت ملت بحرین افزودند: حركت مردم بحرین، ماهیتاً شبیه حركت ملت مصر و تونس و یمن است و تفكیك میان این تحركات مشابه، معنا ندارد اما متأسفانه برخی به جای توجه به حرف دل ملتها، همان راهی را می روند كه دشمنان اسلام می خواهند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با یادآوری كار و تلاش گسترده و پرامید دستگاههای گوناگون در سراسر كشور، موضوع ادغام وزارتخانه ها و كوچك كردن دولت را، بسیار مهم برشمردند و با اشاره به همكاری متقابل دولت و مجلس در این مسئله افزودند: اینگونه كارها باید با جدیت دنبال شود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طمع ورزیهای دشمنان به برخی مسائل و حوادث داخلی تأكید كردند: ملت ایران با ایستادگی، اعتماد و امید بی پایان به كمك پروردگار و مسئولان كشور با همكاری و وحدت كلمه، بار دیگر امید دشمنان را به یأس و نومیدی تبدیل خواهند كرد.
در آغاز این دیدار كه سفیران كشورهای اسلامی نیز حضور داشتند، رئیس جمهور، پیامبر خاتم را بزرگترین هدیه پروردگار به بشریت خواند و افزود: بعثت بزرگترین حادثه تاریخ است كه می تواند بشر را در گذر از مسیر نورانی كلمه توحید، به حیات طیبه و سعادت حقیقی برساند.
آقای احمدی نژاد جهل و غفلت بشر و ظلم و بی عدالتی طاغوتها را موانع اصلی بهره گیری كامل جوامع بشری از پیام حیات بخش بعثت پیامبر اعظم خواند و افزود: شیطان بزرگ امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی با سركوب ملتها، جامعه بشری را از حركت در صراط مستقیم الهی باز می دارند.
رئیس جمهور، بشر امروز را بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیام بعثت خواند و افزودند: ظهور بقیه الله الاعظم (عج) تكمیل كننده حادثه تاریخی بعثت و نوید سعادت حقیقی بشر خواهد بود.
More...
Description:
ديدار مسئولان نظام در روز عید مبعث با رهبر انقلاب Sayyed Ali Khamenei 30 Jun 11 - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12833
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار مسئولان نظام و قشرهای مختلف مردم، با تبریك عید شریف مبعث به ملت ایران و امت اسلامی، بعثت پیامبر اكرم (ص) را بزرگترین نعمت الهی و برترین و پربركت ترین روزهای سال خواندند و تأكید كردند: بیداری اسلامی ملتهای منطقه، حركتی در مسیر نبوی است و ملتهای مسلمان و ملت بزرگ ایران، با هوشیاری اجازه نخواهند داد امریكایی ها و صهیونیستها، با ایجاد اختلاف و حیله های دیگر، این حركت عظیم را منحرف و یا بر آن موج سواری كنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به «آثار تعیین كننده، بسیار عمیق و پیش برنده» دوران 23 ساله بعثت پیامبر خاتم (ص) در تاریخ و سرنوشت بشریت افزودند: نبی مكرم اسلام (ص) در همین دوران كوتاه كه فقط 10 سال آن به ایجاد نظام اسلامی اختصاص داشت، جامعه ای بر پایه های ایمان، عقلانیت، مجاهدت و عزت بنا كردند كه تمدنهای امروز بشری نیز، مدیون تمدن اسلامیِ شكل گرفته برچنین پایه هایی است.
ایشان، مشكلات و دردهای دیروز و امروز امت اسلامی را ناشی از ناسپاسی نعمت عظیم بعثت دانستند و خاطرنشان كردند: اگر ملتهای مسلمان، ایمان را در دل و عمل تقویت كنند، از عقلانیت و خرد انسانی به عنوان هدیه بزرگ الهی بهره گیرند، جهاد فی سبیل الله را در میدانهای نظامی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دنبال كنند و احساس عزت و كرامت انسانی را مغتنم بشمارند یقیناً به جایگاه شایسته خود دست می یابند.
حضرت آیت الله خامنه ای، حوادث جاری در برخی كشورهای شمال افریقا و خاورمیانه را، نشان دهنده توجه ملتهای مسلمان به نعمت سعادت بخش اسلام خواندند و افزودند: بیداری عظیم اسلامی در مصر و تونس و دیگر كشورها نشان می دهد موازنه ظالمانه و تحقیركننده ای كه غربی های سلطه گر و حكام وابسته، در 150 سال اخیر بر ملتهای منطقه تحمیل كرده بودند به هم خورده و فصل جدیدی در تاریخ منطقه آغاز شده است.
رهبر انقلاب اسلامی، آینده تحولات منطقه را به فضل الهی، روشن دانستند و با اشاره به لجاجت و «جان سختی» قدرتهای مستكبر برای انكار و مخفی كردن جنبه اسلامی این تحولات افزودند: امریكایی ها، صهیونیستها و مزدوران و همراهان آنها در منطقه، همه امكانات خود را به كار گرفته اند تا حركت عظیم ملتها را منحرف كنند و با روی كار آوردن عناصر وابسته، معادلات ظالمانه گذشته را دوباره حاكم سازند اما وقتی ملتی بیدار شد و جان بر كف به میدان آمد نمی توان او را شكست داد.
ایشان با اشاره به لزوم بیداری، هوشیاری و بصیرت ملتها و نخبگان جهان اسلام در مقابل تلاشها و طرحهای پیچیده امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی افزودند: البته تحركات سلطه گران، دردسرهایی را برای ملتهای بیدار شده به همراه خواهد آورد اما به بركت هوشیاری و مراقبت مردم و نخبگان امت اسلامی، مسیر روشنی كه در منطقه آغاز شده، انشاءالله با قوت ادامه خواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی، در همین زمینه با یادآوری توطئه های گوناگون دشمنان اسلام در قبال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان كردند: ایجاد اختلاف، نفوذ، ترور، «درگیریهای قومی مذهبی»، فتنه انگیزی و تحریك دشمن خارجی به حمله به ایران از جمله تحركات ناكام مستكبران برای تضعیف حركت عظیم ملت ایران بوده است كه همین توطئه ها یا نظائر آنها در قبال ملتهای بیدار شده منطقه نیز طراحی و اجرا خواهد شد.
ایشان در تشریح راههای اصولی مقابله با اینگونه توطئه ها، پرهیز ملتها و نخبگان جهان اسلام از مباحث بیهوده و كم اهمیت، بی توجهی به «اختلافات مذهبی، قومی و سلیقه ای» و درك عظمت تاریخی قیام ملتهای مسلمان را مورد تأكید قرار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به حمایتهای همیشگی ملت ایران و نظام اسلامی از هر حركت عدالت طلبانه و ضد استكباری افزودند: هرجا حركتی علیه امریكا و صهیونیسم روی دهد و هر ملتی كه بر ضد دیكتاتوری بین المللی امریكا و دیكتاتورهای داخلی قیام كند با حمایت ملت فهیم ایران روبرو خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، شبیه سازی را یكی از طرحهای پیچیده امریكا خواندند و با اشاره به حوادث سوریه افزودند: امریكایی ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی، در سوریه، سعی می كنند این كشور را كه در خط مقاومت قرار دارد دچار مشكل كنند اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر كشورهای منطقه متفاوت است.
ایشان افزودند: جوهره بیداری اسلامی در كشورهای منطقه، حركت ضدصهیونیستی و ضد امریكایی است اما در حوادث سوریه، دست امریكا و اسرائیل آشكار است و «منطق و معیار ما ملت ایران» این است كه هرجا به نفع امریكا و صهیونیسم شعار داده شود حركت، انحرافی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته پایداری ملت ایران و نظام اسلامی بر این منطق و معیار دشمنان نظام را خشمگین می كند و بر توطئه های آنان می افزاید اما ملت آب دیده و مقاوم ایران، در مواضع خود سستی نخواهد كرد.
ایشان با اشاره به مظلومیت ملت بحرین افزودند: حركت مردم بحرین، ماهیتاً شبیه حركت ملت مصر و تونس و یمن است و تفكیك میان این تحركات مشابه، معنا ندارد اما متأسفانه برخی به جای توجه به حرف دل ملتها، همان راهی را می روند كه دشمنان اسلام می خواهند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با یادآوری كار و تلاش گسترده و پرامید دستگاههای گوناگون در سراسر كشور، موضوع ادغام وزارتخانه ها و كوچك كردن دولت را، بسیار مهم برشمردند و با اشاره به همكاری متقابل دولت و مجلس در این مسئله افزودند: اینگونه كارها باید با جدیت دنبال شود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طمع ورزیهای دشمنان به برخی مسائل و حوادث داخلی تأكید كردند: ملت ایران با ایستادگی، اعتماد و امید بی پایان به كمك پروردگار و مسئولان كشور با همكاری و وحدت كلمه، بار دیگر امید دشمنان را به یأس و نومیدی تبدیل خواهند كرد.
در آغاز این دیدار كه سفیران كشورهای اسلامی نیز حضور داشتند، رئیس جمهور، پیامبر خاتم را بزرگترین هدیه پروردگار به بشریت خواند و افزود: بعثت بزرگترین حادثه تاریخ است كه می تواند بشر را در گذر از مسیر نورانی كلمه توحید، به حیات طیبه و سعادت حقیقی برساند.
آقای احمدی نژاد جهل و غفلت بشر و ظلم و بی عدالتی طاغوتها را موانع اصلی بهره گیری كامل جوامع بشری از پیام حیات بخش بعثت پیامبر اعظم خواند و افزود: شیطان بزرگ امریكا و رژیم غاصب صهیونیستی با سركوب ملتها، جامعه بشری را از حركت در صراط مستقیم الهی باز می دارند.
رئیس جمهور، بشر امروز را بیش از هر زمان دیگر نیازمند پیام بعثت خواند و افزودند: ظهور بقیه الله الاعظم (عج) تكمیل كننده حادثه تاریخی بعثت و نوید سعادت حقیقی بشر خواهد بود.
اقشار نمونه بسیج سراسر كشور Vali Amr Muslimeen speech to Basij - Farsi
بيانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر كشور
بسماللهالرّحمنالرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين و...
بيانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر كشور
بسماللهالرّحمنالرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد و ءاله الطّاهرين سيّما بقيّةالله فى الأرضين.
خداوند متعال را سپاسگزارم براى توفيق حضور در اين ديدار باشكوه و بسيار خوب. از برادران و خواهرانى كه در اطراف ميدان ايستادهاند، خواهش ميكنم بنشينند تا بتوانيم بحث كنيم.
امروز مقارن با اول محرم است. تناسبى هست ميان هويت و حقيقت بسيج با هويت محرم و عاشورا. بسيج افتخار دارد كه پيرو مكتب عاشوراست. البته عاشورا اوج فداكارى و ايثار است. همهى تاريخ، همهى عالم، مسئلهى عاشورا و حسينبنعلى (عليهالسّلام) و اصحاب وفادار او را با اين خصوصيت شناختهاند؛ فداكارى، ايثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهى؛ ليكن مسئلهى عاشورا فقط اين نيست. بله، برجستهترين و نمايانترين خصوصيت عاشورا، همين فداكارى و شهادت است؛ ولى در ماجراى عاشورا حقايق ديگرى هم وجود دارد. از آغاز حركت از مدينه، بذر معرفت پاشيده شد - اين يكى از خصوصيات حادثهى عاشوراست - بذر بصيرت پاشيده شد. اگر مردمى، امتى از بصيرت برخوردار نباشند، حقايق گوناگون، كار آنها را اصلاح نخواهد كرد؛ گره از مشكلات آنها گشوده نخواهد شد. بنابراين اخلاص، موقعشناسى، پاشيدن بذر يك حركت فزايندهى تاريخى، از خصوصيات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا يك جريانى در تاريخ شروع شد، كه همچنان رو به افزايش و گسترش است. بعد از اين هم همين خواهد بود. امام حسين (عليهالسّلام) براى اعلاى كلمهى حق و براى نجات خلق، همهى داشتههاى خود را به ميدان آورد. اين برخى از خصوصياتى است كه انسان به طور كلى در ماجراى عاشورا ميتواند ببيند و نشان بدهد.
بسيج، همين راه است؛ همين حركت است؛ همين هدفهاست؛ همين ابزارها و وسيلههاست. بسيج، جمع فداكارى از مردمند، براى مردم؛ تشكيل يك مجموعهاى در حركت عظيم يك ملت مجاهد. حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگى، حضور در سياست، در فرهنگ، در كمك به مستضعفان، در كمك به درماندگان، در توليد، در فناورى، در پيشبرد مسائل گوناگون كشور، در ورزش، در درخششهاى بينالمللى، در هر كار خير؛ اين حركت بسيج است؛ حركتى مردمى، براى مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همهى قشرها، زنان، مردان، جوانان، پيران، نوجوانان، از اصناف گوناگون؛ يعنى تشكيل يك مجموعهى حزبالله واقعى.
بسيج سياسى است، اما سياستزده نيست، سياسىكار نيست، جناحى نيست؛ بسيج مجاهد است، اما بىانضباط نيست، افراطى نيست؛ بسيج عميقاً متدين و متعبد است، اما متحجر نيست، خرافى نيست؛ بسيج بابصيرت است، اما ازخودراضى نيست؛ بسيج اهل جذب است - گفتهايم جذب حداكثرى - اما اهل تسامح در اصول نيست؛ بسيج غيور است، پاسدار خطوط فاصل است؛ بسيج طرفدار علم است، اما علمزده نيست؛ بسيج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما رياكار نيست؛ بسيج در كار آبادكردن دنياست، اما خود اهل دنيا نيست. اين شد يك فرهنگ.
فرهنگ بسيجى يعنى آن مجموعهى معرفتها و روشها و منشهائى كه ميتواند مجموعههاى عظيمى را در ملت به وجود بياورد كه تضمينكنندهى حركت مستقيم و پايدار اسلامى آن ملت باشند. اين يك تفكر است؛ در ذهن هم نيست، در خارج و در عينيت وجود دارد. حركت بسيجى، سرنوشت ايران را، بلكه سرنوشت فراتر از ايران را تغيير داد، تعيين كرد. از روز اول، بسيجيان امام ما در ميدانهاى گوناگون انقلاب تا پيروزى انقلاب و تا پس از انقلاب حركتى كردند كه ماندگار شد، الگو شد، يادگار ملت ايران در عرصهى تاريخ شد. امروز جوانان نيويورك و كاليفرنيا هم شعارهاى مردم مصر و تونس را تكرار ميكنند، از آنها الهام ميگيرند؛ انكار هم نميكنند. جوانان مصر و تونس هم از حزبالله و حماس و جهاد اسلامى الهام گرفتهاند و فرا گرفتهاند و پنهان نكردند. و معلم اول در عصر جديد، بسيجىِ امام بزرگوار ما بود؛ كه همه از بسيجىِ امام بزرگوار فراگرفتند و از جانبازان و سربازان و فداكاران اين انقلاب ياد گرفتند كه چگونه ميتوان اسطورههاى قدرت مادى را شكست، چگونه ميتوان به نام خدا بتها را شكست، چگونه ميتوان ايستاد، چگونه ميتوان مقاومت كرد.
اينها حقايقى است كه امروز وجود بسيج، عينيت بسيج، حركت بسيج، هدفهاى بسيج، ما را به اين حقايق آشنا ميكند. انقلاب اسلامى و ملت انقلابى با يك چنين فرهنگى، با يك چنين آموزههائى، با يك چنين روحيهاى، توانست بسيارى از ناممكنها را ممكن كند، محقق كند؛ و اين حركت ادامه خواهد داشت. دشمنىِ دشمنان نميتواند تأثيرى بگذارد. البته دشمن، دشمنى ميكند - در اين ترديدى نبايد داشت، انتظارى هم جز اين از دشمن نبايد داشت - منتها ما وقتى حركت عظيم ملت ايران را از آغاز اين انقلاب، اين حركت، اين نهضت عمومى تا امروز مشاهده ميكنيم، مىبينيم يك خط سير مشخصى دارد. ملت ايران به سمت پيش حركت ميكند، به سمت اوج حركت ميكند، در ميدانهاى گوناگون بر چالشهاى گوناگون غلبه پيدا ميكند؛ و دشمنان در همين مقابله و مواجهه عقبنشينى ميكنند، كوتاه مىآيند؛ ناچارند. با اين حركت، سرنوشت ملت ايران، پيروزىِ قطعى است.
امروز در سرتاسر منطقهى اسلامى و منطقهى عربى، حركتهاى اسلامى و جوششهاى اسلامى مشاهده ميشود؛ اين همان چيزى است كه سى سال كسانى كه با حقيقت انقلاب آشنا بودند، انتظارش را داشتند و دشمنان انقلاب سى سال از تصور چنين چيزى به خود ميلرزيدند؛ واهمه و وحشت حوادثى را داشتند كه امروز اتفاق افتاده است. طراحان توطئههاى عليه انقلاب اسلامى پيشبينى ميكردند كه يك چنين حوادثى پيش خواهد آمد؛ و پيش آمد، و اين پيش خواهد رفت و متوقف نخواهد شد.
امروز ملتهاى مسلمان در منطقهى عربى سر بلند كردهاند، آگاه شدهاند، بيدار شدهاند. دشمنان نميتوانند آنها را سركوب كنند و نميتوانند راه را منحرف كنند. حركت به جريان افتاده است و وضع دنيا را تحت تأثير قرار داده است. همين حركتهائى كه امروز شما در دنياى غرب، در آمريكا و در اروپا مشاهده ميكنيد، نشان دهندهى تغييرات عظيمى است كه آيندهى دنيا شاهد اين تغييرات خواهد بود.
ما از عكسالعمل دشمنان تعجب نميكنيم؛ از تهديدهائى كه ميشود، از تحريمى كه ميكنند، از آنچه كه كشورهاى استكبارى در اين دوره در مواجههى با نظام جمهورى اسلامى انجام ميدهند، تعجب نميكنيم. آنها ميدانند كه كانون اين حركت، جمهورى اسلامى بود و ايستادگى ملت ايران است كه توانسته است اين روحيه را در منطقه بگستراند كه ميشود در مقابل هيمنهى استكبار ايستاد. استكبار پيشرفت كار خودش را همواره از راه مرعوب كردنها - ملتها را مرعوب ميكردند، سران كشورها را مرعوب ميكردند - پيش برده است. وقتى اين پردهى رعب بشكند، وقتى ملتها بدانند كه اين هيمنه، هيمنهى حقيقى و واقعى نيست و صورى و ظاهرى است، اين سلاح از دست استكبار گرفته خواهد شد. و امروز اينجور شده است. لذا خشمگينند، عصبانىاند، روى جمهورى اسلامى فشار وارد ميكنند.
البته اين كه جمهورى اسلامى را متهم كنند كه اين حركات را راه انداخته، غلط است؛ اين يك تهمت بيجا و بيموردى است؛ احتياجى به اين كار نيست. نظام اسلامى با بقاء خود، با ايستادگى خود، با صدق خود در اين راه - كه ملت ايران نشان داد در اين راه صادق است - الهامبخش بوده است و اين الهامبخشى وجود دارد. ملتها بيدار شدهاند و راه خود را پيدا كردهاند. دشمنان هم دشمنى ميكنند. البته اين دشمنىها چالشهائى را ايجاد ميكند. ملت ايران به مواجههى با اين چالشها عادت كرده است و ما انشاءالله بر همهى چالشهائى كه دشمنان به وجود مىآورند، غلبه خواهيم كرد و پيروز خواهيم شد و خداى متعال براى ملت ايران و در نهايت براى امت اسلامى و استقرار حقايق نورانى اسلام در عالم، اين پيروزى را مقدر فرموده است.
اميدواريم خداوند متعال توفيق تداوم در اين راه را به همهى ملت عزيز ما، به جوانان عزيز بسيجى ما، به همهى جوانان اين كشور و به مسئولان مرحمت كند. همه بدانند كه در اين زمينهها مسئولند؛ هم مسئولان كشور، هم قشرهاى گوناگون. مردم در ميدان حاضرند. آمادگى مردم در قضاياى گوناگون، آمادگى كامل است. مسئولان هم بايد قدر اين ملت را و اين آمادگى را بدانند و وظائف خود را، كارهائى را كه بر دوش آنهاست، به بهترين وجهى در قواى سهگانه انجام بدهند و ملت با انسجام پيش برود.
اين حركتهاى اسلامى در اطراف دنياى اسلام هم بلاشك حركتهاى ماندگارى است، حركتهاى پيشروندهاى است. ملتها يكى پس از ديگرى بيدار ميشوند. دستنشاندگان استكبار، يكى پس از ديگرى از عرصه و صحنه خارج خواهند شد و انشاءالله روزبهروز شوكت اسلام و اقتدار اسلام بيشتر خواهد شد.
پروردگارا! ما را لايق اين نعمتهاى بزرگ قرار بده؛ ما را شاكر اين نعمتهاى بزرگ قرار بده. پروردگارا! دلهاى ما را به نور محبت و معرفتِ خودت و اوليائت منور بگردان؛ دعاى بقيّةالله (ارواحنا فداه) را شامل حال ما بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
Supreme Leader’s Speech to Basijis
28/11/2011
The following is the full text of the speech delivered on November 28, 2011 by Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution to a group of basijis from different parts of the country.
In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful
All praise is due to Allah, the Lord of the Worlds, and peace and greetings upon our Master, Muhammad, and upon his immaculate household, especially the one remaining with Allah on earth.
I am grateful to Allah the Exalted who gave me the opportunity to attend this glorious and excellent meeting. I would like to ask the brothers and sisters who are standing around the square to sit down so that we can have a discussion.
Today has coincided with the first day of the month of Muharram. The identity and nature of Basij are in harmony with the identity of Muharram and Ashura. Basij is proud of being a follower of the school of Ashura. Of course Ashura is the peak of self-sacrifice. The issue of Ashura and what happened to Hussein ibn Ali (a.s.) and his loyal companions have been identified in the entire history and the entire world with self-sacrifice and selfless efforts in the way of God and for a divine cause. But the issue of Ashura is not limited to this. Yes, self-sacrifice and martyrdom are the most prominent and significant aspect of Ashura, but there are also other truths in Ashura. From the beginning of the movement in Medina, the seeds of knowledge and insight were sowed: this is one of the characteristics of the event that happened on Ashura. If a people lack insight, different things will not help them improve their conditions and solve their problems. Therefore, purity, identifying the opportunities, sowing the seeds of a growing historical movement - these are among the important characteristics of Ashura. The event did not end on the noon of Ashura. In fact a movement started in history from the noon of Ashura, a movement whose scope is still widening and expanding and it will continue expanding in the future as well. Imam Hussein (a.s.) brought whatever he had into the arena in order to promote the word of God and save mankind. These are some of the characteristics that one can identify in the event that happened on Ashura.
Basij is following the same path. It is continuing the same movement. It is pursuing the same goals. It is using the same tools and means. Basij is from among the people and it was established for the sake of the people. It was established in order to further the great movement of a mujahid nation. Basij is present in defense, science, art, construction of the country, politics, culture, helping oppressed and helpless people, production, technology, furthering different affairs of the country, sports, international arenas and all righteous actions. This is the movement of Basij: a popular movement for the people, in the hearts of the people, from among the people, from among different social classes, from among women and men - young and old - from different professions. That is to say, an organization was established which was hezbollahi in the real sense of the word.
Basij is political in nature, but it is not intoxicated by political and partisan activities. Basij is a mujahid organization, but it is not without discipline. It is not radical. Basij is deeply pious and religious, but it is not rigid and superstitious. Basij is insightful, but it is not self-centered. Basij is inclusive - and I have recommended maximum inclusion - but it will not compromise principles. Basij is brave. It is the guardian of principles. Basij is a supporter of science, but it is not intoxicated with science. Basij enjoys Islamic characteristics and it is not hypocritical. Basij is involved in improving the world, but it does not have materialistic tendencies. And this is a culture.
The basiji culture includes the knowledge, methods and behaviors which can give rise to great things that guarantee the permanent Islamic movement of a nation on a straight path. This is a school of thought and it is not just an abstract concept: it has a manifestation in the real world. The movement of Basij changed the destiny of Iran and it even went beyond changing the destiny of Iran. From the first day, basijis continued their activities in different revolutionary arenas before and after the Revolution and their movement became permanent. It became a model. It went down in history in the name of the Iranian nation. Today the youth of New York and California are repeating the slogans of the people of Egypt and Tunisia. They are inspired by these nations and they do not deny this. And the youth of Egypt and Tunisia were inspired by Hezbollah, Hamas and Islamic Jihad and they did not hide this. Basijis who were deployed by our magnanimous Imam (r.a.) started this inspiration in the modern world. Everybody learnt how to defeat the icons of materialistic power from our Imam\'s basijis and from our disabled war veterans, soldiers and selfless people. They learnt how to break idols in the name of God. They leant how to stand firm and how to resist.
Today the existence, movement and goals of Basij make us familiar with these truths. By relying on this culture, these teachings and this spirit, the Islamic Revolution and the revolutionary Iranian nation managed to accomplish many things which were considered impossible and this movement will continue. The hostility of the enemies cannot affect this. Of course the enemy will continue its hostility. We must not have any doubts in this regard. In fact an enemy should not be expected to behave otherwise. However, when we consider the great movement of the Iranian nation from the beginning of the Revolution to the present day, we see that there is a clear path. The Iranian nation is moving forward. It is moving towards the peak. It continues overcoming different challenges in different arenas and the enemies are forced to back down in this confrontation. With this movement, the Iranian nation will definitely achieve victory.
Today Islamic movements and uprisings are being witnessed throughout Islamic and Arab regions. This is exactly what has been expected since thirty years ago by those who were familiar with the nature of the Revolution. And in anticipation of such a thing, the enemies of the Revolution were trembling with fear for thirty years. They lived in fear of the events that have already happened today. Those who were hatching plots against the Islamic Revolution predicted such events and they happened. These events will continue and they will not stop.
Today Muslim people have risen up in the Arab region. They have become aware. They have awakened. The enemies cannot suppress them. They cannot change their path. The movement has already started and it has affected the conditions of the world. The movements that you see today in the western world - in America and in Europe - are indicative of great changes that the world will witness in the future.
We are not surprised by the response of the enemies. We are not surprised by the threats they make, the sanctions they impose and what the arrogant countries have been doing against the Islamic Republic during this time. They know that the Islamic Republic was the source of this movement. They know that it is the resistance of the Iranian nation that has managed to promote the idea in the region that it is possible to stand up against the power of the arrogant powers. The arrogant powers have always resolved their problems through intimidation. They intimidate nations and their leaders. When this technique is revealed and when nations realize that the power of the arrogant countries is superficial and not genuine, the arrogant powers will lose this weapon. And this is what has happened today. Therefore, they are angry and they pressure the Islamic Republic.
Of course they wrongly accuse the Islamic Republic of having started these movements. This is a baseless accusation. There is no need for such actions. The Islamic Republic has been inspirational because of its permanence, resistance and sincerity on this path - and the Iranian nation proved that it is sincere on this path. This inspiration is still there. Nations have awakened and they have found their path. And the enemies are continuing their hostility. Of course these hostilities create certain challenges. The Iranian nation is used to confronting such challenges. By Allah\'s favor, we will overcome all the challenges that the enemies create and we will achieve victory. Allah the Exalted has pre-ordained the establishment of brilliant Islamic truths in the world and He has also pre-ordained victory for the Iranian nation and ultimately for the Islamic Ummah.
I hope Allah the Exalted will bless all our people, our basijis and all our youth and government officials with the opportunity to continue this path. Everybody should know that they are responsible in these areas. All our government officials and people should know this. The people are present in the arena. The people are completely prepared in different areas and our government officials should appreciate our people and their preparedness. Our government officials should carry out their responsibilities in the three branches of government in the best possible way so that our nation can move forward in a coherent way.
Undoubtedly these Islamic movements around the world of Islam are permanent and progressive movements. Nations are awakening one after the other. The puppets of the arrogant powers will leave the scene one after the other and by Allah\'s favor, the power and glory of Islam will increase on a daily basis.
Dear God, help us be worthy of these great blessings. Make us be thankful for these great blessings. Dear God, enlighten our hearts with the light of Your love and knowledge and with the love and knowledge of your saints. Make us benefit from the prayers of the Imam of the Age (may our souls be sacrificed for his sake).
Greetings be upon you and Allah\'s mercy and blessings
More...
Description:
بيانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر كشور
بسماللهالرّحمنالرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد و ءاله الطّاهرين سيّما بقيّةالله فى الأرضين.
خداوند متعال را سپاسگزارم براى توفيق حضور در اين ديدار باشكوه و بسيار خوب. از برادران و خواهرانى كه در اطراف ميدان ايستادهاند، خواهش ميكنم بنشينند تا بتوانيم بحث كنيم.
امروز مقارن با اول محرم است. تناسبى هست ميان هويت و حقيقت بسيج با هويت محرم و عاشورا. بسيج افتخار دارد كه پيرو مكتب عاشوراست. البته عاشورا اوج فداكارى و ايثار است. همهى تاريخ، همهى عالم، مسئلهى عاشورا و حسينبنعلى (عليهالسّلام) و اصحاب وفادار او را با اين خصوصيت شناختهاند؛ فداكارى، ايثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهى؛ ليكن مسئلهى عاشورا فقط اين نيست. بله، برجستهترين و نمايانترين خصوصيت عاشورا، همين فداكارى و شهادت است؛ ولى در ماجراى عاشورا حقايق ديگرى هم وجود دارد. از آغاز حركت از مدينه، بذر معرفت پاشيده شد - اين يكى از خصوصيات حادثهى عاشوراست - بذر بصيرت پاشيده شد. اگر مردمى، امتى از بصيرت برخوردار نباشند، حقايق گوناگون، كار آنها را اصلاح نخواهد كرد؛ گره از مشكلات آنها گشوده نخواهد شد. بنابراين اخلاص، موقعشناسى، پاشيدن بذر يك حركت فزايندهى تاريخى، از خصوصيات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا يك جريانى در تاريخ شروع شد، كه همچنان رو به افزايش و گسترش است. بعد از اين هم همين خواهد بود. امام حسين (عليهالسّلام) براى اعلاى كلمهى حق و براى نجات خلق، همهى داشتههاى خود را به ميدان آورد. اين برخى از خصوصياتى است كه انسان به طور كلى در ماجراى عاشورا ميتواند ببيند و نشان بدهد.
بسيج، همين راه است؛ همين حركت است؛ همين هدفهاست؛ همين ابزارها و وسيلههاست. بسيج، جمع فداكارى از مردمند، براى مردم؛ تشكيل يك مجموعهاى در حركت عظيم يك ملت مجاهد. حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگى، حضور در سياست، در فرهنگ، در كمك به مستضعفان، در كمك به درماندگان، در توليد، در فناورى، در پيشبرد مسائل گوناگون كشور، در ورزش، در درخششهاى بينالمللى، در هر كار خير؛ اين حركت بسيج است؛ حركتى مردمى، براى مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همهى قشرها، زنان، مردان، جوانان، پيران، نوجوانان، از اصناف گوناگون؛ يعنى تشكيل يك مجموعهى حزبالله واقعى.
بسيج سياسى است، اما سياستزده نيست، سياسىكار نيست، جناحى نيست؛ بسيج مجاهد است، اما بىانضباط نيست، افراطى نيست؛ بسيج عميقاً متدين و متعبد است، اما متحجر نيست، خرافى نيست؛ بسيج بابصيرت است، اما ازخودراضى نيست؛ بسيج اهل جذب است - گفتهايم جذب حداكثرى - اما اهل تسامح در اصول نيست؛ بسيج غيور است، پاسدار خطوط فاصل است؛ بسيج طرفدار علم است، اما علمزده نيست؛ بسيج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما رياكار نيست؛ بسيج در كار آبادكردن دنياست، اما خود اهل دنيا نيست. اين شد يك فرهنگ.
فرهنگ بسيجى يعنى آن مجموعهى معرفتها و روشها و منشهائى كه ميتواند مجموعههاى عظيمى را در ملت به وجود بياورد كه تضمينكنندهى حركت مستقيم و پايدار اسلامى آن ملت باشند. اين يك تفكر است؛ در ذهن هم نيست، در خارج و در عينيت وجود دارد. حركت بسيجى، سرنوشت ايران را، بلكه سرنوشت فراتر از ايران را تغيير داد، تعيين كرد. از روز اول، بسيجيان امام ما در ميدانهاى گوناگون انقلاب تا پيروزى انقلاب و تا پس از انقلاب حركتى كردند كه ماندگار شد، الگو شد، يادگار ملت ايران در عرصهى تاريخ شد. امروز جوانان نيويورك و كاليفرنيا هم شعارهاى مردم مصر و تونس را تكرار ميكنند، از آنها الهام ميگيرند؛ انكار هم نميكنند. جوانان مصر و تونس هم از حزبالله و حماس و جهاد اسلامى الهام گرفتهاند و فرا گرفتهاند و پنهان نكردند. و معلم اول در عصر جديد، بسيجىِ امام بزرگوار ما بود؛ كه همه از بسيجىِ امام بزرگوار فراگرفتند و از جانبازان و سربازان و فداكاران اين انقلاب ياد گرفتند كه چگونه ميتوان اسطورههاى قدرت مادى را شكست، چگونه ميتوان به نام خدا بتها را شكست، چگونه ميتوان ايستاد، چگونه ميتوان مقاومت كرد.
اينها حقايقى است كه امروز وجود بسيج، عينيت بسيج، حركت بسيج، هدفهاى بسيج، ما را به اين حقايق آشنا ميكند. انقلاب اسلامى و ملت انقلابى با يك چنين فرهنگى، با يك چنين آموزههائى، با يك چنين روحيهاى، توانست بسيارى از ناممكنها را ممكن كند، محقق كند؛ و اين حركت ادامه خواهد داشت. دشمنىِ دشمنان نميتواند تأثيرى بگذارد. البته دشمن، دشمنى ميكند - در اين ترديدى نبايد داشت، انتظارى هم جز اين از دشمن نبايد داشت - منتها ما وقتى حركت عظيم ملت ايران را از آغاز اين انقلاب، اين حركت، اين نهضت عمومى تا امروز مشاهده ميكنيم، مىبينيم يك خط سير مشخصى دارد. ملت ايران به سمت پيش حركت ميكند، به سمت اوج حركت ميكند، در ميدانهاى گوناگون بر چالشهاى گوناگون غلبه پيدا ميكند؛ و دشمنان در همين مقابله و مواجهه عقبنشينى ميكنند، كوتاه مىآيند؛ ناچارند. با اين حركت، سرنوشت ملت ايران، پيروزىِ قطعى است.
امروز در سرتاسر منطقهى اسلامى و منطقهى عربى، حركتهاى اسلامى و جوششهاى اسلامى مشاهده ميشود؛ اين همان چيزى است كه سى سال كسانى كه با حقيقت انقلاب آشنا بودند، انتظارش را داشتند و دشمنان انقلاب سى سال از تصور چنين چيزى به خود ميلرزيدند؛ واهمه و وحشت حوادثى را داشتند كه امروز اتفاق افتاده است. طراحان توطئههاى عليه انقلاب اسلامى پيشبينى ميكردند كه يك چنين حوادثى پيش خواهد آمد؛ و پيش آمد، و اين پيش خواهد رفت و متوقف نخواهد شد.
امروز ملتهاى مسلمان در منطقهى عربى سر بلند كردهاند، آگاه شدهاند، بيدار شدهاند. دشمنان نميتوانند آنها را سركوب كنند و نميتوانند راه را منحرف كنند. حركت به جريان افتاده است و وضع دنيا را تحت تأثير قرار داده است. همين حركتهائى كه امروز شما در دنياى غرب، در آمريكا و در اروپا مشاهده ميكنيد، نشان دهندهى تغييرات عظيمى است كه آيندهى دنيا شاهد اين تغييرات خواهد بود.
ما از عكسالعمل دشمنان تعجب نميكنيم؛ از تهديدهائى كه ميشود، از تحريمى كه ميكنند، از آنچه كه كشورهاى استكبارى در اين دوره در مواجههى با نظام جمهورى اسلامى انجام ميدهند، تعجب نميكنيم. آنها ميدانند كه كانون اين حركت، جمهورى اسلامى بود و ايستادگى ملت ايران است كه توانسته است اين روحيه را در منطقه بگستراند كه ميشود در مقابل هيمنهى استكبار ايستاد. استكبار پيشرفت كار خودش را همواره از راه مرعوب كردنها - ملتها را مرعوب ميكردند، سران كشورها را مرعوب ميكردند - پيش برده است. وقتى اين پردهى رعب بشكند، وقتى ملتها بدانند كه اين هيمنه، هيمنهى حقيقى و واقعى نيست و صورى و ظاهرى است، اين سلاح از دست استكبار گرفته خواهد شد. و امروز اينجور شده است. لذا خشمگينند، عصبانىاند، روى جمهورى اسلامى فشار وارد ميكنند.
البته اين كه جمهورى اسلامى را متهم كنند كه اين حركات را راه انداخته، غلط است؛ اين يك تهمت بيجا و بيموردى است؛ احتياجى به اين كار نيست. نظام اسلامى با بقاء خود، با ايستادگى خود، با صدق خود در اين راه - كه ملت ايران نشان داد در اين راه صادق است - الهامبخش بوده است و اين الهامبخشى وجود دارد. ملتها بيدار شدهاند و راه خود را پيدا كردهاند. دشمنان هم دشمنى ميكنند. البته اين دشمنىها چالشهائى را ايجاد ميكند. ملت ايران به مواجههى با اين چالشها عادت كرده است و ما انشاءالله بر همهى چالشهائى كه دشمنان به وجود مىآورند، غلبه خواهيم كرد و پيروز خواهيم شد و خداى متعال براى ملت ايران و در نهايت براى امت اسلامى و استقرار حقايق نورانى اسلام در عالم، اين پيروزى را مقدر فرموده است.
اميدواريم خداوند متعال توفيق تداوم در اين راه را به همهى ملت عزيز ما، به جوانان عزيز بسيجى ما، به همهى جوانان اين كشور و به مسئولان مرحمت كند. همه بدانند كه در اين زمينهها مسئولند؛ هم مسئولان كشور، هم قشرهاى گوناگون. مردم در ميدان حاضرند. آمادگى مردم در قضاياى گوناگون، آمادگى كامل است. مسئولان هم بايد قدر اين ملت را و اين آمادگى را بدانند و وظائف خود را، كارهائى را كه بر دوش آنهاست، به بهترين وجهى در قواى سهگانه انجام بدهند و ملت با انسجام پيش برود.
اين حركتهاى اسلامى در اطراف دنياى اسلام هم بلاشك حركتهاى ماندگارى است، حركتهاى پيشروندهاى است. ملتها يكى پس از ديگرى بيدار ميشوند. دستنشاندگان استكبار، يكى پس از ديگرى از عرصه و صحنه خارج خواهند شد و انشاءالله روزبهروز شوكت اسلام و اقتدار اسلام بيشتر خواهد شد.
پروردگارا! ما را لايق اين نعمتهاى بزرگ قرار بده؛ ما را شاكر اين نعمتهاى بزرگ قرار بده. پروردگارا! دلهاى ما را به نور محبت و معرفتِ خودت و اوليائت منور بگردان؛ دعاى بقيّةالله (ارواحنا فداه) را شامل حال ما بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
Supreme Leader’s Speech to Basijis
28/11/2011
The following is the full text of the speech delivered on November 28, 2011 by Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution to a group of basijis from different parts of the country.
In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful
All praise is due to Allah, the Lord of the Worlds, and peace and greetings upon our Master, Muhammad, and upon his immaculate household, especially the one remaining with Allah on earth.
I am grateful to Allah the Exalted who gave me the opportunity to attend this glorious and excellent meeting. I would like to ask the brothers and sisters who are standing around the square to sit down so that we can have a discussion.
Today has coincided with the first day of the month of Muharram. The identity and nature of Basij are in harmony with the identity of Muharram and Ashura. Basij is proud of being a follower of the school of Ashura. Of course Ashura is the peak of self-sacrifice. The issue of Ashura and what happened to Hussein ibn Ali (a.s.) and his loyal companions have been identified in the entire history and the entire world with self-sacrifice and selfless efforts in the way of God and for a divine cause. But the issue of Ashura is not limited to this. Yes, self-sacrifice and martyrdom are the most prominent and significant aspect of Ashura, but there are also other truths in Ashura. From the beginning of the movement in Medina, the seeds of knowledge and insight were sowed: this is one of the characteristics of the event that happened on Ashura. If a people lack insight, different things will not help them improve their conditions and solve their problems. Therefore, purity, identifying the opportunities, sowing the seeds of a growing historical movement - these are among the important characteristics of Ashura. The event did not end on the noon of Ashura. In fact a movement started in history from the noon of Ashura, a movement whose scope is still widening and expanding and it will continue expanding in the future as well. Imam Hussein (a.s.) brought whatever he had into the arena in order to promote the word of God and save mankind. These are some of the characteristics that one can identify in the event that happened on Ashura.
Basij is following the same path. It is continuing the same movement. It is pursuing the same goals. It is using the same tools and means. Basij is from among the people and it was established for the sake of the people. It was established in order to further the great movement of a mujahid nation. Basij is present in defense, science, art, construction of the country, politics, culture, helping oppressed and helpless people, production, technology, furthering different affairs of the country, sports, international arenas and all righteous actions. This is the movement of Basij: a popular movement for the people, in the hearts of the people, from among the people, from among different social classes, from among women and men - young and old - from different professions. That is to say, an organization was established which was hezbollahi in the real sense of the word.
Basij is political in nature, but it is not intoxicated by political and partisan activities. Basij is a mujahid organization, but it is not without discipline. It is not radical. Basij is deeply pious and religious, but it is not rigid and superstitious. Basij is insightful, but it is not self-centered. Basij is inclusive - and I have recommended maximum inclusion - but it will not compromise principles. Basij is brave. It is the guardian of principles. Basij is a supporter of science, but it is not intoxicated with science. Basij enjoys Islamic characteristics and it is not hypocritical. Basij is involved in improving the world, but it does not have materialistic tendencies. And this is a culture.
The basiji culture includes the knowledge, methods and behaviors which can give rise to great things that guarantee the permanent Islamic movement of a nation on a straight path. This is a school of thought and it is not just an abstract concept: it has a manifestation in the real world. The movement of Basij changed the destiny of Iran and it even went beyond changing the destiny of Iran. From the first day, basijis continued their activities in different revolutionary arenas before and after the Revolution and their movement became permanent. It became a model. It went down in history in the name of the Iranian nation. Today the youth of New York and California are repeating the slogans of the people of Egypt and Tunisia. They are inspired by these nations and they do not deny this. And the youth of Egypt and Tunisia were inspired by Hezbollah, Hamas and Islamic Jihad and they did not hide this. Basijis who were deployed by our magnanimous Imam (r.a.) started this inspiration in the modern world. Everybody learnt how to defeat the icons of materialistic power from our Imam\'s basijis and from our disabled war veterans, soldiers and selfless people. They learnt how to break idols in the name of God. They leant how to stand firm and how to resist.
Today the existence, movement and goals of Basij make us familiar with these truths. By relying on this culture, these teachings and this spirit, the Islamic Revolution and the revolutionary Iranian nation managed to accomplish many things which were considered impossible and this movement will continue. The hostility of the enemies cannot affect this. Of course the enemy will continue its hostility. We must not have any doubts in this regard. In fact an enemy should not be expected to behave otherwise. However, when we consider the great movement of the Iranian nation from the beginning of the Revolution to the present day, we see that there is a clear path. The Iranian nation is moving forward. It is moving towards the peak. It continues overcoming different challenges in different arenas and the enemies are forced to back down in this confrontation. With this movement, the Iranian nation will definitely achieve victory.
Today Islamic movements and uprisings are being witnessed throughout Islamic and Arab regions. This is exactly what has been expected since thirty years ago by those who were familiar with the nature of the Revolution. And in anticipation of such a thing, the enemies of the Revolution were trembling with fear for thirty years. They lived in fear of the events that have already happened today. Those who were hatching plots against the Islamic Revolution predicted such events and they happened. These events will continue and they will not stop.
Today Muslim people have risen up in the Arab region. They have become aware. They have awakened. The enemies cannot suppress them. They cannot change their path. The movement has already started and it has affected the conditions of the world. The movements that you see today in the western world - in America and in Europe - are indicative of great changes that the world will witness in the future.
We are not surprised by the response of the enemies. We are not surprised by the threats they make, the sanctions they impose and what the arrogant countries have been doing against the Islamic Republic during this time. They know that the Islamic Republic was the source of this movement. They know that it is the resistance of the Iranian nation that has managed to promote the idea in the region that it is possible to stand up against the power of the arrogant powers. The arrogant powers have always resolved their problems through intimidation. They intimidate nations and their leaders. When this technique is revealed and when nations realize that the power of the arrogant countries is superficial and not genuine, the arrogant powers will lose this weapon. And this is what has happened today. Therefore, they are angry and they pressure the Islamic Republic.
Of course they wrongly accuse the Islamic Republic of having started these movements. This is a baseless accusation. There is no need for such actions. The Islamic Republic has been inspirational because of its permanence, resistance and sincerity on this path - and the Iranian nation proved that it is sincere on this path. This inspiration is still there. Nations have awakened and they have found their path. And the enemies are continuing their hostility. Of course these hostilities create certain challenges. The Iranian nation is used to confronting such challenges. By Allah\'s favor, we will overcome all the challenges that the enemies create and we will achieve victory. Allah the Exalted has pre-ordained the establishment of brilliant Islamic truths in the world and He has also pre-ordained victory for the Iranian nation and ultimately for the Islamic Ummah.
I hope Allah the Exalted will bless all our people, our basijis and all our youth and government officials with the opportunity to continue this path. Everybody should know that they are responsible in these areas. All our government officials and people should know this. The people are present in the arena. The people are completely prepared in different areas and our government officials should appreciate our people and their preparedness. Our government officials should carry out their responsibilities in the three branches of government in the best possible way so that our nation can move forward in a coherent way.
Undoubtedly these Islamic movements around the world of Islam are permanent and progressive movements. Nations are awakening one after the other. The puppets of the arrogant powers will leave the scene one after the other and by Allah\'s favor, the power and glory of Islam will increase on a daily basis.
Dear God, help us be worthy of these great blessings. Make us be thankful for these great blessings. Dear God, enlighten our hearts with the light of Your love and knowledge and with the love and knowledge of your saints. Make us benefit from the prayers of the Imam of the Age (may our souls be sacrificed for his sake).
Greetings be upon you and Allah\'s mercy and blessings
[Full Speech URDU] رہبر معظم سید علی خامنہ ای : Islamic Awakening and Youth Conference
\"اسلامی بیداری اور نوجوان نسل\" عالمی کانفرنس کے مندوبین سے خطاب
30-01-2012
قائد انقلاب اسلامی آيت اللہ...
\"اسلامی بیداری اور نوجوان نسل\" عالمی کانفرنس کے مندوبین سے خطاب
30-01-2012
قائد انقلاب اسلامی آيت اللہ العظمی سید علی خامنہ ای نے 10 بہمن سنہ 1390 ہجری شمسی مطابق 30 جنوری سنہ 2012 عیسوی کو ملاقات کے لئے آنے والے \"نوجوان نسل اور اسلامی بیداری\" کے زیر عنوان تہران میں منعقدہ بین الاقوامی کانفرنس کے شرکاء سے اپنے خطاب میں آمریت کے خلاف خطے کی اقوام کی تحریک کو صیہونیوں کی عالمی ڈکٹیٹر شپ کے خلاف جدوجہد کا مقدمہ قرار دیا۔
قائد انقلاب اسلامی نے نوجوانوں کو امت مسلمہ کا بہترین سرمایہ قرار دیا اور کانفرنس میں شرکت کے لئے دنیا کے تہتر ملکوں سے آنے والے سیکڑوں نوجوانوں سے خطاب میں فرمایا کہ عالم اسلام کے نوجوانوں کی بیداری نے پوری دنیا کی مسلم اقوام کی بیداری کی امیدوں میں اضافہ کر دیا ہے۔
قائد انقلاب اسلامی نے مصر، تیونس، لیبیا اور دیگر اسلامی ملکوں میں قوموں کے انقلابات سے استکباری طاقتوں کو پہنچنے والے نقصانات اور ان پر لگنے والی کاری ضربوں کی تلافی کے لئے ان طاقتوں کے ذریعے کی جاری کوششوں کا جائزہ لیا۔ آپ نے فرمایا کہ دشمن، ناپاک منصوبے اور سازشیں تیار کرنے میں مصروف ہے اور اسلامی اقوام، خاص طور پر مسلم ملکوں کے نوجوانوں کو جو اسلامی بیداری میں کلیدی رول کے حامل ہیں، اس بات کی اجازت نہیں دینی چاہئے کہ عالمی استبدادی نیٹ ورک ان کے انقلابوں کو ستوتاژ کرے۔
قائد انقلاب اسلامی کے خطاب کا اردو ترجمہ حسب ذیل ہے؛
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّد المرسلين و سيّد الخلق اجمعين سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الطّيّبين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين.
میں آپ تمام معزز مہمانوں، عزیز نوجوانوں اور امت اسلامیہ کے مستقبل کے تعلق سے خوش خبری کے حامل لوگوں کو خوش آمدید کہتا ہوں۔ آپ میں سے ہر فرد ایک عظیم بشارت کا حامل ہے۔ جب کسی ملک میں نوجوان بیدار ہو جاتا ہے تو اس ملک میں عوامی بیداری کی امیدیں بڑھ جاتی ہیں۔ آج پورے عالم اسلام میں ہمارے نوجوان بیدار ہو چکے ہیں۔ نوجوانوں کے لئے کتنے جال بچھائے گئے لیکن غیور اور بلند ہمت مسلم نوجوان نے خود کو ہر جال سے نجات دلائی۔ آپ دیکھ رہے ہیں کہ تیونس میں، مصر میں، لیبیا میں، یمن میں، بحرین میں کیا ہوا۔ دیگر اسلامی ممالک میں کیسی تحریک اٹھی۔ یہ سب نوید اور خوش خبری ہے۔
میں آپ عزیز نوجوانوں، اپنے بچوں سے یہ عرض کروں گا کہ آپ یقین جانئے کہ آج تاریخ عالم اور تاریخ بشریت ایک عظیم تاریخی موڑ پر پہنچ گئی ہے۔ پوری دنیا میں ایک نئے دور کا آغاز ہو رہا ہے۔ اس دور کی واضح اور بڑی نشانیوں میں اللہ تعالی کی طرف توجہات کا مرکوز ہو جانا، اللہ تعالی کی لا متناہی قدرت سے مدد طلب کرنا اور وحی الہی پر تکیہ کرنا ہے۔ انسانیت مادی مکاتب فکر کو عبور کرکے آگے بڑھ آئی ہے۔ اب نہ مارکسزم میں کشش باقی رہ گئی ہے، نہ مغرب کی لبرل ڈیموکریسی میں جاذبیت کی کوئی رمق ہے۔ آپ خود دیکھ رہے ہیں کہ لبرل ڈیموکریسی کے گہوارے کے اندر، امریکہ اور یورپ کے اندر کیا حالات ہیں؟! شکست کا اعتراف کیا جا رہا ہے۔ اسی طرح سیکولر نیشنلزم میں بھی کوئی جاذبیت نہیں رہ گئی ہے۔ اس وقت امت اسلامیہ کی سطح پر سب سے زیادہ کشش اسلام میں نظر آ رہی ہے، قرآن میں نظر آ رہی ہے، وحی الہی پر استوار مکتب فکر میں نظر آ رہی ہے، اللہ تعالی نے یقین دلایا ہے کہ الہی مکتب فکر، وحی پر استوار مکتب فکر اور عزیز دین اسلام میں انسان کو سعادت اور کامرانی کی منزل تک پہنچنے کی پوری صلاحیت موجود ہے۔ یہ ایک نہایت اہم، بامعنی اور مبارک راستہ ہے۔ آج اسلامی ممالک میں اغیار پر منحصر آمریتوں کے لوگ اٹھ کھڑے ہوئے ہیں۔ یہ اس عالمی آمریت اور بین الاقوامی ڈکٹیٹر شپ کے خلاف علم بغاوت بلند ہونے کا مقدمہ ہے جو استکباری طاقتوں اور صیہونیوں کی ڈکٹیٹر شپ کے خبیث اور بدعنوان نیٹ ورک سے عبارت ہے۔ آج بین الاقوامی استبداد اور بین الاقوامی ڈکٹیٹر شپ امریکہ اور اس کے پیروؤں کی ڈکٹیٹر شپ اور صیہونیوں کے خطرناک شیطانی نیٹ ورک کی صورت میں مجسم ہو گئي ہے۔ اس وقت یہ عناصر مختلف چالوں سے اور گوناگوں حربوں کے ذریعے پوری دنیا میں اپنی آمریت چلا رہے ہیں۔ آپ نے جو کارنامہ مصر میں انجام دیا، تیونس میں انجام دیا، لیبیا میں انجام دیا، اور جو کچھ یمن میں انجام دے رہے ہیں، بحرین میں انجام دے رہے ہیں، بعض دیگر ممالک میں اس کے جذبات و احساسات برانگیختہ ہو چکے ہیں، یہ سب اس خطرناک اور زیاں بار ڈکٹیٹرشپ کے خلاف جدوجہد کا ایک جز ہے جو دو صدیوں سے انسانیت کو اپنے چنگل میں جکڑے ہوئے ہے۔ میں نے جس تاریخی موڑ کی بات کی وہ، اسی آمریت کے تسلط سے قوموں کی آزادی اور الہی و معنوی اقدار کی بالادستی کی صورت میں رونما ہونے والی تبدیلی سے عبارت ہے۔ یہ تبدیلی آکر رہے گی، آپ اسے بعید نہ سمجھئے!
یہ اللہ کا وعدہ ہے«ولينصرنّ اللَّه من ينصره»(1) اللہ تعالی تاکید کے ساتھ ارشاد فرماتا ہے کہ اگر آپ نے اللہ کی مدد کی تو وہ آپ کی ضرور مدد فرمائے گا۔ ممکن ہے کہ عام نظر سے دیکھا جائے اور مادی اندازوں کی بنیاد پر پرکھا جائے تو یہ چیز بعید دکھائی دے لیکن بہت سی چیزیں ہیں جو بعید معلوم ہوتی تھیں مگر رونما ہو گئیں۔ کیا آپ ایک سال اور دو تین مہینے قبل یہ سوچ سکتے تھے کہ مصر کا طاغوت (ڈکٹیٹر حسنی مبارک کا اقتدار) اس طرح ذلت و رسوائی کے ساتھ ختم ہو جائے گا؟ اگر اس وقت لوگوں سے کہا جاتا کہ مبارک کی بدعنوان اور (بیرونی طاقتوں پر) منحصر حکومت ختم ہو جائے گی تو بہت سے لوگ اس کا یقین نہ کرتے، لیکن ایسا ہوا۔ اگر کوئی دو سال قبل یہ دعوی کرتا کہ شمالی افریقا میں یہ عجیب قسم کے واقعات رونما ہونے والے ہیں تو لوگوں کی اکثریت کو یقین نہ آتا۔ اگر کوئی لبنان جیسے ملک کے بارے میں کہتا کہ مومن نوجوانوں کی ایک تنظیم صیہونی حکومت اور پوری طرح مسلح صیہونی فوج کو شکست دیدے گی تو کوئی بھی اس پر یقین نہ کرتا، لیکن یہ ہوا۔ اگر کوئی کہتا کہ اسلامی جمہوری نظام مشرق و مغرب سے جاری مخاصمتوں اور دشمنیوں کے مقابلے میں بتیس سال تک ڈٹا رہے گا اور روز بروز زیادہ طاقتور اور زیادہ پیشرفتہ ہوتا جائے گا تو کوئی بھی یقین نہ کرتا، لیکن ایسا ہوا۔ «وعدكم اللَّه مغانم كثيرة تأخذونها فعجّل لكم هذه و كفّ ايدى النّاس عنكم و لتكون ءاية للمؤمنين و يهديكم صراطا مستقيما»(2) یہ کامیابیاں اللہ تعالی کی نشانیاں ہیں۔ یہ سب پر غالب رہنے والی حق کی طاقت ہے جس سے اللہ تعالی ہمیں روشناس کرا رہا ہے۔ جب عوام میدان میں آ جائيں اور ہم اپنا سب کچھ لیکر میدان میں اتر پڑیں تو نصرت الہی کا حاصل ہونا یقینی ہے۔ اللہ تعالی ہمیں راستا بھی دکھاتا ہے، «و الّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا».(3) اللہ تعالی ہدایت بھی کرتا ہے، مدد بھی کرتا ہے، بلند مقامات پر بھی پہنچاتا ہے، بس شرط یہ ہے کہ ہم میدان میں ثابت قدم رہیں۔
اب تک جو کچھ رونما ہوا ہے وہ بہت عظیم شئے ہے۔ مغربی طاقتوں نے اپنی سائنسی ترقی کی مدد سے دو سو سال تک امت اسلامیہ پر حکومت کی ہے، اسلامی ممالک پر قبضہ کیا، بعض پر براہ راست اور بعض دیگر پر مقامی ڈکٹیٹروں کے ذریعے بالواسطہ طور پر۔ برطانیہ، فرانس اور سب سے بڑھ کر امریکہ جو بڑا شیطان ہے، انہوں نے امت اسلامیہ پر تسلط قائم کیا۔ جہاں تک ہو سکا اسلامی امہ کی تحقیر کی، مشرق وسطی کے اس حساس علاقے کے قلب میں صیہونیت نامی کینسر لاکر ڈال دیا اور پھر ہر طرف سے اسے تقویت پہنچائی اور مطمئن ہو رہے کہ اب دنیا کے اس اہم ترین خطے میں ان کی پالیسیوں اور مقاصد کو مکمل تحفظ مل گیا ہے۔ لیکن جذبہ ایمانی ہمت و شجاعت، اسلامی ہمت و شجاعت اور عوامی شراکت نے ان تمام باطل خوابوں کو چکناچور کر دیا اور ان سارے اہداف پر پانی پھیر دیا۔
آج عالمی استکبار کو اسلامی بیداری کے مقابلے میں اپنی کمزوری اور ناتوانی کا احساس ہو رہا ہے۔ آپ غالب آ گئے ہیں، آپ فتحیاب ہیں، مستقبل آپ کے ہاتھ میں ہے۔ جو کام انجام پایا ہے وہ بہت عظیم کارنامہ ہے، لیکن کام یہیں ختم نہیں ہوا ہے۔
یہ بہت اہم نکتہ ہے۔ ابھی شروعات ہوئی ہے، یہ نقطہ آغاز ہے۔ مسلم اقوام کو چاہئے کہ اپنی جدوجہد جاری رکھیں تاکہ دشمن کو مختلف میدانوں سے باہر کر دیں۔
یہ مقابلہ عزم و ارادے کا مقابلہ ہے اور ہمت و حوصلے کی زور آزمائی ہے۔ جس فریق کا ارادہ مضبوط ہوگا وہ غالب آ جائے گا۔ جو دل اللہ تعالی پر تکیہ کئے ہوئے ہے اسے غلبہ حاصل ہوگا۔ «ان ينصركم اللَّه فلا غالب لكم»؛(4) اگر آپ کو نصرت الہی کا شرف حاصل ہو گیا تو پھر کوئی بھی آپ پر غلبہ حاصل نہیں کر سکے گا، آپ کو پیشرفت حاصل ہوگی۔ ہم چاہتے ہیں کہ مسلم اقوام جن سے عظیم امت اسلامیہ کی تشکیل عمل میں آئی ہے، آزاد رہیں، خود مختار رہیں، باوقار رہیں، کوئی ان کی تحقیر نہ کر سکے، اسلام کی اعلی تعلیمات و احکامات سے اپنی زندگی کو سنواریں۔ اسلام میں یہ توانائی موجود ہے۔ (دشمنوں نے) برسوں سے ہمیں علمی میدان میں پیچھے رکھا، ہماری ثقافت کو پامال کیا، ہماری خود مختاری کو ختم کر دیا۔اب ہم بیدار ہوئے ہیں۔ ہم علم کے میدانوں میں بھی یکے بعد دیگر اپنی بالادستی قائم کرتے جائیں گے۔
تیس سال قبل جب اسلامی جمہوریہ کی تشکیل عمل میں آئی تو دشمن کہتے تھے کہ اسلامی انقلاب تو کامیاب ہو گیا لیکن وہ یکے بعد دیگرے تمام شعبہ ہائے زندگی کو سنبھالنے میں ناکام ہوگا اور سرانجام پیچھے ہٹ جائے گا۔ آج ہمارے نوجوان اسلام کی برکت سے علم و دانش کے شعبے میں ایسے کارہائے نمایاں انجام دینے میں کامیاب ہوئے ہیں، جو خود ان کے بھی تصور سے پرے تھے۔ آج اللہ تعالی کی ذات پر توکل کی برکت سے ایرانی نوجوان عظیم علمی سرگرمیاں انجام دے رہا ہے۔ یورینیم افزودہ کر رہا ہے، اسٹیم سیلز پیدا کرکے اسے نشونما کے مراحل سے گزار رہا ہے، حیاتیات کے شعبے میں بڑے قدم اٹھا رہا ہے، خلائی شبے میں سرگرم عمل ہے، یہ سب اللہ تعالی کی ذات پر توکل اور نعرہ اللہ اکبر کے ثمرات ہیں۔۔۔۔۔(5)
ہمیں اپنی صلاحیتوں کو معمولی نہیں سمجھنا چاہئے۔ مغربی ثقافت نے اسلامی ممالک پر سب سے بڑی مصیبت جو نازل کی وہ دو غلط اور گمراہ کن خیالات کی ترویج تھی۔ ان میں ایک، مسلمان قوموں کی ناتوانی اور عدم صلاحیت کی غلط سوچ تھی۔ انہوں نے دماغ میں بٹھا دیا کہ آپ کے بس میں کچھ بھی نہیں ہے۔ نہ سیاست کے میدان میں، نہ معیشت کے میدان میں اور نہ ہی علم و دانش کے میدان میں۔ کہہ دیا کہ \"آپ تو کمزور ہیں، اسلامی ممالک دسیوں سال کے اس طویل عرصے میں اسی غلط فہمی میں پڑے رہے اور پسماندگی کا شکار ہوتے چلے گئے۔ دوسرا غلط تاثر جو ہمارے اندر پھیلایا گيا وہ ہمارے دشمنوں کی طاقت کے لامتناہی اور ان کے ناقابل شکست ہونے کا تاثر تھا۔ ہمیں یہ سمجھا دیا گيا کہ امریکہ کو شکست دینا محال ہے، مغرب کو تو پسپا کیا ہی نہیں جا سکتا۔ ہمیں ان کے مقابلے میں سب کچھ برداشت کرنے میں ہی ہماری بھلائی ہے۔
آج یہ حقیقت مسلم اقوام کے سامنے آ چکی ہے کہ یہ دونوں ہی خیالات سراسر غلط تھے۔ مسلمان قومیں ترقی کرنے کی صلاحیت رکھتی ہیں، اسلامی عظمت و جلالت کو جو کسی زمانے میں علمی و سیاسی و سماجی شعبوں میں اپنے اوج پر تھی، دوبارہ حاصل کرنے پر قادر ہیں اور دشمن کو تمام میدانوں میں پسپائی اختیار کرنی پڑے گی۔
یہ صدی اسلام کی صدی ہے۔ یہ صدی روحانیت کی صدی ہے۔ اسلام نے معقولیت، روحانیت اور انصاف کو یکجا قوموں کے لئے پیش کر دیا ہے۔ عقل و خرد پر استوار اسلام، تدبر و تفکر کی تعلیم دینے والا اسلام، روحانیت و معنویت کی تلقین کرنے والا اسلام، اللہ تعالی کی ذات پر توکل کا راستہ دکھانے والا اسلام، جہاد کا درس دینے والا اسلام، جذبہ عمل کا سرچشمہ اسلام، عملی اقدام پر تاکید کرنے والا اسلام۔ یہ سب اللہ تعالی اور اسلام سے ہمیں ملنے والی تعلیمات ہیں۔
آج جو چیز سب سے اہم ہے، یہ ہے کہ دشمن کو مصر میں، تیونس میں، لیبیا میں اور علاقے کے دیگر ممالک میں کم و بیش جو ہزیمت اٹھانی پڑی ہے اس کی تلافی کے لئے وہ سازش اور منصوبہ تیار کرنے میں مصروف ہے۔ دشمن کی سازشوں پر نظر رکھنے کی ضرورت ہے۔ ہوشیار رہنے کی ضرورت ہے کہ (دشمن) عوامی انقلابوں کو سبوتاژ نہ کر لے، اسے راستے سے منحرف نہ کر دے۔ دوسروں کے تجربات سے استفادہ کیجئے! دشمن، انقلابوں کو غلط سمت میں موڑنے، تحریکوں کو بے اثر بنانے اور مجاہدتوں اور بہنے والے لہو کو بے نتیجہ بنانے کی بڑی کوشش کر رہا ہے۔ بہت محتاط رہنے کی ضرورت ہے، بہت ہوشیار رہنے کی ضرورت ہے۔ آپ نوجوان اس تحریک کے علمبردار ہیں، آپ ہوشیار رہئے، آپ محتاط رہئے۔
پچھلے بتیس برسوں میں ہمیں بڑے تجربات حاصل ہوئے ہیں، بتیس سال سے ہم نے دشمنیوں اور مخاصمتوں کا سامنا کیا ہے، استقامت کی ہے اور دشمنیوں پر غلبہ پایا ہے ۔۔۔۔ (6) کوئي بھی ایسی سازش نہیں ہے جو مغرب اور امریکہ، ایران کے خلاف کر سکتے تھے اور انہوں نے نہ کی ہو۔ اگر کوئی اقدام انہوں نے نہیں کیا تو صرف اس وجہ سے کہ وہ اقدام ان کے بس میں نہیں تھا۔ جو کچھ ان کے بس میں تھا، انہوں نے کیا اور ہر دفعہ انہیں منہ کی کھانی پڑی، ہزیمت اٹھانی پڑی۔۔۔۔۔۔(7) اور آئندہ بھی یہ سلسلہ جاری رہے گا۔ آئندہ بھی اسلامی جمہوریہ کے خلاف تمام سازشوں میں انہیں شکست ہوگی۔ یہ ہم سے اللہ کا وعدہ ہے جس کے بارے میں ہمیں کوئی شک و شبہ نہیں ہے۔
ہمیں اللہ تعالی کے وعدے کی صداقت میں کوئی شک و تردد نہیں ہے۔ ہمیں اللہ تعالی کی طرف سے کوئی بے اطمینانی نہیں ہے۔ اللہ ان لوگوں کی مذمت کرتا ہے جو اس کے تعلق سے بے اطمینانی میں مبتلا ہوتے ہیں۔ «و يعذّب المنافقين و المنافقات و المشركين و المشركات الظّانّين باللَّه ظنّ السّوء عليهم دائرة السّوء و غضب اللَّه عليهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصيرا»(8)
اللہ کا وعدہ سچا ہے۔ ہم چونکہ میدان میں موجود ہیں، مجاہدت کے میدان میں داخل ہو چکے ہیں، ملت ایران اپنے تمام وسائل و امکانات کے ساتھ میدان میں وارد ہو چکی ہے لہذا نصرت الہی کا حاصل ہونا یقینی ہے۔ دوسرے ممالک میں بھی یہی صورت حال ہے تاہم بہت محتاط رہنے کی ضرورت ہے۔ ہم سب کو ہوشیار رہنا چاہئے، ہم سب کو دشمنوں کے مکر و حیلے کی طرف سے چوکنا رہنا چاہئے۔ دشمن، تحریکوں کو ناکام بنانے کی کوشش کر رہا ہے، اختلاف کے بیج بونے کی کوشش کر رہا ہے۔
آج عالم اسلام میں جاری اسلامی تحریکیں شیعہ اور سنی کے فرق پر یقین نہیں کرتیں۔ شافعی، حنفی، جعفری، مالکی، حنبلی اور زیدی کے فرق کو نہیں مانتیں۔ عرب، فارس اور دیگر قومیتوں کے اختلاف کو قبول نہیں کرتیں۔ اس عظیم وادی میں سب کے سب موجود ہیں۔ ہمیں کوشش کرنا چاہئے کہ دشمن ہمارے اندر تفرقہ نہ ڈال سکے۔ ہمیں اپنے اندر باہمی اخوت کا جذبہ پیدا کرنا چاہئے، ہدف کا تعین کر لینا چاہئے۔ ہدف اسلام ہے، ہدف قرآنی اور اسلامی حکومت ہے۔ البتہ اسلامی ممالک کے درمیان جہاں اشتراکات موجود ہیں، وہیں کچھ فرق بھی ہے۔ تمام اسلامی ممالک کے لئے کوئی واحد آئیڈیل نہیں ہے۔ مختلف ممالک کے جغرافیائی حالات، تاریخی حالات اور سماجی حالات الگ الگ ہیں تاہم مشترکہ اصول بھی پائے جاتے ہیں۔ استکبار کے سب مخالف ہیں، مغرب کے خباثت آمیز تسلط کے ہم سب مخالف ہیں، اسرائیل نامی کینسر کے سب مخالف ہیں۔۔۔۔۔ (9)
جہاں بھی یہ محسوس ہو کہ کوئی نقل و حرکت اسرائیل کے مفاد میں انجام پا رہی ہے، امریکہ کے مفاد میں انجام پا رہی ہے، ہمیں وہاں ہوشیار ہو جانا چاہئے، یہ سمجھ لینا چاہئے کہ یہ حرکت اغیار کی ہے، یہ سرگرمیاں غیروں کی ہیں، یہ اپنوں کی مہم نہیں ہو سکتی۔ جب صیہونیت مخالف، استکبار مخالف اور استبداد و ظلم و فساد کے خلاف کام ہوتا نظر آئے تو وہ بالکل درست عمل ہے۔ وہاں سب \"اپنے\" لوگ ہیں۔ وہاں نہ کوئي شیعہ ہے نہ سنی، وہاں قومیت کا فرق ہے نہ شہریت کا۔ وہاں سب کو ایک ہی نہج پر سوچنا ہے۔
آپ غور کیجئے! اس وقت بالکل سامنے کی ایک مثال موجود ہے۔
دنیا کے تمام نشریاتی ادارے یہ کوشش کر رہے ہیں کہ بحرین کے عوام اور وہاں کی عوامی تحریک کو الگ تھلگ کر دیں۔ مقصد کیا ہے؟ یہ شیعہ سنی اختلاف بھڑکانا چاہتے ہیں۔ تفرقہ کا بیج بونے کی کوشش کر رہے ہیں، خلیج پیدا کرنے کی کوشش میں ہیں۔ حالانکہ ان مسلمانوں اور مومنین کے درمیان جن میں بعض کسی مسلک سے اور بعض دیگر کسی اور مسلک سے وابستہ ہیں، کوئی فرق نہیں ہے۔ اسلام نے سب کو ایک ہی لڑی میں پرو دیا ہے۔ سب امت اسلامیہ سے وابستہ ہیں، اسلامی امہ کا جز ہیں۔۔۔۔ (10) فتح کا راز، تحریک کے دوام کا راز اللہ کی ذات پر توکل، اللہ کے تعلق سے حسن ظن، اللہ تعالی پر اعتماد اور اتحاد اور مربوط کوششوں کا جاری رہنا ہے۔
میرے عزیزو! میرے بچو! آپ بہت محتاط رہئے، اپنی تحریک کو رکنے نہ دیجئے۔ اللہ تعالی نے قرآن میں دو جگہوں پر اپنے پیغمبر کو مخاطب کرکے فرمایا ہے؛ «فاستقم كما امرت»،(11) «و استقم كما امرت»؛(12) استقامت کا مظاہرہ کیجئے۔ استقامت یعنی پائیداری، یعنی راستے پر اٹل رہنا، حق کے جادے پر آگے بڑھتے رہنا، قدم نہ رکنے دینا۔ یہی کامیابی کا راز ہے۔
ہمیں آگے بڑھتے رہنا ہے، یہ تحریک کامیاب ہے، اس کا مستقبل تابناک ہے، اس کے افق روشن ہیں۔ مستقبل بالکل درخشاں ہے۔ وہ دن ضرور آئے گا جب امت اسلامیہ اللہ تعالی کی نصرت و مدد سے قوت و آزادی کی بلندیوں کو چھو لے گی۔۔۔۔۔(13) مسلمان اقوام اپنی خصوصیات اور تنوع کو باقی رکھتے ہوئے اللہ اور اسلام کے سائے میں جمع ہو جائیں، سب آپس میں متحد رہیں۔ ایسا ہو گيا تو امت اسلامیہ اپنی عظمت رفتہ کو دوبارہ حاصل کر لےگی۔
ہمارے ممالک زمین دوز ذخائر سے مالامال ہیں، ہمارے پاس اسٹریٹیجک اور سوق الجیشی اہمیت کے حامل خطے موجود ہیں، ہمارے پاس بے پناہ قدرتی وسائل ہیں، نمایاں ہستیاں ہیں، با صلاحیت افرادی قوت ہے، ہمیں ہمت سے کام لینا چاہئے۔ اللہ تعالی ہماری ہمتوں میں اور بھی اضافہ کرے گا۔
میں آپ نوجوانوں سے یہ عرض کرنا چاہتا ہوں کہ مستقبل آپ کا ہے۔ اللہ تعالی کی نصرت و مدد سے آپ نوجوان وہ دن ضرور دیکھیں گے اور انشاء اللہ اپنے افتخارات آئندہ نسلوں کو منتقل کریں گے۔
و السلام علیکم و رحمۃ اللہ و برکاتہ
1) حج: 40، اور جو بھی اللہ کی مدد کرے وہ اس کی یقینا مدد کرےگا۔
2) فتح: 20، اللہ نے تم سے بہت سارے فوائد کا وعدہ کیا جو تم کو حاصل ہوں گے۔ پھر (خیبر کے) مال غنیمت سے فورا ہی تم کو بہرہ مند کر دیا اور لوگوں کے ہاتھ تم تک پہنچنے سے روک دیئے کہ اہل ایمان کے لئے یہ ایک نشانی بن جائے اور تم کو سیدھے راستے پر لگا دے۔
3) عنكبوت: 69، اور جنہوں نے ہمارے لئے جہاد کیا ہے ہم انہیں اپنے راستوں کی ہدایت کر دیں گے۔
4) آلعمران: 160، اگر اللہ تمہاری نصرت و مدد کرے تو تم پرکوئی بھی غالب نہیں آ سکے گا۔
5) اللہ اکبر کے نعرے
6) « اللہ اکبر اور لبيك ياخامنهاى کے نعرے
7) «امریکہ مردہ باد کے نعرے
8) فتح: 6، اور منافق مرد اور عورتیں جو اللہ کے بارے میں بدگمانیاں رکھتے ہیں وہ ان سب پر عذاب نازل کرے گا، ان کے سر پرعذاب منڈلا رہا ہے، ان پر اللہ کا غضب ہے اور اللہ نے ان پر لعنت کی ہے۔ ان کے لئے جہنم کی آگ تیار کی ہے اور یہ کس قدر بدترین انجام ہے۔
9) شعار «اسرائيل مردہ باد کے نعرے»
10) اسلامی اتحاد کے حق میں نعرہ «وحدة وحدة اسلامية»
11) هود: 112، پس آپ کو جس طرح کا حکم ملا ہے اس پر ثابت قدم رہیں۔
12) شورى: 15، اور آپ اسی طرح استقامت سے کام لیں کہ جیسا آپ کو حکم ملا ہے۔
13) «هيهات منّا الذّلة کے نعرے»
More...
Description:
\"اسلامی بیداری اور نوجوان نسل\" عالمی کانفرنس کے مندوبین سے خطاب
30-01-2012
قائد انقلاب اسلامی آيت اللہ العظمی سید علی خامنہ ای نے 10 بہمن سنہ 1390 ہجری شمسی مطابق 30 جنوری سنہ 2012 عیسوی کو ملاقات کے لئے آنے والے \"نوجوان نسل اور اسلامی بیداری\" کے زیر عنوان تہران میں منعقدہ بین الاقوامی کانفرنس کے شرکاء سے اپنے خطاب میں آمریت کے خلاف خطے کی اقوام کی تحریک کو صیہونیوں کی عالمی ڈکٹیٹر شپ کے خلاف جدوجہد کا مقدمہ قرار دیا۔
قائد انقلاب اسلامی نے نوجوانوں کو امت مسلمہ کا بہترین سرمایہ قرار دیا اور کانفرنس میں شرکت کے لئے دنیا کے تہتر ملکوں سے آنے والے سیکڑوں نوجوانوں سے خطاب میں فرمایا کہ عالم اسلام کے نوجوانوں کی بیداری نے پوری دنیا کی مسلم اقوام کی بیداری کی امیدوں میں اضافہ کر دیا ہے۔
قائد انقلاب اسلامی نے مصر، تیونس، لیبیا اور دیگر اسلامی ملکوں میں قوموں کے انقلابات سے استکباری طاقتوں کو پہنچنے والے نقصانات اور ان پر لگنے والی کاری ضربوں کی تلافی کے لئے ان طاقتوں کے ذریعے کی جاری کوششوں کا جائزہ لیا۔ آپ نے فرمایا کہ دشمن، ناپاک منصوبے اور سازشیں تیار کرنے میں مصروف ہے اور اسلامی اقوام، خاص طور پر مسلم ملکوں کے نوجوانوں کو جو اسلامی بیداری میں کلیدی رول کے حامل ہیں، اس بات کی اجازت نہیں دینی چاہئے کہ عالمی استبدادی نیٹ ورک ان کے انقلابوں کو ستوتاژ کرے۔
قائد انقلاب اسلامی کے خطاب کا اردو ترجمہ حسب ذیل ہے؛
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّد المرسلين و سيّد الخلق اجمعين سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الطّيّبين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين.
میں آپ تمام معزز مہمانوں، عزیز نوجوانوں اور امت اسلامیہ کے مستقبل کے تعلق سے خوش خبری کے حامل لوگوں کو خوش آمدید کہتا ہوں۔ آپ میں سے ہر فرد ایک عظیم بشارت کا حامل ہے۔ جب کسی ملک میں نوجوان بیدار ہو جاتا ہے تو اس ملک میں عوامی بیداری کی امیدیں بڑھ جاتی ہیں۔ آج پورے عالم اسلام میں ہمارے نوجوان بیدار ہو چکے ہیں۔ نوجوانوں کے لئے کتنے جال بچھائے گئے لیکن غیور اور بلند ہمت مسلم نوجوان نے خود کو ہر جال سے نجات دلائی۔ آپ دیکھ رہے ہیں کہ تیونس میں، مصر میں، لیبیا میں، یمن میں، بحرین میں کیا ہوا۔ دیگر اسلامی ممالک میں کیسی تحریک اٹھی۔ یہ سب نوید اور خوش خبری ہے۔
میں آپ عزیز نوجوانوں، اپنے بچوں سے یہ عرض کروں گا کہ آپ یقین جانئے کہ آج تاریخ عالم اور تاریخ بشریت ایک عظیم تاریخی موڑ پر پہنچ گئی ہے۔ پوری دنیا میں ایک نئے دور کا آغاز ہو رہا ہے۔ اس دور کی واضح اور بڑی نشانیوں میں اللہ تعالی کی طرف توجہات کا مرکوز ہو جانا، اللہ تعالی کی لا متناہی قدرت سے مدد طلب کرنا اور وحی الہی پر تکیہ کرنا ہے۔ انسانیت مادی مکاتب فکر کو عبور کرکے آگے بڑھ آئی ہے۔ اب نہ مارکسزم میں کشش باقی رہ گئی ہے، نہ مغرب کی لبرل ڈیموکریسی میں جاذبیت کی کوئی رمق ہے۔ آپ خود دیکھ رہے ہیں کہ لبرل ڈیموکریسی کے گہوارے کے اندر، امریکہ اور یورپ کے اندر کیا حالات ہیں؟! شکست کا اعتراف کیا جا رہا ہے۔ اسی طرح سیکولر نیشنلزم میں بھی کوئی جاذبیت نہیں رہ گئی ہے۔ اس وقت امت اسلامیہ کی سطح پر سب سے زیادہ کشش اسلام میں نظر آ رہی ہے، قرآن میں نظر آ رہی ہے، وحی الہی پر استوار مکتب فکر میں نظر آ رہی ہے، اللہ تعالی نے یقین دلایا ہے کہ الہی مکتب فکر، وحی پر استوار مکتب فکر اور عزیز دین اسلام میں انسان کو سعادت اور کامرانی کی منزل تک پہنچنے کی پوری صلاحیت موجود ہے۔ یہ ایک نہایت اہم، بامعنی اور مبارک راستہ ہے۔ آج اسلامی ممالک میں اغیار پر منحصر آمریتوں کے لوگ اٹھ کھڑے ہوئے ہیں۔ یہ اس عالمی آمریت اور بین الاقوامی ڈکٹیٹر شپ کے خلاف علم بغاوت بلند ہونے کا مقدمہ ہے جو استکباری طاقتوں اور صیہونیوں کی ڈکٹیٹر شپ کے خبیث اور بدعنوان نیٹ ورک سے عبارت ہے۔ آج بین الاقوامی استبداد اور بین الاقوامی ڈکٹیٹر شپ امریکہ اور اس کے پیروؤں کی ڈکٹیٹر شپ اور صیہونیوں کے خطرناک شیطانی نیٹ ورک کی صورت میں مجسم ہو گئي ہے۔ اس وقت یہ عناصر مختلف چالوں سے اور گوناگوں حربوں کے ذریعے پوری دنیا میں اپنی آمریت چلا رہے ہیں۔ آپ نے جو کارنامہ مصر میں انجام دیا، تیونس میں انجام دیا، لیبیا میں انجام دیا، اور جو کچھ یمن میں انجام دے رہے ہیں، بحرین میں انجام دے رہے ہیں، بعض دیگر ممالک میں اس کے جذبات و احساسات برانگیختہ ہو چکے ہیں، یہ سب اس خطرناک اور زیاں بار ڈکٹیٹرشپ کے خلاف جدوجہد کا ایک جز ہے جو دو صدیوں سے انسانیت کو اپنے چنگل میں جکڑے ہوئے ہے۔ میں نے جس تاریخی موڑ کی بات کی وہ، اسی آمریت کے تسلط سے قوموں کی آزادی اور الہی و معنوی اقدار کی بالادستی کی صورت میں رونما ہونے والی تبدیلی سے عبارت ہے۔ یہ تبدیلی آکر رہے گی، آپ اسے بعید نہ سمجھئے!
یہ اللہ کا وعدہ ہے«ولينصرنّ اللَّه من ينصره»(1) اللہ تعالی تاکید کے ساتھ ارشاد فرماتا ہے کہ اگر آپ نے اللہ کی مدد کی تو وہ آپ کی ضرور مدد فرمائے گا۔ ممکن ہے کہ عام نظر سے دیکھا جائے اور مادی اندازوں کی بنیاد پر پرکھا جائے تو یہ چیز بعید دکھائی دے لیکن بہت سی چیزیں ہیں جو بعید معلوم ہوتی تھیں مگر رونما ہو گئیں۔ کیا آپ ایک سال اور دو تین مہینے قبل یہ سوچ سکتے تھے کہ مصر کا طاغوت (ڈکٹیٹر حسنی مبارک کا اقتدار) اس طرح ذلت و رسوائی کے ساتھ ختم ہو جائے گا؟ اگر اس وقت لوگوں سے کہا جاتا کہ مبارک کی بدعنوان اور (بیرونی طاقتوں پر) منحصر حکومت ختم ہو جائے گی تو بہت سے لوگ اس کا یقین نہ کرتے، لیکن ایسا ہوا۔ اگر کوئی دو سال قبل یہ دعوی کرتا کہ شمالی افریقا میں یہ عجیب قسم کے واقعات رونما ہونے والے ہیں تو لوگوں کی اکثریت کو یقین نہ آتا۔ اگر کوئی لبنان جیسے ملک کے بارے میں کہتا کہ مومن نوجوانوں کی ایک تنظیم صیہونی حکومت اور پوری طرح مسلح صیہونی فوج کو شکست دیدے گی تو کوئی بھی اس پر یقین نہ کرتا، لیکن یہ ہوا۔ اگر کوئی کہتا کہ اسلامی جمہوری نظام مشرق و مغرب سے جاری مخاصمتوں اور دشمنیوں کے مقابلے میں بتیس سال تک ڈٹا رہے گا اور روز بروز زیادہ طاقتور اور زیادہ پیشرفتہ ہوتا جائے گا تو کوئی بھی یقین نہ کرتا، لیکن ایسا ہوا۔ «وعدكم اللَّه مغانم كثيرة تأخذونها فعجّل لكم هذه و كفّ ايدى النّاس عنكم و لتكون ءاية للمؤمنين و يهديكم صراطا مستقيما»(2) یہ کامیابیاں اللہ تعالی کی نشانیاں ہیں۔ یہ سب پر غالب رہنے والی حق کی طاقت ہے جس سے اللہ تعالی ہمیں روشناس کرا رہا ہے۔ جب عوام میدان میں آ جائيں اور ہم اپنا سب کچھ لیکر میدان میں اتر پڑیں تو نصرت الہی کا حاصل ہونا یقینی ہے۔ اللہ تعالی ہمیں راستا بھی دکھاتا ہے، «و الّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا».(3) اللہ تعالی ہدایت بھی کرتا ہے، مدد بھی کرتا ہے، بلند مقامات پر بھی پہنچاتا ہے، بس شرط یہ ہے کہ ہم میدان میں ثابت قدم رہیں۔
اب تک جو کچھ رونما ہوا ہے وہ بہت عظیم شئے ہے۔ مغربی طاقتوں نے اپنی سائنسی ترقی کی مدد سے دو سو سال تک امت اسلامیہ پر حکومت کی ہے، اسلامی ممالک پر قبضہ کیا، بعض پر براہ راست اور بعض دیگر پر مقامی ڈکٹیٹروں کے ذریعے بالواسطہ طور پر۔ برطانیہ، فرانس اور سب سے بڑھ کر امریکہ جو بڑا شیطان ہے، انہوں نے امت اسلامیہ پر تسلط قائم کیا۔ جہاں تک ہو سکا اسلامی امہ کی تحقیر کی، مشرق وسطی کے اس حساس علاقے کے قلب میں صیہونیت نامی کینسر لاکر ڈال دیا اور پھر ہر طرف سے اسے تقویت پہنچائی اور مطمئن ہو رہے کہ اب دنیا کے اس اہم ترین خطے میں ان کی پالیسیوں اور مقاصد کو مکمل تحفظ مل گیا ہے۔ لیکن جذبہ ایمانی ہمت و شجاعت، اسلامی ہمت و شجاعت اور عوامی شراکت نے ان تمام باطل خوابوں کو چکناچور کر دیا اور ان سارے اہداف پر پانی پھیر دیا۔
آج عالمی استکبار کو اسلامی بیداری کے مقابلے میں اپنی کمزوری اور ناتوانی کا احساس ہو رہا ہے۔ آپ غالب آ گئے ہیں، آپ فتحیاب ہیں، مستقبل آپ کے ہاتھ میں ہے۔ جو کام انجام پایا ہے وہ بہت عظیم کارنامہ ہے، لیکن کام یہیں ختم نہیں ہوا ہے۔
یہ بہت اہم نکتہ ہے۔ ابھی شروعات ہوئی ہے، یہ نقطہ آغاز ہے۔ مسلم اقوام کو چاہئے کہ اپنی جدوجہد جاری رکھیں تاکہ دشمن کو مختلف میدانوں سے باہر کر دیں۔
یہ مقابلہ عزم و ارادے کا مقابلہ ہے اور ہمت و حوصلے کی زور آزمائی ہے۔ جس فریق کا ارادہ مضبوط ہوگا وہ غالب آ جائے گا۔ جو دل اللہ تعالی پر تکیہ کئے ہوئے ہے اسے غلبہ حاصل ہوگا۔ «ان ينصركم اللَّه فلا غالب لكم»؛(4) اگر آپ کو نصرت الہی کا شرف حاصل ہو گیا تو پھر کوئی بھی آپ پر غلبہ حاصل نہیں کر سکے گا، آپ کو پیشرفت حاصل ہوگی۔ ہم چاہتے ہیں کہ مسلم اقوام جن سے عظیم امت اسلامیہ کی تشکیل عمل میں آئی ہے، آزاد رہیں، خود مختار رہیں، باوقار رہیں، کوئی ان کی تحقیر نہ کر سکے، اسلام کی اعلی تعلیمات و احکامات سے اپنی زندگی کو سنواریں۔ اسلام میں یہ توانائی موجود ہے۔ (دشمنوں نے) برسوں سے ہمیں علمی میدان میں پیچھے رکھا، ہماری ثقافت کو پامال کیا، ہماری خود مختاری کو ختم کر دیا۔اب ہم بیدار ہوئے ہیں۔ ہم علم کے میدانوں میں بھی یکے بعد دیگر اپنی بالادستی قائم کرتے جائیں گے۔
تیس سال قبل جب اسلامی جمہوریہ کی تشکیل عمل میں آئی تو دشمن کہتے تھے کہ اسلامی انقلاب تو کامیاب ہو گیا لیکن وہ یکے بعد دیگرے تمام شعبہ ہائے زندگی کو سنبھالنے میں ناکام ہوگا اور سرانجام پیچھے ہٹ جائے گا۔ آج ہمارے نوجوان اسلام کی برکت سے علم و دانش کے شعبے میں ایسے کارہائے نمایاں انجام دینے میں کامیاب ہوئے ہیں، جو خود ان کے بھی تصور سے پرے تھے۔ آج اللہ تعالی کی ذات پر توکل کی برکت سے ایرانی نوجوان عظیم علمی سرگرمیاں انجام دے رہا ہے۔ یورینیم افزودہ کر رہا ہے، اسٹیم سیلز پیدا کرکے اسے نشونما کے مراحل سے گزار رہا ہے، حیاتیات کے شعبے میں بڑے قدم اٹھا رہا ہے، خلائی شبے میں سرگرم عمل ہے، یہ سب اللہ تعالی کی ذات پر توکل اور نعرہ اللہ اکبر کے ثمرات ہیں۔۔۔۔۔(5)
ہمیں اپنی صلاحیتوں کو معمولی نہیں سمجھنا چاہئے۔ مغربی ثقافت نے اسلامی ممالک پر سب سے بڑی مصیبت جو نازل کی وہ دو غلط اور گمراہ کن خیالات کی ترویج تھی۔ ان میں ایک، مسلمان قوموں کی ناتوانی اور عدم صلاحیت کی غلط سوچ تھی۔ انہوں نے دماغ میں بٹھا دیا کہ آپ کے بس میں کچھ بھی نہیں ہے۔ نہ سیاست کے میدان میں، نہ معیشت کے میدان میں اور نہ ہی علم و دانش کے میدان میں۔ کہہ دیا کہ \"آپ تو کمزور ہیں، اسلامی ممالک دسیوں سال کے اس طویل عرصے میں اسی غلط فہمی میں پڑے رہے اور پسماندگی کا شکار ہوتے چلے گئے۔ دوسرا غلط تاثر جو ہمارے اندر پھیلایا گيا وہ ہمارے دشمنوں کی طاقت کے لامتناہی اور ان کے ناقابل شکست ہونے کا تاثر تھا۔ ہمیں یہ سمجھا دیا گيا کہ امریکہ کو شکست دینا محال ہے، مغرب کو تو پسپا کیا ہی نہیں جا سکتا۔ ہمیں ان کے مقابلے میں سب کچھ برداشت کرنے میں ہی ہماری بھلائی ہے۔
آج یہ حقیقت مسلم اقوام کے سامنے آ چکی ہے کہ یہ دونوں ہی خیالات سراسر غلط تھے۔ مسلمان قومیں ترقی کرنے کی صلاحیت رکھتی ہیں، اسلامی عظمت و جلالت کو جو کسی زمانے میں علمی و سیاسی و سماجی شعبوں میں اپنے اوج پر تھی، دوبارہ حاصل کرنے پر قادر ہیں اور دشمن کو تمام میدانوں میں پسپائی اختیار کرنی پڑے گی۔
یہ صدی اسلام کی صدی ہے۔ یہ صدی روحانیت کی صدی ہے۔ اسلام نے معقولیت، روحانیت اور انصاف کو یکجا قوموں کے لئے پیش کر دیا ہے۔ عقل و خرد پر استوار اسلام، تدبر و تفکر کی تعلیم دینے والا اسلام، روحانیت و معنویت کی تلقین کرنے والا اسلام، اللہ تعالی کی ذات پر توکل کا راستہ دکھانے والا اسلام، جہاد کا درس دینے والا اسلام، جذبہ عمل کا سرچشمہ اسلام، عملی اقدام پر تاکید کرنے والا اسلام۔ یہ سب اللہ تعالی اور اسلام سے ہمیں ملنے والی تعلیمات ہیں۔
آج جو چیز سب سے اہم ہے، یہ ہے کہ دشمن کو مصر میں، تیونس میں، لیبیا میں اور علاقے کے دیگر ممالک میں کم و بیش جو ہزیمت اٹھانی پڑی ہے اس کی تلافی کے لئے وہ سازش اور منصوبہ تیار کرنے میں مصروف ہے۔ دشمن کی سازشوں پر نظر رکھنے کی ضرورت ہے۔ ہوشیار رہنے کی ضرورت ہے کہ (دشمن) عوامی انقلابوں کو سبوتاژ نہ کر لے، اسے راستے سے منحرف نہ کر دے۔ دوسروں کے تجربات سے استفادہ کیجئے! دشمن، انقلابوں کو غلط سمت میں موڑنے، تحریکوں کو بے اثر بنانے اور مجاہدتوں اور بہنے والے لہو کو بے نتیجہ بنانے کی بڑی کوشش کر رہا ہے۔ بہت محتاط رہنے کی ضرورت ہے، بہت ہوشیار رہنے کی ضرورت ہے۔ آپ نوجوان اس تحریک کے علمبردار ہیں، آپ ہوشیار رہئے، آپ محتاط رہئے۔
پچھلے بتیس برسوں میں ہمیں بڑے تجربات حاصل ہوئے ہیں، بتیس سال سے ہم نے دشمنیوں اور مخاصمتوں کا سامنا کیا ہے، استقامت کی ہے اور دشمنیوں پر غلبہ پایا ہے ۔۔۔۔ (6) کوئي بھی ایسی سازش نہیں ہے جو مغرب اور امریکہ، ایران کے خلاف کر سکتے تھے اور انہوں نے نہ کی ہو۔ اگر کوئی اقدام انہوں نے نہیں کیا تو صرف اس وجہ سے کہ وہ اقدام ان کے بس میں نہیں تھا۔ جو کچھ ان کے بس میں تھا، انہوں نے کیا اور ہر دفعہ انہیں منہ کی کھانی پڑی، ہزیمت اٹھانی پڑی۔۔۔۔۔۔(7) اور آئندہ بھی یہ سلسلہ جاری رہے گا۔ آئندہ بھی اسلامی جمہوریہ کے خلاف تمام سازشوں میں انہیں شکست ہوگی۔ یہ ہم سے اللہ کا وعدہ ہے جس کے بارے میں ہمیں کوئی شک و شبہ نہیں ہے۔
ہمیں اللہ تعالی کے وعدے کی صداقت میں کوئی شک و تردد نہیں ہے۔ ہمیں اللہ تعالی کی طرف سے کوئی بے اطمینانی نہیں ہے۔ اللہ ان لوگوں کی مذمت کرتا ہے جو اس کے تعلق سے بے اطمینانی میں مبتلا ہوتے ہیں۔ «و يعذّب المنافقين و المنافقات و المشركين و المشركات الظّانّين باللَّه ظنّ السّوء عليهم دائرة السّوء و غضب اللَّه عليهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصيرا»(8)
اللہ کا وعدہ سچا ہے۔ ہم چونکہ میدان میں موجود ہیں، مجاہدت کے میدان میں داخل ہو چکے ہیں، ملت ایران اپنے تمام وسائل و امکانات کے ساتھ میدان میں وارد ہو چکی ہے لہذا نصرت الہی کا حاصل ہونا یقینی ہے۔ دوسرے ممالک میں بھی یہی صورت حال ہے تاہم بہت محتاط رہنے کی ضرورت ہے۔ ہم سب کو ہوشیار رہنا چاہئے، ہم سب کو دشمنوں کے مکر و حیلے کی طرف سے چوکنا رہنا چاہئے۔ دشمن، تحریکوں کو ناکام بنانے کی کوشش کر رہا ہے، اختلاف کے بیج بونے کی کوشش کر رہا ہے۔
آج عالم اسلام میں جاری اسلامی تحریکیں شیعہ اور سنی کے فرق پر یقین نہیں کرتیں۔ شافعی، حنفی، جعفری، مالکی، حنبلی اور زیدی کے فرق کو نہیں مانتیں۔ عرب، فارس اور دیگر قومیتوں کے اختلاف کو قبول نہیں کرتیں۔ اس عظیم وادی میں سب کے سب موجود ہیں۔ ہمیں کوشش کرنا چاہئے کہ دشمن ہمارے اندر تفرقہ نہ ڈال سکے۔ ہمیں اپنے اندر باہمی اخوت کا جذبہ پیدا کرنا چاہئے، ہدف کا تعین کر لینا چاہئے۔ ہدف اسلام ہے، ہدف قرآنی اور اسلامی حکومت ہے۔ البتہ اسلامی ممالک کے درمیان جہاں اشتراکات موجود ہیں، وہیں کچھ فرق بھی ہے۔ تمام اسلامی ممالک کے لئے کوئی واحد آئیڈیل نہیں ہے۔ مختلف ممالک کے جغرافیائی حالات، تاریخی حالات اور سماجی حالات الگ الگ ہیں تاہم مشترکہ اصول بھی پائے جاتے ہیں۔ استکبار کے سب مخالف ہیں، مغرب کے خباثت آمیز تسلط کے ہم سب مخالف ہیں، اسرائیل نامی کینسر کے سب مخالف ہیں۔۔۔۔۔ (9)
جہاں بھی یہ محسوس ہو کہ کوئی نقل و حرکت اسرائیل کے مفاد میں انجام پا رہی ہے، امریکہ کے مفاد میں انجام پا رہی ہے، ہمیں وہاں ہوشیار ہو جانا چاہئے، یہ سمجھ لینا چاہئے کہ یہ حرکت اغیار کی ہے، یہ سرگرمیاں غیروں کی ہیں، یہ اپنوں کی مہم نہیں ہو سکتی۔ جب صیہونیت مخالف، استکبار مخالف اور استبداد و ظلم و فساد کے خلاف کام ہوتا نظر آئے تو وہ بالکل درست عمل ہے۔ وہاں سب \"اپنے\" لوگ ہیں۔ وہاں نہ کوئي شیعہ ہے نہ سنی، وہاں قومیت کا فرق ہے نہ شہریت کا۔ وہاں سب کو ایک ہی نہج پر سوچنا ہے۔
آپ غور کیجئے! اس وقت بالکل سامنے کی ایک مثال موجود ہے۔
دنیا کے تمام نشریاتی ادارے یہ کوشش کر رہے ہیں کہ بحرین کے عوام اور وہاں کی عوامی تحریک کو الگ تھلگ کر دیں۔ مقصد کیا ہے؟ یہ شیعہ سنی اختلاف بھڑکانا چاہتے ہیں۔ تفرقہ کا بیج بونے کی کوشش کر رہے ہیں، خلیج پیدا کرنے کی کوشش میں ہیں۔ حالانکہ ان مسلمانوں اور مومنین کے درمیان جن میں بعض کسی مسلک سے اور بعض دیگر کسی اور مسلک سے وابستہ ہیں، کوئی فرق نہیں ہے۔ اسلام نے سب کو ایک ہی لڑی میں پرو دیا ہے۔ سب امت اسلامیہ سے وابستہ ہیں، اسلامی امہ کا جز ہیں۔۔۔۔ (10) فتح کا راز، تحریک کے دوام کا راز اللہ کی ذات پر توکل، اللہ کے تعلق سے حسن ظن، اللہ تعالی پر اعتماد اور اتحاد اور مربوط کوششوں کا جاری رہنا ہے۔
میرے عزیزو! میرے بچو! آپ بہت محتاط رہئے، اپنی تحریک کو رکنے نہ دیجئے۔ اللہ تعالی نے قرآن میں دو جگہوں پر اپنے پیغمبر کو مخاطب کرکے فرمایا ہے؛ «فاستقم كما امرت»،(11) «و استقم كما امرت»؛(12) استقامت کا مظاہرہ کیجئے۔ استقامت یعنی پائیداری، یعنی راستے پر اٹل رہنا، حق کے جادے پر آگے بڑھتے رہنا، قدم نہ رکنے دینا۔ یہی کامیابی کا راز ہے۔
ہمیں آگے بڑھتے رہنا ہے، یہ تحریک کامیاب ہے، اس کا مستقبل تابناک ہے، اس کے افق روشن ہیں۔ مستقبل بالکل درخشاں ہے۔ وہ دن ضرور آئے گا جب امت اسلامیہ اللہ تعالی کی نصرت و مدد سے قوت و آزادی کی بلندیوں کو چھو لے گی۔۔۔۔۔(13) مسلمان اقوام اپنی خصوصیات اور تنوع کو باقی رکھتے ہوئے اللہ اور اسلام کے سائے میں جمع ہو جائیں، سب آپس میں متحد رہیں۔ ایسا ہو گيا تو امت اسلامیہ اپنی عظمت رفتہ کو دوبارہ حاصل کر لےگی۔
ہمارے ممالک زمین دوز ذخائر سے مالامال ہیں، ہمارے پاس اسٹریٹیجک اور سوق الجیشی اہمیت کے حامل خطے موجود ہیں، ہمارے پاس بے پناہ قدرتی وسائل ہیں، نمایاں ہستیاں ہیں، با صلاحیت افرادی قوت ہے، ہمیں ہمت سے کام لینا چاہئے۔ اللہ تعالی ہماری ہمتوں میں اور بھی اضافہ کرے گا۔
میں آپ نوجوانوں سے یہ عرض کرنا چاہتا ہوں کہ مستقبل آپ کا ہے۔ اللہ تعالی کی نصرت و مدد سے آپ نوجوان وہ دن ضرور دیکھیں گے اور انشاء اللہ اپنے افتخارات آئندہ نسلوں کو منتقل کریں گے۔
و السلام علیکم و رحمۃ اللہ و برکاتہ
1) حج: 40، اور جو بھی اللہ کی مدد کرے وہ اس کی یقینا مدد کرےگا۔
2) فتح: 20، اللہ نے تم سے بہت سارے فوائد کا وعدہ کیا جو تم کو حاصل ہوں گے۔ پھر (خیبر کے) مال غنیمت سے فورا ہی تم کو بہرہ مند کر دیا اور لوگوں کے ہاتھ تم تک پہنچنے سے روک دیئے کہ اہل ایمان کے لئے یہ ایک نشانی بن جائے اور تم کو سیدھے راستے پر لگا دے۔
3) عنكبوت: 69، اور جنہوں نے ہمارے لئے جہاد کیا ہے ہم انہیں اپنے راستوں کی ہدایت کر دیں گے۔
4) آلعمران: 160، اگر اللہ تمہاری نصرت و مدد کرے تو تم پرکوئی بھی غالب نہیں آ سکے گا۔
5) اللہ اکبر کے نعرے
6) « اللہ اکبر اور لبيك ياخامنهاى کے نعرے
7) «امریکہ مردہ باد کے نعرے
8) فتح: 6، اور منافق مرد اور عورتیں جو اللہ کے بارے میں بدگمانیاں رکھتے ہیں وہ ان سب پر عذاب نازل کرے گا، ان کے سر پرعذاب منڈلا رہا ہے، ان پر اللہ کا غضب ہے اور اللہ نے ان پر لعنت کی ہے۔ ان کے لئے جہنم کی آگ تیار کی ہے اور یہ کس قدر بدترین انجام ہے۔
9) شعار «اسرائيل مردہ باد کے نعرے»
10) اسلامی اتحاد کے حق میں نعرہ «وحدة وحدة اسلامية»
11) هود: 112، پس آپ کو جس طرح کا حکم ملا ہے اس پر ثابت قدم رہیں۔
12) شورى: 15، اور آپ اسی طرح استقامت سے کام لیں کہ جیسا آپ کو حکم ملا ہے۔
13) «هيهات منّا الذّلة کے نعرے»
1/5/1390 حضور در پايگاه نیروی دريائی ارتش در بندرعباس - Farsi
Vali Amr Muslimeen Ayatullah Sayyed Ali Khamenei delivered this lecture on July 23, 2011. Military presence in the naval base at Bandar Abbas.
بازدید فرمانده كل قوا از...
Vali Amr Muslimeen Ayatullah Sayyed Ali Khamenei delivered this lecture on July 23, 2011. Military presence in the naval base at Bandar Abbas.
بازدید فرمانده كل قوا از نیروی دریایی ارتش در بندرعباس
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=16755
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح شنبه، اول مردادماه 1390، وارد بندرعباس شدند و از منطقه یكم و كارخانجات نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بازدید كردند.
فرمانده كل قوا در ابتدای ورود به قرارگاه مقدم نیروی دریائی ارتش - ناوگان جنوب، در محل یادمان شهدا حاضر شدند و با قرائت فاتحه، یاد و خاطره رشادت شهدای دفاع مقدس را گرامی داشتند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس از یگانهای مختلف نیروهای مسلحِ حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیتالله خامنهای در سخنانی در جمع فرماندهان و نیروهای قرارگاه مقدم نیروی دریایی ارتش و یگانهای نمونه نیروهای مسلح در منطقه، دریا را فرصتی بزرگ و راهبردی برای كشورها و ملتها دانستند و تأكید كردند: منافع و امكانات این دریاها متعلق به ملتها است و نیروهای دریایی ارتش و سپاه مظهر اقتدار ملت ایران در دفاع از منافع كشور در خلیج فارس و دریای عمان هستند.
ایشان افزودند: حكومتهای طاغوتی در سالهای متمادی سیطره بر ایران مانع پیشرفت دریانوردی و حضور دریایی ایران در پهنه آبهای منطقهای و بینالمللی بودند اما امروز شما باید با تلاش مضاعف عقبافتادگی طولانی مدت گذشته را جبران كنید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سابقه حضور قدرتهای زورگو در منطقه بسیار حساس خلیج فارس و دریای عمان خاطرنشان كردند: امروز شرایط با گذشته بسیار متفاوت است و ساحل ممتد و طولانی این منطقه در اختیار دولتی مستقل و ملتی سرافراز و بیدار است كه قدرت و اراده ملی خود را میشناسد و با اتكاء به خداوند، اراده خود را بر هر قدرت سیاسی و نظامی تحمیل و او را مجبور به عقبنشینی خواهد كرد.
فرمانده كل قوا در همین زمینه افزودند: امروز خلیج فارس و دریای عمان به بركت حضور مقتدرانه ایران اسلامی، یك منطقه آزاد و مستقل است.
رهبر انقلاب اسلامی حضور ناوهای آمریكایی و كشورهای اروپایی در منطقه را مضّر و نامطلوب ارزیابی و تأكید كردند: دورانی كه قدرتهای مستكبر با حضور نظامی برای ملتها تعیین سرنوشت میكردند گذشته است و اگر حتی برخی دولتهای منطقه همچنان تمایل به تبعیت از دستورات قدرتهای مستكبر را داشته باشند ولی ملتهای منطقه هوشیار و بیدار شدهاند و حضور نظامی بیگانگان، در منطقه را موجب ناامنی میدانند.
Supreme Leader Meets Navy Officers
http://english.khamenei.ir//index.php?option=com_content&task=view&id=1493&Itemid=2
In a meeting with Iranian Navy officers in the port city of Bandar Abbas in southern Iran, Ayatollah Khamenei the Commander-in-
More...
Description:
Vali Amr Muslimeen Ayatullah Sayyed Ali Khamenei delivered this lecture on July 23, 2011. Military presence in the naval base at Bandar Abbas.
بازدید فرمانده كل قوا از نیروی دریایی ارتش در بندرعباس
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=16755
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح شنبه، اول مردادماه 1390، وارد بندرعباس شدند و از منطقه یكم و كارخانجات نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بازدید كردند.
فرمانده كل قوا در ابتدای ورود به قرارگاه مقدم نیروی دریائی ارتش - ناوگان جنوب، در محل یادمان شهدا حاضر شدند و با قرائت فاتحه، یاد و خاطره رشادت شهدای دفاع مقدس را گرامی داشتند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس از یگانهای مختلف نیروهای مسلحِ حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیتالله خامنهای در سخنانی در جمع فرماندهان و نیروهای قرارگاه مقدم نیروی دریایی ارتش و یگانهای نمونه نیروهای مسلح در منطقه، دریا را فرصتی بزرگ و راهبردی برای كشورها و ملتها دانستند و تأكید كردند: منافع و امكانات این دریاها متعلق به ملتها است و نیروهای دریایی ارتش و سپاه مظهر اقتدار ملت ایران در دفاع از منافع كشور در خلیج فارس و دریای عمان هستند.
ایشان افزودند: حكومتهای طاغوتی در سالهای متمادی سیطره بر ایران مانع پیشرفت دریانوردی و حضور دریایی ایران در پهنه آبهای منطقهای و بینالمللی بودند اما امروز شما باید با تلاش مضاعف عقبافتادگی طولانی مدت گذشته را جبران كنید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سابقه حضور قدرتهای زورگو در منطقه بسیار حساس خلیج فارس و دریای عمان خاطرنشان كردند: امروز شرایط با گذشته بسیار متفاوت است و ساحل ممتد و طولانی این منطقه در اختیار دولتی مستقل و ملتی سرافراز و بیدار است كه قدرت و اراده ملی خود را میشناسد و با اتكاء به خداوند، اراده خود را بر هر قدرت سیاسی و نظامی تحمیل و او را مجبور به عقبنشینی خواهد كرد.
فرمانده كل قوا در همین زمینه افزودند: امروز خلیج فارس و دریای عمان به بركت حضور مقتدرانه ایران اسلامی، یك منطقه آزاد و مستقل است.
رهبر انقلاب اسلامی حضور ناوهای آمریكایی و كشورهای اروپایی در منطقه را مضّر و نامطلوب ارزیابی و تأكید كردند: دورانی كه قدرتهای مستكبر با حضور نظامی برای ملتها تعیین سرنوشت میكردند گذشته است و اگر حتی برخی دولتهای منطقه همچنان تمایل به تبعیت از دستورات قدرتهای مستكبر را داشته باشند ولی ملتهای منطقه هوشیار و بیدار شدهاند و حضور نظامی بیگانگان، در منطقه را موجب ناامنی میدانند.
Supreme Leader Meets Navy Officers
http://english.khamenei.ir//index.php?option=com_content&task=view&id=1493&Itemid=2
In a meeting with Iranian Navy officers in the port city of Bandar Abbas in southern Iran, Ayatollah Khamenei the Commander-in-
13:17
|
[FARSI] Vali Amr Muslimeen Ayatullah Ali Khamenei - HAJJ Message 2011
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلوات الله و تحیاته علی سیدالانام محمدٍ المصطفی و آله...
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلوات الله و تحیاته علی سیدالانام محمدٍ المصطفی و آله الطیبین و صحبه المنتجبین.
اکنون بهار حج، با طراوت و صفای معنوی و شکوه و حشمت خداداد، فرا رسیده و دلهای مؤمن و مشتاق را پروانه وار بر گرد کعبهی توحید و وحدت، به پرواز درآورده است. مکه و منا و مشعر و عرفات، منزلگاه انسانهای خوشبختی است که به ندای: \" و اذّن فی الناس بالحج .. \" پاسخ گفته و به حضور در میهمانی خدای غفور و کریم سرافراز گشتهاند. اینجا همان خانهی مبارک و کانون هدایتی است که آیاتٍ بیّنات الهی از آن ساطع و چتر امان برفراز سر همگان در آن گسترده است.
دل را در زمزم صفا و ذکر و خشوع، شستشو دهید؛ چشم باطن را به آیات روشن حضرت حق بگشائید؛ به اخلاص و تسلیم که نشانهی عبودیت حقیقی است روی آورید؛ خاطرهی آن پدری را که با طوع و تسليم، اسماعيلش را به قربانگاه برد بارها و بارها در دل زنده كنيد، و بدينگونه راه روشن و آشكاري را كه براي رسيدن به دوستي ربّ جليل در برابر ما گشوده است، بشناسيد و قدم نهادن در آن را به همّت مؤمنانه و نيت صادقانهي خود، بسپاريد.
مقام ابراهيم يكي از همان آيات بيّنات است. جاي پاي ابراهيم عليهالسلام در كنار كعبهي شريف، تنها نمادي از مقام ابراهيم است. مقام ابراهيم، مقام اخلاص و گذشت و ايثار اوست؛ مقام ايستادگي او در برابر خواست نفساني و عواطف پدرانه و نيز در برابر سيطرهي كفر و شرك و سلطهي نمرود زمانه است.
اين هر دو راه نجات هم اكنون در برابر يكايك ما آحاد امت اسلامي، گشوده است. همت و شجاعت و عزم راسخ هريك از ما ميتواند ما را روانه به سوي همان هدفهائي سازد كه پيامآوران رسالت الهي از آدم تا خاتم، بشر را به سوي آن فراخوانده و وعدهي عزت و سعادت در دنيا وآخرت را به رهپويان آن دادهاند.
در اين محضر عظيمِ امت اسلامي، شايسته است كه حجگزاران به مهمترين مسائل جهان اسلام بپردازند. اكنون در رأس همهي اين مسائل، قيام و انقلاب در برخي كشورهاي مهم اسلامي است. در ميانهي حجّ سال گذشته و حج امسال، حوادثي در دنياي اسلام پديد آمده است كه ميتواند سرنوشت امت اسلامي را دگرگون ساخته و آيندهئي درخشان و سرشار از عزت و پيشرفت مادي و معنوي را نويد دهد. در مصر و تونس و ليبي طاغوتهاي ديكتاتور و فاسد و وابسته، از سرير قدرت سرنگون شدهاند و در برخي کشورهای ديگر امواج پرخروش قيام مردمي، كاخهاي زر و زور را به ويراني و نابودي تهديد ميكند.
اين صفحهي تازه گشوده از تاريخ امت ما، حقايقي را آشكار ميسازد كه همه از آيات بينات الهي است و به ما درسهاي حياتبخش ميدهد. اين حقايق بايد در همهي محاسبات ملتهاي مسلمان به كار گرفته شود.
نخست آنكه اكنون از دل ملتهائي كه دهها سال در سيطرهي سياسي بيگانگان بودهاند، نسل جواني سربرآورده است كه با اعتماد به نفس تحسين برانگيز به استقبال خطر رفته و به روياروئي با قدرتهاي مسلّط برخاسته و همت به دگرگونسازيِ وضعيت گماشته است.
ديگر آنكه به رغم تسلط و تلاش حاكمان سكولار و تلاشهاي پيدا و پنهان آنان براي دينزدائي در اين كشورها، اسلام، با نفوذ و حضوري نمايان و پرشكوه، هدايتگر دلها و زبانها گشته و چون چشمهاي جوشان در گفتار و كردار تودههاي ميليوني، به اجتماعات و رفتارهاي آنان طراوت و حيات بخشيده است. ماذنهها و مصلاّها و تكبيرها و شعارهاي اسلامي، نشانهي آشكاري از اين حقيقت و انتخابات اخير تونس برهان قاطعي بر اين مدعا است. بيگمان انتخابات آزاد در هر كشور اسلامي ديگر هم نتيجهئي جز آنچه در تونس پيش آمد، نخواهد داشت.
ديگر آنكه در حوادث اين يك سال، به همه نشان داده شد كه خداوند عزيز و قدير، در عزم و ارادهي ملتها، آن چنان قدرتي تعبيه كرده است كه هيچ قدرت دیگر را ياراي مقاومت در برابر آن نيست. ملتها با اين نيروي خداداد، قادرند سرنوشت خويش را تغيير دهند و نصرت الهي را نصيب خود سازند.
ديگر آنكه دولتهاي مستكبر و در رأس آنان امريكا، كه در طول دهها سال با ترفندهاي سياسي و امنيتي، دولتهاي منطقه را سر به فرمان خود ساخته و به پندار خود، جادهي بي مانعي براي سيطرهي روزافزون اقتصادي و فرهنگي و سياسي بر اين بخش حساس جهان، پديد آورده بودند، اكنون نخستين آماج بيزاري و نفرت ملتهاي اين منطقهاند. اطمينان بايد داشت كه نظامهاي برآمده از اين انقلابها هرگز به نامعادلهي خفتبار پيشين تن نخواهند داد و جغرافياي سياسي اين منطقه به دست ملتها و در جهت عزت و استقلال كامل آنان رقم خواهد خورد.
ديگر آنكه طبيعت مزوّر و منافقِ قدرتهاي غربي، براي مردم اين كشورها آشكار شد. در مصر و تونس و ليبي – هركدام به نوعي- آمريكا و اروپا تا توانستند در نگهداري از مهرههاي خود كوشيدند و هنگامي كه عزم ملتها برخواست آنان فائق آمد، به روي مردم پيروز لبخند مزورانهي دوستي زدند.
حقايق گرانبها و آيات بينات الهي در حوادث يكسال اخير در اين منطقه بيش از اينها است و براي اهل تدبر، ديدن و شناختن آن دشوار نيست.
ليكن با اين همه، امروز همهي امت اسلامي و بويژه ملتهاي به پاخواسته، نيازمند دو عنصر اساسياند:
نخست: تداوم ايستادگي و پرهيز شديد از سست شدن عزم راسخ. فرمان الهي به پيامبر اعظم صلياللهعليهوآلهوسلم در قرآن چنين است: \" فاستقم كما امرت و من تاب معك و لاتطغوا \" و \" فلذلك فادع و استقم كما امرت\" و نيز از زبان حضرت موسي عليهالسلام : \" و قال موسي لقومه استعينوا بالله و اصبروا، ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبه للمتقين\"
مصداق بزرگ تقوا در اين دوره براي ملتهاي به پاخاسته، آن است كه حركت مبارك خود را متوقف نسازند و خود را سرگرم دستآوردهاي اين مقطع نكنند. اين است بخش مهم از تقوائي كه دارندگان آن، به وعدهي \" عاقبتِ نيك\" سرافراز گشتهاند.
دوم: هشياري در برابر حيلههاي مستكبران بينالمللي و قدرتهائي كه از اين قيامها و انقلابها لطمه ديدهاند. آنها بيكار نميمانند و با همهي توان سياسي و امنيتی و مالي، براي برقراريِ دوبارهي نفوذ و قدرت خود در اين كشورها به ميدان ميآيند. ابزار آنان، تطميع و تهديد و فريب است. تجربهها نشان داده است كه درميان خواص، هستند كساني كه اين ابزارها در آنان كارگر ميشود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته يا ندانسته به خدمت دشمن درميآورد. چشم بيدار جوانان و روشنفكران و عالمان ديني بايد به دقت مراقبت كند.
مهمترين خطر، دخالت و تأثيرگذاريِ جبههي كفر و استكبار در ساخت نظام جديد سياسي در اين كشورها است. آنان همهي كوشش خود را به كار خواهند برد تا نظامهاي جديد، هويت اسلامي و مردمي نيابد. همهي دلسوزان در اين كشورها و همه آنان كه به عزت و كرامت و پيشرفت كشور خود دلبستهاند بايد تلاش كنند تا اسلاميت و مردمي بودن نظام نوين، به تمام و كمال تامين شود. نقش قانون اساسيها در اين ميان، برجسته است. اتحاد ملي و به رسميت شناختنِ دگرسانيهاي مذهبي، قبيلهئي و نژادي، شرط پيروزيهاي آينده است.
ملتهاي شجاع و به پاخاسته در مصر و تونس و ليبي و ديگر ملتهاي بيدار و مبارز بدانند، نجات آنان از ظلم و كيد آمريكا و ديگر مستكبران غربي تنها و تنها در آن است كه تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار شود. مسلمانان براي اينكه بتوانند مسائل خود را به صورت جدّي با جهانخواران حل كنند بايد خود را به مرز قدرت بزرگ جهانی برسانند، و اين جز با همكاري و همدلي و اتحاد كشورهاي اسلامي به دست نخواهد آمد. اين وصيت فراموش نشدني امام خميني عظيم است. امريكا و ناتو به بهانهي قذافي خبيث و ديكتاتور، ماهها بر سر ليبي و مردم آن آتش ريختند. و قذافي همان كسي بود كه پيش از قيام شجاعانهي ملت ليبي درشمار دوستان نزديك آنان بشمار می رفت، او را در آغوش ميگرفتند؛ با دست او از ثروت ليبي ميدزديدند و براي خام كردن او دستش را ميفشردند يا ميبوسيدند .. پس از قيام مردم، همين او را بهانه كردند و تمام زيرساختهاي ليبي را به ويراني كشاندند. كدام دولت توانست از فاجعهي كشتار مردم و ويراني كشور ليبي به دست ناتو جلوگيري كند؟ تا چنگ و دندان قدرتهاي خونخوار و وحشي غربي شكسته نشود هميشه چنين خطرهائي براي كشورهاي اسلامي متصور است و نجات از آن جز با تشكيل قطب قدرتمند جهان اسلام، ميسر نيست.
غرب و امريكا و صهيونيزم امروز از هميشه ضعيفترند. گرفتاريهاي اقتصادي، ناكاميهاي پيدرپي در افغانستان و عراق، اعتراضهاي عميق مردمي در امريكا و ديگر كشورهاي غربي كه دامنهي آن روز بروز گستردهتر شده است، مبارزات و جانفشانيهاي مردم فلسطين و لبنان، قيامهاي دليرانهي مردم در يمن و بحرين و برخي ديگر از كشورهاي زير نفوذ امريكا، همه و همه حامل بشارتهاي بزرگي براي امت اسلامي و بويژه كشورهاي انقلابي جديد است. مردان و زنان مؤمن در سراسر جهان اسلام و بويژه در مصر و تونس و ليبي از اين فرصت براي تشكيل قدرت بينالملل اسلامي بيشترين بهره را ببرند. خواص و پيشروان نهضتها به خداي بزرگ توكل و به وعدهي نصرت او اعتماد كنند و صفحهي تازه گشودهي تاريخ امت اسلامي را با افتخارات ماندگار خود كه مايهي رضاي الهي و زمينهساز نصرت اوست مزين سازند.
والسلام علي عباد الله الصالحين
سيدعلي حسينيخامنهاي
5/آبان/1390
29 ذيقعده 1432
More...
Description:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلوات الله و تحیاته علی سیدالانام محمدٍ المصطفی و آله الطیبین و صحبه المنتجبین.
اکنون بهار حج، با طراوت و صفای معنوی و شکوه و حشمت خداداد، فرا رسیده و دلهای مؤمن و مشتاق را پروانه وار بر گرد کعبهی توحید و وحدت، به پرواز درآورده است. مکه و منا و مشعر و عرفات، منزلگاه انسانهای خوشبختی است که به ندای: \" و اذّن فی الناس بالحج .. \" پاسخ گفته و به حضور در میهمانی خدای غفور و کریم سرافراز گشتهاند. اینجا همان خانهی مبارک و کانون هدایتی است که آیاتٍ بیّنات الهی از آن ساطع و چتر امان برفراز سر همگان در آن گسترده است.
دل را در زمزم صفا و ذکر و خشوع، شستشو دهید؛ چشم باطن را به آیات روشن حضرت حق بگشائید؛ به اخلاص و تسلیم که نشانهی عبودیت حقیقی است روی آورید؛ خاطرهی آن پدری را که با طوع و تسليم، اسماعيلش را به قربانگاه برد بارها و بارها در دل زنده كنيد، و بدينگونه راه روشن و آشكاري را كه براي رسيدن به دوستي ربّ جليل در برابر ما گشوده است، بشناسيد و قدم نهادن در آن را به همّت مؤمنانه و نيت صادقانهي خود، بسپاريد.
مقام ابراهيم يكي از همان آيات بيّنات است. جاي پاي ابراهيم عليهالسلام در كنار كعبهي شريف، تنها نمادي از مقام ابراهيم است. مقام ابراهيم، مقام اخلاص و گذشت و ايثار اوست؛ مقام ايستادگي او در برابر خواست نفساني و عواطف پدرانه و نيز در برابر سيطرهي كفر و شرك و سلطهي نمرود زمانه است.
اين هر دو راه نجات هم اكنون در برابر يكايك ما آحاد امت اسلامي، گشوده است. همت و شجاعت و عزم راسخ هريك از ما ميتواند ما را روانه به سوي همان هدفهائي سازد كه پيامآوران رسالت الهي از آدم تا خاتم، بشر را به سوي آن فراخوانده و وعدهي عزت و سعادت در دنيا وآخرت را به رهپويان آن دادهاند.
در اين محضر عظيمِ امت اسلامي، شايسته است كه حجگزاران به مهمترين مسائل جهان اسلام بپردازند. اكنون در رأس همهي اين مسائل، قيام و انقلاب در برخي كشورهاي مهم اسلامي است. در ميانهي حجّ سال گذشته و حج امسال، حوادثي در دنياي اسلام پديد آمده است كه ميتواند سرنوشت امت اسلامي را دگرگون ساخته و آيندهئي درخشان و سرشار از عزت و پيشرفت مادي و معنوي را نويد دهد. در مصر و تونس و ليبي طاغوتهاي ديكتاتور و فاسد و وابسته، از سرير قدرت سرنگون شدهاند و در برخي کشورهای ديگر امواج پرخروش قيام مردمي، كاخهاي زر و زور را به ويراني و نابودي تهديد ميكند.
اين صفحهي تازه گشوده از تاريخ امت ما، حقايقي را آشكار ميسازد كه همه از آيات بينات الهي است و به ما درسهاي حياتبخش ميدهد. اين حقايق بايد در همهي محاسبات ملتهاي مسلمان به كار گرفته شود.
نخست آنكه اكنون از دل ملتهائي كه دهها سال در سيطرهي سياسي بيگانگان بودهاند، نسل جواني سربرآورده است كه با اعتماد به نفس تحسين برانگيز به استقبال خطر رفته و به روياروئي با قدرتهاي مسلّط برخاسته و همت به دگرگونسازيِ وضعيت گماشته است.
ديگر آنكه به رغم تسلط و تلاش حاكمان سكولار و تلاشهاي پيدا و پنهان آنان براي دينزدائي در اين كشورها، اسلام، با نفوذ و حضوري نمايان و پرشكوه، هدايتگر دلها و زبانها گشته و چون چشمهاي جوشان در گفتار و كردار تودههاي ميليوني، به اجتماعات و رفتارهاي آنان طراوت و حيات بخشيده است. ماذنهها و مصلاّها و تكبيرها و شعارهاي اسلامي، نشانهي آشكاري از اين حقيقت و انتخابات اخير تونس برهان قاطعي بر اين مدعا است. بيگمان انتخابات آزاد در هر كشور اسلامي ديگر هم نتيجهئي جز آنچه در تونس پيش آمد، نخواهد داشت.
ديگر آنكه در حوادث اين يك سال، به همه نشان داده شد كه خداوند عزيز و قدير، در عزم و ارادهي ملتها، آن چنان قدرتي تعبيه كرده است كه هيچ قدرت دیگر را ياراي مقاومت در برابر آن نيست. ملتها با اين نيروي خداداد، قادرند سرنوشت خويش را تغيير دهند و نصرت الهي را نصيب خود سازند.
ديگر آنكه دولتهاي مستكبر و در رأس آنان امريكا، كه در طول دهها سال با ترفندهاي سياسي و امنيتي، دولتهاي منطقه را سر به فرمان خود ساخته و به پندار خود، جادهي بي مانعي براي سيطرهي روزافزون اقتصادي و فرهنگي و سياسي بر اين بخش حساس جهان، پديد آورده بودند، اكنون نخستين آماج بيزاري و نفرت ملتهاي اين منطقهاند. اطمينان بايد داشت كه نظامهاي برآمده از اين انقلابها هرگز به نامعادلهي خفتبار پيشين تن نخواهند داد و جغرافياي سياسي اين منطقه به دست ملتها و در جهت عزت و استقلال كامل آنان رقم خواهد خورد.
ديگر آنكه طبيعت مزوّر و منافقِ قدرتهاي غربي، براي مردم اين كشورها آشكار شد. در مصر و تونس و ليبي – هركدام به نوعي- آمريكا و اروپا تا توانستند در نگهداري از مهرههاي خود كوشيدند و هنگامي كه عزم ملتها برخواست آنان فائق آمد، به روي مردم پيروز لبخند مزورانهي دوستي زدند.
حقايق گرانبها و آيات بينات الهي در حوادث يكسال اخير در اين منطقه بيش از اينها است و براي اهل تدبر، ديدن و شناختن آن دشوار نيست.
ليكن با اين همه، امروز همهي امت اسلامي و بويژه ملتهاي به پاخواسته، نيازمند دو عنصر اساسياند:
نخست: تداوم ايستادگي و پرهيز شديد از سست شدن عزم راسخ. فرمان الهي به پيامبر اعظم صلياللهعليهوآلهوسلم در قرآن چنين است: \" فاستقم كما امرت و من تاب معك و لاتطغوا \" و \" فلذلك فادع و استقم كما امرت\" و نيز از زبان حضرت موسي عليهالسلام : \" و قال موسي لقومه استعينوا بالله و اصبروا، ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبه للمتقين\"
مصداق بزرگ تقوا در اين دوره براي ملتهاي به پاخاسته، آن است كه حركت مبارك خود را متوقف نسازند و خود را سرگرم دستآوردهاي اين مقطع نكنند. اين است بخش مهم از تقوائي كه دارندگان آن، به وعدهي \" عاقبتِ نيك\" سرافراز گشتهاند.
دوم: هشياري در برابر حيلههاي مستكبران بينالمللي و قدرتهائي كه از اين قيامها و انقلابها لطمه ديدهاند. آنها بيكار نميمانند و با همهي توان سياسي و امنيتی و مالي، براي برقراريِ دوبارهي نفوذ و قدرت خود در اين كشورها به ميدان ميآيند. ابزار آنان، تطميع و تهديد و فريب است. تجربهها نشان داده است كه درميان خواص، هستند كساني كه اين ابزارها در آنان كارگر ميشود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته يا ندانسته به خدمت دشمن درميآورد. چشم بيدار جوانان و روشنفكران و عالمان ديني بايد به دقت مراقبت كند.
مهمترين خطر، دخالت و تأثيرگذاريِ جبههي كفر و استكبار در ساخت نظام جديد سياسي در اين كشورها است. آنان همهي كوشش خود را به كار خواهند برد تا نظامهاي جديد، هويت اسلامي و مردمي نيابد. همهي دلسوزان در اين كشورها و همه آنان كه به عزت و كرامت و پيشرفت كشور خود دلبستهاند بايد تلاش كنند تا اسلاميت و مردمي بودن نظام نوين، به تمام و كمال تامين شود. نقش قانون اساسيها در اين ميان، برجسته است. اتحاد ملي و به رسميت شناختنِ دگرسانيهاي مذهبي، قبيلهئي و نژادي، شرط پيروزيهاي آينده است.
ملتهاي شجاع و به پاخاسته در مصر و تونس و ليبي و ديگر ملتهاي بيدار و مبارز بدانند، نجات آنان از ظلم و كيد آمريكا و ديگر مستكبران غربي تنها و تنها در آن است كه تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار شود. مسلمانان براي اينكه بتوانند مسائل خود را به صورت جدّي با جهانخواران حل كنند بايد خود را به مرز قدرت بزرگ جهانی برسانند، و اين جز با همكاري و همدلي و اتحاد كشورهاي اسلامي به دست نخواهد آمد. اين وصيت فراموش نشدني امام خميني عظيم است. امريكا و ناتو به بهانهي قذافي خبيث و ديكتاتور، ماهها بر سر ليبي و مردم آن آتش ريختند. و قذافي همان كسي بود كه پيش از قيام شجاعانهي ملت ليبي درشمار دوستان نزديك آنان بشمار می رفت، او را در آغوش ميگرفتند؛ با دست او از ثروت ليبي ميدزديدند و براي خام كردن او دستش را ميفشردند يا ميبوسيدند .. پس از قيام مردم، همين او را بهانه كردند و تمام زيرساختهاي ليبي را به ويراني كشاندند. كدام دولت توانست از فاجعهي كشتار مردم و ويراني كشور ليبي به دست ناتو جلوگيري كند؟ تا چنگ و دندان قدرتهاي خونخوار و وحشي غربي شكسته نشود هميشه چنين خطرهائي براي كشورهاي اسلامي متصور است و نجات از آن جز با تشكيل قطب قدرتمند جهان اسلام، ميسر نيست.
غرب و امريكا و صهيونيزم امروز از هميشه ضعيفترند. گرفتاريهاي اقتصادي، ناكاميهاي پيدرپي در افغانستان و عراق، اعتراضهاي عميق مردمي در امريكا و ديگر كشورهاي غربي كه دامنهي آن روز بروز گستردهتر شده است، مبارزات و جانفشانيهاي مردم فلسطين و لبنان، قيامهاي دليرانهي مردم در يمن و بحرين و برخي ديگر از كشورهاي زير نفوذ امريكا، همه و همه حامل بشارتهاي بزرگي براي امت اسلامي و بويژه كشورهاي انقلابي جديد است. مردان و زنان مؤمن در سراسر جهان اسلام و بويژه در مصر و تونس و ليبي از اين فرصت براي تشكيل قدرت بينالملل اسلامي بيشترين بهره را ببرند. خواص و پيشروان نهضتها به خداي بزرگ توكل و به وعدهي نصرت او اعتماد كنند و صفحهي تازه گشودهي تاريخ امت اسلامي را با افتخارات ماندگار خود كه مايهي رضاي الهي و زمينهساز نصرت اوست مزين سازند.
والسلام علي عباد الله الصالحين
سيدعلي حسينيخامنهاي
5/آبان/1390
29 ذيقعده 1432
[URDU] Vali Amr Muslimeen Ayatullah Ali Khamenei - HAJJ Message 2011
حجاج بیت اللہ الحرام
کےنام
امام خامنہ ای(مدظلہ العالی)
کا
پیــــــغام
(1432ھ)
بسم الله الرحمن...
حجاج بیت اللہ الحرام
کےنام
امام خامنہ ای(مدظلہ العالی)
کا
پیــــــغام
(1432ھ)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين وصلوات الله وتحياته على سيد الأنام محمد المصطفى وآله الطيبين وصحبه المنتجبين.
آ جکل حج کی بہار اپنی تمام تر روحانی شادابی و پاکیزگی اور خداداد حشمت و شکوہ کے ساتھ آ گئی ہے اور ایمان کے نور اور شوق کے زیور سے آراستہ دل، پروانوں کی طرح کعبہ توحید اور مرکز اتحاد کے گرد محو پرواز ہیں۔ مکہ،منا،مشعر اور عرفات خوش قسمت انسانوں کی منزل ہیں جنہوں نے ”واذن فی الناس بالحج“ کی پکار پر لبیک کہتے ہوئے خداوند غفور و کریم کے مہمان ہونے کی سعادت پائی ہے۔ یہ وہی مبارک مکان اور ہدایت کا سرچشمہ ہے کہ جہاں پر اللہ تعالی کی بین نشانیوں کو جلا بخشی گئی اور جہاں پر ہر ایک کے سر پر امن و امان کی چھتری قرار دی گئی۔
دلوں اور ذکر و خشوع کو زمزم میں پاک کریں۔ اپنی بصیرت کی آنکھ کو حضرت حق کی تابندہ آیات پر کھول دیں۔اخلاص و تسلیم پر جو کہ حقیقی عبودیت کی علامت ہیں ٹوٹ پڑیں۔ اس باپ کی یاد کوجو کمال تسلیم کے ساتھ اپنے اسماعیل کو قربانگاہ تک لے کر گئے،بار بار اپنے دل میں زندہ کیجئے۔ اس طرح وہ منور طریق جو کہ رب جلیل سے دوستی کے لئے ہمارے سامنے کھول دی گئی ہے اسے پہچانئے اورسچے مومن کے عزم اور نیت صادقانہ کے ساتھ اس پر قدم رکھیں۔
مقام ابراہیم انہیں آیات بینات میں سے ایک ہے۔ کعبہ شریف کے پاس ابراہیم علیہ السلام کی قدم گاہ مقام ابراہیم کی واحد نشانی ہے، مقام ابراہیم ان کے ایثار،اخلاص اور قربانی کا مقام ہے۔ نفسانی تقاضوں اور پدری جذبات کے سامنے اور کفر و شرک کے غلبے اور نمرود زمانہ کے تسلط کے آگے ڈٹ جانے کا مقام ہے۔ نجات کے یہ دونوں راستے امت اسلامی کے ہم سب افراد کے سامنے موجود ہیں۔ ہم میں سے ہر ایک کی جرات، بہادری اور محکم ارادہ ہمیں ان مقاصد کی طرف روانہ کر سکتا ہے جن کی طرف آدم سے خاتم تک تمام الہی پیغمبروں نے ہمیں دعوت دی ہے اور اس راستے پر چلنے والوں کو دنیا و آخرت میں عزت و سعادت کا وعدہ فرمایا ہے۔ امت مسلمہ کے اس عظیم محضر میں، شایستہ یہی ہے کہ حجاج کرام عالم اسلام کے اہم ترین مسائل پر توجہ دیں۔ ان بے شمار مسایل میں سے سرفہرست، بعض اسلامی ممالک میں برپا ہونے والا انقلاب اور عوامی قیام ہے۔ گذشتہ سال حج اور امسال حج کے درمیانی عرصہ میں عالم اسلام میں ایسے واقعات رونما ہوئے ہیں جو کہ امت مسلمہ کی تقدیر بدل سکتے ہیں اور مادی اور روحانی ترقی اور عزت و افتخار سے سرشار ایک روشن مستقبل کی نوید دے سکتے ہیں۔ مصر، تیونس اور لیبیامیں فاسد، محتاج اور ڈیکٹیٹر طاغوت، تخت اقتدار سے گر چکے ہیں جبکہ بعض دوسرے ممالک میں عوام کی ٹھاٹھیں مارتی لہروں نے زر و زور اور اقتدار کے محلات میں ویرانی اور تباہی کی گھنٹیاں بجا دی ہیں۔
ہماری امت کی تاریخ کے اس تازہ باب نے ایسے حقایق آشکار کئے ہیں جو کہ مکمل طور پر آیات بینات الہی ہیں اور ہمارے لئے حیات بخش سبق لئے ہوئے ہیں۔ ان حقایق کو اسلامی امہ کی تمام اقوام کے محاسبات میں استعمال میں لایا جانا چاہئے۔
سب سے پہلے یہ کہ جو اقوام کئی دھائیوں سے غیروں کے سیاسی تسلط میں رہ رہی تھیں ان کے اندر سے ایسی جوان نسل ظاہر ہوئی ہے جو اپنے اوپر محکم یقین اور تحسین بر انگیز جذبے کے ساتھ خطرات کو قبول کرتے ہوئے مسلط شدہ طاقتوں کے مقابلے پر کھڑی ہو کر اپنی تقدیر بدلنے پر کمر بستہ ہے۔
دوسرے یہ کہ سیکولر حکمرانوں کے تسلط کے باوجود اپنے ممالک میں دین کو محو کرنے کے لئے ان کی ظاہری اور خفیہ کوششوں کے با وصف، اسلام نے بھرپور اور پرشکوہ اثر و رسوخ کے ذریعے دلوں اور زبانوں کو نور ہدایت بخشی اور کروڑوں لوگوں کے گفتار و کردار کی صورت چشمہ جوشان کی طرح، ان کے رویوں اور اجتماعات کو رونق و شادابی عطا کی ہے۔ اذانیں، عبادات، اللہ اکبر کی صدائیں اور دوسرے اسلامی نعرے اور تیونس کے حالیہ انتخابات اس حقیقت کی واضع نشانی اور برھان قاطع ہیں۔ بلاشبہ اسلامی ممالک میں سے ہر ایک ملک میں غیرجانبدارانہ اور آزادانہ انتخابات کا نتیجہ وہی ہو گا جو تیونس میں سامنے آیا ہے۔
تیسرے یہ کہ اس ایک سال کے دوران پیش آنے والے واقعات نے سب پر یہ واضع کر دیا ہے کہ خدائے عزیز و قدیر نے اقوام کے عزم و ارادوں میں ایک ایسی طاقت رکھ دی ہے کہ کسی دوسری طاقت میں اس کا مقابلہ کرنے کی جرات اور سکت ہی نہیں ہے۔ اقوام اسی خداداد طاقت کے بل بوتے پر اپنی تقدیر کو بدل سکنے کی طاقت رکھتی ہیں اور اس طرح خدا کی نصرت کو اپنے شامل حال کر سکتی ہیں۔
چوتھے یہ کہ استکباری حکومتوں نے، جن میں سر فہرست امریکا ہے ، کئی دھائیوں سے مختلف سیاسی اور سیکورٹی کے ہتھکنڈوں کے ذریعے خطے میں موجود حکومتوں کو اپنا تابع فرمان اور اپنے نصایح کا پایبند بنا کر، دنیا کے اس حساس ترین خطے میں اپنے اقتصادی ،ثقافتی اور سیاسی تسلط کے لئے رکاوٹوں سے پاک وسیع شاہراہ بنا رکھی تھی ، اب اس خطے کی اقوام کی نفرت و بیزاری کی آماجگاہ بن چکی ہیں۔
ہمیں یہ اطمینان رکھنا چاہئے کہ ان عوامی انقلابوں کے نتیجے میں برقرارہونے والے نظام سابقہ ذلت آمیز غیرمتوازن رویوں کے سامنے تسلیم نہیں ہونگے اور اس خطے کی اقوام کے ہاتھوں سیاسی جغرافیہ ،عزت و استقلال کاملہ کی طرف تبدیل ہو جائے گا۔
اس کے علاوہ یہ کہ مغربی طاقتوں کا منافقانہ اور دھوکے بازی پر مبنی مزاج اس خطے کے عوام پر آشکار ہو چکا ہے۔ امریکا اور یورپ نے حتی الامکان مصر،تیونس اور لیبیا میں اپنے مہروں کو بچانے کیلئے زور لگایا اور جب عوام کا ارادہ ان کی خواہشات پر فایق آ گیا تب کامران عوام کے لئے دھوکے پر مبنی دوستی کی مسکراہٹ سجائی۔
اللہ تعالی کی روشن آیات اور بیش قیمت حقایق جو گذشتہ ایک سال کے عرصے میں اس خطے میں رونما ہوئے ہیں اس سے کہیں زیادہ ہیں اور صاحبان تدبر و بصیرت کے لئے ان کا مشاہدہ اور ادراک دشوار نہیں ہے۔لیکن اس سب کے باوجود تمام امت مسلمہ اور خصوصا قیام کرنے والی اقوام کو دو بنیادی عوامل کی ضرورت ہے:
پہلے: قیام میں تسلسل و تداوم اور محکم ارادوں میں نرمی سے شدید پرہیز۔ اللہ تعالی نے قرآن مجید میں اپنے پیغمبر صلی اللہ علیہ و آلہ وسلم کو یوں فرمایا ہے” فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا“ اور ” فلذلک فادع واستقم کما امرت“، اور حضرت موسی علیہ السلام کے بقول، ”وقال موسی لقومہ استعینوا باللہ و اصبروا، ان الارض للہ یورثھا من یشاءمن عبادہ والعاقبتہ للمتقین“، قیام کرنے والی اقوام کے لئے موجودہ زمانے میں تقوی کا سب سے بڑا مصداق یہ ہے کہ اپنی مبارک تحریک کو رکنے نہ دیں اور خود کو عارضی کامیابیوں کا شکار نہ ہونے دیں۔ یہ اس تقوی کا وہ اہم حصہ ہے جس کو اپنانے والے کے لئے عاقبت بخیر کی وعید عطا ہوئی ہے۔
دوسرے: بین الاقوامی مستکبرین اور ان عوامی انقلابوں سے چوٹ کھانے والی حکومتوں کے ہتھکنڈوں کے سامنے ہوشیار رہنا۔ وہ لوگ ہاتھ پر ہاتھ رکھ کر بیٹھ نہیں جائیں گے اور اپنے تمام تر سیاسی، سلامتی اور مالی وسایل کے ساتھ ان ممالک میں اپنے اثر و رسوخ اور طاقت کے دوبارہ تسلط کے لئے میدان میں اتریں گے۔ ان کا ہتھیار لالچ، دھمکی، فریب اور دھوکہ ہے۔ تجربے سے یہ ثابت ہوا ہے کہ خواص میں بعض ایسے لوگ بھی ہوتے ہیں جن پر یہ ہتھیار کارگر ثابت ہوتے ہیں اور خوف، لالچ اور غفلت انہیں شعوری یا لاشعوری طور پر دشمن کی خدمت میں لا کھڑا کرتے ہیں۔ جوانوں، روشنفکر دانشوروں اور علمائے دین کی بیدار آنکھیں پوری توجہ سے اس چیز کا خیال رکھیں۔
اہم ترین خطرہ ان ممالک میں برپا ہونے والے جدید سیاسی نظام کی ساخت و پرداز پر کفر و استکبار کے محاذکی مداخلت اور اس پر اثراندازی ہے۔ وہ اپنی تمام توانائیوں کو کام میں لاتے ہوئے کوشش کریں گے تاکہ نئے برپا ہونے والے نظام ،اسلامی اور عوامی تشخص سے خالی رہیں۔ ان ممالک کے تمام مخلص و ھمدرد حضرات اور وہ تمام افراد جو اپنے ملک کی عزت ، وقار اور تکریم کے لئے پر امید ہیں ان سب کو بھرپور کوشش کرنی چاہئے تا کہ نئے نظام میں اسلامی اور عوامی ہونا اپنے تمام تر مفہوم کے ساتھ جلوہ گر ہو۔ اس کے لئے آئین کا کردارسب سے نمایاں ہے ۔ قومی وحدت اور مذہبی قبایلی اور نسلی تنوع کو تسلیم کرنا، آیندہ کامیابیوں کی اہم شرط ہے۔
مصر، تیونس اور لیبیا اور دوسرے ممالک کی جراتمند، بہادر ،بیدار اور مجاہد اقوام کو یہ جان لینا چاہئے کہ ظلم، امریکی مکر و فریب اور دوسرے مغربی مستکبران سے انکی نجات کا صرف اور صرف یہ راستہ ہے کہ دنیا میں طاقت کا توازن انکے حق میں قائم ہو جائے۔ مسلمانوں کو اپنے تمام مسائل کو دنیا کے جہان خوروں کے ساتھ قطعی طور پر حل کرنے کے لئے یہ ضروری ہے کہ وہ اپنے آپ کو عالمی طاقت ہونے کی صف میں لاکھڑا کریں۔ یہ تب ہی ہو سکتا ہے جب عالم اسلام کے تمام ممالک باہمی تعاون اور یکجہتی کا مظاہرہ کریں۔ یہ ناقابل فراموش نصیحت امام خمینی ( رہ )عظیم کی ہے ۔
امریکا اور نیٹو، خبیث اور ڈکٹیٹر قذافی کے بہانے کئی ماہ تک لیبیا اور اس کے عوام پر آگ برساتے رہے ہیں۔جبکہ قذافی وہی شخص تھا جوکہ عوام کے جراتمند قیام سے پہلے ان کے نزدیک ترین دوستوں میں شمار ہوتا رہا۔ وہ اس سے گلے ملتے رہے اس کی مدد سے لیبیا کی دولت کو لوٹتے رہے اور اس کو مزید بہلانے کے لئے اس کے ہاتھ کو گرم جوشی سے دباتے تھے یا پھر اس پر بوسے دیتے تھے۔ عوام کے انقلاب کے بعد اسی کو بہانہ بنا کر لیبیا کا تمام تر بنیادی ڈھانچہ تباہ و برباد کر دیا۔ کون سی حکومت ہے جس نے نیٹو کو عوام کے قتل عام اور لیبیا کی تباہی جیسے المیے سے روکا ہو؟ جب تک مغربی وحشی اور خون خوار طاقتوں کے ہاتھ اور دانت توڑ نہ دئیے جائیں گے اس طرح کے خطرات اسلامی ممالک کو درپیش رہیں گے۔ ان خطرات سے نجات ما سوائے عالمی اسلامی بلاک بنانے کے ممکن نہیں ہے۔
مغرب، امریکا اور صیہونیت ہمیشہ کی نسبت آج سب سے زیادہ کمزور ہیں ۔ اقتصادی مسائل، افغانستان و عراق میں پے در پے ناکامیاں، امریکی اور دوسرے مغربی ممالک کے عوام کے شدید اعتراضات جو کہ روز بروز وسیع تر ہو رہے ہیں، فلسطین و لبنان کے عوام کی جان فشانیاں، یمن، بحرین اور بعض دوسرے امریکا کے زیر اثر ممالک کے عوام کا جراتمندانہ قیام، یہ سب کے سب امت مسلمہ اور بخصوص جدید انقلابی ممالک کے لئے بہت بڑی بشارت ہیں۔ پورے عالم اسلام اور خصوصا مصر، تیونس اور لیبیا کے تمام مومنین مرد و خواتین، بین الاقوامی اسلامی طاقت کے قیام کے لئے اس موقعہ سے زیادہ سے زیادہ فایدہ اٹھائیں۔ تحریکوں کے اکابرین خداوند بزرگ پر توکل اور اس کی نصرت و امداد کے وعدے پر بھروسہ کریں اور امت مسلمہ کی تاریخ کے اس جدید باب کو اپنے زندہ و جاوید افتخارات کے ساتھ، جو کہ رضائے الہی کا باعث اور اس کی نصرت و امداد کے لئے راہ ہمواری ہے زینت و آراستہ کریں۔
والسلام علی عباداللہ الصالحین
سید علی حسینی خامنہ ای
۵ آبان 1390ھ ش
29 ذیقعدہ 1432 ھ
More...
Description:
حجاج بیت اللہ الحرام
کےنام
امام خامنہ ای(مدظلہ العالی)
کا
پیــــــغام
(1432ھ)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين وصلوات الله وتحياته على سيد الأنام محمد المصطفى وآله الطيبين وصحبه المنتجبين.
آ جکل حج کی بہار اپنی تمام تر روحانی شادابی و پاکیزگی اور خداداد حشمت و شکوہ کے ساتھ آ گئی ہے اور ایمان کے نور اور شوق کے زیور سے آراستہ دل، پروانوں کی طرح کعبہ توحید اور مرکز اتحاد کے گرد محو پرواز ہیں۔ مکہ،منا،مشعر اور عرفات خوش قسمت انسانوں کی منزل ہیں جنہوں نے ”واذن فی الناس بالحج“ کی پکار پر لبیک کہتے ہوئے خداوند غفور و کریم کے مہمان ہونے کی سعادت پائی ہے۔ یہ وہی مبارک مکان اور ہدایت کا سرچشمہ ہے کہ جہاں پر اللہ تعالی کی بین نشانیوں کو جلا بخشی گئی اور جہاں پر ہر ایک کے سر پر امن و امان کی چھتری قرار دی گئی۔
دلوں اور ذکر و خشوع کو زمزم میں پاک کریں۔ اپنی بصیرت کی آنکھ کو حضرت حق کی تابندہ آیات پر کھول دیں۔اخلاص و تسلیم پر جو کہ حقیقی عبودیت کی علامت ہیں ٹوٹ پڑیں۔ اس باپ کی یاد کوجو کمال تسلیم کے ساتھ اپنے اسماعیل کو قربانگاہ تک لے کر گئے،بار بار اپنے دل میں زندہ کیجئے۔ اس طرح وہ منور طریق جو کہ رب جلیل سے دوستی کے لئے ہمارے سامنے کھول دی گئی ہے اسے پہچانئے اورسچے مومن کے عزم اور نیت صادقانہ کے ساتھ اس پر قدم رکھیں۔
مقام ابراہیم انہیں آیات بینات میں سے ایک ہے۔ کعبہ شریف کے پاس ابراہیم علیہ السلام کی قدم گاہ مقام ابراہیم کی واحد نشانی ہے، مقام ابراہیم ان کے ایثار،اخلاص اور قربانی کا مقام ہے۔ نفسانی تقاضوں اور پدری جذبات کے سامنے اور کفر و شرک کے غلبے اور نمرود زمانہ کے تسلط کے آگے ڈٹ جانے کا مقام ہے۔ نجات کے یہ دونوں راستے امت اسلامی کے ہم سب افراد کے سامنے موجود ہیں۔ ہم میں سے ہر ایک کی جرات، بہادری اور محکم ارادہ ہمیں ان مقاصد کی طرف روانہ کر سکتا ہے جن کی طرف آدم سے خاتم تک تمام الہی پیغمبروں نے ہمیں دعوت دی ہے اور اس راستے پر چلنے والوں کو دنیا و آخرت میں عزت و سعادت کا وعدہ فرمایا ہے۔ امت مسلمہ کے اس عظیم محضر میں، شایستہ یہی ہے کہ حجاج کرام عالم اسلام کے اہم ترین مسائل پر توجہ دیں۔ ان بے شمار مسایل میں سے سرفہرست، بعض اسلامی ممالک میں برپا ہونے والا انقلاب اور عوامی قیام ہے۔ گذشتہ سال حج اور امسال حج کے درمیانی عرصہ میں عالم اسلام میں ایسے واقعات رونما ہوئے ہیں جو کہ امت مسلمہ کی تقدیر بدل سکتے ہیں اور مادی اور روحانی ترقی اور عزت و افتخار سے سرشار ایک روشن مستقبل کی نوید دے سکتے ہیں۔ مصر، تیونس اور لیبیامیں فاسد، محتاج اور ڈیکٹیٹر طاغوت، تخت اقتدار سے گر چکے ہیں جبکہ بعض دوسرے ممالک میں عوام کی ٹھاٹھیں مارتی لہروں نے زر و زور اور اقتدار کے محلات میں ویرانی اور تباہی کی گھنٹیاں بجا دی ہیں۔
ہماری امت کی تاریخ کے اس تازہ باب نے ایسے حقایق آشکار کئے ہیں جو کہ مکمل طور پر آیات بینات الہی ہیں اور ہمارے لئے حیات بخش سبق لئے ہوئے ہیں۔ ان حقایق کو اسلامی امہ کی تمام اقوام کے محاسبات میں استعمال میں لایا جانا چاہئے۔
سب سے پہلے یہ کہ جو اقوام کئی دھائیوں سے غیروں کے سیاسی تسلط میں رہ رہی تھیں ان کے اندر سے ایسی جوان نسل ظاہر ہوئی ہے جو اپنے اوپر محکم یقین اور تحسین بر انگیز جذبے کے ساتھ خطرات کو قبول کرتے ہوئے مسلط شدہ طاقتوں کے مقابلے پر کھڑی ہو کر اپنی تقدیر بدلنے پر کمر بستہ ہے۔
دوسرے یہ کہ سیکولر حکمرانوں کے تسلط کے باوجود اپنے ممالک میں دین کو محو کرنے کے لئے ان کی ظاہری اور خفیہ کوششوں کے با وصف، اسلام نے بھرپور اور پرشکوہ اثر و رسوخ کے ذریعے دلوں اور زبانوں کو نور ہدایت بخشی اور کروڑوں لوگوں کے گفتار و کردار کی صورت چشمہ جوشان کی طرح، ان کے رویوں اور اجتماعات کو رونق و شادابی عطا کی ہے۔ اذانیں، عبادات، اللہ اکبر کی صدائیں اور دوسرے اسلامی نعرے اور تیونس کے حالیہ انتخابات اس حقیقت کی واضع نشانی اور برھان قاطع ہیں۔ بلاشبہ اسلامی ممالک میں سے ہر ایک ملک میں غیرجانبدارانہ اور آزادانہ انتخابات کا نتیجہ وہی ہو گا جو تیونس میں سامنے آیا ہے۔
تیسرے یہ کہ اس ایک سال کے دوران پیش آنے والے واقعات نے سب پر یہ واضع کر دیا ہے کہ خدائے عزیز و قدیر نے اقوام کے عزم و ارادوں میں ایک ایسی طاقت رکھ دی ہے کہ کسی دوسری طاقت میں اس کا مقابلہ کرنے کی جرات اور سکت ہی نہیں ہے۔ اقوام اسی خداداد طاقت کے بل بوتے پر اپنی تقدیر کو بدل سکنے کی طاقت رکھتی ہیں اور اس طرح خدا کی نصرت کو اپنے شامل حال کر سکتی ہیں۔
چوتھے یہ کہ استکباری حکومتوں نے، جن میں سر فہرست امریکا ہے ، کئی دھائیوں سے مختلف سیاسی اور سیکورٹی کے ہتھکنڈوں کے ذریعے خطے میں موجود حکومتوں کو اپنا تابع فرمان اور اپنے نصایح کا پایبند بنا کر، دنیا کے اس حساس ترین خطے میں اپنے اقتصادی ،ثقافتی اور سیاسی تسلط کے لئے رکاوٹوں سے پاک وسیع شاہراہ بنا رکھی تھی ، اب اس خطے کی اقوام کی نفرت و بیزاری کی آماجگاہ بن چکی ہیں۔
ہمیں یہ اطمینان رکھنا چاہئے کہ ان عوامی انقلابوں کے نتیجے میں برقرارہونے والے نظام سابقہ ذلت آمیز غیرمتوازن رویوں کے سامنے تسلیم نہیں ہونگے اور اس خطے کی اقوام کے ہاتھوں سیاسی جغرافیہ ،عزت و استقلال کاملہ کی طرف تبدیل ہو جائے گا۔
اس کے علاوہ یہ کہ مغربی طاقتوں کا منافقانہ اور دھوکے بازی پر مبنی مزاج اس خطے کے عوام پر آشکار ہو چکا ہے۔ امریکا اور یورپ نے حتی الامکان مصر،تیونس اور لیبیا میں اپنے مہروں کو بچانے کیلئے زور لگایا اور جب عوام کا ارادہ ان کی خواہشات پر فایق آ گیا تب کامران عوام کے لئے دھوکے پر مبنی دوستی کی مسکراہٹ سجائی۔
اللہ تعالی کی روشن آیات اور بیش قیمت حقایق جو گذشتہ ایک سال کے عرصے میں اس خطے میں رونما ہوئے ہیں اس سے کہیں زیادہ ہیں اور صاحبان تدبر و بصیرت کے لئے ان کا مشاہدہ اور ادراک دشوار نہیں ہے۔لیکن اس سب کے باوجود تمام امت مسلمہ اور خصوصا قیام کرنے والی اقوام کو دو بنیادی عوامل کی ضرورت ہے:
پہلے: قیام میں تسلسل و تداوم اور محکم ارادوں میں نرمی سے شدید پرہیز۔ اللہ تعالی نے قرآن مجید میں اپنے پیغمبر صلی اللہ علیہ و آلہ وسلم کو یوں فرمایا ہے” فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا“ اور ” فلذلک فادع واستقم کما امرت“، اور حضرت موسی علیہ السلام کے بقول، ”وقال موسی لقومہ استعینوا باللہ و اصبروا، ان الارض للہ یورثھا من یشاءمن عبادہ والعاقبتہ للمتقین“، قیام کرنے والی اقوام کے لئے موجودہ زمانے میں تقوی کا سب سے بڑا مصداق یہ ہے کہ اپنی مبارک تحریک کو رکنے نہ دیں اور خود کو عارضی کامیابیوں کا شکار نہ ہونے دیں۔ یہ اس تقوی کا وہ اہم حصہ ہے جس کو اپنانے والے کے لئے عاقبت بخیر کی وعید عطا ہوئی ہے۔
دوسرے: بین الاقوامی مستکبرین اور ان عوامی انقلابوں سے چوٹ کھانے والی حکومتوں کے ہتھکنڈوں کے سامنے ہوشیار رہنا۔ وہ لوگ ہاتھ پر ہاتھ رکھ کر بیٹھ نہیں جائیں گے اور اپنے تمام تر سیاسی، سلامتی اور مالی وسایل کے ساتھ ان ممالک میں اپنے اثر و رسوخ اور طاقت کے دوبارہ تسلط کے لئے میدان میں اتریں گے۔ ان کا ہتھیار لالچ، دھمکی، فریب اور دھوکہ ہے۔ تجربے سے یہ ثابت ہوا ہے کہ خواص میں بعض ایسے لوگ بھی ہوتے ہیں جن پر یہ ہتھیار کارگر ثابت ہوتے ہیں اور خوف، لالچ اور غفلت انہیں شعوری یا لاشعوری طور پر دشمن کی خدمت میں لا کھڑا کرتے ہیں۔ جوانوں، روشنفکر دانشوروں اور علمائے دین کی بیدار آنکھیں پوری توجہ سے اس چیز کا خیال رکھیں۔
اہم ترین خطرہ ان ممالک میں برپا ہونے والے جدید سیاسی نظام کی ساخت و پرداز پر کفر و استکبار کے محاذکی مداخلت اور اس پر اثراندازی ہے۔ وہ اپنی تمام توانائیوں کو کام میں لاتے ہوئے کوشش کریں گے تاکہ نئے برپا ہونے والے نظام ،اسلامی اور عوامی تشخص سے خالی رہیں۔ ان ممالک کے تمام مخلص و ھمدرد حضرات اور وہ تمام افراد جو اپنے ملک کی عزت ، وقار اور تکریم کے لئے پر امید ہیں ان سب کو بھرپور کوشش کرنی چاہئے تا کہ نئے نظام میں اسلامی اور عوامی ہونا اپنے تمام تر مفہوم کے ساتھ جلوہ گر ہو۔ اس کے لئے آئین کا کردارسب سے نمایاں ہے ۔ قومی وحدت اور مذہبی قبایلی اور نسلی تنوع کو تسلیم کرنا، آیندہ کامیابیوں کی اہم شرط ہے۔
مصر، تیونس اور لیبیا اور دوسرے ممالک کی جراتمند، بہادر ،بیدار اور مجاہد اقوام کو یہ جان لینا چاہئے کہ ظلم، امریکی مکر و فریب اور دوسرے مغربی مستکبران سے انکی نجات کا صرف اور صرف یہ راستہ ہے کہ دنیا میں طاقت کا توازن انکے حق میں قائم ہو جائے۔ مسلمانوں کو اپنے تمام مسائل کو دنیا کے جہان خوروں کے ساتھ قطعی طور پر حل کرنے کے لئے یہ ضروری ہے کہ وہ اپنے آپ کو عالمی طاقت ہونے کی صف میں لاکھڑا کریں۔ یہ تب ہی ہو سکتا ہے جب عالم اسلام کے تمام ممالک باہمی تعاون اور یکجہتی کا مظاہرہ کریں۔ یہ ناقابل فراموش نصیحت امام خمینی ( رہ )عظیم کی ہے ۔
امریکا اور نیٹو، خبیث اور ڈکٹیٹر قذافی کے بہانے کئی ماہ تک لیبیا اور اس کے عوام پر آگ برساتے رہے ہیں۔جبکہ قذافی وہی شخص تھا جوکہ عوام کے جراتمند قیام سے پہلے ان کے نزدیک ترین دوستوں میں شمار ہوتا رہا۔ وہ اس سے گلے ملتے رہے اس کی مدد سے لیبیا کی دولت کو لوٹتے رہے اور اس کو مزید بہلانے کے لئے اس کے ہاتھ کو گرم جوشی سے دباتے تھے یا پھر اس پر بوسے دیتے تھے۔ عوام کے انقلاب کے بعد اسی کو بہانہ بنا کر لیبیا کا تمام تر بنیادی ڈھانچہ تباہ و برباد کر دیا۔ کون سی حکومت ہے جس نے نیٹو کو عوام کے قتل عام اور لیبیا کی تباہی جیسے المیے سے روکا ہو؟ جب تک مغربی وحشی اور خون خوار طاقتوں کے ہاتھ اور دانت توڑ نہ دئیے جائیں گے اس طرح کے خطرات اسلامی ممالک کو درپیش رہیں گے۔ ان خطرات سے نجات ما سوائے عالمی اسلامی بلاک بنانے کے ممکن نہیں ہے۔
مغرب، امریکا اور صیہونیت ہمیشہ کی نسبت آج سب سے زیادہ کمزور ہیں ۔ اقتصادی مسائل، افغانستان و عراق میں پے در پے ناکامیاں، امریکی اور دوسرے مغربی ممالک کے عوام کے شدید اعتراضات جو کہ روز بروز وسیع تر ہو رہے ہیں، فلسطین و لبنان کے عوام کی جان فشانیاں، یمن، بحرین اور بعض دوسرے امریکا کے زیر اثر ممالک کے عوام کا جراتمندانہ قیام، یہ سب کے سب امت مسلمہ اور بخصوص جدید انقلابی ممالک کے لئے بہت بڑی بشارت ہیں۔ پورے عالم اسلام اور خصوصا مصر، تیونس اور لیبیا کے تمام مومنین مرد و خواتین، بین الاقوامی اسلامی طاقت کے قیام کے لئے اس موقعہ سے زیادہ سے زیادہ فایدہ اٹھائیں۔ تحریکوں کے اکابرین خداوند بزرگ پر توکل اور اس کی نصرت و امداد کے وعدے پر بھروسہ کریں اور امت مسلمہ کی تاریخ کے اس جدید باب کو اپنے زندہ و جاوید افتخارات کے ساتھ، جو کہ رضائے الہی کا باعث اور اس کی نصرت و امداد کے لئے راہ ہمواری ہے زینت و آراستہ کریں۔
والسلام علی عباداللہ الصالحین
سید علی حسینی خامنہ ای
۵ آبان 1390ھ ش
29 ذیقعدہ 1432 ھ
Dec 7 2008 پيغام حج By Leader Ayatollah Sayyed Ali Khamenei - Urdu
بسم الله الرحمن الرحيم
وحی کی سرزمین نے ایک بار پھر مؤمنین کی عظیم جمعیت کو اپنی سالانہ ضیافت میں اکٹھا کیا...
بسم الله الرحمن الرحيم
وحی کی سرزمین نے ایک بار پھر مؤمنین کی عظیم جمعیت کو اپنی سالانہ ضیافت میں اکٹھا کیا ہوا ہے. پوری دنیا سے مشتاق جانیں اسلام و قرآن کی جائے ولادت (حجاز) ایسے اعمال و مناسک بجالارہے ہیں جن میں غور و تدبر، انسانیت کے لئے اسلام و قرآن کے ابدی سبق کا جلوہ دکھاتا ہے اور یہ اعمال و مناسک بذات خود اسی سبق پر عمل کرنے اور اس کے نفاذ کے سلسلے میں علامتی اقدامات ہیں.
اس عظیم درس کا ہدف انسان کی ابدی نجات و رستگاری اور سربلندی و سرفرازی ہے. اور اس کا راستہ صالح اور نیک انسان کی تربیت اور صالح و نیک معاشرے کی تشکیل ہے، ایسا انسان جو اپنے دل اور اپنے عمل میں خدائے واحد کی پرستش کرے اور اپنے آپ کو شرک اور اخلاقی آلودگیوں اور منحرف کرنے والی نفسانی خواہشات سے پاک کردے؛ اور ایسا معاشرہ جس کی تشکیل میں عدل و انصاف، حریت و ایمان اور نشاط و انبساط سمیت زندگی اور پیشرفت کے تمام نشانے بروئے کار لائے گئے ہوں.
فریضہ حج میں اس فردی اور معاشرتی تربیت کے تمام عناصر اکٹھے کئے گئے ہیں. احرام اور تمام فردی تشخصات اور تمام نفسانی لذات و خواہشات سے خارج ہونے کے ابتدائی لمحوں سے لے کر توحید کی علامت (کعبہ شریف) کے گرد طواف کرنے اور بت شکن و فداکار ابراہیم (ع) کے مقام پر نماز بجالانے تک اور دو پہاڑیوں کے درمیان تیز قدموں سے چلنے کے مرحلے سے لے کر صحرائے عرفات میں ہر نسل اور ہر زبان کے یکتاپرستوں کے عظیم اجتماع کے بیچ سکون کے مرحلے تک اور مشعر الحرام میں ایک رات راز و نیاز میں گذارنے اور اس عظیم جمعیت کے مابین موجودگی کے باوجود ہر دل کا الگ الگ خدا کے ساتھ انس پیدا کرنے تک اور پھر منی میں حاضر ہوکر شیطانی علامتوں پر سنگباری اور اس کے بعد قربانی دینے کے عمل کو مجسم کرنا اور مسکینوں اور راہگیروں کو کھانا کھلانا، یہ اعمال سب کے سب تعلیم و تربیت اور تمرین کے زمرے میں آتے ہیں.
اس مکمل مجموعۂ اعمال میں، ایک طرف سے اخلاص و صفائے دل اور مادی مصروفیات سے دستبرداری اور دوسری طرف سے سعی و کوشش اور ثابت قدمی؛ ایک طرف سے خدا کے ساتھ انس و خلوت اور خلق خدا کے ساتھ وحدت و یکدلی اور یکرنگی دوسری طرف سے دل و جان کی آرائش و زیبائش کا اہتمام اور دل امت اسلامی کی عظیم جماعت کے اتحاد و یگانگت کے سپرد کرنا؛ ایک طرف سے حق تعالی کی بارگاہ میں عجز و انکسار اور دوسری طرف سے باطل کے مد مقابل ثابَت قَدمی اور اُستواری، المختصر ایک طرف سے آخرت کے ماحول میں پرواز کرنا اور دوسری طرف سے دنیا کو سنوارنے کا عزم صمیم، سب ایک دوسرے کے ساتھ پیوستہ ہیں اور سب کی ایک ساتھ تعلیم دی جاتی ہے اور مشق کی جاتی ہے: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ».(1)
اور اس طرح كعبہ شریف اور مناسك حج، انسانی معاشروں کی مضبوطی اور استواری کا سبب اور انسانوں کے لئے نفع اور بهره مندی کی ذرائع سی بهرپور هین: «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس»(2) و «ليَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ» (3)
ہر ملک اور ہر رنگ و نسل کے مسلمانوں کو آج ہمیشہ سے بیشتر اس عظیم فریضے کی قدر و قیمت کا ادراک اور اس کی قدرشناسی کرنی چاہئے اور اس سے فائدہ اٹھانا چاہئے؛ کیونکہ مسلمانوں کے سامنے کا افق ہر زمانے سے زیادہ روشن ہے اور فرد و معاشرے کے لئے اسلام کے مقرر کردہ عظیم اہداف کے حصول کے حوالے سے وہ آج ہمیشہ سے کہیں زیادہ پرامید ہیں. اگر امت اسلامی گذشتہ دوصدیوں کے دوران مغرب کی مادی تہذیب اور بائیں اور دائیں بازو کی الحادی قوتوں کے مقابلے میں ہزیمت اور سقوط و انتشار کا شکار تھی آج پندرہویں صدی ہجری میں مغرب کے سیاسی اور معاشی مکاتب کے پاؤں دلدل میں پھنسے ہوئے ہیں اور وہ ضعف و ہزیمت و انتشار کی طرف رواں دواں ہیں. اور اسلام نے مسلمانوں کی بیداری اور تشخص کی بحالی و بازیافت اور دنیا میں توحیدی افکار اور عدل و معنویت کی منطق کے احیاء کی بدولت عزت و سربلندی اور روئیدگی و بالیدگی کے نئے دور کا آغاز کیا ہے.
وہ لوگ جو ماضی قریب میں ناامیدیوں کے گیت گارہے تھے اور نہ صرف اسلام اور مسلمین بلکہ دینداری اور معنویت کی اساس تک کو مغربی تہذیب کی یلغار کے سامنے تباہ ہوتا ہوا سمجھ رہے تھے آج اسلام کی تجدید حیات اور نشات ثانیہ اور اس کے مقابلے میں ان یلغار کرنے والی قوتوں کے ضعف و زوال کا اپنی آنکھوں سے نظارہ کررہے ہیں اور زبان و دل کے ساتھ اس حقیقت کا اقرار کررہے ہیں.
میں مکمل اطمینان کے ساتھ کہتا ہوں کہ یہ ابھی شروع کا مرحلہ ہے اور خدا کے وعدوں کی حتمیت اور عملی جامہ پہننے یعنی باطل پر حق کی فتح اور قرآن کی امّت کی تعمیر نو اور جدید اسلامی تمدن و تہذیب کے قیام کے مراحل عنقریب آرہے ہیں: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (4)
اس فسخ ناپذیر وعدے کا عملی جامہ پہننے کی اولین اور اہم ترین نشانی ایران میں اسلامی انقلاب کی کامیابی اور اسلامی نظام کی نامی گرامی عمارت کی تعمیر تھی جس نے ایران کو اسلام کی حاکمیت و تمدن کے تفکرات کے مضبوط ترین قلعے میں تبدیل کیا. اس معجزنما وجود کا عین اسی وقت ظہور ہوا جب مادیت کی ہنگامہ خیزیوں اور اسلام کے خلاف بائیں اور دائیں بازو کی قوتوں کی بدمستیوں کا عروج تھا اور دنیا کی تمام مادی قوتیں اسلام کے اس ظہور نو کے خلاف صف آرا ہوئی تھیں اور انہوں نے اسلامی کے خلاف ہرقسم کے سیاسی، فوجی، معاشی اور تبلیغاتی اقدامات کئے مگر اسلام نے استقامت کا ثبوت دیا اور اس طرح دنیائے اسلام میں نئی امیدیں ظہور پذیر ہوئیں اور قلبوں میں شوق و جذبہ ابھرا؛ اس زمانے سے وقت جتنا بھی گذرا ہے اسلامی نظام کے استحکام اور ثابت قدمی میں – خدا کے فضل و قدرت سے - اتنا ہی اضافہ ہوا ہے اور مسلمانوں کی امیدوں کی جڑیں بھی اتنی ہی مضبوط ہوگئی ہیں. اس روداد سے اب تین عشرے گذرنے کو ہیں اور ان تین عشروں میں مشرق وسطی اور افریقی و ایشیائی ممالک اس فتح مندانہ تقابل کا میدان بن چکے ہیں. فلسطین اور اسلامی انتفاضہ اور مسلم فلسطینی حکومت کا قیام، لبنان اور حزب اللہ اور اسلامی مزاحمت تحریک کی خونخوار اور مستکبر صہیونی ریاست کے خلاف عظیم فتح؛ عراق اور صدام کی ملحدانہ آمریت کے کھنڈرات پر مسلم عوامی حکومت کی عمارت کی تعمیر؛ افغانستان اور کمیونسٹ قابضین اور ان کی کٹھ پتلی حکومت کی ذلت آمیز ہزیمت؛ مشرق وسطی پر امریکہ کے استعماری تسلط کے لئے کی جانی والی سازشوں کی ناکامی؛ غاصب صہیونی ریاست کے اندر تنازعات اور لاعلاج ٹوٹ پھوٹ؛ خطے کے اکثر یا تمام ممالک میں - خاص طور پر نوجوانوں اور دانشوروں کے درمیان - اسلام پسندی کی لہر کی ہمہ گیری ؛ اقتصادی پابندیوں کے باوجود اسلامی ایران میں حیرت انگیز سائنسی اور فنی پیشرفت؛ امریکہ کے اندر جنگ افروز اور فساد کے خواہاں حکمرانوں کی سیاسی اور اقتصادی شعبوں میں زبردست ناکامی؛ بیشتر مغربی ممالک میں مسلم اقلیتوں کا احساس تشخص؛ یہ سارے حقائق اس صدی – یعنی پندرہویں صدی ہجری – میں دشمنوں کے مقابلے میں اسلام کی فتح و نصرت کی نشانیاں ہیں.
بھائیو اور بہنو! یہ ساری فتوحات اور کامیابیاں جہاد اور اخلاص کا ثمرہ ہیں. جب خداوند عالم کی صدا اس کے بندوں کے حلق سے سنائی دی؛ جب راہ حق کے مجاہدوں کی ہمت و طاقت میدان عمل میں اتر آئی؛ اور جب مسلمانوں نے خدا کے ساتھ اپنے کئے ہوئے عہد پر عمل کیا، خدائے علیّ قدیر نے بھی اپنے وعدے کو عمل کا لباس پہنایا اور یوں تاریخ کی سمت بدل گئی: «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُم» (5) «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ » (6) «ً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز» (7) «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ» (8)
یہ تو ابھی آغاز راہ ہے. مسلمان ملتوں کو ابھی بہت سے خوفناک دروں سے گذرنا ہے. ان دروں اور گھاتیوں سے گذرنا بھی ایمان و اخلاص، امید و جہاد اور بصیرت و استقامت کے بغیر ممکن نہیں ہے. مایوسی اور ہر چیز کو تاریک و سیاہ دیکھنے، حق وباطل کے معرکے میں غیرجانبدارانہ موقف اپنانے، بے صبری اور جلدبازی سے کام لینے اور خدا کے وعدوں کی سچائی پر بدگمان ہونے کی صورت میں ان کٹھن راستوں سے گذرنا ناممکن ہوگا اور یہ راہ طے نہ ہوسکے گی.
زخم خوردہ دشمن پوری طاقت کے ساتھ میدان میں آیا ہے اور وہ مزید طاقت بھی میدان میں لائے گا چنانچہ ہوشیار و بیدار، شجاع، دانشمند اور موقع شناس ہونا چاہئے؛ کیونکہ اسی صورت میں دشمن ناکامی کا منہ دیکھے گا. ان تیس برسوں کے دوران ہمارے دشمن خاص طور پر صہیونیت اور امریکہ پوری طاقت کے ساتھ میدان میں تھے اور انہوں نے تمام وسائل کا استعمال کیا مگر ناکام رہے. اور مستقبل میں بھی ایسا ہی ہوگا. ان شاء اللہ
دشمن کی شدت عمل اکثر و بیشتر اس کی کمزوری اور بے تدبیری کی علامت ہے. آپ ایک نظر فلسطین اور خاص طور پر غزہ پر ڈالیں. غزہ میں دشمن کے بیرحمانہ اور جلادانہ کردار – جس کی مثال انسانیت کی تاریخ میں بہت کم ملتی ہے – ان مردوں، عورتوں اور بچوں کے آہنی عزم پر غلبہ پانے میں دشمن کی عاجزی اور ضعف کی نشانی ہے جنہوں نے خالی ہاتھوں - غاصب ریاست اور اس کے حامی یعنی امریکی بڑی طاقت اور ان کی سازشوں اور حماس کی قانونی حکومت سے جہاد کے ان متوالوں کی روگردانی کی - امریکی اور صہیونی خواہش کو پاؤں تلے روند ڈالا ہے. خدا کا سلام و درود ہو اس با استقامت اور عظیم ملت پر. غزہ کے عوام اور حماس کی حکومت نے ان جاودانہ آیات الہی کا زندہ مصداق ہمارے سامنے پیش کیا ہے جہاں رب ذوالجلال کا ارشا ہے کہ:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَْمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ *الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ *أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»(9) و «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُْمُورِ». (10)
حق و باطل کے اس معرکے کا فاتح حق کے سوا کوئی نہیں ہے اور فلسطین کی یہی صبور اور مظلوم ملت ہی آخرکار دشمن کے مقابلے میں فتح و کامرانی سے ہمکنار ہوگی. «وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً » (11) آج بھی فلسطینی مزاحمت پر غلبہ پانے میں ناکامی کے علاوه، سیاسی حوالے سے حریت پسندی، جمہوریت پسندی اور انسانی حقوق کی حفاظت و حمایت کے حوالے سے مغربی قوتوں کے دعوے اور نعرے بھی جھوٹے ثابت ہوئے ہیں چنانچہ اس بنا پر بھی امریکی ریاست اور اکثر یورپی ریاستوں کی آبرو شدت سے مخدوش ہوچکی ہے اور اس بے آبروئی کی قلیل مدت میں تلاقی بھی ممکن نہیں ہے. بے آبرو صہیونی ریاست پہلے سے کہیں زیادہ روسیاہ ہوچکی ہے اور اکثر عرب حکمران بھی اپنی رہی سہی نادرالوجود آبرو ہار چکے ہیں. وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.(11)
والسلام علي عبادالله الصالحین
سيّدعلي حسيني خامنهاي
4 ذيحجةالحرام 1429
13 آذر 1387
3 دسمبر 2008
Urdu Version of the messge of Hajj by Leader Ayatollah Sayyed Ali Khamenei
In the birthplace of Islam and the Holy Qur’an, eager hearts from throughout the world are now engaged in such rites which indeed show a sign of the eternal lesson of Islam and the Holy Qur’an to mankind: symbolic steps for implementing and applying such a lesson.
The aim of this great lesson is to ensure the eternal salvation and dignity of mankind by training righteous people and establishing a righteous society; people who worship the One and Only God in their hearts and in practice and cleanse themselves from polytheism, moral impurities and deviant desires, and a society built out of justice, freedom, faith, vitality and all the other signs of life and progress.
The main elements for such personal and social training are incorporated in the Hajj. Going into ihram and leaving individual distinctions behind, abstaining from many carnal joys and desires, circumambulating around the symbol of monotheism and praying in the Place of Ibrahim the Idol-breaker and the Self-Sacrificing, the hurrying between the two hills, finding tranquility in Arafat among the great numbers of monotheists from every color and ethnic background to passing the night in prayer and supplication in al-Mash`ar al-Haram with a fondness for God in one\\\'s heart, devoting one’s heart and soul to God the Almighty in such a congested crowd, being present in Mina and stoning the satanic symbols, the meaningful concretization of sacrificing and feeding the poor and the wayfarer are all aimed at training, practicing and reminding us of it.
In this perfect ritual, sincerity, purity of heart and disentanglement from materialistic engagements, endeavor, resilience, intimacy and seclusion with God, unity, concordance, homogeneity, adorning the soul and heart, committing the heart to solidarity with the great body of the Muslim Ummah, humility before the Ultimate Truth, firmness against falsehood, soaring in the desire for the hereafter and the firm resolution to adorn the world are all interwoven and constantly practiced:
« وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ».
And among them there are those who say, “Our Lord, give us good in this world and good in the Hereafter, and save us from the punishment of the Fire.”
This way, the Honored Kaaba and the Hajj rituals contribute to the resilience and the uprising of human societies and are filled with benefit and enjoyment for all mankind:
«جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس»
«ليَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ»
Allah has made the Kaaba, the Sacred House, a means of sustenance for mankind…
That they may witness the benefits for them, and mention Allah\\\'s Name during the known days.
Today, Muslims from all countries and races should appreciate the value of this great ritual more than before and benefit from it, for the horizon is brighter than ever in the eyes of the Muslim Ummah and the hope for reaching the goals Islam has envisaged for individuals and societies is greater than ever. If, in the last two centuries the Muslim Ummah got disintegrated and was defeated in the confrontation with the Western materialistic civilization and the atheist schools of thought of both the right and the left, today, in the 15th century of the Lunar Hegira, it is the economic and political theories of the West that are paralyzed and fading away. Today, as a result of the Muslims\\\' reawakening and the retrieval of their identity and with the resurgence of monotheistic ideas and the logic of justice and divinity, a new dawn of prosperity and glory has begun for Muslims.
Those who, in the not-so-distant past, were singing the tune of despair and believed that not only Islam and Muslims but also the foundations of spirituality and religiosity had been lost in the invasion of the Western civilization, are now today witnessing the resurgence of Islam and the revival of the Holy Qur’an as well as the gradual debilitation and collapse of those invaders, confirming all this with their tongues and hearts.
I say with full confidence that this is only the beginning and the complete fulfillment of the divine promise of the victory of truth over falsehood, the reconstruction of the Ummah of the Qur’an and the new Islamic civilization are on the way:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
Allah has promised those of you who have faith and do righteous deeds that He will surely make them successors in the earth, just as He made those who were before them successors, and He will surely establish for them their religion which He has approved for them, and that He will surely change their state to security after their fear, while they worship Me, not ascribing any partners to Me. And whoever is ungrateful after that it is they who are the transgressors.
The first and foremost sign of this inescapable promise was the victory of the Islamic Revolution in Iran and the establishment of the glorious Islamic system which turned Iran into a strong fortress for the idea of Islamic rule and civilization. The birth of this miraculous phenomenon amidst the height of the materialism and Islamophobia of rightist and leftist politicians and thinkers, and then its resistance against political, military, economic and propaganda strikes coming from all directions, gave rise to the creation of new hope and passion in the hearts of Muslims. With the passage of time and by the grace of God the Almighty, the strength and capabilities of the Islamic Revolution have increased and the hope it created is now more deeply rooted than ever. Over the last thirty years, the Middle East and Muslim countries in Asia and Africa have been the arenas where this victorious struggle is taking place: Palestine and the Islamic Intifada and the emergence of a Muslim Palestinian government; Lebanon and the historic victory of Hizbollah and the Islamic resistance against the arrogant bloodthirsty Zionist regime; Iraq and the establishment of a Muslim and populist government on the ruins of the atheist regime and the dictator Saddam; Afghanistan and the humiliating defeat of the Communist occupiers and their puppet government; the defeat and failure of all the plots hatched by arrogant America to dominate the Middle East; the incurable problems and chaos inside the usurper Zionist regime; the prevalence of the Islam-seeking masses in all or most of the neighboring countries and especially among the youth and intellectuals; the amazing scientific and technological progress in Islamic Iran achieved under severe economic sanctions and embargoes; the defeat of warmongers in America in the political and economic arenas and Muslim minorities\\\' regaining their true identity and dignity in most of the Western countries. These are all clear indications of the triumph and advancements of Islam in its struggle against its enemies in this century that is the 15th century of Lunar Hegira.
Brothers and sisters! These victories are all the fruits of jihad and sincerity. When the voice of God was heard from the lips of His servants, and the resoluteness and strength of the fighters of the true path were deployed and when the Muslims fulfilled their promise to God the Exalted and the Almighty fulfilled His promise in response, the path of history was changed:
« أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُم» «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ » «ً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز» «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ»
Fulfill My covenant that I may fulfill your covenant, and be in awe of Me alone.
If you help Allah, He will help you and make your feet steady.
Allah will surely help those who help Him. Indeed Allah is all-Strong, all-Mighty.
Indeed We shall help Our apostles and those who have faith in the life of the world and on the day when the witnesses rise up.
But this is still the beginning. Muslim nations still face treacherous roads ahead. One can never survive them unless one is equipped with the power of faith, sincerity, hope and jihad as well as insight and patience. This path cannot be taken with despair and pessimism, apathy and lack of spirit, impatience, lethargy and disbelief in the fulfillment of the divine promise.
The wounded enemy is now resorting to anything and will spare no effort to strike back. We need to be resourceful, wise and to take advantage of opportunities. This way all the efforts of the enemy will fail. In the last thirty years, the enemies, mostly the US and Zionism, have been utilizing all their capacities but have failed miserably. The same thing will happen in the future, too, inshallah.
The severity and intensity of the enemy\\\'s actions usually show just how weak and imprudent he is. Look at Palestine and especially Gaza. The cruel and ruthless acts of the enemy, which are unprecedented in the history of human atrocities, are indicative of his weakness in overcoming the firm resolve of men, women and children who, with their empty hands, are standing against the Occupant Regime and its supporter, the superpower called America; they have spurned its demand which is to reject the Hamas government. May God the Almighty’s blessings be showered upon this resolute and great nation. The people of Gaza and the Hamas government have given meaning to the following everlasting verses of the Holy Qur’an which says:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَْمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ *الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ *أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» و «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُْمُورِ».
We will surely test you with a measure of fear and hunger and a loss of wealth, lives, and fruits; and give good news to the patient.
Those who, when an affliction visits them, say, \\\"Indeed we belong to Allah, and to Him do we indeed return.\\\"
It is they who receive the blessings of their Lord and His mercy, and it is they who are the rightly guided.
You will surely be tested in your possessions and your souls, and you will surely hear from those who were given the Book before you and from the polytheists much affront; but if you are patient and God wary, that is indeed the steadiest of courses.
Truth will emerge triumphant in its battle with falsehood and it is the oppressed and steadfast nation of Palestine that will ultimately be victorious over the enemy.
«وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً »
And Allah is all-Strong, all-Mighty.
Even today, the enemy has failed to break the resistance of the Palestinians. The claims of freedom and democracy and the slogans of human rights have turned out to be nothing but lies. This has greatly disgraced the US and most European regimes; disgraces from which they will not be able to recover soon. The infamous Zionist regime is more notorious than before and some Arab regimes have lost their honor and reputation which they did not have in this test.
وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
السلام علی عباد الله الصالحین
Sayyed Ali Husainy Khamenei
More...
Description:
بسم الله الرحمن الرحيم
وحی کی سرزمین نے ایک بار پھر مؤمنین کی عظیم جمعیت کو اپنی سالانہ ضیافت میں اکٹھا کیا ہوا ہے. پوری دنیا سے مشتاق جانیں اسلام و قرآن کی جائے ولادت (حجاز) ایسے اعمال و مناسک بجالارہے ہیں جن میں غور و تدبر، انسانیت کے لئے اسلام و قرآن کے ابدی سبق کا جلوہ دکھاتا ہے اور یہ اعمال و مناسک بذات خود اسی سبق پر عمل کرنے اور اس کے نفاذ کے سلسلے میں علامتی اقدامات ہیں.
اس عظیم درس کا ہدف انسان کی ابدی نجات و رستگاری اور سربلندی و سرفرازی ہے. اور اس کا راستہ صالح اور نیک انسان کی تربیت اور صالح و نیک معاشرے کی تشکیل ہے، ایسا انسان جو اپنے دل اور اپنے عمل میں خدائے واحد کی پرستش کرے اور اپنے آپ کو شرک اور اخلاقی آلودگیوں اور منحرف کرنے والی نفسانی خواہشات سے پاک کردے؛ اور ایسا معاشرہ جس کی تشکیل میں عدل و انصاف، حریت و ایمان اور نشاط و انبساط سمیت زندگی اور پیشرفت کے تمام نشانے بروئے کار لائے گئے ہوں.
فریضہ حج میں اس فردی اور معاشرتی تربیت کے تمام عناصر اکٹھے کئے گئے ہیں. احرام اور تمام فردی تشخصات اور تمام نفسانی لذات و خواہشات سے خارج ہونے کے ابتدائی لمحوں سے لے کر توحید کی علامت (کعبہ شریف) کے گرد طواف کرنے اور بت شکن و فداکار ابراہیم (ع) کے مقام پر نماز بجالانے تک اور دو پہاڑیوں کے درمیان تیز قدموں سے چلنے کے مرحلے سے لے کر صحرائے عرفات میں ہر نسل اور ہر زبان کے یکتاپرستوں کے عظیم اجتماع کے بیچ سکون کے مرحلے تک اور مشعر الحرام میں ایک رات راز و نیاز میں گذارنے اور اس عظیم جمعیت کے مابین موجودگی کے باوجود ہر دل کا الگ الگ خدا کے ساتھ انس پیدا کرنے تک اور پھر منی میں حاضر ہوکر شیطانی علامتوں پر سنگباری اور اس کے بعد قربانی دینے کے عمل کو مجسم کرنا اور مسکینوں اور راہگیروں کو کھانا کھلانا، یہ اعمال سب کے سب تعلیم و تربیت اور تمرین کے زمرے میں آتے ہیں.
اس مکمل مجموعۂ اعمال میں، ایک طرف سے اخلاص و صفائے دل اور مادی مصروفیات سے دستبرداری اور دوسری طرف سے سعی و کوشش اور ثابت قدمی؛ ایک طرف سے خدا کے ساتھ انس و خلوت اور خلق خدا کے ساتھ وحدت و یکدلی اور یکرنگی دوسری طرف سے دل و جان کی آرائش و زیبائش کا اہتمام اور دل امت اسلامی کی عظیم جماعت کے اتحاد و یگانگت کے سپرد کرنا؛ ایک طرف سے حق تعالی کی بارگاہ میں عجز و انکسار اور دوسری طرف سے باطل کے مد مقابل ثابَت قَدمی اور اُستواری، المختصر ایک طرف سے آخرت کے ماحول میں پرواز کرنا اور دوسری طرف سے دنیا کو سنوارنے کا عزم صمیم، سب ایک دوسرے کے ساتھ پیوستہ ہیں اور سب کی ایک ساتھ تعلیم دی جاتی ہے اور مشق کی جاتی ہے: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ».(1)
اور اس طرح كعبہ شریف اور مناسك حج، انسانی معاشروں کی مضبوطی اور استواری کا سبب اور انسانوں کے لئے نفع اور بهره مندی کی ذرائع سی بهرپور هین: «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس»(2) و «ليَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ» (3)
ہر ملک اور ہر رنگ و نسل کے مسلمانوں کو آج ہمیشہ سے بیشتر اس عظیم فریضے کی قدر و قیمت کا ادراک اور اس کی قدرشناسی کرنی چاہئے اور اس سے فائدہ اٹھانا چاہئے؛ کیونکہ مسلمانوں کے سامنے کا افق ہر زمانے سے زیادہ روشن ہے اور فرد و معاشرے کے لئے اسلام کے مقرر کردہ عظیم اہداف کے حصول کے حوالے سے وہ آج ہمیشہ سے کہیں زیادہ پرامید ہیں. اگر امت اسلامی گذشتہ دوصدیوں کے دوران مغرب کی مادی تہذیب اور بائیں اور دائیں بازو کی الحادی قوتوں کے مقابلے میں ہزیمت اور سقوط و انتشار کا شکار تھی آج پندرہویں صدی ہجری میں مغرب کے سیاسی اور معاشی مکاتب کے پاؤں دلدل میں پھنسے ہوئے ہیں اور وہ ضعف و ہزیمت و انتشار کی طرف رواں دواں ہیں. اور اسلام نے مسلمانوں کی بیداری اور تشخص کی بحالی و بازیافت اور دنیا میں توحیدی افکار اور عدل و معنویت کی منطق کے احیاء کی بدولت عزت و سربلندی اور روئیدگی و بالیدگی کے نئے دور کا آغاز کیا ہے.
وہ لوگ جو ماضی قریب میں ناامیدیوں کے گیت گارہے تھے اور نہ صرف اسلام اور مسلمین بلکہ دینداری اور معنویت کی اساس تک کو مغربی تہذیب کی یلغار کے سامنے تباہ ہوتا ہوا سمجھ رہے تھے آج اسلام کی تجدید حیات اور نشات ثانیہ اور اس کے مقابلے میں ان یلغار کرنے والی قوتوں کے ضعف و زوال کا اپنی آنکھوں سے نظارہ کررہے ہیں اور زبان و دل کے ساتھ اس حقیقت کا اقرار کررہے ہیں.
میں مکمل اطمینان کے ساتھ کہتا ہوں کہ یہ ابھی شروع کا مرحلہ ہے اور خدا کے وعدوں کی حتمیت اور عملی جامہ پہننے یعنی باطل پر حق کی فتح اور قرآن کی امّت کی تعمیر نو اور جدید اسلامی تمدن و تہذیب کے قیام کے مراحل عنقریب آرہے ہیں: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (4)
اس فسخ ناپذیر وعدے کا عملی جامہ پہننے کی اولین اور اہم ترین نشانی ایران میں اسلامی انقلاب کی کامیابی اور اسلامی نظام کی نامی گرامی عمارت کی تعمیر تھی جس نے ایران کو اسلام کی حاکمیت و تمدن کے تفکرات کے مضبوط ترین قلعے میں تبدیل کیا. اس معجزنما وجود کا عین اسی وقت ظہور ہوا جب مادیت کی ہنگامہ خیزیوں اور اسلام کے خلاف بائیں اور دائیں بازو کی قوتوں کی بدمستیوں کا عروج تھا اور دنیا کی تمام مادی قوتیں اسلام کے اس ظہور نو کے خلاف صف آرا ہوئی تھیں اور انہوں نے اسلامی کے خلاف ہرقسم کے سیاسی، فوجی، معاشی اور تبلیغاتی اقدامات کئے مگر اسلام نے استقامت کا ثبوت دیا اور اس طرح دنیائے اسلام میں نئی امیدیں ظہور پذیر ہوئیں اور قلبوں میں شوق و جذبہ ابھرا؛ اس زمانے سے وقت جتنا بھی گذرا ہے اسلامی نظام کے استحکام اور ثابت قدمی میں – خدا کے فضل و قدرت سے - اتنا ہی اضافہ ہوا ہے اور مسلمانوں کی امیدوں کی جڑیں بھی اتنی ہی مضبوط ہوگئی ہیں. اس روداد سے اب تین عشرے گذرنے کو ہیں اور ان تین عشروں میں مشرق وسطی اور افریقی و ایشیائی ممالک اس فتح مندانہ تقابل کا میدان بن چکے ہیں. فلسطین اور اسلامی انتفاضہ اور مسلم فلسطینی حکومت کا قیام، لبنان اور حزب اللہ اور اسلامی مزاحمت تحریک کی خونخوار اور مستکبر صہیونی ریاست کے خلاف عظیم فتح؛ عراق اور صدام کی ملحدانہ آمریت کے کھنڈرات پر مسلم عوامی حکومت کی عمارت کی تعمیر؛ افغانستان اور کمیونسٹ قابضین اور ان کی کٹھ پتلی حکومت کی ذلت آمیز ہزیمت؛ مشرق وسطی پر امریکہ کے استعماری تسلط کے لئے کی جانی والی سازشوں کی ناکامی؛ غاصب صہیونی ریاست کے اندر تنازعات اور لاعلاج ٹوٹ پھوٹ؛ خطے کے اکثر یا تمام ممالک میں - خاص طور پر نوجوانوں اور دانشوروں کے درمیان - اسلام پسندی کی لہر کی ہمہ گیری ؛ اقتصادی پابندیوں کے باوجود اسلامی ایران میں حیرت انگیز سائنسی اور فنی پیشرفت؛ امریکہ کے اندر جنگ افروز اور فساد کے خواہاں حکمرانوں کی سیاسی اور اقتصادی شعبوں میں زبردست ناکامی؛ بیشتر مغربی ممالک میں مسلم اقلیتوں کا احساس تشخص؛ یہ سارے حقائق اس صدی – یعنی پندرہویں صدی ہجری – میں دشمنوں کے مقابلے میں اسلام کی فتح و نصرت کی نشانیاں ہیں.
بھائیو اور بہنو! یہ ساری فتوحات اور کامیابیاں جہاد اور اخلاص کا ثمرہ ہیں. جب خداوند عالم کی صدا اس کے بندوں کے حلق سے سنائی دی؛ جب راہ حق کے مجاہدوں کی ہمت و طاقت میدان عمل میں اتر آئی؛ اور جب مسلمانوں نے خدا کے ساتھ اپنے کئے ہوئے عہد پر عمل کیا، خدائے علیّ قدیر نے بھی اپنے وعدے کو عمل کا لباس پہنایا اور یوں تاریخ کی سمت بدل گئی: «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُم» (5) «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ » (6) «ً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز» (7) «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ» (8)
یہ تو ابھی آغاز راہ ہے. مسلمان ملتوں کو ابھی بہت سے خوفناک دروں سے گذرنا ہے. ان دروں اور گھاتیوں سے گذرنا بھی ایمان و اخلاص، امید و جہاد اور بصیرت و استقامت کے بغیر ممکن نہیں ہے. مایوسی اور ہر چیز کو تاریک و سیاہ دیکھنے، حق وباطل کے معرکے میں غیرجانبدارانہ موقف اپنانے، بے صبری اور جلدبازی سے کام لینے اور خدا کے وعدوں کی سچائی پر بدگمان ہونے کی صورت میں ان کٹھن راستوں سے گذرنا ناممکن ہوگا اور یہ راہ طے نہ ہوسکے گی.
زخم خوردہ دشمن پوری طاقت کے ساتھ میدان میں آیا ہے اور وہ مزید طاقت بھی میدان میں لائے گا چنانچہ ہوشیار و بیدار، شجاع، دانشمند اور موقع شناس ہونا چاہئے؛ کیونکہ اسی صورت میں دشمن ناکامی کا منہ دیکھے گا. ان تیس برسوں کے دوران ہمارے دشمن خاص طور پر صہیونیت اور امریکہ پوری طاقت کے ساتھ میدان میں تھے اور انہوں نے تمام وسائل کا استعمال کیا مگر ناکام رہے. اور مستقبل میں بھی ایسا ہی ہوگا. ان شاء اللہ
دشمن کی شدت عمل اکثر و بیشتر اس کی کمزوری اور بے تدبیری کی علامت ہے. آپ ایک نظر فلسطین اور خاص طور پر غزہ پر ڈالیں. غزہ میں دشمن کے بیرحمانہ اور جلادانہ کردار – جس کی مثال انسانیت کی تاریخ میں بہت کم ملتی ہے – ان مردوں، عورتوں اور بچوں کے آہنی عزم پر غلبہ پانے میں دشمن کی عاجزی اور ضعف کی نشانی ہے جنہوں نے خالی ہاتھوں - غاصب ریاست اور اس کے حامی یعنی امریکی بڑی طاقت اور ان کی سازشوں اور حماس کی قانونی حکومت سے جہاد کے ان متوالوں کی روگردانی کی - امریکی اور صہیونی خواہش کو پاؤں تلے روند ڈالا ہے. خدا کا سلام و درود ہو اس با استقامت اور عظیم ملت پر. غزہ کے عوام اور حماس کی حکومت نے ان جاودانہ آیات الہی کا زندہ مصداق ہمارے سامنے پیش کیا ہے جہاں رب ذوالجلال کا ارشا ہے کہ:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَْمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ *الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ *أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»(9) و «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُْمُورِ». (10)
حق و باطل کے اس معرکے کا فاتح حق کے سوا کوئی نہیں ہے اور فلسطین کی یہی صبور اور مظلوم ملت ہی آخرکار دشمن کے مقابلے میں فتح و کامرانی سے ہمکنار ہوگی. «وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً » (11) آج بھی فلسطینی مزاحمت پر غلبہ پانے میں ناکامی کے علاوه، سیاسی حوالے سے حریت پسندی، جمہوریت پسندی اور انسانی حقوق کی حفاظت و حمایت کے حوالے سے مغربی قوتوں کے دعوے اور نعرے بھی جھوٹے ثابت ہوئے ہیں چنانچہ اس بنا پر بھی امریکی ریاست اور اکثر یورپی ریاستوں کی آبرو شدت سے مخدوش ہوچکی ہے اور اس بے آبروئی کی قلیل مدت میں تلاقی بھی ممکن نہیں ہے. بے آبرو صہیونی ریاست پہلے سے کہیں زیادہ روسیاہ ہوچکی ہے اور اکثر عرب حکمران بھی اپنی رہی سہی نادرالوجود آبرو ہار چکے ہیں. وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.(11)
والسلام علي عبادالله الصالحین
سيّدعلي حسيني خامنهاي
4 ذيحجةالحرام 1429
13 آذر 1387
3 دسمبر 2008
Urdu Version of the messge of Hajj by Leader Ayatollah Sayyed Ali Khamenei
In the birthplace of Islam and the Holy Qur’an, eager hearts from throughout the world are now engaged in such rites which indeed show a sign of the eternal lesson of Islam and the Holy Qur’an to mankind: symbolic steps for implementing and applying such a lesson.
The aim of this great lesson is to ensure the eternal salvation and dignity of mankind by training righteous people and establishing a righteous society; people who worship the One and Only God in their hearts and in practice and cleanse themselves from polytheism, moral impurities and deviant desires, and a society built out of justice, freedom, faith, vitality and all the other signs of life and progress.
The main elements for such personal and social training are incorporated in the Hajj. Going into ihram and leaving individual distinctions behind, abstaining from many carnal joys and desires, circumambulating around the symbol of monotheism and praying in the Place of Ibrahim the Idol-breaker and the Self-Sacrificing, the hurrying between the two hills, finding tranquility in Arafat among the great numbers of monotheists from every color and ethnic background to passing the night in prayer and supplication in al-Mash`ar al-Haram with a fondness for God in one\\\'s heart, devoting one’s heart and soul to God the Almighty in such a congested crowd, being present in Mina and stoning the satanic symbols, the meaningful concretization of sacrificing and feeding the poor and the wayfarer are all aimed at training, practicing and reminding us of it.
In this perfect ritual, sincerity, purity of heart and disentanglement from materialistic engagements, endeavor, resilience, intimacy and seclusion with God, unity, concordance, homogeneity, adorning the soul and heart, committing the heart to solidarity with the great body of the Muslim Ummah, humility before the Ultimate Truth, firmness against falsehood, soaring in the desire for the hereafter and the firm resolution to adorn the world are all interwoven and constantly practiced:
« وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ».
And among them there are those who say, “Our Lord, give us good in this world and good in the Hereafter, and save us from the punishment of the Fire.”
This way, the Honored Kaaba and the Hajj rituals contribute to the resilience and the uprising of human societies and are filled with benefit and enjoyment for all mankind:
«جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس»
«ليَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ»
Allah has made the Kaaba, the Sacred House, a means of sustenance for mankind…
That they may witness the benefits for them, and mention Allah\\\'s Name during the known days.
Today, Muslims from all countries and races should appreciate the value of this great ritual more than before and benefit from it, for the horizon is brighter than ever in the eyes of the Muslim Ummah and the hope for reaching the goals Islam has envisaged for individuals and societies is greater than ever. If, in the last two centuries the Muslim Ummah got disintegrated and was defeated in the confrontation with the Western materialistic civilization and the atheist schools of thought of both the right and the left, today, in the 15th century of the Lunar Hegira, it is the economic and political theories of the West that are paralyzed and fading away. Today, as a result of the Muslims\\\' reawakening and the retrieval of their identity and with the resurgence of monotheistic ideas and the logic of justice and divinity, a new dawn of prosperity and glory has begun for Muslims.
Those who, in the not-so-distant past, were singing the tune of despair and believed that not only Islam and Muslims but also the foundations of spirituality and religiosity had been lost in the invasion of the Western civilization, are now today witnessing the resurgence of Islam and the revival of the Holy Qur’an as well as the gradual debilitation and collapse of those invaders, confirming all this with their tongues and hearts.
I say with full confidence that this is only the beginning and the complete fulfillment of the divine promise of the victory of truth over falsehood, the reconstruction of the Ummah of the Qur’an and the new Islamic civilization are on the way:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
Allah has promised those of you who have faith and do righteous deeds that He will surely make them successors in the earth, just as He made those who were before them successors, and He will surely establish for them their religion which He has approved for them, and that He will surely change their state to security after their fear, while they worship Me, not ascribing any partners to Me. And whoever is ungrateful after that it is they who are the transgressors.
The first and foremost sign of this inescapable promise was the victory of the Islamic Revolution in Iran and the establishment of the glorious Islamic system which turned Iran into a strong fortress for the idea of Islamic rule and civilization. The birth of this miraculous phenomenon amidst the height of the materialism and Islamophobia of rightist and leftist politicians and thinkers, and then its resistance against political, military, economic and propaganda strikes coming from all directions, gave rise to the creation of new hope and passion in the hearts of Muslims. With the passage of time and by the grace of God the Almighty, the strength and capabilities of the Islamic Revolution have increased and the hope it created is now more deeply rooted than ever. Over the last thirty years, the Middle East and Muslim countries in Asia and Africa have been the arenas where this victorious struggle is taking place: Palestine and the Islamic Intifada and the emergence of a Muslim Palestinian government; Lebanon and the historic victory of Hizbollah and the Islamic resistance against the arrogant bloodthirsty Zionist regime; Iraq and the establishment of a Muslim and populist government on the ruins of the atheist regime and the dictator Saddam; Afghanistan and the humiliating defeat of the Communist occupiers and their puppet government; the defeat and failure of all the plots hatched by arrogant America to dominate the Middle East; the incurable problems and chaos inside the usurper Zionist regime; the prevalence of the Islam-seeking masses in all or most of the neighboring countries and especially among the youth and intellectuals; the amazing scientific and technological progress in Islamic Iran achieved under severe economic sanctions and embargoes; the defeat of warmongers in America in the political and economic arenas and Muslim minorities\\\' regaining their true identity and dignity in most of the Western countries. These are all clear indications of the triumph and advancements of Islam in its struggle against its enemies in this century that is the 15th century of Lunar Hegira.
Brothers and sisters! These victories are all the fruits of jihad and sincerity. When the voice of God was heard from the lips of His servants, and the resoluteness and strength of the fighters of the true path were deployed and when the Muslims fulfilled their promise to God the Exalted and the Almighty fulfilled His promise in response, the path of history was changed:
« أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُم» «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ » «ً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز» «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ»
Fulfill My covenant that I may fulfill your covenant, and be in awe of Me alone.
If you help Allah, He will help you and make your feet steady.
Allah will surely help those who help Him. Indeed Allah is all-Strong, all-Mighty.
Indeed We shall help Our apostles and those who have faith in the life of the world and on the day when the witnesses rise up.
But this is still the beginning. Muslim nations still face treacherous roads ahead. One can never survive them unless one is equipped with the power of faith, sincerity, hope and jihad as well as insight and patience. This path cannot be taken with despair and pessimism, apathy and lack of spirit, impatience, lethargy and disbelief in the fulfillment of the divine promise.
The wounded enemy is now resorting to anything and will spare no effort to strike back. We need to be resourceful, wise and to take advantage of opportunities. This way all the efforts of the enemy will fail. In the last thirty years, the enemies, mostly the US and Zionism, have been utilizing all their capacities but have failed miserably. The same thing will happen in the future, too, inshallah.
The severity and intensity of the enemy\\\'s actions usually show just how weak and imprudent he is. Look at Palestine and especially Gaza. The cruel and ruthless acts of the enemy, which are unprecedented in the history of human atrocities, are indicative of his weakness in overcoming the firm resolve of men, women and children who, with their empty hands, are standing against the Occupant Regime and its supporter, the superpower called America; they have spurned its demand which is to reject the Hamas government. May God the Almighty’s blessings be showered upon this resolute and great nation. The people of Gaza and the Hamas government have given meaning to the following everlasting verses of the Holy Qur’an which says:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَْمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ *الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ *أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» و «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُْمُورِ».
We will surely test you with a measure of fear and hunger and a loss of wealth, lives, and fruits; and give good news to the patient.
Those who, when an affliction visits them, say, \\\"Indeed we belong to Allah, and to Him do we indeed return.\\\"
It is they who receive the blessings of their Lord and His mercy, and it is they who are the rightly guided.
You will surely be tested in your possessions and your souls, and you will surely hear from those who were given the Book before you and from the polytheists much affront; but if you are patient and God wary, that is indeed the steadiest of courses.
Truth will emerge triumphant in its battle with falsehood and it is the oppressed and steadfast nation of Palestine that will ultimately be victorious over the enemy.
«وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً »
And Allah is all-Strong, all-Mighty.
Even today, the enemy has failed to break the resistance of the Palestinians. The claims of freedom and democracy and the slogans of human rights have turned out to be nothing but lies. This has greatly disgraced the US and most European regimes; disgraces from which they will not be able to recover soon. The infamous Zionist regime is more notorious than before and some Arab regimes have lost their honor and reputation which they did not have in this test.
وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
السلام علی عباد الله الصالحین
Sayyed Ali Husainy Khamenei
URDU قرآن کی بے حرمتی پر ولی امر مسلمین آیت اللہ خامنہ ای کا پیغام
رہبر معظم کا امریکہ میں قرآن مجید کی بے حرمتی کی مذمت میں اہم پیغام
رہبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللہ...
رہبر معظم کا امریکہ میں قرآن مجید کی بے حرمتی کی مذمت میں اہم پیغام
رہبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللہ العظمی خامنہ ای نے امریکہ میں قرآن مجید کی توہین اور بے حرمتی کے نفرت انگيز عمل کے بعد ایرانی عوام اورعظیم امت اسلامی کے نام اپنے ایک اہم پیغام میں اس نفرت انگیز سازش کا اصلی محرک امریکی حکومت کے اندر موجود صہیونیوں کو قراردیا اور اسلام و قرآن کے بارے میں صہیونیوں کی عداوت اور سازشوں کے پس پردہ اہداف کی تشریح کرتے ہوئے فرمایا: امریکی حکومت کو چاہیے کہ وہ اس سنگين جرم میں اپنی عدم مداخلت کے دعوی کو پایہ ثبوت تک پہنچانے کے لئے اس عظیم جرم میں ملوث اصلی عناصر اور سازش کاروں کو اچھی طرح کیفر کردار تک پہنچائے ۔
ولی امر مسلمین کے پیغام کا متن حسب ذيل ہے:
بسم اللہ الرحمن الرحیم
قال الله العزیز الحکیم: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
ملت عزیز ایران – امت بزرگ اسلام
امریکہ میں قرآن کریم کی بے حرمتی اور توہین کا جنون آمیز اور نفرت انگيز واقعہ درحقیقت ایک بھیانک ، تلخ اور سنگين واقعہ ہے اور اس کو صرف چند احمق شرپسنداور دیوانے افراد کی سعی و کوشش قرار نہیں دیا جاسکتا بلکہ یہ کام بعض ان مراکز کی جانب سے ایک سوچی سمجھی سازش اور منظم و مرتب منصوبے کے تحت انجام پذير ہوا ہے جو کئی برسوں سے دنیا کو اسلام سے ڈرانے اور اسلام کا مقابلہ کرنے کی جد وجہد میں مصروف ہیں اورسینکڑوں طریقوں اور ہزاروں تبلیغاتی اورنشریاتی وسائل کے ذریعہ اسلام کا مقابلہ کرنے کے لئے کمر بستہ ہیں ان کے فاسد اور مجرم حلقوں کا یہ ایک نیا سلسلہ ہے جس کا آغاز سلمان رشدی ملعون سے ہوا اور ڈنمارک کے کارٹونسٹ کی توہین آمیز حرکت اور ہالی وڈ میں اسلام کے خلاف بنائی گئی دسیوں فلموں کے ساتھ یہ سلسلہ جاری رہا ، جو اب اس نفرت انگیزعمل کی شکل میں ظاہر ہوا ہے ان شرپسند حرکات کے پس پردہ کون لوگ اور کون شرپسندعناصرہیں ؟
حالیہ برسوں میں ان شرارتوں کا سلسلہ افغانستان، عراق، فلسطین ، لبنان اور پاکستان میں جاری رہا ہے جس کے بعد کسی بھی قسم کےشک و شبہ کی کوئی گنجائش باقی نہیں رہتی کہ اس سازش کا اصلی نقشہ اور حقیقی منصوبہ صہیونی افکار اور تسلط پسند نظام کے رہنماؤں کے ہاتھ میں ہے جنکا امریکی حکومت، امریکی سکیورٹی اور فوجی اداروں نیز برطانوی حکومت اور بعض دیگر یورپی حکومتوں پر اچھا خاصا تسلط ہے اور یہ وہی لوگ ہیں جو 11 ستمبر کے واقعہ میں ملوث ہیں اور مستقل تحقیقات کی روشنی میں 11 ستمبر کی کارروائیوں کا الزام انہی عناصر کے دوش پر عائد ہوتا ہے جنھوں نے امریکہ کے اس دور کے جرائم پیشہ صدر کو افغانستان اور عراق پر حملہ کرنے کا بہانہ فراہم کیا اور اس نے صلیبی جنگ کا اعلان کیا اور اطلاعات اور رپورٹوں کے مطابق اسی شخص نے کل اعلان کیا ہے کہ چرچ کے وارد ہونے سے اس صلیبی جنگ کا میدان کامل ہوگیا ہے۔
حالیہ نفرت انگیز اقدام کا مقصد یہ ہے کہ ایک طرف عیسائی برادری کو ہر لحاظ سےاسلام اور مسلمانوں کا مقابلہ کرنے کے لئے میدان میں وارد کیا جائے اور پادریوں اور چرچ کی مداخلت سے اس کو مذہبی رنگ دیا جائےتا کہ مذہبی تعصبات و تعلقات کا اس پر گہرا اثر پڑے اور دوسری طرف امت اسلام کے دل کو مجروح کرکے اس کی توجہ کو مشرق وسطی اورعالم اسلام کے مسائل سے غافل کردیا جائے۔
عداوت اور دشمنی پر مبنی یہ اقدام کوئي نیا اقدام نہیں ہےبلکہ یہ عمل امریکی حکومت اور صہیونزم کی سرکردگی میں اسلام کے ساتھ مقابلہ کرنے کے طویل المدت منصوبہ کا حصہ ہے۔ سامراجی و استکباری رہنما اور آئمہ کفر اس لئے اسلام کے مقابلے میں آگئے ہیں، کیونکہ اسلام انسان کی آزادی اور معنویت کا دین ہے ، اور قرآن رحمت و حکمت اور عدل و انصاف پر مبنی کتاب ہے، تمام ادیان ابراہیمی اور تمام حریت پسندوں کی ذمہ داری ہے کہ وہ مسلمانوں کے ساتھ ملکر اسلام کا مقابلہ کرنے کی صہیونیوں کی نفرت انگيز حرکتوں اور سازشوں کو ناکام بنائیں ، امریکی حکام فریبکارانہ اور خالی باتیں بنا کر اپنے آپ کو اس سنگین جرم کی ہمراہی کرنے سے بری الذمہ قرار نہیں دے سکتے ہیں۔ کئی برسوں سے افغانستان، پاکستان ، عراق، لبنان اور فلسطین میں کئی ملین مسلمانوں کی عزت و حرمت، حقوق اور ان کے مقدسات کو پامال کیا جارہا ہے،لاکھوں افراد ہلاک، کئی ہزار مرد و عورتیں قید وبند کی صعوبتوں میں مبتلا،ہزاروں بچے اور عورتیں اغوا،کئی ملین زخمی اور معذور اور آوارہ وطن لوگوں کوکس جرم کی سزامیں قربانی اور ذبح کیا گيا ہے ؟ مسلمانوں کی اس مظلومانہ حالت کے باوجود، مغربی میڈيا میں کیوں مسلمانوں کو تشدد پسند اور اسلام اور قرآن کو بشریت کے لئے سب سے بڑا خطرہ ظاہر کرنے کی کوشش کی جاتی ہے؟ ہر انسان جانتا ہے کہ امریکی حکومت کے اندر موجود صہیونیوں کی مدد ، تعاون اور مداخلت کے بغیر اتنی بڑی اور وسیع سازش کو عملی جامہ پہنانا ممکن نہیں ہے؟!
ایران اور پوری دنیا میں میرے عزیز بھائیو اور بہنو!
میں مندرجہ ذیل چند نکات کی طرف سب کی توجہ مبذول کرنا ضروری سمجھتا ہوں:
اول: اس حادثے اور اس سے پہلے رونما ہونےوالے حوادث سے صاف ظاہر ہوتا ہے کہ آج سامراجی نظام کے حملے کا اصلی نشانہ، اسلام عزیز اور قرآن مجید ہے۔ اسلامی جمہوریہ ایران کے ساتھ سامراجی طاقتوں کی آشکارا دشمنی کا اصلی سبب بھی یہی ہے اور سامراجی طاقتوں کے ساتھ اسلامی جمہوریہ ایران کا آشکار مقابلہ بی اسی وجہ سے ہے اور دشمن کی طرف سے اسلام اور مسلمانوں کے ساتھ دشمنی نہ کرنے کا اظہار محض ایک شیطانی فریب اور بہت بڑا جھوٹ ہے وہ اسلام اور ہر اس فرد کے دشمن ہیں جو اسلام کا پابند ہے اور جس میں مسلمان ہونے کی کوئی علامت پائی جاتی ہو۔
دوم : اسلام اور مسلمانوں کے ساتھ عداوتوں کی ایک وجہ یہ بھی ہے کہ گذشتہ چند برسوں سے لیکر اب تک نوراسلام ہمیشہ کی نسبت درخشاں تر ہوگیا ہے اور عالم اسلام بلکہ مغربی ممالک میں لوگوں کے دلوں میں اسلام کا جذبہ پیدا ہورہا ہے اورلوگوں کے دلوں میں اسلام نے اپنا نفوذ اور راستہ بنالیا ہے اس کی اصلی وجہ یہ ہے کہ امت اسلامی ہمیشہ کی نسبت بیدار ہوچکی ہے مسلمان قوموں نے اب سامراجی اور تسلط پسند طاقتوں کی دو صدیوں سے پڑی ہوئی زنجیروں کو توڑنے کا فیصلہ کرلیا ہے۔ قرآن مجید اور پیغمبر اسلام صلی اللہ علیہ و آلہ وسلم کی توہین ناقابل برداشت اور ناقابل تحمل اور بہت ہی تلخ عمل ہے لیکن یہ عمل اپنے دل میں ایک عظیم بشارت کا بھی حامل ہے کہ قرآن مجید کا درخشاں آفتاب روبروز درخشاں تر اور بلند تر ہوتا جائے گا۔
سوم : ہم سب کو جان لینا چاہیے کہ حالیہ حادثے کا تعلق چرچ اور عیسائی برادری نہیں ہے اور کچھ صہیونی مزدور پادریوں کی نازیبا حرکات کا الزام عیسائیوں اور ان کے مذہبی رہنماؤں کے دوش پر عائد نہیں کرنا چاہیے۔ ہم مسلمان اس قسم کے نازیبا عمل کو دوسرے ادیان کے مقدسات کے لئے ہر گزروا نہیں رکھیں گے اس سازش اور منصوبہ کا اصلی مقصد مسلمانوں اور عیسائیوں کے درمیان نفرت اور عداوت کی دیوار قائم کرنا ہے جبکہ ہمیں قرآن مجید نے جو درس دیا ہے وہ ااس نقطہ کے بالکل مد مقابل ہے۔
چہارم: آج تمام مسلمانوں کا امریکی حکومت اور امریکی سیاستدانوں سے مطالبہ ہے کہ اگر وہ اس معاملے میں اپنی عدم مداخلت کے دعوے میں سچے ہیں تو انھیں چاہیے کہ وہ ڈیڑھ ارب مسلمانوں کے دلوں کو مجروح کرنے والے اور اس جرم کا ارتکاب کرنے والے اصلی کھلاڑیوں اور اصلی مجرم عناصر کو پکڑ کر انھیں قرار واقعی سزا دیں۔
والسلام علی عباد اللہ الصالحین
سید علی خامنہ ای
22/شہریور/1389
More...
Description:
رہبر معظم کا امریکہ میں قرآن مجید کی بے حرمتی کی مذمت میں اہم پیغام
رہبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللہ العظمی خامنہ ای نے امریکہ میں قرآن مجید کی توہین اور بے حرمتی کے نفرت انگيز عمل کے بعد ایرانی عوام اورعظیم امت اسلامی کے نام اپنے ایک اہم پیغام میں اس نفرت انگیز سازش کا اصلی محرک امریکی حکومت کے اندر موجود صہیونیوں کو قراردیا اور اسلام و قرآن کے بارے میں صہیونیوں کی عداوت اور سازشوں کے پس پردہ اہداف کی تشریح کرتے ہوئے فرمایا: امریکی حکومت کو چاہیے کہ وہ اس سنگين جرم میں اپنی عدم مداخلت کے دعوی کو پایہ ثبوت تک پہنچانے کے لئے اس عظیم جرم میں ملوث اصلی عناصر اور سازش کاروں کو اچھی طرح کیفر کردار تک پہنچائے ۔
ولی امر مسلمین کے پیغام کا متن حسب ذيل ہے:
بسم اللہ الرحمن الرحیم
قال الله العزیز الحکیم: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
ملت عزیز ایران – امت بزرگ اسلام
امریکہ میں قرآن کریم کی بے حرمتی اور توہین کا جنون آمیز اور نفرت انگيز واقعہ درحقیقت ایک بھیانک ، تلخ اور سنگين واقعہ ہے اور اس کو صرف چند احمق شرپسنداور دیوانے افراد کی سعی و کوشش قرار نہیں دیا جاسکتا بلکہ یہ کام بعض ان مراکز کی جانب سے ایک سوچی سمجھی سازش اور منظم و مرتب منصوبے کے تحت انجام پذير ہوا ہے جو کئی برسوں سے دنیا کو اسلام سے ڈرانے اور اسلام کا مقابلہ کرنے کی جد وجہد میں مصروف ہیں اورسینکڑوں طریقوں اور ہزاروں تبلیغاتی اورنشریاتی وسائل کے ذریعہ اسلام کا مقابلہ کرنے کے لئے کمر بستہ ہیں ان کے فاسد اور مجرم حلقوں کا یہ ایک نیا سلسلہ ہے جس کا آغاز سلمان رشدی ملعون سے ہوا اور ڈنمارک کے کارٹونسٹ کی توہین آمیز حرکت اور ہالی وڈ میں اسلام کے خلاف بنائی گئی دسیوں فلموں کے ساتھ یہ سلسلہ جاری رہا ، جو اب اس نفرت انگیزعمل کی شکل میں ظاہر ہوا ہے ان شرپسند حرکات کے پس پردہ کون لوگ اور کون شرپسندعناصرہیں ؟
حالیہ برسوں میں ان شرارتوں کا سلسلہ افغانستان، عراق، فلسطین ، لبنان اور پاکستان میں جاری رہا ہے جس کے بعد کسی بھی قسم کےشک و شبہ کی کوئی گنجائش باقی نہیں رہتی کہ اس سازش کا اصلی نقشہ اور حقیقی منصوبہ صہیونی افکار اور تسلط پسند نظام کے رہنماؤں کے ہاتھ میں ہے جنکا امریکی حکومت، امریکی سکیورٹی اور فوجی اداروں نیز برطانوی حکومت اور بعض دیگر یورپی حکومتوں پر اچھا خاصا تسلط ہے اور یہ وہی لوگ ہیں جو 11 ستمبر کے واقعہ میں ملوث ہیں اور مستقل تحقیقات کی روشنی میں 11 ستمبر کی کارروائیوں کا الزام انہی عناصر کے دوش پر عائد ہوتا ہے جنھوں نے امریکہ کے اس دور کے جرائم پیشہ صدر کو افغانستان اور عراق پر حملہ کرنے کا بہانہ فراہم کیا اور اس نے صلیبی جنگ کا اعلان کیا اور اطلاعات اور رپورٹوں کے مطابق اسی شخص نے کل اعلان کیا ہے کہ چرچ کے وارد ہونے سے اس صلیبی جنگ کا میدان کامل ہوگیا ہے۔
حالیہ نفرت انگیز اقدام کا مقصد یہ ہے کہ ایک طرف عیسائی برادری کو ہر لحاظ سےاسلام اور مسلمانوں کا مقابلہ کرنے کے لئے میدان میں وارد کیا جائے اور پادریوں اور چرچ کی مداخلت سے اس کو مذہبی رنگ دیا جائےتا کہ مذہبی تعصبات و تعلقات کا اس پر گہرا اثر پڑے اور دوسری طرف امت اسلام کے دل کو مجروح کرکے اس کی توجہ کو مشرق وسطی اورعالم اسلام کے مسائل سے غافل کردیا جائے۔
عداوت اور دشمنی پر مبنی یہ اقدام کوئي نیا اقدام نہیں ہےبلکہ یہ عمل امریکی حکومت اور صہیونزم کی سرکردگی میں اسلام کے ساتھ مقابلہ کرنے کے طویل المدت منصوبہ کا حصہ ہے۔ سامراجی و استکباری رہنما اور آئمہ کفر اس لئے اسلام کے مقابلے میں آگئے ہیں، کیونکہ اسلام انسان کی آزادی اور معنویت کا دین ہے ، اور قرآن رحمت و حکمت اور عدل و انصاف پر مبنی کتاب ہے، تمام ادیان ابراہیمی اور تمام حریت پسندوں کی ذمہ داری ہے کہ وہ مسلمانوں کے ساتھ ملکر اسلام کا مقابلہ کرنے کی صہیونیوں کی نفرت انگيز حرکتوں اور سازشوں کو ناکام بنائیں ، امریکی حکام فریبکارانہ اور خالی باتیں بنا کر اپنے آپ کو اس سنگین جرم کی ہمراہی کرنے سے بری الذمہ قرار نہیں دے سکتے ہیں۔ کئی برسوں سے افغانستان، پاکستان ، عراق، لبنان اور فلسطین میں کئی ملین مسلمانوں کی عزت و حرمت، حقوق اور ان کے مقدسات کو پامال کیا جارہا ہے،لاکھوں افراد ہلاک، کئی ہزار مرد و عورتیں قید وبند کی صعوبتوں میں مبتلا،ہزاروں بچے اور عورتیں اغوا،کئی ملین زخمی اور معذور اور آوارہ وطن لوگوں کوکس جرم کی سزامیں قربانی اور ذبح کیا گيا ہے ؟ مسلمانوں کی اس مظلومانہ حالت کے باوجود، مغربی میڈيا میں کیوں مسلمانوں کو تشدد پسند اور اسلام اور قرآن کو بشریت کے لئے سب سے بڑا خطرہ ظاہر کرنے کی کوشش کی جاتی ہے؟ ہر انسان جانتا ہے کہ امریکی حکومت کے اندر موجود صہیونیوں کی مدد ، تعاون اور مداخلت کے بغیر اتنی بڑی اور وسیع سازش کو عملی جامہ پہنانا ممکن نہیں ہے؟!
ایران اور پوری دنیا میں میرے عزیز بھائیو اور بہنو!
میں مندرجہ ذیل چند نکات کی طرف سب کی توجہ مبذول کرنا ضروری سمجھتا ہوں:
اول: اس حادثے اور اس سے پہلے رونما ہونےوالے حوادث سے صاف ظاہر ہوتا ہے کہ آج سامراجی نظام کے حملے کا اصلی نشانہ، اسلام عزیز اور قرآن مجید ہے۔ اسلامی جمہوریہ ایران کے ساتھ سامراجی طاقتوں کی آشکارا دشمنی کا اصلی سبب بھی یہی ہے اور سامراجی طاقتوں کے ساتھ اسلامی جمہوریہ ایران کا آشکار مقابلہ بی اسی وجہ سے ہے اور دشمن کی طرف سے اسلام اور مسلمانوں کے ساتھ دشمنی نہ کرنے کا اظہار محض ایک شیطانی فریب اور بہت بڑا جھوٹ ہے وہ اسلام اور ہر اس فرد کے دشمن ہیں جو اسلام کا پابند ہے اور جس میں مسلمان ہونے کی کوئی علامت پائی جاتی ہو۔
دوم : اسلام اور مسلمانوں کے ساتھ عداوتوں کی ایک وجہ یہ بھی ہے کہ گذشتہ چند برسوں سے لیکر اب تک نوراسلام ہمیشہ کی نسبت درخشاں تر ہوگیا ہے اور عالم اسلام بلکہ مغربی ممالک میں لوگوں کے دلوں میں اسلام کا جذبہ پیدا ہورہا ہے اورلوگوں کے دلوں میں اسلام نے اپنا نفوذ اور راستہ بنالیا ہے اس کی اصلی وجہ یہ ہے کہ امت اسلامی ہمیشہ کی نسبت بیدار ہوچکی ہے مسلمان قوموں نے اب سامراجی اور تسلط پسند طاقتوں کی دو صدیوں سے پڑی ہوئی زنجیروں کو توڑنے کا فیصلہ کرلیا ہے۔ قرآن مجید اور پیغمبر اسلام صلی اللہ علیہ و آلہ وسلم کی توہین ناقابل برداشت اور ناقابل تحمل اور بہت ہی تلخ عمل ہے لیکن یہ عمل اپنے دل میں ایک عظیم بشارت کا بھی حامل ہے کہ قرآن مجید کا درخشاں آفتاب روبروز درخشاں تر اور بلند تر ہوتا جائے گا۔
سوم : ہم سب کو جان لینا چاہیے کہ حالیہ حادثے کا تعلق چرچ اور عیسائی برادری نہیں ہے اور کچھ صہیونی مزدور پادریوں کی نازیبا حرکات کا الزام عیسائیوں اور ان کے مذہبی رہنماؤں کے دوش پر عائد نہیں کرنا چاہیے۔ ہم مسلمان اس قسم کے نازیبا عمل کو دوسرے ادیان کے مقدسات کے لئے ہر گزروا نہیں رکھیں گے اس سازش اور منصوبہ کا اصلی مقصد مسلمانوں اور عیسائیوں کے درمیان نفرت اور عداوت کی دیوار قائم کرنا ہے جبکہ ہمیں قرآن مجید نے جو درس دیا ہے وہ ااس نقطہ کے بالکل مد مقابل ہے۔
چہارم: آج تمام مسلمانوں کا امریکی حکومت اور امریکی سیاستدانوں سے مطالبہ ہے کہ اگر وہ اس معاملے میں اپنی عدم مداخلت کے دعوے میں سچے ہیں تو انھیں چاہیے کہ وہ ڈیڑھ ارب مسلمانوں کے دلوں کو مجروح کرنے والے اور اس جرم کا ارتکاب کرنے والے اصلی کھلاڑیوں اور اصلی مجرم عناصر کو پکڑ کر انھیں قرار واقعی سزا دیں۔
والسلام علی عباد اللہ الصالحین
سید علی خامنہ ای
22/شہریور/1389
39:10
|
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11 Farsi
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای...
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسئولین حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، پاسداری حقیقی از انقلاب اسلامی را حفظ حركت پیشرونده، پرشتاب، پرنشاط و انقلابی نظام اسلامی به سمت اهداف والای ترسیم شده دانستند و تأكید كردند: یكی از موارد بسیار مهم و ضروری برای ادامه حركت تكاملی و رو به جلوی انقلاب اسلامی، پرهیز از دمیدن و مشتعل كردن فضای اختلاف، هیاهو و جنجال در جامعه است و همه دستگاهها و جریانهای سیاسی و فكری باید به حفظ وحدت، پایبندی عملی داشته باشند.
در این دیدار كه در آستانه سوم شعبان سالروز میلاد بزرگ پاسدار اسلام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و روز پاسدار برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای با تبریك اعیاد شعبانیه بویژه سوم شعبان، نامگذاری سالروز میلاد حضرت امام حسین علیهالسلام به عنوان روز پاسدار را ابتكاری پرمغز و جهتدِه خواندند و افزودند: معنای واقعی پاسداری از اسلام با همه ابعاد آن، در دوران ده ساله امامت حضرت اباعبدالله علیهالسلام تحقق پیدا كرد، بنابراین بازخوانی رفتار و حركات آن حضرت در دوران امامت، ترسیم كننده مبانی و شاخص های واقعی پاسداری است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین دوران ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به سرفصلهای مهم حركت ایشان از جمله انذار، تحرك تبلیغاتی، بیدار و حساس كردن خواص، ایستادگی با جان و مجاهدت در مقابل حركت انحرافی فوقالعاده خطرناك آن زمان، و عمل براساس دستورات اسلام، اشاره و خاطرنشان كردند: حركت و ایثار امام حسین علیهالسلام و ابعاد گسترده آن بویژه فجایعی كه برای خاندان آن حضرت پیش آمد، موجب ماندگاری این حركت در تاریخ و حفظ اسلام و ارزشها شد.
حضرت آیتالله خامنهای یكی از ابعاد سخت حركت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را صبر ایشان در مقابل تردید افكنیهای خواص و صاحب نامان آن دوران ارزیابی كردند و افزودند: سختترین صبر امام حسین علیهالسلام ایستادگی در برابر سخنان به ظاهر مصلحتاندیشانه و وسوسههای افراد صاحب نفوذ و تأثیرگذاری بود كه با توجیهات به ظاهر شرعی، امام را از گام گذاشتن در این مسیر منع میكردند اما حضرت اباعبدالله علیهالسلام با صبر بر این تردیدافكنیها و با عزم و اراده، وارد میدان شدند و جریان اسلام را از انحرافی بزرگ نجات دادند.
ایشان پس از تبیین معنای واقعی پاسداری در چارچوب حركت امام حسین(ع)، افزودند: نامگذاری سوم شعبان به عنوان روز پاسدار، بدین معنا است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می خواهد همواره در راه حضرت سیدالشهداء حركت كند و بررسی منصفانه عملكرد سپاه از ابتدای پیروزی انقلاب تاكنون نیز نشان می دهد سپاه پاسداران حقاً و انصافاً در این راه قدم برداشته و ایستادگی كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی لازمه ادامه حركت رو به رشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به ویژگیها و شاخصهای ترسیم شده برای پاسداری را، ارتقای توانایی، كیفیت و هوشمندی سپاه در همه ابعاد دانستند و خاطرنشان كردند: اگر نسل گذشته سپاه در شرایط و انگیزههای قوی اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس رشد و تكامل پیدا كرد، نسل جوان و جدید سپاه نیز باید از لحاظ معرفت، آگاهی، بصیرت، فداكاری، انجام درست كار و انجام به هنگام وظیفه، به مراتب بالاتر و مستحكمتر باشد زیرا امروز اگرچه جنگ نظامی وجود ندارد ولی جنگی ظریفتر و البته خطرناكتر در جریان است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به تشریح معنای واقعی هویت پاسداری سپاه پرداختند و افزودند: نباید از مفهوم پاسداری از انقلاب معنایی محافظهكارانه و حفظ وضع موجود انقلاب برداشت شود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأكید بر اینكه انقلاب در ذات خود یك حركت پیشرونده و پرشتاب به سمت اهداف ترسیم شده است، خاطرنشان كردند: پاسداری از انقلاب به معنای حفظ حركت پیش رونده و انقلابی نظام اسلامی است.
ایشان لازمه پاسداری سپاه از حركت انقلابی و پیشرونده نظام اسلامی را دو حركت درونی و بیرونی در سپاه پاسداران دانستند و افزودند: حركت درونی كه سپاه همواره به آن نیاز دارد دارای دو بُعد معنوی و مادی است كه بعد معنوی آن، توجه ویژه به ارزشها و مشخص كردن شاخصهای ارزشی پاسداری و سنجش و ارزیابی همه فرماندهان و بدنه سپاه براساس این شاخصها، به منظور پیشرفت است.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص بُعد مادی حركت درونی سپاه خاطرنشان كردند: كارهای تشكیلاتی، علمی، تحقیقاتی، و آموزشهای نظامی اجزاء بُعد مادی حركت درونی سپاه هستند كه با قرار گرفتن در كنار بُعد معنوی، یك مجموعه زنده، پرنشاط، همیشه جوان و دارای حركت رو به جلو بوجود خواهند آورد.
حضرت آیتالله خامنهای تأكید كردند: چنین مجموعهای به عنوان الگوی معنویت، بصیرت، پایبندی به اصول، فكر، تدبیر و حركت در مسیر صحیح، می تواند تأثیرگذار در پیشبرد حركت مجموعه انقلاب اسلامی باشد.
ایشان یكی از موارد لازم و بسیار مهم برای پاسداری از حركت پیشرونده و رو به تحول نظام اسلامی را پرهیز از كارهای غیر مفید و مضر برای این حركت دانستند و افزودند: یكی از این كارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل كردن فضای اختلاف و هو و جنجال است كه باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: باید هرچه ممكن است اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را كم كرد و در فضای بحثهای اختلافی ندمید.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف شدید از برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی در كشور افزودند: كسانی كه به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یك نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری كرد.
ایشان با تأكید بر لزوم تفكیك میان اختلاف نظر با ایستادگی یك جریان در مقابل نظام، خاطرنشان كردند: زمانی ممكن است، جریانی در مقابل انقلاب اسلامی بایستد، كه در آن زمان قطعاً وظیفه همه، دفاع از انقلاب است، همانگونه كه در حوادث سال 88 اتفاق افتاد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص افزودند: اما زمانی موضوع، اختلاف نظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلاف نظرها و در پیش گرفتن شیوه تبیین و روشنگری، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: من با حركت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل حرف غلط مخالفتی ندارم اما نباید این حرف غلط را نیز تابلو كرد تا همه از آن مطلع شوند.
ایشان تأكید كردند: هرگونه حركت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میكند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر لزوم حفظ بیش از پیش وحدت در جامعه افزودند: همه باید همچون صف واحد و دیواری نفوذناپذیر، در مقابل دشمن بایستند.
حضرت آیتالله خامنهای مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به حفظ و تقویت امید، همت، تلاش و حركت پیشروندگی توصیه كردند و افزودند: یكی از موارد ضروری در سپاه استمرار برنامهریزی است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات منطقه، آن را بیسابقه و فصل جدیدی در منطقه و دنیا خواندند و تأكید كردند: در این تحولات، تودههای مردمی با گرایشهای توحیدی و الهی به معنای واقعی كلمه در میدان هستند و فصل جدیدی در تاریخ منطقه و جهان ورق خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به هراس امریكا و صهیونیستها از الگو قرار گرفتن نظام اسلامی برای مردم منطقه افزودند: امریكا و رژیم صهیونیستی هر اندازه هم كه در تبلیغات و رسانههای خود، این موضوع و گرایشهای اسلامی مردم منطقه را انكار كنند، نمیتوانند واقعیات موجود و حقیقی را تغییر دهند.
ایشان تأكید كردند: موج بعدی حركتی كه اكنون در منطقه آغاز شده است، در كشورهایی فراتر از منطقه خواهد بود و چنین رویدادی به وقوع خواهد پیوست.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریك اعیاد شعبانیه و روز پاسدار گزارشی از فعالیتهای حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه بویژه تعیین شاخصها و معیارهای ارزشی پاسداران ارائه كرد و گفت: توسعه و تعمیق آموزشهای عقیدتی و فراهم كردن زمینه شایستهگزینی، شایستهسنجی، شایستهپروری و شایستهگماری در سپاه از جمله برنامههای نمایندگی ولی فقیه است.
سردار سرلشگر جعفری فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی با گرامیداشت روز پاسدار، حفظ و تقویت شاكله معنوی مجموعه سپاه را از اهداف اصلی برنامههای در دست اقدام خواند و گفت: خودسازی معنوی، توسعه معرفت، شناخت و خودآگاهی، هوشمندی انقلابی، و طراحی راهبردهای اطمینان بخش محورهای اصلی برنامه باز مهندسی در سپاه است.
وی تأكید كرد: منظومهای مدون تحت عنوان شایستههای پاسداری و شاخصهای ارزشی و معنوی تدوین شده است.
More...
Description:
دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران Sayyed Ali Khamenei 4 July 11
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12856
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسئولین حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، پاسداری حقیقی از انقلاب اسلامی را حفظ حركت پیشرونده، پرشتاب، پرنشاط و انقلابی نظام اسلامی به سمت اهداف والای ترسیم شده دانستند و تأكید كردند: یكی از موارد بسیار مهم و ضروری برای ادامه حركت تكاملی و رو به جلوی انقلاب اسلامی، پرهیز از دمیدن و مشتعل كردن فضای اختلاف، هیاهو و جنجال در جامعه است و همه دستگاهها و جریانهای سیاسی و فكری باید به حفظ وحدت، پایبندی عملی داشته باشند.
در این دیدار كه در آستانه سوم شعبان سالروز میلاد بزرگ پاسدار اسلام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و روز پاسدار برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای با تبریك اعیاد شعبانیه بویژه سوم شعبان، نامگذاری سالروز میلاد حضرت امام حسین علیهالسلام به عنوان روز پاسدار را ابتكاری پرمغز و جهتدِه خواندند و افزودند: معنای واقعی پاسداری از اسلام با همه ابعاد آن، در دوران ده ساله امامت حضرت اباعبدالله علیهالسلام تحقق پیدا كرد، بنابراین بازخوانی رفتار و حركات آن حضرت در دوران امامت، ترسیم كننده مبانی و شاخص های واقعی پاسداری است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین دوران ده ساله امامت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به سرفصلهای مهم حركت ایشان از جمله انذار، تحرك تبلیغاتی، بیدار و حساس كردن خواص، ایستادگی با جان و مجاهدت در مقابل حركت انحرافی فوقالعاده خطرناك آن زمان، و عمل براساس دستورات اسلام، اشاره و خاطرنشان كردند: حركت و ایثار امام حسین علیهالسلام و ابعاد گسترده آن بویژه فجایعی كه برای خاندان آن حضرت پیش آمد، موجب ماندگاری این حركت در تاریخ و حفظ اسلام و ارزشها شد.
حضرت آیتالله خامنهای یكی از ابعاد سخت حركت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را صبر ایشان در مقابل تردید افكنیهای خواص و صاحب نامان آن دوران ارزیابی كردند و افزودند: سختترین صبر امام حسین علیهالسلام ایستادگی در برابر سخنان به ظاهر مصلحتاندیشانه و وسوسههای افراد صاحب نفوذ و تأثیرگذاری بود كه با توجیهات به ظاهر شرعی، امام را از گام گذاشتن در این مسیر منع میكردند اما حضرت اباعبدالله علیهالسلام با صبر بر این تردیدافكنیها و با عزم و اراده، وارد میدان شدند و جریان اسلام را از انحرافی بزرگ نجات دادند.
ایشان پس از تبیین معنای واقعی پاسداری در چارچوب حركت امام حسین(ع)، افزودند: نامگذاری سوم شعبان به عنوان روز پاسدار، بدین معنا است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می خواهد همواره در راه حضرت سیدالشهداء حركت كند و بررسی منصفانه عملكرد سپاه از ابتدای پیروزی انقلاب تاكنون نیز نشان می دهد سپاه پاسداران حقاً و انصافاً در این راه قدم برداشته و ایستادگی كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی لازمه ادامه حركت رو به رشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به ویژگیها و شاخصهای ترسیم شده برای پاسداری را، ارتقای توانایی، كیفیت و هوشمندی سپاه در همه ابعاد دانستند و خاطرنشان كردند: اگر نسل گذشته سپاه در شرایط و انگیزههای قوی اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس رشد و تكامل پیدا كرد، نسل جوان و جدید سپاه نیز باید از لحاظ معرفت، آگاهی، بصیرت، فداكاری، انجام درست كار و انجام به هنگام وظیفه، به مراتب بالاتر و مستحكمتر باشد زیرا امروز اگرچه جنگ نظامی وجود ندارد ولی جنگی ظریفتر و البته خطرناكتر در جریان است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به تشریح معنای واقعی هویت پاسداری سپاه پرداختند و افزودند: نباید از مفهوم پاسداری از انقلاب معنایی محافظهكارانه و حفظ وضع موجود انقلاب برداشت شود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأكید بر اینكه انقلاب در ذات خود یك حركت پیشرونده و پرشتاب به سمت اهداف ترسیم شده است، خاطرنشان كردند: پاسداری از انقلاب به معنای حفظ حركت پیش رونده و انقلابی نظام اسلامی است.
ایشان لازمه پاسداری سپاه از حركت انقلابی و پیشرونده نظام اسلامی را دو حركت درونی و بیرونی در سپاه پاسداران دانستند و افزودند: حركت درونی كه سپاه همواره به آن نیاز دارد دارای دو بُعد معنوی و مادی است كه بعد معنوی آن، توجه ویژه به ارزشها و مشخص كردن شاخصهای ارزشی پاسداری و سنجش و ارزیابی همه فرماندهان و بدنه سپاه براساس این شاخصها، به منظور پیشرفت است.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص بُعد مادی حركت درونی سپاه خاطرنشان كردند: كارهای تشكیلاتی، علمی، تحقیقاتی، و آموزشهای نظامی اجزاء بُعد مادی حركت درونی سپاه هستند كه با قرار گرفتن در كنار بُعد معنوی، یك مجموعه زنده، پرنشاط، همیشه جوان و دارای حركت رو به جلو بوجود خواهند آورد.
حضرت آیتالله خامنهای تأكید كردند: چنین مجموعهای به عنوان الگوی معنویت، بصیرت، پایبندی به اصول، فكر، تدبیر و حركت در مسیر صحیح، می تواند تأثیرگذار در پیشبرد حركت مجموعه انقلاب اسلامی باشد.
ایشان یكی از موارد لازم و بسیار مهم برای پاسداری از حركت پیشرونده و رو به تحول نظام اسلامی را پرهیز از كارهای غیر مفید و مضر برای این حركت دانستند و افزودند: یكی از این كارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل كردن فضای اختلاف و هو و جنجال است كه باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: باید هرچه ممكن است اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را كم كرد و در فضای بحثهای اختلافی ندمید.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف شدید از برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی در كشور افزودند: كسانی كه به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یك نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری كرد.
ایشان با تأكید بر لزوم تفكیك میان اختلاف نظر با ایستادگی یك جریان در مقابل نظام، خاطرنشان كردند: زمانی ممكن است، جریانی در مقابل انقلاب اسلامی بایستد، كه در آن زمان قطعاً وظیفه همه، دفاع از انقلاب است، همانگونه كه در حوادث سال 88 اتفاق افتاد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص افزودند: اما زمانی موضوع، اختلاف نظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلاف نظرها و در پیش گرفتن شیوه تبیین و روشنگری، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: من با حركت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل حرف غلط مخالفتی ندارم اما نباید این حرف غلط را نیز تابلو كرد تا همه از آن مطلع شوند.
ایشان تأكید كردند: هرگونه حركت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میكند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر لزوم حفظ بیش از پیش وحدت در جامعه افزودند: همه باید همچون صف واحد و دیواری نفوذناپذیر، در مقابل دشمن بایستند.
حضرت آیتالله خامنهای مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به حفظ و تقویت امید، همت، تلاش و حركت پیشروندگی توصیه كردند و افزودند: یكی از موارد ضروری در سپاه استمرار برنامهریزی است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات منطقه، آن را بیسابقه و فصل جدیدی در منطقه و دنیا خواندند و تأكید كردند: در این تحولات، تودههای مردمی با گرایشهای توحیدی و الهی به معنای واقعی كلمه در میدان هستند و فصل جدیدی در تاریخ منطقه و جهان ورق خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به هراس امریكا و صهیونیستها از الگو قرار گرفتن نظام اسلامی برای مردم منطقه افزودند: امریكا و رژیم صهیونیستی هر اندازه هم كه در تبلیغات و رسانههای خود، این موضوع و گرایشهای اسلامی مردم منطقه را انكار كنند، نمیتوانند واقعیات موجود و حقیقی را تغییر دهند.
ایشان تأكید كردند: موج بعدی حركتی كه اكنون در منطقه آغاز شده است، در كشورهایی فراتر از منطقه خواهد بود و چنین رویدادی به وقوع خواهد پیوست.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تبریك اعیاد شعبانیه و روز پاسدار گزارشی از فعالیتهای حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه بویژه تعیین شاخصها و معیارهای ارزشی پاسداران ارائه كرد و گفت: توسعه و تعمیق آموزشهای عقیدتی و فراهم كردن زمینه شایستهگزینی، شایستهسنجی، شایستهپروری و شایستهگماری در سپاه از جمله برنامههای نمایندگی ولی فقیه است.
سردار سرلشگر جعفری فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در سخنانی با گرامیداشت روز پاسدار، حفظ و تقویت شاكله معنوی مجموعه سپاه را از اهداف اصلی برنامههای در دست اقدام خواند و گفت: خودسازی معنوی، توسعه معرفت، شناخت و خودآگاهی، هوشمندی انقلابی، و طراحی راهبردهای اطمینان بخش محورهای اصلی برنامه باز مهندسی در سپاه است.
وی تأكید كرد: منظومهای مدون تحت عنوان شایستههای پاسداری و شاخصهای ارزشی و معنوی تدوین شده است.
سخنرانی در جمع مردم کرمانشاه Visit of Kermanshah By Rahbar Sayyed Ali Khamenei - Farsi
سخنرانی در جمع مردم کرمانشاه - Visit of Kermanshah By Rahbar Sayyed Ali Khamenei - Farsi
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح...
سخنرانی در جمع مردم کرمانشاه - Visit of Kermanshah By Rahbar Sayyed Ali Khamenei - Farsi
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در جمع پُرشور هزاران نفر از مردم كرمانشاه در ورزشگاه آزادی اين شهر، در سخنان مهمی به تبيين نقش، جايگاه و حضور و عزم مردم در نظام جمهوری اسلامی بعنوان معيار اصلی و تأثيرگذاری استفاده از ظرفيت و توانايیهای برجسته مردم برای مقابله با چالشهای سخت و نرم و حركت شتابان در مسير پيشرفت علمی، اقتصادی، صنعتی و كشاورزی پرداختند.
حضرت آيتالله خامنهای گسترش و موفقيت تحولات و جنبشهای گوناگون اجتماعی را، همواره وابسته به ارتباط و نزديكی آن جنبش با مردم دانستند و افزودند: در تاريخ معاصر ايران، دو تجربه مشروطيت و ملی شدن صنعت نفت وجود دارد كه نقش بیبديل مردم عامل مؤثر در موفقيت ابتدايی اين دو تجربه تاريخی بودند اما چون اين دو حركت، از مردم فاصله گرفتند، نهايت و سرانجام آنها، استبداد رضاخانی و كودتای 28 مرداد شد.
ايشان خاطرنشان كردند: هيچ حادثهای در تاريخ ايران همانند انقلاب اسلامی وجود ندارد كه مردم در پيروزی و ادامه آن نقش مستقيم و اساسی داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی مهمترين ويژگی انقلاب اسلامی را، تمام نشدن نقش مردم با پيروزی آن، ارزيابی كردند و افزودند: استمرار نقش و حضور مردم بعد از پيروزی انقلاب اسلامی، از حكمت، تدبير و ژرفنگری امام بزرگوار(ره) بود كه ملت ايران را بدرستی شناخته و باور كرده بود و به توانايیها و عزم راسخ ملت ايران، ايمان داشت.
حضرت آيتالله خامنهای با مروری گذرا به تدابير امام خمينی(ره) در فاصله كوتاهی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی از جمله رأیگيری از مردم برای تعيين نوع نظام، برای تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسی، تأييد قانون اساسی و انتخاب اولين رئيسجمهور، تأكيد كردند: در طول 32 سال گذشته همواره و بدون وقفه همه مسئولان نظام اسلامی اعم از رهبری، خبرگان رهبری، رئيس جمهور، نمايندگان مجلس شورای اسلامی و نمايندگان شوراهای اسلامی با رأی و نظر مردم برگزيده شدهاند.
ايشان افزودند: در 32 سال گذشته، سلائق و ذائقههای مختلف سياسی نيز بر سر كار آمدند كه حتی برخی از آنها با اصول نظام زاويه داشتند، اما ظرفيت عظيم مردمی نظام اسلامی، بدون ناشكيبائی، از همه اين مسائل عبور كرد كه اصلیترين علت آن، همان حضور و ايمان مردم و پايبندی مردم به نظام اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی و مخالفت آن با نظام استكبار و بیعدالتی بينالمللی و چالشهای دشمنان برای اين نظام، خاطرنشان كردند، اگر چنين نظامی بخواهد بماند و به مسير حركت خود ادامه دهد، نيازمند نيرو و ظرفيت عظيم مردمی است كه با تدبير امام خمينی(ره) از متن اسلام گرفته شد.
حضرت آيتالله خامنهای تأكيد كردند بر اساس اين تدبير و به پشتوانه ايمان، عزم و حضور مردم ، نظام جمهوری اسلامی ايران بر همه چالشهای سخت و نرم فائق آمده است و به لطف خداوند، در آينده نيز بر هر چالشی پيروز خواهد شد.
رهبر انقلاب در ادامه سخنان خود، برخی چالشهايی را كه نظام اسلامی توانسته با اتكاء به مردم بر آنها فائق بيايد، بيان كردند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به جنگ تحميلی 8 ساله بعنوان يكی از چالشهای بزرگ در ابتدای پيروزی انقلاب اسلامی، افزودند: دفاع مقدس را مردم اداره كردند و نظام اسلامی بواسطه ايمان، عشق و صفای مردم، در اين جنگ نابرابر پيروز شد. ايشان تأكيد كردند: جا دارد كه آن حوادث ممتاز و زيبای دوران دفاع مقدس برای نسل جوان بازخوانی شود.
رهبر انقلاب اسلامی، فشارها و تحريمهای اقتصادی را كه از ابتدای پيروزی انقلاب از جانب دشمنان اعمال شد، يكی ديگر از چالشهای پيش روی نظام اسلامی خواندند و افزودند: تحريم و فشار اقتصادی برای ملت ايران، مسئله جديدی نيست زيرا نظام اسلامی با صبر و بصيرت مردم بويژه جوانان توانسته است از همه اين محدوديتها بعنوان يك فرصت استفاده كند و در ميدانهای نوآوری، و ابتكار به پيشرفتهای بزرگی دست پيدا كند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به فتنه 18 تير سال 78 و فتنه سال 88 در تهران بعنوان يكی از چالشهای پيچيده پيش روی نظام، خاطرنشان كردند: حضور مردم، اين دو فتنه را نيز به شكست كشاند بگونهای كه پنج روز بعد از فتنه 18 تير، حركت عظيم 23 تير در سراسر كشور بوقوع پيوست و در فتنه 88 ، دو روز بعد از حوادث عاشورا، حركت عظيم و كمنظير مردم در 9 دی روی داد.
ايشان مسئله هستهای را يكی ديگر از چالشهای پيش روی نظام برشمردند كه مسئولان توانستند با اتكاء به پشتيبانی و اقتدار مردمی، در مقابل تهديدهای دشمنان ايستادگی كنند.
رهبر انقلاب اسلامی، پيشرفتهای علمی و فناوری كشور را يكی از عرصههای بسيار مهم نقشآفرينی مردم بويژه جوانان دانستند و افزودند: امروز در سراسر كشور بخصوص در مراكز علمی و حساس، جوانان ايرانی، كارهای بزرگی را از لحاظ علم و فناوری انجام میدهند كه زمينهساز اعتماد به نفس ملت ايران و همچنين رونق اقتصادی كشور است.
حضرت آيتالله خامنهای در جمعبندی اين بخش از سخنان خود به دو نكته مهم اشاره كردند: 1ـ سياستگذاران غربی واقعيت نظام اسلامی ايران را كه همان نقش، حضور و بافت مردمی است، متوجه شوند. 2ـ مسئولان از ظرفيتهای بزرگ و ابتكارات و حضور مردمی در همه عرصهها استفاده كنند.
ايشان خطاب به سياستگذاران استكبار خاطرنشان كردند: ايران را با برخی كشورهای ديگر اشتباه نگيريد، زيرا در ايران اسلامی اراده و عزم مردم نقش اصلی را دارد و مردم در انقلاب، صاحب سهم هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تاكيد كردند: بر همين اساس دنيا بداند، اگر مسئولی هم در كشور بخواهد، كجروی كند و حركت ديگری در قبال انقلاب اسلامی براه بياندازد، مردم او را حذف خواهند كرد.
حضرت آيتالله خامنهای حضور گرم و پُرشور امروز مردم كرمانشاه را نمونهای از پشتيبانی مردمی نظام اسلامی برشمردند و ضمن تشكر از اين حضور پُرشكوه خاطرنشان كردند: من راضی به رنج و زحمت مردم در چنين استقبالهايی نيستم.
ايشان همچنين خطاب به مسئولان تأكيد كردند: نظام اسلامی در هر عرصهای كه مسئولان با شناخت توانايیهای مردم از آن بهره گرفتهاند، موفق و پيروز بوده است اما در هر عرصهای كه مسئولان نتوانستهاند زمينه حضور مردم را فراهم كنند، ناكامیهايی بروز كرده است.
حضرت آيتالله خامنهای افزودند: مهم آن است كه مسئولان بتوانند در عرصههای مختلف با مهارت، دقت و ابتكار، مدل و فرمول حضور مردم را پيدا كنند.
ايشان با اشاره به نامگذاری دهه آينده بعنوان دهه پيشرفت و عدالت و تعيين سياستهای كلان نظام در چارچوب سند چشمانداز 20ساله، سياستهای اصل 44 و سياستهای برنامه پنج ساله كه با واقعنگری انجام شده است، خاطرنشان كردند: اگر زمينه حضور مردم برای تحقق اين هدفها تأمين شود، اين هدفها زودتر از زمان تعيين شده به نتيجه خواهند شد.
رهبر انقلاب اسلامی، ترسيم مدلهای قابل فهم برای حضور مردم در عرصههای مختلف بويژه عرصه اقتصادی و توليد را از وظايف مسئولان برشمردند و تأكيد كردند: قوای مجريه، قضائيه و مقننه بايد زمينه حضور مردم را فراهم و از نيرو و نشاط مردم بويژه جوانان استفاده كنند.
حضرت آيتالله خامنهای اين نكته را هم به مسئولان گوشزد كردند كه هرگونه سازو كار برای حضور مردم در عرصههای اقتصادی و توليدی بايد شفاف باشد.
ايشان، مسئولان را به قدرشناسی مردم و نيت خدمتگزاری خالصانه توصيه كردند و در خصوص توقعات مردم از مسئولان افزودند: تعامل و همكاری و وحدت مسئولان بويژه در ردههای بالا، تمركز بر اولويتهای كشور و پرهيز از مسائل فرعی و حاشيهای، كار و تلاش بیوقفه، صداقت، عمل به وعدهها، دوری از مناقشات، امانت و پاكدستی، برخورد با متخلف خائن ،حل مسئله اشتغال ، تقويت توليد ،كشاورزی و صنعت از مطالبات اصلی مردم هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكيد كردند: اگر در جايی مسئولان نتوانند كاری را انجام دهند و صادقانه به مردم بگويند، مردم حرفی ندارند اما مشكل و ناراحتی مردم در مواقعی است كه در برخورد با متخلف و پيگيری عدالت كوتاهی میشود.
حضرت آيتالله خامنهای با تأكيد بر اهميت مبارزه قاطعانه و مدبرانه با فساد مالی و اداری خاطر نشان كردند: خوشبختانه در قضيه فساد بانكی اخير، مسئولان سه قوه با يكديگر همكاری خوبی دارند و اين قضيه بايد تا رسيدن به نتيجه ادامه يابد و متخلف، هر كه باشد با آن برخورد شود تا درس عبرتی برای ديگران شود.
رهبر انقلاب اسلامی، پيشگيری را اولويت اصلی مبارزه با فساد خواندند و خاطرنشان كردند: اگر به هر دليلی، فساد بدليل كوتاهی در پيشگيری محقق شد، در اين شرايط، پيگيری مقابله با فساد، نبايد مورد غفلت قرار گيرد.
حضرت آيتالله خامنهای رعايت فرهنگ اسلامی و حفظ ارزشهای انقلاب را از جمله توقعات مهم عموم مردم برشمردند و تأكيد كردند: بسياری از مردم توقع دارند كه ظواهر اسلامی و فرهنگ اسلامی در جامعه رعايت شود و مسئولان بايد اين موضوع را مورد توجه جدی قرار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی كه در اسفند ماه برگزار خواهد شد، انتخابات را مظهر حضور مردم و دميده شدن روح تازه در كالبد كشور دانستند و افزودند: انتخابات در همه دورهها برای مردم، كشور و نظام يك دستاورد بزرگ بوده است و به همين دليل دشمن همواره تلاش كرده است كه يا انتخابات برگزار نشود و يا انتخابات كمرنگ باشد.
حضرت آيتالله خامنهای با تاكيد بر جايگاه رفيع مجلس شورای اسلامی بعنوان محور اصلی تصميمگيریهای كشور ، خاطرنشان كردند : در انتخابات دو موضوع مهم بايد مورد توجه قرار گيرد : 1- حضور وسيع و گسترده مردم 2- قانونگرايی و احترام به رای مردم.
رهبر انقلاب اسلامی با يادآوری قضايای فتنه سال 88 افزودند: گناه اصلی آتش افروزان فتنه 88 ، تمكين نكردن به قانون و رأی مردم بود.
حضرت ايتالله خامنهای تأكيد كردند، اگر بعد از انتخابات هم، اعتراضی وجود داشته باشد، مسير قانونی آن مشخص است.
ايشان انتخاب نماينده را هم موضوعی مهم خواندند و افزودند: بايد نمايندهای انتخاب شود كه دلسوز، مؤمن، علاقه مند، و غير مرتبط به كانونهای ثروت و قدرت باشد و بر اساس وجدان، دين و وظايف انقلابی عمل كند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنين به تحولات اخير منطقه و جنبش \"وال استريت\" در آمريكا اشاره كردند و افزودند: نمود اصلی حركتهای اخير در مصر، تونس، ليبی، بحرين، يمن، و ديگر مناطق، شكست سياستهای آمريكا در منطقه است.
حضرت آيتالله خامنهای تأكيد كردند: البته آمريكائیها تلاش زيادی دارند تا بر تحولات منطقه مسلط شوند اما ملتها، بيدار شدهاند و سياستهای استكبار به نتيجه نخواهد رسيد.
ايشان به مسئوليت مهم مردم ايران در قبال تحولات منطقه اشاره كردند و افزودند: ملت ايران بعنوان الگوی حركتهای اخير منطقه تأثير زيادی در جهتگيری اين حركتها دارد و پيشرفت، امنيت، مشاركت عمومی، اعتماد به نفس ملی و وحدت ملی ايران، قطعاً تأثير مثبت و پيشبرنده خواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی همچنين با اشاره به جنبش \"وال استريت\" در آمريكا، آنرا مسئله مهمی خواندند و افزودند: اگر چه مقامات آمريكايی در ابتدا تلاش كردند تا اين حركت اعتراضی را كوچك نشان دهند اما اكنون مجبور به اعتراف شده اند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به سكوت چند هفتهای رسانهها و مقامات آمريكايی در قبال جنبش اعتراضی \"وال استريت\" خاطرنشان كردند: مدعيان آزادی بيان بعد از آنكه مجبور به اعتراف به اين حركت اعتراضی شدند، با آن به شدت برخورد كردند و چهره واقعی آزادی بيان، حمايت از حقوق بشر و حمايت از آزادی اجتماعات در نظام سرمايهداری و ليبرال دموكراسی را نشان دادند.
ايشان با اشاره به دست نوشتههای چندين هزار معترض در آمريكا كه خود را نود و نه درصد و اكثريت ملت آمريكا معرفی میكنند، افزودند : مردم آمريكا در واقع به حاكميت اقليت يك درصدی بر اكثريت نودونه درصدي معترض هستند كه ماليات و پول مردم آمريكا را هزينه براه انداختن جنگ در افغانستان و عراق و حمايت از رژيم صهيونيستی میكنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكيد كردند: ممكن است حكومت آمريكا با شدت عمل، اين جنبش اعتراضی را سركوب كند اما نمیتواند ريشههای آن را از بين ببرد.
حضرت آيتالله خامنهای خاطرنشان كردند: ريشههای اين حركت در آينده آن چنان گسترش خواهد يافت كه نظام سرمايهداری آمريكا و غرب را زمين خواهد زد.
ايشان شدت عمل در برخورد با معترضان در انگليس را نيز نمونه ديگری از عملكرد مدعيان حمايت از حقوق بشر و آزادی بيان دانستند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكيد بر اينكه واقعيتهای امروز نظام سرمايهداری، درس عبرت برای كسانی است كه خواستار عمل به روشهای نظام سرمايه داری غرب هستند، افزودند: نظام سرمايهداری در بنبست كامل قرار گرفته و بحران غرب بطور كامل شروع شده است.
حضرت آيتالله خامنهای خاطرنشان كردند: جهان در يك مقطع حساس و تاريخی قرار گرفته است كه ملت ايران و همچنين ملتهای مسلمان میتوانند نقشآفرينی كنند و نظام اسلامی ايران می تواند الگو بودن خود را اثبات كند.
ايشان در بخش ديگری از سخنان خود، استان كرمانشاه را از لحاظ جايگاه انسانی، طبيعی و جغرافيايی يكی از استانهای ممتاز كشور برشمردند و با اشاره به ويژگیهای جوانمردی، سلحشوری، وفاداری و صفات نيك پهلوانی مردم كرمانشاه، افزودند: زندگی همراه با همدلی و مدارای اقوام، مذاهب و گويشهای مختلف در استان كرمانشاه يكی از ويژگیهای برجسته مردم اين استان است.
رهبر انقلاب با اشاره به نقش ممتاز و ايستادگی مردم كرمانشاه در دوران دفاع مقدس و همچنين وجود شخصيتهای ارزشمند دينی، علمی، ادبی و هنری و ورزشی در استان كرمانشاه، نقش زنان اين استان را نيز برجسته خواندند و تأكيد كردند: در هيچ استان و شهری در ايران بغير از يك نمونه ، تعداد زنان شهيده و جانبازان زن به تعداد استان كرمانشاه نيست.
حضرت آيتالله خامنهای شرايط طبيعی، آبهای فراوان سطحی، زمينهای مستعد كشاورزی، قابليت های گردشگری و نزديكی با مراكز مهم اقتصادی كشور را از ديگر ويژگی های استان كرمانشاه برشمردند و خاطرنشان كردند: با وجود همه اين امتيازات و و ويژگیها، مشكلات متعددی در استان كرمانشاه وجود دارد كه در رأس همه آنها موضوع اشتغال است.
ايشان تأكيد كردند مسئولان بايد همه همت و تلاش خود را برای برطرف كردن مشكلات استان كرمانشاه بكار گيرند.
پيش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی حجتالاسلاموالمسلمين علماء نماينده ولیفقيه و امامجمعه كرمانشاه به حضرت آيتالله خامنهای خير مقدم گفت.
More...
Description:
سخنرانی در جمع مردم کرمانشاه - Visit of Kermanshah By Rahbar Sayyed Ali Khamenei - Farsi
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در جمع پُرشور هزاران نفر از مردم كرمانشاه در ورزشگاه آزادی اين شهر، در سخنان مهمی به تبيين نقش، جايگاه و حضور و عزم مردم در نظام جمهوری اسلامی بعنوان معيار اصلی و تأثيرگذاری استفاده از ظرفيت و توانايیهای برجسته مردم برای مقابله با چالشهای سخت و نرم و حركت شتابان در مسير پيشرفت علمی، اقتصادی، صنعتی و كشاورزی پرداختند.
حضرت آيتالله خامنهای گسترش و موفقيت تحولات و جنبشهای گوناگون اجتماعی را، همواره وابسته به ارتباط و نزديكی آن جنبش با مردم دانستند و افزودند: در تاريخ معاصر ايران، دو تجربه مشروطيت و ملی شدن صنعت نفت وجود دارد كه نقش بیبديل مردم عامل مؤثر در موفقيت ابتدايی اين دو تجربه تاريخی بودند اما چون اين دو حركت، از مردم فاصله گرفتند، نهايت و سرانجام آنها، استبداد رضاخانی و كودتای 28 مرداد شد.
ايشان خاطرنشان كردند: هيچ حادثهای در تاريخ ايران همانند انقلاب اسلامی وجود ندارد كه مردم در پيروزی و ادامه آن نقش مستقيم و اساسی داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی مهمترين ويژگی انقلاب اسلامی را، تمام نشدن نقش مردم با پيروزی آن، ارزيابی كردند و افزودند: استمرار نقش و حضور مردم بعد از پيروزی انقلاب اسلامی، از حكمت، تدبير و ژرفنگری امام بزرگوار(ره) بود كه ملت ايران را بدرستی شناخته و باور كرده بود و به توانايیها و عزم راسخ ملت ايران، ايمان داشت.
حضرت آيتالله خامنهای با مروری گذرا به تدابير امام خمينی(ره) در فاصله كوتاهی بعد از پيروزی انقلاب اسلامی از جمله رأیگيری از مردم برای تعيين نوع نظام، برای تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسی، تأييد قانون اساسی و انتخاب اولين رئيسجمهور، تأكيد كردند: در طول 32 سال گذشته همواره و بدون وقفه همه مسئولان نظام اسلامی اعم از رهبری، خبرگان رهبری، رئيس جمهور، نمايندگان مجلس شورای اسلامی و نمايندگان شوراهای اسلامی با رأی و نظر مردم برگزيده شدهاند.
ايشان افزودند: در 32 سال گذشته، سلائق و ذائقههای مختلف سياسی نيز بر سر كار آمدند كه حتی برخی از آنها با اصول نظام زاويه داشتند، اما ظرفيت عظيم مردمی نظام اسلامی، بدون ناشكيبائی، از همه اين مسائل عبور كرد كه اصلیترين علت آن، همان حضور و ايمان مردم و پايبندی مردم به نظام اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی و مخالفت آن با نظام استكبار و بیعدالتی بينالمللی و چالشهای دشمنان برای اين نظام، خاطرنشان كردند، اگر چنين نظامی بخواهد بماند و به مسير حركت خود ادامه دهد، نيازمند نيرو و ظرفيت عظيم مردمی است كه با تدبير امام خمينی(ره) از متن اسلام گرفته شد.
حضرت آيتالله خامنهای تأكيد كردند بر اساس اين تدبير و به پشتوانه ايمان، عزم و حضور مردم ، نظام جمهوری اسلامی ايران بر همه چالشهای سخت و نرم فائق آمده است و به لطف خداوند، در آينده نيز بر هر چالشی پيروز خواهد شد.
رهبر انقلاب در ادامه سخنان خود، برخی چالشهايی را كه نظام اسلامی توانسته با اتكاء به مردم بر آنها فائق بيايد، بيان كردند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به جنگ تحميلی 8 ساله بعنوان يكی از چالشهای بزرگ در ابتدای پيروزی انقلاب اسلامی، افزودند: دفاع مقدس را مردم اداره كردند و نظام اسلامی بواسطه ايمان، عشق و صفای مردم، در اين جنگ نابرابر پيروز شد. ايشان تأكيد كردند: جا دارد كه آن حوادث ممتاز و زيبای دوران دفاع مقدس برای نسل جوان بازخوانی شود.
رهبر انقلاب اسلامی، فشارها و تحريمهای اقتصادی را كه از ابتدای پيروزی انقلاب از جانب دشمنان اعمال شد، يكی ديگر از چالشهای پيش روی نظام اسلامی خواندند و افزودند: تحريم و فشار اقتصادی برای ملت ايران، مسئله جديدی نيست زيرا نظام اسلامی با صبر و بصيرت مردم بويژه جوانان توانسته است از همه اين محدوديتها بعنوان يك فرصت استفاده كند و در ميدانهای نوآوری، و ابتكار به پيشرفتهای بزرگی دست پيدا كند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به فتنه 18 تير سال 78 و فتنه سال 88 در تهران بعنوان يكی از چالشهای پيچيده پيش روی نظام، خاطرنشان كردند: حضور مردم، اين دو فتنه را نيز به شكست كشاند بگونهای كه پنج روز بعد از فتنه 18 تير، حركت عظيم 23 تير در سراسر كشور بوقوع پيوست و در فتنه 88 ، دو روز بعد از حوادث عاشورا، حركت عظيم و كمنظير مردم در 9 دی روی داد.
ايشان مسئله هستهای را يكی ديگر از چالشهای پيش روی نظام برشمردند كه مسئولان توانستند با اتكاء به پشتيبانی و اقتدار مردمی، در مقابل تهديدهای دشمنان ايستادگی كنند.
رهبر انقلاب اسلامی، پيشرفتهای علمی و فناوری كشور را يكی از عرصههای بسيار مهم نقشآفرينی مردم بويژه جوانان دانستند و افزودند: امروز در سراسر كشور بخصوص در مراكز علمی و حساس، جوانان ايرانی، كارهای بزرگی را از لحاظ علم و فناوری انجام میدهند كه زمينهساز اعتماد به نفس ملت ايران و همچنين رونق اقتصادی كشور است.
حضرت آيتالله خامنهای در جمعبندی اين بخش از سخنان خود به دو نكته مهم اشاره كردند: 1ـ سياستگذاران غربی واقعيت نظام اسلامی ايران را كه همان نقش، حضور و بافت مردمی است، متوجه شوند. 2ـ مسئولان از ظرفيتهای بزرگ و ابتكارات و حضور مردمی در همه عرصهها استفاده كنند.
ايشان خطاب به سياستگذاران استكبار خاطرنشان كردند: ايران را با برخی كشورهای ديگر اشتباه نگيريد، زيرا در ايران اسلامی اراده و عزم مردم نقش اصلی را دارد و مردم در انقلاب، صاحب سهم هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تاكيد كردند: بر همين اساس دنيا بداند، اگر مسئولی هم در كشور بخواهد، كجروی كند و حركت ديگری در قبال انقلاب اسلامی براه بياندازد، مردم او را حذف خواهند كرد.
حضرت آيتالله خامنهای حضور گرم و پُرشور امروز مردم كرمانشاه را نمونهای از پشتيبانی مردمی نظام اسلامی برشمردند و ضمن تشكر از اين حضور پُرشكوه خاطرنشان كردند: من راضی به رنج و زحمت مردم در چنين استقبالهايی نيستم.
ايشان همچنين خطاب به مسئولان تأكيد كردند: نظام اسلامی در هر عرصهای كه مسئولان با شناخت توانايیهای مردم از آن بهره گرفتهاند، موفق و پيروز بوده است اما در هر عرصهای كه مسئولان نتوانستهاند زمينه حضور مردم را فراهم كنند، ناكامیهايی بروز كرده است.
حضرت آيتالله خامنهای افزودند: مهم آن است كه مسئولان بتوانند در عرصههای مختلف با مهارت، دقت و ابتكار، مدل و فرمول حضور مردم را پيدا كنند.
ايشان با اشاره به نامگذاری دهه آينده بعنوان دهه پيشرفت و عدالت و تعيين سياستهای كلان نظام در چارچوب سند چشمانداز 20ساله، سياستهای اصل 44 و سياستهای برنامه پنج ساله كه با واقعنگری انجام شده است، خاطرنشان كردند: اگر زمينه حضور مردم برای تحقق اين هدفها تأمين شود، اين هدفها زودتر از زمان تعيين شده به نتيجه خواهند شد.
رهبر انقلاب اسلامی، ترسيم مدلهای قابل فهم برای حضور مردم در عرصههای مختلف بويژه عرصه اقتصادی و توليد را از وظايف مسئولان برشمردند و تأكيد كردند: قوای مجريه، قضائيه و مقننه بايد زمينه حضور مردم را فراهم و از نيرو و نشاط مردم بويژه جوانان استفاده كنند.
حضرت آيتالله خامنهای اين نكته را هم به مسئولان گوشزد كردند كه هرگونه سازو كار برای حضور مردم در عرصههای اقتصادی و توليدی بايد شفاف باشد.
ايشان، مسئولان را به قدرشناسی مردم و نيت خدمتگزاری خالصانه توصيه كردند و در خصوص توقعات مردم از مسئولان افزودند: تعامل و همكاری و وحدت مسئولان بويژه در ردههای بالا، تمركز بر اولويتهای كشور و پرهيز از مسائل فرعی و حاشيهای، كار و تلاش بیوقفه، صداقت، عمل به وعدهها، دوری از مناقشات، امانت و پاكدستی، برخورد با متخلف خائن ،حل مسئله اشتغال ، تقويت توليد ،كشاورزی و صنعت از مطالبات اصلی مردم هستند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكيد كردند: اگر در جايی مسئولان نتوانند كاری را انجام دهند و صادقانه به مردم بگويند، مردم حرفی ندارند اما مشكل و ناراحتی مردم در مواقعی است كه در برخورد با متخلف و پيگيری عدالت كوتاهی میشود.
حضرت آيتالله خامنهای با تأكيد بر اهميت مبارزه قاطعانه و مدبرانه با فساد مالی و اداری خاطر نشان كردند: خوشبختانه در قضيه فساد بانكی اخير، مسئولان سه قوه با يكديگر همكاری خوبی دارند و اين قضيه بايد تا رسيدن به نتيجه ادامه يابد و متخلف، هر كه باشد با آن برخورد شود تا درس عبرتی برای ديگران شود.
رهبر انقلاب اسلامی، پيشگيری را اولويت اصلی مبارزه با فساد خواندند و خاطرنشان كردند: اگر به هر دليلی، فساد بدليل كوتاهی در پيشگيری محقق شد، در اين شرايط، پيگيری مقابله با فساد، نبايد مورد غفلت قرار گيرد.
حضرت آيتالله خامنهای رعايت فرهنگ اسلامی و حفظ ارزشهای انقلاب را از جمله توقعات مهم عموم مردم برشمردند و تأكيد كردند: بسياری از مردم توقع دارند كه ظواهر اسلامی و فرهنگ اسلامی در جامعه رعايت شود و مسئولان بايد اين موضوع را مورد توجه جدی قرار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به انتخابات مجلس شورای اسلامی كه در اسفند ماه برگزار خواهد شد، انتخابات را مظهر حضور مردم و دميده شدن روح تازه در كالبد كشور دانستند و افزودند: انتخابات در همه دورهها برای مردم، كشور و نظام يك دستاورد بزرگ بوده است و به همين دليل دشمن همواره تلاش كرده است كه يا انتخابات برگزار نشود و يا انتخابات كمرنگ باشد.
حضرت آيتالله خامنهای با تاكيد بر جايگاه رفيع مجلس شورای اسلامی بعنوان محور اصلی تصميمگيریهای كشور ، خاطرنشان كردند : در انتخابات دو موضوع مهم بايد مورد توجه قرار گيرد : 1- حضور وسيع و گسترده مردم 2- قانونگرايی و احترام به رای مردم.
رهبر انقلاب اسلامی با يادآوری قضايای فتنه سال 88 افزودند: گناه اصلی آتش افروزان فتنه 88 ، تمكين نكردن به قانون و رأی مردم بود.
حضرت ايتالله خامنهای تأكيد كردند، اگر بعد از انتخابات هم، اعتراضی وجود داشته باشد، مسير قانونی آن مشخص است.
ايشان انتخاب نماينده را هم موضوعی مهم خواندند و افزودند: بايد نمايندهای انتخاب شود كه دلسوز، مؤمن، علاقه مند، و غير مرتبط به كانونهای ثروت و قدرت باشد و بر اساس وجدان، دين و وظايف انقلابی عمل كند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنين به تحولات اخير منطقه و جنبش \"وال استريت\" در آمريكا اشاره كردند و افزودند: نمود اصلی حركتهای اخير در مصر، تونس، ليبی، بحرين، يمن، و ديگر مناطق، شكست سياستهای آمريكا در منطقه است.
حضرت آيتالله خامنهای تأكيد كردند: البته آمريكائیها تلاش زيادی دارند تا بر تحولات منطقه مسلط شوند اما ملتها، بيدار شدهاند و سياستهای استكبار به نتيجه نخواهد رسيد.
ايشان به مسئوليت مهم مردم ايران در قبال تحولات منطقه اشاره كردند و افزودند: ملت ايران بعنوان الگوی حركتهای اخير منطقه تأثير زيادی در جهتگيری اين حركتها دارد و پيشرفت، امنيت، مشاركت عمومی، اعتماد به نفس ملی و وحدت ملی ايران، قطعاً تأثير مثبت و پيشبرنده خواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی همچنين با اشاره به جنبش \"وال استريت\" در آمريكا، آنرا مسئله مهمی خواندند و افزودند: اگر چه مقامات آمريكايی در ابتدا تلاش كردند تا اين حركت اعتراضی را كوچك نشان دهند اما اكنون مجبور به اعتراف شده اند.
حضرت آيتالله خامنهای با اشاره به سكوت چند هفتهای رسانهها و مقامات آمريكايی در قبال جنبش اعتراضی \"وال استريت\" خاطرنشان كردند: مدعيان آزادی بيان بعد از آنكه مجبور به اعتراف به اين حركت اعتراضی شدند، با آن به شدت برخورد كردند و چهره واقعی آزادی بيان، حمايت از حقوق بشر و حمايت از آزادی اجتماعات در نظام سرمايهداری و ليبرال دموكراسی را نشان دادند.
ايشان با اشاره به دست نوشتههای چندين هزار معترض در آمريكا كه خود را نود و نه درصد و اكثريت ملت آمريكا معرفی میكنند، افزودند : مردم آمريكا در واقع به حاكميت اقليت يك درصدی بر اكثريت نودونه درصدي معترض هستند كه ماليات و پول مردم آمريكا را هزينه براه انداختن جنگ در افغانستان و عراق و حمايت از رژيم صهيونيستی میكنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكيد كردند: ممكن است حكومت آمريكا با شدت عمل، اين جنبش اعتراضی را سركوب كند اما نمیتواند ريشههای آن را از بين ببرد.
حضرت آيتالله خامنهای خاطرنشان كردند: ريشههای اين حركت در آينده آن چنان گسترش خواهد يافت كه نظام سرمايهداری آمريكا و غرب را زمين خواهد زد.
ايشان شدت عمل در برخورد با معترضان در انگليس را نيز نمونه ديگری از عملكرد مدعيان حمايت از حقوق بشر و آزادی بيان دانستند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكيد بر اينكه واقعيتهای امروز نظام سرمايهداری، درس عبرت برای كسانی است كه خواستار عمل به روشهای نظام سرمايه داری غرب هستند، افزودند: نظام سرمايهداری در بنبست كامل قرار گرفته و بحران غرب بطور كامل شروع شده است.
حضرت آيتالله خامنهای خاطرنشان كردند: جهان در يك مقطع حساس و تاريخی قرار گرفته است كه ملت ايران و همچنين ملتهای مسلمان میتوانند نقشآفرينی كنند و نظام اسلامی ايران می تواند الگو بودن خود را اثبات كند.
ايشان در بخش ديگری از سخنان خود، استان كرمانشاه را از لحاظ جايگاه انسانی، طبيعی و جغرافيايی يكی از استانهای ممتاز كشور برشمردند و با اشاره به ويژگیهای جوانمردی، سلحشوری، وفاداری و صفات نيك پهلوانی مردم كرمانشاه، افزودند: زندگی همراه با همدلی و مدارای اقوام، مذاهب و گويشهای مختلف در استان كرمانشاه يكی از ويژگیهای برجسته مردم اين استان است.
رهبر انقلاب با اشاره به نقش ممتاز و ايستادگی مردم كرمانشاه در دوران دفاع مقدس و همچنين وجود شخصيتهای ارزشمند دينی، علمی، ادبی و هنری و ورزشی در استان كرمانشاه، نقش زنان اين استان را نيز برجسته خواندند و تأكيد كردند: در هيچ استان و شهری در ايران بغير از يك نمونه ، تعداد زنان شهيده و جانبازان زن به تعداد استان كرمانشاه نيست.
حضرت آيتالله خامنهای شرايط طبيعی، آبهای فراوان سطحی، زمينهای مستعد كشاورزی، قابليت های گردشگری و نزديكی با مراكز مهم اقتصادی كشور را از ديگر ويژگی های استان كرمانشاه برشمردند و خاطرنشان كردند: با وجود همه اين امتيازات و و ويژگیها، مشكلات متعددی در استان كرمانشاه وجود دارد كه در رأس همه آنها موضوع اشتغال است.
ايشان تأكيد كردند مسئولان بايد همه همت و تلاش خود را برای برطرف كردن مشكلات استان كرمانشاه بكار گيرند.
پيش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی حجتالاسلاموالمسلمين علماء نماينده ولیفقيه و امامجمعه كرمانشاه به حضرت آيتالله خامنهای خير مقدم گفت.
زیارت امام رضا ع - Ziarat of Imam Raza a.s - Arabic sub Farsi
زیارت امام رضا ع - Ziarat of Imam Raza a.s - Arabic sub Farsi
امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و...
زیارت امام رضا ع - Ziarat of Imam Raza a.s - Arabic sub Farsi
امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب كردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بیمانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود كه خود آن حضرت، یكی از نگهبانان و امانتداران و وارثان اسرار آن به شمار میرفت. زمانی كه امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از كتان كه به سربسته بود كه یك طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند. زهدامام علی بن موسی الرضا علیه السلام جامع تمام فضائل بودند، به طوری كه تمام صفات عالی در ایشان جمع شده بود. خصایص شریف امام رضا علیه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود كه از میان پیامبران ممتاز بودند. ایشان درباره زهد به نقل از پدرانشان میفرمودند زاهد آن است كه حلال دنیا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنیا را از ترس عقاب ترك میكند. پوشش ابوالحسن علیه السلام در طول تابستان همواره یك بوریا بود. ایشان در طول زمستان با همه عظمت و وقاری كه داشتند پوششی ساده داشتند و به دور از هر گونه علامتگذاری و یا این كه رنگ مخصوصی داشته باشد همیشه لباس زبر به تن میكردند مگر آن كه میخواستند پیش مردم و به دیدن آنها بروند كه در آن وقت بهترین لباس خود را میپوشیدند. امام میفرمودند: لباس مظهر خارجی انسان است نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود حرمت مومن ایجاب میكند كه انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت كند و مقید باشد كه پاكیزه و خوش لباس باشد. از دلائلی كه امام رضا علیه السلام نزد مردم، لباس خوب میپوشیدند این بود كه اگر ظاهر انسان تمیز و پاكیزه باشد، دیگران از دیدن این فرد لذت میبرند و تحت تاثیر وی قرار میگیرند. هم چنان كه از دیدن یك انسان كثیف و آلوده حالشان دگرگون میشود، ایشان لباس زیبا و پاكیزه میپوشیدند تا مردم با دیدن ایشان درس نظم و پاكیزگی را در كنار ساده زیستی بیاموزند و از طرفی نشان دهند كه مومن از مال حلال در حدّ شأنش میتواند از امكانات این دنیا استفاده كند. همچنین نقل شده: در محیط خانه امام رضا علیهالسلام آثاری از زندگی اشرافی وجود نداشت از زیور و زینت استفاده نمیكردند، مگر این كه خود را به عود هندی خام بخور میدادند. گوشهگیری از دنیا و ساده زیستی برجستهترین صفات امام رضا علیه السلام بود. تمام راویان متفق القولند كه وقتی آن حضرت ولیعهد مامون شدند هیچ توجهی به جنبه قدرت و عظمت آن نداشتند. نقل شده زمانی كه امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از كتان كه به سربسته بود كه یك طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند. نمونه دیگری از اخلاق امام رضا علیه السلام این بود كه در دوران ولایت عهدی وتصدی بالاترین مقام در دولت اسلامی به هیچ یك از غلامانشان دستور نمی دادند كه كارهای ایشان راانجام دهند. عبادت عبادت، فروتنی در مقابل خداوند است. انسان كامل به هر اندازه به خدا نزدیكتر باشد به همان اندازه خشوع و بندگیاش در مقابل خدا بیشتر میگردد، چنین كسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمتهای خداوند و نظرشان به قرب پیشگاه ابدیت میباشد این بزرگترین امتیازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آنها خدای تعالی و عشق به خداست، شدت توجه به خدا موجب شده بود كه آنها لحظهای از حق غافل نشوند، به طوری كه اگر گاهی حالت غفلت در خواب یا بیداری به آنها دست میداد آن را برای خود گناه به حساب میآوردند. از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود كه هر دعایی را كه شروع میكردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی كه میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میكردند، موقعی كه به آیهای میرسیدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میكردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یك بار تمام قرآن را تلاوت میكردند. به همین دلیل همواره آنان را میبینیم كه در وادی شكر الهی اظهار عجز میكنند و با این همه از خوف الهی لابه میكنند و این نشان دهنده تواضع و فروتنی آنها در مقابل ذات احدیت است. پرهیزگاری و تقوای امام رضا علیه السلام طوری بود كه نه تنها مردم، بلكه دشمنان نیز به آن اعتراف میكردند، ایشان همه فكر و اندیشهشان، حفظ دین خدا و اجرای وظایف الهی بود و نجات خود و مردم را در تقوا، پرهیزگاری و عبادت كردن میدانستند. چیزهایی كه در دنیا وجود داشت، سبب نشد كه ایشان از وظیفه خود دور بیفتد، ایشان به دنیا علاقه نداشتند و نسبت به آن بیرغبت بودند، زهد و عبادتشان بینظیر بود، همیشه سعی داشتند مردم را به تقوا و عبادت و پرستش خداوند دعوت نمایندچنان كه به برادرشان زید فرمودند: «ای زید از خدا بترس، آن چه كه ما به آن رسیدهایم به وسیله همین تقواست هر كس كه تقوا داشته باشد و خدا را مراقب خود نداند از ما نیست و ما از او نیستیم.» منابع تاریخی، امام رضا علیه السلام را پرهیزگاری میدانند كه مكرر به زیارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره میرفتند، ایشان به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه فراوانی داشتند، بالای قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند و خودشان را به قبر شریف میچسبانیدند، در كنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شش یا هشت ركعت نماز میخواندند در ركوع یا سجده سبحان الله سه بار یا بیشتر میگفتند، زمانی كه نمازشان تمام میشد به سجده میرفتند آن قدر سجده را طولانی میكردند كه عرق ایشان روی ریگهای مسجد میریخت، صورت مباركشان را روی زمین یا خاك مسجد میگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق میورزیدند و برای عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل میكردند. امام رضا علیه السلام همچون پدر و اجداد پاكشان همواره قبل از هر چیز بنده خالص خداوند بودند، و همه چیز را در بندگی خدا دنبال میكردند در پرتو همین بندگی بود كه به ارزشهای والای انسانی و مقامهای بلند معنوی دست یافتند. عبادت، راز و نیاز، مناجات و سجدههای طولانیشان نشان میدهد كه ایشان دلداده خداست رابطه تنگاتنگ عاشقانه با ذات پاك خداوند داشتند. یكی از همراهان این بزرگوار در سفر خراسان میگوید: به روستایی رسیدیم، آن حضرت به نماز ایستادند، و سجدههای طولانی به جای آوردند، او میگوید: شنیدم امام در سجده میگفتند: «خدایا اگر تو را اطاعت كنم حمد و سپاس مخصوص تو است و اگر نافرمانی كنم حجت و عذری برایم نخواهد بود، من و دیگران در احساس تو شریكی نداریم اگر نیكی به من رسد از جانب تو است. ای خدای بزرگوار! مردان و زنان با ایمان را در مشرق و مغرب در هر كجا هستند بیامرز.» با توجه به مضمون دعاهای ائمه میبینیم دعای امامان ابتدا برای دیگران به خصوص مومنان بود بعداً برای خودشان دعا میكردند این نشاندهنده آن است كه آنها چقدر به فكر دیگران بودند و در حق مردم مهربانی میكردند. كسی را با تقواتر نسبت به خدای متعال مثل او ندیده بودم، ذكر خدا همیشه بر لبانشان جاری بود، همیشه خداترس و پارسا بود، موقعی كه وقت نماز میشد در سجدهگاه خود مینشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذكرهای دیگر میگفتند و بعد از نماز اطرافیان را نصیحت میكردند. در مورد امام رضا علیه السلام باید گفت ایشان، اسوه كامل عبودیت بودند و در این راه به حدی رسیده بودند كه ایشان را عاشق عبادت میدانستند. آن حضرت بسیاری از روزها را روزه داشتند و بسیاری از شبها بیدار بودند. به طوری كه در زمان ایشان و نه بعد از آن، كسی به این درجه نرسید حتی زاهدترین افراد. امام رضا علیه السلام بسیاری از اوقات شبانه روز به درس و بحث مشغول بودند، فقه و علوم محمدی را به شاگردانشان درس میدادند زیرا ایشان درس را نمونهای از ذكر و عبادت میدانستند و زمانی كه از درس دادن فارغ میشدند به ذكر گفتن خدا میپرداختند. اهمیت امام به نماز در سیره عملی ایشان كاملا مشهود است. نقل شده است روزی ایشان با بزرگان ادیان مختلف مناظره داشتند و سخنان زیادی بین امام (علیه السلام) و حاضران رد و بدل میشد، جمعیت زیادی در آن مجلس حاضر بودند. زمانی كه ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. یكی از حاضران كه عمران نام داشت گفت: سرورم سخنانمان را قطع نكن كه دلم آزرده میشود شاید اگر سخنانتان را ادامه دهی مسلمان شوم . ایشان فرمودند نماز میخوانیم و برمیگردیم امام برخاستند و نماز خواندند. از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود كه هر دعایی را كه شروع میكردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی كه میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میكردند، موقعی كه به آیهای میرسیدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میكردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یك بار تمام قرآن را تلاوت میكردند و میفرمودند: «اگر خواسته باشم قرآن را در كمتر از سه روز تمام كنم میتوانم ولی هیچ آیه را نخواندم مگر این كه در معنی آن آیه فكر كنم، و درباره این كه آن آیه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده، از این رو هر سه روز قرآن را تلاوت میكنم.» ایشان هر دعایی كه میكردند خیلی زود به اجابت میرسید، نقل شده كه به مأمون خبر داده بودند كه امام رضا علیه السلام مجالس علمی مربوط به دین و مذهب تشكیل دادهاند و این كار باعث شده مردم به مقام علمی ایشان پی ببرند. مامون فردی را مامور كرد كه نگذارد مردم در این مجالس شركت كنند، امام را نزد خود خواند و نسبت به ایشان بیاحترامی و پرخاشگری كرد. ایشان از نزد مامون با ناراحتی بیرون آمدند و در حالی كه لبهای خود را تكان میدادند و میگفتند: به خدا سوگند او را نفرین میكنم كه یاری خداوند از او برداشته شود. موقعی كه به خانه رسیدند دو ركعت نماز به جا آوردند. زیازت- دین و معارف-امام هشتم- بار معنوی- معرفت- قربت
More...
Description:
زیارت امام رضا ع - Ziarat of Imam Raza a.s - Arabic sub Farsi
امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب كردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بیمانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود كه خود آن حضرت، یكی از نگهبانان و امانتداران و وارثان اسرار آن به شمار میرفت. زمانی كه امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از كتان كه به سربسته بود كه یك طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند. زهدامام علی بن موسی الرضا علیه السلام جامع تمام فضائل بودند، به طوری كه تمام صفات عالی در ایشان جمع شده بود. خصایص شریف امام رضا علیه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود كه از میان پیامبران ممتاز بودند. ایشان درباره زهد به نقل از پدرانشان میفرمودند زاهد آن است كه حلال دنیا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنیا را از ترس عقاب ترك میكند. پوشش ابوالحسن علیه السلام در طول تابستان همواره یك بوریا بود. ایشان در طول زمستان با همه عظمت و وقاری كه داشتند پوششی ساده داشتند و به دور از هر گونه علامتگذاری و یا این كه رنگ مخصوصی داشته باشد همیشه لباس زبر به تن میكردند مگر آن كه میخواستند پیش مردم و به دیدن آنها بروند كه در آن وقت بهترین لباس خود را میپوشیدند. امام میفرمودند: لباس مظهر خارجی انسان است نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود حرمت مومن ایجاب میكند كه انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت كند و مقید باشد كه پاكیزه و خوش لباس باشد. از دلائلی كه امام رضا علیه السلام نزد مردم، لباس خوب میپوشیدند این بود كه اگر ظاهر انسان تمیز و پاكیزه باشد، دیگران از دیدن این فرد لذت میبرند و تحت تاثیر وی قرار میگیرند. هم چنان كه از دیدن یك انسان كثیف و آلوده حالشان دگرگون میشود، ایشان لباس زیبا و پاكیزه میپوشیدند تا مردم با دیدن ایشان درس نظم و پاكیزگی را در كنار ساده زیستی بیاموزند و از طرفی نشان دهند كه مومن از مال حلال در حدّ شأنش میتواند از امكانات این دنیا استفاده كند. همچنین نقل شده: در محیط خانه امام رضا علیهالسلام آثاری از زندگی اشرافی وجود نداشت از زیور و زینت استفاده نمیكردند، مگر این كه خود را به عود هندی خام بخور میدادند. گوشهگیری از دنیا و ساده زیستی برجستهترین صفات امام رضا علیه السلام بود. تمام راویان متفق القولند كه وقتی آن حضرت ولیعهد مامون شدند هیچ توجهی به جنبه قدرت و عظمت آن نداشتند. نقل شده زمانی كه امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرفتن ولایت عهدی شدند، چون روز عید فرا رسید مامون برای خواندن نماز از امام علیه السلام دعوت به عمل آورده ایشان با سادهترین پوشش و با لباسی كه مخصوص نماز عید بود حاضر شدند، این لباس عبارت بود از دو قطیفه روی لباس و عمامه سفیدی از كتان كه به سربسته بود كه یك طرف آن را به سینه و طرف دیگرش را میان دو شانه انداخته بودند عصایی به دست داشتند، در حالی كه كفش برپا نداشتند چون همراهان ایشان این وضعیت را دیدند آنان هم چون امام راه افتادند. نمونه دیگری از اخلاق امام رضا علیه السلام این بود كه در دوران ولایت عهدی وتصدی بالاترین مقام در دولت اسلامی به هیچ یك از غلامانشان دستور نمی دادند كه كارهای ایشان راانجام دهند. عبادت عبادت، فروتنی در مقابل خداوند است. انسان كامل به هر اندازه به خدا نزدیكتر باشد به همان اندازه خشوع و بندگیاش در مقابل خدا بیشتر میگردد، چنین كسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمتهای خداوند و نظرشان به قرب پیشگاه ابدیت میباشد این بزرگترین امتیازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آنها خدای تعالی و عشق به خداست، شدت توجه به خدا موجب شده بود كه آنها لحظهای از حق غافل نشوند، به طوری كه اگر گاهی حالت غفلت در خواب یا بیداری به آنها دست میداد آن را برای خود گناه به حساب میآوردند. از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود كه هر دعایی را كه شروع میكردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی كه میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میكردند، موقعی كه به آیهای میرسیدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میكردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یك بار تمام قرآن را تلاوت میكردند. به همین دلیل همواره آنان را میبینیم كه در وادی شكر الهی اظهار عجز میكنند و با این همه از خوف الهی لابه میكنند و این نشان دهنده تواضع و فروتنی آنها در مقابل ذات احدیت است. پرهیزگاری و تقوای امام رضا علیه السلام طوری بود كه نه تنها مردم، بلكه دشمنان نیز به آن اعتراف میكردند، ایشان همه فكر و اندیشهشان، حفظ دین خدا و اجرای وظایف الهی بود و نجات خود و مردم را در تقوا، پرهیزگاری و عبادت كردن میدانستند. چیزهایی كه در دنیا وجود داشت، سبب نشد كه ایشان از وظیفه خود دور بیفتد، ایشان به دنیا علاقه نداشتند و نسبت به آن بیرغبت بودند، زهد و عبادتشان بینظیر بود، همیشه سعی داشتند مردم را به تقوا و عبادت و پرستش خداوند دعوت نمایندچنان كه به برادرشان زید فرمودند: «ای زید از خدا بترس، آن چه كه ما به آن رسیدهایم به وسیله همین تقواست هر كس كه تقوا داشته باشد و خدا را مراقب خود نداند از ما نیست و ما از او نیستیم.» منابع تاریخی، امام رضا علیه السلام را پرهیزگاری میدانند كه مكرر به زیارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره میرفتند، ایشان به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه فراوانی داشتند، بالای قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند و خودشان را به قبر شریف میچسبانیدند، در كنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شش یا هشت ركعت نماز میخواندند در ركوع یا سجده سبحان الله سه بار یا بیشتر میگفتند، زمانی كه نمازشان تمام میشد به سجده میرفتند آن قدر سجده را طولانی میكردند كه عرق ایشان روی ریگهای مسجد میریخت، صورت مباركشان را روی زمین یا خاك مسجد میگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق میورزیدند و برای عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل میكردند. امام رضا علیه السلام همچون پدر و اجداد پاكشان همواره قبل از هر چیز بنده خالص خداوند بودند، و همه چیز را در بندگی خدا دنبال میكردند در پرتو همین بندگی بود كه به ارزشهای والای انسانی و مقامهای بلند معنوی دست یافتند. عبادت، راز و نیاز، مناجات و سجدههای طولانیشان نشان میدهد كه ایشان دلداده خداست رابطه تنگاتنگ عاشقانه با ذات پاك خداوند داشتند. یكی از همراهان این بزرگوار در سفر خراسان میگوید: به روستایی رسیدیم، آن حضرت به نماز ایستادند، و سجدههای طولانی به جای آوردند، او میگوید: شنیدم امام در سجده میگفتند: «خدایا اگر تو را اطاعت كنم حمد و سپاس مخصوص تو است و اگر نافرمانی كنم حجت و عذری برایم نخواهد بود، من و دیگران در احساس تو شریكی نداریم اگر نیكی به من رسد از جانب تو است. ای خدای بزرگوار! مردان و زنان با ایمان را در مشرق و مغرب در هر كجا هستند بیامرز.» با توجه به مضمون دعاهای ائمه میبینیم دعای امامان ابتدا برای دیگران به خصوص مومنان بود بعداً برای خودشان دعا میكردند این نشاندهنده آن است كه آنها چقدر به فكر دیگران بودند و در حق مردم مهربانی میكردند. كسی را با تقواتر نسبت به خدای متعال مثل او ندیده بودم، ذكر خدا همیشه بر لبانشان جاری بود، همیشه خداترس و پارسا بود، موقعی كه وقت نماز میشد در سجدهگاه خود مینشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذكرهای دیگر میگفتند و بعد از نماز اطرافیان را نصیحت میكردند. در مورد امام رضا علیه السلام باید گفت ایشان، اسوه كامل عبودیت بودند و در این راه به حدی رسیده بودند كه ایشان را عاشق عبادت میدانستند. آن حضرت بسیاری از روزها را روزه داشتند و بسیاری از شبها بیدار بودند. به طوری كه در زمان ایشان و نه بعد از آن، كسی به این درجه نرسید حتی زاهدترین افراد. امام رضا علیه السلام بسیاری از اوقات شبانه روز به درس و بحث مشغول بودند، فقه و علوم محمدی را به شاگردانشان درس میدادند زیرا ایشان درس را نمونهای از ذكر و عبادت میدانستند و زمانی كه از درس دادن فارغ میشدند به ذكر گفتن خدا میپرداختند. اهمیت امام به نماز در سیره عملی ایشان كاملا مشهود است. نقل شده است روزی ایشان با بزرگان ادیان مختلف مناظره داشتند و سخنان زیادی بین امام (علیه السلام) و حاضران رد و بدل میشد، جمعیت زیادی در آن مجلس حاضر بودند. زمانی كه ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. یكی از حاضران كه عمران نام داشت گفت: سرورم سخنانمان را قطع نكن كه دلم آزرده میشود شاید اگر سخنانتان را ادامه دهی مسلمان شوم . ایشان فرمودند نماز میخوانیم و برمیگردیم امام برخاستند و نماز خواندند. از دیگر ویژگیهای آن حضرت این بود كه هر دعایی را كه شروع میكردند صلوات بر محمد و آل او میفرستادند در نماز یا غیر نماز بسیار صلوات میفرستادند، شبها موقعی كه میخواستند بخوابند قرآن تلاوت میكردند، موقعی كه به آیهای میرسیدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن میگفتند گریه میكردند و میفرمودند: «پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز یك بار تمام قرآن را تلاوت میكردند و میفرمودند: «اگر خواسته باشم قرآن را در كمتر از سه روز تمام كنم میتوانم ولی هیچ آیه را نخواندم مگر این كه در معنی آن آیه فكر كنم، و درباره این كه آن آیه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده، از این رو هر سه روز قرآن را تلاوت میكنم.» ایشان هر دعایی كه میكردند خیلی زود به اجابت میرسید، نقل شده كه به مأمون خبر داده بودند كه امام رضا علیه السلام مجالس علمی مربوط به دین و مذهب تشكیل دادهاند و این كار باعث شده مردم به مقام علمی ایشان پی ببرند. مامون فردی را مامور كرد كه نگذارد مردم در این مجالس شركت كنند، امام را نزد خود خواند و نسبت به ایشان بیاحترامی و پرخاشگری كرد. ایشان از نزد مامون با ناراحتی بیرون آمدند و در حالی كه لبهای خود را تكان میدادند و میگفتند: به خدا سوگند او را نفرین میكنم كه یاری خداوند از او برداشته شود. موقعی كه به خانه رسیدند دو ركعت نماز به جا آوردند. زیازت- دین و معارف-امام هشتم- بار معنوی- معرفت- قربت
33:01
|
[8 Mar 2012] Seyed Ali Khamenei Meeting with Members of the Assembly of Experts - Farsi
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19228
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح 18 اسفند 1390، در دیدار رئیس و...
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19228
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح 18 اسفند 1390، در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان، ضمن سپاس و تجلیل بیدریغ از حركت عظیم، به هنگام، هوشمندانه و همراه با بصیرت مردم در انتخابات 12 اسفند، به تبیین تأثیرها و پیامهای این حضور پرشكوه پرداختند و تأكید كردند: رأی اكثریت قاطع مردم در انتخابات مجلس نهم، در واقع رأی به اصل نظام اسلامی و نشاندهنده اعتماد كامل آنان به نظام بود و همچون سیلی هوشیاركننده، افرادی را كه درخصوص اصل نظام و آینده آن و مردم، در توهم و خیالپردازی بسر میبردند، بیدار، و حقیقت را آشكار كرد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر اینكه حقیقتاً مردم عزیز كشور در این انتخابات سنگ تمام گذاشتند، افزودند: مردم در انتخابات 12 اسفند و در عرصه رویارویی با جبهه مخالفان، قدرت ناشی از ایمان و بصیرت خود را به میدان آوردند و با این حركت عظیم، طراحیهای چندین ماهه معاندان را برای انتخاباتی بیرونق، نقش بر آب كردند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: حضور گسترده مردم در انتخابات در واقع جاری شدن رحمت الهی در كشور بود كه به همین دلیل باید شكرگزار خداوند متعال بود و پیشانی سپاس را در مقابل این رحمت الهی، بر خاك سائید.
ایشان لازمه نزول رحمت الهی را فراهم كردن موجبات رحمت الهی دانستند و افزودند: ملت ایران با حضور در صحنه، بصیرت و ایستادگی خود، موجبات رحمت الهی را فراهم كرد كه برای این توفیق نیز باید شكرگزاری كرد.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر تأكید كردند: با همه وجود از مردم عزیز ایران تشكر میكنم.
حضرت آیتالله خامنهای از همه دستاندركاران انتخابات مجلس نهم، بویژه شورای نگهبان كه وظیفهای سنگین و دقیق بر عهده دارد، قدردانی كردند و افزودند: در این انتخابات، دولت، وزارت كشور، مسئولان و دستگاههای امنیتی، دستگاههای تبلیغاتی و صداوسیما واقعاً كار بزرگ و برجستهای انجام دادند و توانستند این موضوع بسیار حیاتی را به بهترین وجه به سرانجام برسانند.
در ابتدای این دیدار آیتالله مهدوی كنی رئیس مجلس خبرگان در سخنانی ضمن قدردانی از حضور با شكوه مردم در انتخابات 12 اسفند، راهنماییهای رهبر انقلاب اسلامی را در شكلگیری این حضور حماسی بسیار مؤثر دانست و گفت: یكی از اركان انقلاب و نظام، حضور مردم در صحنه است كه امام (ره) بارها بر آن تأكید میكردند.
آیتالله مهدوی كنی با تأكید بر اینكه حفظ و استمرار نظام اسلامی منوط به حفظ ستون آن یعنی ولایت و رهبری است، افزود: نمایندگان مجلس خبرگان بر عهدی كه با رهبری بستهاند، باقی هستند و حراست از جایگاه رهبری و ولایت فقیه را وظیفه خود می دانند.
http://english.khamenei.ir//index.php?option=com_content&task=view&id=1598
Supreme Leader: High Turnout in Parliamentary Elections Showed That People Trust Islamic Republic
08/03/2012
Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution met this morning with the chairman and members of the Assembly of Experts. Speaking at the meeting, His Eminence praised the people of Iran for their large turnout in the parliamentary elections and added that every vote in the parliamentary elections was a vote for the Islamic Republic.
\"Although the elections which were held on Friday were parliamentary elections, every vote by the people was in fact a vote for the Islamic system. The presence of the vast majority of the people at the polling stations and the large turnout - which was one of the highest rates over the past 33 years - showed that the people fully trust the Islamic system.\"
Ayatollah Khamenei added: \"In the elections that were held on the 12th of Esfand and in the arena of confronting the camp of the enemies, the people brought in their power which originates from their religious faith and insight. And with this massive movement, they foiled the plots that the enemies had been designing for months in order to minimize voter turnout.\"
He added: \"With their presence on the scene and with their insight and steadfastness, the people of Iran prepared the ground for divine blessings and it is necessary to thank God for this.\"
Referring to the paradigm of religious democracy and the position of elections in this paradigm, His Eminence reiterated: \"Elections are an important pillar of the system, and religious democracy is founded on elections. Therefore, anybody who believes in the Islamic system considers participating in the elections as his duty even if he has objections to certain issues.\"
The Supreme Leader of the Islamic Revolution added: \"In fact, all those who participated in the elections fulfilled an obligatory duty and they also showed their accurate understanding. This is because in a religious democracy, a person cannot refuse to take part in the elections under the pretext that he has certain criticisms.\"
Elsewhere in his statements, Ayatollah Khamenei referred to the outcomes of the recent parliamentary elections and stressed: \"This election acted like a slap and awakened certain people who were cherishing illusions about the Islamic Republic and the people. It opened their eyes to the truth.\"
His Eminence referred to the recent statements by the US President and stated: \"The US President has said that they are not thinking about going to war with Iran. This statement is a good and wise statement. It shows that the illusion has been dispelled. But he has also said that they will bring the people of Iran to their knees by imposing sanctions, which shows that the illusion has not been fully dispelled in this regard.\"
The Supreme Leader of the Islamic Revolution reiterated: \"The persistence of this illusion will harm US government officials and it will ruin their calculations because the camp of our enemies, particularly America, has been trying since 33 years ago to separate the people from the Islamic system by imposing sanctions on the Iranian nation and particularly by intensifying the sanctions over the past year. But everybody saw the commitment of the people to the Islamic system on the 12th of Esfand.\"
Ayatollah Khamenei said that the election also proved that the people trust the Islamic Republic, further adding: \"After the controversial elections of the year 1388, certain people concluded that the people would lose their trust in the Islamic Republic, but the recent election was a decisive and clear response to this wrong conclusion.\"
Ayatollah Khamenei stressed that in an Islamic democracy everything is based on the votes of the people. \"Islam is the main component and the spirit of religious democracy and there must be no deviation from Islam.\"
He added: \"The experience we have gained over the past 33 years has shown that Islam can bring about dignity and honor for a nation. It can specify good goals and it can also prepare the way for achieving these goals. It can give rise to a scientific movement. It can give rise to a technological and industrial movement. It can give rise to a religious and ethical movement. It can make a nation feel proud in front of other nations.\"
Ayatollah Khamenei referred to the nature of religious democracy and added that in a religious democracy, democracy originates from Islam. \"It is wrong to think that democracy has been adopted from the west. This is because although the form of democracy is the same in the Islamic Republic and in western systems, the origin is different.\"
His Eminence stressed that a religious democracy respects the votes of the people and added: \"In a religious democracy, the frameworks are completely different from the frameworks of western democracy because the frameworks of western democracy are oppressive.\"
Ayatollah Khamenei said that one example of this oppression is that it is illegal to deny the Holocaust in the west while nobody is allowed to protest about the deliberate insults against the Holy Prophet of Islam (s.w.a.). He added that another example is that women are not allowed to wear hijab to work.
More...
Description:
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19228
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح 18 اسفند 1390، در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان، ضمن سپاس و تجلیل بیدریغ از حركت عظیم، به هنگام، هوشمندانه و همراه با بصیرت مردم در انتخابات 12 اسفند، به تبیین تأثیرها و پیامهای این حضور پرشكوه پرداختند و تأكید كردند: رأی اكثریت قاطع مردم در انتخابات مجلس نهم، در واقع رأی به اصل نظام اسلامی و نشاندهنده اعتماد كامل آنان به نظام بود و همچون سیلی هوشیاركننده، افرادی را كه درخصوص اصل نظام و آینده آن و مردم، در توهم و خیالپردازی بسر میبردند، بیدار، و حقیقت را آشكار كرد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر اینكه حقیقتاً مردم عزیز كشور در این انتخابات سنگ تمام گذاشتند، افزودند: مردم در انتخابات 12 اسفند و در عرصه رویارویی با جبهه مخالفان، قدرت ناشی از ایمان و بصیرت خود را به میدان آوردند و با این حركت عظیم، طراحیهای چندین ماهه معاندان را برای انتخاباتی بیرونق، نقش بر آب كردند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان كردند: حضور گسترده مردم در انتخابات در واقع جاری شدن رحمت الهی در كشور بود كه به همین دلیل باید شكرگزار خداوند متعال بود و پیشانی سپاس را در مقابل این رحمت الهی، بر خاك سائید.
ایشان لازمه نزول رحمت الهی را فراهم كردن موجبات رحمت الهی دانستند و افزودند: ملت ایران با حضور در صحنه، بصیرت و ایستادگی خود، موجبات رحمت الهی را فراهم كرد كه برای این توفیق نیز باید شكرگزاری كرد.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر تأكید كردند: با همه وجود از مردم عزیز ایران تشكر میكنم.
حضرت آیتالله خامنهای از همه دستاندركاران انتخابات مجلس نهم، بویژه شورای نگهبان كه وظیفهای سنگین و دقیق بر عهده دارد، قدردانی كردند و افزودند: در این انتخابات، دولت، وزارت كشور، مسئولان و دستگاههای امنیتی، دستگاههای تبلیغاتی و صداوسیما واقعاً كار بزرگ و برجستهای انجام دادند و توانستند این موضوع بسیار حیاتی را به بهترین وجه به سرانجام برسانند.
در ابتدای این دیدار آیتالله مهدوی كنی رئیس مجلس خبرگان در سخنانی ضمن قدردانی از حضور با شكوه مردم در انتخابات 12 اسفند، راهنماییهای رهبر انقلاب اسلامی را در شكلگیری این حضور حماسی بسیار مؤثر دانست و گفت: یكی از اركان انقلاب و نظام، حضور مردم در صحنه است كه امام (ره) بارها بر آن تأكید میكردند.
آیتالله مهدوی كنی با تأكید بر اینكه حفظ و استمرار نظام اسلامی منوط به حفظ ستون آن یعنی ولایت و رهبری است، افزود: نمایندگان مجلس خبرگان بر عهدی كه با رهبری بستهاند، باقی هستند و حراست از جایگاه رهبری و ولایت فقیه را وظیفه خود می دانند.
http://english.khamenei.ir//index.php?option=com_content&task=view&id=1598
Supreme Leader: High Turnout in Parliamentary Elections Showed That People Trust Islamic Republic
08/03/2012
Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution met this morning with the chairman and members of the Assembly of Experts. Speaking at the meeting, His Eminence praised the people of Iran for their large turnout in the parliamentary elections and added that every vote in the parliamentary elections was a vote for the Islamic Republic.
\"Although the elections which were held on Friday were parliamentary elections, every vote by the people was in fact a vote for the Islamic system. The presence of the vast majority of the people at the polling stations and the large turnout - which was one of the highest rates over the past 33 years - showed that the people fully trust the Islamic system.\"
Ayatollah Khamenei added: \"In the elections that were held on the 12th of Esfand and in the arena of confronting the camp of the enemies, the people brought in their power which originates from their religious faith and insight. And with this massive movement, they foiled the plots that the enemies had been designing for months in order to minimize voter turnout.\"
He added: \"With their presence on the scene and with their insight and steadfastness, the people of Iran prepared the ground for divine blessings and it is necessary to thank God for this.\"
Referring to the paradigm of religious democracy and the position of elections in this paradigm, His Eminence reiterated: \"Elections are an important pillar of the system, and religious democracy is founded on elections. Therefore, anybody who believes in the Islamic system considers participating in the elections as his duty even if he has objections to certain issues.\"
The Supreme Leader of the Islamic Revolution added: \"In fact, all those who participated in the elections fulfilled an obligatory duty and they also showed their accurate understanding. This is because in a religious democracy, a person cannot refuse to take part in the elections under the pretext that he has certain criticisms.\"
Elsewhere in his statements, Ayatollah Khamenei referred to the outcomes of the recent parliamentary elections and stressed: \"This election acted like a slap and awakened certain people who were cherishing illusions about the Islamic Republic and the people. It opened their eyes to the truth.\"
His Eminence referred to the recent statements by the US President and stated: \"The US President has said that they are not thinking about going to war with Iran. This statement is a good and wise statement. It shows that the illusion has been dispelled. But he has also said that they will bring the people of Iran to their knees by imposing sanctions, which shows that the illusion has not been fully dispelled in this regard.\"
The Supreme Leader of the Islamic Revolution reiterated: \"The persistence of this illusion will harm US government officials and it will ruin their calculations because the camp of our enemies, particularly America, has been trying since 33 years ago to separate the people from the Islamic system by imposing sanctions on the Iranian nation and particularly by intensifying the sanctions over the past year. But everybody saw the commitment of the people to the Islamic system on the 12th of Esfand.\"
Ayatollah Khamenei said that the election also proved that the people trust the Islamic Republic, further adding: \"After the controversial elections of the year 1388, certain people concluded that the people would lose their trust in the Islamic Republic, but the recent election was a decisive and clear response to this wrong conclusion.\"
Ayatollah Khamenei stressed that in an Islamic democracy everything is based on the votes of the people. \"Islam is the main component and the spirit of religious democracy and there must be no deviation from Islam.\"
He added: \"The experience we have gained over the past 33 years has shown that Islam can bring about dignity and honor for a nation. It can specify good goals and it can also prepare the way for achieving these goals. It can give rise to a scientific movement. It can give rise to a technological and industrial movement. It can give rise to a religious and ethical movement. It can make a nation feel proud in front of other nations.\"
Ayatollah Khamenei referred to the nature of religious democracy and added that in a religious democracy, democracy originates from Islam. \"It is wrong to think that democracy has been adopted from the west. This is because although the form of democracy is the same in the Islamic Republic and in western systems, the origin is different.\"
His Eminence stressed that a religious democracy respects the votes of the people and added: \"In a religious democracy, the frameworks are completely different from the frameworks of western democracy because the frameworks of western democracy are oppressive.\"
Ayatollah Khamenei said that one example of this oppression is that it is illegal to deny the Holocaust in the west while nobody is allowed to protest about the deliberate insults against the Holy Prophet of Islam (s.w.a.). He added that another example is that women are not allowed to wear hijab to work.
[03 May 2012] دیدار با معلمان - Meeting with Teachers - Farsi
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم...
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز؛ معلمان ارزشمند فرزندان و نونهالان اين ملت. لازم است در آغاز عرايض، تجليل كنيم، تكريم كنيم از ياد شهيد بزرگوارمان، شهيد مطهرى؛ چون اين بزرگوار، معلم بود؛ معلمى براى همهى سطوح، با عملكرد نافذ و ماندگار. صحت عمل او هم با خون او امضاء شد. نام اين بزرگوار بر روى يادبود تجليل از معلمان كشور قرار دارد، و اين يك كار شايستهاى است؛ رحمت خدا بر آن بزرگوار.
هدف اصلى از اين جلسه، اظهار ارادت ماست به شما معلمين عزيز. حرفهائى در زمينهى تعليم و تربيت و آموزش و پرورش و سازمان و تشكيلات و محتوا و صورت و بقيهى چيزها هست؛ كه خب، در مناسبتهاى مختلف عرض كرديم و عرض ميكنيم. ديدار ساليانهى روز معلم را كه قرار گذاشتيم، براى اين است كه نشان بدهيم، ثابت كنيم و اعلام كنيم كه ما براى مقام معلم يك منزلت و والائىِ برجستهاى قائليم؛ حقيقت قضيه هم همين است، شايسته هم همين است.
آنچه كه به معلم ارزش ميدهد، چند چيز است؛ يكى از اينها عبارت است از اينكه مادهى خامى كه در دست معلم است و با كار خود و تلاش خود ميخواهد او را به محصول نهائى برساند، يك مادهى بىجان نيست؛ انسان است. اين خيلى مهم است. يك وقت انسان يك مادهى جامد را با تلاش خود، ابتكار خود، عرق ريختن و ساعتها صرف كردن، تبديل ميكند به يك محصول مطلوب؛ كه به جاى خود ارزشمند است. يك وقت اين مادهاى كه دست ماست، يك موجود انسانى است، با استعدادهايش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفيتهاى فراوانى كه در يك انسان وجود دارد. اين نوجوان ممكن است فردا كسى مثل امام بزرگوار ما بشود، ممكن است يك مصلح اجتماعى بشود، ممكن است يك دانشمند برجسته بشود، ممكن است يك انسان صالح و والا بشود. همهى اين استعدادها در مجموعهى نوجوانان و كودكانى كه در اختيار معلم قرار ميگيرند، وجود دارد. ما ميخواهيم اين استعداد را به فعليت برسانيم؛ ببينيد چقدر اين كار مهم است. بيشتر خطابم به عامهى مردم ماست، به قشرهاى مختلف جامعهى ماست؛ قدر معلم را بدانند، منزلت معلم را بشناسند.
خود معلم عزيز هم اهميت جايگاه خود و برجستگى مسئوليت و مأموريت خود را بدرستى تشخيص بدهد، قدر خود را بداند؛ بداند كه اگر اين كار با همت درست، با نيت درست، با قصد الهى، با تلاش مناسب انجام بگيرد، چقدر براى جامعه ارزش افزوده ايجاد ميكند. اين ارزش افزوده، يك چيز معمولىِ متعارفى نيست؛ اين فوقالعاده است. تربيت يك انسان والا، دانا، توانا و صالح، ببينيد چقدر اهميت دارد. از اين همه انسانهائى كه زير دست معلمين واقع ميشوند، گاهى ممكن است يك انسان دنيائى را متحول كند. همين كودك اگر درست تربيت نشد، ممكن است يك هيتلر از آب در بيايد، يك چنگيز از آب در بيايد؛ قضيه اين است. اهميت كار معلم، ارزش والاى حركت او و تلاش او و دلسوزى او و درست انديشيدن او و درست كار كردن او اينجورى معلوم ميشود.
و همچنين خطاب به مجموعهى آموزش و پرورش و سازمان آموزش و پرورش است؛ كه خب، اين معلمان با سازماندهى اين سازمان، با مقررات اين سازمان مشغول كار ميشوند و با برنامهى آن عمل ميكنند و تدريس ميكنند. پس هم عموم مردم، هم خود معلمان، هم سازمان متبوع، جايگاه معلم را فراموش نكنند. معلم، آن توليد كنندهاى است، آن كارگرى است، آن سرانگشت ماهرى است كه برترين محصولات آفرينش را، بالاترين مواد خام را تبديل ميكند به برترين محصول نهائى، كه ميتواند مورد استفاده قرار بگيرد.
خب، پس ما حق داريم كه عرض كنيم اين سالى يك بار كه ما اينجا جمع ميشويم، براى عرض ارادت به معلمهاست. ميخواهيم عرض كنيم كه ما اين مرتبهى والا و اين منزلت عالى را براى شما معلمين ميشناسيم. اگر معلم خوب عمل كند، صحيح عمل كند، با تدبير عمل كند، با دلسوزى عمل كند، به نظر ما همهى مشكلات جامعه حل ميشود. نه اينكه بخواهيم بگوئيم عوامل مؤثر در تربيت جوانان ما، بيرون از محيط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانوادهها مؤثرند، رسانهها مؤثرند، فضاى اجتماعى مؤثر است - در اينها ترديدى نيست - اما آن سازندهى اصلى، آن دست ماهر اصلى كه ميتواند يك ساخت مستحكمى درست كند كه اين عوامل گوناگون نتوانند تأثير بنيانىاى روى اين محصول بگذارند، دست معلم است. اين، ارزش معلم است.
من به شما عرض بكنم؛ پيش خداى متعال، اين ارزش، حسنات فراوانى را به وجود مىآورد. يعنى شما در اتاق درس و در محيط آموزش كه قرار ميگيريد و با اين نوجوان و با اين كودك مواجه ميشويد، بدانيد كه كاتبان عمل، كرامالكاتبين الهى، لحظه به لحظهى كار شما را حسنه مينويسند. چقدر اين مقرون به صرفه است كه انسان كارش، زندگىاش، شغلش چيزى باشد كه هر لحظهى آن ميتواند عبادت باشد.
البته در كنار اين اهميت والائى كه عرض كرديم، يك نكتهى ديگر هم وجود دارد، كه آن هم اهميت اين كار را نشان ميدهد و آن، زحمتى است كه معلم بر خود هموار ميكند. در اتاق درس و محيط آموزش، معلمين با كودكان، با نوجوانان، با اخلاقهاى مختلف، با احساسات گوناگون و هيجانات جوانىِ مخاطبين مواجهاند؛ اينها را بايد تحمل كنند، صبر كنند؛ اين هم ارزش كار را بالا ميبرد. بنابراين روز معلم روز مباركى است؛ انشاءاللّه بر همهى معلمين مبارك باشد، بر ملت ايران هم مبارك باشد.
يك نكتهى ديگر، مربوط به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش، يك سازمان فراگيرِ سراسرىِ كشورى است. يكى از فرصتهائى كه در اختيار كشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است. شما مسئولان و بزرگان آموزش و پرورش، يك سازمان چندين ميليونى در اختيار داريد كه مثل يك رشتهى اعصاب، در سراسر اين جسمِ گسترده پراكنده است؛ مثل كانالكشى خون كه در رگهاى بدن انسان جريان دارد. اين سازمان تا اعماق شهرها و روستاها گسترده است. خوشبختانه بخصوص بعد از انقلاب شايد نقطهاى در كشور نباشد كه آموزش پرورش در آنجا حضور نداشته باشد. آموزش و پرورش سازمان عظيمى است؛ ديگر ما يك چنين سازمان بزرگِ فراگيرِ همهجائىِ همهكسى نداريم. مردم مىآيند فرزندان خود را با ميل، با رغبت، با درخواست، با تمنا، در اختيار اين سازمان ميگذارند.
اين سازمان، متعهد كارهاى بزرگى است؛ كه اين فرصتى كه در اختيار دارد، مسئوليت او را مضاعف ميكند. من ميخواهم روى اين نكتهى «مضاعف بودن مسئوليت» تكيه كنم. همان طور كه وزير محترم اخيراً اشاره كردند و بنده هم مطلعم، تلاشهاى خوبى در سطح وزارت دارد انجام ميگيرد؛ وقت ميگذارند، كار ميكنند، جلسات فراوان ميگذارند، همفكرى ميكنند، تبادل نظر ميكنند؛ اينها بسيار باارزش است، ما تقدير ميكنيم از تلاشى كه انجام ميگيرد؛ منتها توجه كنيد كه عظمت كار در حدى است كه هرچه بيشتر تلاش كنيم، نبايد خودمان را قانع كنيم و بگوئيم خب، كار ما تمام شد.
ما قبلاً دربارهى تحول بنيادى مطالبى عرض كرديم؛ مدتها من در ديدارهاى با معلمان، با مسئولين فرهنگ، با شوراى عالى انقلاب فرهنگى و ديگران اين را تكرار كردم و خوشبختانه به نتيجه هم رسيد؛ به اين معنا كه سند تحول بنيادى تهيه و تصويب شد. امروز آموزش و پرورش يك سند مكتوبى در دست دارد كه شيوهى تحول بنيادى در آموزش و پرورش را تعيين كرده. خيلى خوب، بخشى از اين كار انجام گرفت. منتها اين سند مثل نسخهى پزشك است. اگر ما به پزشك مراجعه كرديم، حق معاينه هم داديم و پزشك هم معاينهى كاملى كرد و يك نسخهاى نوشت و به ما داد، ما هم توى جيبمان گذاشتيم، رفتيم خانه و فكر كرديم تمام شد، اين با نرفتن پيش پزشك هيچ تفاوتى ندارد؛ جز اينكه يك پولى هم خرج كرديم، يك راهى هم رفتيم. دوا را بايد گرفت، دارو را بايد مصرف كرد. در اين نسخه نوشته شده كه چه داروئى را، چه مقدارى، در چه زمانى بايد مصرف كنيم. بايد اين كار را كرد؛ اگر نكرديم، رفتن پيش پزشك و گرفتن نسخه، كأنلميكن است. خب، حالا ما سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را داريم؛ اين نسخه است؛ اين نسخه احتياج دارد به اين كه يك برنامهريزى دقيق بر اساس بندبند اين سند انجام بگيرد؛ چون بحث بر سر تحول بنيادين است؛ بحث تحول شكلى كه نيست.
شكل جديد آموزش و پرورش ما سوغاتى بود، وارداتى بود، اهدافى پشت سرش بود. خب، ما سالها هم به اين شكل عمل كرديم. بالاخره اگر خودى هم بود، اگر از درون برآمده و جوشيده هم بود، بعد از سالها انسان به يك اِشكالى برخورد ميكند؛ لذا يك نوسازى لازم است. پس اين تحول بنيادى، يك كار لازمى است. اگر ميخواهيم تحول بنيادى در آموزش و پرورش انجام بگيرد؛ يعنى اين پولى كه شما خرج ميكنيد، اين وقتى كه شما ميگذاريد، اين همه معلمى كه شما در سراسر كشور به مدارس و سراغ دانشآموزان ميفرستيد، اگر بخواهيم اينها چند برابر اثر كند و به شكل بهينه از آن بهرهبردارى شود، بايد اين تحول صورت بگيرد. اين تحول احتياج دارد به برنامهريزى. بايد قدمبهقدمِ اين سند تحول برنامهريزى شود.
بايد يك نقشهى راه وجود داشته باشد. اينجور نباشد كه امروز يك مسئولى، يك وزيرى، يك مديرى در بخشى تصميمى بگيرد، بعد فردا يكى بيايد طبق سليقه، آن را عوض كند. اين، هدر دادن وقت و نيروى كشور خواهد بود. اين يك نكتهى اساسى است. بايد يك برنامهريزى مستحكم و دقيق براى اين تحول بنيادين صورت بگيرد؛ بايد يك نقشهى راهى در اختيار باشد؛ اين را همه قبول كنند، همه تأييد كنند، همه تصديق كنند و تضمين شده باشد كه آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق اين برنامه خواهد رفت.
اينجا يك نكتهى دومى وجود دارد و آن، مسئلهى رها نشدن كار است؛ كه آن هم به همين نكتهى اول ارتباط پيدا ميكند. كار را نبايد رها كرد. كار را بايد تا رسيدن به نتيجهى نهائى دنبال كرد؛ والّا يك كارى را شروع كنيم، يك مقدارى سر و صدا هم بشود، بعضى هم خوشحال بشوند، يا تمجيد كنند، يا انتقاد كنند، بعد يك مدتى بگذرد، آتش ما فرو بنشيند، سرد بشويم، در نتيجه كار دنبال نشود؛ در اين صورت اصل كار ضربه خواهد خورد. اين را من براى مديران عرض ميكنم؛ مديران ارشد، مديران وزارتخانهاى، مديران استانها و شهرها و مراكز.
خب، مسئلهى كتاب مهم است، مسئلهى برنامهريزى مهم است، مسئلهى مقررات مهم است، و مسئلهى معلم از همه مهمتر است. اگر براى بهتر كار كردن معلمين ما آموزش لازم است، دوره گذاشتن لازم است، دوره ديدن لازم است - اينها جزو كارهاى اوّلى است، جزو كارهاى اصلى است - اينها بايد انجام بگيرد.
از همهى اين مطالب، من ميخواهم اهميت آموزش و پرورش را نتيجه بگيرم. واقعاً اگر انسان بخواهد كارهاى كشور را، اين بخشها و قسمتهاى گوناگون كشور را تقسيمبندى كند و به حسب اهميت، موقع اينها را مشخص كند، آن بالابالاها آموزش و پرورش قرار ميگيرد. جوان ما به آموزش و پرورش بستگى دارد، اخلاق ما به آموزش و پرورش بستگى دارد. يك عدهاى مينالند از اين كه چرا ما از لحاظ اخلاقى جلو نميرويم. البته اين درست است، ما هم قبول داريم كه بايد در زمينهى اخلاقى جلوتر رفت؛ منتها يكى از شرائطش اين است كه ما براى جوانهامان الگو داشته باشيم. بعضىها با رفتارهاى خود، با عملكرد خود، با اظهارات خود، الگوهاى بدى براى جوانهاى ما ميشوند. الگوسازى، يكى از اساسىترين كارهاست. ما الگوهاى خوب خيلى داريم. اينقدر جوانهاى خوب، اينقدر چهرههاى نورانى - در تاريخ كه بماند - در زمان خودمان داريم كه همين قدر كافى است با تعريف هر كدام از اينها - تعريف به معناى معرفى كردن - يك چهرهى برجسته و يك الگو جلوى جوانانمان بگذاريم. اينها جوانهائى بودند كه از پيشروان خودشان جلو افتادند؛ جوانهائى كه پاى درس بنده و امثال بنده نشستند، اما صد پله از ما جلو رفتند؛ ما وعده كرديم، آنها عمل كردند؛ ما ياد داديم، آنها عمل كردند؛ ولى خودمان عمل نكرديم. چقدر از اين جوانها، چقدر از اين شهدا كسانى بودند كه از امثال ماها چيزى ياد گرفتند، اما آنها بهتر از ما شدند، جلوتر از ما شدند، بيشتر به كشور آبرو بخشيدند، پيش خدا بيشتر آبرو پيدا كردند؛ «چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد»؛(1) وعده را ما كرديم، او عمل كرد. ما اين همه جوان خوب داريم؛ اينها را يكىيكى در بياورند، بگذارند جلوى جوان نسل حاضر؛ غيرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداكارىهاى او را، بينش والاى او را، رفتار نيك او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوى چشم جوان نسل امروز؛ خود اين آموزنده است.
به هر حال كارهاى زيادى داريم. در آموزش و پرورش، در دستگاههاى تبليغاتى، در صدا و سيما، در دستگاههاى دولتى، در ملبسين به لباس بنده، خيلى كار داريم، خيلى كار بايد انجام بدهيم. ما مسئوليم. شانهمان زير سنگينى بار مسئوليت بايد خم شود. مسئوليت را بپذيريم. بايد كار كرد. همه بايد كار كنند.
يك جمله راجع به انتخابات عرض كنم. يكى از كارها، همين انتخابات پسفرداست. ملت ايران، هوشيارانه، در لحظهى لازم، كار لازم را در طول اين سى و سه سال انجام داده. قبل از پيروزى انقلاب هم همين جور بود و همين منتهى شد به پيروزى انقلاب. در اين دوران سى و سه ساله هم ملت ايران همين جور عمل كردند و هر بارى كه اين هوشيارى بيشتر، اين موقعشناسى بهنگامتر بوده است، ملت ايران دستاوردهاى ارزشمند و بزرگى را به دست آورده است؛ يكىاش همين انتخابات اخير اسفند ماه بود، كه ملت ايران خوب عمل كردند، خوب درخشيدند؛ اثر خودش را هم گذاشت. ولى خب، بخشى از كار انجام گرفته است، بخشى از كار مانده است. ملت ايران با اين قدم بلندى كه انشاءاللّه در روز جمعه برخواهد داشت، پاى صندوقهاى رأى خواهد رفت و كار مجلس شوراى اسلامى را به نهايت خواهد رساند و انشاءاللّه باز يك درخشش بيشتر و خيرهكنندهترى را در دنيا از خود نشان خواهد داد.
دنيا دنيائى است كه ملتها بايد خود را نشان بدهند. ملتها از كنار كشيدن، از بيكار ماندن، از چشم به اين و آن دوختن، به جائى نخواهند رسيد. ملتها با هوشيارى، با در ميدان بودن، با خود را و ظرفيتهاى خود را به ميدان آوردن، ميتوانند موفقيت كسب كنند. امروز دنيا اينجورى است، هميشه همين جور بوده است؛ منتها امروز اين بيدارى در ميان ملتها بيشتر پيدا شده است. يك ملت بزرگ با يك تاريخ كهن، گاهى اوقات با يك ميراث علمىِ برجسته، وقتى از حال خود غافل ميشود، وارد ميدان نيست، تلاشى نميكند، ناگهان مىبينيد ميرود در رديف يك ملت عقبافتادهى بىسابقهى بىميراثِ بىريشه.
ملت ايران در صحنه است، آماده است، خوشبختانه بابصيرت است، موقعشناس است؛ بحمداللّه دشمنشناس هم هست. در اين سى و سه سال، دشمنهاى خودمان را شناختيم؛ فهميديم چه كسانى هستند كه گاهى ممكن است رياكارانه و دروغپردازانه تظاهر به دوستى هم بكنند، اما دشمنند. براى اينكه در اين دنياى بزرگ، در اين كشمكش ميان قدرتهاى مادى دنيا، ملت ايران بتواند از حق خود دفاع كند، از آيندهى خود دفاع كند، از نسلهاى بعدى دفاع كند، بايد بيدار باشد، هوشيار باشد، در صحنه باشد؛ يكى از نمونههايش همين انتخابات است، و البته نمونههاى زيادى دارد.
ما افق را روشن مىبينيم. من بحمداللّه از لطف الهى، يك لحظه هم احساس نكردم كه اين افق روشنِ اميد در دلم دچار تيرگى و ترديد شده. هميشه هر وقت نگاه ميكنم، احساس ميكنم آينده روشن است؛ و بحمداللّه همين هم تحقق پيدا ميكند. من به شما عرض بكنم؛ به فضل پروردگار، فرداى ايران اسلامى، آن روزى كه همين جوانهاى امروز بيايند وارد عرصهى كار بشوند، از امروز بمراتب بهتر خواهد بود.
اميدواريم خداوند متعال شماها را موفق بدارد، جوانهاى ما را توفيق بدهد، به همه كمك كند. انشاءاللّه بتوانيم هر كدام در هر جا كه هستيم، به وظائفان عمل كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
More...
Description:
بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور
به مناسبت هفتهى بزرگداشت مقام معلم
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز؛ معلمان ارزشمند فرزندان و نونهالان اين ملت. لازم است در آغاز عرايض، تجليل كنيم، تكريم كنيم از ياد شهيد بزرگوارمان، شهيد مطهرى؛ چون اين بزرگوار، معلم بود؛ معلمى براى همهى سطوح، با عملكرد نافذ و ماندگار. صحت عمل او هم با خون او امضاء شد. نام اين بزرگوار بر روى يادبود تجليل از معلمان كشور قرار دارد، و اين يك كار شايستهاى است؛ رحمت خدا بر آن بزرگوار.
هدف اصلى از اين جلسه، اظهار ارادت ماست به شما معلمين عزيز. حرفهائى در زمينهى تعليم و تربيت و آموزش و پرورش و سازمان و تشكيلات و محتوا و صورت و بقيهى چيزها هست؛ كه خب، در مناسبتهاى مختلف عرض كرديم و عرض ميكنيم. ديدار ساليانهى روز معلم را كه قرار گذاشتيم، براى اين است كه نشان بدهيم، ثابت كنيم و اعلام كنيم كه ما براى مقام معلم يك منزلت و والائىِ برجستهاى قائليم؛ حقيقت قضيه هم همين است، شايسته هم همين است.
آنچه كه به معلم ارزش ميدهد، چند چيز است؛ يكى از اينها عبارت است از اينكه مادهى خامى كه در دست معلم است و با كار خود و تلاش خود ميخواهد او را به محصول نهائى برساند، يك مادهى بىجان نيست؛ انسان است. اين خيلى مهم است. يك وقت انسان يك مادهى جامد را با تلاش خود، ابتكار خود، عرق ريختن و ساعتها صرف كردن، تبديل ميكند به يك محصول مطلوب؛ كه به جاى خود ارزشمند است. يك وقت اين مادهاى كه دست ماست، يك موجود انسانى است، با استعدادهايش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفيتهاى فراوانى كه در يك انسان وجود دارد. اين نوجوان ممكن است فردا كسى مثل امام بزرگوار ما بشود، ممكن است يك مصلح اجتماعى بشود، ممكن است يك دانشمند برجسته بشود، ممكن است يك انسان صالح و والا بشود. همهى اين استعدادها در مجموعهى نوجوانان و كودكانى كه در اختيار معلم قرار ميگيرند، وجود دارد. ما ميخواهيم اين استعداد را به فعليت برسانيم؛ ببينيد چقدر اين كار مهم است. بيشتر خطابم به عامهى مردم ماست، به قشرهاى مختلف جامعهى ماست؛ قدر معلم را بدانند، منزلت معلم را بشناسند.
خود معلم عزيز هم اهميت جايگاه خود و برجستگى مسئوليت و مأموريت خود را بدرستى تشخيص بدهد، قدر خود را بداند؛ بداند كه اگر اين كار با همت درست، با نيت درست، با قصد الهى، با تلاش مناسب انجام بگيرد، چقدر براى جامعه ارزش افزوده ايجاد ميكند. اين ارزش افزوده، يك چيز معمولىِ متعارفى نيست؛ اين فوقالعاده است. تربيت يك انسان والا، دانا، توانا و صالح، ببينيد چقدر اهميت دارد. از اين همه انسانهائى كه زير دست معلمين واقع ميشوند، گاهى ممكن است يك انسان دنيائى را متحول كند. همين كودك اگر درست تربيت نشد، ممكن است يك هيتلر از آب در بيايد، يك چنگيز از آب در بيايد؛ قضيه اين است. اهميت كار معلم، ارزش والاى حركت او و تلاش او و دلسوزى او و درست انديشيدن او و درست كار كردن او اينجورى معلوم ميشود.
و همچنين خطاب به مجموعهى آموزش و پرورش و سازمان آموزش و پرورش است؛ كه خب، اين معلمان با سازماندهى اين سازمان، با مقررات اين سازمان مشغول كار ميشوند و با برنامهى آن عمل ميكنند و تدريس ميكنند. پس هم عموم مردم، هم خود معلمان، هم سازمان متبوع، جايگاه معلم را فراموش نكنند. معلم، آن توليد كنندهاى است، آن كارگرى است، آن سرانگشت ماهرى است كه برترين محصولات آفرينش را، بالاترين مواد خام را تبديل ميكند به برترين محصول نهائى، كه ميتواند مورد استفاده قرار بگيرد.
خب، پس ما حق داريم كه عرض كنيم اين سالى يك بار كه ما اينجا جمع ميشويم، براى عرض ارادت به معلمهاست. ميخواهيم عرض كنيم كه ما اين مرتبهى والا و اين منزلت عالى را براى شما معلمين ميشناسيم. اگر معلم خوب عمل كند، صحيح عمل كند، با تدبير عمل كند، با دلسوزى عمل كند، به نظر ما همهى مشكلات جامعه حل ميشود. نه اينكه بخواهيم بگوئيم عوامل مؤثر در تربيت جوانان ما، بيرون از محيط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانوادهها مؤثرند، رسانهها مؤثرند، فضاى اجتماعى مؤثر است - در اينها ترديدى نيست - اما آن سازندهى اصلى، آن دست ماهر اصلى كه ميتواند يك ساخت مستحكمى درست كند كه اين عوامل گوناگون نتوانند تأثير بنيانىاى روى اين محصول بگذارند، دست معلم است. اين، ارزش معلم است.
من به شما عرض بكنم؛ پيش خداى متعال، اين ارزش، حسنات فراوانى را به وجود مىآورد. يعنى شما در اتاق درس و در محيط آموزش كه قرار ميگيريد و با اين نوجوان و با اين كودك مواجه ميشويد، بدانيد كه كاتبان عمل، كرامالكاتبين الهى، لحظه به لحظهى كار شما را حسنه مينويسند. چقدر اين مقرون به صرفه است كه انسان كارش، زندگىاش، شغلش چيزى باشد كه هر لحظهى آن ميتواند عبادت باشد.
البته در كنار اين اهميت والائى كه عرض كرديم، يك نكتهى ديگر هم وجود دارد، كه آن هم اهميت اين كار را نشان ميدهد و آن، زحمتى است كه معلم بر خود هموار ميكند. در اتاق درس و محيط آموزش، معلمين با كودكان، با نوجوانان، با اخلاقهاى مختلف، با احساسات گوناگون و هيجانات جوانىِ مخاطبين مواجهاند؛ اينها را بايد تحمل كنند، صبر كنند؛ اين هم ارزش كار را بالا ميبرد. بنابراين روز معلم روز مباركى است؛ انشاءاللّه بر همهى معلمين مبارك باشد، بر ملت ايران هم مبارك باشد.
يك نكتهى ديگر، مربوط به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش، يك سازمان فراگيرِ سراسرىِ كشورى است. يكى از فرصتهائى كه در اختيار كشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است. شما مسئولان و بزرگان آموزش و پرورش، يك سازمان چندين ميليونى در اختيار داريد كه مثل يك رشتهى اعصاب، در سراسر اين جسمِ گسترده پراكنده است؛ مثل كانالكشى خون كه در رگهاى بدن انسان جريان دارد. اين سازمان تا اعماق شهرها و روستاها گسترده است. خوشبختانه بخصوص بعد از انقلاب شايد نقطهاى در كشور نباشد كه آموزش پرورش در آنجا حضور نداشته باشد. آموزش و پرورش سازمان عظيمى است؛ ديگر ما يك چنين سازمان بزرگِ فراگيرِ همهجائىِ همهكسى نداريم. مردم مىآيند فرزندان خود را با ميل، با رغبت، با درخواست، با تمنا، در اختيار اين سازمان ميگذارند.
اين سازمان، متعهد كارهاى بزرگى است؛ كه اين فرصتى كه در اختيار دارد، مسئوليت او را مضاعف ميكند. من ميخواهم روى اين نكتهى «مضاعف بودن مسئوليت» تكيه كنم. همان طور كه وزير محترم اخيراً اشاره كردند و بنده هم مطلعم، تلاشهاى خوبى در سطح وزارت دارد انجام ميگيرد؛ وقت ميگذارند، كار ميكنند، جلسات فراوان ميگذارند، همفكرى ميكنند، تبادل نظر ميكنند؛ اينها بسيار باارزش است، ما تقدير ميكنيم از تلاشى كه انجام ميگيرد؛ منتها توجه كنيد كه عظمت كار در حدى است كه هرچه بيشتر تلاش كنيم، نبايد خودمان را قانع كنيم و بگوئيم خب، كار ما تمام شد.
ما قبلاً دربارهى تحول بنيادى مطالبى عرض كرديم؛ مدتها من در ديدارهاى با معلمان، با مسئولين فرهنگ، با شوراى عالى انقلاب فرهنگى و ديگران اين را تكرار كردم و خوشبختانه به نتيجه هم رسيد؛ به اين معنا كه سند تحول بنيادى تهيه و تصويب شد. امروز آموزش و پرورش يك سند مكتوبى در دست دارد كه شيوهى تحول بنيادى در آموزش و پرورش را تعيين كرده. خيلى خوب، بخشى از اين كار انجام گرفت. منتها اين سند مثل نسخهى پزشك است. اگر ما به پزشك مراجعه كرديم، حق معاينه هم داديم و پزشك هم معاينهى كاملى كرد و يك نسخهاى نوشت و به ما داد، ما هم توى جيبمان گذاشتيم، رفتيم خانه و فكر كرديم تمام شد، اين با نرفتن پيش پزشك هيچ تفاوتى ندارد؛ جز اينكه يك پولى هم خرج كرديم، يك راهى هم رفتيم. دوا را بايد گرفت، دارو را بايد مصرف كرد. در اين نسخه نوشته شده كه چه داروئى را، چه مقدارى، در چه زمانى بايد مصرف كنيم. بايد اين كار را كرد؛ اگر نكرديم، رفتن پيش پزشك و گرفتن نسخه، كأنلميكن است. خب، حالا ما سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را داريم؛ اين نسخه است؛ اين نسخه احتياج دارد به اين كه يك برنامهريزى دقيق بر اساس بندبند اين سند انجام بگيرد؛ چون بحث بر سر تحول بنيادين است؛ بحث تحول شكلى كه نيست.
شكل جديد آموزش و پرورش ما سوغاتى بود، وارداتى بود، اهدافى پشت سرش بود. خب، ما سالها هم به اين شكل عمل كرديم. بالاخره اگر خودى هم بود، اگر از درون برآمده و جوشيده هم بود، بعد از سالها انسان به يك اِشكالى برخورد ميكند؛ لذا يك نوسازى لازم است. پس اين تحول بنيادى، يك كار لازمى است. اگر ميخواهيم تحول بنيادى در آموزش و پرورش انجام بگيرد؛ يعنى اين پولى كه شما خرج ميكنيد، اين وقتى كه شما ميگذاريد، اين همه معلمى كه شما در سراسر كشور به مدارس و سراغ دانشآموزان ميفرستيد، اگر بخواهيم اينها چند برابر اثر كند و به شكل بهينه از آن بهرهبردارى شود، بايد اين تحول صورت بگيرد. اين تحول احتياج دارد به برنامهريزى. بايد قدمبهقدمِ اين سند تحول برنامهريزى شود.
بايد يك نقشهى راه وجود داشته باشد. اينجور نباشد كه امروز يك مسئولى، يك وزيرى، يك مديرى در بخشى تصميمى بگيرد، بعد فردا يكى بيايد طبق سليقه، آن را عوض كند. اين، هدر دادن وقت و نيروى كشور خواهد بود. اين يك نكتهى اساسى است. بايد يك برنامهريزى مستحكم و دقيق براى اين تحول بنيادين صورت بگيرد؛ بايد يك نقشهى راهى در اختيار باشد؛ اين را همه قبول كنند، همه تأييد كنند، همه تصديق كنند و تضمين شده باشد كه آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق اين برنامه خواهد رفت.
اينجا يك نكتهى دومى وجود دارد و آن، مسئلهى رها نشدن كار است؛ كه آن هم به همين نكتهى اول ارتباط پيدا ميكند. كار را نبايد رها كرد. كار را بايد تا رسيدن به نتيجهى نهائى دنبال كرد؛ والّا يك كارى را شروع كنيم، يك مقدارى سر و صدا هم بشود، بعضى هم خوشحال بشوند، يا تمجيد كنند، يا انتقاد كنند، بعد يك مدتى بگذرد، آتش ما فرو بنشيند، سرد بشويم، در نتيجه كار دنبال نشود؛ در اين صورت اصل كار ضربه خواهد خورد. اين را من براى مديران عرض ميكنم؛ مديران ارشد، مديران وزارتخانهاى، مديران استانها و شهرها و مراكز.
خب، مسئلهى كتاب مهم است، مسئلهى برنامهريزى مهم است، مسئلهى مقررات مهم است، و مسئلهى معلم از همه مهمتر است. اگر براى بهتر كار كردن معلمين ما آموزش لازم است، دوره گذاشتن لازم است، دوره ديدن لازم است - اينها جزو كارهاى اوّلى است، جزو كارهاى اصلى است - اينها بايد انجام بگيرد.
از همهى اين مطالب، من ميخواهم اهميت آموزش و پرورش را نتيجه بگيرم. واقعاً اگر انسان بخواهد كارهاى كشور را، اين بخشها و قسمتهاى گوناگون كشور را تقسيمبندى كند و به حسب اهميت، موقع اينها را مشخص كند، آن بالابالاها آموزش و پرورش قرار ميگيرد. جوان ما به آموزش و پرورش بستگى دارد، اخلاق ما به آموزش و پرورش بستگى دارد. يك عدهاى مينالند از اين كه چرا ما از لحاظ اخلاقى جلو نميرويم. البته اين درست است، ما هم قبول داريم كه بايد در زمينهى اخلاقى جلوتر رفت؛ منتها يكى از شرائطش اين است كه ما براى جوانهامان الگو داشته باشيم. بعضىها با رفتارهاى خود، با عملكرد خود، با اظهارات خود، الگوهاى بدى براى جوانهاى ما ميشوند. الگوسازى، يكى از اساسىترين كارهاست. ما الگوهاى خوب خيلى داريم. اينقدر جوانهاى خوب، اينقدر چهرههاى نورانى - در تاريخ كه بماند - در زمان خودمان داريم كه همين قدر كافى است با تعريف هر كدام از اينها - تعريف به معناى معرفى كردن - يك چهرهى برجسته و يك الگو جلوى جوانانمان بگذاريم. اينها جوانهائى بودند كه از پيشروان خودشان جلو افتادند؛ جوانهائى كه پاى درس بنده و امثال بنده نشستند، اما صد پله از ما جلو رفتند؛ ما وعده كرديم، آنها عمل كردند؛ ما ياد داديم، آنها عمل كردند؛ ولى خودمان عمل نكرديم. چقدر از اين جوانها، چقدر از اين شهدا كسانى بودند كه از امثال ماها چيزى ياد گرفتند، اما آنها بهتر از ما شدند، جلوتر از ما شدند، بيشتر به كشور آبرو بخشيدند، پيش خدا بيشتر آبرو پيدا كردند؛ «چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد»؛(1) وعده را ما كرديم، او عمل كرد. ما اين همه جوان خوب داريم؛ اينها را يكىيكى در بياورند، بگذارند جلوى جوان نسل حاضر؛ غيرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداكارىهاى او را، بينش والاى او را، رفتار نيك او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوى چشم جوان نسل امروز؛ خود اين آموزنده است.
به هر حال كارهاى زيادى داريم. در آموزش و پرورش، در دستگاههاى تبليغاتى، در صدا و سيما، در دستگاههاى دولتى، در ملبسين به لباس بنده، خيلى كار داريم، خيلى كار بايد انجام بدهيم. ما مسئوليم. شانهمان زير سنگينى بار مسئوليت بايد خم شود. مسئوليت را بپذيريم. بايد كار كرد. همه بايد كار كنند.
يك جمله راجع به انتخابات عرض كنم. يكى از كارها، همين انتخابات پسفرداست. ملت ايران، هوشيارانه، در لحظهى لازم، كار لازم را در طول اين سى و سه سال انجام داده. قبل از پيروزى انقلاب هم همين جور بود و همين منتهى شد به پيروزى انقلاب. در اين دوران سى و سه ساله هم ملت ايران همين جور عمل كردند و هر بارى كه اين هوشيارى بيشتر، اين موقعشناسى بهنگامتر بوده است، ملت ايران دستاوردهاى ارزشمند و بزرگى را به دست آورده است؛ يكىاش همين انتخابات اخير اسفند ماه بود، كه ملت ايران خوب عمل كردند، خوب درخشيدند؛ اثر خودش را هم گذاشت. ولى خب، بخشى از كار انجام گرفته است، بخشى از كار مانده است. ملت ايران با اين قدم بلندى كه انشاءاللّه در روز جمعه برخواهد داشت، پاى صندوقهاى رأى خواهد رفت و كار مجلس شوراى اسلامى را به نهايت خواهد رساند و انشاءاللّه باز يك درخشش بيشتر و خيرهكنندهترى را در دنيا از خود نشان خواهد داد.
دنيا دنيائى است كه ملتها بايد خود را نشان بدهند. ملتها از كنار كشيدن، از بيكار ماندن، از چشم به اين و آن دوختن، به جائى نخواهند رسيد. ملتها با هوشيارى، با در ميدان بودن، با خود را و ظرفيتهاى خود را به ميدان آوردن، ميتوانند موفقيت كسب كنند. امروز دنيا اينجورى است، هميشه همين جور بوده است؛ منتها امروز اين بيدارى در ميان ملتها بيشتر پيدا شده است. يك ملت بزرگ با يك تاريخ كهن، گاهى اوقات با يك ميراث علمىِ برجسته، وقتى از حال خود غافل ميشود، وارد ميدان نيست، تلاشى نميكند، ناگهان مىبينيد ميرود در رديف يك ملت عقبافتادهى بىسابقهى بىميراثِ بىريشه.
ملت ايران در صحنه است، آماده است، خوشبختانه بابصيرت است، موقعشناس است؛ بحمداللّه دشمنشناس هم هست. در اين سى و سه سال، دشمنهاى خودمان را شناختيم؛ فهميديم چه كسانى هستند كه گاهى ممكن است رياكارانه و دروغپردازانه تظاهر به دوستى هم بكنند، اما دشمنند. براى اينكه در اين دنياى بزرگ، در اين كشمكش ميان قدرتهاى مادى دنيا، ملت ايران بتواند از حق خود دفاع كند، از آيندهى خود دفاع كند، از نسلهاى بعدى دفاع كند، بايد بيدار باشد، هوشيار باشد، در صحنه باشد؛ يكى از نمونههايش همين انتخابات است، و البته نمونههاى زيادى دارد.
ما افق را روشن مىبينيم. من بحمداللّه از لطف الهى، يك لحظه هم احساس نكردم كه اين افق روشنِ اميد در دلم دچار تيرگى و ترديد شده. هميشه هر وقت نگاه ميكنم، احساس ميكنم آينده روشن است؛ و بحمداللّه همين هم تحقق پيدا ميكند. من به شما عرض بكنم؛ به فضل پروردگار، فرداى ايران اسلامى، آن روزى كه همين جوانهاى امروز بيايند وارد عرصهى كار بشوند، از امروز بمراتب بهتر خواهد بود.
اميدواريم خداوند متعال شماها را موفق بدارد، جوانهاى ما را توفيق بدهد، به همه كمك كند. انشاءاللّه بتوانيم هر كدام در هر جا كه هستيم، به وظائفان عمل كنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
68:46
|
مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی Farsi
بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی
در حرم مطهر امام خمینی رحمهالله...
بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی
در حرم مطهر امام خمینی رحمهالله
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فى الارضین. رَبَّنا اغفِر لَنا وَ لِاِخوانِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمانِ وَ لا تَجعَل فى قُلوبِنا غِلًّا لِلَّذینَ ءامنوا رَبَّنآ اِنَّکَ رَءووفٌ رَحیم، (۱) رَبَّنآ اِنَّکَ ءاتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلاءَهُ زینَةً وَ اَموَلًا... رَبَّنا لِیُضِلّوا عَن سَبیلِکَ رَبَّنا اطمِس عَلى اَموَلِهِم وَ اشدُد عَلى قُلوبِهِم فَلا یُؤمِنوا حَتّى یَرَوُا العَذابَ الاَلیمَ. (۲)
قال الله الحکیم فى کتابه: اَ لَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِى السَّمآءِ. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رِبِّها. (۳)
عرایض خودم را در این روز بهیادماندنى و مهم، براى شما برادران و خواهران عزیز در سه بخش عرض میکنم: در بخش اول، یک واقعیت مهمى دربارهى جمهورى اسلامى وجود دارد که توجه به آن واقعیت براى ما، امروز حائز اهمیت است. در بخش دوم، یک اشاره و شرح توصیفىِ کوتاهى از مکتب ماندگار امام بزرگوارمان عرض میکنم؛ اگرچه دربارهى مکتب امام راحل سخن بسیار گفتهاند و گفتهایم و شنیدهایم، ولى این توصیف کوتاه در این مقطع براى ما لازم است؛ تصویر کوتاهى از مجموعهى آنچه امام بزرگوار بهعنوان یک پدیدهى بىنظیر در دنیاى معاصر بهوجود آورد. بخش سوم، اشاره به دو چالش مهمى است که بر سر راه ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى قرار دارد؛ توجه به این دو چالش، براى درست حرکت کردن ما و درست راه پیمودن ما مهم است.
در بخش اول، آن واقعیتى که به آن اشاره کردم این است که ۲۵ سال از رحلت امام عظیمالشأن میگذرد، ولى شور و اشتیاق براى شنیدن دربارهى او و دانستن از او کم نشده است؛ مخصوص کشور ما هم نیست، در دنیاى اسلام بلکه فراتر از دنیاى اسلام، این واقعیت وجود دارد. نهتنها در کشور ما - که نسل سوم انقلاب در آن درحال بالیدن است - بلکه در دنیاى اسلام، جوانان عصر ارتباطات و عصر اینترنت که با مسائلِ دور از محیط خود براحتى میتوانند ارتباط بگیرند، دنبال این هستند که دربارهى مسائل انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى و دربارهى معمار این بناى عظیم، مطالب بیشترى بدانند. پدیدهى مردمسالارى دینى، نظریهى ولایت فقیه، مسائلى است که براى محیطهاى فکرى دنیاى اسلام، حائز اهمیت و داراى جاذبه است.
دشمنان ما تلاش گستردهاى را از روزهاى اول آغاز کردند و هرچه جلو رفتیم، این تلاش بیشتر شده است؛ از صدها بلکه هزاران ایستگاه تلویزیونى و رادیویى و اینترنتى استفاده کردند براى دشنام دادن به جمهورىاسلامى و به بانى بزرگ آن و به طرفداران آن. خود این مطلب به ما کمک کرده است، یعنى حس کنجکاوى را در مستمعان و مخاطبان در سراسر دنیا برانگیخته است؛ میخواهند بدانند که علت اینهمه دشمنىکردن و سنگپرانى کردن و لجنپراکنى کردن چیست، و آن حقیقتى که آماج این دشمنىها است، چه ماهیتى دارد، چه حقیقتى دارد. بنابراین دشمنان ما به قصد دشمنى نام ما را بردند و دربارهى امام ما و نظام ما سخن گفتهاند، اما «اِنَّهُم یَکیدونَ کَیدًا. وَ اَکیدُ کَیدًا»؛ (۴) این را خداى متعال میفرماید؛ آنها با این نیت، این حرکت وسیع را آغاز کردند اما در نهایت براى ما یک فرصتى بهوجود آمد، چون حس کنجکاوى مستمعانِ این دستگاهها در سراسر جهان تحریک شد. در کشورهاى اسلامى و در منطقهى ما بیدارى اسلامى - که احساسات ضد استکبارى در آن بر هر پدیدهى دیگرى غلبه داشت - خود نشانهى همان کنجکاوى و پاسخگیرى و پاسخیابى است، و این همچنان ادامه دارد. ممکن است دستگاههاى اطلاعاتى غربى و آمریکایى اینجور به بزرگترهاى خودشان گزارش کنند که توانستهاند بیدارى اسلامى را در منطقهى ما سرکوب کنند. اگر اینجور خیال کنند، این هم یکى دیگر از خطاهاى راهبردى و غلطتحلیلکردنهاى دشمنان ما خواهد بود. بیدارى اسلامى ممکن است براى مدتى، در بخشى از دنیاى اسلام سرکوب بشود اما بلاشک ریشهکن نخواهد شد؛ گسترش خواهد یافت؛ و این فهم، این ادراک، این دریافت در کشورها و در نسل جوان مسلمان در این منطقه، چیزى نیست که به این آسانىها بتوانند آن را از بین ببرند؛ البته تلاش میکنند، تلاشهایشان ممکن است در بعضى از بخشها براى مدت کوتاهى موفقیتآمیز هم به نظر برسد، اما در نهایت ابتر است.
این کنجکاوى که در نسل جوان امروز، در دنیا - بخصوص در دنیاى اسلام - دربارهى پدیدهى مردمسالارى دینى وجود دارد، ناشى از این است که جمهورى اسلامى یک پدیدهاى بود که ۳۵ سال از آغاز ولادت آن گذشت، و در تمام این مدت ۳۵ سال، با واکنش خشن و خصمانهى قدرتهاى مسلط دنیا مواجه بود: هم واکنش نظامى نشان دادند، هم واکنش تبلیغاتى نشان دادند، هم واکنش خصمانهى اقتصادى نشان دادند - که از اول انقلاب تحریمها آغاز شد و روزبهروز تا امروز تشدید شده است - [هم] واکنش سیاسى نشان دادند؛ این جبههى پرقدرت غربى، در مقابل جمهورى اسلامى ۳۵ سال است که هر کارى از دستش برآمده، کرده است؛ تلاش نظامى کرده است، به مهاجمِ نظامىِ به کشور کمک کرده است، دشمنان را در هر نقطهاى علیه جمهورى اسلامى حمایت کرده است، تبلیغات پرحجم علیه آن بهکار برده است، تلاش تحریمى و محاصرهى اقتصادى را در اعلى درجهى ممکن و بدون سابقه بهکار برده است، اما در مقابلْ جمهورى اسلامى، دربرابر اینهمه هجمه و اینهمه مخالفت خشن و بىملاحظه، هم از بین نرفت، هم دچار محافظهکارى نشد، هم به غرب باج نداد، روزبهروز هم کشور پیشرفت کرد؛ این آن چیزى است که ماهیت این کنجکاوى را تشکیل میدهد. قدرتهاى درجهى یکِ نظامى و سیاسى و اقتصادى دنیا، دستبهدست هم بدهند علیه یک کشورى، علیه یک حکومتى، ۳۵ سال تلاش کنند، [ولى] آن حکومت علىرغم تلاش آنها، نه فقط از بین نرود، بلکه روزبهروز قوىتر بشود، به آنها باج هم ندهد، به آنها اعتنا هم نکند. در عرصههاى مختلف، جمهورى اسلامى اقتدار خود را و قابلیت بقاى خود را نشان داد. امروز وقتى به جمهورى اسلامى نگاه میکنند، [مىبینند] نسل دوم و سومِ انقلاب در این کشور داراى چند میلیون دانشجو، چندین هزار طلبهى علوم دینى فاضل، چندین هزار پژوهشگر و محقق، چند ده هزار استاد دانشگاه و حوزه، هزاران نخبهى علمى و فکرى که بعضى از آنها در عرصهى بینالمللى نامآور و شناخته شدهاند، هزاران فعال و نخبهى سیاسى و فرهنگى و تولیدى و اقتصادى؛ واقعیت جامعهى ما امروز این است. جمهورى اسلامى در میدان علم و فناورى، با وجود همهى این تحریمها، ماهواره به فضا میفرستد، موجود زنده به فضا میفرستد و برمیگرداند، انرژى هستهاى تولید میکند، در بسیارى از دانشهاى نوپدید جزو ده کشور اول دنیا قرار میگیرد، شتاب پیشرفت علم در جمهورى اسلامى از سوى مراکز مسئول این کار در دنیا سیزده برابر متوسط دنیا اعلام میشود، خدمات علمى و فنى به کشورهاى مختلف صادر میکند، با وجود تحریمهاى بىسابقه یک کشور ۷۵ میلیونى را اداره میکند، در سیاستهاى منطقه حرف اول را میزند، در مقابل رژیم غاصب و مورد حمایت زورگویان عالم یکتنه مىایستد، با ظالم نمیسازد و از مظلوم دفاع میکند؛ هر انسان آگاهى به کنجکاوى مىافتد که این موجود چیست، این پدیده چه پدیدهاى است با اینهمه دشمنى، و اینهمه توانایىهاى ذاتى و نشانههاى حیات و بقا؛ ماهیت این کنجکاوى این است. این حالا در زمینههاى مسائل علمى و فناورى و مانند اینها.
در زمینهى مسائل سیاسى و اجتماعى، جلوهى بالاى مردمسالارى در این کشور که ۳۵ سال است از انقلاب ما گذشته است، و در طول این ۳۵ سال، ۳۲ انتخابات داشتیم؛ ۳۲ انتخابات سراسرى در این کشور بهوجود آمده است؛ این شوخى است؟ یک نمونهى بىنظیر [است]؛ انتخاباتهاى جمهورى اسلامى با مشارکتهاى بالا - بالاتر از متوسط و میانگین جهانى و بعضاً بسیار بالاتر؛ شرکت ۷۰ درصدى، ۷۲ درصدى؛ انتخاباتهاى ما از این قبیل است - جلوهى مردمسالارى[است]. نمونهى بىنظیر دیگر دو پدیدهاى است که ما مردم، با آنها عادت کردهایم اما براى یک ناظر جهانى فوقالعاده جذاب و مهم است، و آن عبارت است از راهپیمایى بیستودوم بهمن و راهپیمایى روز قدس در ماه رمضان. جشن انقلاب را مردم بهطور مداوم، هرسال تا این ۳۵ سال گرفتهاند، با یک راهپیمایى عظیمِ پرشورِ پرشکوه در روزهاى سرد پایان بهمن. ما عادت کردهایم و اهمیت موضوع و عظمت موضوع به چشممان نمىآید اما ناظر جهانى، اینها را میبیند و براى او بسیار خیرهکننده است؛ اینها عوامل آن جذابیتى است که کنجکاوىها را تحریک میکند و راه نویى را به ذهنهاى علاقهمندان و افرادى که اهل سؤال و استفسار و تحقیقند، ارائه میدهد. این واقعیت مهم دوران ما است که عبارت است از توجه و کنجکاوى عمومى در دنیاى اسلام از سوى جوانها، روشنفکران، آگاهان و کسانى که اهل فهم مسائلند، نسبت به این پدیدهاى که در کشور ایران اسلامى، به توفیق الهى و به تأیید الهى تحقق یافته است و روزبهروز رشد کرده است. این مطلب اول.
این واقعیت، ساخته و پرداختهى دست معمار بزرگ است. دربارهى امام خیلى حرف زدهایم، شاید بعضىها خیال کردهاند ما با اغراق و مبالغه حرف میزنیم؛ ولى نه، آنچه دربارهى امام بزرگوارمان گفتهایم، نه اغراق است، نه مبالغه است؛ بخشى از واقعیت است؛ بیش از آنچه توصیف کردهایم و توانستهایم ارائه بدهیم، امام بزرگوار و عزیز ما داراى مضمون و معنا و مغز بود. آنچه در اختیار ملت ایران و در معرض دید و فکر ملتها در سراسر عالم است، ساخته و پرداختهى آن دست توانا است. ما براى اینکه راه را درست برویم، باید نقشهى معمار را بدانیم. اگر در یک بناى متعارف معمولى، نقشه در اختیار نباشد، نقشهى اصلى معلوم نباشد، سازندگان و بنایان هرچه هم چیرهدست باشند، ممکن است اشتباه کنند؛ باید نقشهى اصلى را دانست تا بتوان براساس آن نقشهى اصلى، اگر هنرى در سازندگى و در احیاء هست، آن را بهکار برد. نقشهى او نقشهاى نبود که فقط از ذهن انسان صادر بشود، قطعاً مؤیدمنعندالله بود؛ خود امام بزرگوار این را میدانست و به آن معترف بود؛ خود او میگفت آنچه پیش آمده است با دست قدرت الهى است و درست فهمیده بود و چشم بصیر و بیناى او درست دیده بود. ما مواظب باشیم؛ آن نقشه را بشناسیم تا بتوانیم راه را ادامه بدهیم. اگر نقشه را ندانستیم، زاویه پیدا میکنیم؛ وقتى زاویه پیدا شد، روزبهروز هرچه پیش برویم، از راه اصلى و صراط مستقیم دور میشویم؛ وقتى از صراط مستقیم دور شدیم، از هدفها دور میشویم، به هدفها نمیرسیم؛ براى اینکه به هدف برسیم، باید راه را گم نکنیم؛ براى اینکه راه را گم نکنیم، باید نقشهى اصلى و اساسى، جلوى چشم ما باشد، آن را بشناسیم و بدانیم. نقشهى امام، کار اصلى امام، بناى یک نظم مدنى - سیاسى براساس عقلانیت اسلامى بود؛ مقدمهى لازم این کار، این بود که نظام پادشاهى - که هم فاسد بود، هم وابسته بود، هم دیکتاتور بود؛ این سه خصوصیت در نظام پادشاهى وجود داشت: هم دچار فساد بود، فسادهاى گوناگون اخلاقى و مالى و غیره؛ هم وابستهى به قدرتها بود، یک روز وابستهى به انگلیس، یک روز وابستهى به آمریکا، حاضر بود منافع خود را و کشور را در مقابل منافع بیگانگان فراموش کند؛ و هم دیکتاتور بود، مستبد بود، رأى مردم، خواست مردم براى نظام پادشاهى مطرح نبود؛ هرکدام از اینها یک فصلِ بلند است، یک کتاب است -[ریشهکن شود]؛ مقدمهى آن کار بزرگى که امام میخواست انجام بدهد، ریشهکن کردن این نظام فاسدِ وابستهى دیکتاتور بود؛ همت را بر این گماشت و نظام ریشهکن شد. در کشور ما مسئله این نیست که نظام پادشاهى برود، به جاى او نظام پادشاهى یا شبهپادشاهىِ دیگرى بنشیند؛ مسئله این است که آن خصوصیاتى که نظام پادشاهى داشت باید ریشهکن میشد و امام بزرگوار ریشهکن کرد؛ سخنان امام، رهنمودهاى امام، رفتار امام همه در اینجهت است.
در بناى آن نظم مدنى و سیاسى دو نکتهى اساسى وجود دارد که این دو نکته به هم پیوند خورده است؛ به یک معنا دو روى یک حقیقت است: یکى عبارت است از سپردن کار کشور به مردم از طریق مردمسالارى و از طریق انتخابات، و دوم اینکه این حرکت - که خود از اسلام سرچشمه گرفته بود و هرآنچه ناشى از حرکت مردمسالارى و سپردن کار به مردم است - باید در چهارچوب شریعت اسلامى باشد. این، دو بخش است، یا با یک نگاه، دو بُعد از یک حقیقت است.
افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالارى و تکیهى به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامى استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدى نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است، لذا شریعت اسلامى چهارچوب است؛ در همهى قانونگذارىها و اجراها و عزلونصبها و رفتارهاى عمومى که تابع این نظم سیاسى و مدنى است، باید شریعت اسلامى رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهى مردمسالارى است؛ یعنى آحاد مردم نمایندهى مجلس را انتخاب میکنند، رئیسجمهور را انتخاب میکنند، وزرا را با واسطه انتخاب میکنند، خبرگان را انتخاب میکنند، رهبرى را با واسطه انتخاب میکنند؛ کار، دست مردم است؛ این، پایهى اصلى حرکت امام بزرگوار است. این بناى عظیمى که این بزرگوار گذاشت، متکى به این دو پایه است. التزام به شریعت اسلامى، روح و حقیقت نظام اسلامى است؛ این را توجه داشته باشند. شریعت اسلامى اگر در جامعه بهطور کامل اجرا بشود، هم آزادىهاى عمومى و مدنى را - آزادى افراد را، آزادى فردى را - تأمین میکند، هم آزادى ملت را که اسم آن استقلال است - استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت، که وابستهى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که بههرصورت تحت نفوذ و سیطرهى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد - تضمین میکند، [هم] عدالت را در جامعه تضمین میکند، هم معنویت را تضمین میکند؛ این چهار عنصر اصلى است: آزادى، استقلال، عدالت، معنویت. اگر شریعت اسلامى بر جامعه حاکم شد، این پدیدههاى اساسى در نظم جامعهى اسلامى، خود را نشان میدهند. بنابراین امام بزرگوار ما شریعت اسلامى را که روح جمهورى اسلامى است، مورد تکیه قرار داده است؛ مردمسالارى دینى را هم که یک وسیله و ابزار است که آن هم متخَذ از شریعت است، مورد تکیه قرار داده.
هیچ قدرت و غلبهاى در مکتب امام که از تقلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامى قهر و غلبه معنا ندارد؛ قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاستهى از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتدارى که ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامى و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتى که از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسى نبایستى سینه سپر بکند، در مقابل او کسى نباید قهر و غلبهاى به کار ببرد که اگر یک چنین کارى کرد، اسم کار او فتنه است؛ این آن نسخهى جدیدى است که امام بزرگوار ما به دنیا عرضه کرد و به ادبیات سیاسى عالم این فصل مهم را افزود. در این نسخهى جدید، یکى از عناصر اصلى - همانطور که اشاره کردیم - به کمک مظلوم شتافتن و با ظالم مقابله کردن است؛ به کمک مظلوم باید رفت که در دورهى ما، در زمان ما، مصداق اتم مظلومیت ملت فلسطین بود که شما دیدید امام بزرگوار از روز اول تا آخر عمر، راجع به فلسطین تأکید کرد، تکیه کرد، حمایت کرد و وصیت کرد که این مسئله را ملت ایران و مسئولان کشور فراموش نکنند؛ کمک به مظلوم و ایستادگى در مقابل ظالم، نفى دستاندازىهاى ظالم، انکار صریح هیبت و ابهت ظالم و شکستن این ابهت؛ این هم یکى از بخشهاى این نظام و این نسخهى جدیدى است که امام بزرگوار ما عرضه کرد. این یک خلاصهاى و یک تصویر کوتاه و توصیف کوتاهى است از مجموعهى آن نظم سیاسى و مبنایىاى که امام بزرگوار ما پس از فروپاشى نظام پادشاهى به کشور آورد، عرضه کرد، مورد قبول قاطع مردم قرار گرفت، و تحقق پیداکرد؛ و این نسخه مثل خیلى از حرفهاى سیاسى، در کتابها نماند؛ آمد در واقعیت، تحقق پیداکرد، تبلور پیداکرد؛ ملت ایران هم همت کردند، وفادارى نشان دادند، فداکارى کردند، این را حفظ کردند، نگه داشتند، و روزبهروز قوىتر کردند تا به امروز رسیده است.
خب، پس امام موفق شد؛ امام در آن کارى که میخواست انجام بدهد، به توفیق کامل دست پیداکرد، [ اما] آیا اینکار بزرگ ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا بخشهاى خالى این جدول - که بهطور طبیعى بخشهاى خالىاى در این جدولهاى اجتماعى و تاریخى قرار دارند - پُر خواهد شد؟ این بستگى دارد به اینکه من و شما چقدر همت کنیم؛ ما چقدر آگاهى نشان بدهیم؛ ما چقدر آن خط روشن را مراعات کنیم و در آن خط روشن حرکت بکنیم. بله، کاملاً ممکن است؛ با این ملتى که ما داریم مشاهده میکنیم، با این تجربهاى و این حرکت موفق و سِیر مستمرى که در این ۳۵ سال - و بعد از رحلت امام در این ۲۵ سال - این ملت نشان داده است، بله، ادامهى این راه ممکن است؛ خانههاى خالى پُر خواهد شد، کارهاى بزرگ انجام خواهد گرفت، و این ملت به اذنالله و به حول و قوهى الهى به اوج قلهها خواهد رسید.
اما این راه، مثل همهى راههاى مهم که به سمت هدفهاى بزرگ کشیده شده است، چالشهایى هم دارد، موانعى هم دارد؛ این موانع را باید بشناسیم تا بتوانیم از آنها عبور کنیم. اگر مانع را نشناختیم، عبور از مانع یا دشوار خواهد شد، یا حتى غیر ممکن خواهد شد. بنده امروز دارم اینها را به شما حضار محترم این مجلس عظیم و باشکوه و در واقع به ملت ایران که این سخنان را خواهند شنید عرض میکنم، اما باید جوانان ما، فرزانگان ما، زبدگان فکرى ما، روى هرکدام از این سرفصلها و بخشها بنشینند فکر کنند، کار کنند، مطالعه کنند؛ نهفقط بحثهاى ذهنىِ شبهروشنفکرى، [بلکه] بحثهاى کاربردى، بحثهاى عملیاتى، بحثهاى ناظر به واقعیت. اینهایى که ما عرض میکنیم سرفصلهایى است براى کارهاى فکرى که انشاءالله بهوسیلهى جوانان ما - که از ما خیلى بهترند، خیلى آمادهترند - دنبال خواهد شد.
من دو چالش را عرض میکنم: یک چالش بیرونى، یک چالش درونى. چالش بیرونى ما مزاحمتهاى استکبار جهانى است؛ بىرودربایستى حرف بزنیم، مزاحمتهاى آمریکا است؛ سنگاندازى میکنند. درست است که شاید در تحلیلهاى بعضى از متفکران سیاسىِ خودشان هم این هست که میگویند فایدهاى ندارد، نمیشود با این حرکت عظیم مقابله کرد؛ لکن سنگاندازى میکنند. نقشهى کار آنها را باید دانست؛ این نقشهى لو رفتهى آمریکا است؛ این نقشهى کلان آمریکا است که امروز در خلال بحثها و گزارشها و اظهارنظرها و رفتارهاى آنها لو رفته است: آمریکا کشورهاى دنیا، جریانهاى دنیا، آدمهاى دنیا را به سه قِسم تقسیم میکند: یک قِسم گوشبهفرمانها، کشورهاى گوشبهفرمان، جریانهاى سیاسى و اجتماعى گوشبهفرمان یا آدمهاى گوشبهفرمان، یک عده اینها هستند؛ یک عده کشورهایى که گوشبهفرمان نیستند، اما باید با آنها مدارا کرد، بعضى از کشورها، بعضى از شخصیتها، بعضى از جریانها به نظر آمریکا اینجورى هستند که باید با آنها مدارا کرد، منافع مشترکى [با آنها] تعریف کرد، یکجورى با آنها فعلاً کنار آمد، که حالا بعد توضیح عرض میکنم؛ قِسم سوم کشورهاى نافرمان، آنهایى که زیر بار آمریکا نمیروند، باج به آمریکا نمیدهند، یک دسته هم اینها هستند. به نظر آمریکایىها همهى کشورهاى دنیا، همهى جریانهاى سیاسى و اجتماعى و مدنى و اقتصادى عالَم و همهى آدمها و شخصیتهاى برجسته و ممتاز و نشاندار عالَم از این سه قِسم خارج نیستند: یا سرسپردهاند و گوشبهفرمانند، یا مستقلى هستند که باید با آنها مدارا کرد، و یا اینکه نافرمانند و دلیرى نشان میدهند و گستاخى نشان میدهند که جورى دیگر باید با آنها رفتار کرد.
سیاست آمریکایىها با آن دستهى اول حمایت کامل است؛ البته حمایت مفت و مجانى نیست، حمایت میکنند و آنها را میدوشند؛ در واقع از توانایىهاى آنها و از امکانات آنها به نفع منافع خودشان، براى تأمین منافع خودشان استفاده میکنند؛ از آنها سوارى میگیرند، از آنها همهجور خدمت را میگیرند، همانطور که عرض کردیم آنها را میدوشند، اهمیتى هم نمیدهند. البته اگر چنانچه رفتارى از آنها سر زد که در عرف جهانى زشت بود، آن رفتار را هم محکوم نمیکنند، از آن دفاع هم میکنند، آنرا توجیه هم میکنند؛ مثلاً کشورهاى مستبدى وجود دارند که با نظامهاى ارتجاعىِ بشدت استبدادى اداره میشوند، با آمریکایىها خوبند، به آمریکایىها بار میدهند و در خدمت آمریکا حاضرند، سرسپردهاند، جزو گروه اولند؛ آمریکایىها وقتى میخواهند اینها را توصیف بکنند، نمیگویند کشورهاى دیکتاتور، میگویند اینها کشورهاى پدرسالارند! دیکتاتورى آنها را پنهان میکنند، میگویند اینها دیکتاتور نیستند، پدرسالارند. پدرسالار در نظام سیاسى یعنىچه؟ معناى آن چیست؟ کشورى که در آن نه مجلسى وجود دارد، نه انتخاباتى وجود دارد، نه قدرت حرفزدنى وجود دارد، نه قلم آزادى وجود دارد، نه بیان آزادى وجود دارد و اندک تخلفى از خواستههاى حاکم، با شدت و حِدت و خشونت سرکوب میشود؛ این کشور کشور پدرسالار است؟
صدامحسین در یک بخشى از زندگى، جزو این سرسپردهها و گوشبهفرمانها بود؛ در آن مدت همهى حمایتهاى لازم را از او کردند، در خدمت او قرار گرفتند، به او سلاح شیمیایى دادند، نقشههاى تحرکات نظامى ما را که با ماهوارهها کشف میشد در اختیار او گذاشتند، نقشهى جنگى دادند؛ چون در خدمت آنها بود، علیه نظام متمرد جمهورى اسلامى بود، که نظام جمهورى اسلامى جزو گروه سوم است. یک دسته اینها هستند.
دستهى دوم، گفتیم کشورهایى هستند که سیاست آمریکا و نقشهى آمریکا مداراى با آنها است. مدارا یعنىچه؟ یعنى فعلاً منافع مشترکى با آنها تعریف میکند، آنها را در کنار خود قرار میدهد، اما آنوقتى که فرصتى پیدا کرد، خنجر را از پشت به قلب آنها میکوبد و قلب آنها را میدرد؛ ملاحظهى آنها را هم نمیکند. مثل چه کشورهایى؟ مثل کشورهاى اروپایى؛ امروز وضع کشورهاى اروپایى اینجورى است. آمریکا با اینها مدارا میکند، نه به معناى اینکه منافع آنها را رعایت میکند؛ نه، آنجایى که بتواند لگد هم میزند؛ از شخص اول کشورِ همپیمان خود جاسوسى اینترنتى هم میکند، (۵) جاسوسى بهوسیلهى تلفن همراه هم میکند، از زندگى خصوصى او جاسوسى میکند، اِبایى هم ندارد؛ وقتى هم که کشف میشود، میگوید که بله، ببخشید، این کار شد دیگر، چارهاى نبود، انجام گرفت! حاضر نیستند عذرخواهى درست و حسابى هم بکنند. فهم بنده از مسائل سیاست این است که اروپایىها در یک خطاى بزرگ راهبردى قرار دارند که خودشان را در خدمت آمریکا قرار دادهاند. منافع آمریکا را رعایت میکنند، آمریکا منافع آنها را رعایت نمیکند و نخواهد کرد؛ تا آخر هم همینجور است. این هم دستهى دوم.
دستهى سوم کشورهایى هستند که زیر بار آمریکا نمیروند؛ سیاست آمریکا، دربارهى اینها این است که از هر وسیلهى ممکن باید علیه این کشورهاى نافرمان استفاده کرد؛ از هر وسیلهى ممکن؛ هیچ حدومرزى نمیشناسند. اگر شما دیدید کشورى در مقابل آمریکا نافرمان است و آمریکا مثلاً حملهى نظامى نمیکند یا تحریم نمیکند، بدانید یک اشکالى آنجا وجود دارد؛ یعنى مانعى بر سر راه وجود دارد؛ به زبان ساده، نمیتواند انجام بدهد که انجام نمیدهد؛ اگر بتواند، انجام میدهد. تنها جرم این کشور نافرمان هم این است که در مقابل آمریکا حاضر به تسلیم نیست، حاضر نیست باج بدهد، حاضر نیست منافع او را بر منافع خودش مقدم بدارد؛ این میشود کشور نافرمان. آمریکایىها براى اینکه این کشور را به زانو دربیاورند، از هیچ کارى فروگذار نمیکنند؛ هر کارى برایشان ممکن باشد انجام میدهند؛ اگر کارى انجام ندهند بهخاطر نتوانستن است.
خب، حالا این کارهایى که آمریکایىها انجام میدهند چیست؟ امروز حملهى نظامى از نظر آمریکایىها یک اولویت نیست؛ فهمیدند که در قضیهى عراق و در قضیهى افغانستان که تهاجم نظامى کردند، ضرر کردند؛ فهمیدند که تهاجم نظامى همان اندازهاى که براى کشور موردِ تهاجم موجب خطر است، گاهى همان اندازه و گاهى بیشتر براى کشور هجومکننده و حملهکننده ممکن است موجب خطر باشد؛ این را درست فهمیدند. لذا میتوان گفت از حملهى نظامى و حرکات نظامى منصرفند؛ راههاى دیگرى دارند. یکى از راهها این است که پیشبرد هدفهاى خودشان را در آن کشور مورد نظر - که آماج دشمنى آنها است - به عناصر داخلىِ همان کشور بسپرند. مسئله فقط مسئلهى ایران اسلامى و جمهورى اسلامى نیست؛ در همهجاى دنیا اینها این کارها را میکنند و ما نمونههاى آن را داریم مشاهده میکنیم. یا بهوسیلهى کودتا؛ کسانى را تقویت کنند که در کشور، کودتا راه بیندازند و آن نظامى را و دستگاه دولتى و سیاسىاى را که در مقابل آنها تسلیم نمیشود، با کودتا از سر راه بردارند؛ یکى از راهها این است. یکى از راهها کشاندن بخشى از مردم به خیابانها است که این انقلابهاى رنگى که در جاىجاى این منطقه در این چند سال اخیر بهوجود آمد، از این قبیل است. یک دولتى مىآید سرِ کار؛ بالاخره هر دولتى که سرِ کار مىآید ممکن است اگر با شصت درصد آراء مردم هم آمده باشد، چهل درصد به او رأى نداده باشند؛ آمریکایىها میروند سراغ آن چهل درصد، عناصر و لیدرهایى را در بین آنها انتخاب میکنند، با تطمیع، با پول، با تهدید، آنها را وادار میکنند که آن چهل درصد یا بخشى از آن چهل درصد را به خیابانها بکشانند. همین انقلابهاى رنگى، این انقلاب نارنجى، انقلاب کجا در کشورهاى مختلف که در این چند سال دیده شد، دست آمریکایىها پشت این کار بود. ما هیچ قضاوتى در مورد حوادثى که این روزها در منطقهاى(۶) از اروپا در جریان است نمیخواهیم بکنیم، اما انسان وقتى نگاه میکند، میبیند که سناتور آمریکایى، مسئول آمریکایى(۷) در تظاهرات یک اقلیتى علیه یک کشور، چه نقشى میتواند ایفا کند که در آنجا حضور پیدا میکند؟ حضور پیدا کردند. یکى از کارهایشان این است که با کشاندن گروهى از مردم به خیابانها و نافرمانى مدنى، آن دولتى را که مورد قبول آنها نیست و حاضر نیست به آنها باج بدهد، از کار بیندازند. یکى از کارها فعال کردن گروههاى ترور و راه انداختن گروههاى تروریست است؛ این را در عراق انجام دادند، در افغانستان انجام دادند، در برخى از کشورهاى عربى منطقه انجام دادند، در کشور خود ما هم انجام دادند؛ گروههاى تروریست را راه بیندازند، آدمهاى مشخص را [ ترور کنند]. در کشور ما دانشمندان را زدند، متخصصین انرژى هستهاى را زدند و به شهادت رساندند، قبل از آن هم کسان دیگرى، نخبگان سیاسى، نخبگان فرهنگى، شخصیتهاى علمى، شخصیتهاى روحانى را زدند؛ و اینها زیر دامن آمریکا رشد کردند، بعضى هم بهخاطر این خدماتى که به آمریکا کردند مورد قبول و پذیرش آمریکایىها قرار گرفتند. امروز منافقین در آغوش آمریکا قرار دارند؛ در جلسات گوناگون، در کمیسیونهاى کنگرهى آمریکا شرکت میکنند، همین عناصر منافق، همینهایى که در اینجا آحاد مردم را کشتند، بزرگان را کشتند، علما را کشتند، دانشمندان را کشتند، سیاسیون را کشتند و انفجارات بهوجود آوردند، امروز آنجا با آنها هستند. یکى از راهها هم این است. یکى از راهها ایجاد اختلاف در رأس حاکمیتها است؛ یکى از کارهایى که اینها میکنند این است: آن دستگاهى، آن نظامى که با آنها همراه نیست، سعى میکنند در رأس آن اختلاف و شکاف بهوجود بیاورند، حاکمیت دوگانه درست کنند؛ خیلىجاها موفق نمیشوند، بعضىجاها هم متأسفانه موفق میشوند؛ یکى از راهها این است. یکى از راهها این است که با تبلیغات خود دلهاى مردم را، افکار مردم را از مبانى اعتقادى و ایمانىشان منصرف بکنند؛ و راههاى گوناگونى از این قبیل. و رژیم ایالات متحدهى آمریکا در مورد ایران عزیز ما، و ایراناسلامى ما، همهى این کارها را انجام داده است و به فضلالهى در همهى این کارها هم شکست خورده است. کودتاى نظامى، حمایت از فتنهگران، کشاندن مردم به خیابانها، مقابلهى با انتخابات، ایجاد شکاف، از این کارها یا انجام دادند یا تلاش کردند که انجام بدهند، و بحمدالله در همهى اینها ناموفق ماندند. چرا؟ چون ملت بیدار بود، چون ملت مؤمن بود، و اینجا است که من میروم سراغ آن چالش دوم که چالش درونى است.
برادران و خواهران عزیز! چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم؛ این بزرگترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم؛ در شناخت دوستمان اشتباه کنیم؛ جبههى دشمن و دوست را با هم مخلوط کنیم، نفهمیم دشمن کیست؛ دوست کیست؛ یا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بکنیم، این هم خطر است. برادران عزیز، خواهران عزیز، عموم ملت ایران توجه داشته باشند که گاهى یکى با شما دشمنى میکند، اما اگر دقت کنید دشمنىِ او دشمنىِاصلى نیست، تابعى است از یک عامل دیگر، از یک کس دیگر؛ دشمن اصلى را پیدا کنید؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سینهبهسینه بشود، هم قواى او تحلیل میرود، هم نتیجهى کارْ نتیجهى مطلوبى نخواهد شد.
امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بهنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ (۸) تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مىاندازد.
چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض بهوجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا نتوانستیم؛ نخیر، همانطور که امام فرمودند ما میتوانیم، (۹) باید عزم داشته باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همهى این گرهها را باز کند. اینها همه، آن چالشهاى درونى ما است که باید با اینها مقابله کنیم. همانطور که عرض کردیم جوانهاى عزیز ما، نخبگان ما، فضلاى ما باید بنشینند این مسائل را بررسى کنند؛ اینها سرفصلهایى است. نام مبارک امام بزرگوارمان و یاد آن بزرگمرد و نقشهى آن معمار بزرگ میتواند ما را در همهى این فصول یارى کند و به ما امید ببخشد و نشاط بدهد و روحیه بدهد؛ همچنان که تا امروز چنین بوده است و به توفیق الهى در آینده [هم] چنین خواهد بود.
پروردگارا! برکات خودت را بر این ملت عزیز نازل بفرما. پروردگارا! جوانان عزیز ما را در راه بناى آرمانى نظام اسلامى کمک فرما. پروردگارا! ما را از کجروىها و انحرافها محفوظ بدار. پروردگارا! دست ملت ایران را از دشمنانش قوىتر قرار بده؛ آنها را بر دشمنانشان پیروز فرما؛ قلب مقدس ولىعصر (ارواحنا فداه) را نسبت به ما مهربان بفرما؛ دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان؛ روح مطهر امام و شهداى عزیز را با پیغمبر محشور فرما.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) سورهى حشر، بخشى از آیهى ۱۰
۲) سورهى یونس، بخشى از آیهى ۸۸
۳) سورهى ابراهیم، آیهى ۲۴ و بخشى از آیهى ۲۵
۴) سورهى طارق، آیات ۱۵ و ۱۶
۵) کشور آلمان
۶) کشور اوکراین
۷) جان مککین
۸) سورهى مائده، آیهى ۲۸
۹) از جمله، صحیفهى امام، ج ۱۹، ص ۳۲۷
More...
Description:
بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی
در حرم مطهر امام خمینی رحمهالله
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فى الارضین. رَبَّنا اغفِر لَنا وَ لِاِخوانِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمانِ وَ لا تَجعَل فى قُلوبِنا غِلًّا لِلَّذینَ ءامنوا رَبَّنآ اِنَّکَ رَءووفٌ رَحیم، (۱) رَبَّنآ اِنَّکَ ءاتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلاءَهُ زینَةً وَ اَموَلًا... رَبَّنا لِیُضِلّوا عَن سَبیلِکَ رَبَّنا اطمِس عَلى اَموَلِهِم وَ اشدُد عَلى قُلوبِهِم فَلا یُؤمِنوا حَتّى یَرَوُا العَذابَ الاَلیمَ. (۲)
قال الله الحکیم فى کتابه: اَ لَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِى السَّمآءِ. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رِبِّها. (۳)
عرایض خودم را در این روز بهیادماندنى و مهم، براى شما برادران و خواهران عزیز در سه بخش عرض میکنم: در بخش اول، یک واقعیت مهمى دربارهى جمهورى اسلامى وجود دارد که توجه به آن واقعیت براى ما، امروز حائز اهمیت است. در بخش دوم، یک اشاره و شرح توصیفىِ کوتاهى از مکتب ماندگار امام بزرگوارمان عرض میکنم؛ اگرچه دربارهى مکتب امام راحل سخن بسیار گفتهاند و گفتهایم و شنیدهایم، ولى این توصیف کوتاه در این مقطع براى ما لازم است؛ تصویر کوتاهى از مجموعهى آنچه امام بزرگوار بهعنوان یک پدیدهى بىنظیر در دنیاى معاصر بهوجود آورد. بخش سوم، اشاره به دو چالش مهمى است که بر سر راه ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى قرار دارد؛ توجه به این دو چالش، براى درست حرکت کردن ما و درست راه پیمودن ما مهم است.
در بخش اول، آن واقعیتى که به آن اشاره کردم این است که ۲۵ سال از رحلت امام عظیمالشأن میگذرد، ولى شور و اشتیاق براى شنیدن دربارهى او و دانستن از او کم نشده است؛ مخصوص کشور ما هم نیست، در دنیاى اسلام بلکه فراتر از دنیاى اسلام، این واقعیت وجود دارد. نهتنها در کشور ما - که نسل سوم انقلاب در آن درحال بالیدن است - بلکه در دنیاى اسلام، جوانان عصر ارتباطات و عصر اینترنت که با مسائلِ دور از محیط خود براحتى میتوانند ارتباط بگیرند، دنبال این هستند که دربارهى مسائل انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى و دربارهى معمار این بناى عظیم، مطالب بیشترى بدانند. پدیدهى مردمسالارى دینى، نظریهى ولایت فقیه، مسائلى است که براى محیطهاى فکرى دنیاى اسلام، حائز اهمیت و داراى جاذبه است.
دشمنان ما تلاش گستردهاى را از روزهاى اول آغاز کردند و هرچه جلو رفتیم، این تلاش بیشتر شده است؛ از صدها بلکه هزاران ایستگاه تلویزیونى و رادیویى و اینترنتى استفاده کردند براى دشنام دادن به جمهورىاسلامى و به بانى بزرگ آن و به طرفداران آن. خود این مطلب به ما کمک کرده است، یعنى حس کنجکاوى را در مستمعان و مخاطبان در سراسر دنیا برانگیخته است؛ میخواهند بدانند که علت اینهمه دشمنىکردن و سنگپرانى کردن و لجنپراکنى کردن چیست، و آن حقیقتى که آماج این دشمنىها است، چه ماهیتى دارد، چه حقیقتى دارد. بنابراین دشمنان ما به قصد دشمنى نام ما را بردند و دربارهى امام ما و نظام ما سخن گفتهاند، اما «اِنَّهُم یَکیدونَ کَیدًا. وَ اَکیدُ کَیدًا»؛ (۴) این را خداى متعال میفرماید؛ آنها با این نیت، این حرکت وسیع را آغاز کردند اما در نهایت براى ما یک فرصتى بهوجود آمد، چون حس کنجکاوى مستمعانِ این دستگاهها در سراسر جهان تحریک شد. در کشورهاى اسلامى و در منطقهى ما بیدارى اسلامى - که احساسات ضد استکبارى در آن بر هر پدیدهى دیگرى غلبه داشت - خود نشانهى همان کنجکاوى و پاسخگیرى و پاسخیابى است، و این همچنان ادامه دارد. ممکن است دستگاههاى اطلاعاتى غربى و آمریکایى اینجور به بزرگترهاى خودشان گزارش کنند که توانستهاند بیدارى اسلامى را در منطقهى ما سرکوب کنند. اگر اینجور خیال کنند، این هم یکى دیگر از خطاهاى راهبردى و غلطتحلیلکردنهاى دشمنان ما خواهد بود. بیدارى اسلامى ممکن است براى مدتى، در بخشى از دنیاى اسلام سرکوب بشود اما بلاشک ریشهکن نخواهد شد؛ گسترش خواهد یافت؛ و این فهم، این ادراک، این دریافت در کشورها و در نسل جوان مسلمان در این منطقه، چیزى نیست که به این آسانىها بتوانند آن را از بین ببرند؛ البته تلاش میکنند، تلاشهایشان ممکن است در بعضى از بخشها براى مدت کوتاهى موفقیتآمیز هم به نظر برسد، اما در نهایت ابتر است.
این کنجکاوى که در نسل جوان امروز، در دنیا - بخصوص در دنیاى اسلام - دربارهى پدیدهى مردمسالارى دینى وجود دارد، ناشى از این است که جمهورى اسلامى یک پدیدهاى بود که ۳۵ سال از آغاز ولادت آن گذشت، و در تمام این مدت ۳۵ سال، با واکنش خشن و خصمانهى قدرتهاى مسلط دنیا مواجه بود: هم واکنش نظامى نشان دادند، هم واکنش تبلیغاتى نشان دادند، هم واکنش خصمانهى اقتصادى نشان دادند - که از اول انقلاب تحریمها آغاز شد و روزبهروز تا امروز تشدید شده است - [هم] واکنش سیاسى نشان دادند؛ این جبههى پرقدرت غربى، در مقابل جمهورى اسلامى ۳۵ سال است که هر کارى از دستش برآمده، کرده است؛ تلاش نظامى کرده است، به مهاجمِ نظامىِ به کشور کمک کرده است، دشمنان را در هر نقطهاى علیه جمهورى اسلامى حمایت کرده است، تبلیغات پرحجم علیه آن بهکار برده است، تلاش تحریمى و محاصرهى اقتصادى را در اعلى درجهى ممکن و بدون سابقه بهکار برده است، اما در مقابلْ جمهورى اسلامى، دربرابر اینهمه هجمه و اینهمه مخالفت خشن و بىملاحظه، هم از بین نرفت، هم دچار محافظهکارى نشد، هم به غرب باج نداد، روزبهروز هم کشور پیشرفت کرد؛ این آن چیزى است که ماهیت این کنجکاوى را تشکیل میدهد. قدرتهاى درجهى یکِ نظامى و سیاسى و اقتصادى دنیا، دستبهدست هم بدهند علیه یک کشورى، علیه یک حکومتى، ۳۵ سال تلاش کنند، [ولى] آن حکومت علىرغم تلاش آنها، نه فقط از بین نرود، بلکه روزبهروز قوىتر بشود، به آنها باج هم ندهد، به آنها اعتنا هم نکند. در عرصههاى مختلف، جمهورى اسلامى اقتدار خود را و قابلیت بقاى خود را نشان داد. امروز وقتى به جمهورى اسلامى نگاه میکنند، [مىبینند] نسل دوم و سومِ انقلاب در این کشور داراى چند میلیون دانشجو، چندین هزار طلبهى علوم دینى فاضل، چندین هزار پژوهشگر و محقق، چند ده هزار استاد دانشگاه و حوزه، هزاران نخبهى علمى و فکرى که بعضى از آنها در عرصهى بینالمللى نامآور و شناخته شدهاند، هزاران فعال و نخبهى سیاسى و فرهنگى و تولیدى و اقتصادى؛ واقعیت جامعهى ما امروز این است. جمهورى اسلامى در میدان علم و فناورى، با وجود همهى این تحریمها، ماهواره به فضا میفرستد، موجود زنده به فضا میفرستد و برمیگرداند، انرژى هستهاى تولید میکند، در بسیارى از دانشهاى نوپدید جزو ده کشور اول دنیا قرار میگیرد، شتاب پیشرفت علم در جمهورى اسلامى از سوى مراکز مسئول این کار در دنیا سیزده برابر متوسط دنیا اعلام میشود، خدمات علمى و فنى به کشورهاى مختلف صادر میکند، با وجود تحریمهاى بىسابقه یک کشور ۷۵ میلیونى را اداره میکند، در سیاستهاى منطقه حرف اول را میزند، در مقابل رژیم غاصب و مورد حمایت زورگویان عالم یکتنه مىایستد، با ظالم نمیسازد و از مظلوم دفاع میکند؛ هر انسان آگاهى به کنجکاوى مىافتد که این موجود چیست، این پدیده چه پدیدهاى است با اینهمه دشمنى، و اینهمه توانایىهاى ذاتى و نشانههاى حیات و بقا؛ ماهیت این کنجکاوى این است. این حالا در زمینههاى مسائل علمى و فناورى و مانند اینها.
در زمینهى مسائل سیاسى و اجتماعى، جلوهى بالاى مردمسالارى در این کشور که ۳۵ سال است از انقلاب ما گذشته است، و در طول این ۳۵ سال، ۳۲ انتخابات داشتیم؛ ۳۲ انتخابات سراسرى در این کشور بهوجود آمده است؛ این شوخى است؟ یک نمونهى بىنظیر [است]؛ انتخاباتهاى جمهورى اسلامى با مشارکتهاى بالا - بالاتر از متوسط و میانگین جهانى و بعضاً بسیار بالاتر؛ شرکت ۷۰ درصدى، ۷۲ درصدى؛ انتخاباتهاى ما از این قبیل است - جلوهى مردمسالارى[است]. نمونهى بىنظیر دیگر دو پدیدهاى است که ما مردم، با آنها عادت کردهایم اما براى یک ناظر جهانى فوقالعاده جذاب و مهم است، و آن عبارت است از راهپیمایى بیستودوم بهمن و راهپیمایى روز قدس در ماه رمضان. جشن انقلاب را مردم بهطور مداوم، هرسال تا این ۳۵ سال گرفتهاند، با یک راهپیمایى عظیمِ پرشورِ پرشکوه در روزهاى سرد پایان بهمن. ما عادت کردهایم و اهمیت موضوع و عظمت موضوع به چشممان نمىآید اما ناظر جهانى، اینها را میبیند و براى او بسیار خیرهکننده است؛ اینها عوامل آن جذابیتى است که کنجکاوىها را تحریک میکند و راه نویى را به ذهنهاى علاقهمندان و افرادى که اهل سؤال و استفسار و تحقیقند، ارائه میدهد. این واقعیت مهم دوران ما است که عبارت است از توجه و کنجکاوى عمومى در دنیاى اسلام از سوى جوانها، روشنفکران، آگاهان و کسانى که اهل فهم مسائلند، نسبت به این پدیدهاى که در کشور ایران اسلامى، به توفیق الهى و به تأیید الهى تحقق یافته است و روزبهروز رشد کرده است. این مطلب اول.
این واقعیت، ساخته و پرداختهى دست معمار بزرگ است. دربارهى امام خیلى حرف زدهایم، شاید بعضىها خیال کردهاند ما با اغراق و مبالغه حرف میزنیم؛ ولى نه، آنچه دربارهى امام بزرگوارمان گفتهایم، نه اغراق است، نه مبالغه است؛ بخشى از واقعیت است؛ بیش از آنچه توصیف کردهایم و توانستهایم ارائه بدهیم، امام بزرگوار و عزیز ما داراى مضمون و معنا و مغز بود. آنچه در اختیار ملت ایران و در معرض دید و فکر ملتها در سراسر عالم است، ساخته و پرداختهى آن دست توانا است. ما براى اینکه راه را درست برویم، باید نقشهى معمار را بدانیم. اگر در یک بناى متعارف معمولى، نقشه در اختیار نباشد، نقشهى اصلى معلوم نباشد، سازندگان و بنایان هرچه هم چیرهدست باشند، ممکن است اشتباه کنند؛ باید نقشهى اصلى را دانست تا بتوان براساس آن نقشهى اصلى، اگر هنرى در سازندگى و در احیاء هست، آن را بهکار برد. نقشهى او نقشهاى نبود که فقط از ذهن انسان صادر بشود، قطعاً مؤیدمنعندالله بود؛ خود امام بزرگوار این را میدانست و به آن معترف بود؛ خود او میگفت آنچه پیش آمده است با دست قدرت الهى است و درست فهمیده بود و چشم بصیر و بیناى او درست دیده بود. ما مواظب باشیم؛ آن نقشه را بشناسیم تا بتوانیم راه را ادامه بدهیم. اگر نقشه را ندانستیم، زاویه پیدا میکنیم؛ وقتى زاویه پیدا شد، روزبهروز هرچه پیش برویم، از راه اصلى و صراط مستقیم دور میشویم؛ وقتى از صراط مستقیم دور شدیم، از هدفها دور میشویم، به هدفها نمیرسیم؛ براى اینکه به هدف برسیم، باید راه را گم نکنیم؛ براى اینکه راه را گم نکنیم، باید نقشهى اصلى و اساسى، جلوى چشم ما باشد، آن را بشناسیم و بدانیم. نقشهى امام، کار اصلى امام، بناى یک نظم مدنى - سیاسى براساس عقلانیت اسلامى بود؛ مقدمهى لازم این کار، این بود که نظام پادشاهى - که هم فاسد بود، هم وابسته بود، هم دیکتاتور بود؛ این سه خصوصیت در نظام پادشاهى وجود داشت: هم دچار فساد بود، فسادهاى گوناگون اخلاقى و مالى و غیره؛ هم وابستهى به قدرتها بود، یک روز وابستهى به انگلیس، یک روز وابستهى به آمریکا، حاضر بود منافع خود را و کشور را در مقابل منافع بیگانگان فراموش کند؛ و هم دیکتاتور بود، مستبد بود، رأى مردم، خواست مردم براى نظام پادشاهى مطرح نبود؛ هرکدام از اینها یک فصلِ بلند است، یک کتاب است -[ریشهکن شود]؛ مقدمهى آن کار بزرگى که امام میخواست انجام بدهد، ریشهکن کردن این نظام فاسدِ وابستهى دیکتاتور بود؛ همت را بر این گماشت و نظام ریشهکن شد. در کشور ما مسئله این نیست که نظام پادشاهى برود، به جاى او نظام پادشاهى یا شبهپادشاهىِ دیگرى بنشیند؛ مسئله این است که آن خصوصیاتى که نظام پادشاهى داشت باید ریشهکن میشد و امام بزرگوار ریشهکن کرد؛ سخنان امام، رهنمودهاى امام، رفتار امام همه در اینجهت است.
در بناى آن نظم مدنى و سیاسى دو نکتهى اساسى وجود دارد که این دو نکته به هم پیوند خورده است؛ به یک معنا دو روى یک حقیقت است: یکى عبارت است از سپردن کار کشور به مردم از طریق مردمسالارى و از طریق انتخابات، و دوم اینکه این حرکت - که خود از اسلام سرچشمه گرفته بود و هرآنچه ناشى از حرکت مردمسالارى و سپردن کار به مردم است - باید در چهارچوب شریعت اسلامى باشد. این، دو بخش است، یا با یک نگاه، دو بُعد از یک حقیقت است.
افرادى گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالارى و تکیهى به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامى استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدى نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است، لذا شریعت اسلامى چهارچوب است؛ در همهى قانونگذارىها و اجراها و عزلونصبها و رفتارهاى عمومى که تابع این نظم سیاسى و مدنى است، باید شریعت اسلامى رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهى مردمسالارى است؛ یعنى آحاد مردم نمایندهى مجلس را انتخاب میکنند، رئیسجمهور را انتخاب میکنند، وزرا را با واسطه انتخاب میکنند، خبرگان را انتخاب میکنند، رهبرى را با واسطه انتخاب میکنند؛ کار، دست مردم است؛ این، پایهى اصلى حرکت امام بزرگوار است. این بناى عظیمى که این بزرگوار گذاشت، متکى به این دو پایه است. التزام به شریعت اسلامى، روح و حقیقت نظام اسلامى است؛ این را توجه داشته باشند. شریعت اسلامى اگر در جامعه بهطور کامل اجرا بشود، هم آزادىهاى عمومى و مدنى را - آزادى افراد را، آزادى فردى را - تأمین میکند، هم آزادى ملت را که اسم آن استقلال است - استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت، که وابستهى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که بههرصورت تحت نفوذ و سیطرهى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد - تضمین میکند، [هم] عدالت را در جامعه تضمین میکند، هم معنویت را تضمین میکند؛ این چهار عنصر اصلى است: آزادى، استقلال، عدالت، معنویت. اگر شریعت اسلامى بر جامعه حاکم شد، این پدیدههاى اساسى در نظم جامعهى اسلامى، خود را نشان میدهند. بنابراین امام بزرگوار ما شریعت اسلامى را که روح جمهورى اسلامى است، مورد تکیه قرار داده است؛ مردمسالارى دینى را هم که یک وسیله و ابزار است که آن هم متخَذ از شریعت است، مورد تکیه قرار داده.
هیچ قدرت و غلبهاى در مکتب امام که از تقلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامى قهر و غلبه معنا ندارد؛ قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاستهى از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتدارى که ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامى و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتى که از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسى نبایستى سینه سپر بکند، در مقابل او کسى نباید قهر و غلبهاى به کار ببرد که اگر یک چنین کارى کرد، اسم کار او فتنه است؛ این آن نسخهى جدیدى است که امام بزرگوار ما به دنیا عرضه کرد و به ادبیات سیاسى عالم این فصل مهم را افزود. در این نسخهى جدید، یکى از عناصر اصلى - همانطور که اشاره کردیم - به کمک مظلوم شتافتن و با ظالم مقابله کردن است؛ به کمک مظلوم باید رفت که در دورهى ما، در زمان ما، مصداق اتم مظلومیت ملت فلسطین بود که شما دیدید امام بزرگوار از روز اول تا آخر عمر، راجع به فلسطین تأکید کرد، تکیه کرد، حمایت کرد و وصیت کرد که این مسئله را ملت ایران و مسئولان کشور فراموش نکنند؛ کمک به مظلوم و ایستادگى در مقابل ظالم، نفى دستاندازىهاى ظالم، انکار صریح هیبت و ابهت ظالم و شکستن این ابهت؛ این هم یکى از بخشهاى این نظام و این نسخهى جدیدى است که امام بزرگوار ما عرضه کرد. این یک خلاصهاى و یک تصویر کوتاه و توصیف کوتاهى است از مجموعهى آن نظم سیاسى و مبنایىاى که امام بزرگوار ما پس از فروپاشى نظام پادشاهى به کشور آورد، عرضه کرد، مورد قبول قاطع مردم قرار گرفت، و تحقق پیداکرد؛ و این نسخه مثل خیلى از حرفهاى سیاسى، در کتابها نماند؛ آمد در واقعیت، تحقق پیداکرد، تبلور پیداکرد؛ ملت ایران هم همت کردند، وفادارى نشان دادند، فداکارى کردند، این را حفظ کردند، نگه داشتند، و روزبهروز قوىتر کردند تا به امروز رسیده است.
خب، پس امام موفق شد؛ امام در آن کارى که میخواست انجام بدهد، به توفیق کامل دست پیداکرد، [ اما] آیا اینکار بزرگ ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا بخشهاى خالى این جدول - که بهطور طبیعى بخشهاى خالىاى در این جدولهاى اجتماعى و تاریخى قرار دارند - پُر خواهد شد؟ این بستگى دارد به اینکه من و شما چقدر همت کنیم؛ ما چقدر آگاهى نشان بدهیم؛ ما چقدر آن خط روشن را مراعات کنیم و در آن خط روشن حرکت بکنیم. بله، کاملاً ممکن است؛ با این ملتى که ما داریم مشاهده میکنیم، با این تجربهاى و این حرکت موفق و سِیر مستمرى که در این ۳۵ سال - و بعد از رحلت امام در این ۲۵ سال - این ملت نشان داده است، بله، ادامهى این راه ممکن است؛ خانههاى خالى پُر خواهد شد، کارهاى بزرگ انجام خواهد گرفت، و این ملت به اذنالله و به حول و قوهى الهى به اوج قلهها خواهد رسید.
اما این راه، مثل همهى راههاى مهم که به سمت هدفهاى بزرگ کشیده شده است، چالشهایى هم دارد، موانعى هم دارد؛ این موانع را باید بشناسیم تا بتوانیم از آنها عبور کنیم. اگر مانع را نشناختیم، عبور از مانع یا دشوار خواهد شد، یا حتى غیر ممکن خواهد شد. بنده امروز دارم اینها را به شما حضار محترم این مجلس عظیم و باشکوه و در واقع به ملت ایران که این سخنان را خواهند شنید عرض میکنم، اما باید جوانان ما، فرزانگان ما، زبدگان فکرى ما، روى هرکدام از این سرفصلها و بخشها بنشینند فکر کنند، کار کنند، مطالعه کنند؛ نهفقط بحثهاى ذهنىِ شبهروشنفکرى، [بلکه] بحثهاى کاربردى، بحثهاى عملیاتى، بحثهاى ناظر به واقعیت. اینهایى که ما عرض میکنیم سرفصلهایى است براى کارهاى فکرى که انشاءالله بهوسیلهى جوانان ما - که از ما خیلى بهترند، خیلى آمادهترند - دنبال خواهد شد.
من دو چالش را عرض میکنم: یک چالش بیرونى، یک چالش درونى. چالش بیرونى ما مزاحمتهاى استکبار جهانى است؛ بىرودربایستى حرف بزنیم، مزاحمتهاى آمریکا است؛ سنگاندازى میکنند. درست است که شاید در تحلیلهاى بعضى از متفکران سیاسىِ خودشان هم این هست که میگویند فایدهاى ندارد، نمیشود با این حرکت عظیم مقابله کرد؛ لکن سنگاندازى میکنند. نقشهى کار آنها را باید دانست؛ این نقشهى لو رفتهى آمریکا است؛ این نقشهى کلان آمریکا است که امروز در خلال بحثها و گزارشها و اظهارنظرها و رفتارهاى آنها لو رفته است: آمریکا کشورهاى دنیا، جریانهاى دنیا، آدمهاى دنیا را به سه قِسم تقسیم میکند: یک قِسم گوشبهفرمانها، کشورهاى گوشبهفرمان، جریانهاى سیاسى و اجتماعى گوشبهفرمان یا آدمهاى گوشبهفرمان، یک عده اینها هستند؛ یک عده کشورهایى که گوشبهفرمان نیستند، اما باید با آنها مدارا کرد، بعضى از کشورها، بعضى از شخصیتها، بعضى از جریانها به نظر آمریکا اینجورى هستند که باید با آنها مدارا کرد، منافع مشترکى [با آنها] تعریف کرد، یکجورى با آنها فعلاً کنار آمد، که حالا بعد توضیح عرض میکنم؛ قِسم سوم کشورهاى نافرمان، آنهایى که زیر بار آمریکا نمیروند، باج به آمریکا نمیدهند، یک دسته هم اینها هستند. به نظر آمریکایىها همهى کشورهاى دنیا، همهى جریانهاى سیاسى و اجتماعى و مدنى و اقتصادى عالَم و همهى آدمها و شخصیتهاى برجسته و ممتاز و نشاندار عالَم از این سه قِسم خارج نیستند: یا سرسپردهاند و گوشبهفرمانند، یا مستقلى هستند که باید با آنها مدارا کرد، و یا اینکه نافرمانند و دلیرى نشان میدهند و گستاخى نشان میدهند که جورى دیگر باید با آنها رفتار کرد.
سیاست آمریکایىها با آن دستهى اول حمایت کامل است؛ البته حمایت مفت و مجانى نیست، حمایت میکنند و آنها را میدوشند؛ در واقع از توانایىهاى آنها و از امکانات آنها به نفع منافع خودشان، براى تأمین منافع خودشان استفاده میکنند؛ از آنها سوارى میگیرند، از آنها همهجور خدمت را میگیرند، همانطور که عرض کردیم آنها را میدوشند، اهمیتى هم نمیدهند. البته اگر چنانچه رفتارى از آنها سر زد که در عرف جهانى زشت بود، آن رفتار را هم محکوم نمیکنند، از آن دفاع هم میکنند، آنرا توجیه هم میکنند؛ مثلاً کشورهاى مستبدى وجود دارند که با نظامهاى ارتجاعىِ بشدت استبدادى اداره میشوند، با آمریکایىها خوبند، به آمریکایىها بار میدهند و در خدمت آمریکا حاضرند، سرسپردهاند، جزو گروه اولند؛ آمریکایىها وقتى میخواهند اینها را توصیف بکنند، نمیگویند کشورهاى دیکتاتور، میگویند اینها کشورهاى پدرسالارند! دیکتاتورى آنها را پنهان میکنند، میگویند اینها دیکتاتور نیستند، پدرسالارند. پدرسالار در نظام سیاسى یعنىچه؟ معناى آن چیست؟ کشورى که در آن نه مجلسى وجود دارد، نه انتخاباتى وجود دارد، نه قدرت حرفزدنى وجود دارد، نه قلم آزادى وجود دارد، نه بیان آزادى وجود دارد و اندک تخلفى از خواستههاى حاکم، با شدت و حِدت و خشونت سرکوب میشود؛ این کشور کشور پدرسالار است؟
صدامحسین در یک بخشى از زندگى، جزو این سرسپردهها و گوشبهفرمانها بود؛ در آن مدت همهى حمایتهاى لازم را از او کردند، در خدمت او قرار گرفتند، به او سلاح شیمیایى دادند، نقشههاى تحرکات نظامى ما را که با ماهوارهها کشف میشد در اختیار او گذاشتند، نقشهى جنگى دادند؛ چون در خدمت آنها بود، علیه نظام متمرد جمهورى اسلامى بود، که نظام جمهورى اسلامى جزو گروه سوم است. یک دسته اینها هستند.
دستهى دوم، گفتیم کشورهایى هستند که سیاست آمریکا و نقشهى آمریکا مداراى با آنها است. مدارا یعنىچه؟ یعنى فعلاً منافع مشترکى با آنها تعریف میکند، آنها را در کنار خود قرار میدهد، اما آنوقتى که فرصتى پیدا کرد، خنجر را از پشت به قلب آنها میکوبد و قلب آنها را میدرد؛ ملاحظهى آنها را هم نمیکند. مثل چه کشورهایى؟ مثل کشورهاى اروپایى؛ امروز وضع کشورهاى اروپایى اینجورى است. آمریکا با اینها مدارا میکند، نه به معناى اینکه منافع آنها را رعایت میکند؛ نه، آنجایى که بتواند لگد هم میزند؛ از شخص اول کشورِ همپیمان خود جاسوسى اینترنتى هم میکند، (۵) جاسوسى بهوسیلهى تلفن همراه هم میکند، از زندگى خصوصى او جاسوسى میکند، اِبایى هم ندارد؛ وقتى هم که کشف میشود، میگوید که بله، ببخشید، این کار شد دیگر، چارهاى نبود، انجام گرفت! حاضر نیستند عذرخواهى درست و حسابى هم بکنند. فهم بنده از مسائل سیاست این است که اروپایىها در یک خطاى بزرگ راهبردى قرار دارند که خودشان را در خدمت آمریکا قرار دادهاند. منافع آمریکا را رعایت میکنند، آمریکا منافع آنها را رعایت نمیکند و نخواهد کرد؛ تا آخر هم همینجور است. این هم دستهى دوم.
دستهى سوم کشورهایى هستند که زیر بار آمریکا نمیروند؛ سیاست آمریکا، دربارهى اینها این است که از هر وسیلهى ممکن باید علیه این کشورهاى نافرمان استفاده کرد؛ از هر وسیلهى ممکن؛ هیچ حدومرزى نمیشناسند. اگر شما دیدید کشورى در مقابل آمریکا نافرمان است و آمریکا مثلاً حملهى نظامى نمیکند یا تحریم نمیکند، بدانید یک اشکالى آنجا وجود دارد؛ یعنى مانعى بر سر راه وجود دارد؛ به زبان ساده، نمیتواند انجام بدهد که انجام نمیدهد؛ اگر بتواند، انجام میدهد. تنها جرم این کشور نافرمان هم این است که در مقابل آمریکا حاضر به تسلیم نیست، حاضر نیست باج بدهد، حاضر نیست منافع او را بر منافع خودش مقدم بدارد؛ این میشود کشور نافرمان. آمریکایىها براى اینکه این کشور را به زانو دربیاورند، از هیچ کارى فروگذار نمیکنند؛ هر کارى برایشان ممکن باشد انجام میدهند؛ اگر کارى انجام ندهند بهخاطر نتوانستن است.
خب، حالا این کارهایى که آمریکایىها انجام میدهند چیست؟ امروز حملهى نظامى از نظر آمریکایىها یک اولویت نیست؛ فهمیدند که در قضیهى عراق و در قضیهى افغانستان که تهاجم نظامى کردند، ضرر کردند؛ فهمیدند که تهاجم نظامى همان اندازهاى که براى کشور موردِ تهاجم موجب خطر است، گاهى همان اندازه و گاهى بیشتر براى کشور هجومکننده و حملهکننده ممکن است موجب خطر باشد؛ این را درست فهمیدند. لذا میتوان گفت از حملهى نظامى و حرکات نظامى منصرفند؛ راههاى دیگرى دارند. یکى از راهها این است که پیشبرد هدفهاى خودشان را در آن کشور مورد نظر - که آماج دشمنى آنها است - به عناصر داخلىِ همان کشور بسپرند. مسئله فقط مسئلهى ایران اسلامى و جمهورى اسلامى نیست؛ در همهجاى دنیا اینها این کارها را میکنند و ما نمونههاى آن را داریم مشاهده میکنیم. یا بهوسیلهى کودتا؛ کسانى را تقویت کنند که در کشور، کودتا راه بیندازند و آن نظامى را و دستگاه دولتى و سیاسىاى را که در مقابل آنها تسلیم نمیشود، با کودتا از سر راه بردارند؛ یکى از راهها این است. یکى از راهها کشاندن بخشى از مردم به خیابانها است که این انقلابهاى رنگى که در جاىجاى این منطقه در این چند سال اخیر بهوجود آمد، از این قبیل است. یک دولتى مىآید سرِ کار؛ بالاخره هر دولتى که سرِ کار مىآید ممکن است اگر با شصت درصد آراء مردم هم آمده باشد، چهل درصد به او رأى نداده باشند؛ آمریکایىها میروند سراغ آن چهل درصد، عناصر و لیدرهایى را در بین آنها انتخاب میکنند، با تطمیع، با پول، با تهدید، آنها را وادار میکنند که آن چهل درصد یا بخشى از آن چهل درصد را به خیابانها بکشانند. همین انقلابهاى رنگى، این انقلاب نارنجى، انقلاب کجا در کشورهاى مختلف که در این چند سال دیده شد، دست آمریکایىها پشت این کار بود. ما هیچ قضاوتى در مورد حوادثى که این روزها در منطقهاى(۶) از اروپا در جریان است نمیخواهیم بکنیم، اما انسان وقتى نگاه میکند، میبیند که سناتور آمریکایى، مسئول آمریکایى(۷) در تظاهرات یک اقلیتى علیه یک کشور، چه نقشى میتواند ایفا کند که در آنجا حضور پیدا میکند؟ حضور پیدا کردند. یکى از کارهایشان این است که با کشاندن گروهى از مردم به خیابانها و نافرمانى مدنى، آن دولتى را که مورد قبول آنها نیست و حاضر نیست به آنها باج بدهد، از کار بیندازند. یکى از کارها فعال کردن گروههاى ترور و راه انداختن گروههاى تروریست است؛ این را در عراق انجام دادند، در افغانستان انجام دادند، در برخى از کشورهاى عربى منطقه انجام دادند، در کشور خود ما هم انجام دادند؛ گروههاى تروریست را راه بیندازند، آدمهاى مشخص را [ ترور کنند]. در کشور ما دانشمندان را زدند، متخصصین انرژى هستهاى را زدند و به شهادت رساندند، قبل از آن هم کسان دیگرى، نخبگان سیاسى، نخبگان فرهنگى، شخصیتهاى علمى، شخصیتهاى روحانى را زدند؛ و اینها زیر دامن آمریکا رشد کردند، بعضى هم بهخاطر این خدماتى که به آمریکا کردند مورد قبول و پذیرش آمریکایىها قرار گرفتند. امروز منافقین در آغوش آمریکا قرار دارند؛ در جلسات گوناگون، در کمیسیونهاى کنگرهى آمریکا شرکت میکنند، همین عناصر منافق، همینهایى که در اینجا آحاد مردم را کشتند، بزرگان را کشتند، علما را کشتند، دانشمندان را کشتند، سیاسیون را کشتند و انفجارات بهوجود آوردند، امروز آنجا با آنها هستند. یکى از راهها هم این است. یکى از راهها ایجاد اختلاف در رأس حاکمیتها است؛ یکى از کارهایى که اینها میکنند این است: آن دستگاهى، آن نظامى که با آنها همراه نیست، سعى میکنند در رأس آن اختلاف و شکاف بهوجود بیاورند، حاکمیت دوگانه درست کنند؛ خیلىجاها موفق نمیشوند، بعضىجاها هم متأسفانه موفق میشوند؛ یکى از راهها این است. یکى از راهها این است که با تبلیغات خود دلهاى مردم را، افکار مردم را از مبانى اعتقادى و ایمانىشان منصرف بکنند؛ و راههاى گوناگونى از این قبیل. و رژیم ایالات متحدهى آمریکا در مورد ایران عزیز ما، و ایراناسلامى ما، همهى این کارها را انجام داده است و به فضلالهى در همهى این کارها هم شکست خورده است. کودتاى نظامى، حمایت از فتنهگران، کشاندن مردم به خیابانها، مقابلهى با انتخابات، ایجاد شکاف، از این کارها یا انجام دادند یا تلاش کردند که انجام بدهند، و بحمدالله در همهى اینها ناموفق ماندند. چرا؟ چون ملت بیدار بود، چون ملت مؤمن بود، و اینجا است که من میروم سراغ آن چالش دوم که چالش درونى است.
برادران و خواهران عزیز! چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم؛ این بزرگترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم؛ در شناخت دوستمان اشتباه کنیم؛ جبههى دشمن و دوست را با هم مخلوط کنیم، نفهمیم دشمن کیست؛ دوست کیست؛ یا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بکنیم، این هم خطر است. برادران عزیز، خواهران عزیز، عموم ملت ایران توجه داشته باشند که گاهى یکى با شما دشمنى میکند، اما اگر دقت کنید دشمنىِ او دشمنىِاصلى نیست، تابعى است از یک عامل دیگر، از یک کس دیگر؛ دشمن اصلى را پیدا کنید؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سینهبهسینه بشود، هم قواى او تحلیل میرود، هم نتیجهى کارْ نتیجهى مطلوبى نخواهد شد.
امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بهنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ (۸) تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مىاندازد.
چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض بهوجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا نتوانستیم؛ نخیر، همانطور که امام فرمودند ما میتوانیم، (۹) باید عزم داشته باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همهى این گرهها را باز کند. اینها همه، آن چالشهاى درونى ما است که باید با اینها مقابله کنیم. همانطور که عرض کردیم جوانهاى عزیز ما، نخبگان ما، فضلاى ما باید بنشینند این مسائل را بررسى کنند؛ اینها سرفصلهایى است. نام مبارک امام بزرگوارمان و یاد آن بزرگمرد و نقشهى آن معمار بزرگ میتواند ما را در همهى این فصول یارى کند و به ما امید ببخشد و نشاط بدهد و روحیه بدهد؛ همچنان که تا امروز چنین بوده است و به توفیق الهى در آینده [هم] چنین خواهد بود.
پروردگارا! برکات خودت را بر این ملت عزیز نازل بفرما. پروردگارا! جوانان عزیز ما را در راه بناى آرمانى نظام اسلامى کمک فرما. پروردگارا! ما را از کجروىها و انحرافها محفوظ بدار. پروردگارا! دست ملت ایران را از دشمنانش قوىتر قرار بده؛ آنها را بر دشمنانشان پیروز فرما؛ قلب مقدس ولىعصر (ارواحنا فداه) را نسبت به ما مهربان بفرما؛ دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان؛ روح مطهر امام و شهداى عزیز را با پیغمبر محشور فرما.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) سورهى حشر، بخشى از آیهى ۱۰
۲) سورهى یونس، بخشى از آیهى ۸۸
۳) سورهى ابراهیم، آیهى ۲۴ و بخشى از آیهى ۲۵
۴) سورهى طارق، آیات ۱۵ و ۱۶
۵) کشور آلمان
۶) کشور اوکراین
۷) جان مککین
۸) سورهى مائده، آیهى ۲۸
۹) از جمله، صحیفهى امام، ج ۱۹، ص ۳۲۷
21:53
|
{01} [Scout Camp] اسکاؤٹ اور نظم - Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
{01} [Scout Camp] اسکاؤٹ اور نظم - Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے...
{01} [Scout Camp] اسکاؤٹ اور نظم - Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے ھوئے کہا:
آپ نوجوانوں کا دل مجھ سے بہت زیادہ نورانی اور روح مجھ سے زیادہ پاک ہے ، وجہ یہ ہے کہ آپ نوجوان اور اپنی فطرت سے قریب ھیں ، اس کی حفاظت کریں۔
امام علی ع نے دعائے کمیل میں فرمایا:
اللھم اغفر لی الذنوب التی تھتک العصم
اے خدا ! میرے وہ گناہ بخش دے جو عصمت و حیاء کے پردے کو پھاڑ دیتے ہیں۔
شیطان سب سے پہلے ایک نوجوان کو گمراہ کرنے کیلئے اس کا دوست اور خیر خوان بن کر سامنے آتا ھے اور اُس کی شھوت کو بڑھکاتے ھوئے سب سے پہلے اس کی حیاء و عصمت کو نشانہ بناتا ھے۔ جب ایک نوجوان بار بار گناہ کرے اور توبہ نہ کرے تو وہ آھستہ آھستہ بے حیاء ھونے لگ جاتا ھے۔
ماہ رمضان قریب ھے ، یہ خدا سے دوستی کا مہینہ ھے اور اس میں اللہ نے آپ کو یہ فرصت دی ھے کہ آپ اپنے اعضاء و جوارح کی روحانی تربیت کریں۔
حالات حاضرہ پر روشنی ڈالتے ھوئے انہوں نے کہا:
ھمیں امام کا سپاھی بننے کیلئے کوشش کرنی ھو گی تا کہ دشمن کے منصوبوں کو مٹی میں ملا دیں
امامیہ اسٹوڈینٹس آرگنائزیشن پاکستان کراچی ڈویژن کی جانب سے تین روزہ اسکاؤٹ کیمپ کا انعقاد کیا گیا۔ کیمپ کے دوسرے روز 21 جون کو مشاور جوانان اور اسلامی مشاورہ کے ماھر حجۃ الاسلام علامہ سید صادق تقوی نے کیمپ کا دورہ کیا اور سنیئر طلبہ سے خطاب کیا۔
انہوں نے اپنے خطاب میں اسکاؤٹ کیمپ کی اھمیت کے بارے میں فرمایا:
ھمیں کائنات میں ایک نظم و ترتیب نظر آتی ھے اور اگر یہ نظم ھٹا دیا جائے تو زندگی برباد ہو جائے گی۔اسی طرح اسکاؤٹ کی زندگی بھی نظم سے عبارت ھے۔ یہ نظم اور ڈسپلین اس کی وردی اور یونیوفارم میں بھی نظر آتا ھے اور اس کی انفرادی زندگی میں بھی۔ اس اسکاؤٹ کیمپ کا مقصد آپ میں نظم و منظم ھونے کی روح کو بیدار کرنا ھے۔
آپ یہاں اہنی روز مرہ کی معمول کی زندگی اور روٹین لائف سے ھٹ کر بے آرامی اور مشکلات میں اپنی صلاحیتوں کو پروان چڑھانے کا فیصلہ کرتے ھیں۔ آپ جو یہاں سیکھتے ھیں اپنی روز مرہ کی زندگی میں نہیں سیکھ سکتے۔ یہ آغاز ھے ایک تبدیلی اور انقلاب کا۔
اکثر نوجوان ھم سے برائیوں اور گناھوں کو ترک کرنے کا طریقہ معلوم کرتے ھیں تو ان کی خدمت میں عرض کرتا ھوں کہ آپ کو اپنے خلاف اٹھنا، لڑنا اور قیام کرنا ھوگا۔
More...
Description:
{01} [Scout Camp] اسکاؤٹ اور نظم - Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے ھوئے کہا:
آپ نوجوانوں کا دل مجھ سے بہت زیادہ نورانی اور روح مجھ سے زیادہ پاک ہے ، وجہ یہ ہے کہ آپ نوجوان اور اپنی فطرت سے قریب ھیں ، اس کی حفاظت کریں۔
امام علی ع نے دعائے کمیل میں فرمایا:
اللھم اغفر لی الذنوب التی تھتک العصم
اے خدا ! میرے وہ گناہ بخش دے جو عصمت و حیاء کے پردے کو پھاڑ دیتے ہیں۔
شیطان سب سے پہلے ایک نوجوان کو گمراہ کرنے کیلئے اس کا دوست اور خیر خوان بن کر سامنے آتا ھے اور اُس کی شھوت کو بڑھکاتے ھوئے سب سے پہلے اس کی حیاء و عصمت کو نشانہ بناتا ھے۔ جب ایک نوجوان بار بار گناہ کرے اور توبہ نہ کرے تو وہ آھستہ آھستہ بے حیاء ھونے لگ جاتا ھے۔
ماہ رمضان قریب ھے ، یہ خدا سے دوستی کا مہینہ ھے اور اس میں اللہ نے آپ کو یہ فرصت دی ھے کہ آپ اپنے اعضاء و جوارح کی روحانی تربیت کریں۔
حالات حاضرہ پر روشنی ڈالتے ھوئے انہوں نے کہا:
ھمیں امام کا سپاھی بننے کیلئے کوشش کرنی ھو گی تا کہ دشمن کے منصوبوں کو مٹی میں ملا دیں
امامیہ اسٹوڈینٹس آرگنائزیشن پاکستان کراچی ڈویژن کی جانب سے تین روزہ اسکاؤٹ کیمپ کا انعقاد کیا گیا۔ کیمپ کے دوسرے روز 21 جون کو مشاور جوانان اور اسلامی مشاورہ کے ماھر حجۃ الاسلام علامہ سید صادق تقوی نے کیمپ کا دورہ کیا اور سنیئر طلبہ سے خطاب کیا۔
انہوں نے اپنے خطاب میں اسکاؤٹ کیمپ کی اھمیت کے بارے میں فرمایا:
ھمیں کائنات میں ایک نظم و ترتیب نظر آتی ھے اور اگر یہ نظم ھٹا دیا جائے تو زندگی برباد ہو جائے گی۔اسی طرح اسکاؤٹ کی زندگی بھی نظم سے عبارت ھے۔ یہ نظم اور ڈسپلین اس کی وردی اور یونیوفارم میں بھی نظر آتا ھے اور اس کی انفرادی زندگی میں بھی۔ اس اسکاؤٹ کیمپ کا مقصد آپ میں نظم و منظم ھونے کی روح کو بیدار کرنا ھے۔
آپ یہاں اہنی روز مرہ کی معمول کی زندگی اور روٹین لائف سے ھٹ کر بے آرامی اور مشکلات میں اپنی صلاحیتوں کو پروان چڑھانے کا فیصلہ کرتے ھیں۔ آپ جو یہاں سیکھتے ھیں اپنی روز مرہ کی زندگی میں نہیں سیکھ سکتے۔ یہ آغاز ھے ایک تبدیلی اور انقلاب کا۔
اکثر نوجوان ھم سے برائیوں اور گناھوں کو ترک کرنے کا طریقہ معلوم کرتے ھیں تو ان کی خدمت میں عرض کرتا ھوں کہ آپ کو اپنے خلاف اٹھنا، لڑنا اور قیام کرنا ھوگا۔
25:05
|
{02} [Scout Camp] Nojawani Ki Ahmiyat Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
{02} [Scout Camp] Nojawani Ki Ahmiyat Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے ھوئے...
{02} [Scout Camp] Nojawani Ki Ahmiyat Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے ھوئے کہا:
آپ نوجوانوں کا دل مجھ سے بہت زیادہ نورانی اور روح مجھ سے زیادہ پاک ہے ، وجہ یہ ہے کہ آپ نوجوان اور اپنی فطرت سے قریب ھیں ، اس کی حفاظت کریں۔
امام علی ع نے دعائے کمیل میں فرمایا:
اللھم اغفر لی الذنوب التی تھتک العصم
اے خدا ! میرے وہ گناہ بخش دے جو عصمت و حیاء کے پردے کو پھاڑ دیتے ہیں۔
شیطان سب سے پہلے ایک نوجوان کو گمراہ کرنے کیلئے اس کا دوست اور خیر خوان بن کر سامنے آتا ھے اور اُس کی شھوت کو بڑھکاتے ھوئے سب سے پہلے اس کی حیاء و عصمت کو نشانہ بناتا ھے۔ جب ایک نوجوان بار بار گناہ کرے اور توبہ نہ کرے تو وہ آھستہ آھستہ بے حیاء ھونے لگ جاتا ھے۔
ماہ رمضان قریب ھے ، یہ خدا سے دوستی کا مہینہ ھے اور اس میں اللہ نے آپ کو یہ فرصت دی ھے کہ آپ اپنے اعضاء و جوارح کی روحانی تربیت کریں۔
حالات حاضرہ پر روشنی ڈالتے ھوئے انہوں نے کہا:
ھمیں امام کا سپاھی بننے کیلئے کوشش کرنی ھو گی تا کہ دشمن کے منصوبوں کو مٹی میں ملا دیں
امامیہ اسٹوڈینٹس آرگنائزیشن پاکستان کراچی ڈویژن کی جانب سے تین روزہ اسکاؤٹ کیمپ کا انعقاد کیا گیا۔ کیمپ کے دوسرے روز 21 جون کو مشاور جوانان اور اسلامی مشاورہ کے ماھر حجۃ الاسلام علامہ سید صادق تقوی نے کیمپ کا دورہ کیا اور سنیئر طلبہ سے خطاب کیا۔
انہوں نے اپنے خطاب میں اسکاؤٹ کیمپ کی اھمیت کے بارے میں فرمایا:
ھمیں کائنات میں ایک نظم و ترتیب نظر آتی ھے اور اگر یہ نظم ھٹا دیا جائے تو زندگی برباد ہو جائے گی۔اسی طرح اسکاؤٹ کی زندگی بھی نظم سے عبارت ھے۔ یہ نظم اور ڈسپلین اس کی وردی اور یونیوفارم میں بھی نظر آتا ھے اور اس کی انفرادی زندگی میں بھی۔ اس اسکاؤٹ کیمپ کا مقصد آپ میں نظم و منظم ھونے کی روح کو بیدار کرنا ھے۔
آپ یہاں اہنی روز مرہ کی معمول کی زندگی اور روٹین لائف سے ھٹ کر بے آرامی اور مشکلات میں اپنی صلاحیتوں کو پروان چڑھانے کا فیصلہ کرتے ھیں۔ آپ جو یہاں سیکھتے ھیں اپنی روز مرہ کی زندگی میں نہیں سیکھ سکتے۔ یہ آغاز ھے ایک تبدیلی اور انقلاب کا۔
اکثر نوجوان ھم سے برائیوں اور گناھوں کو ترک کرنے کا طریقہ معلوم کرتے ھیں تو ان کی خدمت میں عرض کرتا ھوں کہ آپ کو اپنے خلاف اٹھنا، لڑنا اور قیام کرنا ھوگا۔
More...
Description:
{02} [Scout Camp] Nojawani Ki Ahmiyat Speech : H.I Sadiq Taqvi - 21 June 2014 - Urdu
علامہ صادق تقوی نے نوجوانی کی اھمیت کی جانب اشارہ کرتے ھوئے کہا:
آپ نوجوانوں کا دل مجھ سے بہت زیادہ نورانی اور روح مجھ سے زیادہ پاک ہے ، وجہ یہ ہے کہ آپ نوجوان اور اپنی فطرت سے قریب ھیں ، اس کی حفاظت کریں۔
امام علی ع نے دعائے کمیل میں فرمایا:
اللھم اغفر لی الذنوب التی تھتک العصم
اے خدا ! میرے وہ گناہ بخش دے جو عصمت و حیاء کے پردے کو پھاڑ دیتے ہیں۔
شیطان سب سے پہلے ایک نوجوان کو گمراہ کرنے کیلئے اس کا دوست اور خیر خوان بن کر سامنے آتا ھے اور اُس کی شھوت کو بڑھکاتے ھوئے سب سے پہلے اس کی حیاء و عصمت کو نشانہ بناتا ھے۔ جب ایک نوجوان بار بار گناہ کرے اور توبہ نہ کرے تو وہ آھستہ آھستہ بے حیاء ھونے لگ جاتا ھے۔
ماہ رمضان قریب ھے ، یہ خدا سے دوستی کا مہینہ ھے اور اس میں اللہ نے آپ کو یہ فرصت دی ھے کہ آپ اپنے اعضاء و جوارح کی روحانی تربیت کریں۔
حالات حاضرہ پر روشنی ڈالتے ھوئے انہوں نے کہا:
ھمیں امام کا سپاھی بننے کیلئے کوشش کرنی ھو گی تا کہ دشمن کے منصوبوں کو مٹی میں ملا دیں
امامیہ اسٹوڈینٹس آرگنائزیشن پاکستان کراچی ڈویژن کی جانب سے تین روزہ اسکاؤٹ کیمپ کا انعقاد کیا گیا۔ کیمپ کے دوسرے روز 21 جون کو مشاور جوانان اور اسلامی مشاورہ کے ماھر حجۃ الاسلام علامہ سید صادق تقوی نے کیمپ کا دورہ کیا اور سنیئر طلبہ سے خطاب کیا۔
انہوں نے اپنے خطاب میں اسکاؤٹ کیمپ کی اھمیت کے بارے میں فرمایا:
ھمیں کائنات میں ایک نظم و ترتیب نظر آتی ھے اور اگر یہ نظم ھٹا دیا جائے تو زندگی برباد ہو جائے گی۔اسی طرح اسکاؤٹ کی زندگی بھی نظم سے عبارت ھے۔ یہ نظم اور ڈسپلین اس کی وردی اور یونیوفارم میں بھی نظر آتا ھے اور اس کی انفرادی زندگی میں بھی۔ اس اسکاؤٹ کیمپ کا مقصد آپ میں نظم و منظم ھونے کی روح کو بیدار کرنا ھے۔
آپ یہاں اہنی روز مرہ کی معمول کی زندگی اور روٹین لائف سے ھٹ کر بے آرامی اور مشکلات میں اپنی صلاحیتوں کو پروان چڑھانے کا فیصلہ کرتے ھیں۔ آپ جو یہاں سیکھتے ھیں اپنی روز مرہ کی زندگی میں نہیں سیکھ سکتے۔ یہ آغاز ھے ایک تبدیلی اور انقلاب کا۔
اکثر نوجوان ھم سے برائیوں اور گناھوں کو ترک کرنے کا طریقہ معلوم کرتے ھیں تو ان کی خدمت میں عرض کرتا ھوں کہ آپ کو اپنے خلاف اٹھنا، لڑنا اور قیام کرنا ھوگا۔
4:31
|
[Short Clip] تیرا دشمن تیرا دوست ہے - Ustad Jawad Naqvi - Urdu
[Short Clip] تیرا دشمن تیرا دوست ہے - Ustad Jawad Naqvi - Urdu
راست می گویم عدو ہم یارتست
ہستی او رونق بازار تست
(علامہ...
[Short Clip] تیرا دشمن تیرا دوست ہے - Ustad Jawad Naqvi - Urdu
راست می گویم عدو ہم یارتست
ہستی او رونق بازار تست
(علامہ اقبال مثنوی اسرارِ خودی)
سچ پوچھو تو تیرا دشمن تیرا دوست ہے، کس طرح؟ تیرا دشمن تجھے ہوشیار رکھتا ہے ، تیرا دشمن تجھے بیدار رکھتا ہے ،تیرا دشمن تیرے سر کے اوپر خوف طاری رکھتا ہے تو دشمن سے تیاری کیلئے تگ و دو کرتا ہے سوتا نہین حرکت کرتا ہے ۔
(استادِ محترم سید جواد نقوی حفظہ اللہ)
More...
Description:
[Short Clip] تیرا دشمن تیرا دوست ہے - Ustad Jawad Naqvi - Urdu
راست می گویم عدو ہم یارتست
ہستی او رونق بازار تست
(علامہ اقبال مثنوی اسرارِ خودی)
سچ پوچھو تو تیرا دشمن تیرا دوست ہے، کس طرح؟ تیرا دشمن تجھے ہوشیار رکھتا ہے ، تیرا دشمن تجھے بیدار رکھتا ہے ،تیرا دشمن تیرے سر کے اوپر خوف طاری رکھتا ہے تو دشمن سے تیاری کیلئے تگ و دو کرتا ہے سوتا نہین حرکت کرتا ہے ۔
(استادِ محترم سید جواد نقوی حفظہ اللہ)
6:57
|
برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان farsi
اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای...
اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بیخوابی بکشد و مثلًا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمیخواهد مردم بیجهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. این از همان امور معنوی و باطنی و ملکوتی است:زنی آمد خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حالی که روزه داشت. رسول اکرم شیر یا چیز دیگری به او تعارف کرد و فرمود: بگیر و بخور. گفت: یا رسول اللَّه! روزه دارم. فرمود: نه، روزه نداری؛ بگیر و بخور. گفت: نه یا رسول اللَّه! روزه دارم. باز رسول اکرم اصرار کرد که بخور. گفت: نه، روزه دارم، واقعاً روزه دارم (چون به حساب خودش واقعاً روزه داشت، ولی روزه ظاهری مثل روزههای ما). فرمود: تو چگونه روزه داری، حال آنکه گوشت برادر- یا خواهر- مؤمنت را یک ساعت پیش خوردی (غیبت کردی)؟ میخواهی الآن به خودت ارائه دهم که تو گوشت خوردهای؟ قی کن! یکدفعه قی کرد و لختههای گوشت از دهانش بیرون آمد. انسان روزه بگیرد و غیبت کند، یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند. چرا به ما گفتهاند یک دروغ که انسان بگوید تعفّنی از دهان او بلند میشود که تا هفت آسمان «۱»، فرشتگان را متأذّی میکند؟ آنوقت میگویند چرا انسان وقتی در جهنم است، اینقدر جهنم عفونت دارد؟! عفونت جهنم همین عفونتهایی است که ما خودمان در دنیا ایجاد کردهایم، همین دروغهایی است که خودمان میگوییم. دشنام دادن و همْز و لمْز کردن «۲» هم همینطور است. تهمت زدن سرور همه اینهاست، چون تهمت زدن هم [رذیلت] دروغ گفتن را دارد و هم [رذیلت] غیبت کردن را. چون آدمی که غیبت میکند، راست میگوید و بدگویی میکند و آدمی که دروغ میگوید، دروغ میگوید ولی بدگویی کسی را نمیکند، یک دروغی میبافد و میگوید. اما آدمی که تهمت میزند، در آنِ واحد، هم دروغ میگوید و هم غیبت میکند؛ یعنی دو گناه کبیره را با یکدیگر انجام میدهد. [آیا صحیح است] یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمتها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان برای این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادتهای اجتماعی انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد. و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلیّ العظیم
منبع : فصل اول از کتاب انسان کامل
شماره صفحه در کتاب منبع : ۲۹-۳۱
تاریخ ایراد سخنرانی : رمضان ۱۳۵۳ مسجد جاوید(تهران(
More...
Description:
اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بیخوابی بکشد و مثلًا شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمیخواهد مردم بیجهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. این از همان امور معنوی و باطنی و ملکوتی است:زنی آمد خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حالی که روزه داشت. رسول اکرم شیر یا چیز دیگری به او تعارف کرد و فرمود: بگیر و بخور. گفت: یا رسول اللَّه! روزه دارم. فرمود: نه، روزه نداری؛ بگیر و بخور. گفت: نه یا رسول اللَّه! روزه دارم. باز رسول اکرم اصرار کرد که بخور. گفت: نه، روزه دارم، واقعاً روزه دارم (چون به حساب خودش واقعاً روزه داشت، ولی روزه ظاهری مثل روزههای ما). فرمود: تو چگونه روزه داری، حال آنکه گوشت برادر- یا خواهر- مؤمنت را یک ساعت پیش خوردی (غیبت کردی)؟ میخواهی الآن به خودت ارائه دهم که تو گوشت خوردهای؟ قی کن! یکدفعه قی کرد و لختههای گوشت از دهانش بیرون آمد. انسان روزه بگیرد و غیبت کند، یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند. چرا به ما گفتهاند یک دروغ که انسان بگوید تعفّنی از دهان او بلند میشود که تا هفت آسمان «۱»، فرشتگان را متأذّی میکند؟ آنوقت میگویند چرا انسان وقتی در جهنم است، اینقدر جهنم عفونت دارد؟! عفونت جهنم همین عفونتهایی است که ما خودمان در دنیا ایجاد کردهایم، همین دروغهایی است که خودمان میگوییم. دشنام دادن و همْز و لمْز کردن «۲» هم همینطور است. تهمت زدن سرور همه اینهاست، چون تهمت زدن هم [رذیلت] دروغ گفتن را دارد و هم [رذیلت] غیبت کردن را. چون آدمی که غیبت میکند، راست میگوید و بدگویی میکند و آدمی که دروغ میگوید، دروغ میگوید ولی بدگویی کسی را نمیکند، یک دروغی میبافد و میگوید. اما آدمی که تهمت میزند، در آنِ واحد، هم دروغ میگوید و هم غیبت میکند؛ یعنی دو گناه کبیره را با یکدیگر انجام میدهد. [آیا صحیح است] یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمتها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان برای این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادتهای اجتماعی انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد. و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلیّ العظیم
منبع : فصل اول از کتاب انسان کامل
شماره صفحه در کتاب منبع : ۲۹-۳۱
تاریخ ایراد سخنرانی : رمضان ۱۳۵۳ مسجد جاوید(تهران(
5:37
|
سرمایهی کار بزرگان محبّت بوده است - farsi
بیاناتی از آیت الله سید عبداالله فاطمی نیا
جلسه ی دهم سیری در صحیفه سجادیه/چهارم تیرماه 1394/توسط ثقلین در...
بیاناتی از آیت الله سید عبداالله فاطمی نیا
جلسه ی دهم سیری در صحیفه سجادیه/چهارم تیرماه 1394/توسط ثقلین در تاریخ ۴ تیر ۱۳۹۴
محبّت سرمایه بزرگان
وقتی خدا را دوست داشته باشد، دوست داشتن خدا و خلاصه سرمایهی کار بزرگان اصلاً محبّت بوده است. غیر از این نیست. میخواهم شما متوجّه بشوید این سرمایهی اصلی بشوید. شما میبینید که آقای بهجت شده است. آقای قاضی شده است، حالا هر کسی در مرتبهی خود. اصلاً سرمایه محبّت است، اصلاً از آنجا شروع شده است. حالا اینها وقتی که میروند مناجات میکنند، با خدا حرف میزنند، اصلاً جز او نمیبینند، هیچ نمیبینند. در گذشته در عرایض ناقابل من شنیدید که بارها گفتم که این صاحبان کرامت اگر این در ذهن آنها میبود که من این کار را بکنم تا کرامت به دست بیاورم، هیچ چیزی به اینها نمیدادند. حالا این منّت بر سر آنها نباشد. اینها مطالب اساسی معارف الهی است. اینها است که انسان را از عوامیّت بیرون میآورد. ما تعارف نداریم، بحث علمی است. همیشه چه بکنم، چه کار بکنم، چه بخوانم، چه ثواب دارد، کافی است.
اثر محبّت در رسیدن به درجات
من وقتی بزرگان را میشنوم به این درجات رسیدند یک مقدار به خود بیاییم ما چه دینی داریم، چه دین با عظمتی داریم امّا این نیست که عوامبازی دربیاوریم بگوییم که ایشان فلان دعا را خواند به آنجا رسید. عزیز من دین را کوچک نکن، محبّت بوده است. حالا وقتی وارد مناجات با حضرت حق میشدند، غیر او را نمیدیدند. اصلاً نمیشود ببینی.
دعا در مناجات برای رفع گرفتاری
حالا البتّه من یک تبصره در اینجا دارم یک تبصره است، این تبصره را دقّت بفرمایید تا إنشاءالله به مراحل بعدی برسیم. تبصره این است که این منافات ندارد اگر ما یک گرفتاری داریم، از خدا آن را میخواهیم. آن اشکال ندارد خودشان فرمودند. حالا یک گرفتاری است. خدا نکند مریض داریم، گرفتاری پیش آمده است، همه دارند هر کسی به نحوی. بگوییم که تو بنا بود که مناجات بکنی به غیر از خدا را نبینی، حالا اینجا داری قرض خود را هم میبینی. این اشکال ندارد، این استثناء است، این تبصره است. اینجا رفتیم که گدایی بکنیم. گدایی است اشکال ندارد. آقا من قرض دارم. در همین صحیفه شما ملاحظه بفرمایید، امام العابدین، سیّد السّجادین دیگر ما از آقا بزرگتر که نداریم، شما میبینید که باز هم دعا دارد، برای بچّهها دعا دارد، برای «إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ»[۲] وقتی چیزی او را غصّهدار بکند، دعا بکند، ایراد ندارد، از خدا چیزی بخواهیم آن تبصره است، اشکال ندارد. امّا بعد از آن ما میخواهیم عبادت بکنیم، تقرّب پیدا بکنیم، نماز شب بخوانیم.
عنایت خدا در خواندن نماز شب
الآن دیگر نماز شب که مؤونه ندارد. الآن همه بیدار هستند، سریال میبینند، خدا برکت بدهد، همه چیز میبینند. همانجا بلند شوی یک وضو بگیری ۱۱ دقیقه، ۱۱ دقیقه هم کمتر نماز شب بخوان. حالا اگر اوّلاً یک چنین چیزی شد، چه الآن چه وقت دیگر، از خدا تشکّر بکن او مرحمت کرده است. فکر نکن شقّ القمر کردی. این شقّ القمر کردن ما را بیچاره میکند. فکر میکنیم کاری کردیم.
محبّت به خدا سرمایهی بزرگان
به هر حال پس سرمایهی اینها محبّت بوده است، جز او چیزی نمیدیدند. در دامن او رفتند. حالا نماز شب بخوانم ببینم چه میشود. هیچ چیزی نمیشود. من سابق خواندم پیاز، پیاز هم گناه دارد، آن هم نعمت خدا است ولی هیچ چیزی به آدم نمیدهند، پیاز هم به آدم نمیدهند، پیاز هم بد چیزی نیست. به هر حال نعمت است. امّا هیچ چیزی به او نمیدهند. اینکه رفته است عبادت حاج شیخ حسنعلی را شنیدیم، بزرگان را شنیدید، آیت الله قاضی سیّد العلماء سرمایهی همهی اینها فقط محبّت بوده است. از خود که نمیگویم، حدیث قدسی میفرماید، سرمایهی اینها محبّت بوده است.
More...
Description:
بیاناتی از آیت الله سید عبداالله فاطمی نیا
جلسه ی دهم سیری در صحیفه سجادیه/چهارم تیرماه 1394/توسط ثقلین در تاریخ ۴ تیر ۱۳۹۴
محبّت سرمایه بزرگان
وقتی خدا را دوست داشته باشد، دوست داشتن خدا و خلاصه سرمایهی کار بزرگان اصلاً محبّت بوده است. غیر از این نیست. میخواهم شما متوجّه بشوید این سرمایهی اصلی بشوید. شما میبینید که آقای بهجت شده است. آقای قاضی شده است، حالا هر کسی در مرتبهی خود. اصلاً سرمایه محبّت است، اصلاً از آنجا شروع شده است. حالا اینها وقتی که میروند مناجات میکنند، با خدا حرف میزنند، اصلاً جز او نمیبینند، هیچ نمیبینند. در گذشته در عرایض ناقابل من شنیدید که بارها گفتم که این صاحبان کرامت اگر این در ذهن آنها میبود که من این کار را بکنم تا کرامت به دست بیاورم، هیچ چیزی به اینها نمیدادند. حالا این منّت بر سر آنها نباشد. اینها مطالب اساسی معارف الهی است. اینها است که انسان را از عوامیّت بیرون میآورد. ما تعارف نداریم، بحث علمی است. همیشه چه بکنم، چه کار بکنم، چه بخوانم، چه ثواب دارد، کافی است.
اثر محبّت در رسیدن به درجات
من وقتی بزرگان را میشنوم به این درجات رسیدند یک مقدار به خود بیاییم ما چه دینی داریم، چه دین با عظمتی داریم امّا این نیست که عوامبازی دربیاوریم بگوییم که ایشان فلان دعا را خواند به آنجا رسید. عزیز من دین را کوچک نکن، محبّت بوده است. حالا وقتی وارد مناجات با حضرت حق میشدند، غیر او را نمیدیدند. اصلاً نمیشود ببینی.
دعا در مناجات برای رفع گرفتاری
حالا البتّه من یک تبصره در اینجا دارم یک تبصره است، این تبصره را دقّت بفرمایید تا إنشاءالله به مراحل بعدی برسیم. تبصره این است که این منافات ندارد اگر ما یک گرفتاری داریم، از خدا آن را میخواهیم. آن اشکال ندارد خودشان فرمودند. حالا یک گرفتاری است. خدا نکند مریض داریم، گرفتاری پیش آمده است، همه دارند هر کسی به نحوی. بگوییم که تو بنا بود که مناجات بکنی به غیر از خدا را نبینی، حالا اینجا داری قرض خود را هم میبینی. این اشکال ندارد، این استثناء است، این تبصره است. اینجا رفتیم که گدایی بکنیم. گدایی است اشکال ندارد. آقا من قرض دارم. در همین صحیفه شما ملاحظه بفرمایید، امام العابدین، سیّد السّجادین دیگر ما از آقا بزرگتر که نداریم، شما میبینید که باز هم دعا دارد، برای بچّهها دعا دارد، برای «إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ»[۲] وقتی چیزی او را غصّهدار بکند، دعا بکند، ایراد ندارد، از خدا چیزی بخواهیم آن تبصره است، اشکال ندارد. امّا بعد از آن ما میخواهیم عبادت بکنیم، تقرّب پیدا بکنیم، نماز شب بخوانیم.
عنایت خدا در خواندن نماز شب
الآن دیگر نماز شب که مؤونه ندارد. الآن همه بیدار هستند، سریال میبینند، خدا برکت بدهد، همه چیز میبینند. همانجا بلند شوی یک وضو بگیری ۱۱ دقیقه، ۱۱ دقیقه هم کمتر نماز شب بخوان. حالا اگر اوّلاً یک چنین چیزی شد، چه الآن چه وقت دیگر، از خدا تشکّر بکن او مرحمت کرده است. فکر نکن شقّ القمر کردی. این شقّ القمر کردن ما را بیچاره میکند. فکر میکنیم کاری کردیم.
محبّت به خدا سرمایهی بزرگان
به هر حال پس سرمایهی اینها محبّت بوده است، جز او چیزی نمیدیدند. در دامن او رفتند. حالا نماز شب بخوانم ببینم چه میشود. هیچ چیزی نمیشود. من سابق خواندم پیاز، پیاز هم گناه دارد، آن هم نعمت خدا است ولی هیچ چیزی به آدم نمیدهند، پیاز هم به آدم نمیدهند، پیاز هم بد چیزی نیست. به هر حال نعمت است. امّا هیچ چیزی به او نمیدهند. اینکه رفته است عبادت حاج شیخ حسنعلی را شنیدیم، بزرگان را شنیدید، آیت الله قاضی سیّد العلماء سرمایهی همهی اینها فقط محبّت بوده است. از خود که نمیگویم، حدیث قدسی میفرماید، سرمایهی اینها محبّت بوده است.
1:10
|
Video Tags:
Israel,,Ki,,Gazza,,Kay,,Andar,,Fauji,,Karwaei,,Ki,,Dhamki,,Muslim,,Hukmran,,Khawab,,Gaflat,,Say,,Baidar,,Ho,,Jaain,,Sahar,,Urdu,,News
1:43
|
امام خمینیؒ کا ابراہیمی شعار | Farsi sub Urdu
امام خمینیؒ کا ابراہیمی شعار تھا جس نے ایرانی قوم کو بیدار کیا اوراسلامی انقلاب تک پہنچایا۔۔
دیکھیئے ولی...
امام خمینیؒ کا ابراہیمی شعار تھا جس نے ایرانی قوم کو بیدار کیا اوراسلامی انقلاب تک پہنچایا۔۔
دیکھیئے ولی امرمسلمین کی جوانوں کے ساتھ ایک انتہائی اہم گفتگو
#ویڈیو #ولی_امرمسلمین #امام_خمینی #ابراہیمی_شعار #انقلاب #بیداری
More...
Description:
امام خمینیؒ کا ابراہیمی شعار تھا جس نے ایرانی قوم کو بیدار کیا اوراسلامی انقلاب تک پہنچایا۔۔
دیکھیئے ولی امرمسلمین کی جوانوں کے ساتھ ایک انتہائی اہم گفتگو
#ویڈیو #ولی_امرمسلمین #امام_خمینی #ابراہیمی_شعار #انقلاب #بیداری
Video Tags:
Wilayat,
Media,
Wilayat
Media,
Productions,
Islam,
Imam,
Khomeini,
Islamic,
Republic,
Leader
of
Muslim,
Ummah,
Sayyid,
Ali,
Khamenei,
4:55
|
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ | Urdu
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ | Urdu
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ
رسول اللہؐ...
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ | Urdu
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ
رسول اللہؐ کا فرمان ہے: مَنْ أَصْبَحَ و لَم یَهْتَمّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ۔
یعنی اگر کوئی دن کا آغاز کرے اور مسلمانوں کے مسائل کے حل کا اہتمام نہ کرے، وہ مسلمان نہیں۔
اِس حدیث کی نزاکت کوسمجھتے ہوئے اگراپنے گریبانوں میں جھانکینگے تو کیا ہم۔۔۔؟
یمن، فلسطین، میانمار سمیت دیگر اسلامی ممالک میں ہونے والے مظالم، ہمیں بیدار کرنے کے لیے کافی نہیں؟
#ویڈیو #شہیدقائد #اسلام #مسلمان #ظلم #امورمسلمین #یمن
More...
Description:
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ | Urdu
ہم مرچکے ہیں | شہید قائد، علامہ عارف الحسینیؒ
رسول اللہؐ کا فرمان ہے: مَنْ أَصْبَحَ و لَم یَهْتَمّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ۔
یعنی اگر کوئی دن کا آغاز کرے اور مسلمانوں کے مسائل کے حل کا اہتمام نہ کرے، وہ مسلمان نہیں۔
اِس حدیث کی نزاکت کوسمجھتے ہوئے اگراپنے گریبانوں میں جھانکینگے تو کیا ہم۔۔۔؟
یمن، فلسطین، میانمار سمیت دیگر اسلامی ممالک میں ہونے والے مظالم، ہمیں بیدار کرنے کے لیے کافی نہیں؟
#ویڈیو #شہیدقائد #اسلام #مسلمان #ظلم #امورمسلمین #یمن
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
shaheed,
allamah,
aarif,
alhusaini,
rasoolullah,
din,
aaghaz,
musalmanoon,
masail,
ehtimaam,
hadees,
nazakat,
garibaan,
jhankenge,
yemen,
palestine,
mayanmar,
islami,
mamalik,
mazalim,
bedaar,
3:58
|
اے غموں کے شہر قدس | Arabic Sub Urdu
قبلہ اول بیت المقدس کے حوالے سے بہترین عربی ترانہ اردو سبٹائٹل کے ساتھ
انبیاء کے شہر قدس اور وہ جگہ کہ جہاں...
قبلہ اول بیت المقدس کے حوالے سے بہترین عربی ترانہ اردو سبٹائٹل کے ساتھ
انبیاء کے شہر قدس اور وہ جگہ کہ جہاں سے ہمارے پیارے نبی معراج کے لیے تشریف لے کر گئے۔ اِس شہر کی روحانیت اور اِس شہر کی خداداد خوبصورتی اور مناظر کو کس نے کھنڈرات میں تبدیل اور برباد کیا۔۔۔؟ اِس مقدس شہر کی خوشیوں کو کس نے غم اور آنسوؤں میں بدلا۔۔۔؟ حضرتِ مریم کے اِس پاکیزہ شہر میں کس نے صیہونی نجس شیطانی وجود کو لا کر بٹھایا۔۔۔؟ الہی شریعتوں کا شہر ، وحی اور نبوت کے شہر کی رونقوں کو کس نے تاریکی میں بل ڈالا۔۔۔؟امت مسلمہ کیوں شیطانی مکر و فریب اور طمع و لالچ میں آگئی ہے۔۔۔؟ کیوں اِن کی غیرتیں بیدار نہیں ہوتی اور اِس پاکیزہ انبیاء کے شہر کو شیطانی طاقتون سے نجات نہیں دیتی۔۔۔؟
#ویڈیو #غموں_کا_شہر #قدس #انبیاء_کی_خوشبو #شریعتیں #مریم_کا_شہر #ادیان #نجات #زیتون #مسکراہٹ
More...
Description:
قبلہ اول بیت المقدس کے حوالے سے بہترین عربی ترانہ اردو سبٹائٹل کے ساتھ
انبیاء کے شہر قدس اور وہ جگہ کہ جہاں سے ہمارے پیارے نبی معراج کے لیے تشریف لے کر گئے۔ اِس شہر کی روحانیت اور اِس شہر کی خداداد خوبصورتی اور مناظر کو کس نے کھنڈرات میں تبدیل اور برباد کیا۔۔۔؟ اِس مقدس شہر کی خوشیوں کو کس نے غم اور آنسوؤں میں بدلا۔۔۔؟ حضرتِ مریم کے اِس پاکیزہ شہر میں کس نے صیہونی نجس شیطانی وجود کو لا کر بٹھایا۔۔۔؟ الہی شریعتوں کا شہر ، وحی اور نبوت کے شہر کی رونقوں کو کس نے تاریکی میں بل ڈالا۔۔۔؟امت مسلمہ کیوں شیطانی مکر و فریب اور طمع و لالچ میں آگئی ہے۔۔۔؟ کیوں اِن کی غیرتیں بیدار نہیں ہوتی اور اِس پاکیزہ انبیاء کے شہر کو شیطانی طاقتون سے نجات نہیں دیتی۔۔۔؟
#ویڈیو #غموں_کا_شہر #قدس #انبیاء_کی_خوشبو #شریعتیں #مریم_کا_شہر #ادیان #نجات #زیتون #مسکراہٹ
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
ghamon,
shehr,
quds,
qiblae,awal,
arabi,
tarana,
anbiya,
khubsurat,
meraj,
nabi,
khushiyaam,
gham,
tabdeel,
shaitani,
wujud,
hazrat,
maryam,
ilahi,
shariaatoon,
nubuwat,
wahi,
tariki,
ummat,
muslima,
makr,
fareb,
ghairat,
bedaar,
lalich,
pakizah,
taqat,
nijat,