9:22
|
التفسير الأقوم - نقد اجمالی نظریه تفسیر قرآن به قرآن - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
#ولایت_فقیه
در همین جا باید به...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
#ولایت_فقیه
در همین جا باید به روش موسوم به تفسیر قرآن به قرآن اشاره کنیم که مدعی است برای فهم مقاصد، مفاهیم، معارف و شرایع قرآن کریم، نیازی به هیچ منبع دیگری جز خود قرآن نیست و مفسر می تواند در تفسیر هر آیه ای با مراجعه به آیات دیگر قرآن، مقصود و مفاد آیه را دریابد. مهمترین استدلال مدافعان این نظریه آن است که قران خود را «کتاب مبین» و «تبیانا لکل شئ» توصیف و معرفی می کند؛ با این لحاظ اگر سخن از نیاز به منبعی دیگر غیر از خود قرآن به میان آید، نافی این توصیفات می باشد.
پاسخ این سفسطه آن است که اولا این سخن بازپردازشی از سخن منافقانه عمر بن الخطاب است که طبق حدیث قرطاس در واپسین روزهای زندگی رسول خدا (ص) آن هنگام که آن حضرت قلم و کتف خواستند تا بر امت چیزی بنویسند که هرگز گمراه نشوند، عمر گفت: دعوه قد غلبه الوجع ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله. او را رها کنید بیماری بر او غالب شده است، این مرد هذیان می گوید، کتاب خدا ما را بس است. تمام پاسخ هایی که برای شکستن این سفسطه عمر بن الخطاب ذکر شده است، اینجا هم کاربرد دارند. لازم به ذکر است ماجرای قرطاس به همراه مستندات و نقد این عبارت عمر بن الخطاب از منظر عقل، قرآن، سنت نبوی، سیره اصحاب رسول خدا و ائمه هدی(ع) و موازین علم حدیث طی برنامه مستقلی تحت عنوان: «عمر بن الخطاب: دعوه قد غلبه الوجع ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله» تقدیم حضور علاقه مندان شده است.
به علاوه معتقدان به این رأی و روش بی اساس یعنی (روش موسوم به تفسیر قرآن به قرآن) باید توضیح دهند: عدد رکعات و جزئیات احکام نماز و روزه و خمس و موارد و حد نصاب زکات و جزئیات حج و عمره و جهاد و هزاران هزار مسأله و مستحدثه دیگر ، در کجای قرآن کریم توضیح داده شده است؟ اگر سنت حضرت ختمی مرتبت رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم صلوات الله نبود، جزئیات معارف و شرایع دین از کجای آیات قرآن کریم بیان می شد؟ تازه چگونه انسان عادی با نقصان علم و کندی ذهن و خطا کار بودن خویش و سهو و غفلت و نسیان و غرض ورزی و آلودگی به انواع هوی و هوس، می تواند برداشتی معصومانه از آیات قرآن کریم داشته باشد؟ آیا شکل گیری هزاران نظریه و تفسیر به رأی و وجود اختلاف بین به اصطلاح علمای دین در برداشت از آیات قرآن کریم و استناد به آن برای اثبات دعاوی پوچ و خیال پردازانه خود و اختلاف فتاوای آنها برای رد این رأی نادرست و کج اندیشی سخیف کافی نیست؟
به علاوه با توجه به آیات و روایاتی که در ابتدای عرایضم ذکر شد، می گوییم: بله قرآن کتاب مبین و تبیانا لکل شئ است اما در پرتو تعالیم و آموزه های مفسرین و معلمین حقیقی قرآن که رسول خدا ، بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام هستند. همان گونه که دیدیم، هم قرآن و هم ده ها روایت بر نقش چهارده نور مقدس علیهم السلام در تبیین و تفسیر قرآن تصریح می کنند و به صراحت بر این گمان که بدون مراجعه به آن بزرگواران می توان به تفسیر و تأویل قرآن کریم دست یافت ، خط بطلان می کشند.
در الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 632 روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که می فرماید: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبِي ع مَا ضَرَبَ رَجُلٌ الْقُرْآنَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ إِلَّا كَفَرَ.
کسی بعضی از قرآن را بر بعضی دیگر از آن نزده جز آن که کافر شده است.
همین روایت را شیخ صدوق نقل کردند و از استاد خود می پرسند: مقصود از زدن بعضی از قرآن بر بعض دیگر چیست؟ استاد جواب می دهند: یعنی این که شخص در تفسیر آیه ای با تفسیر آیه ای دیگر جواب گوید.
و سألت محمد بن الحسن رحمه الله عن معنى هذا الحديث فقال هو أن تجيب الرجل في تفسير آية بتفسير آية اخرى
خود قرآن در سوره الإسراء : 82 می فرماید: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً
قرآن کریم برای کسانی است که مؤمن به ولایت چهارده نور مقدس (ع) هستند، شفاء و رحمت است و از شؤون ولایت آن عزیزان ، تبیین و تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم است. و همین قرآن برای کسانی که به آن بزرگواران ظلم کنند و ولایت ایشان که بزرگترین حق آن حضرات است را انکار کنند و نپذیرند، و خود را از نظر علمی یا عملی ، بی نیاز از ایشان ببینند یا خود را جایگزین آن بزرگواران کنند و بدون هیچ فضیلتی، ادعای برخورداری از تمامی اختیارات حجج الهی را داشته باشند، موجب فزونی خسارت و زیان است و نتیجه ای جز فساد و افساد بی حد و حصر ندارد . چون با بی توجهی به تبیین ، تفسیر و تأویل چهارده نور مقدس(ع) از آیات قرآن کریم، انسانها با برداشت های غیر معصومانه و آمیخته به هوی و هوس، سهو و نسیان و غفلت و خطا و اشتباه و غرض ورزی، به بیراهه ضلالت می روند و سر از جهنم در می آورند و دیگران را نیز به ورطه هلاکت می کشانند:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست+ در بوستان گل بروید و در شوره زار خس
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
#ولایت_فقیه
در همین جا باید به روش موسوم به تفسیر قرآن به قرآن اشاره کنیم که مدعی است برای فهم مقاصد، مفاهیم، معارف و شرایع قرآن کریم، نیازی به هیچ منبع دیگری جز خود قرآن نیست و مفسر می تواند در تفسیر هر آیه ای با مراجعه به آیات دیگر قرآن، مقصود و مفاد آیه را دریابد. مهمترین استدلال مدافعان این نظریه آن است که قران خود را «کتاب مبین» و «تبیانا لکل شئ» توصیف و معرفی می کند؛ با این لحاظ اگر سخن از نیاز به منبعی دیگر غیر از خود قرآن به میان آید، نافی این توصیفات می باشد.
پاسخ این سفسطه آن است که اولا این سخن بازپردازشی از سخن منافقانه عمر بن الخطاب است که طبق حدیث قرطاس در واپسین روزهای زندگی رسول خدا (ص) آن هنگام که آن حضرت قلم و کتف خواستند تا بر امت چیزی بنویسند که هرگز گمراه نشوند، عمر گفت: دعوه قد غلبه الوجع ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله. او را رها کنید بیماری بر او غالب شده است، این مرد هذیان می گوید، کتاب خدا ما را بس است. تمام پاسخ هایی که برای شکستن این سفسطه عمر بن الخطاب ذکر شده است، اینجا هم کاربرد دارند. لازم به ذکر است ماجرای قرطاس به همراه مستندات و نقد این عبارت عمر بن الخطاب از منظر عقل، قرآن، سنت نبوی، سیره اصحاب رسول خدا و ائمه هدی(ع) و موازین علم حدیث طی برنامه مستقلی تحت عنوان: «عمر بن الخطاب: دعوه قد غلبه الوجع ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله» تقدیم حضور علاقه مندان شده است.
به علاوه معتقدان به این رأی و روش بی اساس یعنی (روش موسوم به تفسیر قرآن به قرآن) باید توضیح دهند: عدد رکعات و جزئیات احکام نماز و روزه و خمس و موارد و حد نصاب زکات و جزئیات حج و عمره و جهاد و هزاران هزار مسأله و مستحدثه دیگر ، در کجای قرآن کریم توضیح داده شده است؟ اگر سنت حضرت ختمی مرتبت رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم صلوات الله نبود، جزئیات معارف و شرایع دین از کجای آیات قرآن کریم بیان می شد؟ تازه چگونه انسان عادی با نقصان علم و کندی ذهن و خطا کار بودن خویش و سهو و غفلت و نسیان و غرض ورزی و آلودگی به انواع هوی و هوس، می تواند برداشتی معصومانه از آیات قرآن کریم داشته باشد؟ آیا شکل گیری هزاران نظریه و تفسیر به رأی و وجود اختلاف بین به اصطلاح علمای دین در برداشت از آیات قرآن کریم و استناد به آن برای اثبات دعاوی پوچ و خیال پردازانه خود و اختلاف فتاوای آنها برای رد این رأی نادرست و کج اندیشی سخیف کافی نیست؟
به علاوه با توجه به آیات و روایاتی که در ابتدای عرایضم ذکر شد، می گوییم: بله قرآن کتاب مبین و تبیانا لکل شئ است اما در پرتو تعالیم و آموزه های مفسرین و معلمین حقیقی قرآن که رسول خدا ، بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام هستند. همان گونه که دیدیم، هم قرآن و هم ده ها روایت بر نقش چهارده نور مقدس علیهم السلام در تبیین و تفسیر قرآن تصریح می کنند و به صراحت بر این گمان که بدون مراجعه به آن بزرگواران می توان به تفسیر و تأویل قرآن کریم دست یافت ، خط بطلان می کشند.
در الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 632 روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که می فرماید: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبِي ع مَا ضَرَبَ رَجُلٌ الْقُرْآنَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ إِلَّا كَفَرَ.
کسی بعضی از قرآن را بر بعضی دیگر از آن نزده جز آن که کافر شده است.
همین روایت را شیخ صدوق نقل کردند و از استاد خود می پرسند: مقصود از زدن بعضی از قرآن بر بعض دیگر چیست؟ استاد جواب می دهند: یعنی این که شخص در تفسیر آیه ای با تفسیر آیه ای دیگر جواب گوید.
و سألت محمد بن الحسن رحمه الله عن معنى هذا الحديث فقال هو أن تجيب الرجل في تفسير آية بتفسير آية اخرى
خود قرآن در سوره الإسراء : 82 می فرماید: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً
قرآن کریم برای کسانی است که مؤمن به ولایت چهارده نور مقدس (ع) هستند، شفاء و رحمت است و از شؤون ولایت آن عزیزان ، تبیین و تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم است. و همین قرآن برای کسانی که به آن بزرگواران ظلم کنند و ولایت ایشان که بزرگترین حق آن حضرات است را انکار کنند و نپذیرند، و خود را از نظر علمی یا عملی ، بی نیاز از ایشان ببینند یا خود را جایگزین آن بزرگواران کنند و بدون هیچ فضیلتی، ادعای برخورداری از تمامی اختیارات حجج الهی را داشته باشند، موجب فزونی خسارت و زیان است و نتیجه ای جز فساد و افساد بی حد و حصر ندارد . چون با بی توجهی به تبیین ، تفسیر و تأویل چهارده نور مقدس(ع) از آیات قرآن کریم، انسانها با برداشت های غیر معصومانه و آمیخته به هوی و هوس، سهو و نسیان و غفلت و خطا و اشتباه و غرض ورزی، به بیراهه ضلالت می روند و سر از جهنم در می آورند و دیگران را نیز به ورطه هلاکت می کشانند:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست+ در بوستان گل بروید و در شوره زار خس
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
13:06
|
التفسير الأقوم - انحصار مرجعیت چهارده نور مقدس علیهم السلام در تفسیر و تأویل قرآن کریم - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
انحصار مرجعیت رسول خدا و...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
انحصار مرجعیت رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام در تفسیر و تأویل قرآن کریم بدان معنا نیست که هیچ کس بدون مراجعه به احادیث و روایات آن حضرات علیهم السلام ، قادر به درک هیچ معنا و مفهومی از قرآن و آیات آن نیست. پاره ای از آیات قرآن از مفهومی صریح و روشن برخوردارند و برای هر فردی که با زبان عربی آشنا باشد، قابل درک است. اما در مقابل، پاره ای دیگر از آیات واجد ابهام و تعقید و یا در زمره متشابهات قرآن اند، که نیاز به تفسیر و تبیین دارند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی در پاسخ به زندیقی که سؤال کرد، اگر قرآن کتاب هدایت برای بشریت است ، پس چرا در قرآن آیات متشابهات وجود دارد و افراد با قرائت آنها گمراه می شوند؟ فرمودند:
وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْلًا وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ طَاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «2»- وَ بِقَوْلِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ «3»- وَ بِقَوْلِهِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ - وَ بِقَوْلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ - وَ بِقَوْلِهِ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها «6»- وَ الْبُيُوتُ هِيَ بُيُوتُ الْعِلْمِ الَّتِي اسْتَوْدَعَهَا الْأَنْبِيَاءُ وَ أَبْوَابُهَا أَوْصِيَاؤُهُمْ
فرمودند: خداوند سبحان ، برای علم (معارف و شرایع دین حق) اهلی قرار داد (یعنی چهارده نور مقدس) و طاعت آن اهل علم را با این آیات از قرآن کریم، بر بندگان خود واجب فرمود: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ- وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ «3»- اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ - وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ - وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها «6» منظور از بیوت در این آیه اخیر ، خانه های علمی که انبیاء، معارف و شرایع الهی را در آنها به ودیعت نهاده اند و اوصیای آن بزرگواران به منزله درهای آن خانه ها هستند. ......
به علاوه، خداوند سبحان ، کلام خود ، قرآن کریم را به سه قسم نازل فرموده است: قسمی از آیات قرآن را همه ، عالم و جاهل می فهمند. قسم دیگر را جز آن کسانی که ذهنی روشن و ادراکی لطیف و قدرت تشخیصی درست دارند و خداوند سینه آنها را برای درک حقایق اسلام گشاده کرده، نمی فهمد و گونه سوم را جز خداوند و فرشتگان و راسخان در علم یعنی رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام ) درک نمی کنند. خداوند متعال از آن جهت قرآنش را این چنین مشتمل بر آیات متشابهات نازل فرمود که افراد نالایق و اهل باطلی مثل ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه و غیر اینها که به زور بر میراث علمی و فرهنگی رسول خدا (ص) دست پیدا می کنند ، ادعای فهم قرآن و دارا بودن دانش تفسیر و تأویل آن را که خداوند متعال ، آنها را از آن بهره مند نکرده است، نکنند و به ناچار به کسی مراجعه کنند و از کسی پیروی کنند که خداوند سبحان او را جانشین بلا فصل رسول خود و سرپرست آنها قرارداده است یعنی امیرالمؤمنین علی علیه السلام. اما آنها از اطاعت او سرباز زدند.
مرحوم شیخ حر عاملی علیه الرحمه و الرضوان در ذیل این روایت می فرمایند: أَقُولُ: لَا يَخْفَى أَنَّ آيَاتِ الْأَحْكَامِ بِالنِّسْبَةِ إِلَى الْأَحْكَامِ النَّظَرِيَّةِ كُلُّهَا مِنَ الْقِسْمِ الثَّالِثِ وَ لَا أَقَلَّ مِنَ الِاحْتِمَالِ وَ هُوَ كَافٍ، كَيْفَ وَ النَّسْخُ فِيهَا كَثِيرٌ جِدّاً بَلْ لَا يُوجَدُ فِي غَيْرِهَا. وسائل الشيعة، ج27، ص: 194
ناگفته نماند آیاتی که مشتمل بر احکام شرعی هستند (یعنی آیات الاحکام) به نسبت احکامی که نیاز به اجتهاد و نظر دارند، همگی از قسم سوم هستند. یعنی آیات الاحکام را جز خداوند و فرشتگان و راسخان در علم یعنی رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام درک نمی کنند و اگر به ضرس قاطع هم این مطلب را قائل نباشیم، لا اقل احتمال آن وجود دارد که چنین باشد و این برای عدم جواز استنباط احکام نظری از ظواهر آیات الاحکام کافی است، مگر آنکه تفسیر آن آیات از طریق ائمه معصومین (ع) به ما رسیده باشد. لذا حتی اگر تفسیری از آیات الاحکام، از غیر طریق آن بزرگواران به ما رسیده باشد، معتبر نیست. و چگونه چنین نباشد در حالی که نسخ در میان آیات قرآن کریم اتفاق افتاده است، بلکه می توان گفت در میان غیر آیات الاحکام نسخی اتفاق نیافتاده است و نمی دانیم کدام آیه از آیات الاحکام ، ناسخ و کدام منسوخ است و این علم فقط نزد چهارده نور مقدس (ع) است.
با توجه به روایت فوق و دیگر روایات باید موضوع را این چنین جمع بندی کنیم که فهم جامع قرآن و اشراف بر همه ابعاد و زوایای ظاهری و باطنی آن و رسوخ به اعماق آن که پیش شرط و لازمه سعادت و رستگاری بشریت است ، در انحصار رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام است و تنها با مراجعه به آموزه های آن حضرات می توان به این فهم و اشراف و رسوخ نزدیک شد و اگر کسی بدون مراجعه به چهارده نور مقدس علیهم السلام مدعی فهم و تفسیر کلیت قرآن و بهره برداری شایسته و عاری از تعارض و تناقض و بطلان و بد فهمی قرآن کریم باشد، ادعای گزافی است و خود و دیگران را در معرض هلاکت ابدی قرار داده است. چون خود قرآن کریم می فرماید: و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
انحصار مرجعیت رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام در تفسیر و تأویل قرآن کریم بدان معنا نیست که هیچ کس بدون مراجعه به احادیث و روایات آن حضرات علیهم السلام ، قادر به درک هیچ معنا و مفهومی از قرآن و آیات آن نیست. پاره ای از آیات قرآن از مفهومی صریح و روشن برخوردارند و برای هر فردی که با زبان عربی آشنا باشد، قابل درک است. اما در مقابل، پاره ای دیگر از آیات واجد ابهام و تعقید و یا در زمره متشابهات قرآن اند، که نیاز به تفسیر و تبیین دارند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی در پاسخ به زندیقی که سؤال کرد، اگر قرآن کتاب هدایت برای بشریت است ، پس چرا در قرآن آیات متشابهات وجود دارد و افراد با قرائت آنها گمراه می شوند؟ فرمودند:
وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْلًا وَ فَرَضَ عَلَى الْعِبَادِ طَاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «2»- وَ بِقَوْلِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ «3»- وَ بِقَوْلِهِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ - وَ بِقَوْلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ - وَ بِقَوْلِهِ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها «6»- وَ الْبُيُوتُ هِيَ بُيُوتُ الْعِلْمِ الَّتِي اسْتَوْدَعَهَا الْأَنْبِيَاءُ وَ أَبْوَابُهَا أَوْصِيَاؤُهُمْ
فرمودند: خداوند سبحان ، برای علم (معارف و شرایع دین حق) اهلی قرار داد (یعنی چهارده نور مقدس) و طاعت آن اهل علم را با این آیات از قرآن کریم، بر بندگان خود واجب فرمود: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ- وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ «3»- اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ - وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ - وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها «6» منظور از بیوت در این آیه اخیر ، خانه های علمی که انبیاء، معارف و شرایع الهی را در آنها به ودیعت نهاده اند و اوصیای آن بزرگواران به منزله درهای آن خانه ها هستند. ......
به علاوه، خداوند سبحان ، کلام خود ، قرآن کریم را به سه قسم نازل فرموده است: قسمی از آیات قرآن را همه ، عالم و جاهل می فهمند. قسم دیگر را جز آن کسانی که ذهنی روشن و ادراکی لطیف و قدرت تشخیصی درست دارند و خداوند سینه آنها را برای درک حقایق اسلام گشاده کرده، نمی فهمد و گونه سوم را جز خداوند و فرشتگان و راسخان در علم یعنی رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام ) درک نمی کنند. خداوند متعال از آن جهت قرآنش را این چنین مشتمل بر آیات متشابهات نازل فرمود که افراد نالایق و اهل باطلی مثل ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه و غیر اینها که به زور بر میراث علمی و فرهنگی رسول خدا (ص) دست پیدا می کنند ، ادعای فهم قرآن و دارا بودن دانش تفسیر و تأویل آن را که خداوند متعال ، آنها را از آن بهره مند نکرده است، نکنند و به ناچار به کسی مراجعه کنند و از کسی پیروی کنند که خداوند سبحان او را جانشین بلا فصل رسول خود و سرپرست آنها قرارداده است یعنی امیرالمؤمنین علی علیه السلام. اما آنها از اطاعت او سرباز زدند.
مرحوم شیخ حر عاملی علیه الرحمه و الرضوان در ذیل این روایت می فرمایند: أَقُولُ: لَا يَخْفَى أَنَّ آيَاتِ الْأَحْكَامِ بِالنِّسْبَةِ إِلَى الْأَحْكَامِ النَّظَرِيَّةِ كُلُّهَا مِنَ الْقِسْمِ الثَّالِثِ وَ لَا أَقَلَّ مِنَ الِاحْتِمَالِ وَ هُوَ كَافٍ، كَيْفَ وَ النَّسْخُ فِيهَا كَثِيرٌ جِدّاً بَلْ لَا يُوجَدُ فِي غَيْرِهَا. وسائل الشيعة، ج27، ص: 194
ناگفته نماند آیاتی که مشتمل بر احکام شرعی هستند (یعنی آیات الاحکام) به نسبت احکامی که نیاز به اجتهاد و نظر دارند، همگی از قسم سوم هستند. یعنی آیات الاحکام را جز خداوند و فرشتگان و راسخان در علم یعنی رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام درک نمی کنند و اگر به ضرس قاطع هم این مطلب را قائل نباشیم، لا اقل احتمال آن وجود دارد که چنین باشد و این برای عدم جواز استنباط احکام نظری از ظواهر آیات الاحکام کافی است، مگر آنکه تفسیر آن آیات از طریق ائمه معصومین (ع) به ما رسیده باشد. لذا حتی اگر تفسیری از آیات الاحکام، از غیر طریق آن بزرگواران به ما رسیده باشد، معتبر نیست. و چگونه چنین نباشد در حالی که نسخ در میان آیات قرآن کریم اتفاق افتاده است، بلکه می توان گفت در میان غیر آیات الاحکام نسخی اتفاق نیافتاده است و نمی دانیم کدام آیه از آیات الاحکام ، ناسخ و کدام منسوخ است و این علم فقط نزد چهارده نور مقدس (ع) است.
با توجه به روایت فوق و دیگر روایات باید موضوع را این چنین جمع بندی کنیم که فهم جامع قرآن و اشراف بر همه ابعاد و زوایای ظاهری و باطنی آن و رسوخ به اعماق آن که پیش شرط و لازمه سعادت و رستگاری بشریت است ، در انحصار رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی علیهم السلام است و تنها با مراجعه به آموزه های آن حضرات می توان به این فهم و اشراف و رسوخ نزدیک شد و اگر کسی بدون مراجعه به چهارده نور مقدس علیهم السلام مدعی فهم و تفسیر کلیت قرآن و بهره برداری شایسته و عاری از تعارض و تناقض و بطلان و بد فهمی قرآن کریم باشد، ادعای گزافی است و خود و دیگران را در معرض هلاکت ابدی قرار داده است. چون خود قرآن کریم می فرماید: و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
7:59
|
التفسير الأقوم - راسخون در علم و تبیین، تفسیر و تأویل قرآن کریم - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ
منصور بن حازم می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم، بی شک، خداوند سبحان برتر و بزرگ تر از آن است که به وسیله خلقش شناخته شود، بلکه بر عکس این مخلوقات الاهی هستند که به پروردگار منان شناخته می شوند. فرمودند: درست است.
قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ
بعد عرض کردم: کسی که بداند برای او پروردگاری هست، اصولا باید به این نکته توجه بکند که پروردگار او از یک سری چیزها شادمان و از برخی امور به خشم می آید و خوشحالی و خشم پروردگار منان یا به وسیله وحی مستقیم به بنده یا با ارسال رسل و انزال کتب معلوم می شود. بنابر این کسی که بر او وحی نازل نمی شود، باید در جستجوی کسی باشد که به او وحی نازل می شود، یعنی باید به دنبال یافتن پیام آوران خداوند متعال باشد و وقتی آن حضرات را یافت، باید بداند که آنها حجت خدایند و اطاعتشان لازم است و در نتیجه از آن بزرگواران تبعیت کند.
قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً
وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى
من به مردم یعنی اهل خلاف و بدعت، یعنی پیروان ابوبکر و عمر گفتم: آیا شما باور دارید که حضرت ختمی مرتبت ، رسول خدا (ص) در میان خلق خدا حجّت بودند ؟ گفتند: بله.
گفتم: وقتی رسول خدا به شهادت رسیدند، حجت خدا بر خلقش کیست؟ گفتند: قرآن، من هر چه در قرآن نظر کردم ، دیدم صاحبان مذاهب و مسالک مختلف از جمله اهل خلاف، بکریه و عمریه ، مجبره ، مفوضه و حتی زندیقی که به قرآن ایمان ندارد، به هنگام مباحثه، به منظور غلبه بر رقیبانشان، به آیات قرآن کریم استدلال می کنند، یعنی از آیات قرآن کریم سوء استفاده ابزاری می کنند ، به اصطلاح مصادره به مطلوب می کنند و آیات قرآن را به رأی و سلیقه خودشان تفسیر و تأویل و بر آنچه به آن معتقدند، تطبیق می کنند. از اینجا فهمیدم که قرآن کریم به تنهایی و بدون قیّم و سرپرستی که آنرا طبق مراد حضرت حق جلت اسماؤه و عظمت آلاؤه، تبیین و تفسیر و تأویل کند، حجّت نیست و فهمیدم که حجت اصیل و حقیقی، آن قیم ، آن مبین ، آن مفسر و آن مأولی است که به جز حق درباره آیات قرآن کریم نمی گوید
فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ.
پس به اهل خلاف و بکریه و عمریه گفتم : قیّم قرآن کیست؟ گفتند: ابن مسعود قرآن را می دانست، عمر هم می دانست، حذیفه هم می دانست، گفتم: آیا اینها تمام قرآن را می دانستند؟ گفتند: نه! هر کدام فقط سهمی از قرآن را می دانستند.
پس گواهی می دهم که مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تنها قیّم و مبین و مفسر و مأول قرآن پس از رسول خدا هستند و اطاعت آن بزرگوار بر ما واجب است و ایشان حجّت خدا بر مردم پس از رسول خدا (ص) هستند و هر آنچه آن بلند مرتبه در باره آیات قرآن کریم بفرمایند، حق است. حضرت فرمودند: خدایت رحمت کند.
من کسی را ندیدم که بگوید کسی جز مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به تمام قرآن آگاه است. وقتی مطلبی مورد اختلاف مردم باشد و این یکی بگوید: نمی دانم و آن یکی بگوید نمی دانم، این مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است که می گوید می دانم.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کافی، ج 1، ص 168 – 169.
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ
منصور بن حازم می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم، بی شک، خداوند سبحان برتر و بزرگ تر از آن است که به وسیله خلقش شناخته شود، بلکه بر عکس این مخلوقات الاهی هستند که به پروردگار منان شناخته می شوند. فرمودند: درست است.
قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ
بعد عرض کردم: کسی که بداند برای او پروردگاری هست، اصولا باید به این نکته توجه بکند که پروردگار او از یک سری چیزها شادمان و از برخی امور به خشم می آید و خوشحالی و خشم پروردگار منان یا به وسیله وحی مستقیم به بنده یا با ارسال رسل و انزال کتب معلوم می شود. بنابر این کسی که بر او وحی نازل نمی شود، باید در جستجوی کسی باشد که به او وحی نازل می شود، یعنی باید به دنبال یافتن پیام آوران خداوند متعال باشد و وقتی آن حضرات را یافت، باید بداند که آنها حجت خدایند و اطاعتشان لازم است و در نتیجه از آن بزرگواران تبعیت کند.
قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً
وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى
من به مردم یعنی اهل خلاف و بدعت، یعنی پیروان ابوبکر و عمر گفتم: آیا شما باور دارید که حضرت ختمی مرتبت ، رسول خدا (ص) در میان خلق خدا حجّت بودند ؟ گفتند: بله.
گفتم: وقتی رسول خدا به شهادت رسیدند، حجت خدا بر خلقش کیست؟ گفتند: قرآن، من هر چه در قرآن نظر کردم ، دیدم صاحبان مذاهب و مسالک مختلف از جمله اهل خلاف، بکریه و عمریه ، مجبره ، مفوضه و حتی زندیقی که به قرآن ایمان ندارد، به هنگام مباحثه، به منظور غلبه بر رقیبانشان، به آیات قرآن کریم استدلال می کنند، یعنی از آیات قرآن کریم سوء استفاده ابزاری می کنند ، به اصطلاح مصادره به مطلوب می کنند و آیات قرآن را به رأی و سلیقه خودشان تفسیر و تأویل و بر آنچه به آن معتقدند، تطبیق می کنند. از اینجا فهمیدم که قرآن کریم به تنهایی و بدون قیّم و سرپرستی که آنرا طبق مراد حضرت حق جلت اسماؤه و عظمت آلاؤه، تبیین و تفسیر و تأویل کند، حجّت نیست و فهمیدم که حجت اصیل و حقیقی، آن قیم ، آن مبین ، آن مفسر و آن مأولی است که به جز حق درباره آیات قرآن کریم نمی گوید
فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ.
پس به اهل خلاف و بکریه و عمریه گفتم : قیّم قرآن کیست؟ گفتند: ابن مسعود قرآن را می دانست، عمر هم می دانست، حذیفه هم می دانست، گفتم: آیا اینها تمام قرآن را می دانستند؟ گفتند: نه! هر کدام فقط سهمی از قرآن را می دانستند.
پس گواهی می دهم که مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تنها قیّم و مبین و مفسر و مأول قرآن پس از رسول خدا هستند و اطاعت آن بزرگوار بر ما واجب است و ایشان حجّت خدا بر مردم پس از رسول خدا (ص) هستند و هر آنچه آن بلند مرتبه در باره آیات قرآن کریم بفرمایند، حق است. حضرت فرمودند: خدایت رحمت کند.
من کسی را ندیدم که بگوید کسی جز مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به تمام قرآن آگاه است. وقتی مطلبی مورد اختلاف مردم باشد و این یکی بگوید: نمی دانم و آن یکی بگوید نمی دانم، این مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است که می گوید می دانم.
Video Tags:
منصور
بن
حازم,قیم,مفسر,مبین,مأول,تبیین,تفسیر,تأویل,علم,عمل,التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,علوم
تجربی,دانش
بشر,روایات
غیر
معتبر,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
14:07
|
التفسير الأقوم - مقدمه - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کتاب آسمانی ما ، قرآن کریم...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کتاب آسمانی ما ، قرآن کریم تأثیری عظیم در زندگى و تکامل بشر و تحوّل تاریخ داشته است، امّا چنانکه شایسته و بایستهی مقام قرآن است به آن توجّه نشده و قرآن در بین مسلمانان - چه رسد به دیگر انسانها - مهجور مانده است. قرآن در عبارتی رسا فرموده است: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر»ٍ، در واقع مهمترین و کلیدی ترین مطالب و حقایق قرآن مورد بىتوجّهى قرار گرفته است، همانطور که دربارهى نصارا میفرماید: «فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ».
قرآن کریم از ابتدا تا انتهایش، پیام الهى براى بشریّت است و لذا آگاهى از محتوای آن و آشنایى با تمامی این پیام برای دستیابی به سعادت جاویدان ضرور است. قرآن پیامی است مربوط به سعادت دنیوى و اُخروی انسانها و تدبّر در تمام آیات و مطالب آن لازم است؛ «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ».
قرآن کریم کتابی برای هدایت همهی انسانها، در همهی اعصار و امصار است؛ پهنهی گیتی و گسترهی زمان، حوزهی نورافشانی خورشیدِ هماره تابان قرآنکریم است و نور هدایت قرآن همواره میدرخشد و فراتر از اقتضائات عصری، نسلی و نژادی است: «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمینَ»،
اما در قرآنکریم مواضع ابهام و موارد اجمال برای ما گوناگون و متعدد است؛ زیرا از نگاه ما اصول معارف و کليّات شریعت مطرح شده اند اما تفاصیل و جزئیات آنها را باید رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی (ع) برای ما بیان کنند. آن بزرگواران معصومند و برداشتهای معصومانه ایشان از قرآن راهنمای ما به سوی سعادت جاویدان است. سخنان آن حضرات در قالب احادیث و روایات و به اصطلاح دلایل شرعی و عقلی در دسترس ما قرار گرفته است. بسیارى از مطالب عالیهی قرآن در قالب تمثیل، تشبیه و استعاره آمده است و ذوقى لطیف و درکى ظریف و معصومانه لازم است تا به کمک آن به عمق مطالب قرآن دست یافت.
عزیزان عنایت داشته باشند، بر خلاف مشهور و وساوس بکریه عمریه، از منظر تاریخی، همگام با نزول وحی و نزول اولین آیات قرآن کریم و با املاء رسول خدا (ص) و کتابت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) ، تدوین تفسیر و تأویل قرآن کریم شروع شد و این سیر تا لحظه شهادت رسول خدا (ص) ادامه یافت. پس از آن با نصب مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان امام حق و جانشین بلا فصل رسول خدا (ص) ، وظیفه تبیین ، تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم بر عهده ایشان و پس از آن حضرت بر عهده ائمه معصومین (ع) قرار گرفت. آن بزرگواران با برخورداری از مقام عصمت و با عنایت به این وظیفه الهی، بنابر مصلحت و اقتضاء ، در موقعیت های مناسب ، بخشی هایی از آن معارف را به صاحبان خرد و جویندگان حقیقت منتقل می فرمودند.
البته در دوران رسول خدا (ص) مسائل پراکنده و گوناگون پیرامون مطالب قرآن، بر آن حضرت عرضه مىشد و حضرت به حکم وظیفه، هریک را به فراخور حال، شرح و بسط مىفرمودند؛ چراکه بر اساس مفهوم آیهی «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» یکی از وظایف رسول خدا (ص) شرح و تبیین آیات قرآن کریم است. هرگاه مسلمانان با مشکلى در فهم معانى قرآن یا درک مطالب عمیق آن روبرو مىشدند به سراغ پیامبر خدا (ص) می رفتند. در این زمینه پرسشها و پاسخهاى فراوانى در دست است که نمود اوليّهی تفاسیر روایی است.
اما آنچه از این رهگذر برای به اصطلاح اهل سنت و جماعت حاصل شده است، با توجه به اعمال مستبدانه سیاست منع نقل و کتابت حدیث از سوی ابوبکر و عمر و عثمان وبنی امیه و بنی مروان و پدیده شوم و بی حد و مرز جعل حدیث در دوران حاکمیت آنها، گسلی دویست ساله را در تدوین حدیث و تفسیر اثری در منابع بکریه و عمریه به وجود آورده است. لذا هیچ یک از منابع حدیثی و تفسیر به اصطلاح اهل تسنن، قابل اعتناء و اعتماد و اتکاء نیست. تفاسیر آنها اغلب مالامال از دروغ و خرافه و مطالب گمراه کننده و آمیزه هایی از حق و باطل است که با لعابی فریبنده آراسته شده اند.
به علاوه فرضیه نادرست تفسیر قرآن به قرآن، که در میان برخی از مردم مطرح است، در حقیقت ترجمان نوسازی شده گفته عمر بن الخطاب است که در ماجرای قرطاس ضمن بی اعتنایی به فرمان رسول خدا (ص) و ممانعت از آماده کردن ابزار کتابت برای آن حضرت ، گفت: دعوه ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله .
بنابر این با توجه به گسل تاریخی دویست ساله و گستره جعل و وضع در منابع حدیثی بکریه و عمریه و همچنین نیاز عمیق قرآن به مبین و مفسر و مأولی معصوم، تنها منبع اصیل تفسیر که بدون مراجعه به آن، رسیدن به مفاهیم صحیح قرآن کریم و مراد حضرت حق سبحانه و تعالی ، در برخی موارد دشوار و در بیشتر موارد مطلقا غیر ممکن است، رسول خدا و عترت طاهره و ائمه معصومین (ع) هستند.
از آنچه عرض شد در می یابیم که در تبیین و تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم، عدم مراجعه به روایات وارده از رسول خدا و اهلبیت ایشان(ع) موجب میشود که از فهم و درک بسیاری از آیات قرآن محروم شویم.
به همین دلیل، علماء و بزرگانی همچون علیبنابراهیم قمی، عیّاشی، فرات کوفی، ملّامحسن فیضکاشانی، سید هاشم بحرانی، مرحوم عروسی حویزی و بزرگانی دیگر، تفاسیر روایی شیعه را بهرشتهی تحریر درآورده اند و در جمعآوری و حفظ و نگهداری و ترویج این منبع عظیم معارف وحیانی ، خدمات شایانی به عمل آورده اند. شکر الله مساعیهم و رحمت الله علیهم اجمعین.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
کتاب آسمانی ما ، قرآن کریم تأثیری عظیم در زندگى و تکامل بشر و تحوّل تاریخ داشته است، امّا چنانکه شایسته و بایستهی مقام قرآن است به آن توجّه نشده و قرآن در بین مسلمانان - چه رسد به دیگر انسانها - مهجور مانده است. قرآن در عبارتی رسا فرموده است: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر»ٍ، در واقع مهمترین و کلیدی ترین مطالب و حقایق قرآن مورد بىتوجّهى قرار گرفته است، همانطور که دربارهى نصارا میفرماید: «فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ».
قرآن کریم از ابتدا تا انتهایش، پیام الهى براى بشریّت است و لذا آگاهى از محتوای آن و آشنایى با تمامی این پیام برای دستیابی به سعادت جاویدان ضرور است. قرآن پیامی است مربوط به سعادت دنیوى و اُخروی انسانها و تدبّر در تمام آیات و مطالب آن لازم است؛ «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ».
قرآن کریم کتابی برای هدایت همهی انسانها، در همهی اعصار و امصار است؛ پهنهی گیتی و گسترهی زمان، حوزهی نورافشانی خورشیدِ هماره تابان قرآنکریم است و نور هدایت قرآن همواره میدرخشد و فراتر از اقتضائات عصری، نسلی و نژادی است: «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمینَ»،
اما در قرآنکریم مواضع ابهام و موارد اجمال برای ما گوناگون و متعدد است؛ زیرا از نگاه ما اصول معارف و کليّات شریعت مطرح شده اند اما تفاصیل و جزئیات آنها را باید رسول خدا و بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی (ع) برای ما بیان کنند. آن بزرگواران معصومند و برداشتهای معصومانه ایشان از قرآن راهنمای ما به سوی سعادت جاویدان است. سخنان آن حضرات در قالب احادیث و روایات و به اصطلاح دلایل شرعی و عقلی در دسترس ما قرار گرفته است. بسیارى از مطالب عالیهی قرآن در قالب تمثیل، تشبیه و استعاره آمده است و ذوقى لطیف و درکى ظریف و معصومانه لازم است تا به کمک آن به عمق مطالب قرآن دست یافت.
عزیزان عنایت داشته باشند، بر خلاف مشهور و وساوس بکریه عمریه، از منظر تاریخی، همگام با نزول وحی و نزول اولین آیات قرآن کریم و با املاء رسول خدا (ص) و کتابت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) ، تدوین تفسیر و تأویل قرآن کریم شروع شد و این سیر تا لحظه شهادت رسول خدا (ص) ادامه یافت. پس از آن با نصب مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان امام حق و جانشین بلا فصل رسول خدا (ص) ، وظیفه تبیین ، تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم بر عهده ایشان و پس از آن حضرت بر عهده ائمه معصومین (ع) قرار گرفت. آن بزرگواران با برخورداری از مقام عصمت و با عنایت به این وظیفه الهی، بنابر مصلحت و اقتضاء ، در موقعیت های مناسب ، بخشی هایی از آن معارف را به صاحبان خرد و جویندگان حقیقت منتقل می فرمودند.
البته در دوران رسول خدا (ص) مسائل پراکنده و گوناگون پیرامون مطالب قرآن، بر آن حضرت عرضه مىشد و حضرت به حکم وظیفه، هریک را به فراخور حال، شرح و بسط مىفرمودند؛ چراکه بر اساس مفهوم آیهی «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» یکی از وظایف رسول خدا (ص) شرح و تبیین آیات قرآن کریم است. هرگاه مسلمانان با مشکلى در فهم معانى قرآن یا درک مطالب عمیق آن روبرو مىشدند به سراغ پیامبر خدا (ص) می رفتند. در این زمینه پرسشها و پاسخهاى فراوانى در دست است که نمود اوليّهی تفاسیر روایی است.
اما آنچه از این رهگذر برای به اصطلاح اهل سنت و جماعت حاصل شده است، با توجه به اعمال مستبدانه سیاست منع نقل و کتابت حدیث از سوی ابوبکر و عمر و عثمان وبنی امیه و بنی مروان و پدیده شوم و بی حد و مرز جعل حدیث در دوران حاکمیت آنها، گسلی دویست ساله را در تدوین حدیث و تفسیر اثری در منابع بکریه و عمریه به وجود آورده است. لذا هیچ یک از منابع حدیثی و تفسیر به اصطلاح اهل تسنن، قابل اعتناء و اعتماد و اتکاء نیست. تفاسیر آنها اغلب مالامال از دروغ و خرافه و مطالب گمراه کننده و آمیزه هایی از حق و باطل است که با لعابی فریبنده آراسته شده اند.
به علاوه فرضیه نادرست تفسیر قرآن به قرآن، که در میان برخی از مردم مطرح است، در حقیقت ترجمان نوسازی شده گفته عمر بن الخطاب است که در ماجرای قرطاس ضمن بی اعتنایی به فرمان رسول خدا (ص) و ممانعت از آماده کردن ابزار کتابت برای آن حضرت ، گفت: دعوه ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله .
بنابر این با توجه به گسل تاریخی دویست ساله و گستره جعل و وضع در منابع حدیثی بکریه و عمریه و همچنین نیاز عمیق قرآن به مبین و مفسر و مأولی معصوم، تنها منبع اصیل تفسیر که بدون مراجعه به آن، رسیدن به مفاهیم صحیح قرآن کریم و مراد حضرت حق سبحانه و تعالی ، در برخی موارد دشوار و در بیشتر موارد مطلقا غیر ممکن است، رسول خدا و عترت طاهره و ائمه معصومین (ع) هستند.
از آنچه عرض شد در می یابیم که در تبیین و تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم، عدم مراجعه به روایات وارده از رسول خدا و اهلبیت ایشان(ع) موجب میشود که از فهم و درک بسیاری از آیات قرآن محروم شویم.
به همین دلیل، علماء و بزرگانی همچون علیبنابراهیم قمی، عیّاشی، فرات کوفی، ملّامحسن فیضکاشانی، سید هاشم بحرانی، مرحوم عروسی حویزی و بزرگانی دیگر، تفاسیر روایی شیعه را بهرشتهی تحریر درآورده اند و در جمعآوری و حفظ و نگهداری و ترویج این منبع عظیم معارف وحیانی ، خدمات شایانی به عمل آورده اند. شکر الله مساعیهم و رحمت الله علیهم اجمعین.
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
7:27
|
التفسير الأقوم - مبانی تفاسیر روایی - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
اصیل ترین و مهم ترین مصدر تفسیر...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
اصیل ترین و مهم ترین مصدر تفسیر قرآن کریم، احادیث و روایاتی است که از حضرت ختمی مرتبت ، پیامبر اعظم و ائمه معصومین(ع) به ما رسیده است. این روایات به جهت اتصالشان به سرچشمه وحی، همواره مثل آیات قرآن کریم مورد توجه همگان، خاصه جویندگان حقیقت بوده اند؛ به طوری که اندیشمندان واقع بین و بی غرض، احادیث آن بزرگواران را نزدیک ترین و امن ترین راه وصول به حقایق و معارف بلند قرآن می دانند و بدین جهت است که تفسیر نقلی یا اثری یا روایی، صحیح ترین شکل تفسیر در میان پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بوده است و از دیرباز تا به حال، تلاش فراوانی در جهت حفظ و نگهداری و ترویج احادیث تفسیری انجام گرفته است.
از منظر تاریخی، همگام با نزول وحی و اولین آیات قرآن کریم ، با املاء رسول خدا (ص) و کتابت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) ، تدوین تفسیر و تأویل آغاز شد و این سیر تا لحظه شهادت رسول خدا (ص) ادامه یافت. پس از آن با نصب مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان امام حق و جانشین بلا فصل رسول خدا (ص) ، وظیفه تبیین ، تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم بر عهده ایشان و پس از ایشان بر عهده ائمه معصومین (ع) قرار گرفت. آن بزرگواران با عنایت به این وظیفه الهی، بنابر مصلحت و اقتضاء ، در موقعیت های مناسب ، بخشی هایی از آن معارف را به صاحبان خرد و جویندگان حقیقت منتقل می فرمودند.
اما لازم به ذکر است پیروان ابوبکر و عمر که به ناحق خود را اهل سنت و جماعت یا اهل تسنن می نامند، به علت روی گرداندن از ولایت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) و اعراض از معارف اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و همچنین به لحاظ اعمال مستبدانه و خشونت بار سیاست منع نقل و کتابت حدیث از سوی ابوبکر و عمر و عثمان و بعد از آنها بنی امیه و بنی مروان، تا مدتها پس از دوران عمر بن عبد العزیز که سیاست منع نقل و کتابت حدیث را ملغی کرد، با یک گسل تقریبا دویست ساله در نقل حدیث و تفسیر قرآن کریم مواجه هستند. لذا تفاسیر روایی بکریه و عمریه اغلب بر اساس معارف سینه به سینه و احادیث موضوعه و جعلی و آراء و نظرات صحابه و تابعین نا شایست شکل گرفت و مالامال از دروغ و خرافه است. این تفاسیر سنگ زیر بنای اسلام دروغین و اساس اقتدار حکومت های منافق و شالوده تشکیل گروههای تروریستی و مبدأ همه ظلم ها و جنایاتی است که به نام خدا و دین خدا در بستر تاریخ به ثبت رسیده اند. در این تفاسیر جعلی و گمراه کننده، به ندرت روایتی از ائمه معصومین (ع) نقل شده است.
اما شیعیان یا پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در تفاسیر خود، تنها به روایاتی تکیه و اعتماد می کنند که از معصوم یعنی حضرت ختمی مرتبت رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) نقل شده باشد.
به اعتقاد شیعیان اقوال و آرای دیگران، در هر مرتبه و مقامی که باشند، از این جهت که احتمال وقوع خطا و لغزش در گفتار، رفتار و تقریر آنها وجود دارد، فاقد حجیت است. بنابراین اقوال اصحاب رسول خدا (ص) و تابعین آنها که عموما افرادی دنیا طلب، منافق ، فاسق و مرتد بوده اند ، در تفسیر قرآن کریم معتبر نیست و در موارد استثناء، روایاتی که از عده ای از صحابه و تابعین مؤمن، برگزیده ، با تقوا و صالح نقل شده، تنها در صورت احراز شرایط صحت و تأیید ائمه هدی (ع) ، مورد قبول است.
اما از آن جهت که عترت رسول خدا یعنی بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی (ع) بنابر آیات عدیده و احادیث متواتره از جمله آیه تطهیر و حدیث ثقلین و غیر آنها، حقیقت قرآن کریم و مبین و مفسر و مأول حقیقی آیات آن هستند و تمسک به اقوال و افعال و تقاریر آن حضرات عین تمسک به کلام خدا و شرط اساسی گمراه نشدن است، در واقع آن بزرگواران تنها مفسران قابل و لایق قرآن کریم و راسخین در علم و آگاه به همه مفاهیم آن هستند. لذا کلیه روایاتی که صدورش از آن بزرگواران ثابت شود، به حق، و بی نیاز از بررسی است.
کتابشناسی تفاسير روایی
قبل از بیان فهرستی از تفاسیر روایی پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) لازم است بر این نکته تأکید کنم که تفاسیر روایی شیعه، در مقایسه با تفاسیر روایی پیروان ابو بکر و عمر که خود را به نا حق اهل سنت و جماعت می نامند، دارای امتیازی مشترک و برجسته هستند و آن توجه به روایات تفسیری ائمه معصومین و حجج الهی (ع) است. بنابر این توجه به روایات تفسیری همواره مورد نظر مفسران شیعه بوده است. ولی همه مفسران شیعه، در گردآوری و طبقه بندی و تدوین روایات، روش واحدی نداشته اند. برخی به ذکر روایات در ذیل آیات اکتفاء کرده اند؛ برخی در تفسیر آیات با اینکه از غیر روایات نیز کمک گرفته اند ، بیش از هر چیز به روایات استناد کرده اند؛ برخی با روش اجتهادی نسبتا جامع، به تفسیر آیات پرداخته اند، ولی یکی از مستندات عمده آنها روایات است؛ و برخی دیگر در تفسیر آیات استنادشان به روایات اندک است، و در کنار تفسیر و اجتهاد ، روایات تفسیری و مربوط به آیات را تبیین و تحلیل کرده اند.
بی شک، هر یک از روشهایی که ذکر شد، به نوبه خود، دارای فواید و امتیازهایی است. اما متأسفانه در این روش ها، کاستی هایی هم مشاهده می شود که از این منظر ، هیچ یک از روش ها را نمی توان روش کاملی در تفسیر روایی قرآن کریم دانست.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
اصیل ترین و مهم ترین مصدر تفسیر قرآن کریم، احادیث و روایاتی است که از حضرت ختمی مرتبت ، پیامبر اعظم و ائمه معصومین(ع) به ما رسیده است. این روایات به جهت اتصالشان به سرچشمه وحی، همواره مثل آیات قرآن کریم مورد توجه همگان، خاصه جویندگان حقیقت بوده اند؛ به طوری که اندیشمندان واقع بین و بی غرض، احادیث آن بزرگواران را نزدیک ترین و امن ترین راه وصول به حقایق و معارف بلند قرآن می دانند و بدین جهت است که تفسیر نقلی یا اثری یا روایی، صحیح ترین شکل تفسیر در میان پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بوده است و از دیرباز تا به حال، تلاش فراوانی در جهت حفظ و نگهداری و ترویج احادیث تفسیری انجام گرفته است.
از منظر تاریخی، همگام با نزول وحی و اولین آیات قرآن کریم ، با املاء رسول خدا (ص) و کتابت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) ، تدوین تفسیر و تأویل آغاز شد و این سیر تا لحظه شهادت رسول خدا (ص) ادامه یافت. پس از آن با نصب مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان امام حق و جانشین بلا فصل رسول خدا (ص) ، وظیفه تبیین ، تفسیر و تأویل آیات قرآن کریم بر عهده ایشان و پس از ایشان بر عهده ائمه معصومین (ع) قرار گرفت. آن بزرگواران با عنایت به این وظیفه الهی، بنابر مصلحت و اقتضاء ، در موقعیت های مناسب ، بخشی هایی از آن معارف را به صاحبان خرد و جویندگان حقیقت منتقل می فرمودند.
اما لازم به ذکر است پیروان ابوبکر و عمر که به ناحق خود را اهل سنت و جماعت یا اهل تسنن می نامند، به علت روی گرداندن از ولایت مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) و اعراض از معارف اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و همچنین به لحاظ اعمال مستبدانه و خشونت بار سیاست منع نقل و کتابت حدیث از سوی ابوبکر و عمر و عثمان و بعد از آنها بنی امیه و بنی مروان، تا مدتها پس از دوران عمر بن عبد العزیز که سیاست منع نقل و کتابت حدیث را ملغی کرد، با یک گسل تقریبا دویست ساله در نقل حدیث و تفسیر قرآن کریم مواجه هستند. لذا تفاسیر روایی بکریه و عمریه اغلب بر اساس معارف سینه به سینه و احادیث موضوعه و جعلی و آراء و نظرات صحابه و تابعین نا شایست شکل گرفت و مالامال از دروغ و خرافه است. این تفاسیر سنگ زیر بنای اسلام دروغین و اساس اقتدار حکومت های منافق و شالوده تشکیل گروههای تروریستی و مبدأ همه ظلم ها و جنایاتی است که به نام خدا و دین خدا در بستر تاریخ به ثبت رسیده اند. در این تفاسیر جعلی و گمراه کننده، به ندرت روایتی از ائمه معصومین (ع) نقل شده است.
اما شیعیان یا پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در تفاسیر خود، تنها به روایاتی تکیه و اعتماد می کنند که از معصوم یعنی حضرت ختمی مرتبت رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) نقل شده باشد.
به اعتقاد شیعیان اقوال و آرای دیگران، در هر مرتبه و مقامی که باشند، از این جهت که احتمال وقوع خطا و لغزش در گفتار، رفتار و تقریر آنها وجود دارد، فاقد حجیت است. بنابراین اقوال اصحاب رسول خدا (ص) و تابعین آنها که عموما افرادی دنیا طلب، منافق ، فاسق و مرتد بوده اند ، در تفسیر قرآن کریم معتبر نیست و در موارد استثناء، روایاتی که از عده ای از صحابه و تابعین مؤمن، برگزیده ، با تقوا و صالح نقل شده، تنها در صورت احراز شرایط صحت و تأیید ائمه هدی (ع) ، مورد قبول است.
اما از آن جهت که عترت رسول خدا یعنی بی بی دو عالم فاطمه زهراء و ائمه هدی (ع) بنابر آیات عدیده و احادیث متواتره از جمله آیه تطهیر و حدیث ثقلین و غیر آنها، حقیقت قرآن کریم و مبین و مفسر و مأول حقیقی آیات آن هستند و تمسک به اقوال و افعال و تقاریر آن حضرات عین تمسک به کلام خدا و شرط اساسی گمراه نشدن است، در واقع آن بزرگواران تنها مفسران قابل و لایق قرآن کریم و راسخین در علم و آگاه به همه مفاهیم آن هستند. لذا کلیه روایاتی که صدورش از آن بزرگواران ثابت شود، به حق، و بی نیاز از بررسی است.
کتابشناسی تفاسير روایی
قبل از بیان فهرستی از تفاسیر روایی پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) لازم است بر این نکته تأکید کنم که تفاسیر روایی شیعه، در مقایسه با تفاسیر روایی پیروان ابو بکر و عمر که خود را به نا حق اهل سنت و جماعت می نامند، دارای امتیازی مشترک و برجسته هستند و آن توجه به روایات تفسیری ائمه معصومین و حجج الهی (ع) است. بنابر این توجه به روایات تفسیری همواره مورد نظر مفسران شیعه بوده است. ولی همه مفسران شیعه، در گردآوری و طبقه بندی و تدوین روایات، روش واحدی نداشته اند. برخی به ذکر روایات در ذیل آیات اکتفاء کرده اند؛ برخی در تفسیر آیات با اینکه از غیر روایات نیز کمک گرفته اند ، بیش از هر چیز به روایات استناد کرده اند؛ برخی با روش اجتهادی نسبتا جامع، به تفسیر آیات پرداخته اند، ولی یکی از مستندات عمده آنها روایات است؛ و برخی دیگر در تفسیر آیات استنادشان به روایات اندک است، و در کنار تفسیر و اجتهاد ، روایات تفسیری و مربوط به آیات را تبیین و تحلیل کرده اند.
بی شک، هر یک از روشهایی که ذکر شد، به نوبه خود، دارای فواید و امتیازهایی است. اما متأسفانه در این روش ها، کاستی هایی هم مشاهده می شود که از این منظر ، هیچ یک از روش ها را نمی توان روش کاملی در تفسیر روایی قرآن کریم دانست.
Video Tags:
پيشينه
تفاسير
روايی,التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت,البصائر
9:06
|
التفسير الأقوم - إن عليا هو أخي و وزيري و خليفتي و هو المبلغ عني - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْأَمَالِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الْحَافِظِ الْبَغْدَادِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ الْخُزَاعِيِّ عَنْ حَسَنِ بْنِ حُسَيْنٍ الْعُرَنِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ عَنْ أَبِي يَحْيَى عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ذَكَرَ خُطْبَةً يَقُولُ فِيهَا إِنَ عَلِيّاً هُوَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ هُوَ خَلِيفَتِي وَ هُوَ الْمُبَلِّغُ عَنِّي إِنِ اسْتَرْشَدْتُمُوهُ أَرْشَدَكُمْ وَ إِنِ اتَّبَعْتُمُوهُ نَجَوْتُمْ وَ إِنْ خَالَفْتُمُوهُ ضَلَلْتُمْ إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عَلَيَّ الْقُرْآنَ- وَ هُوَ الَّذِي مَنْ خَالَفَهُ ضَلَّ وَ مَنِ ابْتَغَى عِلْمَهُ عِنْدَ غَيْرِ عَلِيٍّ هَلَكَ الْحَدِيثَ.
ابن عباس روایت می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اجتماع مردم بر منبر بالا رفتند و در ضمن خطبه ای فرمودند: علی برادر من ، وزیر من و جانشین من و رساننده پیام حق از جانب من به شما است. اگر از او راه رشد را جویا شوید شما را راهنمایی می کند و اگر از او تبعیت کنید از گمراهی و عذاب الهی نجات خواهید یافت و اگر با او مخالفت کنید، گمراه خواهید شد ... خداوند قرآن را بر من نازل کرد، هر کس با قرآن مخالفت کند گمراه است و هر کس علم (تفسیر و تأویل) قرآن را در نزد غیر علی علیه السلام جستجو کند، هلاک شده است.
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رِسَالَةٍ فَأَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنِ الْقُرْآنِ- فَذَلِكَ أَيْضاً مِنْ خَطَرَاتِكَ الْمُتَفَاوِتَةِ الْمُخْتَلِفَةِ لِأَنَّ الْقُرْآنَ لَيْسَ عَلَى مَا ذَكَرْتَ وَ كُلُّ مَا سَمِعْتَ فَمَعْنَاهُ (عَلَى) غَيْرِ مَا ذَهَبْتَ إِلَيْهِ وَ
إِنَّمَا الْقُرْآنُ أَمْثَالٌ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ دُونَ غَيْرِهِمْ وَ لِقَوْمٍ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَعْرِفُونَهُ - از معلی بن خنیس از امام صادق علیه السلام: قرآن مَثل هایی برای قومی است که می دانند نه برای غیر آنها، برای گروهی که قرآن را چنان که شایسته آن است، تلاوت می کنند و آنها کسانی هستند که به قرآن ایمان دارند و آن را می شناسند.
وَ أَمَّا غَيْرُهُمْ فَمَا أَشَدَّ إِشْكَالَهُ عَلَيْهِمْ وَ أَبْعَدَهُ مِنْ مَذَاهِبِ قُلُوبِهِمْ وَ لِذَلِكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- (إِنَّهُ) لَيْسَ شَيْءٌ أَبْعَدَ مِنْ قُلُوبِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِيرِ الْقُرْآنِ- و اما بر غیر آنها، قرآن سخت مشکل و از دسترس دل های آنها دور است، از این روست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: راستی که هیچ چیزی دورتر از دل های این قبیل اشخاص نسبت به تفسیر قرآن نیست.
وَ فِي ذَلِكَ تَحَيَّرَ الْخَلَائِقُ أَجْمَعُونَ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ - در این قرآن، همه مردم _ مگر کسی که خدا بخواهد _ سرگردانند.
وَ إِنَّمَا أَرَادَ اللَّهُ بِتَعْمِيَتِهِ فِي ذَلِكَ أَنْ يَنْتَهُوا إِلَى بَابِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ أَنْ يَعْبُدُوهُ وَ يَنْتَهُوا فِي قَوْلِهِ إِلَى طَاعَةِ الْقُوَّامِ بِكِتَابِهِ- وَ النَّاطِقِينَ عَنْ أَمْرِهِ وَ أَنْ يَسْتَنْبِطُوا مَا احْتَاجُوا إِلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ عَنْهُمْ لَا عَنْ أَنْفُسِهِمْ – و اینکه پروردگار منان علم به مفاهیم و معارف و شرایع قرآن کریم را از دیدگان همه مردم پوشیده داشته است، برای این بوده است که مردم به دروازه علم او و راه اصلی معارف و شرایع او بازگردند و او را آن گونه که می پسندد، پرستش کنند. و مردم برای درک کلام خدا ، به فرمانبرداری از کسانی رو آورند که مبین و مفسر و مأول حقیقی کتاب آسمانی او هستند و آن بزرگواران به فرمان خداوند سبحان سخن می گویند و مردم آنچه از معارف و شرایع قرآن کریم به آن نیازمند هستند، از ایشان اخذ کنند و نه از خودشان و برداشت های غیر معصومانه دیگران.
ثُمَّ قَالَ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ - فَأَمَّا عَنْ غَيْرِهِمْ فَلَيْسَ يَعْلَمُ ذَلِكَ أَبَداً پس از آن فرمودند: «و اگر مشکلاتی که در رابطه با معارف و شرایع قرآن کریم برای مردم پیش می آمد و موجب بروز اختلاف در میان آنها می شد، به رسول خدا و اولی الامر خویش یعنی ائمه هدی (ع) ارجاع می دادند، قطعاً کسی از میان آن چهارده نور مقدس علیهم السّلام راه حل و رهیافتی از قرآن کریم فراروی آنها قرار می داد. ولی غیر آن بزرگواران هرگز کسی نمی تواند از قرآن کریم چنین راه حل ها و رهیافت هایی به آنها ارائه کند.
.....
مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آيَاتِهِ وَ انْظُرُوا فِي مُحْكَمَاتِهِ وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهُ فَوَ اللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَوَاجِرَهُ وَ لَا يُوَضِّحَ لَكُمْ عَنْ تَفْسِيرِهِ إِلَّا الَّذِي أَنَا آخُذُ بِيَدِه
مردم! در قران تدبر کنید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و متشابهات آن را تبعیت نکنید، به خدا قسم هرگز کسی جز آن کسی که اکنون دستش در دست من است (امیرالمؤمنین علیه السلام)، قادر به تبیین نواهی و تفسیر و توضیح آیات آن به نحو خردمندانه و خدا پسندانه نیست
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْأَمَالِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الْحَافِظِ الْبَغْدَادِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ الْخُزَاعِيِّ عَنْ حَسَنِ بْنِ حُسَيْنٍ الْعُرَنِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ عَنْ أَبِي يَحْيَى عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ذَكَرَ خُطْبَةً يَقُولُ فِيهَا إِنَ عَلِيّاً هُوَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ هُوَ خَلِيفَتِي وَ هُوَ الْمُبَلِّغُ عَنِّي إِنِ اسْتَرْشَدْتُمُوهُ أَرْشَدَكُمْ وَ إِنِ اتَّبَعْتُمُوهُ نَجَوْتُمْ وَ إِنْ خَالَفْتُمُوهُ ضَلَلْتُمْ إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عَلَيَّ الْقُرْآنَ- وَ هُوَ الَّذِي مَنْ خَالَفَهُ ضَلَّ وَ مَنِ ابْتَغَى عِلْمَهُ عِنْدَ غَيْرِ عَلِيٍّ هَلَكَ الْحَدِيثَ.
ابن عباس روایت می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اجتماع مردم بر منبر بالا رفتند و در ضمن خطبه ای فرمودند: علی برادر من ، وزیر من و جانشین من و رساننده پیام حق از جانب من به شما است. اگر از او راه رشد را جویا شوید شما را راهنمایی می کند و اگر از او تبعیت کنید از گمراهی و عذاب الهی نجات خواهید یافت و اگر با او مخالفت کنید، گمراه خواهید شد ... خداوند قرآن را بر من نازل کرد، هر کس با قرآن مخالفت کند گمراه است و هر کس علم (تفسیر و تأویل) قرآن را در نزد غیر علی علیه السلام جستجو کند، هلاک شده است.
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رِسَالَةٍ فَأَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنِ الْقُرْآنِ- فَذَلِكَ أَيْضاً مِنْ خَطَرَاتِكَ الْمُتَفَاوِتَةِ الْمُخْتَلِفَةِ لِأَنَّ الْقُرْآنَ لَيْسَ عَلَى مَا ذَكَرْتَ وَ كُلُّ مَا سَمِعْتَ فَمَعْنَاهُ (عَلَى) غَيْرِ مَا ذَهَبْتَ إِلَيْهِ وَ
إِنَّمَا الْقُرْآنُ أَمْثَالٌ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ دُونَ غَيْرِهِمْ وَ لِقَوْمٍ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَعْرِفُونَهُ - از معلی بن خنیس از امام صادق علیه السلام: قرآن مَثل هایی برای قومی است که می دانند نه برای غیر آنها، برای گروهی که قرآن را چنان که شایسته آن است، تلاوت می کنند و آنها کسانی هستند که به قرآن ایمان دارند و آن را می شناسند.
وَ أَمَّا غَيْرُهُمْ فَمَا أَشَدَّ إِشْكَالَهُ عَلَيْهِمْ وَ أَبْعَدَهُ مِنْ مَذَاهِبِ قُلُوبِهِمْ وَ لِذَلِكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- (إِنَّهُ) لَيْسَ شَيْءٌ أَبْعَدَ مِنْ قُلُوبِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِيرِ الْقُرْآنِ- و اما بر غیر آنها، قرآن سخت مشکل و از دسترس دل های آنها دور است، از این روست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: راستی که هیچ چیزی دورتر از دل های این قبیل اشخاص نسبت به تفسیر قرآن نیست.
وَ فِي ذَلِكَ تَحَيَّرَ الْخَلَائِقُ أَجْمَعُونَ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ - در این قرآن، همه مردم _ مگر کسی که خدا بخواهد _ سرگردانند.
وَ إِنَّمَا أَرَادَ اللَّهُ بِتَعْمِيَتِهِ فِي ذَلِكَ أَنْ يَنْتَهُوا إِلَى بَابِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ أَنْ يَعْبُدُوهُ وَ يَنْتَهُوا فِي قَوْلِهِ إِلَى طَاعَةِ الْقُوَّامِ بِكِتَابِهِ- وَ النَّاطِقِينَ عَنْ أَمْرِهِ وَ أَنْ يَسْتَنْبِطُوا مَا احْتَاجُوا إِلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ عَنْهُمْ لَا عَنْ أَنْفُسِهِمْ – و اینکه پروردگار منان علم به مفاهیم و معارف و شرایع قرآن کریم را از دیدگان همه مردم پوشیده داشته است، برای این بوده است که مردم به دروازه علم او و راه اصلی معارف و شرایع او بازگردند و او را آن گونه که می پسندد، پرستش کنند. و مردم برای درک کلام خدا ، به فرمانبرداری از کسانی رو آورند که مبین و مفسر و مأول حقیقی کتاب آسمانی او هستند و آن بزرگواران به فرمان خداوند سبحان سخن می گویند و مردم آنچه از معارف و شرایع قرآن کریم به آن نیازمند هستند، از ایشان اخذ کنند و نه از خودشان و برداشت های غیر معصومانه دیگران.
ثُمَّ قَالَ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ - فَأَمَّا عَنْ غَيْرِهِمْ فَلَيْسَ يَعْلَمُ ذَلِكَ أَبَداً پس از آن فرمودند: «و اگر مشکلاتی که در رابطه با معارف و شرایع قرآن کریم برای مردم پیش می آمد و موجب بروز اختلاف در میان آنها می شد، به رسول خدا و اولی الامر خویش یعنی ائمه هدی (ع) ارجاع می دادند، قطعاً کسی از میان آن چهارده نور مقدس علیهم السّلام راه حل و رهیافتی از قرآن کریم فراروی آنها قرار می داد. ولی غیر آن بزرگواران هرگز کسی نمی تواند از قرآن کریم چنین راه حل ها و رهیافت هایی به آنها ارائه کند.
.....
مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آيَاتِهِ وَ انْظُرُوا فِي مُحْكَمَاتِهِ وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهُ فَوَ اللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَوَاجِرَهُ وَ لَا يُوَضِّحَ لَكُمْ عَنْ تَفْسِيرِهِ إِلَّا الَّذِي أَنَا آخُذُ بِيَدِه
مردم! در قران تدبر کنید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و متشابهات آن را تبعیت نکنید، به خدا قسم هرگز کسی جز آن کسی که اکنون دستش در دست من است (امیرالمؤمنین علیه السلام)، قادر به تبیین نواهی و تفسیر و توضیح آیات آن به نحو خردمندانه و خدا پسندانه نیست
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
5:24
|
التفسير الأقوم - من فسر القرآن برأيه إن أصاب لم يؤجر و إن أخطأ خر أبعد من السماء - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثِ كَلَامِهِ مَعَ عَمْرِو بْنِ عُبَيْدٍ قَالَ: فَإِنَّمَا عَلَى النَّاسِ أَنْ يَقْرَءُوا الْقُرْآنَ كَمَا أُنْزِلَ فَإِذَا احْتَاجُوا إِلَى تَفْسِيرِهِ فَالاهْتِدَاءُ بِنَا وَ إِلَيْنَا يَا عَمْرُو.
امام صادق علیه السلام در گفتگویی با عمرو بن عُبَیْدِ به او فرمودند: وظیفه مردم آن است که قرآن را آن گونه که نازل شده است قرائت کنند و هرگاه به تفسیر آن محتاج شدند منحصرا به ما و به سوی ما روانه شوند.
وَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ إِنْ أَصَابَ لَمْ يُؤْجَرْ وَ إِنْ أَخْطَأَ خَرَّ أَبْعَدَ مِنَ السَّمَاءِ.
امام صادق علیه السلام : هر کس قرآن را بر اساس دیدگاه خود تفسیر کند اگر به صواب رود، اجری ندارد و اگر به خطا رود، از پرتگاهی رفیع تر از آسمان به زمین سقوط کرده است.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى- قَالَ اللَّيْلُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ هُوَ الثَّانِي- غَشِيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي دَوْلَتِهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْقُرْآنُ ضَرَبَ فِيهِ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ خَاطَبَ نَبِيَّهُ ص بِهِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ فَلَيْسَ يَعْلَمُهُ غَيْرُنَا.
محمد بن مسلم از امام محمد باقر علیه السلام درباره آیه شریفه \" وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى \" شب آن هنگام که تاریکی آن فراگیر می شود. روایت کرده است: منظور از \"اللیل\" در این آیه دوران حاکمیت غاصب دوم عمر بن الخطاب است. خورشید پر فروغ مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) در دوران خفقان و حاکمیت او پنهان ماند. بعد فرمودند: خداوند سبحان در قرآن برای مردم مثل هایی رازگونه و رمزوار زده است و با قرآن پیامبر خود را مورد خطاب قرار داده است و تنها و تنها ما معارف و شرایع آن را می دانیم و جز ما کسی آنها را نمی داند.
قَالَ وَ صَحَّ عَنِ النَّبِيِّ ص وَ الْأَئِمَّةِ ع أَنْ تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ لَا يَجُوزُ إِلَّا بِالْأَثَرِ الصَّحِيحِ وَ النَّصِّ الصَّرِيحِ.
و به اسناد صحیح از رسول خدا و ائمه هدی (ع) به ما رسیده است: تفسیر قرآن کریم جز با حدیث صحیح و نص صریح جایز نیست
از آیات و روایاتی که ذکر شد به وضوح به این حقیقت پی می بریم که کسی جز رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام لیاقت ها و کفایت های لازم برای تبیین ، تفسیر و تأویل قرآن کریم را ندارند و اگر کسانی می خواهند اقدام به توضیح و تشریح آیات قرآن کنند، به ناچار باید با استمداد از آموزه های آن بزرگواران به این امر مهم اقدام کنند، در غیر این صورت، بدون شک دچار گناه بزرگ تفسیر به رأی خواهند شد و خود و دیگران را به هلاکت سوق خواهند داد.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثِ كَلَامِهِ مَعَ عَمْرِو بْنِ عُبَيْدٍ قَالَ: فَإِنَّمَا عَلَى النَّاسِ أَنْ يَقْرَءُوا الْقُرْآنَ كَمَا أُنْزِلَ فَإِذَا احْتَاجُوا إِلَى تَفْسِيرِهِ فَالاهْتِدَاءُ بِنَا وَ إِلَيْنَا يَا عَمْرُو.
امام صادق علیه السلام در گفتگویی با عمرو بن عُبَیْدِ به او فرمودند: وظیفه مردم آن است که قرآن را آن گونه که نازل شده است قرائت کنند و هرگاه به تفسیر آن محتاج شدند منحصرا به ما و به سوی ما روانه شوند.
وَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ إِنْ أَصَابَ لَمْ يُؤْجَرْ وَ إِنْ أَخْطَأَ خَرَّ أَبْعَدَ مِنَ السَّمَاءِ.
امام صادق علیه السلام : هر کس قرآن را بر اساس دیدگاه خود تفسیر کند اگر به صواب رود، اجری ندارد و اگر به خطا رود، از پرتگاهی رفیع تر از آسمان به زمین سقوط کرده است.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى- قَالَ اللَّيْلُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ هُوَ الثَّانِي- غَشِيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي دَوْلَتِهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْقُرْآنُ ضَرَبَ فِيهِ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ خَاطَبَ نَبِيَّهُ ص بِهِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ فَلَيْسَ يَعْلَمُهُ غَيْرُنَا.
محمد بن مسلم از امام محمد باقر علیه السلام درباره آیه شریفه \" وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى \" شب آن هنگام که تاریکی آن فراگیر می شود. روایت کرده است: منظور از \"اللیل\" در این آیه دوران حاکمیت غاصب دوم عمر بن الخطاب است. خورشید پر فروغ مولانا امیرالمؤمنین علی (ع) در دوران خفقان و حاکمیت او پنهان ماند. بعد فرمودند: خداوند سبحان در قرآن برای مردم مثل هایی رازگونه و رمزوار زده است و با قرآن پیامبر خود را مورد خطاب قرار داده است و تنها و تنها ما معارف و شرایع آن را می دانیم و جز ما کسی آنها را نمی داند.
قَالَ وَ صَحَّ عَنِ النَّبِيِّ ص وَ الْأَئِمَّةِ ع أَنْ تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ لَا يَجُوزُ إِلَّا بِالْأَثَرِ الصَّحِيحِ وَ النَّصِّ الصَّرِيحِ.
و به اسناد صحیح از رسول خدا و ائمه هدی (ع) به ما رسیده است: تفسیر قرآن کریم جز با حدیث صحیح و نص صریح جایز نیست
از آیات و روایاتی که ذکر شد به وضوح به این حقیقت پی می بریم که کسی جز رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام لیاقت ها و کفایت های لازم برای تبیین ، تفسیر و تأویل قرآن کریم را ندارند و اگر کسانی می خواهند اقدام به توضیح و تشریح آیات قرآن کنند، به ناچار باید با استمداد از آموزه های آن بزرگواران به این امر مهم اقدام کنند، در غیر این صورت، بدون شک دچار گناه بزرگ تفسیر به رأی خواهند شد و خود و دیگران را به هلاکت سوق خواهند داد.
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
8:29
|
التفسير الأقوم - بل هو آيات بينات في صدور الذين اوتوا العلم - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّاد بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ فَأَوْمَى بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ.
از ابی بصیر نقل شده که از مولانا ابی جعفر محمد بن علی الباقر (ع) شنیدم که در باره این آیه سخن می گفتند: \"بلکه قرآن آیات بیناتی است در سینه های کسانی که به ایشان علم داده شده است\" سپس حضرت به سینه مبارکشان اشاره فرمودند.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ ع.
باز از امام صادق (ع) در خصوص همین آیه حدیثی نقل شده است. منظور از کسانی که به آنها علم داده شده است، ائمه معصومین (ع) هستند.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَرَأَ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ الْآيَةَ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا قَالَ مَا بَيْنَ دَفَّتَيِ الْمُصْحَفِ- قُلْتُ مَنْ هُمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ مَنْ عَسَى أَنْ يَكُونُوا غَيْرَنَا.
باز از ابی بصیر نقل شده است که مولانا امام محمد باقر (ع) این آیه را قرائت فرمودند: بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ بعد سؤال کردند: ای ابا محمد تو را به خدا قسم می دهم، منظور این آیه چیست؟ آیا آنچه بین دو جلد مصحف است چه می گوید؟ عرض کردم فدای شما شوم ، منظور از عبارت : \" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ \"چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: آیا کسانی غیر از ما اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می توانند باشند؟
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ يَزِيدَ شَعِرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ - قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ خَاصَّةً.
باز از هارون بن حمزه از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت درباره عبارت : \" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ \" فرمودند: آنها به طور خاص ، فقط و فقط ائمه معصومین (ع) هستند.
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ- (وَ الْقُرْآنَ) مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: همانا خدا ما را پاک و معصوم قرار داد و ما را شاهد و گواه بر خلق خود و حجّت بر روی زمین گردانید، و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد که ما از قرآن و قرآن از ما جدا نمی شویم.(1)
وسائل الشيعة، ج27، ص: 185 وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: دَخَلَ قَتَادَةُ بْنُ دِعَامَةَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع- زید شحّام روایت می کند که قتاده بر امام باقر علیه السلام وارد شد.
فَقَالَ يَا قَتَادَةُ أَنْتَ فَقِيهُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ- حضرت علیه السلام از او پرسیدند، تو فقیه بصره ای؟
فَقَالَ هَكَذَا يَزْعُمُونَ - قتاده پاسخ داد: مردم چنین خیال می کنند.
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع- بَلَغَنِي أَنَّكَ تُفَسِّرُ الْقُرْآنَ - حضرت علیه السلام فرمودند: مطلع شده ام که تو قرآن را تفسیر می کنی.
فَقَالَ لَهُ قَتَادَةُ نَعَمْ - قتاده گفت: بله
فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَإِنْ كُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُكَ ... إِلَى أَنْ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ- إِنْ كُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ الْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ فَسَّرْتَهُ مِنَ الرِّجَالِ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ.
امام علیه السلام فرمودند: وای بر تو قتاده! اگر قرآن را از پیش خود تفسیر می کنی، هم خود را هلاک کرده ای و هم دیگران را و اگر به نقل از رجال و افراد دیگری تفسیر می کنی، باز هم خود را هلاک کرده ای و هم دیگران را. وای بر تو قتاده! قرآن را منحصرا آنها می فهمند که مخاطبان (اصلی) قرآنند (یعنی رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام)
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّاد بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ فِي هَذِهِ الْآيَةِ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ فَأَوْمَى بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ.
از ابی بصیر نقل شده که از مولانا ابی جعفر محمد بن علی الباقر (ع) شنیدم که در باره این آیه سخن می گفتند: \"بلکه قرآن آیات بیناتی است در سینه های کسانی که به ایشان علم داده شده است\" سپس حضرت به سینه مبارکشان اشاره فرمودند.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ ع.
باز از امام صادق (ع) در خصوص همین آیه حدیثی نقل شده است. منظور از کسانی که به آنها علم داده شده است، ائمه معصومین (ع) هستند.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَرَأَ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ الْآيَةَ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا قَالَ مَا بَيْنَ دَفَّتَيِ الْمُصْحَفِ- قُلْتُ مَنْ هُمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ مَنْ عَسَى أَنْ يَكُونُوا غَيْرَنَا.
باز از ابی بصیر نقل شده است که مولانا امام محمد باقر (ع) این آیه را قرائت فرمودند: بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ بعد سؤال کردند: ای ابا محمد تو را به خدا قسم می دهم، منظور این آیه چیست؟ آیا آنچه بین دو جلد مصحف است چه می گوید؟ عرض کردم فدای شما شوم ، منظور از عبارت : \" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ \"چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: آیا کسانی غیر از ما اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می توانند باشند؟
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ يَزِيدَ شَعِرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ - قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ خَاصَّةً.
باز از هارون بن حمزه از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت درباره عبارت : \" الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ \" فرمودند: آنها به طور خاص ، فقط و فقط ائمه معصومین (ع) هستند.
وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ- (وَ الْقُرْآنَ) مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: همانا خدا ما را پاک و معصوم قرار داد و ما را شاهد و گواه بر خلق خود و حجّت بر روی زمین گردانید، و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد که ما از قرآن و قرآن از ما جدا نمی شویم.(1)
وسائل الشيعة، ج27، ص: 185 وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: دَخَلَ قَتَادَةُ بْنُ دِعَامَةَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع- زید شحّام روایت می کند که قتاده بر امام باقر علیه السلام وارد شد.
فَقَالَ يَا قَتَادَةُ أَنْتَ فَقِيهُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ- حضرت علیه السلام از او پرسیدند، تو فقیه بصره ای؟
فَقَالَ هَكَذَا يَزْعُمُونَ - قتاده پاسخ داد: مردم چنین خیال می کنند.
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع- بَلَغَنِي أَنَّكَ تُفَسِّرُ الْقُرْآنَ - حضرت علیه السلام فرمودند: مطلع شده ام که تو قرآن را تفسیر می کنی.
فَقَالَ لَهُ قَتَادَةُ نَعَمْ - قتاده گفت: بله
فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَإِنْ كُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُكَ ... إِلَى أَنْ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ- إِنْ كُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ الْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ فَسَّرْتَهُ مِنَ الرِّجَالِ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ.
امام علیه السلام فرمودند: وای بر تو قتاده! اگر قرآن را از پیش خود تفسیر می کنی، هم خود را هلاک کرده ای و هم دیگران را و اگر به نقل از رجال و افراد دیگری تفسیر می کنی، باز هم خود را هلاک کرده ای و هم دیگران را. وای بر تو قتاده! قرآن را منحصرا آنها می فهمند که مخاطبان (اصلی) قرآنند (یعنی رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام)
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
10:10
|
التفسير الأقوم - مروری کوتاه بر مهمترین تفاسیر روایی شیعه - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
قبل از بیان فهرستی از...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
قبل از بیان فهرستی از تفاسیر روایی پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) لازم است بر این نکته تأکید کنم که تفاسیر روایی شیعه، در مقایسه با تفاسیر روایی پیروان ابو بکر و عمر که خود را به نا حق اهل سنت و جماعت می نامند، دارای امتیازی مشترک و برجسته هستند و آن توجه به روایات تفسیری ائمه معصومین و حجج الهی (ع) است. بنابر این توجه به روایات تفسیری همواره مورد نظر مفسران شیعه بوده است. ولی همه مفسران شیعه، در گردآوری و طبقه بندی و تدوین روایات، روش واحدی نداشته اند. برخی به ذکر روایات در ذیل آیات اکتفاء کرده اند؛ برخی در تفسیر آیات با اینکه از غیر روایات نیز کمک گرفته اند ، بیش از هر چیز به روایات استناد کرده اند؛ برخی با روش اجتهادی نسبتا جامع، به تفسیر آیات پرداخته اند، ولی یکی از مستندات عمده آنها روایات است؛ و برخی دیگر در تفسیر آیات استنادشان به روایات اندک است، و در کنار تفسیر و اجتهاد ، روایات تفسیری و مربوط به آیات را تبیین و تحلیل کرده اند.
بی شک، هر یک از روشهایی که ذکر شد، به نوبه خود، دارای فواید و امتیازهایی است. اما متأسفانه در این روش ها، کاستی هایی هم مشاهده می شود که از این منظر ، هیچ یک از روش ها را نمی توان روش کاملی در تفسیر روایی قرآن کریم دانست.
تفاسير روايی شيعه
از مهم ترین تفاسیر روایی شیعه می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
تفسیر ابوحمزه ثمالی، ابوحمزه ثابت بندینار ثمالی ازدی کوفی (م ۱۴۸ ق)؛
تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری، به نقل از محمد بنقاسم استرآبادى (م ح ۳۸۰ ق)؛
تفسیر فراتکوفی، ابوالقاسم فرات بنابراهیم کوفی (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)؛
تفسیر قمی، ابوالحسن علی بنابراهیم بنهاشم قمی (از بزرگان شیعه در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم)؛
تفسیر عیاشی، ابونصر محمد بنمسعود بنعیاش (از نامدارترین تفاسیر روایی شیعه در قرن سوم هجری)؛
منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ملا فتحالله کاشانی (م ۹۸۸ ق)؛
تفسیر شریف لاهیجی، بهاءالدین (قطبالدین) محمد بنشیخ علی الشریف اللاهیجی (م ۱۰۸۸)
الصافی فی تفسیر القرآن، ملا محسن محمد بنمرتضی معروف به فیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ق)؛
البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بنسلیمان بناسماعیل الحسینی البحرانی کتکانی (م ۱۱۰۷ ق)؛
نورالثقلین، عبدالعلی بنجمعۀ الحویزی الشیرازی (م ۱۱۱۲ ق)؛
تفسیر المعین، مولی نورالدین محمد بنمرتضی کاشانی (م ۱۱۱۵ ق)؛
کنز الدقائق و بحرالغرائب، محمد بنمحمدرضا بناسماعیل بنجمالالدین قمی معروف به میرزا محمد مشهدی (م ۱۱۲۵ ق)؛
تفسیر کبیر یا صفوۀ التفاسیر، سید عبدالله شبّر (م ۱۲۴۲ ق)؛
بحرالعرفان و معدن العرفان، ملا صالح بنآغامحمد برغانی قزوینی حائری (م ۱۲۷۰ ق)؛
مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، حاج میر سیدعلی حائریطهرانی معروف به مفسر (م۱۳۴۰ ق)؛
نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن، شیخ محمد بنعبدالرحیم نهاوندی طهرانی (م ۱۳۷۰ ق)؛
التبیین فی شرح آیات المواعظ و البراهین، شیخ میرزا ابوتراب شهیدی(م ۱۳۷۵ ق)؛
تفسیر اثنیعشری، حسین بناحمد الحسینی الشاه عبدالعظیمی (م ۱۳۸۴ ق)؛
الجدید فی تفسیر القرآن المجید، شیخ محمد حبیبالله سبزواری (م ۱۴۰۹ ق)؛
اطیبالبیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین الطیب (م ۱۴۱۱ ق)؛
تفسیر احسن الحدیث، سید علیاکبر قرشی (معاصر)؛
تفسیر جامع، سید ابراهیم بروجردی (معاصر)؛
تفسیر البصائر ، یعسوب الدین رستگار جویباری (م ۱۴۲۱ ق)
تفسیر الأثری الجامع، محمدهادی معرفت (م ۱۴۲۸ ق).
تفسير اهل البيت (ع)
آنچه عرض شد ، اشارهای کلی بود به مهمترین تفسیرهای شیعه که بیشتر بر روش تفسیر روایی و نقلی استوارند. اما تفاسیر دیگری هم هستند که گرچه روش غالب آنها روشی دیگر است، اما ضمنا ، از روش نقلی هم برای شرح و بیان آیات قرآن بهره بردهاند.
با توجه به جایگاه ممتاز چهارده نور مقدس (ع) در تفسیر قرآن و ضرورت رجوع به تفاسیر آن بزرگواران و همچنین گستردگی حجم روایات تفسیری، اهمّیّت پژوهش و دقت نظر در ابعاد مختلف روایات آن بزرگواران و بحث و بررسی و تحلیل و دسته بندی آن ها در تفسیر قرآن کریم روشن است.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
قبل از بیان فهرستی از تفاسیر روایی پیروان حقیقی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) لازم است بر این نکته تأکید کنم که تفاسیر روایی شیعه، در مقایسه با تفاسیر روایی پیروان ابو بکر و عمر که خود را به نا حق اهل سنت و جماعت می نامند، دارای امتیازی مشترک و برجسته هستند و آن توجه به روایات تفسیری ائمه معصومین و حجج الهی (ع) است. بنابر این توجه به روایات تفسیری همواره مورد نظر مفسران شیعه بوده است. ولی همه مفسران شیعه، در گردآوری و طبقه بندی و تدوین روایات، روش واحدی نداشته اند. برخی به ذکر روایات در ذیل آیات اکتفاء کرده اند؛ برخی در تفسیر آیات با اینکه از غیر روایات نیز کمک گرفته اند ، بیش از هر چیز به روایات استناد کرده اند؛ برخی با روش اجتهادی نسبتا جامع، به تفسیر آیات پرداخته اند، ولی یکی از مستندات عمده آنها روایات است؛ و برخی دیگر در تفسیر آیات استنادشان به روایات اندک است، و در کنار تفسیر و اجتهاد ، روایات تفسیری و مربوط به آیات را تبیین و تحلیل کرده اند.
بی شک، هر یک از روشهایی که ذکر شد، به نوبه خود، دارای فواید و امتیازهایی است. اما متأسفانه در این روش ها، کاستی هایی هم مشاهده می شود که از این منظر ، هیچ یک از روش ها را نمی توان روش کاملی در تفسیر روایی قرآن کریم دانست.
تفاسير روايی شيعه
از مهم ترین تفاسیر روایی شیعه می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
تفسیر ابوحمزه ثمالی، ابوحمزه ثابت بندینار ثمالی ازدی کوفی (م ۱۴۸ ق)؛
تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری، به نقل از محمد بنقاسم استرآبادى (م ح ۳۸۰ ق)؛
تفسیر فراتکوفی، ابوالقاسم فرات بنابراهیم کوفی (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)؛
تفسیر قمی، ابوالحسن علی بنابراهیم بنهاشم قمی (از بزرگان شیعه در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم)؛
تفسیر عیاشی، ابونصر محمد بنمسعود بنعیاش (از نامدارترین تفاسیر روایی شیعه در قرن سوم هجری)؛
منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ملا فتحالله کاشانی (م ۹۸۸ ق)؛
تفسیر شریف لاهیجی، بهاءالدین (قطبالدین) محمد بنشیخ علی الشریف اللاهیجی (م ۱۰۸۸)
الصافی فی تفسیر القرآن، ملا محسن محمد بنمرتضی معروف به فیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ق)؛
البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بنسلیمان بناسماعیل الحسینی البحرانی کتکانی (م ۱۱۰۷ ق)؛
نورالثقلین، عبدالعلی بنجمعۀ الحویزی الشیرازی (م ۱۱۱۲ ق)؛
تفسیر المعین، مولی نورالدین محمد بنمرتضی کاشانی (م ۱۱۱۵ ق)؛
کنز الدقائق و بحرالغرائب، محمد بنمحمدرضا بناسماعیل بنجمالالدین قمی معروف به میرزا محمد مشهدی (م ۱۱۲۵ ق)؛
تفسیر کبیر یا صفوۀ التفاسیر، سید عبدالله شبّر (م ۱۲۴۲ ق)؛
بحرالعرفان و معدن العرفان، ملا صالح بنآغامحمد برغانی قزوینی حائری (م ۱۲۷۰ ق)؛
مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، حاج میر سیدعلی حائریطهرانی معروف به مفسر (م۱۳۴۰ ق)؛
نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن، شیخ محمد بنعبدالرحیم نهاوندی طهرانی (م ۱۳۷۰ ق)؛
التبیین فی شرح آیات المواعظ و البراهین، شیخ میرزا ابوتراب شهیدی(م ۱۳۷۵ ق)؛
تفسیر اثنیعشری، حسین بناحمد الحسینی الشاه عبدالعظیمی (م ۱۳۸۴ ق)؛
الجدید فی تفسیر القرآن المجید، شیخ محمد حبیبالله سبزواری (م ۱۴۰۹ ق)؛
اطیبالبیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین الطیب (م ۱۴۱۱ ق)؛
تفسیر احسن الحدیث، سید علیاکبر قرشی (معاصر)؛
تفسیر جامع، سید ابراهیم بروجردی (معاصر)؛
تفسیر البصائر ، یعسوب الدین رستگار جویباری (م ۱۴۲۱ ق)
تفسیر الأثری الجامع، محمدهادی معرفت (م ۱۴۲۸ ق).
تفسير اهل البيت (ع)
آنچه عرض شد ، اشارهای کلی بود به مهمترین تفسیرهای شیعه که بیشتر بر روش تفسیر روایی و نقلی استوارند. اما تفاسیر دیگری هم هستند که گرچه روش غالب آنها روشی دیگر است، اما ضمنا ، از روش نقلی هم برای شرح و بیان آیات قرآن بهره بردهاند.
با توجه به جایگاه ممتاز چهارده نور مقدس (ع) در تفسیر قرآن و ضرورت رجوع به تفاسیر آن بزرگواران و همچنین گستردگی حجم روایات تفسیری، اهمّیّت پژوهش و دقت نظر در ابعاد مختلف روایات آن بزرگواران و بحث و بررسی و تحلیل و دسته بندی آن ها در تفسیر قرآن کریم روشن است.
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
8:30
|
التفسير الأقوم - تولید علم به جای توزیع علم - Farsi
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
به منظور تولید علم به جای توزیع...
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
به منظور تولید علم به جای توزیع علم و دستیابی به یافته های علمی جدید، دقیق، ارزشمند و خالص در گرو تعیین دقیق مرزهای دانش در موضوع مورد پژوهش است. به عبارت دیگر ابتدا باید وضعیت یافته های پیشین دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد تا پژوهش های جدید، با رویکرد تکمیل و تصحیح آ نها انجام شوند. با وجود فراوانی بالای روایات تفسیری، هنوز بسیاری از فرازهای آیات به خصوص فرازهای پایانی آن ها بدون روایت مانده اند. آیات بیروایت، تکرر در ذکر برخی از روایات، جامع نبودن و اکتفای حداقلی به روایات ذیل هر آیه، مانع نبودن، عدم تلاش برای یافتن منابع دست اول، حذف اسناد و فارغ بودن از بررسیهای سندی و ... از جمله کاستی های قابل ملاحظه تفاسیر گذشته است.
بنابراین می توان گفت بسیاری از مفسّران، اغلب به روایات موجود در کتب تفسیری پیش از خود نظر داشته اند و به روایات در دسترس بسنده نموده اند یا حدّاقل همان روایاتی را یافته اند که مفسّران قبلی در کتابهای خود آورده اند. این امر در میان مفسّران متأخّر نمود بیشتری دارد.
لازم به ذکر است ، از لحاظ فراوانی روایات نویافته، به ترتیب تفاسیر اهل بیت (ع) ، تفسیر العياشي، نورالثّقلین، البرهان، الفرقان، الصّافی، در رتبه های برتر قرار دارند.
پیشنهاد
اما امروز به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر، باید به دنبال تدوین تفسیری روایی باشیم که عاری از نابسامانی ها و کاستی های موجود در تفاسیر روایی گذشته باشد ، لذا باید به نکات زیر توجه کنیم:
اول اینکه باید در تفسیر هر آیه ضمن کوشش بلیغ و بذل جهد کامل و جامع در فهم معنای آن به همه روایاتی که به نحوی در بیان معنا و مصداق و ظاهر و باطن آن مؤثر است، توجه کرد. با یک نگاه اجمالی در می یابیم ، کلیه تفاسیر روایی موجود روی هم رفته تنها 40% از روایاتی را که لفظا یا معنا به آیات قرآن کریم مربوط می باشند، آورده اند. بنابر این ، با توجه به پراکندگی و تنوع و تکرار احادیث تفسیری، باید از امکانات تکنولوژیک موجود استفاده شایسته به عمل آید و استقصائی تام صورت پذیرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
دوم اینکه باید مأخذ و سند روایات بررسی شوند، باید معنا و مفاد آنها تبیین شود و از نظر موافقت و مخالفت با نصوص و ظواهر قرآن، سنت قطعیه و روایات معتبره ، ضروریات دین و مذهب و معلومات عقلی مورد واکاوی قرار بگیرند و با در نظر گرفتن مجموع آن مباحث و با نگاهی جامع نگرانه ، میزان اعتبار آنها مشخص شود. یعنی روایات ساختگی و اسرائیلیات باطل حذف شوند و سایر روایات هم از نظر درجه صحت و اعتبار طبقه بندی و علامتگذاری و کد گذاری شوند و به تبع آن به هر روایتی به میزان صحت و اعتبارش ترتیب اثر داده شود.
سوم اینکه روایات فضائل و خواص سور و آیات، و روایات مربوط به قرائت های گوناگون که از منظر لفظ حائز اهمیت و بعضا حاکی از وقوع تحریف لفظی غیر مخل به حجیت، در آیات قرآن کریم هستند ، از روایات تقسیری و مرتبط با معنا و محتوای آیات تفکیک و مدلول هر روایتی از جهت بیان ظاهر ، باطن ، مفهوم و مصداق آیات و تخصیص ، تقیید، توسعه و تعمیم معنا و مفاد آیات تبیین و تعیین شود.
چهارم اینکه با توجه به امکانات تکنولوژیک موجود، این کار بر روی بستر وب به صورت سایتی مستقل و با اپلیکیشن مناسب و با امکانات جستجو، فهرست سازی و نمایش تطبیقی و به زبانهای مختلف ارائه و در اختیار علاقه مندان قرار بگیرد.
More...
Description:
#التفسير_الأقوم
#درایت_حدیث
#تفسیر_قرآن
#تفقه_و_استنباط
#تفاسیر_روایی
به منظور تولید علم به جای توزیع علم و دستیابی به یافته های علمی جدید، دقیق، ارزشمند و خالص در گرو تعیین دقیق مرزهای دانش در موضوع مورد پژوهش است. به عبارت دیگر ابتدا باید وضعیت یافته های پیشین دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد تا پژوهش های جدید، با رویکرد تکمیل و تصحیح آ نها انجام شوند. با وجود فراوانی بالای روایات تفسیری، هنوز بسیاری از فرازهای آیات به خصوص فرازهای پایانی آن ها بدون روایت مانده اند. آیات بیروایت، تکرر در ذکر برخی از روایات، جامع نبودن و اکتفای حداقلی به روایات ذیل هر آیه، مانع نبودن، عدم تلاش برای یافتن منابع دست اول، حذف اسناد و فارغ بودن از بررسیهای سندی و ... از جمله کاستی های قابل ملاحظه تفاسیر گذشته است.
بنابراین می توان گفت بسیاری از مفسّران، اغلب به روایات موجود در کتب تفسیری پیش از خود نظر داشته اند و به روایات در دسترس بسنده نموده اند یا حدّاقل همان روایاتی را یافته اند که مفسّران قبلی در کتابهای خود آورده اند. این امر در میان مفسّران متأخّر نمود بیشتری دارد.
لازم به ذکر است ، از لحاظ فراوانی روایات نویافته، به ترتیب تفاسیر اهل بیت (ع) ، تفسیر العياشي، نورالثّقلین، البرهان، الفرقان، الصّافی، در رتبه های برتر قرار دارند.
پیشنهاد
اما امروز به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر، باید به دنبال تدوین تفسیری روایی باشیم که عاری از نابسامانی ها و کاستی های موجود در تفاسیر روایی گذشته باشد ، لذا باید به نکات زیر توجه کنیم:
اول اینکه باید در تفسیر هر آیه ضمن کوشش بلیغ و بذل جهد کامل و جامع در فهم معنای آن به همه روایاتی که به نحوی در بیان معنا و مصداق و ظاهر و باطن آن مؤثر است، توجه کرد. با یک نگاه اجمالی در می یابیم ، کلیه تفاسیر روایی موجود روی هم رفته تنها 40% از روایاتی را که لفظا یا معنا به آیات قرآن کریم مربوط می باشند، آورده اند. بنابر این ، با توجه به پراکندگی و تنوع و تکرار احادیث تفسیری، باید از امکانات تکنولوژیک موجود استفاده شایسته به عمل آید و استقصائی تام صورت پذیرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
دوم اینکه باید مأخذ و سند روایات بررسی شوند، باید معنا و مفاد آنها تبیین شود و از نظر موافقت و مخالفت با نصوص و ظواهر قرآن، سنت قطعیه و روایات معتبره ، ضروریات دین و مذهب و معلومات عقلی مورد واکاوی قرار بگیرند و با در نظر گرفتن مجموع آن مباحث و با نگاهی جامع نگرانه ، میزان اعتبار آنها مشخص شود. یعنی روایات ساختگی و اسرائیلیات باطل حذف شوند و سایر روایات هم از نظر درجه صحت و اعتبار طبقه بندی و علامتگذاری و کد گذاری شوند و به تبع آن به هر روایتی به میزان صحت و اعتبارش ترتیب اثر داده شود.
سوم اینکه روایات فضائل و خواص سور و آیات، و روایات مربوط به قرائت های گوناگون که از منظر لفظ حائز اهمیت و بعضا حاکی از وقوع تحریف لفظی غیر مخل به حجیت، در آیات قرآن کریم هستند ، از روایات تقسیری و مرتبط با معنا و محتوای آیات تفکیک و مدلول هر روایتی از جهت بیان ظاهر ، باطن ، مفهوم و مصداق آیات و تخصیص ، تقیید، توسعه و تعمیم معنا و مفاد آیات تبیین و تعیین شود.
چهارم اینکه با توجه به امکانات تکنولوژیک موجود، این کار بر روی بستر وب به صورت سایتی مستقل و با اپلیکیشن مناسب و با امکانات جستجو، فهرست سازی و نمایش تطبیقی و به زبانهای مختلف ارائه و در اختیار علاقه مندان قرار بگیرد.
Video Tags:
التفسير
الأقوم,رویکرد
صحیح
به
روایات
تفسیری,مشهور,غیر
مشهور,علما
و
محدثان
و
فقها,سلسله
سند,وثوق
و
اطمینان,معصوم,علم
درایت
حدیث,علم
رجال,علم
اصول
فقه,الکافی,وسائل
الشیعه,مرحوم
کلینی,علوم
تجربی,دانش
بشر,مدعیان
تشیع,روایات
غیر
معتبر,فاطمه
الزهراء,حجج
الاهی,ائمه
هدی,بکریه
و
عمریه,دعوا
ما
وافق
القوم,فان
الرشد
في
خلافهم,ما
خالف
العامة
ففيه
الرشاد,فان
الحق
في
ما
خالفهم,چهارده
نور
مقدس,تولید
علم,توزیع
علم,معصومين,العياشي,نور
الثقلين,معجزه,قرآن,عترت
2:44
|
064 | Hifz e Mozoee I قرآن کا دائمی معجزہ؛ چیلنج کرنا | Urdu
Hifz-e-Mozoee (Har Roz Quran o Ahlebait(A.S) k Sath) | ہر روز قرآن و اہلبیت علیہم السلام
(Lessons of Life For The Whole Year 365 Days)...
Hifz-e-Mozoee (Har Roz Quran o Ahlebait(A.S) k Sath) | ہر روز قرآن و اہلبیت علیہم السلام
(Lessons of Life For The Whole Year 365 Days)
(حفظ موضوعی 365 موضوعات)
Explanator: Dr.Syed Ali Abbas Naqvi
Tilawat: Qari Muhammad Zaman
Translation: Sheikh Mohsin Najfi (#Balagh_ul_Quran)
Translation Voice: Syed Wajahat Hussain Rizvi
More...
Description:
Hifz-e-Mozoee (Har Roz Quran o Ahlebait(A.S) k Sath) | ہر روز قرآن و اہلبیت علیہم السلام
(Lessons of Life For The Whole Year 365 Days)
(حفظ موضوعی 365 موضوعات)
Explanator: Dr.Syed Ali Abbas Naqvi
Tilawat: Qari Muhammad Zaman
Translation: Sheikh Mohsin Najfi (#Balagh_ul_Quran)
Translation Voice: Syed Wajahat Hussain Rizvi
13:32
|
ماہ رمضان، خلاصہ دین قرآن و عترتؑ | Urdu
اس درس کے اہم نکات:
الہٰی حکمتوں کا مہینہ کون سا ہے؟
اسلام کی تعلیمات کا محور حقیقی کیا ہے؟
مولانا سید آغا...
اس درس کے اہم نکات:
الہٰی حکمتوں کا مہینہ کون سا ہے؟
اسلام کی تعلیمات کا محور حقیقی کیا ہے؟
مولانا سید آغا علی رضا
More...
Description:
اس درس کے اہم نکات:
الہٰی حکمتوں کا مہینہ کون سا ہے؟
اسلام کی تعلیمات کا محور حقیقی کیا ہے؟
مولانا سید آغا علی رضا
Video Tags:
mahe
ramazan,
khulasa,
deen,
quran,
Itrat
,
Elahi,
ilahi,
hikmaton,
maheena,
taalimaat,
mehwar
ماہ
رمضان
,
خلاصہ
,
دین
,
قرآن
,
عترت
,
الہٰی
,
حکمتوں
,
مہینہ
,
تعلیمات
,
محور
5:44
|
2:24
|
محاور الحوار (81) - إني مخلف فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا | Arabic
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير...
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير
#البكرية_و_العمرية
ومن العجب: إنهم يسمعون قول الرسول (صلى الله عليه وآله): \" إني مخلف فيكم الثقلين ما إنتمسكتم بهما لن تضلوا: كتاب الله وعترتي أهل بيتي، فإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض \" ، وقوله (صلى الله عليه وآله): \" مثل أهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح، من ركبها نجا، ومن تخلف عنها غرق \" ، وقوله (صلى الله عليه وآله): \" النجوم أمان لأهل السماء، وأهل بيتي أمان لأمتي \" ، في أمثال هذه الأخبار الواردة مورد الظهور والانتشار، المتضمنة إعلامهم بأن الله تعالى قد أزاح بأهل بيت نبيه (عليهم السلام) عللهم، وأغناهم بهم عن غيرهم، فيهجرونهم ولا يرجعون في مسألة من الفقه إليهم، ويتعلقون بأذيال مالك وأبي حنيفة والشافعي وسفيان الثوري وداود وابن حنبل، المختلفي الأفعال والأقوال، المتبايني الأحكام في الحلال والحرام، فيتبعونهم مقتدين بهم، ويعتمدون عليهم في معالم الدين، ويتقربون بما يأخذونه منهم إلى رب العالمين، ويقولون: هم علماء الأمة، وفقهاء أهل القبلة، وأئمة الأنام، وحفظة الإسلام، الذين هذبوا الشرع، وتمموا الناقص من السمع، ومن سواهم لا يؤخذ منه علما، ولا يصوب لهم عملا (بئس للظالمين بدلا) !
More...
Description:
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير
#البكرية_و_العمرية
ومن العجب: إنهم يسمعون قول الرسول (صلى الله عليه وآله): \" إني مخلف فيكم الثقلين ما إنتمسكتم بهما لن تضلوا: كتاب الله وعترتي أهل بيتي، فإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض \" ، وقوله (صلى الله عليه وآله): \" مثل أهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح، من ركبها نجا، ومن تخلف عنها غرق \" ، وقوله (صلى الله عليه وآله): \" النجوم أمان لأهل السماء، وأهل بيتي أمان لأمتي \" ، في أمثال هذه الأخبار الواردة مورد الظهور والانتشار، المتضمنة إعلامهم بأن الله تعالى قد أزاح بأهل بيت نبيه (عليهم السلام) عللهم، وأغناهم بهم عن غيرهم، فيهجرونهم ولا يرجعون في مسألة من الفقه إليهم، ويتعلقون بأذيال مالك وأبي حنيفة والشافعي وسفيان الثوري وداود وابن حنبل، المختلفي الأفعال والأقوال، المتبايني الأحكام في الحلال والحرام، فيتبعونهم مقتدين بهم، ويعتمدون عليهم في معالم الدين، ويتقربون بما يأخذونه منهم إلى رب العالمين، ويقولون: هم علماء الأمة، وفقهاء أهل القبلة، وأئمة الأنام، وحفظة الإسلام، الذين هذبوا الشرع، وتمموا الناقص من السمع، ومن سواهم لا يؤخذ منه علما، ولا يصوب لهم عملا (بئس للظالمين بدلا) !
2:29
|
محاور الحوار (83) - إني مخلف فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهمالن تضلوا | Arabic
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير...
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير
#البكرية_و_العمرية
قول الرسول صلّى اللّه عليه و آله: «إنّي مخلّف فيكم الثقلين ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا: كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي، فإنّهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض» . ، و قوله صلّى اللّه عليه و آله: «مثل أهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح، من ركبها نجا، و من تخلّف عنها غرق» .
، و قوله صلّى اللّه عليه و آله: «النجوم أمان لأهل السماء، و أهل بيتي أمان لامّتي» .
، في أمثال هذه الأخبار الواردة مورد الظهور و الانتشار، المتضمّنة إعلامهم بأنّ اللّه تعالى قد أزاح بأهل بيت نبيّه عليهم السّلام عللهم، و أغناهم بهم عن غيرهم، فيهجرونهم و لا يرجعون في مسألة من الفقه إليهم، و يتعلّقون بأذيال مالك و أبي حنيفة و الشافعي و سفيان الثوري و داود و ابن حنبل، المختلفي الأفعال و الأقوال، المتبايني الأحكام في الحلال و الحرام، فيتّبعونهم مقتدين بهم، و يعتمدون عليهم في معالم الدين، و يتقرّبون بما يأخذونه منهم إلى ربّ العالمين، و يقولون: هم علماء الأمّة، و فقهاء أهل القبلة، و أئمّة الأنام، و حفظة الإسلام، الذين هذّبوا الشرع، و تمّموا الناقص من السمع، و من سواهم لا يؤخذ منه علما، و لا يصوّب لهم عملا بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ! و من عجيب أمرهم، و ظاهر عنادهم: أنّهم يرون وجوب العمل بأخبار الآحاد، فإذا أورد إليهم خبر عن أحد العترة الأبرار، و الأئمّة الأطهار، أهل بيت النبوّة، و معدن العلم و الحكمة، صلوات اللّه عليهم أجمعين لم يصغوا إليه، و يدعوا المعقول عليه، و كان عندهم دون أخبار الآحاد رتبة، و أقلّ منها درجة.
و يختارون عليه أخبار
أبي هريرة الذي قال له النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: «إنّ فيك لشعبة من الكفر» .
و أخبار مغيرة بن شعبة الذي شهد عليه ثلاثة بالزنا عند عمر بن الخطّاب، و لعن الرابع حتى تلجلج في الشهادة، فدفع عنه الحدّ .
و أخبار أبي موسى الأشعري مقيم الفتنة، و مضلّ الأمّة، الذي أخبر النبيّ صلّى اللّه عليه و آله أنّه إمام الفرقة المرتدّة،
فقال فيما رواه حذيفة، عن سلمان: «ستفترقون على ثلاث فرق؛ فرقة منها على الحقّ لا ينقص الباطل منها شيئا يحبّونني و يحبّون أهل بيتي، مثلهم كمثل الذهبة الحمراء أوقد عليها صاحبها فلم تزدد إلّا خيارا، و فرقة على الباطل لا ينقص الحقّ منها شيئا يبغضونني و يبغضون أهل بيتي، مثلهم مثل الحديدة أو قد عليها صاحبها فلم تزدد إلّا شرّا، و فرقة مذبذبة بين هؤلاء على ملّة السامري يقولون: لا مِساسَ، إمامهم الأشعري» .
و أخبار عبد اللّه بن عمر الذي لم يحسن أن يطلّق امرأته ، و الذي قعد عن بيعة أمير المؤمنين عليه السّلام، ثمّ جاء بعد ذلك إلى الحجّاج فطرقه ليلا و قال: بيدك أبايعك لأمير المؤمنين عبد الملك،
فإنّي سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يقول: «من مات و ليس عليه بيعة إمام فموتته جاهليّة» .
، فأنكر عليه الحجّاج ذلك مع كفره و عتوّه، و قال له: بالأمس تقعد عن بيعة عليّ بن أبي طالب، و أنت اليوم تأتيني و تسألني عن بيعة عبد الملك بن مروان! يدي عنك مشتغلة، لكنّ هذه رجلي .
و أخبار كعب الأحبار الذي قام إليه أبو ذرّ رحمه اللّه فضربه بين يدي عثمان على رأسه بالمحجنة فشجّه، و قال: يا بن اليهوديّة، متى كان مثلك يتكلّم في الدين، فو اللّه ما خرجت اليهوديّة من قلبك ؟
و أخبار عامر الشعبي الذي تخلّف عن الحسين عليه السّلام و خرج مع عبد الرحمن بن محمّد بن الأشعث، و قال له الحجّاج: أنت المعين علينا، فقال: نعم، ما كنّا فيها ببرة أتقياء، و لا فجرة أشقياء .
و هو الذي دخل بيت المال فسرق في خفّه مائتي درهم.
فهؤلاء و من يجري مجراهم، رواة القوم و ثقاتهم، الذين يختارون أخبارهم على أخبار الإمام الصادق و آبائه و أتباعه صلوات اللّه عليهم، فالكفر منهم طويل، و التعجّب منهم غير قليل! و من عجيب مغالطتهم، و ظاهر جهلهم و مباطلتهم: قولهم: لو علمنا أنّكم معاشر الشيعة صادقون فيما تدّعون عن الباقر و الصادق عليهما السّلام لسمعنا منكم، و أخذناه عنكم؛ لأنّ مثلهم لا يخالف في علم، و لا يتّهم في فهم، و لكنّكم غير موثوق بكم فيما تدّعون، و لا بما نقل إليكم عنهم ما يذكرون، فيظهرون استعظام مخالفة الأئمّة صلوات اللّه عليهم، و يعتذرون في ترك الأخذ بقولهم بهذا الاعتذار الباطل و التعليل الفاسد، و ينسبون مع ذلك أنّهم بأجمعهم و سلفهم من قبلهم يجاهرون بمخالفة أمير المؤمنين عليه السّلام الذي هو أفضل و أعلم من بنيه فيما هو مذكور في كتبهم، مسطور في صحفهم، الذي منه
قولهم: «كان من مذهب عليّ عليه السّلام: بيع أمّهات الأولاد» ، و «كان من مذهبه: إنكار المسح على الخفّين» ، و «كان من مذهبه، أن لا يقتل اثنين بواحد إلّا أن يؤدّي أولياء الدم إلى كلّ واحد منهما نصف الديّة» ، و «كان من مذهبه قطع يد السارق من اصول الأصابع» .
More...
Description:
#أهل_السنة_و_الجماعة
#أهل_البدعة_و_الخلاف
#التعجب
#الولاية_الإمامة_الخلافة
#أهل_البيت
#وصاية_النبي
#الغدير
#البكرية_و_العمرية
قول الرسول صلّى اللّه عليه و آله: «إنّي مخلّف فيكم الثقلين ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا: كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي، فإنّهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض» . ، و قوله صلّى اللّه عليه و آله: «مثل أهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح، من ركبها نجا، و من تخلّف عنها غرق» .
، و قوله صلّى اللّه عليه و آله: «النجوم أمان لأهل السماء، و أهل بيتي أمان لامّتي» .
، في أمثال هذه الأخبار الواردة مورد الظهور و الانتشار، المتضمّنة إعلامهم بأنّ اللّه تعالى قد أزاح بأهل بيت نبيّه عليهم السّلام عللهم، و أغناهم بهم عن غيرهم، فيهجرونهم و لا يرجعون في مسألة من الفقه إليهم، و يتعلّقون بأذيال مالك و أبي حنيفة و الشافعي و سفيان الثوري و داود و ابن حنبل، المختلفي الأفعال و الأقوال، المتبايني الأحكام في الحلال و الحرام، فيتّبعونهم مقتدين بهم، و يعتمدون عليهم في معالم الدين، و يتقرّبون بما يأخذونه منهم إلى ربّ العالمين، و يقولون: هم علماء الأمّة، و فقهاء أهل القبلة، و أئمّة الأنام، و حفظة الإسلام، الذين هذّبوا الشرع، و تمّموا الناقص من السمع، و من سواهم لا يؤخذ منه علما، و لا يصوّب لهم عملا بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ! و من عجيب أمرهم، و ظاهر عنادهم: أنّهم يرون وجوب العمل بأخبار الآحاد، فإذا أورد إليهم خبر عن أحد العترة الأبرار، و الأئمّة الأطهار، أهل بيت النبوّة، و معدن العلم و الحكمة، صلوات اللّه عليهم أجمعين لم يصغوا إليه، و يدعوا المعقول عليه، و كان عندهم دون أخبار الآحاد رتبة، و أقلّ منها درجة.
و يختارون عليه أخبار
أبي هريرة الذي قال له النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: «إنّ فيك لشعبة من الكفر» .
و أخبار مغيرة بن شعبة الذي شهد عليه ثلاثة بالزنا عند عمر بن الخطّاب، و لعن الرابع حتى تلجلج في الشهادة، فدفع عنه الحدّ .
و أخبار أبي موسى الأشعري مقيم الفتنة، و مضلّ الأمّة، الذي أخبر النبيّ صلّى اللّه عليه و آله أنّه إمام الفرقة المرتدّة،
فقال فيما رواه حذيفة، عن سلمان: «ستفترقون على ثلاث فرق؛ فرقة منها على الحقّ لا ينقص الباطل منها شيئا يحبّونني و يحبّون أهل بيتي، مثلهم كمثل الذهبة الحمراء أوقد عليها صاحبها فلم تزدد إلّا خيارا، و فرقة على الباطل لا ينقص الحقّ منها شيئا يبغضونني و يبغضون أهل بيتي، مثلهم مثل الحديدة أو قد عليها صاحبها فلم تزدد إلّا شرّا، و فرقة مذبذبة بين هؤلاء على ملّة السامري يقولون: لا مِساسَ، إمامهم الأشعري» .
و أخبار عبد اللّه بن عمر الذي لم يحسن أن يطلّق امرأته ، و الذي قعد عن بيعة أمير المؤمنين عليه السّلام، ثمّ جاء بعد ذلك إلى الحجّاج فطرقه ليلا و قال: بيدك أبايعك لأمير المؤمنين عبد الملك،
فإنّي سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يقول: «من مات و ليس عليه بيعة إمام فموتته جاهليّة» .
، فأنكر عليه الحجّاج ذلك مع كفره و عتوّه، و قال له: بالأمس تقعد عن بيعة عليّ بن أبي طالب، و أنت اليوم تأتيني و تسألني عن بيعة عبد الملك بن مروان! يدي عنك مشتغلة، لكنّ هذه رجلي .
و أخبار كعب الأحبار الذي قام إليه أبو ذرّ رحمه اللّه فضربه بين يدي عثمان على رأسه بالمحجنة فشجّه، و قال: يا بن اليهوديّة، متى كان مثلك يتكلّم في الدين، فو اللّه ما خرجت اليهوديّة من قلبك ؟
و أخبار عامر الشعبي الذي تخلّف عن الحسين عليه السّلام و خرج مع عبد الرحمن بن محمّد بن الأشعث، و قال له الحجّاج: أنت المعين علينا، فقال: نعم، ما كنّا فيها ببرة أتقياء، و لا فجرة أشقياء .
و هو الذي دخل بيت المال فسرق في خفّه مائتي درهم.
فهؤلاء و من يجري مجراهم، رواة القوم و ثقاتهم، الذين يختارون أخبارهم على أخبار الإمام الصادق و آبائه و أتباعه صلوات اللّه عليهم، فالكفر منهم طويل، و التعجّب منهم غير قليل! و من عجيب مغالطتهم، و ظاهر جهلهم و مباطلتهم: قولهم: لو علمنا أنّكم معاشر الشيعة صادقون فيما تدّعون عن الباقر و الصادق عليهما السّلام لسمعنا منكم، و أخذناه عنكم؛ لأنّ مثلهم لا يخالف في علم، و لا يتّهم في فهم، و لكنّكم غير موثوق بكم فيما تدّعون، و لا بما نقل إليكم عنهم ما يذكرون، فيظهرون استعظام مخالفة الأئمّة صلوات اللّه عليهم، و يعتذرون في ترك الأخذ بقولهم بهذا الاعتذار الباطل و التعليل الفاسد، و ينسبون مع ذلك أنّهم بأجمعهم و سلفهم من قبلهم يجاهرون بمخالفة أمير المؤمنين عليه السّلام الذي هو أفضل و أعلم من بنيه فيما هو مذكور في كتبهم، مسطور في صحفهم، الذي منه
قولهم: «كان من مذهب عليّ عليه السّلام: بيع أمّهات الأولاد» ، و «كان من مذهبه: إنكار المسح على الخفّين» ، و «كان من مذهبه، أن لا يقتل اثنين بواحد إلّا أن يؤدّي أولياء الدم إلى كلّ واحد منهما نصف الديّة» ، و «كان من مذهبه قطع يد السارق من اصول الأصابع» .
1:05
|
1:39
|
قرآن کو روزانہ پڑھنے کا طریقہ | امام سید علی خامنہ ای | Farsi Sub Urdu
قرآن کریم کتاب ہدایت ہونے کے ساتھ ساتھ حیات ساز بھی ہے، یہی وجہ ہے کہ انسان کو قرآن کریم سے ہمیشہ وابستہ رہنا...
قرآن کریم کتاب ہدایت ہونے کے ساتھ ساتھ حیات ساز بھی ہے، یہی وجہ ہے کہ انسان کو قرآن کریم سے ہمیشہ وابستہ رہنا چاہیے تاکہ وہ اس سرچشمۂ حیات سے حیات اور ہدایت کا رزق لیتا رہے۔ اس لیے ہمیں روزانہ کی بنیاد پر قرآن کریم کی تلاوت کرنے کی ضرورت ہے اور اس پر تاکید بھی کی گئی ہے۔ روایات کے مطابق اس انسان کو غافلوں کی فہرست میں شمار کیا گیا ہے جو قرآن کریم کی تلاوت سے پہلوتہی کرتا ہے اور خود قرآن کریم کی آیتوں کے مطابق، قیامت کے دن قرآن کریم ان لوگوں کی شکایت کرے گا جنہوں نے قرآن کریم کے سلسلے میں غفلت سے کام لیتے ہوئے اس کی تلاوت میں کوتاہی کی۔ بنابریں ضروری ہے کہ ہم روزانہ کی بنیاد پر قرآن کریم کی تلاوت کریں اور اس کی تعلیمات سے بہرہ مند ہونے کی کوشش کریں۔
قرآن کریم کی تلاوت کے حوالے سے ہمارا شیڈول کیا ہونا چاہئے؟ روزانہ قرآن کریم کی تلاوت کے لیے کیا آیات کی کوئی مقدار اور تعداد معین ہے؟ چنانچہ اس ضمن میں آگاہی حاصل کرنے کے لیے ولی امر مسلمین سید علی خامنہ ای کے بیانات پر مشتمل اس ویڈیو کو ضرور دیکھیے۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #قرآن#تلاوت #طریقہ #سال #دن #استماع #زمینہ #ایمان #ذمہ_داری
More...
Description:
قرآن کریم کتاب ہدایت ہونے کے ساتھ ساتھ حیات ساز بھی ہے، یہی وجہ ہے کہ انسان کو قرآن کریم سے ہمیشہ وابستہ رہنا چاہیے تاکہ وہ اس سرچشمۂ حیات سے حیات اور ہدایت کا رزق لیتا رہے۔ اس لیے ہمیں روزانہ کی بنیاد پر قرآن کریم کی تلاوت کرنے کی ضرورت ہے اور اس پر تاکید بھی کی گئی ہے۔ روایات کے مطابق اس انسان کو غافلوں کی فہرست میں شمار کیا گیا ہے جو قرآن کریم کی تلاوت سے پہلوتہی کرتا ہے اور خود قرآن کریم کی آیتوں کے مطابق، قیامت کے دن قرآن کریم ان لوگوں کی شکایت کرے گا جنہوں نے قرآن کریم کے سلسلے میں غفلت سے کام لیتے ہوئے اس کی تلاوت میں کوتاہی کی۔ بنابریں ضروری ہے کہ ہم روزانہ کی بنیاد پر قرآن کریم کی تلاوت کریں اور اس کی تعلیمات سے بہرہ مند ہونے کی کوشش کریں۔
قرآن کریم کی تلاوت کے حوالے سے ہمارا شیڈول کیا ہونا چاہئے؟ روزانہ قرآن کریم کی تلاوت کے لیے کیا آیات کی کوئی مقدار اور تعداد معین ہے؟ چنانچہ اس ضمن میں آگاہی حاصل کرنے کے لیے ولی امر مسلمین سید علی خامنہ ای کے بیانات پر مشتمل اس ویڈیو کو ضرور دیکھیے۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #قرآن#تلاوت #طریقہ #سال #دن #استماع #زمینہ #ایمان #ذمہ_داری
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
video,
quran,
tilawat,
tareeqa,
saal,
din,
zamena,
imaan,
zimma,
قرآن
,
پڑھنے
,
طریقہ
,
امام
سید
علی
خامنہ
ای,
3:38
|
قرآن کے دلوں پر اثر کرنے میں قطع و وصل کا کردار | امام سید علی خامنہ ای | Farsi Sub Urdu
بہترین اسلوب اور درست اور صحیح طریقے سے قرآن کریم کی تلاوت کرنے کے لیے قرآنی علوم کے ماہرین کی جانب سے علم...
بہترین اسلوب اور درست اور صحیح طریقے سے قرآن کریم کی تلاوت کرنے کے لیے قرآنی علوم کے ماہرین کی جانب سے علم تجوید کو وضع کیا گیا ہے جس میں قرآن کریم کی تلاوت سے متعلق احکام و ضوابط بیان کیے گئے ہیں۔ علم تجوید میں قرآن کریم کی تلاوت سے متعلق بہت سے اصول و ضوابط بیان کیے گئے ہیں جنہیں دورانِ تلاوت، رعایت کی صورت میں جہاں قرآن کریم کی تلاوت کو چار چاند لگ سکتے ہیں وہیں سامعین پر بھی اس کا بڑا گہرا اثر ہوتا ہے۔ چنانچہ انہی قواعد میں سے ایک قاعدہ قطع اور وصل بھی ہے، اس اصل کے تحت قاری قرآن کو اس بات کا علم ہو جاتا ہے کہاں آیات اور جملات کو ملا کے پڑھنا ہے اور کہاں الگ کرکے پڑھنا ہے۔
قطع اور وصل کے اصول کے تحت ہونے والی قرائت، کس طرح سامعین کے دلوں پر اثر انداز ہوتی ہے؟ اس کی مثال کونسی ہے؟ اور قاریان قرآن کے لیے اس قاعدے کی رعایت، کس قدر ضروری ہے؟
ان سوالات کے جوابات سے آگاہی کے لیے ولی امر مسلمین امام سید علی خامنہ ای کی اس ویڈیو کو ضرور ملاحظہ فرمائیں۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #قرآن #تلاوت #طریقہ #مقامات #قاری #قطع_وصل #اثر #توجہ #مثال #واضح #آیت #تکرار #آواز #بلند
More...
Description:
بہترین اسلوب اور درست اور صحیح طریقے سے قرآن کریم کی تلاوت کرنے کے لیے قرآنی علوم کے ماہرین کی جانب سے علم تجوید کو وضع کیا گیا ہے جس میں قرآن کریم کی تلاوت سے متعلق احکام و ضوابط بیان کیے گئے ہیں۔ علم تجوید میں قرآن کریم کی تلاوت سے متعلق بہت سے اصول و ضوابط بیان کیے گئے ہیں جنہیں دورانِ تلاوت، رعایت کی صورت میں جہاں قرآن کریم کی تلاوت کو چار چاند لگ سکتے ہیں وہیں سامعین پر بھی اس کا بڑا گہرا اثر ہوتا ہے۔ چنانچہ انہی قواعد میں سے ایک قاعدہ قطع اور وصل بھی ہے، اس اصل کے تحت قاری قرآن کو اس بات کا علم ہو جاتا ہے کہاں آیات اور جملات کو ملا کے پڑھنا ہے اور کہاں الگ کرکے پڑھنا ہے۔
قطع اور وصل کے اصول کے تحت ہونے والی قرائت، کس طرح سامعین کے دلوں پر اثر انداز ہوتی ہے؟ اس کی مثال کونسی ہے؟ اور قاریان قرآن کے لیے اس قاعدے کی رعایت، کس قدر ضروری ہے؟
ان سوالات کے جوابات سے آگاہی کے لیے ولی امر مسلمین امام سید علی خامنہ ای کی اس ویڈیو کو ضرور ملاحظہ فرمائیں۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #قرآن #تلاوت #طریقہ #مقامات #قاری #قطع_وصل #اثر #توجہ #مثال #واضح #آیت #تکرار #آواز #بلند
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
Quran,
Del,
Kerdar,
Imam,
Imam
Khamenei,
Telawat,
Qari,
Ayat,
Maqamat,
Tekrar,
Avaz,
Buland,
قرآن,
دل,
اثر,
قطع,
وصل,
کردار
,
امام,
امام
سید
علی
خامنہ
ای,
امام
خامنہ
ای,
3:36
|
قرآن کی پناہ میں اہلبیتؑ کے عاشق | نوحہ خوان سید مجید بنی فاطمہ | Farsi Sub Urdu
یہ ایک فارسی نوحہ ہے جس کا عنوان ہے: \"ہقرآن کی پناہ میں اہلبیتؑ کے عاشق\" اس نوحے میں قرآن اور اہلبیتؑ کے...
یہ ایک فارسی نوحہ ہے جس کا عنوان ہے: \"ہقرآن کی پناہ میں اہلبیتؑ کے عاشق\" اس نوحے میں قرآن اور اہلبیتؑ کے درمیان نہ ٹوٹنے والے رشتے اور تعلق کو بعض مثالوں کے ضمن میں پیش کیا گیا ہے جو اصل میں حدیث ثقلین کی ترجمانی ہے جس میں آنحضرتؐ نے فرمایا تھا کہ میں تمہارے درمیان دو گرانقدر چیزیں چھوڑ کر جارہا ہوں، پہلی کتاب خدا (قرآن) جس میں ہدایت اور نور ہے لٰہذا اس سے متمسک رہو اور دوسری میرے اہل بیتؑ ہیں اور یہ دونوں (ایک دوسرے سے) ہرگز جدا نہیں ہوں گے یہاں تک کہ حوض کوثر کے کنارے میرے پاس آئیں۔ اور اس نوحے میں قرآن کو محور قرار دینے کی وجہ در حقیقت ان لوگوں کو پیغام دینا مقصود ہے جو آزادی بیان کے نام پر آئے دن قرآن کریم کی شان میں گستاخی کرتے ہیں، اگر چنانچہ وہ اپنی مذموم اور پست حرکتوں سے باز نہ آئیں تو ہم عزاداران حسینی قرآن کے لئے جان دینے سے بھی دریغ نہیں کریں گے، یہ اسی امام کے پیروکار ہیں جس کے سر اقدس نے نوک نیزہ پر قرآن کریم کی تلاوت کی تھی۔ یہ خوبصورت نوحہ ایران کے معروف نوحہ خواں سید مجید بنی فاطمہ کی بہتریں آواز میں اردو ترجمے کے ساتھ اس ویڈیو میں آپ دیکھ سکتے ہیں۔
#ویڈیو #مجید_بنی_فاطمہ #فارسی_نوحہ #قرآن_اہلبیتؑ #قرآن #نوحہ #قرآن_کی_پناہ #سپاہی #موعود #زینب #فاطمہ #شہادت #کربلا #حسینؑ #تلاوت
More...
Description:
یہ ایک فارسی نوحہ ہے جس کا عنوان ہے: \"ہقرآن کی پناہ میں اہلبیتؑ کے عاشق\" اس نوحے میں قرآن اور اہلبیتؑ کے درمیان نہ ٹوٹنے والے رشتے اور تعلق کو بعض مثالوں کے ضمن میں پیش کیا گیا ہے جو اصل میں حدیث ثقلین کی ترجمانی ہے جس میں آنحضرتؐ نے فرمایا تھا کہ میں تمہارے درمیان دو گرانقدر چیزیں چھوڑ کر جارہا ہوں، پہلی کتاب خدا (قرآن) جس میں ہدایت اور نور ہے لٰہذا اس سے متمسک رہو اور دوسری میرے اہل بیتؑ ہیں اور یہ دونوں (ایک دوسرے سے) ہرگز جدا نہیں ہوں گے یہاں تک کہ حوض کوثر کے کنارے میرے پاس آئیں۔ اور اس نوحے میں قرآن کو محور قرار دینے کی وجہ در حقیقت ان لوگوں کو پیغام دینا مقصود ہے جو آزادی بیان کے نام پر آئے دن قرآن کریم کی شان میں گستاخی کرتے ہیں، اگر چنانچہ وہ اپنی مذموم اور پست حرکتوں سے باز نہ آئیں تو ہم عزاداران حسینی قرآن کے لئے جان دینے سے بھی دریغ نہیں کریں گے، یہ اسی امام کے پیروکار ہیں جس کے سر اقدس نے نوک نیزہ پر قرآن کریم کی تلاوت کی تھی۔ یہ خوبصورت نوحہ ایران کے معروف نوحہ خواں سید مجید بنی فاطمہ کی بہتریں آواز میں اردو ترجمے کے ساتھ اس ویڈیو میں آپ دیکھ سکتے ہیں۔
#ویڈیو #مجید_بنی_فاطمہ #فارسی_نوحہ #قرآن_اہلبیتؑ #قرآن #نوحہ #قرآن_کی_پناہ #سپاہی #موعود #زینب #فاطمہ #شہادت #کربلا #حسینؑ #تلاوت
Video Tags:
Wilayat,
Media,
WilayatMedia,
quran,
noha,
sipahi,
Movood,
zainab,
fatima,
shahadat,
karbala,
Hussain
husayn,
husen,
hossein,
husain,,
tilawat,
quran,
panah,
سید
مجید
بنی
فاطمہ
syed
Majeed
bani
fatima
ahlbait,
aashiq,
قرآن,
پناہ
اہلبیتؑ
,
عاشق
1:19
|
[Clip] Quran ka paigaam قرآن کا پیغام، قرآن سے انس پیدا کریں - Rehbar Syed Ali Khamenai | Farsi sub Urdu
[Clip] Quran ka paigaam
قرآن کا پیغام
ہمارا قاری جب تلاوت کرتا ہے، اسطرح تلاوت کرے گویا قرآن نازل کر رہا ہے مخاطب کے دل...
[Clip] Quran ka paigaam
قرآن کا پیغام
ہمارا قاری جب تلاوت کرتا ہے، اسطرح تلاوت کرے گویا قرآن نازل کر رہا ہے مخاطب کے دل میں۔
از کلام رہبر معظم سید علی خامنہ ای
Join us on Whatsapp:
Group 1:
https://chat.whatsapp.com/FLo2Y0FoFuH8k1vffiE2lt/
Group 2: https://chat.whatsapp.com/Bi1fogwqoe1LrUVTJJxiXK
🎬 youtube.com/resistanceyouth
📱 telegram.me/resistanceyouth
More...
Description:
[Clip] Quran ka paigaam
قرآن کا پیغام
ہمارا قاری جب تلاوت کرتا ہے، اسطرح تلاوت کرے گویا قرآن نازل کر رہا ہے مخاطب کے دل میں۔
از کلام رہبر معظم سید علی خامنہ ای
Join us on Whatsapp:
Group 1:
https://chat.whatsapp.com/FLo2Y0FoFuH8k1vffiE2lt/
Group 2: https://chat.whatsapp.com/Bi1fogwqoe1LrUVTJJxiXK
🎬 youtube.com/resistanceyouth
📱 telegram.me/resistanceyouth
32:33
|
26:11
|
27:32
|
27:51
|
4:37
|
توہینِ قرآن کے پس پردہ عناصر | امام سید علی خامنہ ای | Farsi Sub Urdu
قرآن مجید ہدایت کا سرچشمہ ہے، ایک ایسی مقدس کتاب جو تمام انسانوں کی بھلائی اور نجات چاہتی ہے۔ ایک ایسی الہامی...
قرآن مجید ہدایت کا سرچشمہ ہے، ایک ایسی مقدس کتاب جو تمام انسانوں کی بھلائی اور نجات چاہتی ہے۔ ایک ایسی الہامی کتاب جس کے ماننے والے دنیا میں ایک کثیر تعداد میں موجود ہیں، لیکن پھر بھی اس کتاب کی توہین کی جاتی ہے، اور آزادی اظہار کے نام پر کی جاتی ہے۔ سوال یہ ہے کہ اس توہین کے پیچھے کون ہے؟ کون یہ توہین کرواتا ہے؟ کس کی ایما پر کوئی انسان اٹھتا ہے اور ایسا نازیبا فعل انجام دیتا ہے؟ کیا قرآن سب انسانوں کےلیے خطرہ ہے؟ یا قرآن کسی مخصوص طبقے کےلیے خطرناک ہے؟ کون سا طبقہ قرآن سے خوف محسوس کرتا ہے؟
اس موضوع پر ان سوالات اور بہت سے اہم سوالات کے جوابا ت کےلیے ولی امر مسلمین امام سید علی خامنہ ای کی یہ ویڈیو دیکھیں۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #توہین_قرآن #قرآن_مجید #آزادی_بیان #صہیونیت
More...
Description:
قرآن مجید ہدایت کا سرچشمہ ہے، ایک ایسی مقدس کتاب جو تمام انسانوں کی بھلائی اور نجات چاہتی ہے۔ ایک ایسی الہامی کتاب جس کے ماننے والے دنیا میں ایک کثیر تعداد میں موجود ہیں، لیکن پھر بھی اس کتاب کی توہین کی جاتی ہے، اور آزادی اظہار کے نام پر کی جاتی ہے۔ سوال یہ ہے کہ اس توہین کے پیچھے کون ہے؟ کون یہ توہین کرواتا ہے؟ کس کی ایما پر کوئی انسان اٹھتا ہے اور ایسا نازیبا فعل انجام دیتا ہے؟ کیا قرآن سب انسانوں کےلیے خطرہ ہے؟ یا قرآن کسی مخصوص طبقے کےلیے خطرناک ہے؟ کون سا طبقہ قرآن سے خوف محسوس کرتا ہے؟
اس موضوع پر ان سوالات اور بہت سے اہم سوالات کے جوابا ت کےلیے ولی امر مسلمین امام سید علی خامنہ ای کی یہ ویڈیو دیکھیں۔
#ویڈیو #ولی_امر_مسلمین #توہین_قرآن #قرآن_مجید #آزادی_بیان #صہیونیت
Video Tags:
Wilayat
Media,
Production,
Tooheen,
Quran,
Anaasar,
Imam
Khamenei,
Hidayat,
Kitab,
Nejat,
Azadi,
توہین,
قرآن,
عناصر,
امام
سید
علی
خامنہ
ای,
26:01
|
19:55
|
9:25
|
Tilawat Quran Majeed | Irani Qari | قرائت قرآن | القران المجيد | قرآن کی تلاوت || Arabic
Tilawat Quran Majeed | Irani Qari | قرائت قرآن | القران المجيد | قرآن کی تلاوت ||
#mehdistudio #tilawatquran #iraniqari
Visit & Subscribe for Latest Videos...
Tilawat Quran Majeed | Irani Qari | قرائت قرآن | القران المجيد | قرآن کی تلاوت ||
#mehdistudio #tilawatquran #iraniqari
Visit & Subscribe for Latest Videos
Posted By: MEHDI Studio
More...
Description:
Tilawat Quran Majeed | Irani Qari | قرائت قرآن | القران المجيد | قرآن کی تلاوت ||
#mehdistudio #tilawatquran #iraniqari
Visit & Subscribe for Latest Videos
Posted By: MEHDI Studio
Video Tags:
islami,mehdi
studio,mehdi,studio,shia,shia
islam,naat,manqbat,quraan,irani,iraniqari,qirrat,iranistudentquran,quranrecitation,iranikidsquran,Beautifuliraniqari,quranmajeed,quranpaak,تلاوت,ایرانی
قاری,ایرانی
طلاب
قران,iraní
qari,irani
students
Quran